خطبه اول:
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله رب العالمین والصلاه و السلام و علی رسول الله و علی آله الائمه المعصومین
اوصیکم عبادالله بتقوی الله و اتباع امره
یادتان هست که من معمولاً خطبههای اول را این روزها درباره چشمانداز بیست ساله صحبت میکنم و در خطبه دوم مسایل روز را میگویم. امروز خطبه اول را کوتاه میکنم برای اینکه در خطبه دوم مسایل روز مهمیداریم. به علاوه بخاطر سالروز شهادت امام هادی(ع) به تاریخ زندگی این امام اشاره میکنم. معمولاً بحثهای مربوط بهاین امام بزرگ کوتاه بود و امروز میخواهم بحث مستوفایی راجع بهاین امام بزرگوار که در قطعه مهم زمانی نقش بزرگ و عظیمی ایفا کردهاند، داشته باشیم.
در مورد چشمانداز 20 ساله تا به حال سه خطبه درباره روند شکلگیری چشمانداز و برنامه 5 ساله چهارم، عدالت اجتماعی که رکن عظیم این چشمانداز است و نقش اساسی در همه
شریانهای آن دارد و انسجام ملی که از ضرورتها و الزامات و همچنین محتوی چشمانداز است، ایراد شد که سند عظیم اسلامی و ملی ماست.
میخواهم امروز نکتهای را عرض کنم. برای اینکه وارد اجرایی کردن این سند مهم شویم، هدف مهمی در نظر گرفتهایم و زیربناهایی را برای آن آماده کردهایم که در شرایط جدیدی قرار میگیریم. البته حدس می زدیم .چون در این سند مشخص شده که در 20 سال آینده ایران باید تبدیل به یکی از کشورهای پیشرفته دنیا شود و در منطقه اولین و پیشرفتهترین کشور باشد.
از مجموعه احکام و الزاماتی هم که مطرح شده و زیربناهایی که میبینند، آنهایی که از اول با انقلاب اسلامی مخالف بودند- چه در داخل و چه در خارج- تجهیز میشوند که نگذارند این اتفاق مهم در منطقه ما و در دنیای اسلام بیفتد. مطمئناً کفر جهانی نخواهد گذاشت. در جهان اسلام یک کشور اسلامی داریم که مبنایش را اسلام قرار داده است. کشورهایی که مسلمانان در آن هستند، خیلی زیاد هستند. ما 56 یا 57 کشور مسلمان و اسلامی به معنای مسلمان نشین داریم، اما این ایران است که تصمیم گرفته به عنوان یک کشور با مقررات اسلامی زندگی کند و میخواهد جمهوری اسلامی باشد و به عنوان الگوی زندگی در عصر حاضر، در دنیا مطرح باشد.
این، مسئله مهمی است. فکر نکنید کفر جهانی و امپریالیسم به آسانی از این مسئله میگذرند. اگر این اتفاق بیفتد و اگر ثابت شود که اسلام که 1400 سال پیش آمده و قرآن که سند مهم مسلمانها و محکمترین سند بین خدا و انسان است، میتواند در عصر انفجار علم و دانش الگوی خوبی برای زندگی بشر باشد، مهمترین اتفاق تاریخ است.
در زمان پیغمبر اکرم(ص) این کار شروع شد، در دوران اوج پیشرفت تمدن اسلامی عرضه شد، اما نگذاشتند این تمدن به اسلام ناب تبدیل شود. امروز هم این مسئله در شرایط جدید و در شرایط انفجار اطلاعات که دنیا کاملاً بهم پیوسته و مربوط است، بار دیگر خداوند خواسته کهاین قطعه تاریخ با این سرفصل مهم مطرح شود. خدا این توفیق را بهایرانیها داد، به روحانیت ایران، به امام خمینی(ره) و به نیروهای پیشتاز جهاد در راه خدا داد که سربازان این مسیر بسیار بسیار عظیم باشند.
شاید خود ما که در نعمت و ناز اسلام زندگی میکنیم، خیلی توجه نکنیم، اما چشمهای محافل سیاسی، فکری و فلسفی دنیا متوجه این پدیده جدید هستند و روی این به شدت کار میکنند. این را به صورت یک انقلاب معمولی در یک کشور عادی نمیبینند. هم به خاطر خواستگاه جغرافیایی این انقلاب که در جایی مثل ایران است. ایرانی که در نقشه جغرافی دنیا، جای قلب کره خاکی را گرفته و از لحاظ منابع طبیعی و امتیازات جغرافیایی بهترین امتیازات را دارد. هم از لحاظ مکتبی که بهترین مکتب تجربه شده دنیاست که آن مکتب اهل بیت(ع) است که آنها وسیعترین ارتباط را با مبدا وحی در اختیار دارند و به ما هدیه کردهاند. هم بخاطر مردمی که با چندین هزار سال سابقه تمدن عریض و ظرفیت انسانی تحمل چنین حرکت تاریخی را دارند.
بنابراین باید متوجه باشیم که دشمنان این راه به آسانی از این مسیر نمیگذرند و در مقابل ما حتماً سنگاندازیهایی بسیار جدّی خواهند داشت که تا به حال هم داشتهاند و آخرینش همین است که الان خوب میبینید. از دیروز در مرکز آژانس هستهای بینالمللی شروع کردهاند که کار بیسابقه و ظالمانهای است که من در خطبه دوم به طور مختصر این را عرض میکنم.
آنها می بینند که جمهوری اسلامی اگر چنین ادعاییدارد و اگر سند چشمانداز را تنظیم کرده، واهی نیست و متکی به واقعیتهایی است که در اختیار دارد .ما اگر 25 سال پیش چنین سندی تهیه میکردیم، به شدت مورد سوال بود، با چه قدرتی؟ با چه امکانی؟ با چه نیروی انسانی؟ با چه زیربنایی؟ با چه تجربهای؟ اما امروز همه اینها جواب داده است. ما موفق شدیم ساختار اسلامی را برای کشورمان طراحی، عملی و قانونی کنیم. از قانون اساسی گرفته تا آییننامهها و تصویبنامهها بر محور اسلام است. ساختار مدیریتی کشور را هم براین اساس تنظیم کردیم. این کاری است که در جای دیگری نشده است.
بعد از انقلاب اسلامی هر جا کشور دیگری خواست در این مسیر وارد شود، نگذاشتند یا نتوانستند. اما ایران توانست. الان ساختار مدیریت کشور ما از صدر تا ذیل در مجموعه احکام اسلامی و مبانی اسلامی میگنجد و قابل تطبیق است. البته هستند آدمهای خشک مقدس یا بیاطلاعی که هنوز هم حرف میزنند و فکر میکنند که ما اسلامی نیستیم. این از القائات دشمنان است که میخواهند محتوی انقلاب ما را زیر سئوال ببرند و گذشته را معیوب کنند. میدانند اگر ما گذشته را از دست بدهیم، آیندهای نخواهیم داشت. آنچه که واقعاً با ابتکار امام خمینی(ره) و پیشتازی روحانیت و حضور بسیار معنادار علمای بزرگ صدر انقلاب به وجود آمد، بینظیر است و دوباره ساختن آن آسان نیست. در خبرگان قانون اساسی این قانون اساسی را نوشتند و این ساختار را بوجود آوردند. این، یک هدیه الهی بود که در تاریخ ایران اتفاق افتاد.
