جلسه: 60/2/10 - 30 April 1981
تقدیر از سردار قهرمان هوانیروز شهید شیرودی
شهادت این بزرگوار - که خوشبختانه موفق شدم در ملاقاتی در پادگان اباذر،این مرد بزرگ را درست بشناسم - غم انگیز است8.
از آن مجلس، خاطرهای برایم مانده است که دیروز خیلی زجرم داد. آن روز درپادگان اباذر در جلسه خلبانان هوانیروز شرکت کردم. [شهید شیرودی]سرپرستو سخنگوی آنها بود. او از اوایل جنگ کردستان تا امروز همیشه در میدان وصف مقدم بوده و هر جا خطری جبهه را تهید میکرد، شخصاً به مقابلهمیپرداخت، حتی روزی که عدهآی ناجوانمرد، میخواستند پادگان اباذر رابرخلاف روال اصول نظامی تخلیه بکنند، شخصاً متعرض آنها شده و آنها راتهدید کرده و جلو سقوط پادگان را گرفته است. میگفت: من بارها با تلویزیونمصاحبه کردهام، ولی چون [حرفم]به بعضی از فرماندهان غیرمکتبی بر میخوردحرف من پخش نشد« آن روز جملهای گفت که به نظر من کلمه قصاری است کهباید در تاریخ بماند خیال میکرد چون با من صحبت کرده است[حرفش ازتلویزیون]پخش میشود که باز هم پخش نشد. به من گفت: » از تو تعهد میگیرم،اگر خدمت امام رسیدی شکایت من را به ایشان بگو، بگو امروز در جبهه، مکتبمیجنگد نه تخصص.، گفت:» به امام بگو تخصص، ارزش فراوانی دارد اما درخدمت مکتب اگر مکتب ترویج نشود، چیزی حافظ مملکت در درگیری باعراق نیست، من همین جمله را خدمت امام گفتم، خودم اشک ریختم و امام هممتأثر شدند ولی [تلویزیون] همین جمله را هم نقل نکرد با اینکه ضبط وفیلمبرداری شد. دیشب قسمت کوتاهی از آن را گفتند. من خوشحالم و نکتهمثبتی برای من است که پیش از اینکه این مرد شهید بشود، نظر خودم را درباره اواظهار داشتم و در مصاحبهای که از آن سفر برگشتم، گفتم که من در قیافهشیرودی، مالک اشتر را دیدم و خدا میداند که قصد اغراق نداشتم، واقعاً مالکاشتر را مجسم میکرد: ایمانش، ابهتش، شجاعتش، رشادتش و نفوذ کلامش درهمکارانش.
[t1]حرف که میزد همه همکارانش با همه وجودشان حرفهایش را تأییدمیکردند. او و دو نفر شهید همکارش، سهیلیان و کشوری حق عظیمی بر اینکشور دارند و مقاومت غرب کشور تا حدود زیادی مرهون فداکاری این سهخلبان رشید و بزرگوار است. این مقدار صحبت من کافی نیست. من از صدا وسیمای جمهوری اسلامی میخواهم آثار او را پخش کند، برای اینکه آثار اوسازنده است و بسیاری از خلبانها را به راه میکشاند و حق خانواده و فامیل اواست که از این افتخارات مطلع باشند و مردم ما و مسلمانان جهان بدانند که بینخلبانان کشور ما چنین قهرمانان و مسلمانانی وجود دارد، و مالک اشتری درعصر فضا دوباره ظهور کرده است.
مسأله بعد روز کارگر است. افتخار جمهوری اسلامی ایران، این است که از بدوپیروی برای کارگر اهمیت شایستهای قائل شد. این جمهوری، جمهوری حفظحقوق مستضعفان و کارگران است. به دور از تظاهر و ریا و برخلاف کسانی کهایده خودشان را حکومت کارگران گذاشتهاند. (مدعیان حکومت پرولتاریا)امیدواریم با حمایت این مجلس عظیمالشأن و نمایندگان مردم و حمایت ملت، بتوانیم در آینده ثابت کنیم که اسلام پیش از هر مکتبی و هر ایدهای و هر حزبی وهر گروهی میتواند حقوق ضعفا و کارگران را که قشر اصلی جامعه و مایه افتخارانسان و بشریت هستند [تثبیتکند.] فردا روز کارگر را باید محترم بداریم وشعارهای توخالی گروهکهای چپنمای دروغگو را روشن کنیم. بسیاری ازنمایندگان خواستهاند که در راهپیمایی شرکت کنیم و البته شرکت خواهیم کرد9.
