خطبه ها
  • صفحه اصلی
  • خطبه ها
  • نماز جمعه تهران به امامت آیت الله هاشمی رفسنجانی

نماز جمعه تهران به امامت آیت الله هاشمی رفسنجانی

 اعجاز قرآن، آیات پر از رمز و راز سوره نحل، نگاه مفسرین به نکات علمی قرآن  مظلومیت‌های امام سجاد(ع)، فتح خرمشهر، هفته معدن، انفجار آزمایش بمب اتمی در هند، افتضاح شکنجه در زندان‌های اسرائیل، عقب‌نشینی آمریکا در تحریم‌ها علیه ایران

  • دانشگاه تهران
  • جمعه ۱ خرداد ۱۳۷۷
خطبه اول: اصل قرآن به عنوان فلسفه اولی برای هدایت بشر/ اعجاز قرآن برنامه هدایتی آن و انطباق آن با شرایط بشری/ انطباق بحث‌های قرآن با واقعیت‌های علمی جهان/ پیشرفت هر چه بیشتردانش باعث فهم بیشتر قرآن/ نظم دادن به زندگی بشر توسط خداوند باعوامل طبیعی/ سوره نحل و اشاره به نوامیس طبیعت/ نزول سوره نحل در مکه و مدینه به هنگام هجرت پیغمبر(ص) از مکه به مدینه/ عملکرد چارپایان به عنوان راه استدلال رسیدن به خدا و شناخت طبیعت و خود/ فرث مصداق کیموس به عنوان غذای هضم شده داخل اعضاءگوارش/ فرث یعنی تحولات شیمیایی و مکانیکی غذااز دهان تا روده/ ابن عباس مفسر بزرگ و نگاه او به فرث/ تفسیر سطحی‌تر مفسرین بعد از ابن عباس درمورد فرث و شیر/ ز مخشری به عنوان یکی از مفسران نیرومند قرآن/ گردش خون پدیده جدید علم/ کشف جریان صغیر و کبیر در قرن15 توسط فرانسوی‌ها/ کشف کامل گردش خون توسط انگلیسی‌ها در قرن 16/ رشد طب و فیزیولوژی بعد از ابن سینا و کشف مفاهیم قرآنی/ بیرون آمدن شیر از میان فرث و خون به عنوان درس عبرت/ تشکیل کیموس و مواد غذایی در معده وروده‌های انسان/ تقدم فرث بر دَم در قران/ آشنایی با عمق قرآن با قوی کردن ابزار علمی/ قرآن به عنوان کتاب هدایت واعجاز و سند پیغمبر(ص)/ فضای علمی موجود قرن حاضر راهی برای شناخت بهتر قرآن/ آشنایی با عمق قرآن با قوی کردن ابزار علمی خطبه دوم: دوران امام سجاد(ع) بدترین دورانهابرای اهل بیت و شیعه ازلحاظ فشار سیاسی/ صدمه روحی امام سجاد(ع) بعد از واقعه کربلا/ انتقال مسائل به مردم با دعا و عبادت و معارف اسلامی توسط امام سجاد(ع)/ تربیت نیروهای باارزش توسط امام سجاد(ع)/ رشد شیعه در کشورهای مختلف ثمره واقعه کربلاو کار حساب شده امام سجاد(ع)/ فتح خرمشهربه عنوان یک مقطع روشن تاریخ انقلاب/ شرط بندی صدام در موردبازپس گیری دزفول و خرمشهر/ اتحاد نیروها بعد ازبرکناری بنی صدر از فرماندهی جنگ/ اتحاد سپاه و ارتش وآغاز عملیاتهای پیروزمندانه/ فتح خرمشهردر روز سوم خرداد سال61/ حماسه خرمشهر به عنوان بهترین هدیه نیروهای مسلح به مردم/ فتح خرمشهر با حماسه رزمندگان و عدم اعتراف عراقی در این مورد/ لزوم حفظ شیرینی فتح خرمشهر در ذائقه مردم/ هفته معدن و توجه ویژه به آن از سال 68/ اتکای به نفت در حکومت پهلوی به عنوان یک سیاست تحمیلی/ پیشرفت خوب در برنامه اول و دوم در زمینه معدن/ بزرگترین کارخانه آلومینیوم در جاجرم/ وجود معادن مختلف در کشور/ ایران، کمربند مس ایران/ کروم و منگنز نیاز اصلی صنایع فولاد/ فعّال شدن معادن سیلیس/ وجود نگرانی بین‌المللی از رقابت اتمی کشورها/ عدم انهدام امکانات هسته ای از طرف قدرت‌های بزرگ/ مسری بودن خطر بمب اتمی در جهان/ شکنجه زندانیان دراسراییل و رسوایی آمریکا و اسراییل/ مسؤلیت آمریکا و اسراییل در قبال مسأله حقوق بشر به خاطر طرفداری از آن/ عقب نشینی آمریکا از تحریم علیه ایران/ احساس یکه‌تازی آمریکا بعد از انهدام شوروی/ تحریم آمریکا علیه ایران و ضرر خود آمریکا/ ضرر 240 میلیون ریالی آمریکا با تحریم ایران/ مغایرت گفتار و رفتار آمریکا در مسایل تجارت جهانی/ پیشرفت ایران در صنایع مختلف بعد از تحریم آمریکا/ رسیدن ایران به استانداردهای بین‌المللی به عنوان یک دستاورد مهم/ مقابله خوب ایران در قبال تحریم آمریکا/ روشن شدن سیاست شکست خوره آمریکا در داخل آمریکا

خطبه اول:

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمدلله رب العالمین، الصلاه والسلام علی رسول الله وعلی آله الائمه المعصومین، اعوذبالله من الشیطان الرجیم، ان هذا القرآن یهدی للتی هی اقوم،* اوصیکم عبادلله بتقوی الله و اتباع امره و نهیه.

مطابق معمول، خطبه اول را درباره قرآن صحبت می‌کنیم. به بحث و اعجاز قرآن از نظر علم رسیده بودیم. در این چند خطبه‌ای که ایراد کردم، گفتم اصل قرآن، فلسفه اولی برای هدایت بشریت است. اعجاز بزرگ قرآن هم همین برنامه هدایتی است که برای هر زمانی می‌تواند کارساز باشد و کارساز بوده و تا قیامت قابل انطباق با شرایط بشری است که این معجزه بزرگی است.

از ابعاد گوناگون، اخلاقی، فقهی، فلسفی و تاریخی و ادبی و علمی معجزه است. اعجاز علمی قرآن به این شکل نیست که قرآن به عنوان یک کتاب علمی، علوم و فنون، علوم طبیعی و چیزهایی از این قبیل را تشریح کند.

از این جهت است که وقتی در بحث هدایت و بحث‌های جهان بینی و فلسفی، بحث‌های علمی می‌کند، بگونه‌ای است که با واقعیت‌های علمی جهان، انطباق پیدا می‌کند و امروز بعد از 1400 سال که برخورد می‌کنیم، می‌بینیم قرآن به چیزهایی اشاره کرده که آن روزها مردم نمی‌فهمیدند و به شکل دیگری آن را تفسیر می‌کردند. هر چه دانشگاه‌ها و مراکز تحقیقاتی پیش می‌رود، می‌توانیم قرآن را بهتر بفهمیم و این خیلی مهم است.

در خطبه قبل با استفاده از یکی از آیات قرآن تکوین جنین را مطابق با آخرین دستاوردهای علم فیزیولوژی گفتم. امروز نمونه دیگری را می‌گویم و چند نمونه دیگر را در خطبه‌های بعد می‌گویم. اگر بخواهم همه را ذکر کنم که خیلی طول می‌کشد.

فکر می‌کنم برای اهل تحقیق، به ویژه دانشجویان و دانش آموزان سطح دبیرستان‌ها و مراکز تحقیقی، مهم باشد و آنها را به کار کردن روی قرآن وادار می‌کند.

امروز راجع به تکوین شیر، شیر نوشیدنی، جمله‌ای از قرآن عرض می‌کنم و یک نکته علمی می‌گویم تا ببینید که چقدر زیبا است. یکی از آیات قرآن که در سوره نحل است را می‌گویم. تکیه یعنی سوره «زنبور عسل». سوره نحل با اشاره به نوامیس طبیعت، آسمان، زمین، ابر، باد، حیوانات، حشرات، رابطه اینها با انسان، نقشی که اینها در زندگی انسان دارند و نظمی که خداوند به زندگی بشر از طریق عوامل طبیعی داده و استفاده اخلاقی و عقیدتی و ایدئولوژیکی از نظام حاکم بر طبیعت است.

