فوت ناگهانی آیتالله هاشمیرفسنجانی بسیار تاسفبرانگیز بود. ایشان سیاستمداری باهوش و دقیق در طول سی و هفت سال عمر انقلاب اسلامی بود که از ایشان یک استثنا میساخت. آیتالله هاشمی از معدود سیاستمداران ایرانی بودند که با خصلت برتر فردی در مجموعه نظام نقشآفرینی کردند. نقش ایشان در ایجاد نظم و سازمان نظام جمهوری اسلامی ایران بسیار تعیینکننده و ستودنی بوده است. این فقیه سیاستمدار گرانقدر در طول عمر انقلاب عرصههای مختلفی را تجربه کرد. از دوران عسرت جنگ تا حضورش در مجلس شورای اسلامی و قانونگذاری، ریاست مجمع تشخیص مصلحت نظام، ریاست خبرگان و جایگاه ریاستجمهوری کشور فراز و فرودهای بسیاری را پیموده است. به قول قدما ایشان در دیکته ننوشته بیغلط بود. البته طبیعی است که این لیوان بخشهایی خالی و پر دارد. مهمترین حسن شخصیت آقای هاشمیرفسنجانی دقت نظر ایشان و اعتدالطلبی و صلحجویی بود. اهمیت به قانون و صندوق رای از دیگر خصایص خاصه ایشان بود که باعث شد تا این تصویر از ایشان ثبت شود که همانقدر که دل در گروی اسلام دارد به جمهوریت نظام هم اعتقاد دارد. بارها خود را در معرض رای و انتخاب مردم قرار داد و حتی تا همین اواخر یعنی در سالهای ۹۲ و ۹۴ بالا رفتن سن نیز ایشان را از این مهم بازنداشت. این مساله نشات گرفته از نگاه ایشان بود. در روش و منش هاشمی آموزگاری نهفته بود و به فعالین سیاسی میآموخت که خودشان را در معرض انتخاب مردم قرار دهند و به رای مردم احترام بگذارند. همین مساله سبب شد که حتی در سالهایی که از تندروترین گروهها تا گروههای معتدل آقای هاشمی را با شدت میکوبیدند کنج عزلت و قهر سیاسی را پیش نگرفت و در میدان سیاست باقی ماند تا رسالت و تکلیف خود را انجام دهد. به میزانی که شخصیت آقای هاشمی در سیاست ایران بزرگ بود، دیگر شخصیتها برای اینکه خودی نشان دهند به تخریبش میپرداختند ولی این نوع تخریبها در جامعه اثر چندانی نداشت. زمانی که در سال ۹۲ از آقای روحانی حمایت کرد تاثیر حمایتش در رای آقای روحانی بسیار زیاد بود. زمانی که ایشان در معرض کاندیداتوری خبرگان قرار گرفت رای بالای ایشان نشان از اثرگذاری شخصیتشان داشت. شاید بتوان این ویژگی را ماندگارترین بخش شخصیت ایشان نامید که عملا به جمهوریت نظام التزام داشت و برایش ارزش قایل بود. امروز در نبود آقای هاشمی نگرانیها از این حیث از بین رفته است و مردم به صندوقهای رای اعتماد پیدا کردهاند. این باور امروز مرهون آقای هاشمی است. خاطرات ریز و درشت بسیاری از زمان جنگ تا پس از آن با آیتالله هاشمی داشتهام. یکی از دلچسبترین این خاطرات برخورد آقای هاشمی با شرکت مپنا بود. وقتی شرکت مپنا شکل گرفت، توفیقاتی به دست آورد و نیروگاه اراک به بهرهبرداری رسید. آقای هاشمی خواست تا توضیحاتی پیرامون آن به ایشان داده شود. آن زمان وزیر نیرو آقای زنگنه بود. ما در این جلسه که در دفتر ریاستجمهوری برگزار شد به ایشان توضیحاتی دادیم. جلسه یک ساعته، دو ساعت و نیم به طول کشید و وزیر صنایع سنگین، وزیر نفت، رییس سازمان برنامه و وزیر نیرو به این جلسه دعوت شده بودند. در این جلسه سوالات زیادی پرسیده شد که چه امکاناتی دارد؛ چطور توانستهایم این نیروگاه را ارزانتر بنا کنیم و همکاری با شرکتهای داخلی چه تفاوتی با شرکتهای خارجی دارد. همه و همه را که شرح دادیم ایشان به آقای روغنیزنجانی رو کرد و گفت که من اگر جای شما باشم همینجا دست ایشان را میگرفتم و به سازمان برنامه میبردم که آییننامه این شرکتها را بنویسد. سپس آقای هاشمی رو به وزیر نفت گفت که بیشتر از اینکه وزارت نیرو به چنین شرکتهایی نیاز داشته باشد، شما نیاز دارید تا کشور در حوزه نفتی وابسته به دیگر کشورها نباشد و بتوانیم از پتانسیلهای داخلی کشور استفاده کنیم. این مساله نشان میدهد که آقای هاشمی با وجود اینکه یک شخصیت روحانی بود و به کارهای فنی علیالقاعده آشنایی چندانی نداشت اما بحث را کاملا دریافته بودند. ایشان به مباحث به دقت و با حوصله گوش میداد و کارکرد ویژه آنها را به خوبی در مییافت. وقتی خانم بینظیر بوتو به عنوان نخست وزیر پاکستان به تهران آمده بود، از دفتر آقای هاشمی تماس گرفتند که کارکرد شرکت را برای خانم بوتو توضیح دهم و خانم بوتو هم علاقهمند شده بود که با این مقوله آشنا شود. ایشان پیگیر مساله بودند و نمیخواستند امکانات کشور هرز برود. آخرین ملاقات بنده با آقای هاشمی چهار یا پنج ماه پیش بود که به خوبی مشخص بود ایشان همچنان با همان حوصله و دقت مسائل کشور را بررسی و پیگیری میکند. البته هر مسوولی در طول دوران فعالیت خود اشتباهاتی دارد که به جای خود قابل طرح است اما نمیتوان انکار کرد که نام هاشمی در تاریخ ایران در نهادینهسازی جمهوریت در کشور ماندگار خواهد شد.
روزنامه اعتماد