هاشمی و نوآوری در صنعت هسته ای - مقاله دکتر رضا امراللهی
انرژی اتمی برای چه؟
به روزهای اول بعد از پیروزی انقلاب برمیگردم و بجاست یادآور شوم که بهمحض پیروزی انقلاب و در یک سال اول، هرروز از گوشهوکنار کشور صداهایی شنیده میشد که انرژی اتمی برای چه و سازمان انرژی اتمی به چه درد میخورد؛ عدهای دنبال تقسیم اموال آن بودند؛ بعضی از نهادهای تازهتأسیس دنبالِ گرفتن همۀ امکانات این سازمان نوپا، که عمری بیش از چهارسال نداشت، بودند. یادم نمیرود آخرین اتومبیل بهدردبخور سازمان را هم بهمحض اینکه رئیس آنجا شدم از من گرفتند؛ این سازمانْ یک هواپیما و چند تا بارج[۲] و یدککش داشت که آنها را هم گرفته بودند.
دنبال تاراج اموال نیروگاه بوشهر بودند و بجاست یاد کنم از بزرگواری جناب آقای مهندس بازرگان که گفت عجله نکنیم، بگذاریم و کمی صبر کنیم و با تأمل بیشتری برای این سازمان و محدودشدن آن تصمیم بگیریم. اگرچه بیدلیل و حتیٰ با حرکتی نسنجیده آن را به وزارت نیرو وصل کردند، ولی بعد از دو سال دوندگی بهجای اول خود برگشت و اگر نمیشد، برای همیشه این صنعت از بین میرفت.
در اینجا بر خود میدانم که از کمکهای ارزندۀ شهید بهشتی یاد کنم که بیمزد و منت در اوایل انقلاب باعث روحیهدادن به صنعت هستهای شدند و اگر این پشتیبانی نبود کار بسیار سختتر میشد.
نقش جناب آقای هاشمی
رئیس مستقیم اینجانب جناب آقای مهندس موسویِ نخستوزیر و رئیسجمهور کشور آیتالله خامنهای بودند و آقای هاشمی فقط رئیس مجلس بودند، ولی کمکهای روزبهروز و ارزندۀ آقای هاشمی بود که این صنعت را ازهمپاشیدگیِ کامل در اوایل انقلاب نجات داد.
قراردادهای ریزودرشت و بالغبر چند میلیارد دلار با کشورهای دنیا داشتیم که مهمترین آنها عبارت بودند از: قرارداد با شرکت اردیف (سرمایهگذاری ایران در کارخانۀ غنیسازی اورانیوم در فرانسه) و قراردادهای نیروگاه اتمی بوشهر و نیروگاه اتمی دارخوین که اولی با آلمانیها (شرکت زیمنس) و دومی با فراماتوم فرانسه بود.
این قراردادها بالغبر چهارمیلیارد دلار و بیش از بیست قرارداد ریزودرشت دیگر هم بود که صرفاً چند صفحه کاغذ بودند و مبلغی پیشپرداخت که شرکتها و کشورهای مختلف گرفته بودند و با پیروزی انقلاب همگی یکی پس از دیگری از ادامۀ کار یا از انجام قرارداد طفره رفتند.
یادم نمیرود روزی را که فرانسویان یک جعبه از کلیدهای نیروگاه اتمی درحالساخت کارون را، که در منطقه دارخوین و در کنار رود کارون قرار بود ساخته شود، جلو در اتاق من گذاشتند و بدون خداحافظی رفتند و پول فراوانی را که ازاینبابت گرفته بودند با صورتحسابهای واهی بالا کشیدند و دادگاههای داوری بینالمللی نیز دراینباره کاری شایسته نکردند.
بااینهمه، نگهداشتن سهم ایران در کارخانۀ اردیف فرانسه از همه مهمتر بود که آیتالله هاشمی با روشی بسیار عاقلانه و سنجیده تصویب کردند که در آن صنعت و در آن کارخانه سهام خود را حفظ کنیم و در یک جمله میتوان گفت تأثیر ایشان در این تصمیمگیریها انکارناشدنی است.
