مقالات
  • صفحه اصلی
  • مقالات
  • نفی نظام امت و امامت در اندیشه سیاسی هاشمی رفسنجانی

نفی نظام امت و امامت در اندیشه سیاسی هاشمی رفسنجانی

داوری را به مردم می سپاریم!!

  • چهارشنبه ۲۴ آبان ۱۳۹۱
گاهی نیاز است اظهار نظر بعضی ها را خواند و شنید، هرچند وقت به بطالت می رود.

دکتر عبدالرضا داوری

واکاوی اندیشه سیاسی هاشمی رفسنجانی و نحوه نگرش وی به عرصه قدرت واجد اهمیت شایانی است که می توان با ارائه تصویری درست از این نگرش، رفتارها و کنش های سیاسی وی را بهتر درک نمود. هاشمی رفسنجانی در گفت و گو با صادق زیباکلام که در کتاب «هاشمی بدون روتوش» منتشر شده است، ساختار سیاسی مورد نظر و مطلوب خود را ساختار توسعه گرای دموکراتیک امریکا که متشکل از دو حزب سیاسی فراگیر و با مشارکت سیاسی محدود شکل گرفته است، معرفی می کند. حجت الاسلام هاشمی رفسنجانی در این گفت و گو خطاب به صادق زیباکلام می گوید: «شما ببینید جامعه امریکا بالاخره یک جامعه جاافتاده دموکراتیک است.آنها خیلی آزاد بودند و آزاد هم هستند.مردم امریکا ۵۰ درصد در انتخابات شرکت می کنند.نمی توانیم بگوییم بقیه که شرکت نمی کنند به امریکا علاقه مند نیستند یا به کارهای کشورشان علاقه مند نیستند.آنها کار خودشان را می کنند و فکر می کنند اگر بیایند یا نیایند یکی از دو حزب می برد.در ایران هم ممکن است کم کم به همین جا برسیم که مردم بگویند بالاخره یا جناح چپ یا جناح راست می برد و از میان این دو هم هیچ وقت بیرون نرفته است همین جور هم دارد می شود.ممکن است عده ای به این ادله شرکت نکنند یعنی فکر کنند که نتیجه انتخابات چیزی را عوض نمی کند لذا عدم شرکت آنان را نمی توان لزوما به معنای مخالفت آنان یا پشت کردنشان به نظام گرفت.» (۱)

هاشمی رفسنجانی در ادامه این گفت و گو، نکته اصلی مدنظر خود را در «نفی ضرورت حضور همه جانبه و گسترده مردم و کفایت اتکای نظام به یک اقلیت ۲۰ درصدی از جامعه» بیان داشته و خطاب به صادق زیباکلام می گوید: «قبلا هم با شما این بحث را پیرامون آینده نظام داشته ام که نظام می تواند ۲۰ درصد مردم را به طور فعال به نفع خودش در صحنه نگه دارد و ابزار قانونی هم در دستش است و گلوگاه ها را دارد بنابراین می تواند نظام مستقری باشد حالا۴۰ -۳۰ درصد از مردم هم بی تفاوت هستند و برای آنها چپ و راست فرقی ندارد می ماند آنها که مخالف هستند که به هرحال هر نظامی یک مقدار مخالف دارد بنابراین از نظر من نظام مستقر است.» (۲)

هاشمی رفسنجانی در بخشهایی دیگر از گفت و گوی خود به موضوعات مرتبط با رهبری نظام اسلامی و ولایت فقیه اشاره می کند و در این مسیر تلویحا «واتیکانیزه شدن اصل ولایت فقیه» و عدم دخالت ولی فقیه در امور اجرایی را طلب می نماید. در واقع در اینجا اندیشه سیاسی هاشمی رفسنجانی کاملا با اندیشه سیاسی آقای علی مطهری انطباق می یابد. آقای علی مطهری، اسفند ۱۳۸۸ در گفت وگو با یکی از خبرگزاری ها و با بیان این که «ولایت فقیه را ولایت فکری و ایدئولوژیک می دانیم»، گفته بود: «ولایت فقیه»، «ولایت فقه» است و نه ولایت «یک شخص»، از این رو ولی فقیه کسی است که در راس حکومت و نظام اسلامی به عنوان یک مکتب شناس و اسلام شناس برای مراقبت از مسیر حکومت قرار دارد. علی مطهری در همین گفت و گو حاکم را دولت و رئیس جمهور در نظام اسلامی دانسته و گفته بود: ولی فقیه را ما ناظر می دانیم و اگر در جاهایی هم مثلا حق انتصاب برای او قانون قائل شده است به دلیل مکتب شناسی ولی فقیه است، از این رو اگر ولی فقیه مثلا رئیس صدا و سیما و یا ارتش را منصوب کرد، به آن دلیل است که وی باید از نظر ایمانی و تقوا مورد تایید باشد که این کار ولی فقیه به معنای حاکم بودن آن نیست.» (۳)

هاشمی رفسنجانی نیز در گفت و گوی خود با صادق زیباکلام ابتدا به نگاه غالب در دولت موقت که اعتقاد داشتند امام خمینی(ره) در قم مستقر شده و صرفا به امور مذهبی و معنوی اشتغال یابند و حکومت را به حاکمان در تهران بسپارند اشاره کرده و در همین موضوع اعلام می دارد که با نظر دولت موقت برای «اقامت امام خمینی(ره) در قم» موافق بوده است. حجت الاسلام هاشمی رفسنجانی در همین ارتباط می گوید: «ابتدا اعضای دولت موقت خیلی خوششان نمی آمد که ایشان(امام خمینی) در تهران باشند و از تصمیم ایشان (برای اقامت درقم) خوشحال شدند.ما هم قبول داشتیم که ایشان به قم بروند.» (۴)

