نامه آیات و حجج اسلام هاشمی رفسنجانی، بهشتی، موسوی اردبیلی ، خامنهای و باهنر به امام خمینی
نامه مشترک اکبرهاشمی رفسنجانی ، محمد حسینی بهشتی، عبدالکریمموسوی(اردبیلی)، سید علی خامنهای و محمدجواد باهنر به امام خمینی (ره)
بسم الله الرحمن الرحیم
محضر مقدس رهبر و استاد عظیمالشأن امام خمینی دامظله
" چه خوب بود ضرورتی برای نوشتن این مطالب در این شرایط نبود، اما معالاسف پس از بحث و بررسی تذکر ندادن را گناه تشخیص دادیم و تذکر دادن را وظیفه " و لذا برخلاف میل و احساس و به حکم عقل و مسئولیت موارد زیر را به اختصار به نظر شریف میرسانیم:
1. با تحلیل منطقی و تجربه می دانستیم و میدانیم پذیرفتن مسئولیت های بزرگ (مخصوصاً اجرایی) در چنین شرایطی خواهی نخواهی سقوط اعتبار انسان را به همراه دارد و در مقابل انزوا گزیدن و گاهی انتقاد و اظهار نظر کردن آسایش و اعتبار میآورد و انسان را خالی از هوا و دلسوز جلوه میدهد.
2. به امر شما و با تشخیص و احساس وظیفه پیش از ورود شما به ایران و پس از تشریففرماییتان، خطیرترین مسئولیتها را پذیرفتیم و با اتکا به اعتماد عمیقی که از جانب شما احساس میکردیم تا امروز با پشتکار و تصمیم خلل ناپذیر ادامه دادیم و هنوز هم به همان امر و تکلیف و اعتماد تکیه داریم.
3. پیش از پیروزی و بعد از آن و امروز معتقد بودیم و هستیم که نظام اسلامی در ایران بدون پشتوانهای از تشکیلات مذهبی – سیاسی تضمین دوام ندارد و به همین جهت با مشورت با جنابعالی و جلب موافقت و گرفتن وعده حمایت غیرمستقیم از شما با همه گرفتاریها از همان روزهای اول پیروزی، مسئولیت تأسیس «حزب جمهوری اسلامی» را به عهده گرفتیم و در ماههای اول موفقیتهای چشمگیری به دست آوردیم.
4. دشمنان و مخالفان به عمق و عظمت اقدام پی بردند و برای تضعیف حزب و رهبران حزب دست به کار شدند. غرب و شرق در خارج و راستیها و چپیها و بعضی از خودمانیها در داخل عملاً در این خصوص هماهنگ گردیدند؛ کار را با ترور اشخاص و شخصیتها شروع کردند و هنوز هم کشتنها و پخش شایعات و رواج دادن اتهامات ادامه دارد.
5.تبلیغات گمراه کننده آنها موقعی کارگر شد که بعضی از نزدیکان و منتسبان به بیت جنابعالی با آنان همصدا شدند. گرچه تأییدات گاه و بیگاه شما و روابط رسمی ما با حضرت عالی از اثر این اقدامات میکاست و در مقابل سکوت ما به خاطر مراعات مصلحت انقلاب و نداشتن فرصت بررسی و دفاع هم از عوامل جرأت و پیشرفت آنان بوده و هست.
6. موفقیت «حزب جمهوری اسلامی» در انتخابات مجلس خبرگان و تدوین قانون اساسی که امید غیر مذهبیها را به کلی از بین برد از عوامل تشدید مبارزات مخالفان ما است.
7. حذف «حزب جمهوری اسلامی» از جریانات انتخابات ریاست جمهوری که با مقدمات حساب شدهای پیش آمد مخالفان را جری و امیدوار کرد و تلاشها را مضاعف کردند.
خیلی بعید است که انتشار نامه آقای میرزا علی آقا تهرانی که در آن ما را متهم به قدرت طلبی از طرق نامشروع و خیانت و به طور مبهم همکاری با آمریکا و امیرانتظام میکرد و در ظرف یک هفته در سراسر کشور، حتی در روستاها و خارج کشور پخش گردید بیارتباط با جریانات قبل و بعد و همراه حذف حزب از انتخابات شد.
8. چند روزی که کسالت جنابعالی اعلام نشده بود نامهها و تلگرافهایی از طرف افراد و گروهها در جراید خطاب به شما منتشر شد که از شما تقاضا داشتند، نظرتان را نسبت به اظهارات آقای تهرانی بیان فرمایید و شما بیخبر از تقاضای مردم بودید و مردم بیاطلاع از بیماری شما و سکوت شما را دلیل بر رضایت میگرفتند و تبلیغ میکردند. و ما نه میتوانستیم خبربیماری جنابعالی را به مردم بدهیم و نه روا میدانستیم که به طرف مقابل مثل ایشان حمله کنیم و حتی همان مختصر جوابمان به اندازه انکار تهمت بر روحمان سنگینی می کرد، زیرا دشمنان می خندیدند و تحریک میکردند و مردم خون دل میخوردند و مأیوس میشدند.