در سالهای ۱۳۶۰ و ۱۳۶۱ در مقابل تهاجمی بسیارگسترده قرار گرفته بودیم که برای چه دنبال نیروگاه اتمی هستید. خوبست بدانیم شاه در یک برنامۀ دهساله بهدنبال ۲۱ نیروگاه اتمی بود و حدود بیستهزارمگاوات میشد که هیچ تناسبی با نیاز برقی کشور نداشت. درحالیکه برق نصبشده قبل از آخرین روزهای پیروزی انقلاب حدود هفتهزارمگاوات بود و هیچکس نبود بپرسد چطور، حتیٰ اگر همۀ کائنات هم جمع میشدند آیا کشورمان توانایی جذب بیستهزار مگاوات نیروی اتمی را داشت؟ کما اینکه همین امروز هم توانایی بیش از دههزارمگاوات نیروگاه اتمی را نداریم؛ درحالیکه برق نصبشدۀ امروز در کشور بیش از ۷۲هزارمگاوات است (دهبرابر روزهای پیروزی انقلاب).
همه پس از پیروزی انقلاب عدد بیستهزارمگاوات نیروگاه اتمی را میشنیدند، ولی هیچکس نمیدانست حتیٰ یکهزارمگاواتِ آن هم ناشدنی است. کما اینکه دیدیم و همینطور هم شد.
پس از فشارهای عجیب و غریب که ایران نیازی به انرژی اتمی ندارد، بالأخره پرسشنامهای تهیه کردیم و به سران و تصمیمگیران آن روز کشور فرستادیم و پرسیدیم که نیروگاه بوشهر را تمام کنیم یا خیر. زیمنس بالای هفتاددرصد واحد یکم این نیروگاه را تا آنروز تمام کرده بود، ولی ادامه نمیداد و بیش از دومیلیارد دلار خرج آن شده بود. جوابهای جناب آقای هاشمی دربارۀ اتمام این نیروگاه فراموشناشدنی است. ایشان توجیه کرده بودند هرچه زودتر باید آن را تمام کنیم.
البته کمکم جنگ هم به مشکلات کشور افزوده شد که خود بهانهای بیشتر برای آلمانیها شد که کار را بههیچوجه ادامه ندهند (حتیٰ در حد نگهداری)؛ درحالیکه بهرغم کاستیهای فراوان و بهویژه مخارج دفاع مقدس از پیمانکار خواستیم کار را به جلو ببرد و نیروگاه را تمام کند، ولی زیمنس زیر بار نرفت.
دراینمیان، خوب است واقعیتی تاریخی فراموش نشود و آن اینکه تا روز پیروزی انقلاب و بودن شاه، کشورهای خارجی حتیٰ خود آمریکا هیچگونه ممانعتی از داشتن صنعت هستهای بیچونوچرای ایران نداشتند، ولی هرروز که از پیروزی انقلاب میگذشت، صداهای جدیدی شنیده میشد، مثلاً: شما که اینهمه نفت دارید، چرا دنبال نیروگاه اتمی هستید؟ درحالیکه ما میپرسیدیم چرا این سؤال را چندسال قبل نکردید و اجازه داده بودید ایران بتواند ۲۱ نیروگاه اتمی داشته باشد و برای آن جوابی نداشتند. در همۀ این احوالات کسی که جداً در مجلس شورای اسلامی گوشۀ کار را میگرفت و از جایگاه ریاست مجلس برای راهافتادن صنعت هستهای هزینه میکرد آیتالله هاشمی بود.
ایشان بالغبر بیستبار از جایجای صنایع هستهای کشور در تهران، از معادن اورانیوم کشور، از نیروگاه بوشهر، از نیروگاه دارخوین و از مرکز سازمان در تهران بازدید داشتند که در یادداشتهای ایشان بهخوبی مشهود است و تقاضا دارم علاقهمندان آقای هاشمی این بخش از یادداشتهای ایشان را بیشتر مطالعه کنند.