 

این سوره هم در مکه و هم در مدینه نازل شده است و ظاهراً در بین سفر و هجرت حضرت پیغمبر(ص) از مکه به مدینه بود که بخشی از آن در آنجا و بخشی دیگر در جای دیگر نازل شده است.

مثل سایر سوره‌های قرآن سوره پرمحتوایی است، این آیه‌ای که راجع به شیر به این شکل است «و ان لکم فی الانعام لعبره نسقیکم ممّا فی بطونه من بین فرث و دم لبناً خالصاً سائغاً للشاربین»* انعام یعنی چارپایان که اصطلاحاً به شتر و گاو و گوسفند گفته می‌شود، که آن روزها جزو حیوانات مورد احتیاج جامعه بوده و هنوز هم تقریباً همه جا همین طوری هست. قرآن می‌فرماید: شما از طریق عملکرد چارپایان می‌توانید راه استدلال رسیدن به خدا و شناخت طبیعت و خودتان را پیدا کنید و بعد یک مثلی از آنها می‌آورد و می‌گوید، ما از درون و بطن این حیوانات برای شما شیر بیرون می‌آوریم که این شیر از میان «فرث» و خون بیرون می‌آید.

برای جامعه آن روز تفسیر آیه «من بین فرث و دم» خیلی مشکل بود، چطور تفسیر می‌کنند؟ شیر از میان خون و فرث بیرون می‌آید. فرث یعنی چه؟ اگر امروز بخواهیم تفسیر کنیم تقریباً مصداق آن «کیموس» غذای هضم شده داخل اعضاء گوارشی انسان یا حیوانات است.

اما آن موقع با این تعبیر نمی‌گفتند، تعبیرش به عنوان «مافی الکرش» بود. یعنی چون مربوط به حیوانات بوده است می‌گفتند آن که در شکمبه حیوانات است و قبل از آنکه تبدیل به سرگین بشود. امروز خیلی روشن است یعنی غذای حیوانات و آنچه در مسیر گوارش آنها از ترشحات و جویدنی هاست و حرکت در مسیر از دهان تا شکمبه در حیوانات و در انسان هم از دهان تا روده را می‌گویند. در این مسیر که طی می‌کند با تحولات شیمیایی و مکانیکی که انجام می‌شود، تبدیل به یک چیز جدیدی می‌شود که به آن «فرث» می‌گویند.

ما از بین فرث و خون به شما شیر خالص می‌دهیم، شیری که خیلی گوارا است. «سائغاً للشاربین» آن روزها مفسر بزرگ، «ابن عباس» وقتی که می‌خواهد این آیه را تفسیر بکند، می‌گوید در «کِرَش» یا «کِرِش» مثل کبد یا کبد که هر دو لفظش در عربی هست، در آنجا خون بالاست و «فرث» پایین و شیر وسط است. اینکه گفته از میان، خون و فرث، ما شیر به شما می‌دهیم، یک چنین چیزی است.

حتماً منظور ابن عباس این نبوده که آدم مشاهده می‌کند. چون آن موقع‌ها شکمبه‌ها را مرتب باز می‌کردند، چنین وضعی نبوده است. خواسته مثلاً بگوید که یک چنین ترکیبی در آنجا هست، حالا این تعبیر را اینطوری گفته است. می‌گوید وقتی علف بعد از جویدن در شکمبه مستقر می‌شود، «واستقربعلف الکرش» آن موقع «یکون اعلاء دم و وسطه لبناً واسفله فرث» و بعد می‌گوید که تدبیر این کار را کَبد می‌کند. این کبد است که فرماندهی می‌کند و اینها را از هم جدا می‌کند و به مراکز خودش می‌برد. مفسرین دیگر بعد از او معمولاً تفسیر سطحی‌تری می‌کنند و می‌گویند چون شیر حیوانات در
پستان‌هایشان است و پستان‌هایشان نزدیک نقطه آخر و پایین اینها قرار دارد، آنجا مرکز «سرگین» است و خون هم اطراف آن هست، بنابراین بین خون و «فرث» قرار می‌گیرد.

من در تحقیق تفاسیر با تفسیر زمخشری مواجه شدم. زمخشری یکی از مفسران خیلی نیرومند قرآن بود. با ذهن «جوالی» خیلی سئوال و جواب در تفسیر درست کرده است، این قدر این قلت ان قلت دارد که آدم یکجای خوبی می‌بیند که سئوالاتی در مورد تفسیر قرآن هست و می‌تواند در بیاورد و بفهمد.

ز مخشری در قرن پنجم و ششم زمخشری این سئوال را مطرح می‌کند و می‌گوید: هر روز گوسفندان را می‌کشیم و می‌بینیم که شکمبه‌شان از پایین و وسط فرقی ندارد، هر طرفش را که نگاه بکنید به یک شکل است و فرقی ندارد. منظور ابن عباس از این چه چیزی بود؟ این را نمی‌فهمد. بعد خودش توجیهی می‌کند. چون معلومات قرن پنجم و ششم راجع به «تکوین» شیر خیلی کم بوده است. آن موقع گردش خون را درست نمی‌دانستند. اصلاً گردش خون از پدیده‌های خیلی جدید علم است. در حد اینکه مثلاً گردش خون بخش کبیرخون را می‌دانستند، فکر می‌کردند در شریان‌ها اصلاً خون نیست، آنجا هوا است و فقط در وریدها خون است.

در قرن 15 میلادی فرانسوی‌ها کشف کردند که جریان کبیر و صغیر داریم.

در قرن 16 میلادی انگلیسی‌ها جریان کامل گردش خون را کشف کردند و بعداً تکمیل شده است.

در زمان زمخشری، این وضع هم روشن نبود. او یک مقدار داخل خط می‌افتد و درست عمل می‌کند، اما باز هم با علم آشنا نبود، حق او هم بود که آشنا نباشد. بعد از زمان ابوعلی سینا است که طب و فیزیولوژی خیلی رشد کرده است، ولی هنوز نمی‌توانستند این آیه را تفسیر کنند که یعنی چه؟

امروز که ما مطالعه می‌کنیم یک معنای کاملاً روشن دارد و واقعاً اعجاز است. از نظر بنده تفسیر بسیار دقیقی است. ولی با آنچه که امروز می‌شود، باز هم نمی‌توانیم حرف آخر را بزنیم، شاید با پیشرفت علم نکات علمیش شکل دیگری پیدا بکند.

 

لذا در بحث‌های علمی معمولاً به صورت قاطع نظر نمی‌دهند. ولی قرآن خیلی نیرومند و بنیانی در این مسائل وارد می‌شود و درس توحید می‌دهد و به مردم می‌گوید که شما عبرت بگیرید که حیوانات شما علف می‌خورند و به شما شیر می‌دهند، منتهی تعبیر می‌کند که این شیر از میان «فرث و خون» بیرون می‌آید.

الان شما به هر آزمایشگاهی بروید، با هر صاحب نظری «در تکوین» شیر صحبت بکنید، این تعبیر را بهتر می‌داند. یعنی مواد شیر را که نگاه می‌کنید بخشی از آن از خون گرفته می‌شود و بخشی از آن از همان «کیموس» و موادغذایی که در معده، و شکمبه این حیوانات و در معده و روده‌های انسان به وجود می‌آید و از طریق مویرگ‌ها و شبکه‌هایی که خداوند قرار داده با قانون «اسموز» به لنف‌ها و داخل رگ‌های خون منتقل می‌شوند و در همه بدن می‌گردند و به هر جایی که می‌رسند، عضو مربوط را که سهم آنهاست برمی‌دارند، هر جایی یک چیزی از اینها برمی‌دارند. به غدد پستانی که می‌رسند، در زمان مشخص، آن موقعی که غدد پستانی باید به انسان یا حیوان شیر تقدیم بکند، سهم خودش را از اینها برمی‌دارند.

سهم بالایی را آب برمی دارد، ویتامین‌های آ، ب، ث، د، و این همه ویتامین‌هایی که آنجا هست. برمی‌دارد و قند و چربی برمی دارد و بخشی از اینها از عناصر اصلی خون هستند و بیشتر آنها از عناصر اصلی «کیموس» هستند که به خون تحویل می‌شوند. جالب است که قرآن «فرث» را مقدم بر دم می‌گیرد.

