هاشمی رفسنجانی در رسانه ها + 23 بهمن 1397
از آخرین حضورشان در دهه فجر انقلاب سه سال می گذرد. سال 95 که مردم در عزایش بودند و سال 96 و 97 اما خاطراتش از هر اتفاقی در انقلاب به گونه ای است که هرکس می خواهد از هر زاویه ای به انقلاب بپردازد ، اگر می خواهد سخنانش مستند باشد ، باید به خاطره یا سخنی از آیت الله هاشمی رفسنجانی اشاره کند.
خبرگزاری ایسنا : آخرین حضور آیتالله هاشمی رفسنجانی در راهپیمایی ۲۲ بهمن
خانه - موزه آیتالله هاشمی رفسنجانی به مناسبت چهل سالگی انقلاب اسلامی، فیلمی از آخرین حضور رییس فقید مجمع تشخیص مصلحت نظام را در راهپیمایی ۲۲ بهمن منتشر کرد.
به گزارش ایسنا، پنجشنبه ۲۲ بهمن ۹۴ آخرین باری بود که اکبر هاشمی رفسنجانی توانست در راهپیمایی جشن پیروزی انقلابی شرکت کند که خود از پایهگذاران اصلی آن به حساب میآمد. او در اولین ساعات راهپیمایی سال ۹۴ از حوالی خیابان جمالزاده تهران به جمع مردم پیوست.
او در آن روز فقط در راهپیمایی شرکت کرد و هیچ صحبتی با رسانهها نکرد.
خبرگزاری مهر: بیانیه حزب همبستگی ایران اسلامی
حزب همبستگی ایران اسلامی به مناسبت ۲۲ بهمن و سالروز چهلمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی طی بیانیهای این ایام را به مردم تبریک گفت.در بند 4 این بیانیه آمده است:
۴- باور ما بر این است که رفتارهای مبتنی بر سیاست های حذفی، بسیاری از علاقمندان و دلسوزان کشور را به جهت تامین منافع گروهی خاص، به صورت غیرمنصفانه ای از عرصه های تصمیم گیری و خدمتگزاری دور ساخته و این نگاه تنگ نظرانه حتی پس از درگذشت برخی از بزرگان نیز تداوم دارد و این رویکرد از کم توجهی به نظرات و اندیشه های بزرگانی همچون آیت الله طالقانی ، شهید بهشتی و شهید مطهری تا حذف و تقلیل نقش آیت الله هاشمی رفسنجانی در قبل و بعد از انقلاب را شامل می شود. در همین راستا حزب همبستگی نسبت به این رویکرد انحصار طلبانه که متاسفانه در رسانه ملی نمود دو چندانی دارد اظهار نگرانی کرده و خواهان اصلاح این رویه نامیمونی است که علاوه بر ریزش مخاطب، صدا و سیما را به بلندگوی جناحی خاص در کشور تبدیل و موجب شده تا رسانه ای که می بایست به عنوان یک مرجع اطلاع رسانی در جهت تقویت همبستگی داخلی عمل کند، به عاملی برای نگاه بسیاری از مردم به رسانه های بیگانه تبدیل شود.
اکثر خبرگزاری ها: نامه محسن هاشمی به رئیس جمهور در باره مترو
محسن هاشمی در نامهای به حسن روحانی با اشاره به چالشها پیش روی متروی پایتخت، قوانین حمایتی از مترو را یادآوری و درخواست کرد در جلسه حضوری این مشکلات را با جزییات بیشتری تشریح کند. در بخشی از این نامه آمده است:
ریاست محترم جمهوری اسلامی ایران
جناب حجتالاسلام والمسلمین دکتر روحانی
با سلام و احترام
همانگونه که مستحضرید اهمیت و نقش موثر احداث و توسعه متروی تهران در راستای توسعه پایدار، کاهش مصرف سوخت، رفع مشکلات ترافیکی، کاهش آلاینده های زیست محیطی، صرفهجویی در وقت و عدالتمحوری محرز و بر این اساس همواره تسریع در راهاندازی و بهرهبرداری موثر از این طرح مورد تاکید بوده است.
