نماز جمعه تهران به امامت آیت الله هاشمی رفسنجانی

خطبه اول :

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمدلله رب العالمین والصلاه والسلام علی رسول الله و علی آله الائمه المعصومین

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم

سُبْحانَ الَّذی أَسْری‏ بعَبْدهِ لَیْلاً مِنَ الْمَسْجِد الْحَرامِ إِلَی الْمَسْجِد الْأَقْصَی الَّذی بارَکْنا حَوْلَهُ لِنُرِیَهُ مِنْ آیاتِنا[1]

اوصیکم عبادالله بتقوی الله فانه من یتق الله یجعل له من امره یسرا.

انشاالله که در ماه مبارک رمضان به ملکه تقوی دست پیدا کرده باشید و این ملکه را برای خودتان تا آخر عمر حفظ کنید. طبیعی است که انتظار نمازگزاران امروز این است که ما درباره فلسطین به مناسبت روز قدس خطبه ای را ایراد کنیم که معمولاً هم اینجوری بوده و بنده هم همین کار را می کنم و خطبه اول را مخصوص مسائل فلسطین ایراد می کنم .

مسائل فلسطین به قدری فراوان، پیچیده و پرمطلب است که وقتی بناست بحث مستقلی شود، انسان در انتخاب مطلب متحیر می شود. من چند نکته را مهم دیدم  و به عنوان نکات مهم مربوط به فلسطین یادداشت کردم که خدمت شما عرض می کنم.

اولین آن این است که باید از مردم خوب و هوشیارمان تشکر کنیم که امسال و به خصوص امروز با حضور بسیار بسیار انبوه و فشرده شان پیام مهمی به دنیا دادند و باعث تقویت روح و دل مردم مجاهد فلسطین شدند. این حضور نمودی از هوشیاری جهان اسلام است که الحمدالله مسلمانان به مناسبت روز قدس در بسیاری از کشورهای اسلامی به صحنه می آیند. جالب این بود که در انگلیس هم که آنها جمعه آخر ماه رمضان شان مشکل پیدا می کند، زودتر آمدند تا این اتفاق برای آنها باعث نشود که نتوانند از این فرصت برای اظهار وجود استفاده کنند.

 در اینجا باید از امام راحلمان تشکر کنیم که این شخصیت بزرگ و هوشیار و آینده نگر دنیای اسلام چگونه با یک ابتکار، یک جریان جاویدان را در تاریخ مبارزات فلسطین بوجود آوردند. الان یک ربع قرن است که هر سال بسیاری از مردم دنیا به دعوت امام برای حمایت از جهاد فلسطین به صحنه می آیند و امروز شما دارید شکوه آن را  در تهران می بینید. این نشان خوبی از این است که انقلاب اسلامی و به خصوص بنیانگذار انقلاب اسلامی برای مسئله فلسطین اهمیت بسیار بسیار بالایی در نظر داشتند. نکاتی که عرض می کنم نشان می دهد که چقدر مسئله فلسطین اهمیت دارد.

نکته دوم اهمیت مسئله فلسطین از این جهت است که حقیقتاً در این نیم قرن محور مهم ترین مسائل دنیا بوده و هنوز هم هست. فکر کنید که یک مسئله چقدر باید اهمیت داشته باشد و قابل توجه باشد که بسیاری از مسائل منطقه و جهان به نحوی به این منطقه فلسطین برمی گردد و تحت تاثیر است. بسیاری از حکومت ها به خاطر مسئله فلسطین عوض شدند،  بسیاری از جریانات بوجود آمدند، بسیاری ازجنگ ها اتفاق افتاد، بسیاری از معاهده ها صورت گرفته است. اگرکسی لیستی از حوادثی درست کند که در این بیش از نیم قرن به فلسطین مربوط می شود، می بینید یک دائره المعارف سیاسی در می آید و مهم این است که این اهمیت هنوز هم مانده؛ یعنی بعد از نیم قرن امروز هم همان اهمیت روزهای اولش را حفظ کرده و این به خاطر محتوای آن است که حالا عرض می کنم؛ هم از لحاظ بشری هم از لحاظ اسلامی و هم از لحاظ جهانی .

نکته سوم که روی آن باید تکیه کنیم، مسئله اسلامی است. البته برای ما منافع ملی ،  منطقه ای و سیاسی  هم به این مربوط می شود؛ اما با مبانی اسلامی که ما درباره سرزمین اسلام و مسلمانها و جلوگیری از سلطه کفر و حفظ فضای اسلامی از نفوذ کافران و دشمنان داریم که خیلی مبانی محکمی است و از نظر اسلامی هیچ یک نمی توانند در آن خدشه کنند. برای ما این مسئله مسئله اسلامی است . ما به عنوان مسلمان در این مسئله این قدر اهمیت می دهیم که امام هم به عنوان مرجع تقلید مسلمانان و رهبر یک انقلاب اسلامی این طراحی روز جهانی قدس را کردند.

 چهارمین نکته این است که مبتکر این طرح شیطانی از اول انگلیسی ها بودند. از بیش از یک قرن پیش انگلیسی ها درصدد این کار بودند و بالاخره بیش از نیم قرن پیش توانستند به تاسیس یک دولت غاصب جعلی به نام اسرائیل برسند. اهداف خیلی شیطنت باری در خودش دارد که این اهداف واقعاً جای درنگ دارد که ما روی آن مطالعه کنیم و مواظبت کنیم.

