جلسه: 60/3/31 - 21 june 1981
تحلیل پیرامون آشوب گروهکها به طرفداری رئیس جمهور در حال عزل
آقایان خبر از آشوب دیروز عصر که با پرچمداری منافقین خلق و پیکار واقلیت فدایی و به اسم رئیس جمهور در حال عزل انجام شد، اطلاع دارند[t1].
آنچه که در آستانه جریان بحث عدم کفایت سیاسی رئیس جمهور واقع شد،خود بهترین گواه عینی عدم کفایت رئیس جمهور است، چون نقطه مهمی که یادماست و مکرر از لبهای مقدس امام شنیدم. این بود که اماماز اینکه رئیس جمهوربا این گروهکهای محارب آشوب طلب و برانداز روابط ارگانیک برقرار کردهمتأثر بود و مکرر میگفتند که من به ایشان پیغام دادم که موضع خودش را در مقابل اینها معین کند و او جواب نداد. یک روز در جمع آقای بازرگان و آقایبنی صدر، امام با اوقات تلخی به آقای بنی صدر گفتند: »که از جرائم شما ایناست که با این گروهکهای ضداسلام و ضدانقلاب رابطه دارید«، ایشان گفتند:»نه من چه رابطهای دارم؟« امام لرزید و این جمله را گفت: »شما اینها را مسلحکردید«. بعد ایشان جواب داد که خوب من اسلحه دادم که خودشان را حفظ کنند،جانشان در خطر بود امام گفت: به درک که جانشان در خطر باشد، به جهنم که درخطر باشد، شما میخواهید در حکومت اسلامی چه کسی را حفظ کنید؟ با اسلحهکی؟ و امام با این صراحت در حضور آقای بازرگان و من و دوستان دیگر وخودی آقای بنیصدر، با ایشان برخورد کرد، ولی ایشان تغییر موضع نداد. اگریادتان باشد روزهای قبل از انتخابات ریاست جمهوری آقای بنی صدر جملهایگفت، گفت: به نظر من تنها کسی که (غیر از خودشان)در میان مردم ر.ی دارد،آقای مسعود رجوی است. این جمله سادهای نبود، این دلالت بر یک قرارداداستراتژیک بین اینها میکرد و امروز ما داریم نتیجهاش را در خیابانهای تهران وشهرستانها میبینیم. من دیروز از لحظاتی که درگیری شروع شد تا اواخر وقت،تقریباً تا نیمه شب، در جریان برخوردهای تهران بودم و مستقیماً اخبار را باصدای خودشان میشنیدم. از مراکز تصمیم گیری منافقین و پیکاریها بهافرادشان در خیابانها دستور داده میشد. اتوبوسها را به آتش بکشید. باجههایتلفن را خرد کنید. از هر جا شده ولو از داخل بیمارستانها، جنازهای به دستبیاورید وروی دست بگیرید و به میان مردم ببرید و مثل دوران انقلاب مردم را بارنگ خون آشنا کنید و هیجان به پا کنید.
