مقالات
  • صفحه اصلی
  • مقالات
  • مقاله: چشم انداز پیشرفت گلپایگان از نگاه آیت الله هاشمی رفسنجانی

مقاله: چشم انداز پیشرفت گلپایگان از نگاه آیت الله هاشمی رفسنجانی

به قلم استاد جعفری

  • سه شنبه ۲۸ دی ۱۳۹۵

مرحوم آیت الله هاشمی رفسنجانی : نوید من به مردم گلپایگان ، انتقال آب به این منطقه است. انتقال آب از پشت کوه های زاگرس به منطقه مرکزی کشور آرزوی دیرینه من بوده است. با اجرای این پروژه بزرگ ملی تا یک هزار سال دیگر منطقه مرکزی کشور از این آبی که امروزه به هدر می رود، بهره مند می شود. سیصد میلیون متر مکعب آب به طور دائم و مطمئن تأثیر فراوانی در گلپایگان ، خمین ، دلیجان ، محلات ، قم و کاشان خواهد داشت. لازم است از این آب گران بها به صورت علمی و با برنامه استفاده شود.

هر نسل بزرگان الهام بخشی دارد که به تعبیر هرتامولر نویسنده رومانیایی ساکن آلمان و برنده جایزه ادبی نوبل  سال ۲۰۰۹ ، تمام نمی شوند ، بلکه با همه آنچه در پس ذهن برایت باقی گذاشته اند ، به تو هجوم می آورند. آیت الله هاشمی رفسنجانی برای نسل ما و قبل از ما در زمره این بزرگان است. از آقای هاشمی که مردم ایران وداعی پرشکوه و قدرشناسانه با وی داشتند ، در این ایام با تعابیر مختلف نام برده شده است. مقام معظم رهبری وی را رفیق دیرین ، همسنگر و همگام دوران مبارزات نهضت اسلامی و همکار نزدیک عهد جمهوری اسلامی خطاب کردند. رئیس جمهوری وی را قهرمان ملی مبارزه با استبداد و استعمار و اسطوره حلم ، تحمل ، ایمان و اعتدال خواندند. صفحات اول روزنامه های فردای درگذشت ناگهانی آیت الله  از او با القابی مانند استوانه انقلاب ، مرد مصلحت ، سردار سازندگی ، مرد روزهای سخت مبارزه ، انقلابی مصلح ، مرد عبور از بحران ها ، نظریه پرداز مبارزه با فقر و ...نام بردند.

  حیات پربار آیت الله هاشمی رفسنجانی و حضور مستمر ایشان در عرصه ها و مقاطع مختلف مبارزه علیه رژیم شاه این اثر و نتیجه را داشته که از زوایای مختلف بتوان برداشت های متفاوتی از نحوه اثرگذاری ایشان داشت. نخستین آشنایی نسل ما با اندیشه این مرد بزرگ از منظر سیاست ورزی انقلابی است.

   هاشمی یک مبارز عملگرای محض نبود. او برای مبارزه اش اندیشه و تئوری هم داشت یا حداقل در صدد تدوین آن بوده است. قبل از انقلاب دو اثر مکتوب از ایشان به جا مانده که دغدغه ها و حساسیت های ایدئولوژیک و راهبردی او را نشان می دهند. در سیاست های استعماری و منطقه ای کتاب  «سرگذشت فلسطین یا کارنامه سیاه استعمار »  اثر «اکرم زعیتر» متفکر اردنی را ترجمه کرده که نویسنده در آن کتاب ریشه مشکلات خاورمیانه پس از تأسیس‌‌‌ رژیم‌صهیونیستی را به عنوان یک ناظر دردمند و یک سیاستمدار محقق بیان داشته است. این کتاب در آن مقطع زمانی یکی از منابع معتبر و مستند برای مبارزان ایرانی شناخته می شد و مشکل فلسطین را برای فارسی زبانان منعکس می کرد. هاشمی با ترجمه این کتاب مواضع ضد استعماری و ضد ظلم جهانی خود را هم به تصویر کشیده است و در شرایطی که شاه رابطه خوبی با رژیم اشغالگر قدس داشت ، و اغلب دانشگاهیان و روشنفکران تحت تأثیر عملکردهای سوسیالیستی اسرائیل و کیبوتص های  ( تعاونی هایی در قالب دهکده های اشتراکی ) آن بودند، کاری کارستان بود و عمق دردمندی و شناخت هاشمی را در آن مقطع زمانی از تحولات منطقه پس از تشکیل رژیم صهیونیستی می رساند. 