 آنها سرزمین فلسطین را برای حفظ و تقویت منافع استعماری خودشان در منطقه شناسایی کرده بودند و مسئله آنها تضعیف جهان اسلام به عنوان یک قدرت بالقوه بود که می دیدند در عصر بیداری ملتها این جمعیت عظیم دنیای اسلام و کشورهای اسلامی سر درمی آورند. به همین خاطر  آمدند و این طراحی را کردند و این مخلوق جعلی را برای پاسداری از منافع استعماری و استفاده از آن به عنوان پایگاه تضعیف دنیای اسلام در منطقه ما خلق کردند. در این نکته بحث های زیادی است که اگر بخواهم وارد تشریح آن شوم ، ممکن است خطبه را یک مقدار از حد معمول طولانی کند؛ لذا باز نمی کنم؛ ولی فکر می کنم خیلی احتیاج به توضیح بیشتری نداشته باشد و هنوز هر دو هدف مانده است؛ یعنی همان که انگلیسی ها طراحی کردند. البته پرچمداری آن از انگلیس که قدرت حمل این پرچم پرهزینه را نداشت، به آمریکا سپرده شد؛ ولی انگلیسی ها هنوز هم کاملاً کنار آمریکا هستند و بخشی از دنیای غرب هنوز حامی آن اهداف هستند که دارند دنبال می کنند.

 به همین دلیل عرض می کنم که فاجعه فلسطین تمام نمی شود، مگر اینکه یا استکبار و استعمار شکست بخورد و یا اینکه از این اهدافشان صرف نظر کنند. اگر از اهداف استعماری صرف نظر کنند، دنیا راحت می شود و مسئله فلسطین هم حل می شود و بسیاری از مسائل دیگر دنیا هم حل می شود. البته ما علائمی که اینها فکر صرف نظر کردن از اهداف استعماری باشند، نمی بینیم؛ ولی ممکن است تاکتیک هایشان را عوض و راههای دیگری را انتخاب کنند. چنین چیزی ممکن است، البته این هم تحت شرایط خاصی .

پنجم این است که ببینیم اینها چقدر حاضرند برای این هدف هزینه کنند؟ تا بحال نشان داده اند که از هزینه های بسیار گزاف پرهیز ندارند و این جای محاسبه و بحث دارد که چرا؟

 شما ببینید از زمان داستان کمپ دیوید تابه حال؛  یعنی حدود یک ربع قرن، آمریکایی ها بیش از یکصد میلیارد دلار نقدی به اسرائیل کمک کردند. نزدیک به همین مقدار به مصر و بعضی کشورهای دیگر مثل اردن  که در کمپ دیوید شریک بودند، کمک کردند؛ یعنی بیش از 200 میلیارددلار پول نقد که گاهی هم کالاهای نظامی و چیزهای دیگر دادند. این مربوط به همین سالهای اخیر است، به علاوه هزینه های فوق العاده سنگین . این را فقط دادند که کمپ دیوید به وجود بیاید و ادامه پیدا کند و بقیه هزینه ها را شما در جای دیگری ببینید که این خیلی معنادار است.

 هزینه هایی که اینها برای مسائل ارتباط جمعی می کنند و تبلیغاتی که می کنند و هزینه هایی که برای تاسیس مراکز اطلاع رسانی و خریدن افراد و ابزار و برای گمراه کردن افکار بشری در این راه می کنند، خیلی بیشتر است . تحمل این همه خرابی ها، خون ریزی ها ، کشته شدن ها ، خسارات و آبروریزی هایی که برای اینها دارد و دارند روی این مسئله کار می کنند، چیز عجیبی است که بالاخره در بین نزدیک دویست کشور دنیا یک کشور جعلی درست بکنی و برای حفاظت از آن این همه هزینه بکنی.

در باره این این موضوع  خیلی باید بحث کرد و  خیلی باید ایستاد که دنبال چه چیزی هستند و چقدر هدف برای آنها مهم است؟ البته فهمیدن آن خیلی سخت نیست. اولاً اگر تضعیف دنیای اسلام را یک هدف برای اینها فرض کنیم که حتماً چنین است، چون اینها بطور جدی از دنیای اسلام وحشت دارند. آنها می دانند یک چهارم جمعیت دنیا، یک میلیارد و پانصد میلیون جمعیت دنیا با نزدیک شصت کشور مستقل و حضور انبوه در بسیاری از کشورهای دیگر و با مناطق سوق الجیشی مهم و بامنابع عظیم نفت وگاز و خیلی چیزهای دیگر قدرت بالقوه اسلام است که سلطه استعمار را بر نمی تابد؛ لذا آنها باید پیشگیری کنند و برای پیشگیری این هزینه ها برای آنها معقول است، به اضافه مسئله نفت که دنیا کم کم دارد آشنا می شود که حیات استکبار جهانی خیلی به مسئله نفت بسته است وقسمت اعظم حامل های انرژی در منطقه ماست.

ششم اینکه، هم باید یک نکته را در تصمیمات آینده مان در نظر بگیریم و هم تحلیل تاریخی گذشته را در نظر بگیریم و  آن، اینکه این حرکت تلخ اسرائیل به اصطلاح فلاسفه یک حرکت قصری است؛ یعنی حرکت طبیعی نیست که یک جریان روی ریلی باشد تا مثل بقیه کشورها خودش پیش برود که واقعاً به طور طبیعی یک مجموعه ای هستند که زندگی می کنند و انگیزه دارند و خیلی چیزها در خودشان دارند.

