کتابهایش را هم همیشه برایم میفرستاد که معمولاً در روزنامه معرفی میشدند. آخرینبار، چند جلد کتاب خاطرات خود از بزرگان نظام را برایم فرستاد و درباره آنها تلفنی با من صحبت کرد.
من از میان آنها کتاب «خاطرات مستند سیدهادی خسروشاهی درباره آیتالله هاشمی رفسنجانی» را برای مطالعه انتخاب کردم که در مقدمه آن نوشته است:
«آیتالله هاشمی رفسنجانی، یکی از مظلومترین شخصیتهای مبارز تاریخ معاصر ایران است... شصت سال مبارزه و تلاش و خدمت و... با انبوهی از تخریبهای ناجوانمردانه مدعیان ولایتمداری – به اضافه عناصر مشکوک لیبرال و سکولار مدعی آزادیخواهی – پاداشی نبود که سزاوار او باشد... و بیشک این امر، نه از لحاظ شرعی، و نه از لحاظ انسانی – اخلاقی قابل قبول نبود... اخلاق و انسانیتی که متأسفانه در هشت سال حکومت بیلیاقتان فرقه منحرف و دارندگان اندیشههای موهوم و عناصر بیتجربه و قدرتطلب و خودمحور، با ریاست فردی که در عمل نشان داد صلاحیت احراز مقام دوم کشور را نداشت، از بین رفت و عملکرد دوره دوم سلطه دیکتاتورمآبانه او روشن نمود که ادعای پیروی از ولایت و رهبری، پوشش عوامفریبانه، برای گسترش سلطه و قدرتیابی بیشتر بود.»
من هنوز مشغول مطالعه این کتاب بودم که دست تقدیر، ابنبطوطه زمان ما را از ما گرفت و ما را دچار حسرت کرد. حشرهالله مع اولیائه.