هاشمی دارفانی را وداع گفت اما مکتب فقهی او در سیاست و در نزد دوستان و شاگردانشان به یادگار باقی خواهد ماند. پیامدهای رفتن وی اکنون درک نمی شود، اما آینده بدون هاشمی رفته رفته نمایان خواهد شد. مرد بزرگی که به اسب سرکش بحرانها مهار میزد، رفت. معمار انقلاب فرمود«نهضت زنده است تا هاشمی زنده است» شب ۱۹ دی ماه یعنی روز شروع انقلاب ۵۷، هاشمی از میان یاران و مردم رفت. هاشمی رفته است اما مکتب هاشمی در میان ما باقی است. این میراث را باید حفظ کرد. خردورزی سیاسی درگستره اسلامیت انقلاب، ستون فقرات این مکتب است. فراموش نکنیم، نه تنها باید هاشمی را از یاد نبریم، بلکه شایسته است تا تلاش کنیم مکتب اعتدال و خردوزی عقلانی او را درگستره دگماتیست گراییهای عوام فریبانه و تجدد نماییهای عقل گریزانه حفظ نماییم. نویسنده این قلم سالها پیش روبهروی او و درکنار میز کارش نشست و حدود چهل و پنج دقیقه از سیاست و سطوح گوناگون تهدید با او سخن گفت. تلاش کردم تا در پایان ملاقات با وی؛ بنا به نیتی عالمانه رفتاری عوامانه از خود بروز دهم، کمر خم کردم تا دستان وی را به رسم ادب و آن نیت توامان بوسه زنم، دست در زیر پهلوهایم برد به بالایم کشید، چشم در چشمانم گفت:«خجالت نمی کشی کار عوامانه انجام میدهی». هاشمی در گذشته ای سخت، هاشمی شده بود، او مرزهایی را در نوردیده بود که کمتر فردی یارای گذر از آن را پیدا میکند. امسال که در مراسم رونمایی کتاب زمانه و زندگی او گفت: دیگر راحت میمیرم؛ همان زمان دلم لرزید. آن روز هر لحظه جلوی چشمانم میآید . لحن او در این ایام در خواندن مطالبی برای امیرکبیر امضایی بود بر آنچه او میدانست، انقلاب اسلامی با مرگ هاشمی دوران پسا هاشمی را آغاز میکند. آینده متاثر از مرگ هاشمی خواهد شود و تاثیرات بعد از مرگ او نیز در جریان انقلاب اسلامی ماندگار خواهدماند. دوران پسا هاشمی در انقلاب اسلامی نه به دوران گذار از هاشمی و پیوستن به دوران دیگر، بلکه به دوران دقت بیشتر به روند انقلاب اسلامی، به معانی وتعاریفی است که در این چند دهه از انقلاب اسلامی باز تعریف شده است. این دوران با وفات او آغاز شد و تشییع جنازه پر ابهت او که شبیهترین تشییع جنازه به امام و مقتدایش بود، نشان داد که مردم انقلاب اسلامی را پاس میدارند و بر اصول و ارزشهای آن انقلاب استوارند. اگر نکته ای وجود دارد و نقدی در رفتارها و کنشها روا داشته میشود بر نوع رفتاری است که به نام انقلاب اسلامی و متکی بر اصول و ارزشهای انقلاب اسلامی و قدرت گرفته از همان اصول و ارزشها در چارچوب سیستمی که خود را متصل به این انقلاب معرفی میکند به وجود آمده است. انقلاب اسلامی انقلاب همه مردم ایران از تمام طبقات گوناگون بود که در جغرافیای ایران زیست میکنند. امروز اگر بخواهیم در نظام جمهوری اسلامی وحدت را حفظ کنیم، باید اصول وارزشهای انقلابی را بازیابیم، هاشمی نه سپید بود نه سیاه، اما هاشمی با تمام فراز و نشیبهای زندگی خود بر این محور استوار ماند. صداقت به خرج داد، صمیمیت داشت، با صراحت سخن گفت، با صلابت بر روی سخن خود ایستاد و بسیار صبورانه با رویکرد اعتدالی و صلح منشانه از اصول و ارزشهای انقلابی پاسداری کرد. از این رو باید بر این نکته پای فشرد که هاشمی در دهه آخر عمر خود با گذر از مراحلی چون خویشتن یابی و احترام به خود خویشتنشناسی و شناخت جایگاه خود در سپر انقلاب و سپس خویشتن پردازی و کف نفس در مسیر مبارزات اصطکاکهای قدرت در دهه آخر عمر خود به خویشتنآرایی و آرایش و پیرایش خود از رسوبات باقی مانده از دهههای گذشته و اصلاح اخلاق خود به حسناتی که در دوران گذشته زندگی خود آنها را فرا آموخته بود و در خود ذخیره داشت، پرداخت. در نتیجه هاشمی سپید این دنیا را ترک کرد و اینچنین شد که مردم او را پاس داشتند و به احترام او از جای برخاسته، کلاه از سر برداشتند و شبیه ترین تشییع جنازه به تشییع جنازه امام و مقتدایش را برایش فراهم ساختند. راهش پر رهرو باد.
*روزنامه آرمان