انصافاً برای صاحبان دانش است اینکه قرآن می‌فرماید علما می‌فهمند و اینکه می‌فرماید «انّما ما یخشی الله من عباده العلماء»* اینکه می‌گوید این کتاب را ما برای دانشمندان قرار دادیم، درست است. موقعی می‌توانیم با قرآن و عمق قرآن آشنا بشویم که یک مقدار ابزار علمی خود را قوی بکنیم و با دقت وارد آیاتی بشویم که اشاره به آسمان، زمین، آب، برق، حیات و همه چیزهایی که در زندگی ما
موثر هستند، دارد. نقش کوهها، نقش زمین، هوا، حشرات و نقش حیوانات در زندگی ما با آخرین پدیده‌های علمی بیرون آمده از مراکز تحقیقاتی دانشگاه‌های امروزی منطبق است.

ممکن است جاهای را هنوز نفهمیده باشیم. ولی اینکه قرآن هدایت است، اینکه قرآن کتاب اعجاز است، اینکه تا قیامت سند پیغمبر(ص) است، رموزش را باید در اینها پیدا بکنیم، در گذشته علمای ما و مفسرین ما حق داشتند، چون اینها را نمی‌دانستند و سراغ الفاظ می‌رفتند، آنها روی ادبیات قرآن، روی فصاحت و بلاغت و ریزه‌کاری‌های ادبی قرآن انصافاً خیلی خوب کار کردند. همه ریزه‌کاری‌ها را با عالی‌ترین شیوه‌ها به مردم گفتند. اما این دیگر مال ما و نسل ما است. امروز، قرن علم، قرن فضا، قرن موشک، قرن اتم و قرن ذره و قرن گداخت ذره و قرن انرژی از گداخت ذره است. ما باید وارد این فضا بشویم که قرآن را بهتر بشناسیم.

بسم الله الرحمن الرحیم

انا اعطیناک الکوثر/ فصل لربک والنحر/ انّ شانئک هو الابتر*

 

* سوره الاسری، آیه 9: همانا قرآن مردم را به استوارترین راه هدایت می‌کند.

* سوره نحل، آیه 66

* سوره فاطر، آیه :28 از میان بندگان خدا تنها مردان دانا خدا ترس هستند.

* سوره کوثر

 

خطبه دوم: 

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمدلله رب العالمین و الصلوه و السلام علی رسول الله و علی علی امیرالمؤمنین و علی الصدیقه الطاهره و سبطی الرحمه و علی بن الحسین و محمد بن علی و جعفر بن محمد و موسی به جعفر و علی بن موسی و محمد بن علی و علی بن محمد و الحسن بن علی و الخلف الهادی المهدی.

صلوات الله علیهم اجمعین عبادالله اوصیکم به تقوی الله و اتباع امره

امیدواریم که بتوانیم جوهره تقوا، حق‌شناسی و عمل کردن به حق را به عنوان سرلوحه برنامه زندگی خود حفظ کنیم. چند مناسبت مهم در صحبت‌های امروز من است که مجبورم همه آنها را به اختصار عرض کنم.

اولین آن، شهادت امام سجاد(ع) است که متأسفانه تاریخ این امام بزرگوار هم مثل قبر شریفشان مظلوم است، تاریخ روشن و مسلمی در ولادت و شهادت ایشان نداریم. تقریباً همه قبول دارند که ایشان در محرم شهید شدند. منتها دوازدهم و هیجدهم و بیست و دوم و بیست و پنجم و بیست و نهم محرم را گفته‌اند و بیست و پنجم که امروز است، نسبتاً معتبرتر است.

چون شیخ مفید و شیخ طوسی روی این تأکید دارند. اینها آدم‌های نیرومندی هستند. البته بقیه اقوال را هم ضعیف نمی‌دانم، ولی به هر حال روی این می‌شود قدری حساب کرد. ولادتشان هم همین طور است که معلوم نیست در سال سی و شش یا سی و هفت یا سی و هشت هجرت است و شهادتشان هم در سال نود و پنج و نود و شش و شاید نود و هشت هم گفته باشند. لذا عمرشان معلوم نیست پنجاه و پنج سال بود یا پنجاه و شش سال یا پنجاه و هفت سال و یا پنجاه هشت سال شاید هم پنجاه و نه سال، یعنی یک تاریخ روشنی نیست، البته دلیل دارد. دوره زندگی امام سجاد(ع) از لحاظ فشار سیاسی و آزارهایی که نسبت به شیعه، به خصوص نسبت به اهل بیت در مدینه می‌شد، بدترین دوران‌هاست. بعد از حادثه تلخ عاشورا و آن روحیه‌ای که امام سجاد(ع) پیدا کرده بودند.

دیدن آن کشتارهای وحشیانه و آن اسارت جانکاه و دیدن منظره‌های دلخراش اسارت فرزندان پیغمبر(ص) در کوفه و شام و در زندان‌ها و در بزم ابن زیاد و یزید و سایر جاهایی که این بزرگوار را خیلی تحقیر می‌کردند، خیلی به روحیه حضرت سجاد(ع) و دوستانشان صدمه زده بود و ایشان تقریباً در زمان بقیه حکومت یزید و معاویه پسر یزید و مروان و عبدالملک مروان وولیدبن عبدالملک که سی و چند سال است، دوران امامتشان بود.

خیلی فشار نیرومندی روی ایشان بود به خاطر ناراحتی که جامعه از عواقب حادثه عاشورا داشت که در بخشی از آن زمان داستان مختار و انتقام‌ها به وجود آمده بود. گرچه مختار سرکوب شد، اما احساسات مردم هنوز باقی بود واقعاً مردم ناراحت بودند، آنها می‌ترسیدندو فشار روی امام سجاد بود و می‌بینید که امام سجاد بیشتر با دعا و با شیوه‌های عبادت، معارف اسلامی و مسائل لازم را به مردم منتقل می‌کرد. بدانید که پایه حرکت وسیع تشیع را همین حضرت سجاد(ع) در همین سی و پنج سال - در همین شرایط - درست کردند. تربیت نیروهای بسیار بسیار با ارزش که اینها آثارشان را به تدریج به سراسر دنیا رساندند، از کارهای امام سجاد است. اگر ما مثلاً سه قرن بعد می‌بینیم که یک دفعه در اکثر نقاط اسلام حاکم شیعه داریم، در یمن زیدی‌ها، در مصر فاطمی‌ها، در ایران و عراق آل بویه و در سوریه و شمال عراقی حمدانی‌ها و در غرب افریقا ادارسه و نیروهایی که بعد از آنها آمدند، اگر یک چنین وضعی است، مقدار زیاد آن با سرمایه حادثه عاشورا و کار حساب شده‌ای که حضرت سجاد(ع) و شیعیان در این مقطع کردند، به دست آمد. نمی‌خواهم بگویم مسائل بعدی که پیش آمده، نتیجه این است، ولی بسیار موثر بود. البته این در تاریخ روشن است و کسانی که تاریخ را بخوانند می‌بینند. ولی مظلومانه ایشان را هم شهید کردند و از بشریت گرفتند.

مسأله دومی که کمی روی آن باید صحبت کنیم فتح عظیم خرمشهر و سوم خرداد است که حقیقتاً یکی از مقاطع تاریخ درخشان ماست،(1) خوشبختانه شما اینجا از زبان فرمانده سپاه، سردار صفوی که خودش بود و جنگ را اداره می‌کرد، تحلیلی درستی از مسائل جنگ شنیدید. لذا من خیلی نمی‌خواهم به این مسئله بپردازم. رسانه‌ها می‌توانند بگویند، حقیقتاً کار مهمی بود معروف بود که صدام در دو جا شرط‌بندی کرده بود: یکی در سایت‌های دزفول و یکی در خرمشهر که گفته بود اگر ایرانی‌ها اینجا را بگیرند من امتیازات فراوانی می‌دهم و ما هر دو جا را گرفتیم و هیچ امتیازی هم نداد، باز هم در همان لجاجت ماند.