بعد هم انسانهای شیفته اسلام، ایثارگران، رزمندگان، مجاهدان و نیروهای اصیل انقلابی که در کوران انقلاب مثل فولاد آبدیده شده بودند، توانستند از این مسیر مشکل عبور کنند. برای آدمهای کماطلاع خیلی آسان است که یک دفعه بگویند گذشته ما اسلامی نبود واین از خطرهایی است که دشمن را خوشحال میکند. آنها دامن میزنند که جمهوری اسلامی حرف بوده و این مردمی که این همه خون دادهاند و این همه فداکاری و این همه صبر کردهاند، باید منتظر تحول دیگری بمانند. واقعاً نغمه ناسالمی است که گاهی مطرح و دامن زده میشود.
از لحاظ زیربنای ساختاری کشور، کارهای بسیار عظیمی شده که سند چشمانداز به آنها متکی است. فراموش نکنید زمانی که مجموعه دانشگاهی ما به اندازه یک دهم نیاز کشور نبود و میدیدیم که نیروهای تحصیلکرده کم هستند که کشور را اداره کنند و بسازند. میدانستیم انسانهای کم اطلاع نمیتوانند برای پیشرفتی که اسلام استحقاق دارد، سرمایه باشند. آن روز را با امروز مقایسه کنید که نزدیک چهار میلیون دانشجو دارید. امسال بیش از 800 هزار دانشجو وارد مقاطع تحصیلی میشوند. این مسئله یک حرکت تاریخی در تربیت انسان و انسانسازی و تأمین نیروی انسانی و بالا آوردن سطح جامعه است که بتواند جامعه عالمی برای دوره مناسب پیشرفت باشد. نمیتوانیم این پیشرفت عظیم فکری و آموزشی را که در اقصی نقاط کشور برای دهستانها و دهات بسیار خلوت هم مدرسه تعبیه شده، ندیده بگیریم. وقتی وارد بحث زیربناهای ساختمانی میشویم، باید اتوبانها، جادهها، بندرها و به طور کلی حمل و نقل کشور را با 25 سال قبل مقایسه کنید و ببینید امروز چه عظمتی دارد! برنامههایی که الان در برنامه چهارم دیده شده، اینها را تکمیل میکند.
در بخش صنعت که وارد میشویم، میبینیم ما در گذشته همه چیز را وارد میکردیم .از هواپیما تا سوزن چرخ خیاطی در کشور وارداتی بوده و امروز کشور ایران میتواند همه چیز بسازد. تمام نیازهای دفاعی، تمام نیازهای ساختمانی وتمام نیازهای مصرفی را ایرانیها میسازند. اگر مشکلی هست، این است که ظرفیت بازار صنعت کم است. بازار ندارد. ارتباط بازرگانی ما با دنیا ضعیف است که اگر آن را تکمیل کنیم، صنعت مشعشعی برای دنیای اسلام است.
در بخش نفت و گاز میبینید از زلزلهنگاری تا آخرین کارهای فرآوردههای پایین دستی میتواند در اختیار نیروهای خودمان باشد. البته از نیروهای دیگر هم به خاطر تعامل جهانی استفاده میکنند، اما این قدرت در ایران هست. در پتروشیمی میبینید که امروز صحبت از 20
میلیون تن محصول پتروشیمی و طراحی برای 60 میلیون تن دیگر است که این گازهایی که در زمان رژیم گذشته با 6 میلیون بشکه تولید نفت سوخته میشد، در خدمت صنعت گرفته شده و به محصولات گران قیمت تبدیل میشود که در اختیار مردم است. تغذیه کارخانهها که بیش از 10 هزار کارخانه هستند، از اینهاست.
صنایع فولاد و به طور کلی فلزات را میبینید. مس و آلومینیوم بومی شده و مال خود مردم و در دست نیروهای خود ماست. کشاورزی ما به جایی رسیده که ما هرسال خبر خودکفایی در یک محصول استراتژیک را میشنویم. اگر به طرحهای توسعه عمل شده بود، امروز در سه موردی که وابسته هستیم، یکی قند و شکر، یکی روغن نباتی و یکی چای کاملاً مستقل و خودکفا بودیم. البته اینها هم در مسیر خودکفایی هستند. شرایط نسبی و کشاورزی در بخش دام و طیور را میبینید که به اندازه نیاز کشور و بیش از نیاز کشور است. کشور مستقل یعنی این.
در بخشهای دیگر زندگی به خودکفایی رسیدهایم. در صنعت ساختمان هیچ نیازی به خارج نداریم. همه چیز به اندازه کافی در کشور وجود دارد و مهم تر از همه نیروهای با ارزش مدیریتی هستند که در این دوره در دانشگاه انقلاب و دانشگاه دفاع مقدس و دانشگاه خدمت به مردم شکل گرفتهاند و الان وجود دارند. گاهی یک یا چند مورد انسانهای منحرف پیدا میشوند که در خانههای انبیا هم پیدا شدهاند. شما در فرزندان انبیا هم از این جور آدمها میبینید. میخواهند این خیل عظیم انسانهای ارزشمند را که مهمترین سرمایههای کشور هستند، آلوده و بدنام کنند و بگویند از حالا به بعد میخواهیم آدم بسازیم. آنهایی که در جنگ ساخته شدند، آنهایی که در زندانهای رژیم پهلوی ساخته شدند، آنهایی که در میدان خدمت به مردم و سازندگی کشور ساخته شدند، اینها را یک دفعه بدنام کنند، دل مردم را نسبت بهاینها خالی کنند، اینها واقعاً خیانت به کشور، انقلاب و آینده است، مطمئن باشیم اگر نتوانیم این نیروها را حفظ کنیم، جای اینها را بهاین آسانی نمیتوانیم با انسانهایی که دیگر آن شرایط تربیتی برایشان فراهم نیست، پر کنیم.
من میگویم ببینید این زیربناهای کشور است که به همت این مردم و با صبر و جهاد این مردم تهیه شده، قدرت دفاعی که امروز جمهوری اسلامی در اختیار دارد، در منطقه غیر از دوسه کشور، کس دیگری ندارد. همه نیازهای دفاعی از هواپیمای جنگی و تانک گرفته تا گلوله کلت را خودمان میسازیم و صادر میکنیم. برای بکارگیری اینها انسانهایی داریم که تجربه را در جنگ نشان دادند و در دفاع مقدس آن طرحهای عظیم را اجرا کردند که میتواند برای دانشگاههای دنیا به عنوان درس مطرح شود. کارهایی مثل عبور از اروند یا عبور از هور یا عبور از قلههای پر برف منطقه حلبچه و امثال اینها، چیزهایی نیست که در تاریخ نظامی دنیا بتوانند به آنها بی توجه باشند.
حالا اگر این کارها را آلمانیها انجام داده بودند، الان موضوع درس کلاسهای دانشگاهی میشد. ولی چون بچه های شما انجام دادهاند، با این دشمنیهایی که هست، فراموش میشود و خیلی چیزهای دیگر. من الان در صدد گفتن دستاوردهای انقلاب نیستم، چون اینها را پارسال گفتم. میخواهم بگویم کشور شما با چنین زمینهای دارد وارد مرحله جدیدی میشود و مبانی این مرحله جدید کاملاً قانونی است.
سند چشمانداز 20 ساله است که به طور درازمدت معتبر است. کسی به آسانی نمیتواند عوض کند. نظارت بر اینها باید اجرا شود. راه توسعه و راه رسیدن به هدف مقدس سند چشمانداز که موقعیت اول و ممتاز در منطقه و هم ردیف کشورهای توسعهیافته است، آماده است. انشاءالله با همتی که مردم و مسئولان ما خواهند کرد، به این هدف در موقع خود و براساس برنامه زمانبندی شده میرسیم. اما بدانید که دشمنان ما هم مجهز شدهاند. این را در خطبه دوم اشاره خواهم کرد که میخواهند ما را از مسیری که انتخاب کردهایم و تا اینجا آمدهایم، منحرف کنند که انشاءالله موفق نمیشوند.
