باسمه تعالی
هیئت محترم بررسی اختلافات (1)
محترم جناب آقای بنی صدر در کارنامه خود که در روزنامه انقلاب اسلامی شماره ۵۰۳ مورخ ۱۱/۱/۶۰ صفحه ۶ ستون دوم منتشر شده ؛ نوشته اند که من همه مردم حاضر در مراسم ۱۴ اسفند دانشگاه را با غیر مسلمان و ... معرفی کرده ام؛ در صورتی که این ادعا تحریف صریح اظهارات اینجانب است.
با ارسال متن اظهاراتم در جلسه علنی یکشنبه مورخ ۱۷ اسفند ماه ۵۹ که در صفحه ۱۶ سطر ۲۳ تا ۳۲ مذاکرات علنی مجلس شورای اسلامی و متن نوشته جناب رئیس جمهور ؛ خواهشمند است رسیدگی فرمایید و برای روشن شدن افکار مردم مسلمان ایران؛ نظر خودتان را ابراز دارید.
اکبر هاشمی رفسنجانی
************************************************************************************
1-پس از پیروزی بنی صدر در انتخابات ریاست جمهوری که در پی کنار رفتن رقبای اصلی وی به دست آمد بود، انتخابات اولین دوره مجلس شورای اسلامی برگزار شد و جریان اسلامی توانست به موفقیت چشمگیری در این انتخابات دست یابد.
بنی صدر که مجلس را کاملاً در اختیار خود نمی دید، سعی کرد علاوه بر ایجاد جنگ روانی و مقاومت در برابر برخی تصمیمات نیروهای اسلامی، مخالفت هایش را با آنها به فضای عمومی جامعه سوق دهد و مخالفانش را در برابر مردم قرار دهد.
بنیصدر که اینک اولین رئیسجمهور ایران شده بود، از همان روز اول از این سخن میگفت که مجلس باید با رئیسجمهور منطبق باشد.وی در این کار به آرای بالای خود در انتخابش به ریاست جمهوری و امکاناتی از قبیل روزنامه اش اتکا می کرد.
یکی از راهکارهای بنی صدر برای رسیدن به این مقصود، سخنرانی های تنش زا در مکان های عمومی بود که با اطلاع رسانی و دعوت از مردم صورت می گرفت و بازتاب آن در روزنامه انقلاب اسلامی و برخی از نشریات همسو با رئیس جمهور دامن زده می شد.
سخنرانی های اوایل مرداد ماه، 17 شهریور(1)، عاشورا(2)، 22 بهمن(35) و در نهایت 14 اسفند (4) همین سال را باید در این راستا ارزیابی کرد.
امام خمینی پس از غائله 14 اسفند و مسائل پس از آن، دستوری برای پیگیری و رسیدگی به این موضوع صادر کرد و رسیدگی قضایی به پروندۀ چهاردهم اسفند، از تاریخ شانزدهم اسفند همین سال شروع شد و ده نفر قاضیِ تحقیق، تا اوایل خرداد1360 به تحقیقات وسیع و دامنه داری در این زمینه دست زدند.
پس از رسیدگی طولانی قوه قضائیه به پروندۀ حادثۀ دانشگاه تهران در 14 اسفند و جمع آوری مدارک جرم دراین باره، برخی از نتایج به دست آمده از این رسیدگی اعلام شد و گروه های طرفدار رئیس جمهور به جهت اعمال تحریک آمیز و حمل اسلحه، به عنوان متهمان حادثۀ چهاردهم اسفند معرفی شدند.
همچنین به دلیل آن که اعلام جرایمی نیز علیه شخص رئیس جمهور صورت گرفته بود، در این باره نیزتحقیقاتی صورت گرفت و دلایل کافی بر مجرمیت وی در مواردی چون سوء استفاده از قدرت، تخلف از اختیارات قانونی، تحریک مردم، سر دستگی طاغیان و گروه های مسلح به دست آمد.
در پی رسیدگی به واقعۀ دانشگاه و توقیف روزنامه «میزان» و سپس رأی دادگاه بر رفع توقیف این روزنامه، بنی صدر و روزنامه انقلاب اسلامی هیاهویی در مورد عدم عدالت در جریان دادگاه ها، به راه انداختند.
با وجود تمام مشکلات، این پرونده مراحل تکمیل خود را طی کرد و دلایل کافی در مورد اتهامات مجرمین به دست آمد و آمادۀ تقدیم به دادگاه شد؛ اما در این مرحله، پی گیریی قضایی به جهاتی متوقف شد و پرونده به دادگاه نرفت، حضور دکتربهشتی که آن روزها رئیس دیوان عالی کشور بوده و در رأس محاکم قضایی قرارداشت، یکی از مشکلات پیش رو بود.
نگاهی به سخنان روز اول بنی صدر، که گفته بود وظیفه رئیس جمهور ایجاد تفاهم است و مقایسه آن با عملکرد وی در طول یک سال و اندی ریاست جمهوری، نشان می دهد که بنی صدر درست در نقطه مقابل ایجاد تفاهم میان مردم گام برداشته است.
بنی صدر رسیدگی قضایی را که تحت نظر ایشان صورت می گرفت، مغرضانه می دانست و مدعی بود او مثل سایرین باید محاکمه شود، بنابراین علیه آیت الله بهشتی طرح دعوا کرد. (5)
از سوی دیگر در 25 اسفند 1359 با توجه به واقعه 14 اسفند، حضرت امام دستور دادند هیئتی سه نفره تشکیل شود و به اختلاف های پیش آمده رسیدگی کند.
بر اساس این فرمان « برای رسیدگی به شکایات نسبت به مسائل جنگ و سایر مسائل مورد اختلاف بین مقامات جمهوری اسلامی، هیأتی تعیین خواهد شد مرکب از یک نماینده از طرف رئیس جمهور و یکی از طرف دیگر و یکی از سوی اینجانب که کوشش در حل شکایات نمایند و رأی اکثریت هیأت مذکور معتبر است؛ و در صورت تخلف یکی از مقامات، باید متخلف را به مردم معرفی کنند و مورد مؤاخذه قرار گیرد». (6)
بنی صدر، آیت الله اشراقی را به عنوان نماینده خود در آن هیئت انتخاب و معرفی کرد و امام خمینی آیت الله مهدوی کنی را به عنوان نماینده خود معرفی کردند و از سوی روسای قوه مقننه و قضائیه نیز آیت الله یزدی برای عضویت در این هیئت انتخاب شد.
هیئت پس از بررسی شکایات و نامه های وارده بنی صدر و روزنامه های حامی وی، او را متخلف شناخته و به ملت معرفی کرد؛ ولی بنی صدر نظر هیئتی که نماینده خود در آن عضویت داشت را نیز نپذیرفت و این گونه بود که هیئت حل اختلاف نیز منحل شد.
منابع:
1- اطلاعات ، 18 شهریور 1359 ، صفحه 15 و 16
2- روزنامه اطلاعات 29 آبان صفحه 12
3- کیهان ، 23 بهمن 1359 ، صفحه 3
4- جمهوری اسلامی ، 16 اسفند 1359 ، صفحه 16
5- سخنرانی های تنش زا ، مرکز اسناد انقلاب اسلامی ، 1 تیر 1389
6- صحیفه امام، جلد 14 ، صفحه 201