طراحی مترو از سال ۱۳۵۴ آغاز و کلنگ ساخت آن در سال ۱۳۵۶ به زمین زده شد. اما به دلایلی که قطعا مستحضرید تا سال ۱۳۶۰ ساخت آن متوقف گردید. آیت الله هاشمی رفسنجانی با ایراد خطبه مترو در نماز جمعه، به همراه دیگر نمایندگان تهران در مقابل تفکر عدم ساخت مترو به دفاع پرداختند که ساخت مجدد مترو در دولت تصویب و اجرای آن از سال ۱۳۶۶ آغاز و به تبع آن با سرمایهگذاری سنگینی که طی این ۳۰ سال انجام شد. طول مجموعه شبکه مترو تهران و ریل حومه ای، شامل ۱۲ خط اعم از خطهای بهرهبرداری شده که متاسفانه بطور کامل تجهیز نشده به حدود ۵۰۰ کیلومتر با ۱۹۵ ایستگاه می رسد. با تکمیل و تجهیز موثر این سامانه بهم پیوسته و با کمک سامانه اتوبوسرانی باتریدار عمود بر آن، امکان انجام حدود ۱۰ میلیون سفر روزانه بدون آلایندگی فراهم است. که برای بازه 10 ساله و با احتساب ۳۵ میلیارد سفر، صرفه جویی حدود ۱۰ میلیارد لیتر سوخت و در ضمن کاهش آلایندههای زیستمحیطی به میزان ۲۶ میلیون تن دیاکسیدکربن را در پی خواهد داشت.
خبرگزاری مهر: توسعه هزار برابری مترو پس از انقلاب اسلامی
محسن هاشمی رئیس شورای شهر تهران در گفتگو با خبرنگار مهر، با اشاره به دستاوردهای انقلاب در ۴ دهه گذشته ، در پاسخ به این پرسش که در طول چهل سال گذشته از فعالیت انجام شده در مترو راضی هستید؟ گفت: در بعد ساخت باید بگویم که در این ۴۰ سال کار بزرگی در مترو شده است، ما قبل از انقلاب حدود ۳۰۰ متر فقط تونل مترو ساختیم و بعد از انقلاب ۳۰۰ کیلومتر در سراسر کشور، یعنی در طول این ۴۰ سال هزار برابر قبل از انقلاب در کشور مترو ساخته شده واین در شرایطی است که در دهه نخست انقلاب به دلیل جنگ، عملا امکانات زیادی به مترو تخصیص داده نشده بود و دلواپسان آن روز که مترو را یک سیستم لوکس وغیرضروری می دانستند، مخالف اختصاص امکانات کشور به مترو بودند و با اصرار وپیگیری آیت الله هاشمی رفسنجانی وخطبه ای که ایشان در سال ۱۳۶۳ در نماز جمعه تهران در مورد ضرورت واهمیت مترو خواندند و حضور ایشان در هیات دولت در سال ۱۳۶۵، سرانجام ادامه فعالیت ساخت مترو تصویب شد. اما در بعد تامین تجهیزات و استفاده از ظرفیت آنچه به عنوان مترو ساخته شده است، ضعیف عمل کرده ایم، شهرداران و دولتها و مسئولان مربوطه به تجهیز مترو توجه کافی نکرده اند و اگر به میزان اعتبار و بودجه ای که صرف ساخت بزرگراهها و سیاست خودروی محوری می شد، به تجهیز مترو توجه می شد هم اکنون بجای دو میلیون سفر در روز ۱۰ میلیون مسافر با مترو جابجا می شد و مشکل ترافیک وآلودگی هوا بسیار کمتر از وضعیت فعلی بود.