بسمالله الرحمن الرحیم
قل هوالله احد/ الله الصمد/ لم یلد و لم یولد و لم یکن له کفواً احد.*
* سوره مبارکه توحید
خطبه دوم:
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله رب العالمین والصلاه والسلام علی رسول الله و علی علی امیرالمومنین و علی الصدیقه الطاهره و سبطی الرحمه و علی بن اله حسین و محمد بن علی و جعفر بن محمد و موسی بن جعفر و علی بن موسی و محمد بن علی و علی بن محمد و حسن بن علی و الخلف الهادی المهدی صلواه الله علیهم اجمعین.
در هفتهای که گذشت سالروز شهادت امام هادی(ع) را داشتیم.(1) ایشان مرشد جهان اسلام بودند و میبایست افکار دنیای اسلام را اداره و آنها را به طرف اسلام ناب هدایت کنند. از لحاظ سیاسی هم ایشان گرفتار دربار کثیف خلفای آن زمان بودند که واقعاً هیچ راه درستی را تحمل نمیکردند. ایشان در مدینه که بودند، بسیار محبوب و از لحاظ فکری و اقتصادی پناهگاه مردم بودند. چون مریدان و شیعیان ایشان از سراسر جهان امکانات مالی را به مدینه میآوردند و ایشان به نیازمندان مدینه کمک زیادی میکردند و پناهگاه بودند. از لحاظ سیاسی بخاطر عظمت و موقعیتی که داشتند، شرّ حکومتهای محلی را از سر مردم کم میکردند. از لحاظ فکری هم پناهگاه بودند و هر جا مسأله و یا مشکلی پیدا میشد، به مدینه میآمدند و ایشان مشکل را حل میکردند. با اینکه خیلی جوان بودند، بسیار باعظمت بودند. حدود 7 ساله بودند که امام شدند، بعد تا سال 232 که ایشان 20 و چند ساله میشوند، قطعاً در مدینه بودند، اما بعضی میگویند تا سال 242 یعنی تا 30 یا 32 سالگی در مدینه بودند. البته خیلی روشن نیست که کی به سامرا آمدند.
امام جماعت مدینه و سرپرست امور نظامی مدینه گزارشی برای متوکل میفرستد و میگوید که اگر احتیاج به حجاز دارید و یا اگر یثرب برای شما اهمیت دارد، کاری کنید. چون این آقا در اینجا نمیگذارد احکام مرکز خلافت اجرا شود. نمونههایی از قدرت امام هم به متوکل میرسد.
حکومت قبلی که معتصم بود، تلاش کرده بود در جوانی اصل تربیت امام هادی را منحرف کند، شخصی بنام جنیدی را که یکی از علمای بسیار نیرومند ضدشیعه بود، به عنوان مربی فرستاد که ایشان را تربیت کند. این مربی میخواست ذهن حضرت هادی را از ولایت و امامت منحرف کند و به طرف مادیت ببرد. البته در پایان خودش تسلیم، خاضع و شیعه شد و در جلسهای او را محاکمه کردند که شما رفتید مسئولیت دیگری انجام دهید، چرا اینگونه شدید؟ گفت: من وقتی رفتم، چیزی دیدم که شما ندیدید. من با جوانی که قرار بود به عنوان یک کودک دبستانی او را تربیت کنم، مواجه شدم. اما دیدم ایشان قرآن را بهتر از من میداند. آسمان را بهتر از من میشناسد. زمین را بهتر از من میشناسد. طبیعت را بهتر از من میشناسد. هرچه میپرسیدم، از قرآن برای من استدلال میکرد. در تاویل، تنزیل و تفسیر قرآن نقطه ضعفی نشان نمیداد.
دیدم این جوان با جوانان خودمان قابل مقایسه نیست و راه او را صحیح دیدم. سرنوشت همین جنیدی و بازخواستی که از او شده، جالب است. متوکل نامه را که دید، از موقعیت و شوکت امام ترسید و برنامهریزی کرد که امام را به سامرا بیاورد.
این مسئله را عرض میکنم که چرا امام را به سامرا میآورند؟ ایشان در مدینه مرکز
خلافت و مرکز سیاست عراق بود.در یک شهر دورافتاده بود. چرا اینقدر میترسند؟ بخاطر همان فکری که در آن مقطع بود. شیعه دارای یک تفکر روشن بود و یک مکتب قابل قبول را عرضه میکرد. البته شیعه هم فرق گوناگون داشت. ولی محور آنها محور درستی بود و اختلاف آنها در چیزهای فرعی بود. تقریباً سراسر دنیای اسلام شیعه شده بود.
مرجع فکری مسلمانان و مکتب اهل بیت جوابگوی نیازهای فکری دنیا شده بود و در هر گوشهای که شخصیتها، امامزادهها، و علما و شاگردان ائمه حضور داشتند، در غرب آفریقا، در مرکز آفریقا، در مصر، شامات، ایران، عراق، جنوب خلیج فارس، خراسان و هر جای دیگر این شخصیتها محور حرکت فکری مردمی بودند و مردم دور اینها جمع میشدند و حرف اینها را می فهمیدند.
معتبرترین مرکز اینها در مدینه بود که همین حضرت هادی(ع) بودند. البته بعضی از اینها امام هادی(ع) را امام معصوم نمیشناختند. ولی ایشان را به عنوان یکی از عالمترین و نافذترین مرجع مکتب اهل بیت قبول داشتند. لذا ایشان تقریباً مورد اجماع بود. بسیاری از نیروهای مجاهد که میخواستند قیام کنند و امام هادی وارد کارهای مسلحانه نمیشدند، گاهی به ایشان انتقاد داشتند. اما از لحاظ فکری ایشان را قبول داشتند. متوکل طراحی کرد ایشان را به سامره بیاورد. رفتن خلفای عباسی به سامرا هم داستان دیگری دارد که در بغداد زندگی کردن برایشان مشکل شده بود که رفتند برای خودشان جای ویژهای ساختند و زندگی میکردند. میخواست حضرت را تحت کنترل بگیرد و از طریق ایشان، شیعیان را در دنیا کنترل کند. خیلی هم با احترام برد. البته گویا حضرت کسی از خاندان خود را همراه خود نبردند، تنها رفتند و همین مسأله به سرعت در دنیای اسلام پخش شد کهایشان با میل و اراده نرفتند و تبعیدی هستند.
با ورودشان در سامرا به ایشان اهانت کردند، ولی زود فهمیدند و جبران کردند. اول ایشان را به کاروانسرایی وارد کردند که آدمهای بسیار حاشیهنشین شهر بود که یکجا جمع میشوند و جایی ندارند. ولی دیدند که وجوه سامرا که مطلع شدند و از پیش هم مطلع بودند، قصد زیارت ایشان را دارند، ایشان را کنار مرکز خلافت آوردند. ایشان گفت: خودم خانه میخرم. میخواهم با خانه خودم سروکار داشته باشم. خانهای برایشان خریدند و آنجا ماندند. روزگار سختی بر حضرت گذشته که من در این خطبه نمیتوانم بطور طولانی به شما عرض کنم.
