نامه آیت الله هاشمی رفسنجانی به سران کشورهای جامعه اقتصادی اروپا
اشاره: اتحادیه اروپا که در آن زمان موسوم به جامعه اقتصادی اروپا بود، در بیانیهای ضمن ایراد برخی اتهامات، ایران را به گفتوگوی انتقادی فراخوانده بود. آقای هاشمی در نامهای به سران کشورهای عضو اتحادیه اروپا، به آن اتهامات پاسخ داده و از سیاست یک بام و دو هوای این کشورها در قبال تروریسم انتقاد کرده بود. متن پیام به این شرح است:
بسم الله الرحمن الرحیم
عالیجناب
در قطعنامه اخیر اجلاس سران جامعه اروپا، علاقهمندی و اعتقاد شما بر ضرورت گفتوگوی صریح و انتقادی با جمهوری اسلامی ایران تأکید گردیده بود. ما نیز آمادگی و تمایل به بحث و تبادل نظر جدی و صریح و انتقادی با جامعه اروپا و اعضای آن را داریم و براین باوریم که مشکلات و چالشهایی که در جهان و بهویژه در منطقه شما و ما بروز مینماید، ضرورت چنین تماسها و رایزنیها را افزایش داده است.
رفتارهای انتخابی و تبعیضآمیز غرب، جهان اسلام و جهان سوم را به شدت نگران ساخته است. برخورد دوگانه و مسامحهآمیز غرب با یکی از دردناکترین فجایع تاریخ معاصر، یعنی تجاوز آشکار صربها علیه مردم مسلمان بوسنی و هرزگوین، هر انسان آزاده و طرفدار حقوق بشر را عمیقاً متأثر میسازد.
اسراییل طی چندین دهه اخیر همواره جنایات خود علیه مردم مسلمان فلسطین را افزایش داده و با غصب سرزمین، تبعید و اخراج فلسطینی ها، کشتار روزمره و شکنجه های قرون وسطایی در مقابل تمامی خواسته های جامعه بینالملل ایستاده و در عین حال از حمایتهای وسیع غرب برخوردار است، اخراج صدها بیگناه فلسطینی، آخرین جنایت و نقض حقوق بین المللی و حقوق بشر توسط اسرائیل نبوده و نخواهد بود.
تاریخ معاصر ما هیچگاه برخورد دوگانه غرب با تجاوز عراق به کویت و تجاوز عراق به جمهوری اسلامی ایران را فراموش نخواهد کرد. در تجاوز صدام به کویت، غرب یکپارچه به حمایت از کشورمورد تجاوز برخاست و با لشکرکشی سریع و بی سابقه به این تجاوز خاتمه داد در حالی که در تجاوز عراق به جمهوری اسلامی ایران، غرب از متجاوز حمایت نمود.
چقدر دردناک است، هنگامی که دموکراسی و آزادی در الجزایر با حمایت و رهبری غرب سرکوب میگردد، ولی دخالت در انتخابات نیکاراگوئه و جاهای دیگری که نوعی منافع خاص برای غرب مطرح است، به بهانه دفاع از آزادی و دموکراسی توجیه میشود. اینها نمونه تناقضات موجود در رفتار غرب در روابط بینالمللی است که گفتوگو و تبادل نظر صریح را طلب می نماید.
در این بیانیه شما به مشکلات ریشه ای در منطقه ما اشاره شده است. مسأله انباشتگی تسلیحات و مسابقه تسلیحاتی در خاورمیانه و وجود سلاحهای کشتار جمعی، در این منطقه خطری جدی است که تلاش جمعی برای رفع آن در یک چارچوب فراگیر، همه جانبه و بدون تبعیض را کاملاً ضروری ساخته است.
جمهوری اسلامی ایران اهمیت فراوانی برای آرامش، ثبات و اعتماد متقابل در خلیج فارس قایل است. کشور ما با وجود جنگ تحمیلی هشت ساله، تنها 6/1 درصد از تولید ناخالص داخلی خود را به هزینه های نظامی تخصیص داده، در صورتی که در منطقه ما، نسبت پایینترین هزینه های دفاعی به تولید ناخالص داخلی سه برابر و بالاترین آن 15 برابر در مقایسه با ایران است. ما ظرف دو سال گذشته هیچگونه قرارداد تسلیحاتی قابل توجهی منعقد نکردهایم، در حالی که کشورهای غربی قراردادهای میلیاردی فروش تسلیحات پیشرفته را با همسایگان ما در همین مدت به امضا رساندهاند. بنابراین نگرانی از خریدهای تسلیحاتی ایران را قابل توجیه نمی بینم.
