هاشمی رفسنجانی: فرهنگ و اعتلای ایران
این یکی دو روز، پس از خبر درگذشت آیه الله هاشمی ، بازار نقد و تفسیر رواج پیدا کرده است. در این بازار همه گونه جنسی از زبان ها ی مختلف و با رویکرد های متفاوت عرضه می شود. یکی از این کالاها نقد آقای هاشمی ست که ایشان به فرهنگ بی توجه بوده است. به نظرم رسید نکته ای را در بارهٔ دولت ایشان و مقوله فرهنگ به یاد آورم.
از یاد نبریم که دولت ایشان در شهریورماه ۱۳۶۸ آغاز به کار کرد. نامه معرفی وزیران به مجلس را می خواستم تنظیم کنم. به آقای هاشمی گفتم شما نظر خاصی در باره نامه ندارید. رویکرد دولت یا مبانی شایسته ذکر؟ گفتند. خودت می دانی فقط یادت نرود از کلمهٔ ایران هم در نامه استفاده کنی مثلا آبادی ایران، سعادت ملت ایران. نامه را تنطیم کردم. این نامه با امضای ریاست محترم جمهوری به مجلس تقدیم و در همان روز امضای نامه، یعنی ۲۸ مرداد ۱۳۶۸ در جلسه علنی شماره ۱۳۲ مجلس شورای اسلامی به ریاست سرور ارجمند جناب اقای مهدی کروبی خوانده شد:
« امید ا ست دولت بتوا ند با اعتماد قوی نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی در سایه عنایت خداوند متعال وپای بندی به آرما نهای والای حضرت امام خمینی قدس سره الشریف وراهنما ئی رهبر معظم ا نقلاب در راه خدمت به اسلام و ا نقلاب اسلامی ومردم رشید کشورمان واعتلای ایران توفیق یا بد.»
روانشاد سعیدی سیرجانی با تاکید برهمین نکته: « اعتلای ایران» مقالهٔ نکته را در روزنامه اطلاعات نوشت که جنجالی در پی داشت. نوشت نخستین بار است که پس از پیروزی انقلاب در نامه رسمی معرفی وزیران و تبیین خط مشی دولت از اعتلای ایران سخن گفته می شود. مقاله در همان هفته نخست شهریور درروزنامه اطلاعات منتشر شد.
جناب آقای خاتمی به عنوان وزیر فرهنگ و ارشاد، دکتر مصطفی معین وزیر علوم و آموزش عالی، دکتر محمد علی نجفی وزیر آموزش و پرورش و دکتر ایرج فاضل به عنوان وزیر بهداشت معرفی شدند. شما قوی تر و بهتر از این وزیران که در راس مهمترین وزارت خانه های فرهنگی و علمی و پژوهشی و آموزشی کشور قرار گرفتند می شناسید؟ .
بدیهی است که رئیس جمهور رویکرد فرهنگی خود را در انتخاب وزرای متناسب با وزارت خانه های فرهنگی نشان می دهد. آقای هاشمی در معرفی اقای خاتمی و در واقع اشاره به ابقای ایشان در وزارت فرهنگ و ارشاد در جلسه رای اعتماد به وزیران گفتند:
آقای خاتمی را آقایان به خوبی میشناسند ، ایشان ابقا شدند، در وزارت ارشاد از نظر ما موفق اند، کارهای زیادی کرده اند،از سدهای زیادی عبور کردهاند سنت شکنی هایی که آنجا لازم بوده بشود ایشان کرده اند، راهها را باز کرده اند
به هنر توجه شده، به خیلی چیزهایی که مشکل بوده، در جامعه با روحیه هایی که وجود دارد کار را روان بکنیم توجه شده، ایشان کاملا بر وزارتخانه و نیازهای وزارتخانه مسلطند و ما دربررسی هایی که کردیم جایگزین مناسبتری از ایشان را برای اینکار ندیدیم.
در دوره دولت دوم ، آقای هاشمی می بایست به خواست رهبری به ناگزیر برخی وزیران را تغییر دهد. نظرش این بود که آقایان نوری و خاتمی را به عنوان معاونان رئیس جمهور در دولت نگاهدارد.
ایشان در معرفی آقای مهندس میرسلیم به عنوان وزیر فرهنگ و ارشاد نکاتی را مطرح کردند که به معنای دقیق، فاصله گیری ایشان از این وزارت خانه بود. در حقیقت تصریح کردند که از این به بعد اقای میرسلیم که روزگاری سرپرست نهاد ریاست جمهوری بوده اند؛ می توانند گزارش کار خود را مستقیما به آقا بدهند. با توجه به اعلام نامزدی آقای میرسلیم، اگر ایشان و موتلفه دوام آوردند، نکاتی در این مورد بعدا خواهم نوشت.
بدیهی ست در آن مقطع که پروژه تهاجم فرهنگی و بعد شبیخون فرهنگی و بعد ایلغار فرهنگی مطرح شده بود. آقای هاشمی به جای گلاویز شدن یا چالش در عرصه حاکمیت فرهنگی تاکید خود را بیشتر بر صنعت و کشاورزی و ساماندهی سیاست منطقه ای و جهانی قرار داد. منتقدان آقای هاشمی، به تعبیر امام خمینی، وقتی به پیشینه شان نگاه می کنم. هیچگاه فرصت اداره یک دستگاه حتی متوسط را هم نداشته اند. نمی دانند که آن که در میانه صحنه است و با هزاران تقاضا و تنگنا رویاروست و کشور بعد از جنگ را در اختیار گرفته است، نمی تواند وقت کشور و ملت را صرف بگو مگو کند.
این هنر هاشمی بود، در صحنه ماندن و به قدر ممکن کوشیدن و کارکردن و موجب اعتلای کشور شدن