این دوره مسئله بسیار سختی برای اهل بیت پیش آمد. دورهای بود که متوکل احساس کرده بود یکی ازکانونهای تربیت نیروهای انقلابی و انقلابساز و فکرساز، قبر اباعبدالله(ع) در کربلا و قبر امام علی(ع) در نجف است. چون این دو، کانون ملاقات، سازندگی و خودسازی نیروهای کیفی سراسر کشور شده بود. جوانان و نیروهای انقلابی از همه جا خودشان را به اینجا میرساندند و برنامهریزی، ملاقات و تبادلنظر و اطلاعات میکردند. با معنویتی که از حادثه عاشورا میگرفتند، به محیط خودشان برمیگشتند.
مدتی این امر جریان داشت و خود حضرت هادی(ع) هم یک بار از سامره به زیارت نجف میآیند و این زیارت معروف جامع کبیر که میخوانید که واقعاً در میان اسناد زیارتی ما مثل برلیانی میدرخشد، از آثار ایشان است که برای ما مانده است. ایشان ترغیبهای ویژهای هم داشتند. مریض شده بودند و حالشان خوب نبود. چند نفر را فرستادند و گفتند: بروید در کنار جدّم حضرت اباعبدالله(ع) برای من شفا بخواهید. بعضیها شبهه کردند و گفتند: خودشان که امام حسین زمان ما هستنـد، یعنی چه که ما برویم از مقبره امام حسین(ع) برایشان شفا بگیریم؟ بعد توضیحیدادند که رمز آن روشن شد. ایشان میخواستند افکار مردم را به نورانیت و تأثیر این مراکز توجه بدهند. ایشان هرچه بودند، بالاخره روزی از دنیا میرفتند. اما این قبرها، مزارها، مراقد و مراکز میماند. بعد از هزاران سال هم آن نقش را ایفا میکند. ایشان عظمت کربلا را برای تاریخ ما میدانستند. به همین جهت متوکل هم متوجه خطر شده بود و بارها مخالفت کرد. زوار را کشت. منطقه را تخریب کرد و آب به منطقه بست. امام هادی(ع) در چنین زمانی زندگی میکردند.
در دوران زندگی ایشان حدود 20 قیام عظیم انقلابی از بزرگان شیعه در سراسر دنیا اتفاق افتاده است. در خراسان، مازندران، گیلان، منطقه جنوب ایران، کوفه و در شامات قیام شد. اکثر آنها هم ابتدائاً موفق میشدند و منطقه مورد نظرشان را میگرفتند و گاهی هم حکومتهای چندسالهای تشکیل میدادند و نمونههای خوبی هم هست. فکر میکنم یکی از قطعات تاریخ که الان، در مراسم دینی، در روضهها و در مراکز تعلیم و تربیت دینی ما استفاده نمیشود، این قطعه تاریخ است. ممکن است گاهی وعاظ قطعاتش را بخوانند، اما تحلیل این تاریخ و نشان دادن آن و نقش آن و نقش حضرتهادی در حفظ این موقعیت شیعه بسیار بسیار ارزشمند است.
یکی از کارهای بزرگ حضرت هادی(ع) در این مقطع، مبارزه با غلات بود که امروز هم مسئله ما شده است. اکثر این مسائل، مسئله ما هم میشود. آن موقع جریانهای فکری فراوانی بودند و برخی از جریانهای فکری که در دنیا بودند، سعی میکردند خدا را در زمین ببینند که ریشه در همان بتپرستیها داشت. اینها سعی میکردند با غلو انسانهای مقدسی را در زمین بجای خدا بنشانند و یا به موجودات مورد احترام نقش خدایی بدهند. شما اگر زندگی حضرت هادی(ع) را از این جهت بخوانید، میبینید که چقدر مبارزه کرده و چطور سخت برخورد کرده است! بعضی از دوستانشان داستانی نقل کردند که اینها اینجوری میگویند و این کارها را میکنند. خدا را پائین آوردند و میخواهند انسانها را بالا ببرند. حضرت اول هدایتشان کردند و بعد فرمودند: به شما بگویم که اگر جایی دور از چشمان حکومت اینها را دیدید، با سنگ به کله آنها بکوبید برای اینکه این صداها را خفه کنید تا این صداها بمردم نرسد، زیرا سوءاستفاده میکنند که خدا را تنزل بدهند.
بنابراین کارهای حضرتهادی(ع) از این ابعادی که اشاره کردم، واقعاً قابل بحث و مطالعه و متناسب با زمان ماست و باید روی اینها کار کنیم. من از برادران بزرگوار طلبه خواهش میکنم به این بخش بیشتر بپردازند. در زمان مبارزاتمان یکی از منابع مهم برای تجهیز نیروهای انقلابی، همین بحثها بود. آن موقع بیشتر از امروز در حوزه با این مسائل آشنا بودند، برای اینکه برای جوانانمان نیاز داشتیم. شما باید کار عمیقی کنید. البته زمان تفاوت کرده و در این زمان منابع و امکانات زیادی دارید. میتوانید تحلیلهای جدید بکنید، مسائل جدید دارید. روی این قطعه تاریخ به عنوان یک قطعه انسانساز و حافظ انقلاب تکیه کنید.
اما مسئله روز که مختصر عرض میکنم و انشاءالله بحث جامع آن را به جای دیگری میگذارم که واقعاً باید ریشه دارتر صحبت کنیم.
اتفاقی را که دیروز (پنجشنبه) در مرکز آژانس هستهای بینالمللی اتفاق افتاد، خیلی ساده نگیرید.(2) مسأله بسیار مهمی است. احتمالاً منطقه و کشور ما را در شرایط جدیدی قرار میدهد. احتمالاً صفحه جدیدی در تاریخ انقلاب ما باز میکند. واقعاً حیرتانگیز و جای تعجب است، 35 کشور در آنجا بودند، بعضی از این کشورها در مراحل اولیه از ما طرفداری کردند. دو روز هم بصورت ظاهر کنفرانس را به خاطر مخالفتهایی که ابراز میکردند، معطل کردند. اما آدم می بیند که بعدش اینطور میشود. اجماع همانی است که آن سه کشور اروپایی و در حقیقت آمریکا میخواستند و همان را تصویب کردند و هیچکس هم مخالفت نکرد. این را چگونه باید تفسیر و چگونه با آن برخورد کنیم؟ این نیاز به بحث بسیار جامعی دارد که انشاءالله این بحث را در جایی باز خواهم کرد. دیگران هم مثل من میتوانند. امیدوارم دیگران هم اینکار را بکنند که خودشان هم دستشان در کار بوده است. تصمیم ظالمانهای است.
همان مرکزی که آنجا بحث میکنند و به اسم او نشستهاند، با صراحت میگوید: «ایران حق مسلم دارد که مثل سایر کشورها در جریان استفاده صلحآمیز از دانش روز و پیشتاز و سرنوشتساز قرار بگیرد و ایرانیان میتوانند استفاده کنند.» ایران کاری غیر از این نکرده است. ایران که هنوز در مراحل نهایی نیست. داریم مقدمات غنیسازی یک ماده معدنی را فراهم میکنیم. ماده معدنی را که در اعماق چند هزار متری زمین وجود دارد، بیرون میآوریم و مراحل تبدیل آن را میگذرانیم تا بعداً بتوانیم در انرژی، پزشکی و کشاورزی و یا در بحثهای دیگر علمی از آن استفاده کنیم.