قانون حفاظت در برابر اشعه
چهارسال قبل از پیروزی انقلاب توانسته بودند قانون سازمان انرژی اتمی ایران را، که اتفاقاً خوب و مترقی نوشته شده است، به تصویب برسانند؛ ولی قانون مهم دیگری را، که بهمثابۀ دست قانون تأسیس سازمان انرژی اتمی ایران است، یا وقت نکرده بودند بنویسند یا اینکه برای آنها در اولویت نبود یا اینکه با آن آشنایی کافی نداشتند و دراینباره کاری نکرده بودند.
یادم نمیرود زمانی این قانون آماده و به مجلس داده شد که مجلس شورای اسلامی زیر فشار بمبارانهای روزانۀ صدام بود، بهطوریکه جلسات مجلس در طبقات زیرزمین مجلس در خیابان امام خمینی تشکیل میشد و بند به بند این قانون در کمیسیونهای مختلف مجلس در این دوران بررسی شد و نهایتاً در سال ۱۳۶۸ به تصویب مجلس شورای اسلامی وقت رسید.
پیگیریها و دقتنظر آیتالله هاشمی در تصویب این قانون مشهود بود؛ بااینحال، بعضی از نمایندگان در آن روزها آن را در اولویت نمیدیدند؛ درحالیکه ژرفنظری آقای هاشمی بود که نهایتاً باعث شد این قانون در بحبوحۀ جنگ به تصویب مجلس شورای اسلامی ایران برسد.
و اگر این قانون نبود امروز در جایجای کشور اینهمه MRI یا مراکز تصویربرداری و مراکز پرتودرمانی و پزشکی هستهای نمیتوانستیم داشته باشیم و درحقیقت هرکسی که مستقیم یا غیرمستقیم با اشعه، چه در پزشکی و چه در صنعت، سروکار داشت نمیدانست چه باید بکند.
اکنون از چند خاطرۀ مهم و مشترک با آیتالله هاشمی یاد میکنم که ربط مستقیم با صنعت هستهای دارد:
در دوران ریاست جمهوری ایشان یک روز صبح زود من را فراخواندند و فرمودند کشوری از آسیای میانه از ما کمک چندصد میلیون دلاری خواسته و گفتهاند اگر این کمک به آنها نشود در زمستان کشورشان دچار مشکلی هستهای میشود و اثرات آن، بهدلیل نزدیکی، به ایران هم سرایت میکند، چه باید کرد ؟
باتوجهبه دانش فنی و اطلاعاتی که از آن کشور داشتم، در نگاه اول دیدم این حرف بیشتر به باجخواهی علمی شبیه است تا هرچیز دیگر و جواب من این بود: «از بابت ادعای آنها باید بگویم که ادعایی غیرواقعی بیش نیست و هیچ عارضهای هیچجا را تهدید نمیکند» و همینطور هم شد و ما چنین کمک یا وام یا باجی را ندادیم.
و در این ماجرا مهم اینست که وقتی ازلحاظ علمی جناب آقای هاشمی موضوع را متوجه شدند بسیار محکم ایستادگی کردند و مشکل رفع شد.
در زمان ریاست جمهوری ایشان و تا موقعی که آقای هانس بلیکس رئیس آژانس بینالمللی انرژی اتمی بود، روابط خوب و مرتبی با آژانس داشتیم یک شب، نیمههای شب آقای هانس بلیکس تلفن زدند و گفتند یک قمر مصنوعی از مدار خارج شده محفظه و سوخت آن که محتوی اورانیوم غنی شدۀ بالای ۸۸درصد است ممکن است در فاصلۀ استرالیا تا ایران در نقطهای به زمین اصابت کند که لازم است از این محفظۀ سوخت مراقبت شود و به آژانس بازگردانده شود و از کشورهای مسیر که چند کشور بودند و از جمله ایران، تقاضای «آماده باش ایمنی هستهای» داشتند که ما به کار خود آشنا بودیم و همان نیمهشب کار را شروع کردیم و صبح خدمت آقای هاشمی گزارش دادم و کارهایی را که لازم بود اجرا کردیم، البته بعد از دو روز خبر دادند که در مسیر و خارج از کشور ما سقوط کرده که باعث خوشحالی همۀ کشورهای مسیر شد و یادم نمیرود آقای هاشمی به من امر فرمودند که کارمان را با دقت و بیصدا انجام دهیم که همین هم شد.