صدا و سیما : روایت خرازی ازدیپلماسی۴۰ساله
صادق خرازی نماینده اسبق ایران در سازمان ملل در برنامه بدون توقف،درباره دستاوردهای انقلاب اسلامی در حوزه سیاست خارجی، صحبت کرد و در بخشی از سخنان خویش گفت: بعد از اینکه آمریکاییها گرای سکوهای نفتی را به عراقیها داده و آنها با میگها، فانتومها و میراژها یکی پس از دیگری حمله میکردند، این سالهای پایان جنگ از سال ۱۳۶۵ تا ۱۳۶۷ یکی از مهمترین اتفاقاتی است که رابطه اساسی با سیاست خارجی ایران دارد. یادم میآید آن قدر آن روز حادثه تلخ بود که هواپیمای نظامی ما را زده بودند، صادرات نفت رسیده بود به هفت در صد، آقای هاشمی رفسنجانی پیغام داد که سیلوهای گندم ۱۴ روز بیشتر آذوقه ندارد، کشور در چنین شرایطی بود و ما در سیاست خارجی از چنین اتفاقاتی گذر کردیم.
مجله انقلاب : پادکست: مقر فرماندهی انقلاب؛ از دبستان رفاه تا مدرسه علوی
در مجموعه پادکستهای «انقلاب به زبان ساده» از رویدادها و آدمهای جریانساز سالهای انقلاب صحبت میکنیم. «مدرسه علوی» از ۱۳بهمن ماه ۵۷ به دلیل حضور امام انقلاب محبوبیت خاصی برای مردم داشت.
در مهمترین روزهای تاریخ یک کشور، به جز آدمها، شهرها، میدانها، خیابانها، کوچهها و ساختمانها و خیلی از جزئیات دیگر اهمیت زیادی پیدا میکنند. ۱۳ بهمن ماه ۵۷ محل اسکان امام (ره) از مدرسه رفاه به مدرسه علوی تغییر میکند. اتفاق ساده ای که جزئیات شنیدنی آن با خاطرات همراهان امام کامل میشود.
مرحوم آیت الله هاشمی رفسنجانی در بخشی از خاطرات خود در مجموعه مستند «تاریخ شفاهی ایران» دربارهٔ اهمیت موقعیت مکانی مدرسه علوی میگوید: «امام گفته بودند که از خیابان انقلاب فعلی (شاهرضای آن زمان) پایینتر باشیم. ما حسینیه ارشاد را داشتیم که جای آماده تری بود ولی ایشان مایل نبودند در شمال شهر باشند. بعد هم اینکه ما از دولت نبودیم و دولت قبلی هم اجازه نمیداد جای وسیعی مستقر شویم. جایی را نداشتیم، پس مدرسه رفاه را انتخاب کردیم که آن هم نیمه کاره بود و در حال ساختمان سازی بودند…»
روزنامه همدلی : مصاحبه با مهندس توسلی
محمد توسلی دبیرکل نهضت آزادی ایران، معتقد است که در آستانه انقلاب همه ملت ایران حضور داشتند و شعار مشترک و اصلی مردم «مرگ بر شاه بود». همه مردم با هر عقیدهای مطالبهشان آزادی و نه به استبداد بود. این مطالبه هم یک مطالبه تاریخی بود که از زمان مشروطه تا 28 مرداد 32 ادامه یافته و سپس از دهه 40 توسط جبههملی و نهضت آزادی و همچنین با ورود روحانیت مبارز به عرصه عمومی پس از خرداد 42 تا به انقلاب 57 ادامه پیدا میکند.
وی در بخشی از این مصاحبه گفت: حال سوال اساسی که می توان مطرح کرد این است که در انقلاب همه گروهها و مردم ایران حضور داشتند اما مدیریت اصلی با دو جریان بود؛ یکی روشنفکران دینی به رهبری مهندس بازرگان و گروه دیگر روحانیت مبارز به رهبری آیت الله خمینی(ره). یعنی اگر این دو گروه با هم تعامل و همکاری نداشتند آیا هرگز انقلاب به ثمر مینشست؟ به این ترتیب نقش آیتالله خمینی بیشتر در بسیج توده های مردم قابل انکار نیست؛ همان طور که مدیریت انقلاب در داخل توسط مهندس بازرگان و دوستانشان نیز قابل کتمان نیست. موقعی که در پی اعتصابات کارگری تولید نفت متوقف میشود و کمبود عرضه داخلی فشار به مردم وارد کرد ؛ «مهندس بازرگان»، «هاشمی رفسنجانی» و «مهندس کتیرایی» بودند که از طرف رهبر انقلاب مامور راه اندازی نفت برای مصارف داخلی میشوند.