همه مقررات نظارت را هم پذیرفتهایم و حتی پیش از انتخاب و تصویب این الحاقیه در مجلس، آن را با یک تصمیم فوقالعاده اجرایی کردیم. انصافاً ایران تاکنون زیادتر از حدّی که لازم بود، همکاری کرده و نجابت بخرج داده است. مدت طولانی است که به اسم جلب اعتماد دیگران اینجا را تعطیل کردیم و عده زیادی از انسانهایی که تحصیلکرده و اهل کار هستند، منتظر بازشدن این مراکز و تقریباً بیکار بودند. البته خودشان را مشغول میکردند، ولی کار اصلی خودشان را انجام نمیدادند. فکر نمیکردیم در یک مرکز جهانی و زیر چشم همه دنیا با اجماع تصویب کنند که ایران باید همه اینها را تعلیق و دوباره راکد کند و به دوره قبل برگردد. البته آنهایی که پشت قضیه هستند، صریح میگویند که ایران در آینده نباید به این طرف بیاید.
اینهایی که واسطه هستند و میخواهند ما را سرگرم کنند، میگویند: فعلاً تعلیق کنید تا اعتمادسازی شود.این اعتماد هم معلوم میشود که نمیتوانیم بسازیم. بیش از اینکه کسی نمیتواند همه چیز را در دنیا ارائه بدهد و هر کجا را باز بگذارد که بازرسان آژانس ببینند.
بنابراین واقعاً اینها حرکت ظالمانهای در تاریخ انجام دادند. البته قدرتهائی که پشت این برنامه هستند، فکر میکنند پیروزند و ایران را در اینجا زمینگیر کردند و به عقب برگرداندند و تهدید هم میکنند.
همین روزها هم اسرائیل و هم آمریکا مسائل جنگ علیهایران را هم مطرح کردهاند. قبلاً هم مطرح میکردند، ولی این روزها بیشتر مطرح میکنند. در جریان مذاکرات و بعلاوه در عراق دو ادعای ناحق علیه ما مطرح کردهاند: یکی آقای رامسفلد وزیر دفاع آمریکا مطرح کرد که ما اخیراً سلاحهایی در عراق گرفتهایم که مال ایرانیهاست و انگلیس هم گفت ما در بصره و جنوب چنین چیزی گرفتهایم و به دروغ ادعا کردند که ما داریم به عراق سلاح میفرستیم. با اینکه میدانند سهم زیادی از پیشرفتهای عراق به طرف دموکراسی، مجلس، انتخابات، امنیت و بردن امکانات برای زندگی مردم که بتوانند زندگی کنند، مال ایرانیهاست. ما غیر از خدمت به آرامش عراق کاری نمیکنیم و نکردهایم و نخواهیم کرد.
چون ما تحلیل عمیق داریم که آرامش عراق بنفع ماست و دو ملت ایران و عراق باید در صلح و صفا زندگی کنند. اینها هم میدانند و خیلی هم تشکر کردهاند. ببینید در زمانی که فکر میکنند مناسب است، مسأله عراق را علیه ایران بزرگ میکنند. در لبنان هم اینگونه مسائل را مطرح میکنند، در مسائل هستهای هم اینگونه عمل کردند. تهدید نظامی را هم آنگونه مطرح میکنند. اینها فکر میکنند پیروزند، ولی اشتباه میکنند.
این قسمت را به آنها عرض میکنم و میگویم که بدانید ایران جایی نیست که شما بتوانید مثل عراق یا مثل لیبی با آن رفتار کنید. (تکبیر نمازگزاران). ممکن است شما باز هم یک مقدار ما را معطل کنید. البته تصمیمی که در تهران گرفته شد، بنظرم غیرقابل برگشت است. ولی میتوانید سرگرم کنید.
ممکن است آن هدفی که در خطبه اول گفتم، مورد نظر اینها باشد تا ایران به اهداف چشمانداز نرسد و نگذارند آن مسیر توسعهای که براساس دانایی محوری طراحی شده و ایران را به صورت یک کشور عالم و پیشرفته در دنیا مطرح میسازد و مسلمان میخواهند، اتفاق بیفتد. ممکن است هدف آنها همین باشد که ما در این صنعت پیشرفت نکنیم. خیلی چیزها ممکن است و همه اینها در هدف آنها وجود دارد. ولی اشتباه میکنند.
اینها 25 سال است که اینکار را با ما کردهاند، در بسیاری از میدانها آزمایش کردهاند و همیشه هم به ما ضرر زدهاند و خودشان ضرر دیدهاند و نهایتاً هم همین میشود. به مدیران داخل هم توصیه میکنم که با تدبیر با مسئله برخورد کنند. به آنهایی که از خارج این کارها را میگردانند، توصیه میکنم که با منطقه و ایران و مسائل انرژی و صنعت و دانش اینگونه برخورد نکنند. اینها چیزی است که میتواند نتیجه موقـت داشتـه باشد، امــا در درازمدت میتواند بسیار گران تمام شود.
انشاءالله مردم ما هوشیارانه در این میدان خواهند ماند و نمی گذارند این حق بزرگی را که ما داریم از ملت ایران بربایند. (تکبیر نمازگزاران).
بسمالله الرحمن الرحیم
والعصر/ ان الانسان لفی خسر/ الا الذین آمنوا و عملوا الصالحات* و تواصوا بالحق و تواصوا بالصبر*
* سوره مبارکه والعصر
پی نوشت ها:
1- ابوالحسن علی بن محمد بن علی بن موسی (۲۱۲-۲۵۴ ق) مشهور به امام هادی(ع) فرزند امام جواد(ع) و دهمین امام شیعیان است. از او با عنوان امام علی النقی(ع) نیز یاد میکنند. او از سال ۲۲۰ تا ۲۵۴ هجری قمری به مدت ۳۴ سال امامت شیعیان را به عهده داشت.
بیشتر سالهای دوره امامت آن حضرت در سامرا، تحت نظارت مستقیم حاکمان وقت سپری شد. زمان امامت او همزمان با حکومت چند تن از خلفای عباسی از جمله متوکل عباسی بود. بارگاه او که به حرم عسکریین مشهور است، در شهر سامرا قرار دارد که طی انفجاری تروریستی در سال ۱۳۸۴ش. گنبد و بخشی از گلدستههای آن تخریب شد و در سال ۱۳۸۶ش. نیز مورد هجوم دیگری قرار گرفت و مابقی گلدستههای حرم فرو ریخت.
از امام هادی(ع) احادیثی در امور اعتقادی، تفسیر قرآن، فقه و اخلاق روایت شده است. زیارت جامعه کبیره که در بردارنده مضامین اعتقادی شیعیان و به عقیده برخی، یک دوره فشرده امام شناسی است نیز از امام هادی(ع) روایت شده است.
2- شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی عصر پنجشنبه(20 مرداد 84) در یک نشست اضطراری به ریاست خانم «کاترین هال» متن قطعنامه پیشنهادی اتحادیه اروپا در مورد ایران را بدون رای گیری و با اجماع تصویب کرد که بلافاصله توسط جمهوری اسلامی ایران رد شد.
در قطعنامه مصوب شورای حکام از ایران خواسته شده است که مرکز هستهای «یو.سی.اف» اصفهان را به حالت قبل برگرداند و فعالیت آن را متوقف کند. همچنین در این قطعنامه از «محمد البرادعی» مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی خواسته شده است تا سوم سپتامبر آینده گزارشی درباره تایید تعلیق غنیسازی اورانیوم و چرخه سوخت هستهای و اجرای این قطعنامه به شورای حکام ارایه دهد.
در بند «د» قطعنامه اشاره شده است که تعلیق فعالیتهای هستهای ایران غیرالزام آور حقوقی داوطلبانه و برای اعتمادسازی است اما در بند 3 این قطعنامه از ایران خواسته شده است این تاسیسات را به حالت تعلیق مجدد در آورد.