آن سال، سال خوبی در جبهه‌های ما بود. بعد از یک سال خون دل خوردن در دوران بنی صدر که نمی‌گذاشت نیروهای مخلص مردمی، سپاه، بسیج، نیروهای متفرقه جنگ میدان پیدا کنند و خون در دل همه ما می‌کرد، بعد از نجات پیدا کردن از فرماندهی بنی صدر این عقده‌ها یک دفعه باز شد، این نیروهای آزاد شده وارد شدند. ارتش و سپاه را که او نمی‌گذاشت متحد شوند، متحد شدند، از اتحاد ارتش و سپاه واقعاً ما در این یک سال خیلی بهره بردیم، چند عملیات پیروزمندانه داشتیم، اوایل وقتی که شروع شد، مشکلاتی بود. ولی به تدریج عملیات دارخوین، بعد ثامن الائمه، بعد عملیات فتح بستان و بعد فتح‌المبین شروع شد که یکی ازشرط‌های صدام را خراب کردیم و بعدش هم در روز سوم خرداد سال 61 به خرمشهر رسیدیم که مردم ما آن روز معنای دلاوری‌ها و مجاهدت‌های بچه‌های خودشان را خوب فهمیدند. شاید بهترین هدیه‌ای که در تاریخ انقلاب نیروهای مسلح ما به مردم دادند؛ آن است. نباید بگذاریم آن حماسه فراموش شود، نباید بگذاریم تاریخ و مرور ایام کمرنگش کند. خیلی هم بود. آن صف طولانی اسرای عراقی که در نوبت بودند تا تسلیم شوند؛ دیدنی بود. در یک حمله نزدیک شانزده هزار سرباز عراقی، افسر و درجه دار اسیر شدند و همین مقدار هم تلفات داشتند. وقتی که آن منظره اروندرود و کارون را که در بعضی فیلم‌ها می‌دیدیم که سربازهایی که نمی‌خواستند اسیر شوند، خودشان را به آب زده بودند و با آن ذلت دست و پا می‌زدند، دیدنی بود. وقتی که شرایط سختی که عراقی‌ها درست کرده بودند و راهها را بسته بودند را بدانید، به عملیات پی می‌برید. پل آبادان و خرمشهر را منهدم کرده بودند که ما از این طرف نتوانیم عبور کنیم. طرف شلمچه هم خودشان بودند، طرف اروند هم خودشان بودند، ما فقط یک زاویه داشتیم که از آنجا باید وارد می‌شدیم و آنجا را هم خیلی خوب حفاظت می‌کردند. به بهترین شیوه‌هایی که کارشناسان روسی برای آنها طراحی کرده بودند، ولی اینجوری و با این سرعت خرمشهر را گرفتند، دو روز عراقی‌ها و حامیان و مبلغینشان نمی‌خواستند اعتراف بکنند. می‌گفتند: ما در خرمشهر داریم می‌جنگیم، در حالی که آنجا یک سرباز عراقی هم تفنگ به دست نبود. به خاطر اینکه نگذارند شیرینی این پیروزی در ذائقه مردم ما باشد که بحمدلله بعد از دو روز نتوانستند مقاومت کنند. چون اسرا را دیدند و خیلی چیزها گفته شد و قضایا روشن شد.

به هر حال بنده باز هم از نیروهای رزمنده ارتش و سپاه و بسیج و نیروهای متفرق که جمع بودند و به کمک می‌آمدند، صمیمانه تشکر می‌کنم و امیدوارم آینده هم نسل‌های ما این تشکر را داشته باشند و فراموش نکنند.

مسأله دیگری که امروز در مناسبت‌های هفته داریم؛ هفته معدن است(2) که به نظر من بسیار مهم است. باید خیلی به این مسئله توجه کرد. ما در سال 68 توجه ویژه‌ای به معدن کردیم، معدن در کشور بسیار مظلوم است. به خاطر اینکه نفت همه چیزرا گرفته و سیاست گذشته دولت‌های پهلوی و قاجار این بوده که به غیر از نفت به چیزی اتکا نکنند و این یک سیاست تحمیلی بوده که ما را تک محصولی نگاه دارند، ایران کلکسیون معدن دنیا را دارد و کمتر چیزی است که در کشورهای دیگر باشد و در ایران نباشد، البته موارد کوچکی هم هست. اگر ما بیشتر بر اطلاعات زمین شناسی مسلط شویم، شاید هیچ موردی پیدا نشود، فعلاً خیلی از چیزهایی که در لیست معادن موثر دنیا هست، در ایران هست و ما در این دو برنامه - برنامه اول و دوم - نسبتاً پیشرفت‌های ستایش‌انگیزی کردیم، در معادنی مثل فولاد، عمده نیاز تولید - 6 تا 7 میلیون تن فولاد- را از معادن خودمان برمی‌داریم و آن طرح‌هایی که در دست ساخت است، ما را به نقطه‌ای می‌رساند که تا 12 میلیون تن هم می‌توانیم در سال فولاد تولید کنیم.

فکر می‌شد اصلاً در ایران بکسیت نیست. الان بزرگترین کارخانه آلومینیوم را در جاجرم محروم خراسان به ثمر می‌رسانیم و بنا بود آخرسال گذشته افتتاح شود که به امسال افتاد. بسیار با ارزش است. چون صنعت آلومینیوم امروز از صنایع مهم دنیاست و مواد آن را ما در کشور نداشتیم، با اینکه برق ارزان داریم، پودرش را باید از خارج بیاوریم، معادن طلا یکی یکی فعّال شد و معادن عظیمی در جاهای مختلف منجمله زرشوران در دست مطالعه است و معادن مس نیز زیاد داریم.

ما روی کمربند مس هستیم. از آذربایجان تا بندرعباس، در این رشته‌کوه‌ها از هر جا عبور می‌کنیم، مس می‌بینیم که الان چندین معادن را شناسایی کرده‌ایم و اینها را داریم برای استخراج آماده می‌کنیم. بسیار باعظمت است.

معادن روی و سرب در زنجان و جاهای دیگر فعّال است. معادن کروم و منگنز هم فعّال است که باید نیازهای اصلی در تولید فولاد را از اینها بگیریم. بحمدلله فعّال شده‌اند. معادن سلیس ما فعّال شده‌اند. انواع محصولات سیلیس را الان می‌گیریم، سنگ در ایران واقعاً یک ثروت عظیمی است، ما ده‌ها میلیارد دلار، صدها میلیارد دلار سنگ‌های قیمتی در همه جای کشور داریم، کوه‌های چند کیلومتری با عمق چند صد متری داریم که تمام آن سنگ‌های آذرین و گرانیت و چیزهایی از این قبیل است.

معادن و نفت و گاز که وضع خودش را دارند. امیدوارم که این سیاست را هم دولت محترم فعلی و مجلس براساس سیاست‌های اساسی که اتخاذ شده است، ادامه دهند که دارند ادامه می‌دهند. انشاءالله به روزی برسیم که از این ثروت عظیم برای کشور استفاده کنیم.

در مسائل جهانی، چند مسئله مهم داریم که باید یک قدری روی آنها بایستیم و حرف بزنیم: یکی این داستان انفجار آزمایشی بمب اتمی هندوستان است(3) که یک گام بزرگی به طرف رقابت‌ها و وسیع‌تر شدن قلمرو قدرت‌های اتمی است، واقعاً کار خطرناکی است و ما باید نگران باشیم، این رقابت در هر نقطه‌ای شروع شود، کشورهای مجاور احساس ناامنی می‌کنند و به آن طرف می‌روند، قوانین بین‌المللی هم نشان دادند که خیلی کارساز نیستند. علت آن هم این است که خود آن مادرهای اصلی این پدیده شوم، خودشان به حرفشان قانع نیستند، وقتی که آمریکا، انگلیس، فرانسه، روسیه و چین حق انحصاری خودشان می‌دانند که از این حربه استفاده کنند، و حاضر نیستند امکانات هسته‌ای خودشان را منهدم کنند.

وقتی که به منطقه ما می‌آیند و به کشور کوچکی، کشور غاصب بی‌ریشه‌ای، مثل اسراییل اجازه می‌دهند که سلاح اتمی را برای خودش بسازد، توقع اینکه این به کشورهای دیگر نرسد واقعاً توقع خاصی است و این چیزی است که واقعاً ریشه اصلی اش را باید ـ لااقل در منطقه خودمان ـ به اسراییل برگردانیم و این خطر وجود دارد.

واقعاً آنهایی که دم از مهار این سلاح می‌زنند، اگر صداقت داشته باشند و بیایند و بنشینند و تصمیم بگیرند که سلاح اتمی در دنیا نباشد و منهدم بکنند، می‌شود جلوی آن را گرفت والا این خطر به نظر می‌رسد که مسری است و خیلی از جاها را می‌گیرد.