روزنامه ایران : پشت پرده «مصادره»
«مصادره» غائلهای بود که تا بلعیدن تمام بنگاههای اقتصادی نخوابید؛ غائلهای که از کلیشهسازی روشنفکری در دهه 40 راه افتاده بود و با وقوع انقلاب، تمام اقتصاد را درگیر خود کرد. سرنوشت اموال مصادره شده به نحوی پیش رفت که حسن روحانی در اولین مناظره انتخابات ریاست جمهوری خود در سال 92 با اشاره به کارخانههای مشهور و پر رونق دهه 50 چنین کنایه زد:«یکی به لانه کبوترها تبدیل و دیگری سوله خودروسازان شده است.» حالا 4 دهه بعد که ادبیات اقتصادی مدیران تغییر کرده و به صنعتگرها به جای سرمایه دار، کارآفرین گفته میشود، هنوز غبار این مصادرهها بر اقتصاد ایران وجود دارد. به همین بهانه، «ایران» پای گفتوگو با مدیر گروه رفاه و برنامهریزی اجتماعی دانشگاه تهران نشسته و او از زمینههای اقتصادی در دهه 40 تا کوران انقلابی گری در دهه 60 و افراد مؤثر در آن، روایت کرده است.
«حاج آقا طرخانی، نماینده اقتصادی امام هم در لیست مصادرهها قرار داشت. جو آنقدر شدید بود که هیچ راه فراری نبود.» علی اصغر سعیدی، جامعه شناس اقتصادی که بیش از هر شخص دیگری به کنکاش در زندگی صنعتگرها و تاریخ اقتصاد پرداخته است، برای حکایت از جو شدید انقلابی چنین اشاره ای میکند. وی در پاسخ به سوالی گفت:
** با وجود این چطور نگاه انقلاب و حکومت به این افراد آنقدر منفی شد که اتفاقهایی مثل «مصادره»ها رخ داد؟
تصویب قانون حفاظت از صنایع، از بهمن 57 تا تیرماه 58 طول کشید و تمام آن به خاطر فشار نیروهای چپ اسلامی بوده است. از بیرون به کارخانهها فشار میآمد، کارگران مدیران را تحت فشار قرار میدادند، درخواست افزایش سود داشتند، گروگان میگرفتند و تهدید میکردند. موارد متعددی داشتیم که مدیران را بالای پشت بام کارخانهها میبردند و تهدید به مرگ میکردند. با این فشارها بر کارخانهها می خواستند مجموعه دولت را تحت فشار بگذارند. قانون که تصویب شد، یکی از افرادی که اسم آن در لیست مصادرهها قرار گرفته بود، حاج آقا طرخانی بود؛ طرخانی، نماینده امام برای رسیدگی به مسائل اقتصادی. این مسأله نشان میداد که گروههای مختلف چقدر با هم درگیر هستند و چقدر در میان آنها تضاد افکار وجود دارد. در نهایت وقتی این اموال را از دست صاحبانشان خارج، مصادره و ملی کردند، بازهم آشوبهای کارخانهها نخوابید. فضا به شکلی بود که حتی جنبش مسلمانان مبارز این قانون را ترفند دولت بازرگان برای حمایت از سرمایه داران فراری میدانستند. آنقدر جوسازیها شدید بود که هیچ راه حلی نداشت. هنوز هم اینکه چه کسی نقش مؤثرتری داشت و با فشار چه کسی فهرست تصویب شده است، در پرده ابهام است.
برخی بازاریان که دل خوشی از صنعتگران نداشتند، در این فضا مؤثرتر بودند. چپها بویژه فدائیان و سازمانهای مختلف، حتی آقای احمدزاده وزیر صنایع دولت موقت گرایشهای تندتری داشتند. حتی مهندس عزتالله سحابی خودش تعریف میکند:«وقتی عضو شورای انقلاب شدم، پیشنهاد کردم که نماینده مجاهدین هم در شورا حضور داشته باشد اما گفتند که تو به اندازه همانها هم رادیکال هستی!» یکی از کسانی که با آقای عالی نسب قانون ملی شدن را تصویب کردند، خودشان میگویند که دو سازمان نقش بسیار مؤثری در آن داشتند؛ یکی آقای احمدزاده وزیر صنایع و دیگری آقای نعمتزاده که وزیر کار بود. در دور اول تلاشها برای ملی شدن، افرادی مانند آیتالله خامنهای در آن زمان، آیتالله مطهری و آیتالله هاشمی رفسنجانی با آن مخالفت کرده بودند ولی وقتی که این فشارها را دیدند، نظرشان بیطرف شد و اعتراضی به تصویب قانون نکردند.