متن این قطعنامه به این شرح است:
الف) با اشاره به قطعنامه تصویبی شورا در 29 نوامبر سال 2004 ( 2004 90 ژحت) 18 سپتامبر 2004 میلادی ( 2004 79 ژحت) 18 ژوئن 2004 میلادی ( 2004 49 ژحت) 13 مارس 2004 ( 2004 21 ژحت) 26 نوامبر 2003 ( 2003 81 ژحت) و 12 سپتامبر 2003 ( 2003 69 ژحت) و نیز بیانیه 19 ژوئن 2003 شورای حکام (.1072 دح ژحت)
ب) با یادآوری اینکه در قطعنامه هجدهم سپتامبر 2004 ( 2004 79 ژحت) شورای حکام لازم دانست ایران به منظور اعتمادسازی سریعاً همه فعالیتهای مربوط به غنی سازی را اعم از تولید مواد سوختی از طریق آزمایش یا تولیدات در تاسیسات «یو.سی .اف» اصفهان به حال تعلیق درآورد
ج) با یادآوری اینکه شورای حکام در قطعنامه تصویب شده خود در تاریخ 29 نوامبر 2004 ( 2004 90 ژحت) از توافق بین ایران فرانسه آلمان و انگلیس که در تاریخ 15 نوامبر 2004 (673 بدثبت ح ث) اعلام شد استقبال کرد و این توافق مورد حمایت نماینده عالی اتحادیه اروپا نیز قرار گرفت.
د) با اشاره به قطعنامه تصویب شده در 29 نوامبر 2004 ( 2004 90 ژحت) که در آن ایران به دبیر کل اعلام کرده است که در 14 نوامبر کلیه فعالیتهای هستهای خود را به صورت داوطلبانه و برای اعتمادسازی بیشتر به حالت تعلیق در میآورد راست آزمایی این مساله به عنوان یک مورد ضروری در ادامه بررسی برنامههای هستهای ایران میباشد.
ر) با ذکر اینکه مسایل مهم درباره برنامه اتمی ایران همچنان باید حل و فصل شوند و اینکه آژانس هنوز در موضعی نیست که بتواند اعلام کند هیچ ماده یا فعالیت اعلام نشده اتمی در ایران وجود نداد.
ز) با یادآوری اینکه بر اساس اظهارات دبیرکل در ( 2004 83 ژحت) مبنی بر اندازه گیری کلیه مواد اتمی و هستهای در ایران و اینکه این مواد برای موارد منع شده به کار برده نشده است
س) با اشاره به اینکه کشورها دارای حق توسعه و درخواست برای استفاده صلحآمیز از انرژی اتمی شامل تولید برق با پایبندی به تعهدات بینالمللی هستند و با توجه به نیاز کشورهای در حال توسعه در این زمینه
ش) با تاکید بر نیاز اساسی به نظارت و راست آزمایی در جهت عدم استفاده از مواد هستهای در موارد غیر مجاز بر اساس شرایط توافقنامهها و با تاکید بر نقش حیاتی و مهم نظارت بر فعالیت تاسیسات هستهای
1- نگرانی عمیق خود را از یادداشت اول آگوست 2005 ایران ارایه شده به آژانس بینالمللی انرژی اتمی مبنی بر تصمیم ایران به شروع کار مرکز یو.سی .اف. و گزارش دبیر کل در تاریخ 8 آگوست 2005 مبنی بر شروع فرآوری هستهای در بخش اول این تاسیسات و گزارش دبیرکل در تاریخ 10 آگوست 2005 مبنی بر فک پلمب در خطوط تولید و تاسیسات «یو. اف 4.» اعلام میدارد
2- به اهمیت اصلاح موقعیت جدید گزارش شده توسط دبیرکل تاکید میشود و نیز بر اهمیت ایجاد امکان بحث و مذاکرات در مورد این موقعیت تاکید میکند
3- بر ادامه اجرای قطعنامه قبلی شورای حکام آژانس و تعلیق فعالیتهای غنی سازی شامل چرخه سوخت و فعالیتهای آزمایشی و تولید در تاسیسات یو.سی.اف و بازگشت به شرایط قبل از برداشتن پلمبها در این تأسیسات تاکید میکند. و اینکه به دبیر کل اجازه داده شود که پلمبها را به حالت قبل از فک آنها برگرداند.
4- از دبیرکل درخواست میشود که موقعیت را از نزدیک و دقیقاً مورد بررسی قرار داده و شورای حکام را از پیشرفتهای جدید مطلع سازد.
5- از دبیر کل درخواست میشود که یک گزارش جامع از اجرای توافقنامه ان.پی.تی (پیمان منع گسترش سلاحهای هستهای) و این قطعنامه توسط ایران تـا سوم سپتامبر 2005 ارایه کند.
6- تصمیم به پیگیری این مساله همچنان به قوت خود باقی است.
سیروس ناصری رئیس هیات مذاکره کننده ایران در نشست پایانی شورای حکام و همزمان با تصویب قطعنامه اروپا علیه کشورمان با قرائت بیانیهای تاکید کرد که تصمیم ملت ایران در تسلط بر چرخه سوخت ارادهای خدشه ناپذیر است.
متن کامل بیانیه هیات ایرانی در جلسه شورای حکام بدین شرح است:
خانم رئیس آقای مدیرکل خانمها و آقایان محترم!
دلیل این بحث چه بود؟ این شورا به چه اقدامی عکس العمل نشان داد؟ انگیزههای این حرکت چه بود؟
هدف آن چه بود؟ نتیجه آن چیست؟ چه چیزی اکنون در خطر است؟
موضوع مطرح شده بسیار ساده بود. ایران در یک تاسیسات تحت پادمان عملیاتی را آغاز کرد که مواد اولیه لازم برای تولید سوخت هستهای را تحت نظارت کامل آژانس تولید نماید. اجازه دهید این نکته را بار دیگر با اصلاح کوچکی تکرار کنم یک کشور غیر هستهای عضو معاهده و قرارداد پادمان عملیاتی را آغاز کرده که مواد اولیه لازم برای تولید سوخت هستهای تحت نظارت کامل آژانس را تولید نماید.
هیچ کس نمیتوانست توضیح دهد که اصلا چگونه این امر به یک موضوع تبدیل شد کسی بود که بتواند توضیح دهد چرا و بر اساس چه بهانهای شورای حکام میبایست سریعاً تشکیل شود که در این مورد بحث کند کسی توانست توضیح دهد چه چیزی این احساس خطر را تحریک کرد که موجب این عکسالعمل عجولانه شود. فکر نمیکنم هیچ کس در اینجا توضیح قانع کنندهای برای این سئوالات داشته باشد. چگونه میشود از این شورا خواسته شود که به اقدامی عکس العمل و قرارداد پادمان بوده و NPT نشان دهد که در تبعیت کامل از در واقع نشانه محدودی از اجرای یک حق غیرقابل انتزاع بشمار میرود. حقی که بر اساس تعریف ساده اش نمیتواند از هیچکس دریغ شود.
کشورهائی که بانی این اقدام بودند ظاهراً بخاطر اهداف عدم اشاعه اقدام کردهاند. در واقع آنها یا دارندگان سلاح هستهای هستند و یا برای امنیت خود به کلی به این سلاحها تکیه دارند. یا اینکه تولیدکنندگان انحصاری سوخت هستهای هستند و یا محکم ایستادهاند که از این توانایی برای خود به هیچ عنوان کوتاه نیایند.
موضوع این است که چگونه مقدار کمی ماده اولیه سوخت هستهای به یک موضوع نگران کننده تبدیل میشود در حالیکه تعدادی از این کشورها شامل بعضی کشورهای غیرهستهای بر روی دهها تن پلوتونیوم جدا شده نشستهاند که میتواند مستقیماً در هر زمان که بخواهند به سلاح اتمی تبدیل شود.
