خورنا -سینما دریا شاید بزرگترین نوستالژی فرهنگی بندرماهشهر باشد که این روزها دوباره غبار را پس از سالها از روی خود زدوده و باز هم به عرصه فرهنگی شهر برگشته است.
اما تنها سینمای بندرماهشهر حرفهای ناگفته جالبی دارد که شنیدن آن پس از سالها، برای اولین بار میسر شده است.
این گفتگویی یا فریدون قاسمی از پاسداران قدیمی و فرماندهان گردان شهدای ماهشهر در زمان جنگ است که اولین سینما شهرستان بندر ماهشهر (سینما دریا) را راه اندازی کرد.
• ضمن معرفی خودتان، اشاره کوتاهی به سابقه خودتان کنید.
من فریدون قاسمی متولد ۱۳۴۳ هستم و در سال ۵۹ وارد سپاه شدم در آن زمان سن و سال نداشتم ۱۷، ۱۸ سال بیشتر نداشتم و زمانی که ما وارد جنگ شدیم، در آن موقع از از فرماندهان گردان بودیم گردانهای ما هم خط شکن بودند گردان شهدای ماهشهر، آن موقع برادر جهانبخش مختاری فرمانده بود که بعد دوتا گردان شدیم یکی گردان ابولفضل و یکی شهدای ماهشهر که من معاون گردان بودم، بعد فرمانده گردان شدم
• چطور شد از سپاه پاسداران وارد عرصه سینما شدید؟
بعد از ورود به سپاه در سال ۷۰ ما فکر کردیم در مجموعه شهر ما هیچ گونه تفریح یا کار فرهنگی انجام نشده است فقط یک کتابخانه داشتیم که مربوط به اداره ارشاد بود و در سطح شهر یک کتابخانه بیشتر نداشتیم ماهم نظرمان این بود که اینجا را به طور کل به یک مجموعه فرهنگی بکنیم که شامل کتابخانه، سالن آمفی تئاتر، سالن جلسات و سینمایی دایر باشه منتهی موفق به این کار نشدیم چون بودجه واقعاً کم بود ما با صفر شروع کردیم.
• ایده اولیه چطور شکل گرفت؟
من از فرماندهان گردان ماهشهر بودم، آن زمان عملیات خیبر بود و در آن زمان آیت الله هاشمی رفسنجانی مرتب به ماهشهر رفت و آمد داشت و ما باهم در ارتباط بود چون در ارتباط با جزیره مجنون مرتب فرماندهان شهرهای مختلف را دور هم جمع میکرد منتهی بعد از گرفتن جزیره مجنون به من یک پیشنهاد دادند و گفتند در ماهشهر کار فرهنگی نشده من اصلاً در این این وادیها نبودم اصلاً از سینما بدم میآمد آن موقع چون به هرحال نشئت گرفته از سینمای زمان شاه بود زیاد هم علاقه به فیلم نداشتم به پیشنهاد ایشان بود که ما این کار را کردیم آن موقع نامهاش هم هنوز دارم نامهای به ما داد گفت شما استعداد این کار را دارید.
• چطور فهمید این استعداد وجود دارد؟
نمیدانم بر چه اساس گفته بودند گفتم بابا من اصلاً اهل سینما نیستم گفت چرا علاقه پیدا میکنی آن موقع نامه نوشتند به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی آن موقع آقای خاتمی بود بعد بلافاصله نامه را بردیم تهران دستور دادند به ما زمین دادند که ما زمین را ۷ هزار تومان خریدیم و کم کم از صفر شروع کردیم
• هزینه ساخت سینما از کجا تأمین شد؟
مبلغی وام گرفتیم، دوتا خونه داشتیم فروختیم بعد ۴۰، ۵۰ میلیون وام گرفتیم شروع به کار کردیم خداروشکر سینما را راه انداختیم منتهی بعد از دو سال فعالیت سینما افت کرد.