خبرگزاری ایرنا : روایت چهرهها از اشتباهات 40 ساله
سمیه عظیمی، شیما شعاعی: زمستان سال 95 بود که با بریدهای از روزنامه انقلاب اسلامی در فضای مجازی مواجه شدم؛ صفحاتی از یک روزنامه در سال 58 که به پرسش و پاسخ کوتاهی از سیاسیون آن ایام اختصاص داشت: «بزرگترین اشتباه شما چه بوده است؟». به ذهنم رسید اگر این پرسش در یک سالگی انقلاب وجهی برای پرسیدن داشته، آن هم از سیاسیونی که تازه به قدرت رسیدهاند، به طریق اولی، در حوالی 40 ساله شدن انقلاب، بیش از پیش زمان پرسیدن آن است.
از همان ایام، همراه با «شیما شعاعی»، خبرنگار همکارم، با هریک از چهرههای سیاسی که مواجههای داشتیم، این سؤال را از آنها پرسیدیم.
**و اما پاسخها یا به تعبیری اعتراف به اشتباه رجال سیاسی
**هاشمی رفسنجانی: اشتباهاتی داشتهام
شاید یکی از پاسخهای خواندنی برای خوانندگان، متعلق به مرحوم آیتالله هاشمی رفسنجانی باشد. در آستانه انتخابات پنجمین دوره خبرگان رهبری که اسفند 94 برگزار شد، با جمعی از اهالی رسانه به دیدار آیتالله رفته بودیم. ابتدای دیدار، فرصتی دست داد که همراه با سلام و معرفی خود، پرسشی را از او بپرسم. چند روزی از اخبار ردصلاحیتها و بهطور خاص ردصلاحیت سیدحسن خمینی گذشته بود. آیتالله هاشمی در سخنرانی 12 بهمن خود در فرودگاه مهرآباد، برای دفاع از یادگار امام، سنگ تمام گذاشته بود: «همه باید خود را به امام(ره) و بیت امام(ره) بدهکار بدانیم اما متأسفانه بدهکارها هدیه خوبی به بیت امام(ره) در مقدمه انتخابات ندادند.». او همچنین خطاب به افراد دخیل و مؤثر در ردصلاحیت سیدحسن خمینی، در بیانی سرزنشآمیز گفته بود: «شما صلاحیت خود را از کجا آوردهاید؟ اگر امام و نهضت و اراده عمومی مردم نبود هیچکدام از اینها نیز نبودند».
اما آن زمان، جملهای از آیتالله هاشمی رفسنجانی، نگاهم را به سمت گذشته برده بود: «من که قدرتی ندارم فشار بیاورم که در مورد تأیید صلاحیتها تجدیدنظر شود». این جملات از کسی که همواره مرد دوم سیاست و گاهی مردم اول سیاست در ایران بوده، سنگین بود. وقتی در دیدار با آیتالله، میکروفون را به دست گرفتم، بعد از سخن از رد گذر ایام بر چهرهاش، از او پرسیدم: «فکر میکنید آیتاللههاشمی رفسنجانی در گذشته چه اشتباهاتی داشته است که امروز میگوید من که قدرتی ندارم...؟». سخنم را گوش داد، میکروفون چرخید و چند نفری سؤالات دیگری پرسیدند. نوبت به سخنرانی آیتالله که رسید، ابتدا به اظهارات دیگران پاسخ داد و از گذشتهها گفت. آنگاه نگاهی سمت من کرد و گفت: بله، هر کسی اشتباهاتی داشته و من هم اشتباهاتی داشتهام. مجالی نشد که سؤالم را ادامه دهم و آیتالله نیز به همین جمله اکتفا کرد.