مسأله دیگری که این روزها رو شده و اسباب افتضاح آمریکا و اسراییل شده است، اخبار مربوط به شکنجه رسمی در اسراییل است. این روزها حتماً شما می‌شنوید که بحث جدّی در خود اسراییل است، زندانی‌ها شکایت کرده‌اند و الان شکایت در دیوان عالی اسراییل مطرح است که اینها را رسماً شکنجه می‌کنند و وزیر مربوط اسراییل رسماً دفاع می‌کند و می‌گوید ما بدون شکنجه نمی‌توانیم از امنیت خود دفاع کنیم. ما می‌خواهیم از دنیا اعتراف بگیریم، این خیلی گستاخانه است، واقعاً آمریکایی‌ها، انگلیسی‌ها که مادر و پدر این پدیده شوم هستند، چه جوابی دارند؟

اینها که از حقوق بشر صحبت می‌کنند، آنهایی که اگر در جایی پای مرغی می‌شکند، این همه گریه می‌کنند که اینجوری دارد می‌شود، اینها چه می‌گویند که بچه‌های مردم را بگیرند و ببرند و رسماً هم اعلان شکنجه کنند؟ خیلی کشورها زندانیان سیاسی را شکنجه می‌کنند، اما اینجوری نمی‌گویند. طوری حرف می‌زنند که پوشیده بماند. می‌گویند دروغ است و تکذیب می‌کنند، این گستاخی خیلی فضای بدی دارد. بنظر می‌رسد اگر اروپاییان و آمریکایی‌ها به خصوص به داد این مسئله نرسند، از این مسیر یک فاجعه در دنیا اتفاق می‌افتد.

مسأله دیگر ما این عقب نشینی افتضاح‌آمیز آمریکا در قضیه بخشی از تحریم‌هاست که قانونی کرده بودند که این واقعاً یک قدری جای تأمل دارد، در این هفته هم زمان مناسب بحث آن است. چون در سال 59 مثل همچنین روزی آمریکا تحریمش را علیه ما اعلام کرد و امروز که سالها می‌گذرد آمریکا احساس می‌کند که از این حرکت چیزی به دست نیاورده، در گذشته خود آمریکا ما را تحریم کرده بود و گاهی هم بعضی از کشورها همکاری می‌کردند، در چند سال اخیر آمریکا، زیادی مغرور شد و یک پله بالاتر زد و در مجلس‌شان تصویب کردند که کشورهای دیگری هم که در بعضی از کارها با ایران همکاری کنند، آنها هم تحریم می‌شوند. یک قانونی به نام قانون داماتو گذراندند، این بعد از آن است که شوروی منهدم می‌شود و آن قدرت از مقابل آمریکا می‌رود و آمریکا احساس یکه تازی می‌کند و فکر می‌کند یکه مرد میدان دنیاست و هیچ محافظه‌کاری و رودرواسی با کسی ندارد، کار را به اینجا می‌رساند که در مجلس خودش برای کشورهای دیگر قانون وضع می‌کند، مردم خیلی هم داد می‌زدند که این فرا مملکتی است، این بیشتر از حد یک کنگره داخلی است. ولی گوش نداد، ایران و لیبی و کوبا را به خصوص تحت فشار قرار داد
و گفت کسانی که 20 یا 40 میلیون دلار در کشور ایران در نفت و گاز سرمایه گذاری کنند، در آمریکا تحریم می‌شوند. چون یک لقمه بزرگی برداشت، از گلویش پایین نرفت، رقبای دیگرش در کشورهای استعماری دیگر جلویش ایستادند، ما الان نمی‌گوییم به ما امتیاز داد، آنها وادارش کردند. اما مقاومت ایران هم اینجا نتیجه داد، بطور کلی می‌خواهم بگویم این دوره تحریم‌های آمریکا جز ضرر مخصوصاً ضرر حیثیتی و سیاسی، برای خود آمریکا چیزی نداشته است. دنیا این تحریم‌ها را به مسخره می‌گیرد و این را زورگویی می‌بیند، این را تجاوز به دیگران می‌بیند، این را پا از گلیم خود درازتر کردن می‌بیند، این را تجاوز به دیگران می‌بیند، حیثیت یک کشور که می‌خواهد ادعای تمدن و حقوق بشر و دموکراسی و آزادی بکند، پایمال می‌شود.

کسی که می‌خواهد پرچم تجارت جهانی را بردارد، تجارت بین‌المللی را آزاد کند، دیوارهای گمرکی را بردارد، همه کشور را در یک مجموعه وارد کند، نمی‌تواند این کارهای تنگ نظرانه سیاسی و زورگویانه را انجام دهد، حالا اگرکسی جرأت نکند حرف بزند، عقیده آنها که متزلزل می‌شود، به صداقت او که بی‌اعتماد می‌شوند، اینها اتفاق افتاده و آمریکا از نظر داخلی واقعاً تحت فشار است. شنیده‌ام هفتصد شرکت اخیراً با هم حرکتی را آغاز کردند و آمار و ارقامی دادند و گفتند که آمریکا از این ناحیه 240 میلیارد دلار در مدّت تحریم، ضرر کرده است.

به خاطر همین سیاست زورگویانه، نمی‌توانند با منطق و قانون حرفشان را به کرسی بنشانند و وارد این معرکه می‌شوند. این زورگوی‌ها خطرناک است.

البته ما ضررهایی کرده‌ایم. اما منافع ما خیلی بیشتر است. کارهایی که در این دوره در ایران، از تحریم تا حالا و بخصوص در دوران سازندگی، در استقلال کشور شده که بی‌نیاز بشویم و بعداً دچار این فشارهای فرعونی نشویم، خیلی ارزشمند است. صنایعی که درست شد، قطعاتی که ساختیم، تکنولوژی‌هایی که آوردیم، در صنایع دفاعی، در صنایع معدنی، در نیروگاه‌ها، در سد سازی، در صنایع مختلف فلزی، در صنایع مصرفی ابتکار و استقلال وجود دارد. کارهای مهندسی و فنی و کارهای عظیمی که فقط خارجی‌ها در گذشته در ایران می‌کردند، امروز خودمان انجام می‌دهیم.

البته یک مقدار هزینه دارد و ممکن است در ابتدا خوب کار نشود و خسارت‌هایی داشته باشد. ولی امروز در بسیاری از اینها با استاندارهای بین‌المللی عمل می‌کنیم و ایزوهای بین‌المللی را گرفتیم، این دستاورد مهمی برای آینده و استقلال است و این را باید در لیست خسارات آمریکا و کشورهای غربی گذاشت. چون آنها نمی‌خواهند دنیا به اینجا برسد. آنها نمی‌خواهند رقیب داشته باشند، آنها نمی‌خواهند کشورهای جهان سوم در این راه پیش بروند، آنها چهار چشمی مواظب هستند که کشورها، به خصوص کشورهای نفتی که پول و ارز دارند، به هر حال ما باید در مقابله با این تحریم‌های بی‌منطق آمریکا پیروزی مان را جشن بگیریم و این عقب‌نشینی خیلی جزیی است و فعلاً در این حد است که گفتند کشورهای اروپایی اگر در نفت و گاز ایران می‌خواهند سرمایه‌گذاری کنند، مشمول تحریم نیستند، حتی ژاپن را هم استثنا نکرده‌اند. فقط همین‌ها را استثنا کردند و تا این حد جلو رفتند ولی احساس عقب‌گرد می‌کنند. در داخل آمریکا امروز بحث جدّی مطرح است، چون سیاست شکست خورده‌ای است که برای همه دارد روشن می‌شود.

بسم الله الرحمن الرحیم

اذا جاء نصرالله و الفتح/ و رایت الناس یدخلون فی دین الله افواجا/ فسبح بحمده ربک واستغفرهُ انه کانا توابا*

 

* سوره نصر

 

پی نوشت ها:

 

1/3/1377

1- در حالی که اشغال خرمشهر توسط عراق به عنوان آخرین و مهم‌ترین برگ برنده این کشور برای وادار ساختن ایران به شرکت در هر گونه مذاکرات صلح تلقی می‌شد، آزاد سازی این شهر می‌توانست سمبل تحمیل اراده سیاسی جمهوری اسلامی بر متجاوز و اثبات برتری نظامی‌اش باشد.

بر همین اساس، با توجه به این که منطقه عمومی غرب کارون آخرین منطقه مهمی بود که هم چنان در اشغال عراق قرار داشت، از یک سو فرماندهان نظامی ایران برای انجام عملیات در این منطقه اشتراک نظر داشتند.