برای اتمام نیروگاه بوشهر، در هند موضوع با خانم گاندی ازجانب آیتالله هاشمی مطرح شد که خانم گاندی گفتند توانایی تکمیل این نیروگاه را نداریم؛ همچنین بهطور غیرمستقیم و بسیار سیاستمدارانه گفتند علاقهای هم به این پروژه نداریم که به ما خیلی برخورد و من شاهد این پاسخ بودم. البته این موضوع در سفر آقای هاشمی به هند در جلسهای خصوصی با خانم گاندی مطرح شد.
حملات هوایی به نیروگاه اتمی بوشهر
بیش از پانزدهبار به نیروگاه بوشهر ازطرف صدام حملۀ هوایی شد که منجر به شهادت چهارده نفر از بهترین مهندسان و همکاران شد؛ البته بعضی از حملهها خسارت کمی داشت و بعضیها خسارت بیشتری وارد کرد و بزرگترین خسارتْ شهادت همکاران ما بود که جبرانناشدنی است. هربار پس از هرحملهای آقای هاشمی حداکثر پس از یک ساعت از چندوچون حمله میپرسید و بارها پس از حملههای جدی به نیروگاه، ایشان بهصورت خیلی ساده و سرزده از نیروگاه اتمی و از محلهای تخریبشده بازدید میکردند که باعث دلگرمی و استقامت همکاران نیروگاه اتمی بوشهر میشد.
تکمیل واحد یکم نیروگاه بوشهر
پس از چندینبار مذاکره در دوران نخستوزیری جناب آقای مهندس موسوی و بهانهتراشیهای شرکت زیمنس برای تکمیلنکردن واحد یکم و بهپایاننرساندن کار، قرار شد خودمان کاملاً نگهداری کنیم وکارهایی را که لازم است برای ایمنکردن بیشتر این نیروگاه به کار گیریم. این کارها بهموقع انجام شد و شاید مهمترین کار مهندسی کشور در آن تاریخ که بهنظرِ اینجانب هنوز هم تکرارناشدنی است بهدستِ گروهی شصت تا هفتاد نفری از بهترین استادان دانشگاهها و مهندسان مجرب کشور برای تکمیل کره ایمنی نیروگاه بوشهر (واحد یکم) انجام شد که پس از چهارسال کار شبانهروزی توانستند کره ایمنی را که چندینبار مورد اصابت قرار گرفته بود تکمیل و بسیار خوب به اتمام برسانند و البته اینکار تا نیمههای ریاست جمهوری آیتالله هاشمی طول کشید که مهمترینشان عبارتاند از:
الف) پوشش فلزی ایمنی کره نیروگاه اتمی تکمیل شد.
ب) پوشش بتونی این کره را که حجم و وزن بسیار بالایی دارد و هنوز در کشور، گنبدی به بزرگی آن نداریم ساختند و اینکار یکی از شاهکارهای مهندسی کشورمان است که برای توضیح آن لازم است کتابی نوشته شود و این امر فقط با مداومت، پیگیری و پشتیبانی آقای هاشمی و در زمان ریاست جمهوری ایشان پایان یافت.
