هاشمی بیاید، برخی برای «شکست» او میآیند؟
خورنا : هفته آینده، قریب به ۸۰ تن از علما و فقها در ساختمان مجلس قدیم شورای اسلامی گرد هم میآیند تا ضمن شرکت در هفدهمین اجلاس خبرگان رهبری، تکلیف کرسی ریاست بر مجلس خبرگان را روشن کنند؛ جایگاهی که از شش ماه پیش و بعد از درگذشت آیت الله مهدوی کنی، رئیس فقید این نهاد، خالی مانده است.
بنابرگزارش سرویس سیاسی «انتخاب»؛ نخستین دستور جلسه نشست آتی که ۱۹ اسفند برگزار میشود، انتخاب رئیس این مجلس خواهد بود. به همین خاطر، بار دیگر همه نگاهها به سوی آیت الله هاشمی رفسنجانی دوخته شده است، آیا آیت الله بار دیگر پا به عرصه رقابت میگذارد یا خیر؟
هاشمی اما سابقهاش در این مورد، بس روشن است. او هر بار که فردی «صالحتر» از خود یافته، پاپس کشیده و میدان را پیش از آغاز بازی، رادمردانه واگذار کرده است، چندان که پیشتر وقتی «آیت الله مهدوی کنی» پا به عرصهٔ «ریاست خبرگان» گذاشت، از کاندیداتوری انصراف داد.
در نخستین انتخابات بعد از درگذشت آیت الله مشکینی که شهریور سال ۸۶ برگزار شد، آیت الله هاشمی رفسنجانی و آیت الله احمد جنتی برای ریاست بر مجلس خبرگان رهبری با هم رقابت کردند. آیت الله محمد یزدی، پیشتر به نفع آیت الله جنتی از نامزدی انصراف داده بود اما در نهایت، آیت الله هاشمی رفسنجانی با ۴۱ رأی در قبال ۳۴ رأی جنتی، به عنوان رئیس مجلس خبرگان برگزیده شد. در دومین انتخابات داخلی هیات رئیسه مجلس خبرگان که اسفند ۸۷ برگزار شد آیت الله محمد یزدی، نامزد رقیب آیت الله هاشمی رفسنجانی شد اما ۲۶ رأی او در قیاس با ۵۱ رأی آیت الله هاشمی، کارساز نشد و هاشمی در مسند ریاست مجلس خبرگان باقی ماند. اما ۱۷ اسفند سال ۸۹ برای آیت الله هاشمی رفسنجانی، روز متفاوتی بود. او در این روز به نفع ریاست آیت الله مهدوی کنی از نامزدی مجدد انصراف داد و به این ترتیب دبیر کل فقید «جامعه روحانیت مبارز»، بدون رقیب و با کسب ۸۳ رأی از ۸۴ رأی مأخوذه بر صندلی ریاست مجلس خبرگان تکیه کرد و تا سال ۹۳ عهده دار این سمت بود.
با این حال، گویا برخی رقبای هاشمی، چندان به قاعده اخلاقی وی پایبند نیستند و برای ورود به چنین عرصهٔ بلندمرتبهای، «سیاست» و «جناح بازی» را مقدم بر ورود «صالحین» میدانند.
البته «ورود افراد ناصالح» که شرط آیت الله هاشمی برای آمدن در کارزار ریاست خبرگان است، برخی را نیز دچار سوءتفاهم کرد و واکنشهایی را موجب شد به طوریکه حجت الاسلام علم الهدی در این مورد گفته است: هر کسی کاندیدا شود از نظر ایشان میشود ناصالح، من در جریان نیت ایشان نیستم، آقای هاشمی نظریات خاصی دارد که باید ببینیم افراد ناصالح از نظر ایشان چه کسانی هستند و این ناصالح بودن از چه جهتی است.
در این میان اما، آیت الله حائری شیرازی شخصیت مبارز و باسابقهٔ انقلاب، در واکنش به برداشت آقای علم الهدی گفتهاند: «آقای علم الهدی باید بدانند که ناصالح برای خبرگان به معنای ناصالح نیست. ممکن است فرد بسیار صالح باشد ولیکن صالح بودن برای ریاست خبرگان باید کسی هم وزن اقای مهدوی باشد؛ نباید سخنان یکدیگر را به گونهای معنا کرد که اعتراض بر آن وارد شود»
ایشان در بخش دیگری از سخنان خود که در برنامه «شناسنامه» تلویزیون عنوان شد، با اشاره به انتخابات ریاست مجلس خبرگان، تصریح کرد: هر کسی با آقای هاشمی رقابت کرد، شکست خورد؛ آقای جنتی آمد نشد دیگران آمدند نشد. آقای مهدوی نیز به دلیل این که آقای هاشمی به احترام آمدن ایشان کاندید نشد، برگزیده شد. آقای مهدوی در نطق افتتاحیه خود گفت آقای هاشمی این منصب را به من تفویض کردند…
با چنین شرایطی، آنچه اینک سؤال جدی افکار عمومی است، آن است که با توجه به آنکه عمدتاً در شرایط مشابه، تنها یک کاندیدا برای «ریاست خبرگان» معرفی شده، آیا در صورت ورود آیت الله هاشمی، قاعده غلط جناح گرایی باعث ورود افراد دیگر میشود؟ یا آنکه جریان مقابل هاشمی، این بار «سابقهٔ مبارزاتی» و «اعلمیت» و وزانت انقلابی و اجرایی را مقدم بر همهٔ بازیهای سیاسی میداند؟
آیا آیت الله هاشمی کاندیدای ریاست خبرگان میشود یا آنکه ورود «فردی صالح» باعث کناره گیری آیت الله میشود؟
اخبار نهایی تا این لحظه حکایت از آن دارد که هر دو سو، هنوز به جمع بندی نهایی نرسیدهاند.