ما ضمن تخصیص کمترین بودجه دفاعی، تلاش نمودهایم تا در کنار همسایگان خود برای ایجاد ثبات از طریق گسترش همکاریهای جمعی منطقهای، تقویت روابط حسنه و بسط اطمینان و اعتماد متقابل برپایه احترام به قوانین و مقررات بینالمللی گامهای عملی برداریم.
همین جا لازم می دانم، کمی از سیاست یک بام و دوهوای کشورهای غربی در مورد موافقت یا مخالفت با طرح ادعاهای ارضی تاریخی و کهنه که باعث بههم خوردن ثبات و امنیت است، انتقاد کنم که نمونه آن در برخوردتان با ادعاهای عراق نسبت به کویت و ایران و ادعاهای بی اساس بعضی از همسایگان جنوبی ما میتواند مطرح باشد.
مسأله دیگر لزوم احترام به دموکراسی و آرای عمومی ملت و حقوق بشر است. جمهوری اسلامی ایران در طول چهارده سال گذشته و در شرایط سخت جنگ تحمیلی، مراجعه به آرای عمومی و پیریزی نهادهای مردمی و دموکراتیک را به عنوان یکی از اهداف و روشهای اصلی خود به کار گرفته و مردم ایران در بیش از دوازده دور انتخابات سراسری، با شرکت همگانی اعم از مرد و زن، نظام حکومتی خود را برگزیده، قانون اساسی خود را به تصویب رسانده، رؤسای جمهور و نمایندگان پارلمان خود را انتخاب نموده و حتی اعضای مجلس خبرگان را که وظیفه انتخاب رهبری را به عهده دارد، در دو نوبت برگزیدهاند. وجود نمایندگان اقلیتهای مذهبی در پارلمان با حقوق مساوی، حتی با نماینده اول تهران، در تضمین این حق در قانون اساسی ما گواه دیگری در عذر و اصالت دموکراسی ما است.
با وجود اینکه جمهوری اسلامی ایران با چنین اقدامات کلانی در جهت استقرار دموکراسی، در بین کشورهای منطقه بینظیر و یا کم نظیر می باشد، کشورهای شما واقعیات را نادیده گرفته و به ناحق از نام دموکراسی و حقوق بشر به عنوان اهرم سیاسی جهت اعمال فشار بر کشورهایی همچون ایران که مصمم به پیروی از یک سیاست مستقل و متکی به آرای ملت می باشد، استفاده میکنند و به رغم واقعیات، آنها را ناقض حقوق بشر و حامی تروریسم معرفی میکنند و خودتان میدانید که رفتارتان با کشورهای دیگر منطقه که مردمشان یکبار هم مزه شیرین انتخابات و پارلمان و شورا و ... را نچشیدهاند، برای تأمین منافع مادی خودتان چگونه است.
مناسب است، همین جا از برخورد مغرضانه و گمراه کننده رسانهها و مراکز تبلیغی غرب در مورد مبارزاتِ مشکل ایران با قاچاقچیان مواد مخدر انتقاد کنم، با اینکه می دانید ما برای مبارزه با این آفت خطرناک بشریت، چه هزینههای سنگین مالی و انسانی صرف میکنیم تا سالانه دهها تن از این سموم خطرناک را که بخش عظیمی از آن به سوی کشورهای شما در راه است، نابود کنیم. باز هم مسأله به گونهای مطرح میشود که گویا به اسم مبارزه با مواد مخدر در ایران، با نیروهای مخالف سیاسی تصفیه حساب میشود؛ نمیدانم چرا رضایت میدهید که با این مسخ حقیقت کردن، به اشرار و مفسدان خدمت شود.