از سوی دیگر عراق نیز که طراحی عملیات آزادسازی خرمشهر را پس از عملیات فتح‌المبین قطعی و مسجل می پنداشت، با در نظر گرفتن اهمیت این شهر و جایگاه آن در دفاع از بصره، به ضرورت حفظ این منطقه معتقد بود.

از این رو، بلافاصله پس از اتمام عملیات فتح المبین، در حالی که قوای ارتش عراق در منطقه عمومی خرمشهر تقویت می‌شد، به تمام یگان‌های تحت امر قرارگاه مرکزی کربلا دستور داده شد تا ضمن بازسازی و تجدید قوا، به شناسایی و طراحی عملیات بپردازند.

مهم‌ترین اهدافی که در این عملیات دنبال می‌شد، عبارت بودند از:

- انهدام نیروی دشمن، حداقل بیش از دو لشکر.

- آزاد سازی حدود 5400 کیلومتر مربع از خاک ایران؛ از جمله شهرهای خرمشهر، هویزه و پادگان حمید.

- خارج نمودن شهرهای اهواز، حمیدیه و سوسنگرد از برد توپخانه دشمن.

- تامین مرز بین المللی (حدفاصل پاسگاه طلائیه تا شلمچه).

- آزادسازی جاده اهواز - خرمشهر و خارج شدن جاده اهواز - آبادان از برد توپخانه دشمن.

منطقه عمومی عملیات بیت المقدس در میان چهار مانع طبیعی محصور است، که از شمال به رودخانه کرخه کور، از جنوب به رودخانه اروند، از شرق به رودخانه کارون و از غرب به هور الهویزه منتهی می شود.

منطقه مزبور به جز جاده نسبتاً مرتفع اهواز - خرمشهر، فاقد هر گونه عارضه مهم برای پدافند است. همین امر موجب شد تا زمین منطقه - به دلیل مسطح بودن - برای مانور زرهی مناسب، و برای حرکت نیروهای پیاده - به دلیل در دید و تیر قرار داشتن - نامناسب باشد. نقاط حساس و استراتژیک منطقه شامل بندر و شهر خرمشهر، پادگان حمید، جفیر، جاده آسفالت اهواز - خرمشهر، شهر هویزه و رودخانه های کارون، کرخه کور و اروند بود.

فتح خرمشهر، یکی از نتایج بزرگ عملیات بیت‌المقدس بود، ولی تنها نتیجه آن نبود. در این نبرد که یکی از مهم‌ترین و گسترده‌ترین عملیات‌ها در دوران جنگ تحمیلی است، حدود 5400 کیلومترمربع از خاک کشور که در جنوب استان خوزستان به اشغال صدامیان درآمده بود، آزاد شد. این وسعت، چندین برابر مساحت چند کشور همجوار ایران است که دشمن در آن با حداکثر توان نظامی خود؛ یعنی با شش لشکر شامل سه لشکر زرهی، یک لشکر مکانیزه و دو لشکر پیاده و ده تیپ مستقل پدافند می‌کرد و با استفاده از 1400 دستگاه تانک، 1200 دستگاه نفربر زرهی و بیش از پانصد عراده توپخانه صحرایی و حدود هشتادهزار نیروی نظامی، این منطقه را در کنترل خود داشت.

تا قبل از آغاز عملیات بیت المقدس، استعداد نیروهای دشمن به ترتیب زیر بود:

- لشکر 6 زرهی؛ از جنوب رودخانه کرخه تا هویزه.

- لشکر 5 مکانیزه؛ از غرب اهواز تا روستای سید عبود.

- لشکر 11 پیاده از سید عبود تا خرمشهر - تیپ های 22، 48، 44 مامور حفاظت از خرمشهر بودند.

- لشکر 3 زرهی در شمال خرمشهر.

با شروع عملیات نیز یگان های دیگری از ارتش عراق به منطقه اعزام شدند که در مجموع تمامی یگان هایی که در منطقه درگیری حضور یافتند، عبارت بودند از:

- لشکر 5 مکانیزه؛ شامل: تیپ های 26 و 55 زرهی و تیپ های 15 و 20 مکانیزه.

- لشکر 6 زرهی؛ شامل: تیپ های 16 و 30 زرهی و تیپ 25 مکانیزه .

- لشکر 3 زرهی؛ شامل: تیپ های 6،12 و 53 زرهی و تیپ 8 مکانیزه .

- لشکر 9 زرهی؛ شامل: تیپ های 35 و 43 زرهی و تیپ 14 مکانیزه .

- لشکر 10 زرهی؛ شامل: تیپ های 17 زرهی و 24 مکانیزه .

- لشکر 11 پیاده؛ شامل: سه تیپ سازمان 44، 48 و 49 پیاده و سه تیپ تحت امر 45 ، 113 و 22 پیاده.

- لشکر 12 زرهی؛ شامل: تیپ های 46 مکانیزه و 37 زرهی.

- لشکر 7 پیاده؛ شامل: تیپ های 19 و 39 پیاده.

- تیپ مستقل 10 زرهی.

- تیپ های مستقل 109، 419، 416، 90، 417، 601، 602، 605، 606، 409، 238 و 501 پیاده.

- تیپ های 31، 32 و 33 نیروی مخصوص.

- تیپ های 9، 10 و 20 گارد مرزی.

- تعداد 30 گروهان کماندو.

- تعداد 10 قاطع جیش الشعبی (هر قاطع 450 نفر).

- گردان تانک مستقل سیف سعد.

- گردان های شناسایی حطین، صلاح الدین، حنین.

توپخانه دشمن نیز از 530 قبضه توپ در انواع مختلف تشکیل شده بود که به طور تقریبی عبارت بود از 30 گردان.

در طراحی عملیات، تهاجم از طریق عبور از رودخانه کارون و پیشروی به سوی مرز بین‌المللی و سپس آزادسازی شهر خرمشهر مدنظر قرار گرفته و چنین استدلال می شود که حمله به جناح دشمن، که عمدتا به سمت شمال آرایش گرفته بود، عامل موفقیت عملیات است.

هم چنین، شکستن خطوط اولیه دشمن و عبور از رودخانه و گرفتن سرپل در غرب کارون تا جاده آسفالته اهواز - خرمشهر به عنوان اهداف مرحله اول و ادامه پیشروی به سمت مرز و تامین خرمشهر به عنوان اهداف مرحله دوم تعیین شدند.

بر همین اساس، محورهای عملیاتی هر یک از قرارگاه ها به ترتیب زیر مقرر گردید:

1- محور شمالی؛ قرارگاه قدس (با عبور از رودخانه کرخه).

2- محور میانی؛ قرارگاه فتح (با عبور از رودخانه کارون و پیشروی به سمت جاده اهواز - خرمشهر).

3- محور جنوبی؛ قرارگاه نصر (با عبور از کارون و پیشروی به سمت خرمشهر).

سرانجام عملیات بیت المقدس در 30 دقیقه بامداد روز 10 اردیبهشت 1361 با قرائت رمز عملیات بسم الله الرحمن الرحیم. بسم الله القاسم الجبارین، یا علی ابن ابی طالب از سوی فرماندهی آغاز شد.

عملیات بیت المقدس را به چهار دوره زمانی به شرح زیر می توان تقسیم کرد:

مرحله اول:

در محور قرارگاه قدس (شمال کرخه کور) به دلیل هوشیاری دشمن و وجود استحکامات متعدد، پیشروی نیروها به سختی امکان پذیر بود و در این میان تنها تیپ های 43 بیت المقدس و 41 ثارالله موفق شدند از مواضع دشمن عبور کرده و منطقه ای در جنوب رودخانه کرخه کور را به عنوان سرپل تصرف کنند. عدم پوشش جناحین این یگان‌ها باعث شده بود که فشار شدید دشمن برآن ها وارد شود.

در محور قرارگاه فتح، یگان های خودی ضمن عبور از رودخانه به سرعت خود را به جاده اهواز - خرمشهر رسانده و به ایجاد استحکامات و جلوگیری از نقل و انتقالات و تحرکات دشمن در جاده مذکور پرداختند.

 

در محور قرارگاه نصر، به دلیل تاخیر در حرکت و وجود با تلاق در کنار جاده اهواز - خرمشهر و هم چنین تمرکز دشمن در شمال خرمشهر، نیروهای این قرارگاه نتوانستند به اهداف مورد نظر دست یافته و با قرارگاه فتح الحاق کنند.