 این مجموعه ای که به نام اسرائیل درست کردند، بر خلاف طبیعت و مقتضیات ضوابط تاریخی جامعه شناسی و خیلی از مسائل بشری است. معمولاً به حرکت قصری مثل می زنند که شما سنگی را به طرف آسمان پرتاب کنید. چون این سنگ باید برخلاف جاذبه زمین بالا برود، این حرکت احتیاج به نیرو دارد و پشت سرش باید یک قدرت و نیرویی باشد که این را به بالا ببرد و جاذبه زمین را خنثی کند. حرکت قصری  چنین چیزی است . ساخت و حفظ اسرائیل در فلسطین چنین حالتی دارد و استکبار با همه نیرویش پشت این ایستاد که این حرکت قصری ادامه پیدا کند. ادامه کار همیشه احتیاج به انرژی اضافی دارد و این هیچ وقت در مسیر طبیعی قرار نمی گیرد و هیچ وقت روی ریل راحت حرکت نمی کند. این حرکت قصری که بوجود آوردند تا باشد، هزینه اش فراوان است و هر روز هم هزینه اش بیشتر می شود. این طور نیست که این جاذبه ضعیف شود. جاذبه دارد قوی تر می شود. بر خلاف اقتضای طبیعت است. برای این که حرکتشان را ادامه دهند، استعمار همیشه باید فکر کند که سودش از ضررش بیشتر است . هزینه ای که برای بالا بردن این جسم و خنثی کردن جاذبه طبیعی جهانی می کند، باید اینقدر سود داشته باشد که این هزینه ها بخواند. اگر ظرف چند سال دویست میلیارد دلار به اسرائیل، مصر، اردن و جاهای دیگر می دهند؛ اگر حاضرند آبروریزی کنند؛ اگر حاضرند مسئولیت این همه جنایت را بپذیرند؛ اگر حاضرند در سازمان ملل با کمال گستاخی وقتی که در شورای امنیت چهارده کشور رای به مسئله ای علیه اسرائیل می دهند و آنها توبه می کنند، اگر اینها هست، باید دلیلی داشته باشد.

 باید ما دنبال این دلیل باشیم که چقدر اسرائیل برای آنها سود دارد؟ تضعیف دنیای اسلام و غارت منابع اسلامی و حفظ سلطه استکباری در دنیا برای اینها چقدر باید ارزش داشته باشد که پشت این ایستاده اند؟!

حتماً چیزی هست که این موتور محرک جسمی، جاذبه زمین را خنثی می کند و جلو می رود و یا در فضا می ماند. آیا می شود این را خنثی کرد؟ تحقیقا آنچه که می تواند خنثی کند، جهان اسلام است. نباید ما به خودمان اجازه دهیم و بگوییم که خود فلسطینی ها این مسئله را حل کنند. همان طوری که بعضی از کشورهای عربی می گویند که این مسئله، مربوط به  فلسطینی هاست و خود فلسطینی ها باید مسئله شان را حل کنند.

 انصاف بدهیم که چند میلیون فلسطینی با مشکلات فراوانی که در زندگی شان دارند و هیچ امکان قابل توجه ای ندارند، نمی توانند جلوی اهداف استکباری بایستند. حتی در دنیا جائی نیست که اینها آنجا بطور رسمی پایگاهی تشکیل دهند و آزادانه نظراتشان را بدهند که این یکی از مصیبت های فلسطینی هاست؛ یعنی آنهایی که مبارزه می کنند، باید همان جا زیر سیطره اسرائیل و زیر بمب بمانند و مبارزه بکنند. کشور دیگری اینها را نمی پذیرد که آنجا پایگاهشان باشد و از آنجا حرکت کنند.  ما نباید توقع کنیم که اینها باید گلیم خودشان را از آب در بیاورند. این وظیفه دنیای اسلام است . این وظیفه فرد فرد مسلمین است. این وظیفه دولتهای اسلامی است. این وظیفه علمای اسلامی است که همه پشت سر فلسطینی ها بمانند تا بتوانند این نیروی محرک حرکت قصری استکبار جهانی را خنثی کنند. ما می توانیم در دنیای ارتباطات، در دنیایی که نفت این همه وزنه سنگین دارد و قدرت عظیمی است و قدرتش به مراتب از قدرت بمب های هسته ای و هیدروژنی بیشتر است و دشمنی را ریشه کن می کند، اگر از این سلاح استفاده شود و امکانات بازار و امکانات نقاط سوق الجیشی که در اختیارمان است. امکانات آرایی که در سازمانهای بین المللی داریم و همراهان طبیعی که در کشورهای غیرمتعهد و کشورهای مظلومی که با ما همدرد هستند، اگر امروز هماهنگی درستی به وجود بیاید، قدرت ما برای خنثی کردن نیروی محرک این حرکت قصری بسیار جدی است، منتهی متاسفانه اشکالات اساسی برای استفاده کردن از این هست . در گذشته  امکاناتی در اختیار غرب بوده که کم کم دارد گرفته می شود. اینها در گذشته معمولاً در کشورهای اسلامی حکومت های دست نشانده داشتند و عوامل آنها حکومت های اسلامی را در اختیار داشتند. طبعاً آنها نمی گذاشتند امکانات اسلام به نفع فلسطینی ها به صحنه بیاید؛ اما امروز به تدریج افکار عمومی دارد قدرتها را می گیرد. امروز دمکراسی دارد در دنیا جان می گیرد. امروز مردم هستند که تصمیم گیر نهایی می شوند. البته در مسیر هستیم؛ ولی داریم به این طرف می رویم. اگر دست عوامل و نوکران و دست نشانده های استکبار از کشورهای اسلامی کوتاه شود و خواست مردم جهان اسلام اساس قرار بگیرد، من فکر می کنم این نیروی عظیم نهفته و خفته دنیای اسلام به حرکت در می آید و خیلی سنگین به میدان می آید و انرژی آن بیشتر از انرژی استکباری است که بالاخره وجود دارد و این قابل اثبات است و خودش یک بحث مستقل است که یک وقتی شاید بحثش را در خطبه های جمعه  باز کنم.