خبرگزاری ایرنا: تعبیر هادی غفاری از هاشمی رفسنجانی
حجت الاسلام غفاری در بخش سوم گفت وگوی خود با «پروژه تاریخ شفاهی انقلاب اسلامی خبرگزاری ایرنا» به آسیب شناسی کشور بعد از گذشت 40 سال از پیروزی انقلاب اسلامی پرداخته است.
وی در پاسخ به این جمله خبرنگار « من نام افرادی را ذکر می کنم شما دیدگاه خود را در مورد آنها بگویید.
**ایرنا: آیت الله اکبر هاشمی رفسنجانی.»
گفت: مردی برای تمام فصول.
صدا و سیما : خاطره قالیباف از هاشمی رفسنجانی
محمدباقر قالیباف با حضور در برنامه تلویزیونی بدون توقف ، با اشاره به اینکه من بعد از جنگ علاقهمند بودم در حوزه سازندگی کار کنم که بر این اساس قرارگاه سازندگی شکل گرفت، اظهار کرد: دوره ریاست جمهوری مرحوم آیتالله هاشمی رفسنجانی بود با ایشان از قبل دیدار و ارتباط داشتم، آن زمان دیدم فضای سازندگی به فضایی از جنس کارگری، کارفرمایی تبدیل شده و شیوه کار به شکل پیمانکاری خشک گذشته میرود، در خصوص همین سد کرخهای که ساخته شد در همین حوزه این بحث را داشتیم یعنی به سبک سرمایهداری یک کارگاه اداره میشد. به ایشان پیشنهاد دادم همین پروژه سد کرخه را به جای اینکه بیاییم به شیوه پیمانکاری اداره کنیم، بر اساس همان فرهنگ انقلابی که در جنگ داشتیم به این شیوه کار کنیم که طراحی را به دانشگاهها بسپاریم. امروز میگوییم رابطه بین صنعت، علم و حوزه مدیریت اجرایی از بین رفته، چرا این رابطه از هم جداست، ببینید آنجاهایی که اینها از هم جدا نیستند ما رشد کردهایم در حوزه پتروشیمی، هستهای و غیره.
روزنامه اطلاعات :انقلاب اسلامی و هنر تعامل با دنیا
روزنامه اطلاعات در ویژهنامه چهل سالگی انقلاب اسلامی مصاحبه ای با دکتر ظریف ، وزیر امور خارجه داشت که او در بخشی از این مصاحبه گفت: « وقتی در ۲۲ سپتامبر ۱۹۸۰ حمله رژیم صدام علیه جمهوری اسلامی شروع شد، اولین قطعنامه شورای امنیت به شماره ۴۷۹ اواخر سپتامبر ۱۹۸۰ صادر میشود. مقایسه کنید در جنگ عراق علیه کویت ۸ ساعت از آن حمله نگذشته بود که قطعنامه ۶۶۰ شورای امنیت صادر شد. در این قطعنامه انواع تهدیدات علیه عراق آورده شده است، اما در قطعنامه ۴۷۹ حتی درخواست خروج نیروهای متجاوز از خاک ایران هم مشاهده نمیشود، در حالی که واژگان معمول سازمان ملل متحد در چنین شرایطی آتشبس و عقبنشینی است، اما در قطعنامه ۴۷۹، عقبنشینی اصلاً وجود ندارد. میگویند آقای دونالد مکن هنری که آن زمان سفیر آمریکا در سازمان ملل متحد بود، در جلسات غیر رسمی شورای امنیت ادعا کرده بود که منطقهای که عراقیها در اختیار گرفتهاند، منطقه مورد اختلاف دو کشور است و نیازی به درخواست عقب نشینی نیروها نیست. چرا؟ به خاطر اینکه فکر میکردند، کار ما تمام است و همان هفت روز هم که صبر کردند و قطعنامه صادر شد، فکر میکردند شکست جمهوری اسلامی نزدیک است.