مطمئناً مردم نجیب ما که با میزبانی سخاوتمندانه میلیونها آواره مظلوم افغانی و عراقی و کویتی، نمایش شکوهمندی از بشردوستی و انسانیت در مقابل کشورهایی که مراکز فلاکت بار مهاجرانشان به آتش کشیده میشود و یا مهاجران را به عنوان نیروی ارزان کار استثمار میکنند، ارایه نمودند؛ از این قضاوتهای عاری از انصاف، شدیداً گلهمند میباشند.
با اینکه موضع جهان اسلام در قبال کتاب موهن آیات شیطانی به کرات تکرار شده است، مجدداً تبلیغات بیپایه رسانههای غربی را مشاهده نمودهام و حتی در بیانیه شما نیز به این مسأله پرداخته شده است. همانگونه که قبلاً هم گفتهام، نظریه توسط یک مرجع عالیقدر جهان اسلام صادر شده و سازمان کنفرانس اسلامی در هجدهمین اجلاس خود به ارتداد نویسنده و اجرای احکام اسلام درباره او رأی داده است و مذاهب مختلف اسلامی نیز بر آن تأکید کرده اند و بعید است که ندانید، عنوان کردن لغو نظریه کارشناسی از سوی دیگران، چه اندازه عوامانه است.
ادامه هیاهو و جنجال در این زمینه، تحت هر نامی که باشد چیزی جز اهانت به جهان اسلام و حقوق بیش از یک میلیارد مسلمان نبوده و قطعاً به صلاح شما نیز نخواهد بود. گویا در غرب مراکزی هستند که عمداً این مسأله را ملتهب نگه میدارند.
در اینجا تذکر این موضوع را مفید میدانم که جمهوری اسلامی ایران، تعهد متقابل به حقوق و مقررات بین المللی را ضروری دانسته، با مداخله در امور داخلی کشورها مخالف بوده و احترام به قوانین و مقررات داخلی هر کشوری را به عنوان یک حرکت دموکراتیک لازم میداند و بهکارگیری زور در روابط بین المللی را محکوم مینماید و کم نیست مواردی که کارشناسان شما نظریاتی ابراز کردهاند که میتواند به عنوان دخالت در سرنوشت دیگران تفسیر شود.
ما به عنوان بزرگترین قربانی تروریسم که منجر به شهادت هزاران تن از شخصیتها، مسئولان و مردم عادی کشورمان شده است، با تروریسم به هر شیوه و در هر شکلی و با هر دلیلی مخالف بوده و معتقد به یک همکاری جدی منطقهای و بینالمللی برای مبارزه واقعی با تروریسم هستیم.
لابد به ما حق میدهید که به حُسن نیت دولتهایی که تروریستهای شناختهشده و معترف به ارتکاب بمبگذاری در اجتماعات عبادی و سیاسی مردم را تحت حمایت میگیرند و از آنها به عنوان آلت اجرای اهداف خود استفاده میکنند، مطمئن نباشیم. رفتار دوگانه با بمبگذاران نماز جمعه تهران یا حزب جمهوری اسلامی ایران با بمبگذاران در کشورهای غربی و یا قربانیان ایرباس ایران که توسط آمریکاییان سرنگون شد و قربانیان هواپیماهای مشابه غربی، چه توجیهی دارد. با خود بیندیشید که اگر کشوری، گروههای بمبگذار موجود در برخی از کشورهای شما را بپذیرد و به آنها مرکز و دفتر و اجازه فعالیت علنی و رسمی بدهد و رسانههای خود را برای نشر ادعاها و خواستههای آنها بهکار گیرد، برخورد شما با آن کشور چگونه خواهد بود. بعید میدانم سعه صدر و حوصله کافی برای تحمل آن را داشته باشید.
تا اینجا در رابطه با مسایلی که خودتان در بیانیه آورده بودید، پرداختیم و اگر به این سبک گفتوگوی صریح و دوستانه رضایت بدهید، میتوانیم وارد فصول دیگری از رفتار کشورهای غربی نسبت به کشورها و مردم دیگر در گذشته و حال و در ابعاد مختلف بشویم.
خوشحال خواهم شد از نظرات شما در این موارد و مسایل دیگری که دارای اهمیت است مطلع شوم. فرصت را جهت آرزوی موفقیت برای شما و مردمتان مغتنم میشمارم.
اکبرهاشمی رفسنجانی
رییس جمهوری اسلامی ایران