از بعد دیگر یک مسئله اینجاست و آن مسئله حق و باطل است. قرآن بحث حق و باطل را خیلی مهم گرفته و خیلی قطعی به ما می آموزد که همیشه در میدان نبرد، اگر حق مقاومت کند و پایداری کند و صبر کند، پیروز می شود و این هم یک واقعیت اثبات شده است . باطل تعبیر دیگر همان حرکت قصری است. باطل می خواهد برخلاف روال نظام و سنت الهی و مقتضای طبیعت عدالت تکوینی الهی حاکمیت داشته باشد و حق می خواهد در مسیر خواست خدای جهان و ضوابط جهان و سنن الهی حرکت کند.

 هیچ کس شک ندارد که در این مصاف حق با فلسطینی هاست و این حق مسلم آنها پذیرفته شده است. عنودترین انسانهای ضد مسلمانها این را می پذیرند که این فلسطینی ها مظلوم هستند. بنا بر این در مبارزه حق و باطل به خصوص از دید ما مسلمانها که تضمین خدا را داریم و خداوند به ما صریحاً و موکداً وعده داده که اگر شما مقاومت کنید و اگر صبر کنید، نصرت خدا را می بینید و ملائکه برای یاری شما می آیند. آن تعبیرات و واقعیات است که در صدر اسلام اتفاق افتاده و قرآن آنها را منعکس کرده و ما هم هر روز داریم می بینیم که نمونه اش همین انقلاب اسلامی و دفاع مقدس خودمان است. خیلی از چیزهایی که خودمان در عمر خودمان دیدیم که با مقاومت انسان می تواند حق را خیلی آسان بگیرد. بنابر این در مسیر حق حرکت کردن و متکی به وعده های خدا بودن این یک سرمایه بزرگ برای مردم فلسطین است و اگر ما مسلمانها با آنها باشیم، پیروزی مردم فلسطین زودتر و قطعی تر خواهد بود.

نهم، منطق مبارزه اسلامی و مبارزه حق است. البته با بعد اسلامی آن در مقابل منطق مادی کسانی که در راه حرکت های خودشان با تحلیل دیگری حرکت می کنند و آن مسئله احدی الحسنیین است. ببینید نگاه دو طرف خیلی تفاوت می کند. دو صف جنگجو هستند که یک طرفشان می گوید: من در ظاهر چه پیروز شوم و چه شکست بخورم، پیروزم . « قُلْ هَلْ تَرَبَّصُونَ بنَا إِلَّا إِحْدَی الْحُسْنَیَیْنِ  وَنَحْنُ نَتَرَبَّصُ بکُمْ[2]  » بمیریم به بهشت می رویم و سعادت دائمی داریم و بمانیم و شما را از جلو خودمان برداریم، در دنیا و آخرت پیروزیم و رحمت خدا را جلب می کنیم.

 این چه منطقی است که هیچ کس از مسلمانها در این منطق شک ندارند؛ یعنی فرض ما بر این که حق است ، بر این است که مسلمانهای فلسطین و مردم فلسطین مظلوم هستند. حقمان بر این است که صهانیه ظالمند. حقمان بر این است که استکبار ظالم است . با این منطق قوی که داریم ، به دنیای اسلام عرض می کنم حالا شما که امروز در خیابانها حاضرید که معتقد هستید که به اینجا آمده اید، اگر این را بپذیریم ؛ یعنی بحث احدی الحسنیین قرآن را که یک اصل محکمی است، بپذیریم و در مبارزات فلسطینی ها بکار ببریم ، پیروزی را به دست می آوریم. این منطق با منطق کسانی که اگر مارکسیست هستند ، می خواهند با فلسفه تضاد و ماتریالیسم تاریخی مبارزه کنند و اگر از نوع الحاد غربی دارند، متکی به قدرت های مادی خاص خودشان هستند و کاری به تحلیل های اجتماعی ندارند، خیلی تفاوت دارد و مساوی نیستند.

 اینکه قرآن از مسلمان های صدر اسلام می خواست یک نفر در مقابل صد نفر یا ده نفر بایستید، ریشه در این باور دارد. این یک فشار و دستور غیر عملی نبوده، این یک توقع طبیعی بود،  آنجایی که دو صف یکی مسلمان است و یکی ضد اسلام است، یکی به خدا دعوت می کند و یکی از شیطان دستور می گیرد.

 من فکر می کنم این منطق الان در فلسطین می تواند حاکم باشد هم در صحنه جهاد و هم در بین کسانی که می خواهند از فلسطینی ها حمایت کنند.