نامزدی برای ریاست آژانس بینالمللی انرژی اتمی
در یکی از جلسات آیتالله دربارۀ اتمام دورۀ آقای هانس بلیکس که یکی از موفقترین مدیران آژانس بودند و درحالتعویض بودند از من سؤال کردند، پس از صحبتهای لازم ایشان به من دستور فرمودند که نامزد ریاست آژانس شوم و حتیٰ خدمتشان عرض کردم که چند نفر ازجمله محمد البرادعی نامزد هستند که فرمودند شما هم نامزد شوید. بسیاری از کشورهای عضو، باتوجهبه سابقۀ مدیریت بیستسالۀ اینجانب در بالاترین ردههای کشوری در این صنعت، مرا تأیید کردند؛ ولی از ابتدا معلوم بود که کشورهای غربی با نامزدی من مخالفاند که درعمل هم همین شد، حتیٰ یکی از دانشمندان بنامِ جهان را که ازهرحیث به اینجانب برتری داشت هم نگذاشتند که ریاست آژانس را بر عهده گیرد و درنهایت، محمد البرادعی را به ریاست آژانس برگزیدند. ایشان در یکی از نوشتههای خود به این مطلب اشاره کردهاند.
همکاری با چین
در مسافرتی که آیتالله هاشمی به چین داشتند و در بیشترِ جلسات مهم با رئیسجمهور و نخستوزیر چین مسائل ریزودرشت بهویژه ساختن نیروگاههای اتمی مطرح شد که نخستوزیر وقت چین باتوجهبه اینکه خودْ مهندس برق و متخصص انرژی هستهای بود، علاقهمند به همکاری بودند، ولی در چین دوگانگیِ نانوشتهای را میشد دید. بعضی از مقامات آنها جداً علاقهمند به همکاری بودند و مقدمات کار قرارداد UCF در همین مسافرت تهیه شد و در پروتکلی آیتالله هاشمی به آن اشاره کردند و مدارک جداگانهای بین اینجانب و رئیس وقت انرژی اتمی چین درباره ساخت UCF ردوبدل و کار شروع شد؛ اما متأسفانه بعدها دراینباره خوب پیگیری به عمل نیامد، ولی درهرحال کارخانۀ UCF ساخته شد.
همکاری با روسیه
آیتالله هاشمی برای اتمام نیروگاه نیمهتمام اتمی بوشهر نظر قاطعی داشتند. پس از رفتوآمدهای فراوان با چند کشور و امتناع آلمان و فرانسه از تکمیل نیروگاه بوشهر، در دیداری که آیتالله از روسیه داشتند با مقامات روسی به این نتیجه رسیدیم که نیروگاه بوشهر را با روسها، که ازاینبابت تواناییهای لازم را داشتند، تمام کنیم. سرانجام به این امر مهم پرداخته شد و وزیر وقت انرژی اتمی روسیه و اینجانب قرارداد تکمیل واحد یکم نیروگاه بوشهر به مبلغ ۷۸۰میلیون دلار را امضاء کردیم و اینْ در زمان یلسیتن بود. بالأخره با این اقدام، واحد یکم نیروگاه بوشهر با ظرفیت هزارمگاوات به انتها رسید و ایران اولین کشور مسلمانی شد ( و هنور هم هست) که یک واحد نیروگاه اتمی با ظرفیت یکهزارمگاوات و درحالکار دارد.
هاشمی و نوآوری
ایشان در پاگرفتن بخشهای لیزر و غنیسازی و پژوهشهای مختلف، از جمله «گداخت»، در کشور نقش ویژه داشتند که میتواند موضوع مقالۀ دیگری باشد. و اصولاً نگاه بسیار دقیق ایشان به پژوهش، توسعه و نوآوری زبانزد خاص و عام و همکارانم بود (و هست) که انشاءالله بعدها دربارۀ آن بحث خواهد شد.
بیاموز خویِ بلند آفتاب به هرجا که جنبنده دیدی بتاب
[۱]. استاد و عضو هیئتعلمی دانشگاه امیرکبیر؛ پایهگذار صنعتِ گداخت و دکترای مهندسی در ایران.
[۲]. دوبه یا بارج (barge) شناور مسطحیست که برای حملونقل آبی و بیشتر برای جابهجایی اشیای سنگین در مسافتهای کوتاه و معمولاً در آبراهها، دریاچهها و خلیجها به کار میرود؛ اغلب، یک یدککش بارج را به حرکت در میآورَد. [افزودۀ ویراستار.]