لذا اینجاست که باید بگوییم همه تلاشهای دیپلماتیک بدون پشتوانه مردمی و مقاومت مردم و نیروهای مسلح به هیچ جا نمیرسد. اگر بخواهیم منصفانه نگاه کنیم همکاران قدیم من در وزارت امور خارجه در آن زمان بسیار تلاش کردند و شک ندارم دلشان برای ایران میطپید. ولی به نتیجه نرسیدند، چون دنیا تصویری از ضعف میدانی ایران داشت. وظیفه دیپلمات این است که تلاش کند دستاوردهای میدانی مردم را به موفقیتهای سیاسی تبدیل شود. به هر حال شورای امنیت سازمان ملل متحد پس از دو سال سکوت تصمیم گرفت درباره ایران جلسه بگذارد و ما مردد بودیم که در این جلسه شرکت کنیم یا نه. تصمیم گرفتیم در این جلسه شرکت نکنیم و به شورای امنیت اعلام کنیم چرا در دو سالی که سرزمین ما در اشغال بود، کاری نکردید، حال که سرزمینمان را از اشغال دشمن خارج کردیم سرو کله تان پیدا شده است؟ به هر حال اولین بار که شورای امنیت به عقبنشینی اشاره میکند، در قطعنامه بعد از فتح خرمشهر بوده است.
تا قبل از فتح خرمشهر، عقبنشینی اصلاً مطرح نبود، یعنی دو سال طول کشید تا به عقبنشینی اشاره کنند، اما بعد از آن با تلاشی که در نمایندگی و در تهران صورت گرفت، این روند تغییر کرد؛ یعنی پشتوانه دفاع جانانه مردم از کشور شرایطی را برای دستگاه دیپلماسی فراهم کرد که بتواند حضور فعالتری بیابد و این روند ادامه یافت تا به قطعنامه ۵۹۸ رسیدیم. هنر دیپلماسی این بود که توانست خواستهای جمهوری اسلامی ایران را در قطعنامه ۵۹۸ بگنجاند. خواستهای ما تعیین متجاوز، عدم دخالت خارجی و ایجاد یک نظم امنیتی در منطقه بود. به عبارتی میتوان گفت که هم افزایی بین مقاومت و تلاش دیپلماسی، دستاوردهای زیادی به دنبال خواهد داشت.
باید نکتهای را در اینجا متذکر شوم. تمامی دستاوردهایی که داشتیم چه محکومیت متجاوز و چه در مساله افغانستان در سال ۲۰۰۱ (اجلاس بن) و نیز در عراق و تشکیل حکومت مردمی در این کشور، از مسیر دیپلماسی و مذاکره به دست آمده است. در همه این موارد آلترناتیوهای خطرناکی هم مطرح بودند؛ یکی از آلترناتیوها، بازگشت حکومت سلطنتی و یا واگذاری حکومت به طالبان خوب در افغانستان بود و در عراق هم حکومت نظامی گارنر و یا بعث منهای صدام. همه آنچه که حاصل شد دستاورد بود. این دستاوردها همه در سایه توان ملی ولی از طریق تلاش دیپلماتیک حاصل شده است.
اگر چه مذاکره برای بعضیها امر مذمومی است، ولی تکتک دستاوردهای ما از طریق مذاکره به دست آمده است. مذاکرهکننده بدون پشتوانه ملی و توان و حمایت مردم هیچ نیست ولی دستاورد میدانی بدون مذاکره به نتیجه عملی نمیرسد. مثلاً تعیین متجاوز یکباره از آسمان نازل نمیشود. اگر چه ما به خدا اعتقاد داریم و همه میدانستند که صدام متجاوز است، ولی قطعاً همه دستاوردها از راه مذاکره تحقق پیدا کرد. شما چگونه میتوانید قطعنامه ۵۹۸ را به مواضع کشور نزدیک کنید؟ حتماً مذاکرهکننده باید مستظهر به قدرت ملی باشد و بتواند پشت میز مذاکره بنشیند.