هاشمی رفسنجانی سپس در ادامه این گفت و گو به مخالفت خود در خصوص گنجانده شدن اصل ولایت فقیه در قانون اساسی اشاره کرده و با ذکر این نکته که در زمان تنفس جلسه خبرگان خطاب به مرحوم آذری قمی گفته بود که این اصل ولایت فقیه نمی شود، بلکه ناصرالدین شاه می شود(!)، خطاب به صادق زیباکلام می گوید: «شاید خیلی ها ندانند که وقتی در مجلس خبرگان به بحث ولایت فقیه که توسط عده ای مطرح شد رسیدیم من مخالفت کردم.آقای آذری قمی در جلسه ای تعبیری را از من نقل کرد که آقای هاشمی در زمان تنفس یکی از جلسات مجلس خبرگان گفته است این که شما می گویید ولی فقیه نمی شود، ناصرالدین شاه می شود. در بحث ها اینگونه بودم.» (۵)

هاشمی رفسنجانی در ادامه گفت و گوی خود با صادق زیباکلام با صراحت از اندیشه سیاسی خود و جایگاه ولی فقیه در این اندیشه رونمایی می کند. در همین رابطه ابتدا صادق زیباکلام تحلیلی را ارائه می دهد و طی آن می گوید: «من خیلی جدی فکر می کنم که اگر میان رهبری نظام و روسای سه قوه فاصله زیاد باشد، این حالت نه به نفع خیر و صلاح نظام است نه به نفع رهبری... اگر رئیس مجلس بشود مقلد رهبر،رئیس جمهور هم بشود مقلد رهبر،رئیس قوه قضائیه هم بشود مقلد رهبر، در چنین وضعیتی بالطبع وقتی رئیس مجلس پیش رهبری می رود خبردار می ایستد تا ببیند رهبری چه اراده می کنند تا مجلس اجرا کند...در مورد مجلس هفتم که این جوری شده.قوه قضائیه هم منتخب رهبری است...با این حساب بعد از خدا چشم امیدمان به رئیس جمهور است اگر رئیس جمهور از میان افرادی انتخاب شود که فعلا نامشان مطرح است آن وقت این مسئله فاصله که عرض کردم تکمیل می شود و بیشترین ضرر این وضعیت در بلند مدت متوجه خود رهبری می شود.» (۶)

هاشمی رفسنجانی در پاسخ به این تحلیل صادق زیبا کلام، ضمن تایید اظهارات وی، می گوید: «بر سر این موضوع با شما اختلافی ندارم...من هم مثل شما فکر می کنم که اگر بعضی افراد بیایند سطح مملکت پائین می آید و رئیس جمهور فرمانبر (رهبری) می شود.من هم این را قبول ندارم (که رئیس جمهور فرمانبر رهبری باشد). باید رئیس جمهور «متشخصی» در کشور باشد که با اراده خودش کار کند.» (۷)

به واقع هاشمی رفسنجانی به صراحت از عدم همراهی ۸۰ درصدی مردم، خطری را متوجه نظام نمی داند (حذف امت) و در عین حال ولی فقیه را نیز حاکم نمی داند (نفی امام) که در جمع بندی می توان اظهار داشت که در الگوی توسعه گرایانه دموکراتیک دوحزبی با مشارکت محدود، که مدل مطلوب سیاسی هاشمی رفسنجانی است، جایی برای ساختار امت و امامت وجود ندارد.

در جمع بندی این یادداشت در خصوص اندیشه سیاسی هاشمی رفسنجانی می توان نکات زیر را احصاء نمود:

الف: مدل مطلوب ساختار سیاسی از منظر هاشمی رفسنجانی، الگوی رقابت دوحزبی با مشارکت محدود سیاسی است.

ب: در اندیشه سیاسی هاشمی رفسنجانی هر نظام سیاسی می تواند با همراهی

۲۰ درصد از شهروندانش، بقای خود را تضمین نموده و مستقر باقی بماند.

ج:در اندیشه سیاسی هاشمی رفسنجانی، ولی فقیه یک ناظر مکتبی و ایدئولوژیک است و در نظام سیاسی مطلوب وی، رئیس جمهور حاکم است و نه ولی فقیه.

د: در اندیشه سیاسی هاشمی رفسنجانی رئیس جمهور نباید فرمانبر رهبری باشد.

٭عضو هیات علمی دانشگاه و مشاور وزیر کشور

(۱) هاشمی بدون روتوش، گفت و گوهای صادق زیبا کلام با هاشمی رفسنجانی،انتشارات روزنه،چاپ چهارم ۱۳۹۰،صفحه ۲۲۵

(۲) همان-صفحه ۲۲۶

(۳) http://www.inn.ir/newsdetail.aspxid=۳۷۵۷۹

(۴) هاشمی بدون روتوش، گفت و گوهای صادق زیبا کلام با هاشمی رفسنجانی،انتشارات روزنه،چاپ چهارم ۱۳۹۰،صفحه ۷۳

(۵)همان، صفحه ۱۵۷

(۶) همان، صفحه ۲۵۲

(۷) همان، صفحه ۲۵۹