در سیاست مملکت داری و مبارزه با استبداد داخلی و استعمار خارجی ، هاشمی کتابی ماندگار نوشت و  قهرمان مبارزه با استعمار یعنی امیرکبیر را به نسل ما معرفی کرد. او با هوشیاری و تیزبینی شخصیتی را انتخاب کرده بود که چند ویژگی منحصر به فرد داشت. امیرکبیر یک فرد غیر روحانی ، یک دولتمرد دستگاه قجری ، یک مدیر آگاه به زمان ، یک ضد دیکتاتور ، یک ضد استعمار ، یک طرفدار توسعه درون زای ملی و در عین حال  یک چهره معتقد به اسلام و اصلاح طلب بود. او آگاهانه امیرکبیر را برگزید که در زمان خود جامعیتی در خور تحسین داشت. کتاب شناخته شده و مردم پسند «امیرکبیر ، قهرمان مبارزه با استعمار » کتابی است که به نوعی هاشمی رفسنجانی از طریق آن تلاش کرد ایده جامعه جدید  یا اصلاحات را به دوره امروز ما گره بزند و خود را به طور نمادین به عنوان پلی میان اصلاحات میرزا تقی خان با شرایط امروز ما معرفی کند.

اگر بخواهیم  سایرشاخصه های علمی ، سیاسی و شخصیتی  آیت الله هاشمی رفسنجانی را مطرح کنیم ، از مهم ترین آن ها می توان به تفسیر قرآن ایشان با عنوان « تفسیر راهنما » اشاره نمود. تفسیر راهنما در ۲۰ جلد توسط انتشارات بوستان قم به چاپ رسیده است. جالب توجه است بدانیم این تفسیر در زندان  نوشته شده و صرفاً حاصل تفکر ، تدبر و اندیشه اوست ؛ زیرا به دلیل فقدان کتاب و کتابخانه در آن محیط ، آقای هاشمی فقط با شکوفایی ذهن و خلاقیت خود و بدون فیش برداری آن را نوشته ؛ همان گونه که آیت الله طالقانی نیز تفسیر « پرتوی از قرآن » را به همین شکل نگاشته است. طی دوران حضور در حوزه علمیه قم درس اصول بیش از سایر مباحث توجه آیت الله هاشمی را به خود معطوف می سازد. از ویژگی های درس اصول این است که ذهن انسان را انسجام بخشیده و سازماندهی می کند. یکی از معاونین ایشان  در دوران ریاست جمهوری نقل می کند که وقتی راجیو گاندی نخست وزیر فقید هندوستان به ایران آمد، پس از مذاکره ۲ ساعته با ایشان ، سوُال می کند آقای هاشمی ریاضی دان ، خلبان یا ... بوده است؟ وقتی دلیل طرح این موضوع را می خواهند ، راجیو گاندی می گوید: « شیوه بحث آقای هاشمی خیلی عجیب بود و همه موارد را به زیبایی دسته بندی و تجزیه و تحلیل می کرد و هرگز نکته ای را از قلم نمی انداخت و تا قانع نمی شد کوتاه نمی آمد و...»  این ویژگی محصول یک ذهن خلاق است که ریشه در درس اصول دارد. کتاب ها ، زندگی نامه و مکاتبات هاشمی رفسنجانی بیانگر این واقعیت است که او به عنوان یک شخصیت روحانی  با منطق نوشتار در جامعه معاصر کاملاً آشنا بود. او یکی از پیشگامان نوشتن خاطرات و روزنگار فعالیت های سیاسی ، اجتماعی  وفرهنگی در میان رهبران جمهوری اسلامی بود؛ کسی که اکنون میراث مکتوب بزرگی از خود برجای گذاشته و از این طریق به تقویت و تحکیم سنت نوشتاری در میان مسئولان جمهوری اسلامی کمک بزرگی کرد.  همچنین برای نخستین بار مجله «مکتب تشیع» با تلاش ایشان و دیگر علمای نواندیش حوزه علمیه قم   یعنی شهید بهشتی ، شهید باهنر و مرحوم آیت الله موسوی اردبیلی راه اندازی شد.

  تلاش پیگیر برای توسعه اقتصادی بعد از انقلاب و بازسازی کشور  بعد از دوران دفاع مقدس از دغدغه های پایدار آیت الله هاشمی بود. این همه کار و پویایی و مسئولیت پذیری در کنار ویژگی های شایسته اخلاقی ‌، از او شخصیتی چند وجهی و بسیار موُثر ساخته بود. شایان توجه این که او را به حق « سردار سازندگی » می نامیدند و از آنجا که کتابی در مورد امیرکبیر نوشته بود و راه آن چهره دلسوز و میهن دوست را برای سازندگی ایران در پیش گرفته بود ، وی را با او همانند می کردند و شگفتا که هر دو با فاصله زمانی  کمتر از یک روز به دیدار معبود شتافتند. آیت الله هاشمی رفسنجانی در شامگاه ۱۹ دی ماه و امیرکبیر در سحرگاه روز ۲۰ دی !