شاید ده بار این تعبیر گفته شد ولو با دادن دهها شهید اینها این برنامه را دیروزبرای این ملت درست کرده بودند. اینها چه میخواهند بگویند؟ با چه کسی درجنگ هستند؟ در مقابل مردم مسلمان ادای روزهای انقلاب را درمیآورند! اینچیزی نیست که آقای بنی صدر امروز فهمیده باشد. قرار این مسائل از قبل بودهوامروز کسی غیر از اینها در میدان به نفع آقای بنی صدر کار نمیکند. من این نکته را از این جهت میگویم که دلم برای این جوانهای پانزده تا بیست سالمیسوزد. این بچههای دوره راهنمایی و دبیرستان که با القائات شیطنی وشعارهای چپگرایانه گرفتار این باند خطرناک شدهاند، به خودشان اجازهنمیدهند به وجدانشان مراجعه کنند و بپرسند ما برای چه کسی مردم را در خیابانمیکشیم؟ یکی از شهدای دیروز ما آقای »مازندرانی« مسؤول روابطشهرستانهای بنیاد شهید است. این فرد در دوران رسیدگی به خانوادههای شهیددر تمام ایران مثل یک فرشته عمل کرده است. کمتر کسی در این مجلسو درایران است که ایشان را نشناسد. ایشان به گردن شهدا و خانواده شهیدان حق دارد.او بهترین عمل را انجام میداد و در خدمتش شب و روز نمیشناخت.(من ازآقای کروبی تقاضا میکنم. چون بهتر ایشان را میشناسند، بعداً توضیحی دربارهایشان بدهند.)اینها این گونه افراد را دیروز در خیابان نشانهگیری و شهید کردند.کتابدار مسجد آقای محسن شبستری، عنصری که خدمات فرهنگیش زبانزدبچههای مسلمان بوده دیروز نشانهگیری و شهید شد. محافظ آقای فدایینماینده، محترم سربند اراک دیروز نشانهگیری و شهید شد. محافظ آقای فدایینماینده محترم سربند اراک دیروز نشانهگیری شده، گلوله خورده و الان در بیمارستان حالش وخیم است. افراد را حساب شده از پیش شناخته بودند وتعقیب میکردند. این جور رفتار کردند.
از این بچههایی که قبلاً معصوم بودند و امروز آلودهاند، میخواهم که یک باربه وجدانشان برگرداند. این حرکات با آن شعارهایی که اینها را در این شبکه بندکردند نمیخواند. امروز لیبرالها، ساواکیها، جبهه ملی، تصفیه شدهها،وازدههای جامعه و رقاصها پرچمدار مخالفت با جمهوری اسلامی هستند. شماآلت بیاراده اینها شدهاید. فقط شما، در خیابان حرکت میکنید. خودشاننمیآیند. خود آن کسی که میگفت مقاومت کنید و من هم مقاومت میکنم و شمازیرچترش حرکت میکنید، الان مخفی است و خانه به خانه فرار میکند. شمابرای لیبرالها(در خطهای هفت رنگ غرب)کمی فکر کنند.[چرا] این بچهها را بهخیابان میریزید؟ بر فرض محال که روزی شما موفقیت نسبی پیدا کنید، آیا اینهابه شما اجازه میدهند آن افکار پوسیده خودتان را عمل کنید؟ اصلاً این تناقضآشکار در زندگی شما و این ملغمهای که در خیابانها درست کرده و به جان مردمانداختهاید چه نتیجهای میتواند داشته باشد؟ غیر از آشوبگری و ماجراجویی؟شما با این حزب اللهیها که در آخرین لحظات خبردار شدند و خودشان را بهخیابانها رساندند(همگی مثل جن فرار کردید و گم شدید) چگونه میخواهیدبرخورد کنید؟ من به عنوان رئیس مجلس و از این تریبون و با اجازه شمانمایندگان محترم و نیروهای امنیتی و دستگاههای قضایی میخواهم که واقعیترا درک کنند. اینها محاربند. اینها طاغی هستند.اینهاعلیه جمهوری اسلامی قیامکردند. اینها خون ریختند.اینها دیروز خون 16 نفر انسان پاک را بر زمین ریختندو اگر موفق میشدند شهر را نابود میکردند(منتهی ضعیف بودند) به اینها بهعنوان یک حرکت سیاسی نگاه نکنید. از نمایندگان عزیز - که خیلیهاشانخوش نیت هستند - میخواهم که از این تریبون و به اسم آزادی از گروه محاربدفاع نکنند، آزادی را آلوده نکنند و باعث نشوند که بعضی از حرکتهای آزادانه کهباید در این مملکت باشد با طغیان و آشوب آمیخته شود و از دست برود باقاطعیت باید عمل شود مردم دیگر تحمل نمیکنند یک گروه، مسلح طاغی،آدمکش، مخرب، ماشین آتشزن و بانک سرقتکن از یک ملت شهید داده آن هم در زمان جنگ مطالبه آزادی کند.