پاسخ متعارف این است که این کشورها سابقه خوبی در مورد پادمان از خود بجا گذاشتهاند. اما آنچه فراموش میشود این است که هیچکدام از این کشورها تحت فشار و اجبار موضوع تحریم قرار نگرفتهاند. اکنون هدف امنیت که حتی از مرحله تحریم یک گام به جلو برداشته شود و به محرومیت برسد. این نسخهای است که برای ایران نوشته شده ولی اگر ایران کوتاه بیاید شامل حال بقیه کشورهای در حال توسعه هم خواهد شد. خوشبختانه ایران کمر خم نخواهد کرد. ایران در طی یک دهه تولیدکننده و تامینکننده سوخت خواهد بود.
ایران مانند همه دیگر کشورهای در حال توسعه عضو سلاح هستهای را باقاطعیت مردود شناخته است. همه NPT چیزی که ایران میخواهد عبارتست از بهرهمندی از حق خود حقی که در طول دو دهه از آن دریغ شده و این NPT بر اساس دریغ شدن تعیینکننده بوده است.
آژانس بینالمللی انرژی اتمی بر سه ستون تاسیس شده است:
اول: ارائه و تسهیل مواد هستهای و فناوری برای اهداف صلحآمیز
دوم: حفاظت از مواد و تاسیسات
سوم: تامین ایمنی هستهای
اولین وظیفه آژانس به نفع وظیفه دوم بشدت زیر سئوال رفته است لذا تعجبی نیست که آمریکائیها این آژانس را سگ نگهبان مینامند. اصطلاحی که تحقیر کننده و مخدوش کننده تمامیت آژانس است.
اگر قرار باشد مقررات رعایت شود آژانس میباید به ایران مساعدت نماید که توانائی تولید سوخت خود را به اجرا باشد همانطور که UCF رساند و بهبود بخشد و این باید شامل میباید در مورد همه کشورهای دیگر در حال توسعه نیز صدق کند. ما درک میکنیم که جلوی آژانس گرفته شده و این توانائی از آن سلب شده که این وظیفه خود را اجرا نماید. ولی مسخره آن است که تصمیم شورا حتی به هدف دوم آژانس هم پشت پا میزند. اگر شورای حکام در عملیاتی شدن تاسیسات ما که تحت پادمان است و دائما مورد بازرسی قرار میگیرد ابراز نگرانی میکند آنگاه این شورا در مورد تاسیسات بسیار زیادی که تحت پادمان نیستند و در همه دنیا و بخصوص در منطقه ما پخش شدهاند چه باید بگوید.
آمریکاییها برای مدت طولانی بر این اعتقاد بودهاند و آن را ظاهر ساخته و مبنای اقدام خود قرار دادهاند که ضمانتهای عدم انحراف توسط آژانس معتبر نیستند. همین برداشت باعث شد که آن کشور در کمتر از دو سال قبل یک جنگ تمام عیار راه اندازد. آیا این بازگشت به گذشته است متأسفم بگویم که دیگر چنین نیست. ایران عراق نیست و آمریکاییها دیگر آن ژاندارم خود خوانده جهان نیست. تصمیم آژانس بیش از هر چیز یک رای عدم اعتماد به آژانس و نظام پادمان است. این آغاز جادهای است که به تقابل ناخواسته و نیز ضروری ختم میشود که در آن براساس حرف آقای مدیرکل همه طرفها خواهند باخت.
ما به آژانس و نظام پادمان اعتقاد داریم ما به کار با آژانس ادامه خواهیم داد. ما فعالیتهای خود را بطور کامل تحت اصفهان تحت نظارت UCF پادمان حفظ خواهیم کرد. فعالیت کامل خواهد ماند و محصول آن توسط آژانس لاک و مهر خواهد شد.
در یک کلام کلیه تعهدات خود را در برنامه تولید سوخت هستهای مان اجرا خواهیم کرد. لذا نگرانی اساسا موضوعیتی ندارد.
ما به زیر سئوال رفتن اعتبار آژانس که این قطعنامه خواستار آن است تن نخواهیم داد. این قطعنامه در اصل رای عدم اعتمادی به آژانس و نظام پارلمان هاست. بر اساس درخواست دبیرکل سازمان ملل متحد و مدیرکل آژانس به رجوع به مذاکرات علیرغم همه این هیاهو ما برای مذاکرات آمادگی داریم مذاکراتی بدون پیش شرط و بر اساس حسن نیت.
گروه غیرمتعهدها در شورای حکام آژانس انرژی اتمی در بیانیهای رسمی که همزمان با تصویب قطعنامه اروپا در آژانس قرائت و به عنوان سند ضمیمه قطعنامه منتشر شد ضمن دعوت ایران و اروپا به ادامه مذاکره بر مواضع خود تاکید و اعلام کردند که اقدام داوطلبانه الزام حقوقی ندارد.
متن کامل بیانیه گروه جنبش غیرمتعهدها که توسط خانم جمیل حسین نماینده مالزی در شورای حکام قرائت شد و در دبیرخانه به ثبت رسید چنین است:
خانم رئیس!
1- افتخار دارم این بیانیه را به دنبال تصویب قطعنامه درباره به شما تقدیم) NAM (ایران به نمایندگی از جنبش غیرمتعهدها کنم.
2- جنبش غیرمتعهدها در آغاز جلسه اضطراری شورای حکام در خصوص اجرای پادمانهای هستهای در جمهوری اسلامی ایران و قطعنامههای مرتبط اعلام کرده بود که جلسه اضطراری باید به سمت راه حلی عادلانه و منصفانه با در نظر گرفتن حقوق و تعهدات ایران طبق معاهده منع گسترش تسلیحات هستهای و اصول و حقوق خدشه ناپذیر همه کشورهای عضو در) NPT ( توسعه انرژی اتمی برای اهداف صلحآمیز باشد.
3- کشورهای غیرمتعهد همچنان تاکید میکنند که همه مشکلات باید از طریق مذاکره وسازوکاری صلحآمیز حل و فصل شود و در این رابطه از ایران و سه کشور اروپایی میخواهیم به مذاکرات خود با این دیدگاه ادامه دهند که به توافق دو جانبه بلندمدت با هماهنگی آژانس بینالمللی انرژی اتمی دست پیدا کنند.
4- موضع غیرمتعهدها انعکاسی از نگرانیهای دیگر میانجیها و از جمله کوفی عنان دبیرکل سازمان ملل متحد که خواستار خویشتنداری همه طرفها و ادامه مذاکرات هستند.
5- موضوع مبنایی برای دستیابی به راه حل این است که جامعه جهانی باید میان تدابیر اعتمادساز و تعهدات پادمانی الزام آور تفاوت قایل شود. غیرمتعهدها نگران هستند اگر این دو موضوع به روشنی از یکدیگر تفکیک نشود آژانس به عنوان نهاد مسئول بینالمللی در زمینه انرژی اتمی که وظیفه حصول اطمینان از پایبندی کشورهای عضو به توافقات پادمانی را برعهده دارد ممکن است مجبور شود تا تعهدات داوطلبانه کشورهای عضو را الزام آور تلقی کند.
دکتر «محمد سعیدی»، معاون سازمان انرژی اتمی ایران و عضو هیات ایرانی در نشست اضطراری شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی اظهار داشت: قطعنامه پیشنهادی اتحادیه اروپا به این شورا برای ایران قابل پذیرش نیست و آن را رد کرد. ایران این قطعنامه را نمیپذیرد زیرا در آن نکات غیر حقوقی و مغایر با پیمان منع گسترش سلاح هستهای (ان .پی .تی) پروتکل الحاقی و پیمان پادمانهای آژانس لحاظ شده است.