الحاق کامل قرارگاه نصر با قرارگاه فتح و هم چنین تصرف اهداف مرحله اول قرارگاه قدس در دستور کار عملیات شب دوم قرار گرفت که با انجام آن تا حدودی اهداف مورد نظر محقق شد، لیکن برخی رخنه ها همچنان باقی بود تا این که سرانجام پس از 5 روز، جاده اهواز - خرمشهر از کیلومتر 68 تا کیلومتر 103 تثبیت و کلیه رخنه ها ترمیم شد.

مرحله دوم:

در این مرحله آزاد سازی خرمشهر از دستور کار عملیات خارج و تصمیم گرفته شد که قرارگاه های فتح و نصر از جاده اهواز - خرمشهر به سمت مرز پیشروی کنند و قرارگاه قدس نیز ماموریت یافت تا به صورت محدود برای تصرف سرپل در جنوب کرخه کور اقدام نماید و سپس آن را گسترش دهد.

عملیات در این مرحله در ساعت 22:30 روز 16/2/1361 آغاز شد. نیروهای قرارگاه فتح در همان ساعات اولیه به جاده مرزی رسیدند. یگان های قرارگاه نصر نیز با اندکی تاخیر و تحمل فشارهای دشمن، به مرز رسیده و با قرارگاه فتح الحاق کردند.

دشمن با مشاهده جهت پیشروی نیروهای ایران به طرف مرز، لشکر های 5 و 6 خود را به عقب کشاند. به نظر می رسید این عقب‌نشینی با دو هدف انجام شده باشد: یکی جلوگیری از محاصره و انهدام این لشکرها، و دیگری تقویت هر چه بیشتر خطوط پدافندی بصره و خرمشهر.

در پی این عقب‌نشینی که از ساعات اولیه روز 18/2/1361 آغاز شده بود، نیروهای قرارگاه قدس ضمن تعقیب نیروهای دشمن، تعدادی از آن ها را که از قافله عقب‌مانده بودند، به اسارت خود درآوردند و در نتیجه جاده اهواز - خرمشهر (تا انتهای جنوب منطقه‌ای که توسط قرارگاه نصر به عنوان سرپل تصرف شده بود) و نیز مناطقی همچون جفیر، پادگان حمید و هویزه آزاد شدند.

مرحله سوم:

در این مرحله، قرارگاه نصر ماموریت یافت تا حرکت خود را به سمت خرمشهر آغاز نماید. نیروهای عمل‌کننده که متشکل از چهار تیپ مستقل سپاه پاسداران و دو تیپ ارتش بودند، در آخرین ساعات روز 19/2/1361 عملیات خود را آغاز کردند؛ اما به دلیل هوشیاری دشمن و تمرکز نیرو در خطوط پدافندی‌اش، نیروهای خودی در انجام ماموریت خود توفیق نیافتند. تکرار این عملیات در روز بعد نیز به شکست انجامید. به همین خاطر تصمیم گرفته شد تا برای انجام عملیات نهایی فرصت بیشتری به یگان ها داده شود. هم چنین مقرر شد دو تیپ المهدی(عج) و امام سجاد(ع) از قرارگاه فجر نیز در حرکت بعدی استفاده شود.

مرحله چهارم عملیات از 1 تا 4 خرداد 1361:

سرانجام در ساعت 22:30 اول خرداد 1361 تلاش برای آزادی سازی خرمشهر با رمز «بسم الله القاسم الجبارین یا محمد بن عبدالله(ع)» آغاز شد در برابر تک سریع و غافلگیرانه، نیروهای عراقی دچار وحشت وسرگردانی شدید شدند و نتوانستند واکنش مهمی از خود نشان دهند و ارتباط یگان های دشمن با یکدیگر قطع شد. فرار افسران و درجه داران و سربازان عراقی از منطقه خرمشهر گویای از هم پاشیدگی سازمان یگان‌های دشمن بود.

در روز دوم خرداد نتیجه پیکار بسیار درخشان بود و قرارگاه کربلا به هدف خود که احاطه کامل خرمشهر بود، رسید. تعداد اسرای عراقی در این روز از 2830 نفر تجاوز کرد و یگان هایی از دشمن که در منطقه بین نهر عرایض و شلمچه مستقر بودند، به میزان زیاد منهدم شدند.

به وجود حضور گسترده هواپیماهای عراقی در آسمان منطقه، عقابان تیزپرواز نیروی هوایی ارتش در پشتیبانی از یکان های رزمنده، در صحنه عملیات بیت المقدس حضوری فعال داشتند و با بمباران پل شناور عراقی ها بر روی شط‌العرب و مناطق تجمع آنان در آن سوی رودخانه، نقش ارزنده ای در آزاد سازی خرمشهر ایفا کردند.

در اواخر روز دوم خرداد، قرارگاه کربلا پس از بررسی آخرین وضعیت، تصمیم گرفت تا نیروها با ورود به شهر، آن را از لوث وجود نیروهای عراقی پاک گردانند. و در سه بامداد روز سوم خرداد واحدهایی از رزمندگان ایران به آن سوی رودخانه وارد شدند.

از طرف دیگر جمعی از نیروهای عراقی با استفاده از تاریکی شب و قایق اقدام به فرار کردند که تعدادی از این قایق ها توسط تکاوران نیروی دریایی هدف قرار گرفت و سرنشینان آن ها غرق شدند.

نیروهای عراقی از ساعت سه و پنجاه دقیقه بامداد تا نیم بعد ازظهر روز سوم خرداد از سمت شلمچه 3 بار اقدام به پاتک کردند و تلاش نمودند تا از طریق جاده شلمچه - خرمشهر حلقه محاصره خرمشهر را بشکنند، اما هر بار با پایداری و مقاومت دلاورانه رزمندگان ایرانی مواجه شدند و با دادن خساراتی عقب‌نشینی کردند.

در ساعت 11 صبح روز سوم خرداد در حالی که درگیری شدیدی بین قوای ایرانی و نیروهای عراقی در شمال نهر خین جریان داشت و دشمن در فکر شکستن حلقه محاصره خرمشهر بود، رزمندگان ایرانی از جناح غرب و خیابان کشتارگاه وارد شهر شدند. ناحیه گمرک خرمشهر در کنار اروند اندکی مقاومت کرد که آن هم به سرعت در هم شکسته شد.

در ساعت 12 قوای ایران از سمت شمال و شرق وارد شهر شدند و نیروهای متجاوز بعثی که 24 ساعت در محاصره کامل قرار داشتند، راهی جز اسارت یا فرار و یا کشته شدن نداشتند. بدین جهت واحدهای عراقی گروه گروه به اسارت رزمندگان اسلام در آمدند.

در ساعت 2 بعد از ظهر، خرمشهر به طور کامل آزاد شد و پرچم پر افتخار جمهوری اسلامی ایران بر فراز «مسجد جامع» و پل تخریب شده خرمشهر به اهتزاز درآمد.

بدین ترتیب این شهر مقاوم که پس از 35 روز پایداری و مقاومت در 4 آبان 1359 به اشغال دشمن درآمده بود، پس از 578 روز (19 ماه) اسارت، بار دیگر به آغوش گرم میهن اسلامی بازگشت و پیکره پاک آن از لوث وجود متجاوزان تطهیر گردید.

رزمندگان اسلام در اولین اقدام خود پس از آزاد سازی شهر، نماز شکر را در مسجد جامع خرمشهر اقامه کردند. خبر آزاد سازی خرمشهر به سرعت در همه جا طنین افکند و ملت ایران اسلامی را که مدت ها در آرزوی شنیدن چنین خبر مسرت بخشی بودند، غرق در شادی و سرور کرد. مردم به خیابان ها ریختند و با پخش شیرینی به جشن و شادی پرداختند. در پایان آن روز امت شهید پرور ایران با حضور در مساجد، نماز شکر به جای آورده و با فرا رسیدن شب به یمن پیروزی حق بر باطل بر پشت بام‌ها ندای الله اکبر سردادند.

طی عملیات بیت المقدس 5038 کیلومتر مربع از اراضی اشغال شده از جمله شهرهای خرمشهر و هویزه و نیز پادگان حمید و جاده اهواز - خرمشهر آزاد شدند. علاوه بر این شهرهای اهواز، حمیدیه و سوسنگرد از تیررس توپخانه دشمن خارج گردیدند. هم چنین 180 کیلومتر از خط مرزی تامین شد.