نکته دهم که در همین مسیر باید عرض کنیم، این است که یک تحول مبارک رخ داده و مبارزات فلسطین به مبارزات اسلامی تبدیل شد و الان در فلسطین اسلام محور مبارزات شد. این گروه هایی که الان مبارزه و جهاد می کنند، تحمل مصیبت می کنند، کار استشهادی می کنند و حقیقتاً به استقبال خطر می روند، اینها از نقطه عقاید دینی شان حرکت می کنند.

این روحیه در فلسطین نبود. اوایل انقلاب تقریباً خیلی کم بود. کم کم شروع شد و با انقلاب اسلامی تقویت شد و بعد هم مقاومت هایی هم در مقابلش شد؛ اما امروز همه می پذیرند که این مبارزات اسلامی است که اینطور نتیجه می دهد. آنچه که در لبنان گذشت، اسلام خالص و مکتب اهل بیت (ع) پشت آن بود. برای اینها یک درس دیگری شد که واقعاً  تحولی در روحیه مجاهدان بوجود آورد.

نکته یازدهم این است که ما در زنده نگه داشتن مشعل جهاد فلسطینی ها وظایفی داریم. وظیفه ما و رسانه های کشورهای اسلامی، علمای اسلامی،  حوزه ها،  خطبا و نویسندگان این است که این مبارزه عجیب و غریب صحنه های اسرائیل را  در دنیا مطرح کنیم. نترسیم و بگوییم. اگرچه یک حرف تکراری است؛ اما  تکرار این مسائل خودش اصل است و بیش از خودش تکرارش مهم است و باید دائما این مسائل را زنده نگه داریم.

  البته خودشان زنده نگه می دارند. خودشان هر روز که این آفتاب طلوع و غروب می کند و شب می آید و می رود و صبح می آید و شام می آید ، آن قدر صحنه در فلسطین خلق می کنند که همگی تازگی دارد و برای رسانه ها و اهل قلم و بیان می تواند خوراک باشد که اینها را مطرح کنند و این شعله را توسعه بدهند و بتوانند  نور این مشعل را به بقیه نقاط هم برسانند که این کار را هم کم و بیش می کنند؛ اما به نظرم کافی نیست.

دوازدهم بعضی ها فکر می کنند این خشونت هایی که اسرائیل می کند اینها بالاخره فلسطینی ها را از پای در می آورد خوب آدم چقدر تحمل دارد اگر آدم قله دماوند هم باشد با این همه فشار ذوب می شود با هواپیما و هلی کوپتر و با توپ و با گاز اشک آور و با باتوم و بازداشت و با تخریب و با کندن درخت ها و سرکوب کردن مردم در خیابانها و ریختن همه جنایات در منطقه محدود و پرجمعیت خوب این تحمل را تمام می کند من فکر می کنم نقطه ضد این هم هست . می توانیم بگوئیم این جنایات اسرائیل مثل بنزینی است که روی آتشی می ریزیم اگر بنزین روی آتش بریزیم و آتش را خاموش کند این جنایات هم می تواند آتش را خاموش کند (شعار مرگ بر اسرائیل نمازگزاران ).

این جنایات واقعا وحشیگرانه اسرائیل که با مردم فلسطین می کنند حتی طرفداران متعصب خودش را دارد کم کم منزجر می کند و خیلی از صهانیه الان دارند انتقاد می کنند که صهیونی هستند. شما منظره انتقاد خاخام های یهودی را دیدید چقدر صریح دارند انتقاد می کنند شما می بینید در اروپا الان زنگ خطر یهودی ستیزی بلند شده البته ما طرفدار یهودی ستیزی نیستیم ما طرفدار مبارزه با صهیونیزم هستیم ولی خوب سرایت می کند چون یهود بستر صهیونیسم است و به خاطر همین جنایات است آنهم منعکس نمی شود بخشی از آن منعکس می شود جنایات خیلی شدید است ولی اینجا مقاومت مردم فلسطین واقعا ستایش انگیز است من نمونه این را در تاریخ کم می بینم دو سه شب پیش رفته بودم زیارت چند نفر از مجروحان فلسطینی را که برای معالجه آورده بودند خیلی حرف از آنها شنیدم . از همه آنها احوال پرسی کردم پدر و مادرشان حضور داشتند. چیزهای عجیبی دیدم یکی دو تای آنرا برای شما عرض می کنم انسان واقعا می لرزد و تکان می خورد.