معاون سازمان انرژی اتمی ایران اظهار داشت: نکته دوم این که در این قطعنامه از ایران خواسته شده است تا فعالیت مرکز «یو.سی.اف» اصفهان را بار دیگر متوقف سازد که هیچ دلیل حقوقی برای چنین درخواستی وجود ندارد.
دکتر سعیدی گفت: به رغم آنکه در بند «د» قطعنامه اتحادیه اروپا اشاره شده است که تعلیق فعالیتهای هستهای ایران غیرالزام آور حقوقی داوطلبانه و برای اعتمادسازی است اما در بند 3 این قطعنامه از ایران خواسته شده است این تاسیسات را به حالت تعلیق مجدد در آورد که این امر یک تناقض آشکار در متن این قطعنامه و موضع اروپائیان است.
وی همچنین اظهار داشت: بند 3 قطعنامه اروپاییان که در آن بدون هیچ دلیلی از ایران خواسته شده است فعالیتهای هستهای خود را مجددا به حالت تعلیق درآورد با ماده (4) ان.پی.تی اساسنامه آژانس بینالمللی انرژی اتمی و پیمان پادمانها در تناقض و تضاد است.
سعیدی در مورد اظهارات نماینده دایم انگلیس در آژانس بینالمللی انرژی اتمی مبنی بر اینکه توقف فعالیت مرکز اصفهان شرط از سرگیری مذاکرات ایران و اروپا است گفت: موافقتنامه پاریس با این قطعنامه اروپاییان منتفی شده است.
سعیدی در پایان اظهار داشت: اقدام سه کشور اروپائی در تصویب قطعنامه جدید موافقتنامه پاریس را به چالش کشانده و اعتبار آن را مخدوش کرده است بنابراین توافقنامه پاریس هیچ اعتباری ندارد مگر آن که اروپائیها این روش را اصلاح کنند.
سخنگوی وزارت امورخارجه جمهوری اسلامی ایران ضمن رد کردن قطعنامه آژانس بینالمللی انرژی اتمی گفت: این قطعنامه سیاسی است و با فشار آمریکا و هم پیمانانش به تصویب رسیده و فاقد مبنای حقوقی و منطقی بوده و غیرقابل قبول میباشد.
«حمیدرضا آصفی» افزود: سه کشور اروپایی با تصویب این قطعنامه مخالف روح پادمان و گفتگوهای انجام شده در طول دو سال گذشته و همچنین تفاهم تهران و پاریس عمل کردهاند.
سخنگوی وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی ایران اظهارداشت: در حالیکه فعالیتهای جمهوری اسلامی ایران هیچ انحرافی از مقاصد صلحآمیز نداشته و تحت نظارت آژانس صورت میگیرد تصویب این قطعنامه کارآیی و استقلال آژانس را مورد تردید جدی قرار میدهد.
حمیدرضا آصفی تصریح کرد: جمهوری اسلامی ایران از حقوق مشروع خود صرف نظر نکرده و همچنان بر استفاده صلحآمیز از فناوری هستهای تاکید دارد.
«محمد البرادعی» مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی از جمهوری اسلامی ایران و سه کشور اروپایی (آلمان انگلیس و فرانسه) خواست به میز مذاکرات برای رسیدن به یک توافق جامع بازگردند.
البرادعی در پایان نشست اضطراری شورای حکام در یک کنفرانس خبری در جمع خبرنگاران در مقر آژانس در وین با بیان این که طرفین به ادامه مذاکرات تمایل دارند و این یک موضوع مثبت است مذاکرات را برای یافتن یک راه حل طولانی مدت در مورد مسایل اتمی ایران موثرخواند.
وی افزود: هر تلاش و تصمیمی باید مبنی بر مذاکره باشد و طرفین باید به میز مذاکره بازگردند به شکلی که روابط ایران و مجامع بینالمللی بار دیگر ساماندهی میشود.
البرادعی گفت: در هر حال ایران و سه کشور اروپایی آماده مذاکره براساس توافقنامه پاریس هستند.
«جرج بوش» رییس جمهوری آمریکا از قطعنامه شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی که از ایران میخواهد فعالیتهای هستهای را متوقف کند استقبال کرد و از آن به عنوان اولین قدم مثبت یاد کرد.
به گزارش خبرگزاری فرانسه بوش در یک کنفرانس مطبوعاتی در مرزعه خود در جنوب تگزاس اظهار داشت: استراتژی ما همکاری با سه کشور اتحادیه اروپا (فرانسه آلمان و انگلیس) است و ایران یک صدای مشترک درباره برنامههای هسته ایش میشنود. من قطعنامه آژانس بینالمللی انرژی اتمی را تایید میکنم.
همانطور که شما میدانید گزارشی در ماههای آینده تهیه میشود و من از دیدن مطالب آن خوشحال خواهم شد. اما نکته اساسی این است که جهان با این حقیقت که ایرانیان نباید تجهیزات و امکانات توسعه سلاح هستهای داشته باشند موافق است.
«کوفی عنان» دبیر کل سازمان ملل متحد استمرار مذاکرات میان ایران و اتحادیه اروپا را بهترین راهکار خروج از بحران جاری در پرونده هستهای ایران دانست.
به گزارش خبرگزاری فرانسه از نیویورک عنان در اظهاراتی به خبرنگاران از همه طرفهای ذی ربط خواست تا از هرگونه عملی که باعث تشدید بحران در این زمینه شود خودداری کنند.
وی افزود: بسیار ضروری است که از بحران کنونی خارج شویم و معتقدم بهترین روش استمرار گفت وگوها میان سه کشور اروپایی (آلمان و فرانسه و بریتانیا) با ایران میباشد.
«پیتر جنگینز» سفیر و نماینده دایم انگلیس در سازمانهای بینالمللی مستقر در وین و عضو شورای حکام گفت: توقف فعالیتهای اتمی در اصفهان یکی از شروط مذاکرات بود و اگر این شرط پذیرفته نشود مذاکرات نیز ادامه نخواهد یافت.
نماینده انگلیس در آژانس بینالمللی انرژی اتمی در گفت وگو با خبرگزاری جمهوری اسلامی اظهار داشت: این درخواست به معنای آن است که ایران باید فعالیتهای اصفهان را متوقف سازد تا روند مذاکرات بین ایران و اتحادیه اروپا همچنان ادامه یابد.
وی همچنین گفت: بسیار مهم است که ایران قطعنامه پیشنهادی اتحادیه اروپا برای تصویب در شورای حکام را به عنوان یک درخواست بینالمللی بپذیرد.
خبرگزاری فرانسه از نیویورک گزارش کرد: «وانگ گوانگی» نماینده چین در سازمان ملل متحد با تأکید بر بیهوده خواندن ارجاع پرونده هستهای ایران به شورای امنیت سازمان ملل متحد گفت: بررسی این پرونده در صلاحیت آژانس بینالمللی انرژی اتمی است.
وی گفت: «این مسئله در خور راه حلی دیپلماتیک است».
وانگ در جمع خبرنگاران در مورد اینکه آیا پرونده ایران را باید به شورای امنیت سازمان ملل متحد ارجاع داد افزود: «این کار مفید نیست.»
وی گفت: «شورای امنیت به اندازه کافی پرونده برای بررسی دارد. چراباید یک پرونده دیگر به آن افزود.»