9.پخش شایعاتی حاکی از خشم امام نسبت به حزب جمهوری اسلامی و به ما در چنین شرایطی اوج گرفت و هیچ چیز نبود که بتواند کذب شایعات را ثابت کند و بلکه اظهارات برادر و نوه و داماد و افرادی دیگر از نزدیکان شما محیط را برای پذیرش شایعات آمادهتر کرد.
10.در تمام مدت غیبت صغرای شما حتی یک خبر از رسانههای جمعی پخش نشد که نشان ارتباط و علاقه شما به ما باشد و حتی از ذکر نام ما پنج نفر در خبر آمدن شورای انقلاب به قم برای انتقال شما به تهران که مسئولیت آن را به عهده گرفته بودیم جلوگیری شد. و در مقابل به کرات اخبار و صحنههایی حاکی از ارتباط رقبای حزب [جمهوری اسلامی] با شما پخش گردید. حتی در چنین شرایطی که مردم به خاطر بیماری شما سخت تأثیرپذیر بودند شایعهسازان ما را از عوامل کسالت شما معرفی میکردند و ما غیر از سکوت اقدامی نداشتیم.
11. " دستور جنابعالی در خصوص حمایت از رئیس جمهور منتخب که کاملاً بجا و لازم بود و ما خود بدان معتقد و پایبندیم مورد سوء استفاده در جهت پیشبرد اهداف خاصی قرار گرفت و میگیرد " و ما در شرایطی نبوده و نیستیم که بتوانیم جلو سوء استفاده را بگیریم، " زیرا هرگونه اظهار و عمل مستقلی برای جلوگیری از انحراف به عنوان کارشکنی و تخلف از دستور امام و قدرت طلبی معرفی میشود" و " متأسفانه این خطر به طور جدی وجود دارد که انتخابات مجلس شورای ملی تحت تأثیر همین جو ناسالم منجر به انتخاب شدن افرادی که تسلیم رئیس جمهورند بشود و از داشتن مجلسی مستقل و حافظ اسلام در مقابل انحراف احتمالی مجریان محروم گردیم. "
12. طرح «کنگره وحدت» برای انتخابات که تبلیغات یکجانبه آن را مصداقی برای اجرای دستور امام در مورد همکاری با رئیس جمهور ادعا میکند، و حمایت بیپرده و صریح برادر و بعضی منسوبان بیت شما از آن، این ادعا را تقویت مینماید، وسیلهای برای به مجلس رفتن افرادی خواهد شد که به عاقبت آن خوشبین نمیتوان بود و مخصوصاً با توجه به این که رئیس جمهور بارها گفته است که اگر مجلس با من هماهنگ نباشد ایران منفجر خواهد شد و یا من کنار میروم، که میخواهند مجلس تابع ایشان باشد و نه ایشان تابع مجلس.
13. در شرایطی این چنین که هرگونه تلاش ما برای جلوگیری از انحراف در محتوای اسلامی انقلاب اتهام قدرت طلبی به همراه دارد (چیزی که با همه وجود از آن تنفر داریم) چگونه میتوان انتظار داشت که ما در جهت حفظ راه انقلاب نقش خودمان را ایفا نماییم.
14. از این که تحت تأثیر عوامل خارج از اراده و خواست خود مسئولیت کمتری به عهده داشته باشیم ممکن است ناخرسند نباشیم، ولی از این که انقلاب اسلامی به این آسانی و سادگی برخی از وسایل (هر چند ناچیز) تضمین محتوای اسلامی خود را از دست بدهد نمی توانیم نگران و ناراحت نشویم.
15. ای کاش افرادی که اثر قابل توجه در برانگیختن این جریانات داشته و دارند بتوانند مسئولیت عظیمی را که تا به امروز بر دوش ما بوده به عهده بگیرند و یا لااقل ما مطمئن شویم که خود جنابعالی به صلاحیت آنان ایمان دارید و به عواقب آن خوشبین هستند که تشخیص و درک شما که صحت آن را آزمودهایم می تواند برای ما مایه آرامش باشد.
16. خلاصه: علائم تکرار تاریخ مشروطه به چشم میخورد. متجددهای شرق زده و غرب زده علیرغم تضادهای خودشان با هم در بیرون راندن اسلام از انقلاب همدست شدهاند. (نمونه جلسهای که از مذهبی های چپگرا و محافظهکاران غربگرا یا ملیگرا برای همکاری در مقابله با حزب جمهوری اسلامی در انتخابات اخیر تشکیل شده بود.)
احتمال این که روال موجود مانع تشکیل مجلس شورای اسلامی احتمالی گردد که جنابعالی بدان دل بستهاید و امیدوارید بتواند نارساییها و کمبودهای رئیس جمهور را جبران کند قابل توجه و تکلیفآور است.
ما به امید این که رهبریهای پیامبرگونه آن امام عزیز و عظیم بتواند نگرانیهای ما را از آینده مرتفع کند، در این موقع –که اگر خیلی سرنوشتساز نبود مزاحمتان نمیشدیم- بخشی از گفتنیها را به عرضتان رساندیم و بقیه را به زمانی موکول می کنیم که جنابعالی آماده شنیدن باشید.
والسلامعلیکم و رحمةالله و برکاته
محمد حسینی بهشتی، عبدالکریمموسوی(اردبیلی)، سید علی خامنهای، محمدجواد باهنر، اکبر هاشمی