یکی از آن از نوع جنایات اسرائیل است و یکی دیگر از نوع مقاومت مردم است هر دو آنها جالب است آن که از نوع جنایات است یک جوان نوجوانی را دیدیم که اینجا لگن خاصره اش آسیب دیده بود از مدتها پیش و اسرائیلی ها زده بودند عمل کرده بودند و خیلی هم درد داشت حالت بدی داشت . خودش داستان آنرا گفت که من در حمله های اسرائیلی لگن خاصره ام آسیب دید من را بازداشت کردند و به زندان بردند. یکسال در زندان بودم بدون اینکه معالجه کنند با همین درد نگاه می داشتند و شکنجه هم می دادند حالا ببینید چقدر باید انسانها گرگ و وحشی شوند که یک نوجوان مجروحی که بدترین جراحات را دارد و بدترین دردها را تحمل می کند زیر شکنجه بگذارند که از او اعترافاتی بگیرند که ندارد حالا این نوجوان چقدر چیز می تواند بداند حالا به چه زحمتی به ایران آمده . آن نوع مقاومت و روحیه های مردمی و پدر یکی از این مریض ها را آنجا دیدم احوال پرسی کردم گفت من نه بچه دارم زندگی من با یک وانت می گذشت که سبزی فروشی می کردم اسرائیلی ها این وانت را منهدم کردند و الان کاری ندارم پرسیدم زندگیت از کجا تامین می شود و نه بچه ات را چگونه اداره می کنی . گفت ما فکر می کنیم که خداوند که می داند کافی است و لازم نمی بینیم که مشکلاتمان را با دیگران مطرح کنیم راه خودمان را می رویم و خداوند وکیل خوبی است برای ما و تا بحال ما را تنها نگذاشته است . حالا این از این نوعش است و آن از آن نوعش هست و آن روحیه دشمن است این روحیه مجاهده هست اینجا چه جور این دو نفر که نیستند اگر تعداد کمی بودند خوب منهدم می شدند امت فلسطینی اینجور شده مردم فلسطین اینجور شدند این ارزشهای فراوان صبر و مقاومت برای ساختن جوانها و برای ساختن انسانهای دیگر در دنیا و به خصوص در دنیای اسلام چقدر سرمایه بزرگی است و این در اختیار ماست و هر روز هم دارد منظره هایی این را خیلی روشن حتی با دوربین های خود غربی ها ضبط و منتشر می شود و این حرکت حرکتی است که مبدا فروع و مبدا سیر نزولی اسرائیل است که این هم سیزدهمین نکته ای است که می خواهم عرض کنم الان افکار عمومی دنیا و خیلی از منصف های روشنفکر دنیا در جهت حمایت از فلسطینی ها دارند تغییر موضع می دهند در گذشته در غرب بسیار سخت بود که علیه اسرائیل حرف زد بسیار آسان قانونهای حمایت از اسرائیل در پارلمانهای اروپا می گذشت که الان نمونه های آن هست که مثلا آقای گارودی که یک حقیقت تاریخی را گفت او را محکوم به زندان کردند چون یک تاریخی گفته بود که این تاریخ با منافع اسرائیل ناسازگار بود این را قانون گذراندند ولی امروز دیگر این کارها مشکل شده و برای آنها دردسر دارد و در دنیای اسلام هم هوشیاری ها خیلی بالا رفته و نمونه اش همین اجتماع باشکوه شماست مهاجرت معکوس که در اسرائیل است بسیار جدی است اینها مخفی می کنند مشکلاتی که اسرائیلی ها در مقابل همین موشک های ساده دست ساز فلسطینی ها دارند که امنیت شان را حسابی در جنوب اسرائیل سلب کرده در یکی از شهرک ها گفته اند حدود صد میلیون دلار اسرائیل برای مسائل امنیتی و آرامش مردم هزینه می کند اینها چیزهای مهمی است که علائم سیر نزولی اسرائیل است و علائم سیر صعودی مبارزات مردم فلسطین است و چهاردهمی آسیب پذیری استکبار که حامی اسرائیل است و خود اسرائیل این روزها مشخص شده عزیمت بسیار مفتضحانه اسرائیل از جنوب لبنان و وحشت عجیب و غریبی که اسرائیلی ها الان از شمال و جنوب و شرقشان دارند و گرفتاری که در دنیا دارند و توجه ای که دنیای غرب کرده که اسرائیل عامل بدبختی های اینها هست اینها همه مجموعه هایی هستند که دارد از درون بنیان این رژیم را می لرزاند البته آنها فکر می کنند با سلاحهای هسته ای و خیانت ها و جنایت ها و قضاوتها می توانند دنیای اسلام را آرام کنند اما این اشتباه است و این اتفاق دیگر نمی افتد و اسرائیل و حامیان اسرائیل از طرف مسلمانها در دنیا دارند محاصره می شوند و پانزدهمین مورد این است که پنج میلیون آواره ای که الان در دنیا از اسرائیلی زندگی می کنند این یک مجموعه و یک بستری است و یک عاملی است که نمی گذارد این مشعل مجاهدت و فداکاری تمام شود اولا از خود این ها هر روز سربازان زیادی به میدان می آیند وثانیا زندگی اینها برای دیگران وسیله هوشیاری و بیداری است و مردم هر روز که اخبار آوارگان را می بینند که با صدقات دیگران باید در اردوگاهها زندگی کنند با آن وضع فقر و فلاکت اینها هم برای اسرائیل بمب علیه اسرائیل می سازد که این اتفاقات در آینده خواهد افتاد آینده را قوی تر می کند و الان یک توطئه دارند که به نحوی این آوارگان در کشورهای اسلامی و به خیال خودشان بیشتر در عراق و اردن جای بدهند که این مسئله مهم را از افکار عمومی دنیا بگیرند دیدند نمی شود اولا خود فلسطینی ها عاقلند و نمی آیند و ثانیا کشورهای اسلامی و عربی نمی پذیرند که این حربه را که در اختیار مسلمانها هست از دست آنها بگیرند و اسرائیل و آمریکا را آرام و راحت کنند و لذا تداوم آوارگی آوارگان فلسطین به عنوان یک سلاح بسیار بزرگ انسانی در مصاف حق و باطل در اینجا بسیار کارآمد هست و آخرین حرفم در این خطبه این است که غرب را نصیحت کنم به خصوص آمریکا و انگلیس را که دست از این ماجراجویی بردارند این حرفهایی که زدم یا جواب برای آن درست کنید و یا راه دیگری انتخاب کنید. (شعار مرگ بر آمریکا) ممکن است بگویند چه جور مگر می شود چند میلیون انسانی که از سراسر دنیا آمده اند و در اسرائیل جمع شدند اینها را بیرون کرد و به دریا ریخت که خودشان تبلیغ می کنند که مسلمانها می خواهند اینها را به دریا بریزند. ما این را نمی گوئیم ما یک پیشنهاد مشخصی کردیم رهبر گرانقدر ما هم قبلا این را یکبار مطرح کردند ما هم تکرار کردیم و مکرر گفتیم راه کار الان در زمان ما این است که بیائید یک انتخابات آزادی زیر نظر کشورهای اسلامی و سازمان ملل در فلسطین انجام بدهید همین یهودی هایی که آورده اید باشند و هم مسلمانهای دیگر فلسطینی چه آواره و چه موجود در خاک اسرائیل چه در غزه و اردوگاههای خارج و لبنان همه فلسطینی ها بیایند در این انتخابات دمکراسی که قبول همه دنیاست شرکت کنند اینها حکومتشان را انتخاب کنند و یهودی و مسیحی و مسلمان و سایر فرقی که آنجا هستند با هم زندگی کنند سازمان ملل و قدرتهای جهانی و مسلمانها هم تضمین کنند امنیت این حکومت را و همراهی کنند آنها می ترسند می گویند فلسطینی ها زیادترند و می برند خوب این دیگر منطق جنگل است خوب زیادترند مثل همه دنیا هر کس زیادتر است می برد بله زیادترند ولی صاحب حق هستند اول آنها رای بدهند این عقب نشینی و تنزل است ولی این عقب نشینی به خاطر جلوگیری از این همه فجایع است البته این را باید مجاهدان فلسطینی بپذیرند ما به عنوان یک نظریه داریم اعلام می کنیم این می تواند اتفاق بیفتد آمریکا چرا این همه هزینه مالی و جانی و آبرویی می کند چرا این همه جنایت می کند چرا وجدان خودش را اینقدر لگدمال می کند و با مردم اینجوری رفتار می کند خوب بیایند یکبار شده تسلیم حق شوند این هم نیمه حق این مسئله را درست کنند البته اگر چنین انتخاباتی شود خیلی از اسرائیلی هائی که الان به اینجا نمی مانند و برمی گردند اینها به امید دیگری آمدند می فهمند که نه نشد اگراین اتفاق بیفتد به هر حال ما نصیحت می کنیم و عرض می کنیم مطمئن باشید دنیای اسلام این تداوم این جنایت را نخواهد پذیرفت و روزی شما مجبور می شوید تسلیم شوید بهتر این است که هر چه زودتر تسلیم شوید و راه کار انسانی و سیاسی درستی برای این معضل امروز دنیا قبول کنید.

بسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

إِذَا جَاءَ نَصْرُ اللَّهِ وَالْفَتْحُ وَرَأَیْتَ النَّاسَ یَدْخُلُونَ فِی دینِ اللَّهِ أَفْوَاجًا فَسَبِّحْ بحَمْد رَبِّکَ وَاسْتَغْفِرْهُ إِنَّهُ کَانَ تَوَّابًا

خطبه دوم:

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمدلله رب العالمین والصلاه والسلام علی رسول الله و علی علی امیرالمومنین و علی الصدیقه الطاهره و سبطی الرحمه و علی بن الحسین و محمد بن علی و جعفر بن محمد و موسی بن جعفر و علی بن موسی و محمد بن علی و علی بن محمد و الحسن بن علی والخلف الهادی المهدی صلواه الله علیهم اجمعین .

اوصیکم بنفسی بتقوالله و اتباع امره

چند موضوع است که در خطبه دوم بطور مختصر عرض می کنم و یک بخش هم به خاطر روز قدس خطبه عربی تهیه کردیم برای عرب زبانها که حق دارند امروز از تریبون نمازجمعه تهران مطالبی را بشنوند.

ماه مبارک دارد تمام می شود. الحمدلله رمضان خوبی بر ما گذشت. مساجد و مراکز دعا پر بود و شاهد حضور انبوه جمعیت، به خصوص جوانها بود و انشاالله دستاوردهای خوبی از دعاها و عبادات و عرض اخلاص به پیشگاه خداوند داشته باشیم و خودمان را کمی ساخته باشیم و گامی به طرف خدا پیش رفته باشیم.

نکته دوم هم این است که اگر چیزی به دست آورده باشیم، باید هوشیار و بیدار باشیم و این را حفظ کنیم و نگذاریم دوباره در ایام دیگر سال، گرد فراموشی روی اینها بنشیند و دوباره به جای قبل خودمان برگردیم . سعی کنیم اگر توبه کردیم، به توبه خودمان ادامه بدهیم . اگر به خدا نزدیکتر شدیم باز هم تلاش کنیم بیشتر به خدا نزدیک شویم و این راهی است که بی پایان است. هر قدر جلو برویم، فضایی که در جلوی ما باز می شود، وسیع تر ، روشن تر وزیباتر است و آثار بسیار بهتری برای ما دارد. به قدم های اولیه ای که از این ایام مقدس بدستمان آمده است، اکتفا نکنیم.