من جوانی ۲۵ ساله بودم و وقتی مرحوم دکتر رجایی خراسانی برای مشورت به تهران برمیگشتند، من مسئولیت نمایندگی را بهعهده میگرفتم. در آن زمان بهعنوان یک کارمند محلی کار میکردم و حتی دیپلمات رسمی هم نبودم. اولین باری که با سفیر انگلیس صحبت کردم، به لحاظ شیطنتهایی که معمولاً انگلیسیها دارند، سخنان خود را با اینجمله که من ۲۵ سال در وزارت خارجه انگلیس مشغول به کار هستم آغاز کرد و میخواست به من بفهماند که من به اندازه سن شما سابقه فعالیت دیپلماسی دارم.
در زمانی که مذاکرات ۵۹۸ شروع شد، بعضی وقتها بیش از ۳ ۲ ساعت مذاکره میکردیم و فشار عظیمی بر ما وارد میشد تا بتوانیم مثلاً یک جمله را پس و پیش کنیم. یک کلمه جابهجا شدن در این مذاکرات بسیار اساسی است. مثلاً اگر به قطعنامه ۲۴۲ شورای امنیت که درباره فلسطین و درگیری اعراب و اسرائیل است مراجعه کنید، میبینید یک کلمه the که ممکن است فقط حرف تعریف باشد، چقدر تأثیر گذاشته در این که سرزمینهای اشغالی، دقیقاً سرزمینهایی است که در سال ۶۷ اشغال شده و یا یک موضوع کلی است.
من به جرأت میتوانم اعلام کنم همه دستاوردهای ما در جنگ از طریق مذاکره با پشتوانه دستاوردهای میدانی نهادینه شده است. اعلام متجاوز از طریق مذاکره به دست آمد. حتی پایان جنگ هم با مذاکره بود، بعد از پذیرش قطعنامه ۵۹۸ از سوی ما، عراق نمیخواست قطعنامه را اجرا کند چون حس میکرد دست بالا را در اختیار دارد و میتواند کار خود را پیگیری کند. از طریق مذاکره با پشتوانه دفاع جانانه در عملیات مرصاد، عراق وادار به پذیرش آتش بس شد. همچنین عقبنشینی عراق با مذاکره حاصل شد، مذاکرهای که بین مرحوم آیتاللههاشمی رفسنجانی با صدام از طریق نامهنگاریهایی که برادرم آقای سیروس ناصری از طرف جمهوری اسلامی مسئول آن بود و بسیار هوشمندانه هم آن مذاکرات را اداره کرد، انجام شد و عقبنشینی از همانجا شکل گرفت و تبادل اسرا هم از مذاکرات دو طرف تحقق پیدا کرد.»
روزنامه اطلاعات : اشراف به فناوری هستهای از دستاوردهای نظام است.
روزنامه اطلاعات در ویژهنامه چهل سالگی انقلاب اسلامی مصاحبه ای با دکتر صالحی ، رئیس سازمان انرژی هسته ای ، داشت که او در بخشی از این مصاحبه گفت: « در مجموع آلمانها پیش از انقلاب دو نیروگاه در بوشهر را در دست ساخت داشتند و فرانسویها هم میخواستند دو نیروگاه در دارخوین بسازند که به دلیل وقوع انقلاب اسلامی متوقف شد و پس از آن نیز به دلیل حال و هوای جنگ کار ادامه پیدا نکرد. در این میان، در ابتدای انقلای اسلامی برخی افراد و جریانها در کشور تحلیل میکردند که ادامه ساخت نیروگاه هستهای یک کار استکباری است. ما ژاندارم منطقه نیستیم که به چنین صنعتی نیاز داشته باشیم. پس از جنگ تحمیلی اما شرایط تغییر کرد و نظام تصمیم گرفت این صنعت را احیا کند. با تأکید و دستور حضرت آقا و حمایت مرحوم آیت الله هاشمی رفسنجانی، صنعت هستهای مجدداً احیا شد و روند رو به تکاملی را تجربه کرد.»
اکثر خبرگزاری ها: حضور همسر آیت الله هاشمی رفسنجانی در راهپیمایی 22 بهمن
اکثر خبرگزاری کشور با انتشار عکسی واحد از حضور سرکار خانم عفت مرعشی ، همسر آیت الله هاشمی رفسنجانی در راهپیمایی 22 بهمن خبر دادند که تصویرش در بخش ضمائم همین خبر می آید.