علی ورسهای در وبلاگ خود نوشت: آیت الله هاشمی رفسنجانی در بیستم مرداد، در اجلاس مدیران و رؤسای آموزش پرورش، در مورد پیشرفت اقتصادی آلمان و ژاپن بعد از جنگ جهانی دوم گفت:
«اگر میبینید آلمان و ژاپن این روزها محکمترین اقتصاد دنیا را دارند، اینها بعد از جنگ جهانی دوم از اینکه نیروی نظامی داشته باشند محروم شدند... نیروهای نظامی بیشترین خرج کشورهای در حال جنگ را میبردند و از این رو با این اقدام پولهایشان آزاد شد و به دنبال کارهای علمی و تولیدی رفته و اقتصاد دانشبنیان برای خود درست کردند، لذا دیگر آسیبپذیر هم نیستند، این راه در ایران باز شده است و مدیران و دلسوزان و معلمان باید وارد این فضا شوند، مطمئنم دوره دوم دولت روحانی میتواند ما را به آنجا برساند!»
به دنبال آن دیدیم که اظهارات آقای هاشمی رفسنجانی با انتقاد شدید عده ای روبرو شد و مهاجمان در هجمه ای وسیع، اظهارات ایشان را پیشنهادی برای کم کردن بودجه نظامی و کاستن از اقتدار و توان نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران تعبیر و ارزیابی کردند و در تعابیر عجیبی گفتند:
«... چرا در جامعه ای که منطق زور حاکم است، در این شرایط ما را به سه کشور شکست خورده جنگ جهانی مقایسه کردند و از ما خواستند که سلاح را زمین بگذاریم، این خواست آمریکا و انگلیس هم است و دیگران هم همین را می گویند...
آیا برای ما صحیح است سلاح را زمین بگذاریم؟ آیا رسیدن به علم، فناوری، تمدن و هر چیز دیگر بدون داشتن محافظ پایدار می ماند؟ آیا اقتصاد پویا بدون داشتن امنیت امکان پذیر است؟ اینها مسائل ساده¬ای نیست، این حرفها حرف هایی نیست که کسی قبول کند اما در دهان مردم که می افتد مشکل و اختلاف در جامعه ایجاد می کند...» (امام جمعه شیراز).
«...اینکه بیان شود ما نیاز به اقتدار نظامی نداریم بهطورقطع ضد دستورات قرآن است...» (حجت الاسلام و المسلمین سید احمد خاتمی)
«... اینکه بعضی میگویند آلمان و ژاپن روی اقتدار سرمایهگذاری نکردند از بیاطلاعی آنهاست...» (سردار محسن رضایی)
«... اظهارات آقای هاشمی رفسنجانی ـ چه بداند و بخواهد و چه نداند و نخواهد ـ دعوت از آمریکا و سایر دشمنان تابلودار جمهوری اسلامی ایران برای حمله به کشورمان است...» (کیهان ـ حسین شریعتمداری)
«...آیا جناب هاشمی برای جمهوری اسلامی ایران نسخه سلطهپذیری و تن دادن به قیمومیت آمریکا و متحدانش را میپیچد؟ آقای رفسنجانی به خوبی میدانند که نسخه ایشان بازگشت به دوران اختناق، فقر، عقبافتادگی و فلاکت دوران طاغوت و تبدیل شدن به نوکر حلقه به گوش آمریکاست...!» (کیهان ـ حسین شریعتمداری)
و...
همانگونه که گفته شد، منتقدان در اظهاراتشان، به مخاطبان خود القا می کنند که آقای هاشمی در اظهارات خود تلویحاً پیشنهاد کرده اند که بودجه نظامی قطع و از توان و اقتدار نظامی کشور کاسته شود، در حالی که چنین برداشتی از اظهارات فرد سیّاس و هوشمندی چون او هرگز معقول و منطقی نیست. و اینجا است که باید از این جماعت بپرسیم چه فرقی است میان سخنان آقای هاشمی و این اظهارات مقام معظم رهبری در مورد اقتدار؟! لطفا از سر انصاف و مروّت میان این دو سخن قضاوت کنند:
«... اقتداری که ما می توانیم در داخل بهوجود بیاوریم، با بمب اتمی و سلاح هسته ای و تقویت نیروی نظامی نیست. البته تقویت نیروی نظامی در حد متعارف لازم است؛ اما آنچه می تواند ما را در مقابل تهاجم همهجانبه ی دشمنان در سطوح مختلف حفظ کند، همین فهرستی است که عرض کردم: «تقویت ایمان»، «تقویت علم»، «تقویت فناوری»، «تسلط بر فنون روز»، «پیشاهنگ شدن در تولید علم»، «شکوفایی استعدادهای آحاد ملت و جوانان در رشتههای مختلف» (چه علوم انسانی، چه علوم طبیعی، چه انواع گوناگون علوم تجربی)، «همبستگی ملی و تقویت همدلی» در میان مردم؛ اینهاست که می تواند یک ملت را تقویت کند؛ می تواند هم دنیای خودشان را آباد کند، هم آنها را از آسیب دشمنان محفوظ نگه دارد...» (11/ 2/ ۱۳۸۴)