 ماه مبارک تمام می شود. عید فطر انشاالله پیش بیاید؛ ولی قصه ما هنوز باقی است که دنیای اسلام نتوانسته راهی پیدا کند که بتواند مراسم عید فطر و اعیاد دیگر دینی اش را همزمان در سراسر دنیا انجام بدهد و عظمت این برنامه های الهی را درک کند. استکبار جهانی را از مراسم همنواختی که در سراسر دنیا یک روز انجام می شود، به وحشت بیندازد؛  به خصوص عید فطر که با زکات فطر دردهای زیادی از فقرا هم حل می شود.

البته باید تشکر کنیم که دراین دو سه سال اخیر علمای بزرگ ما قدم هایی جلو گذاشته اند و پیشرفت هایی شده است. چند سال پیش صحبت از دیدن ماه با دوربین یا تلسکوپ و اینطور چیزها مقبول نبود، امروز علما فتوا می دهند و جلوتر از همه، رهبر بزرگوارمان فتوا دادند. تا اینجا پذیرفته شده و یک قدم دیگر هم برداشته شده که به نظر من بسیار مبارک است که در فتوای اخیر یکی از علمای بسیار بزرگوار قم آمد که اگر محاسبات برای کسی اطمینان بخش بشود، او می تواند به اطمینان خودش عمل بکند، ولو اینکه با تلسکوپ و دوربین هم ندیده باشد.

 این همان چیزی است که من روی آن تکیه دارم که حوزه باید روی آن کار بکند که البته این، دو طرف دارد. یک طرفش محققان و منجمان و هیات دانان هستند که باید کار بکنند که محاسبات آنقدر دقیق باشد که در آن شبهه نباشد و برای همه قابل قبول باشد. اگر اینها این قدم را بردارند که هنوز کامل نیست، اگر این برداشته شود و معلوم شد ، از طرف حوزه ها خوب استقبال می شود. اولین فتوا را ما امسال داریم، منتهی برای آن افرادی که دستشان در محاسبه است و مطمئن می شوند. این یک گام پیشتاز است که نصیب حوزه قم شده و انشاالله علمای اهل سنت هم بیایند در مسئله رویت همین بحث ها را بکنند و سرانجام،  مجمعی از علمای علوم دینی ودانشمندان علوم فضایی تشکیل بشود که بتوانند با خیال راحت معین کنند که امروز کجای کره زمین ماه مبارک، یا عید فطر و  یا ایام حج است.  می شود این کارها را انجام داد. خلاصه داریم به این طرف می رویم و عجله هم نمی کنیم و انشاالله از مراسم عید فطر و خلوصی که در ماه رمضان برای ما پیش آمده،  سعی کنیم فضای جامعه مان را هم اسلامی تر و هم ملی تر و منسجم تر بکنیم. به خاطر بعضی از کارهای نادرستی که به عنوان جریان های سیاسی متضاد انجام می دهند، نگرانی هایی هست  که نمونه اش را این روزها در دانشگاهها می بینید و دیدید. انشاالله اینطور چیزها تکرار نشود وسعی کنیم در مقابل این دشمنان عنود، بی رحم، پرطمع و متجاوز بایستیم و با یک وحدت و انسجام ملی در کشور خودمان با آنها مواجه شویم که این قدرت عظیم را هیچ کس نمی تواند از پای در بیاورد، به شرط اینکه ما کوتاهی نکنیم.

مساله عراق متاسفانه همچنان مایه رنج است و این کارهایی که این روزها آمریکایی ها در فلوجه ودوباره از دیشب در موصل شروع کرده اند، نشان از یک عمق کینه و عمق اهداف استکباری می دهد که قابل تحمل نیست . البته اینها نتیجه نمی گیرند و یک روز هم تسلیم می شوند؛  ولی دیر می شود و  وقتی تسلیم می شوند که قربانی های زیادی از مردم گرفتند و خودشان هم افرادشان را تلف کردند.  همین امروز آمریکایی ها اعتراف کردند، البته این اعترافات همیشه بخشی از واقعیات است که تا به حال 18 کشته و 180 زخمی سخت در فلوجه دادند؛  ولی مساله بیش از اینها و مسائل جور دیگری است و متاسفانه اینها اهداف نامشروعی که برای خودشان به عنوان اهداف حیاتی تعریف کرده اند، به اینها اجازه می دهد که آن قدر کارهای غیرانسانی را انجام بدهند.

در مورد مسائل هسته ای خوشبختانه مذاکرات گام به گام دارد جلو می رود و پیشرفت کرده است . یکی دو نکته از آنچه که ما می خواهیم، فاصله دارد که اگر اروپایی ها عقل به خرج بدهند و نخواهند زیاده خواهی بکنند، فکر می کنم راه حل کاملاً باز است و می توانیم ما به توافق برسیم . حق ایران، حق همه کشورهاست. فقط ما نیستیم، اکثر کشورهای دنیا نگران هستند که قدرتمندان دنیا می خواهند حق مشروع و رسمی پذیرفته شده همه کشورها برای بهره گیری از مواهب علوم و دانش هسته ای را به خاطر همان اهداف استعماری خودشان، ندیده بگیرند که پذیرفته نیست و اگر هم مقاومت بکنند، یک روز تسلیم می شوند، منتهی باز با قیمت و بها و هزینه های زیاد.

در آخر صحبتم یک متن عربی است که برای برادران و خواهرانی که عرب زبان هستند، می خوانم.

آیت الله هاشمی رفسنجانی سپس به بیان مطالبی به زبان عربی پرداختند.