با فتح خرمشهر، برتری نظامی ایران بر عراق مورد تایید کارشناسان و تحلیل گران نظامی قرار گرفت.

فتح خرمشهر موجب انفعال ارتش عراق شد؛ به گونه‌ای که نظامیان عراقی تا مدت زیادی نتوانستند از لاک دفاعی خارج شوند.

عملیات بیت‌المقدس موجب شد تا کشورهای عرب منطقه به تقویت مالی و نظامی عراق مبادرت ورزند.

طی این عملیات حدود نوزده هزار تن از نیروهای دشمن به اسارت درآمده و بالغ بر شانزده هزار تن کشته و زخمی شدند.

میزان انهدام یگان‌های دشمن:

- لشگر 3 زرهی و لشگرهای 11 و 15 پیاده: 80 درصد.

- لشگرهای 9 و 10 زرهی: 50 درصد.

- لشگر 7 پیاده: 40 درصد.

- لشگر 5 مکانیزه و لشگرهای 6 و 12 زرهی: 20 درصد.

- تیپ های 9، 10 و 20 گارد مرزی: 100 درصد.

- تیپ 109 پیاده: 60 درصد.

- تیپ‌های 601، 602، 416، 419 پیاده: 50 درصد.

- تیپ‌های 31، 32 و 33 نیروهای مخصوص به میزان زیاد.

 

2- اگرچه در ایران اول تا هفتم خرداد هفته معادن نام گرفت، اما بهره‌برداری وکشف معادن و ذوب سنگ معد‌ن‌ها و استخراج فلزات از آنها به دوران باستان برمی‌گردد. در مورد مس بعضی از باستان‌شناسان معتقدند که اولین بار مس در ایران شناخته و مورد استفاده قرار گرفته است. نمونه‌هایی ازسنگ معدن یافت شده در تل ابلیس در کرمان در حدود 6000 سال قدمت دارند. کهن‌ترین منطقه ای که آثار ذوب مس در آنجا به دست آمده در سیلک کاشان است. که قدیمی‌تر از تل ابلیس کرمان است.

سرزمین ما ایران به لحاظ داشتن پوسته‌ای ناهمگن و تأثیر حوادث مختلف زمین‌شناسی در شکل گیری آن، از نظر مواد معدنی، سرشار است، چرا که تقریبا از تمامی مواد معدنی (کانسار) دنیا برخوردار است.

کانسارهای مس:

ایران به احاظ مس از پتانسیل معدنی بسیار خوبی برخوردار است. بزرگترین کمربند مسی شناخته شده ایران، هم زمان بازون ولکانیکی- پلوتونیکی کمربند قلعه دختر- ارومیه است. از مهمترین این کانسارها میتوان به موارد زیر اشاره کرد:

 

 

مس سرچشمه:

معدن مس پور فیری سرچشمه در 50 کیلومتری جنوب شهرستان رفسنجان واقع شده است. این کانسار به طور دقیق توسط واترمن (1975)، اطمینان (1981) و شهاب پور (1987 و 1982) مورد مطالعه قرار گرفته است. بزرگترین توده نفوذی منطقه به سرچشمه پورفیری معروف است که ترکیب گرانودیوریتی دارد. میزان ذخیره قطعی تا سال 1975 بالغ بر 450 میلیون تن با عیار 12/1 درصد که تا یک میلیارد تن تخمین زده شده است. میزان 92 میلیون تن ذخیره غنی شده با عیار متوسط 99/1 درصد نیز گزارش شده است. علاوه بر مس، عناصر مولیبدن، طلا ونقره این سیستم قابل ت.وجه است. عیار مولیبدن 03/0 درصد نقره 10 گرم در تن و طلا 3/0 گرم در تن است.

کانسارهای سرب و روی:

کانسارهای سرب وروی کشور ما، توسط دکتر راستادو و دکتر مومن‌زاده مطالعه شده‌اند. در منطقه غرب ایران مرکزی، در حدود 170 آثار کانی‌سازی مربوط به عناصر Pb- Zn- Fe- Ba از دوره کرتاسه تحتانی گزارش شده است که احتمالاً همگی از نوع استراتی باند هستند و عبارتند از:

معدن سرب و روی انگوران:

معدن سرب و روی انگوران در 110 کیلومتری غرب شهرستان زنجام و در حومه ده دندی انگوران قرار دارد. ذخیره نوع توده‌ای در آهک و دولومیت قرار دارد. ذخیره قطعی این کانسار 9 میلیون تن و ذخیره احتمالی آن 13 میلیون تن گزارش شده است. عیار روی 25 تا 30 درصد و سرب 3 تا 6 درصد است.

معادن سرب و روی ایران کوه- کوشک و... از دیگر معادن مهم این کانسار هستند.

کانسارهای کرومیت:

معادن فعال کرومیت در استان‌های هرمزگان، کرمان وخراسان واقع شده‌اند. که بزرگترین آنها معدن کرومیت آسمینون واقع در استان هرمزگان در 165 کیلومتری شمالی بندرعباس قرار دارد و ذخیره قطعی آن 000/500/3 و استخراج سالیانه آن 000/35 تن است.

کانسارهای آهن ایران:

کانسارهای آهن کشف شده ایران در استان‌های یزد، خراسان، کرمان و استان مرکزی واقع شده‌اند. میزان ذخیره قطعی این کانسارها 8/1 میلیارد تن گزارش شده که بیش از 90 درصد آن از نوع آذرین و اسکارن است.

کانسارهای آهن ناحیه زرند- بافق- ساغند:

مهمترین کانسارهای آهن کشف شده ایران در این ناحیه واقع شده اند. معادن مهم آهن این منطقه عبارتند از: چغارت، سه چاهون، چادرملو، زرند و چاه گز چند منطقه که مراحل اکتشاف را می‌گذرانند عبارتند از میشروان، آنومالی شمالی، آنومالی B و ناریگان.

کانسارهای فسفات ایران:

کانسارهای فسفات ایران از نظر سنی از جدید به قدیم به صورت زیر است:

کانسارهای فسفات زون زاگرس (استانهای لرستان- خوزستان- فارس)

کانسارهای فسفاته در البرز مرکزی و آذربایجان

معادن منگنز و خاک سرخ:

معادن منگنز فعال ایران در استان‌های تهران، اصفهان و مرکزی واقع شده اند. میزان ذخیره احتمالی معادن منگنز فعال حدود 5/1 میلیون تن است. کانسارهای آهن ناریگان در یزد و چاه باشه در اصفهان حاوی حدود 5 درصد منگنز هستند.

دیگر معادن ایران عبارتند از معادن کائولین و خاک نسوز- معادن فلرسپات، دولومیت و سیلیس معادن فلورین، زرنیخ ومیکا- معادن زئولیت، بوکسیت وتالک، معادن بنتونیت، گل سفید و منیزیت و... که هر کدام به نوبه خود در صنایع کشور تاثیر بسزایی دارند و گاهاً محصولات خود را به دلیل نداشتن تکنولوژی کافی به قیمات ناچیز به خارج از کشور صادر می کنند که گاها بعضی از این مواد که به عنوان باطله هستند حاوی عناصر نادر خاک و... مثل استرانسیم، Th هستند که قیمت فوق‌العاده زیادی دارند.

در سالهای بعد از انقلاب و مخصوصاً در یک دهه اخیر، معادن بسیاری کشف و مورد بهره‌برداری قرار گرفته است و یا با مطالعات زیاد توسعه یافته‌اند. در ایران شاید بتوان گفت که منابع معدنی بی انتهایی وجود دارد که شاید بتوان گفت فقط یک هزارم آنها کشف شده‌اند.

3- هندوستان در دهه 60 میلادی و پس از درگیری های مرزی با کشور چین و تجربه یک شکست تلخ و تحقیر آمیز به دنبال دستیابی به سلاح‌های اتمی رفت. این کشور منطقه " پوکاران" در ایالت راجستان را برای انجام آزمایش‌های اتمی انتخاب کرد. اولین آزمایش در این مکان در سپتامبر 1974 رخ داد. با وجودی که دولت هند اعلام کرد که این مکان خالی از سکنه است اما بعضی از گزارشات حاکی از حضور جمعیتی در حدود 15 هزار نفر در نزدیکی این محل است. هندی‌ها بار دیگر مجموعه‌ای از آزمایشات اتمی و همچنین یک آزمایش هیدروژنی را در ماه می سال 1998 انجام دادند.