معمولا همه روزه گزارشاتی مبنی بر نارضایتی مردم از وضعیت ادارات میرسید و عمومآ از کاغذ بازیهای رایج و کارشکنیهایی که خصوصآ در ارتباط با نیروهای انقلابی و خانوادههای آنها میشد، شکایت داشتیم. بخشی از این گزارشها و اظهار نارضایتیها به اطلاع امام نیز میرسید و طبیعی بود که کاسه صبر امام از عدمتوجه مسئولان به این مسائل، یک روز لبریز شود. به طوری که در ملاقات جمعی از خانواده شهدای انقلاب ]در تاریخ 5 تیر 1359[ از وجود وضعیت طاغوتی در ادارات و عدم تصفیه ضدانقلاب و حتّی استفاده از آرمهای رژیم منحوس شاهنشاهی که بعد از گذشت نزدیک به یکسال و نیم از پیروزی انقلاب انجام میگرفت، اظهار ناراحتی کردند و به مسئولان مملکت شدیدآ اخطار دادند. بعد هم شورای انقلاب و رئیسجمهور را خطاب قرار دادند و با تعیین فرصتی ده روزه، تأکید فرمودند که این مسائل باید در اسرع وقت اصلاح شود.
یکی دو روز بعد از این هم که جمع اعضای شورای انقلاب و هیات وزیران برای عرض شادباش عید سعید نیمه شعبان، ]در تاریخ 7 تیر 1359[ خدمت ایشان رسیدیم، بار دیگر در مورد پاکسازی ادارات از نشانهها و آرمهای شاهنشاهی و نیز تصفیه وزارتخانهها از ضدانقلاب تأکید مجدد کردند و فرمودند: «باید نوع اداره وزارتخانهها و ادارات عوض شود و افراد ناصالح از آن ادارات تصفیه شوند... باید دید چه کسانی کارشکنی میکنند... دستش را بگیرند و از وزارتخانه اخراجش کنند، ما با کسی شوخی نداریم.»
با توجه به امکانات و شرایط خاصی که بر کشور حاکم بود و مشکلاتی که ضدانقلاب در داخل و خارج ایجاد میکرد و باعث شده بود که بسیاری از اوقات گرانبهای ما صرف کارهای روزمره و پیشامدهای فوری شود، من فکر میکنم شورای انقلاب و دولت، نهایت سعی خود را برای اجرای خواستهای امام و مردم و تحقق بخشیدن به آمال و آرزوهای انقلاب کرده بود و لایحههای قانونی لازم را برای ایجاد نظام اسلامی در حد مقدور تهیه و تصویب کرده و ابلاغ شده بود، اما همین وضع نامناسب موجود ادارات و مشکلات دیگر، باعث شده بود که همه خواستهای شورای انقلاب نتواند پیاده شود.
عوامل ضد انقلاب هم هر جا که دستشان میرسید، چه در کارهای اداری و تولیدی و چه در خدمات و توزیع نیازهای مردم و چه در تبلیغات داخلی و خارجی، کارشکنی میکردند و میدانستیم که اینها با این هشدارها دست از فعالیتهایشان برنمیدارند. کارشکنیها قاعدتآ از طرف دوستان و طرفداران انقلاب نبود. ممکن است مجریان را بتوان گفت که ضعیف حرکت کردهاند، اما نمیشد آنها را به طور کلی به کارشکنی متهم کرد. البته در زمینه تصفیه ادارات مشکلات زیادی هم وجود داشت که یکی از این مشکلات مسأله تخصصها بود. معتقد بودیم پاکسازی نباید طوری باشد که ادارات، متخصصین را از دست بدهند و ادارات را از این وضعی که دارد، ضعیفتر بکنند.
مسأله زندگی کارکنان دولت هم مطرح بود که به هر حال مردم این مملکتند و باید زندگی کنند و کار و شغل میخواهند و این طرح باید طوری باشد که آنها بعدآ بتوانند به زندگیشان شرافتمندانه ادامه دهند. مسأله دیگر نیازهای جدیدی است که در ادارات براثر انقلاب و تغییر نظام به وجود آمده و باید آنها را در نظر داشت و یک مقداری مسأله را بررسی کرد که چه اندازه ما نیروهای زاید در ادارات داریم و چه تعداد میتوانیم اضافه کنیم. افزایش کارمندان نیز در کنار این مسأله قابل اهمیت است و اینها باید قدری مطالعه شود و در این میان حفظ اموال عمومی که در ادارات بود و جلوگیری از تخریب آنها به بهانههای پاکسازی ادارات، مورد توجه ما بود.
خلاصه در این ارتباط، حرکت و جنبشی در سطح ادارات ایجاد شد و راهپیماییهای گستردهای در جامعه انجام گرفت. شورای انقلاب نیز با اشاره به اینکه: «متعهد است آخرین کوشش خود را در بسیج مسئولان کشور در راه حذف موانع دست و پاگیر، کشف مهرههای فساد و خیانت در ادارات و شناسایی افراد صالح و متعهد برای سپردن مسئولیتهای بیشتر به آنان، به کار ببندد»، تأکید کرد: «برای تغییر کامل نظام اداری، طرح جامع و انقلابی در دست تکمیل دارد که به زودی ارائه خواهد کرد.»
با همه اینها، وقتی من در این روزها به اظهارات امام و ناراحتی شدید ایشان از تأخیر در پاکسازی ادارات فکر میکردم، میدیدم که امام حق دارند که این گونه گلهمند باشند.
منبع: کتاب هاشمی رفسنجانی، کارنامه و خاطرات 1359، انقلاب در بحران، زیر نظر عباس بشیری، دفتر نشر معارف انقلاب