مسأله بعدی این است (چون خیلی چیزها در این دو سه روز اتفاق افتادنارچارم تذکر بدهم) که جمعی از برادران نماینده، نامهای به وزارت کشورنوشتهاند که پیش از اینکه من ابلاغ کنم به روزنامه رسیده و پخش شده است. طبقماده 137 آئین نامه هر یک از نمایندگان، اگر تذکری به دولت و مقامات دارندمیتوانند به رئیس مجلس بدهند و او موظف است در اولین جلسه، تذکرآنها راابلاغ کند. خودم هم این تذکر را داشتم و این تذکری همه جانبه است. خوشبختانهشورای نگهبان هم هست، این تذکر مربوط به انتخابات میشود. ما دچارسردرگمی شدیم و این مسأله باید حل بشود.
مملکت بازیچه اغراضی شده که ما باید درک کنیم سرنخ آن کجااست؟ مدتیاست که مجلس شورای اسلامی، قانون انتخابات را تصویب کرده است و شوراینگهبان هم تأیید کرده است که بایستی انجام بشود. همه امکانات مهیا شده است.از وزارت کشور میپرسیم چرا انتخابات نمیشود، مجلس معطل است، مجلسلنگ است کارها لنگ است، کمیسیونها لنگ هستند؟ جواب میدهند که ازطرف رئیسجمهور به ما ابلاغ نشده است. چرا ابلاغ شده است؟ باید جواب اینمطلب داده شود. شورای نگهبان تکلیف این مسأله را روشن بکند! قانون اساسیمیگوید »رئیس جمهور موظف است« و زمان تعیین نکرده است چه وقت؟ اگرنکرد چه؟ اگر قانون لازم دارد، قانون قانون در فوریتی بیاوریم، وقت تعیین کنیممگر میشود قانونی را مجلس تصویب کند و تا ابد ابلاغ نشود؟ وزارت کشور چهمیکند؟ من از وزیر محترم کشور10 تقاضا میکنم اگر صدای من را میشنود،همین امروز تشریف بیاورند و توضیح بدهند که معضل انتخابات در کجا است؟چرا این همه نماینده که باید در مجلس باشند، نیستند؟ و چرا صندلیهای آنهاخالی است و چرا بخشی از کشور ما نماینده ندارد؟ اگر در مناطق جنگی هم بایدانتخابات برپا بشود و اگر هم نباید بشود نشود مسأله میان دورهای مطرح است.طبق قانون انتخابات اگر میان دورهای هم باید در یک روز انجام بشود، یک روزبشود، اگر هم نباید بشود هر جا که ممکن است فوری انتخاب بکنید مجلس رامعطل نکنید دارید میبینید برای رأی گیری باید از طرف راهروها نماینده جمعکنیم برای رسیدن به حدنصاب این نمیشود.
مسأله بعدی که یادداشت کردهام بگویم، توطئه منافقان خلق است. خبریداریم که گروه بختیار، رضا پهلوی11، قاسملو12، نماینده عراق و نمایندگانی ازمنافقین خلق و گروههایی دیگر در آلمان در یکی از هتلها جمع شدهاند و طرحتوطئه ایجاد آشوب بزرگ رادر ایران ریختهاند. سابقه توطئه برمیگردد به آنروزهایی که موج عظیم رگبار تبلیغات به نام چماقداری به سر مردم ایرانمیریخت که مردم را از صحنه بیرون کند. امروز نشان دادند که آنها میخواستندچماقداری کنند و نمیخواستند در مقابل خودشان نیروی مردمی داشته باشند.متأسفانه بعضی از مسئولان هم در این دام افتادند و حضور مردم را در صحنهتضعیف کردند. ولی دیگر مردم حوصلهاشان تمام شده است! این نمیشود.
شورای عالی قضایی و مسؤولان امنیتی و اجرایی کشور و خود مردم که بیش ازهمه دلسوز این انقلاب و حافظ این انقلاب هستند باید وارد معرکه بشوند. اینکههر روز مردم در ایام جنگ در چندین شهر کشور یا گارد قمه و داس و چکش وهفتتیر و هر چه که به دستشان میرسد به جان مردم میافتند و این آشوب را بهپا میکنند، چه معنا دارد؟ میخواهند چه بگویند؟ و برای چه؟ و تا چه وقت؟
مسأله مهمتر، سالگرد شهادت استاد عظیمالشأن و متفکر عالیقدرمان وفیلسوف مبارز و رزمنده جهان اسلام، کسی که حق عظیمی بر حرکت فکریاسلامی این جامعه وحق عظیمی در تشکیل حکومت اسلامی دارد و کسی که همهعمرش را برای نجات و رواج اسلام خدمت کرد، استاد شهید مطهری13 است.به یاد این شخصیت عظیم و به شادی روح بزرگش، امروز در این مجلس ازنمایندگان محترم تقاضا میشود، فاتحهای قرائت کنند.