      هاشمی بر این باور بود که امیرکبیر درک درستی از استقلال داشت و در مقابل سرمایه گذاری خارجی به سرمایه و استعداد های داخلی تکیه می کرد. در کتاب خود تصریح می کند که  او  در زمانه خودش به وجود متخصصان در کشور پی برد و از همین روست که دارالفنون را برای تعلیم و تربیت نیروهای کارآمد بومی  تأسیس می کند. از نظر هاشمی  ، امیرکبیر به مستشاران خارجی اعتقاد نداشت و به جای این که از خارج کارشناس وارد کند ، استاد می آورد تا خود ایرانی ها را به کارشناس تبدیل کند. به همین جهت او را مرد عمل می دانند. در همه این زمینه ها آقای هاشمی با امیرکبیر همنوایی کرده است.

     دانشنامه آزاد "ویکی پدیا " شهر دانشگاهی را این گونه تعریف می کند: " شهر دانشگاهی به شهر یا محله ای از یک شهر گویند که در آن یک یا چند دانشگاه بر هویت ، اقتصاد و اکثریت جمعیت آن شهر مستقیماً مسلط باشد ؛ مانند شهر دانشگاهی گناباد که دارای 12 مرکز آموزش عالی و مراکز رشد و فن آوری  است. "   گناباد را می توان دانشجویی ترین شهر استان خراسان رضوی دانست ؛ زیرا به ازاء هر 4 نفر ، یک دانشجو مشغول به تحصیل می باشد. بنابر آمار غیررسمی نزدیک به 30 درصد از جمعیت این شهر ( معادل 12000 نفر)  را دانشجویان بومی و غیر بومی تشکیل می دهند. وجود کتابخانه ها ، مراکز پژوهشی ، مرکز رشد و فن آوری ، آزمایشگاه ها ، وجود رسانه های مکتوب و ... به عنوان مکمل فعالیت های دانشجویی ، فضایی علمی و فرهنگی در این شهر ایجاد نموده است. نمونه برجسته تر در آمریکا شهر بوستون می باشد که با وجود 250 هزار جمعیت و حدود 80 دانشگاه و کالج مانند یک دانشگاه بسیار بزرگ به نظر می آید. این شهر پرافتخارترین دانشگاه های جهان مانند هاروارد، تافتس ، بوستون ، موسسه فن آوری ماساچوست ( MIT ) ونیز یکی از بزرگترین و شناخته شده ترین مراکز پزشکی و تحقیقاتی را در خود جای داده است.

   از نگاه آیت الله هاشمی رفسنجانی چشم انداز پیشرفت گلپایگان را با توجه به  موقعیت جغرافیایی مناسب و دسترسی آسان  به منابع و امکانات و مزیت تولید علم در این شهرستان بخصوص در زمینه کشاورزی و دامپروری می توان در سیمای یک شهر دانشگاهی مشاهده نمود. این موضوع از آن رو حائز اهمیت مضاعف است که مردم این خطه برای ارتقاء دانش و تولید اندیشه علمی حتی در شرایط دشوار اقتصادی ، فراهم ساختن امکانات تحصیلی را برای فرزندان خود نسبت به برآوردن سایر نیازها در اولویت قرار می دهند.

   از سوی دیگر به نظر ایشان با توجه به طبیعت گلپایگان ، برخورداری این شهر از آثار تمدن و میراث فرهنگی و  روحیه میهمان نوازی مردم و ... می توان در راستای ایجاد یک شهر گردشگری نیز تلاش نمود. خوشبختانه در این زمینه شرکت تعاونی توسعه و عمران گلپایگان احداث یک دهکده گردشگری را در اراضی بالا دست سد کوچری وجهه همت خود قرار داده و با مشارکت فعال شهروندان در صدد است که از این استعداد طبیعی فرصتی شایسته برای جذب توریست ، اشتغال زایی و کسب درآمد برای مردم خلق نماید. در همین راستا لازم است از همشهریانی که در مرمت ، بازسازی و راه اندازی ارگ گوگد و نیز احداث جاده کوچری و آسفالت آن ، زمینه بازدید گردشگران داخلی و خارجی را از آثار باستانی ماندگار و اقامت در طبیعت زیبای گلپایگان و مشاهده مواردی نظیر سنگ نگاره ها و ... فراهم ساختند ، صمیمانه تشکر نماییم.

 ایجاد صنایع مرتبط با تولیدات بخش کشاورزی نیز یکی از مهم ترین مولفه های نگاه دوراندیشانه آیت الله هاشمی رفسنجانی به رشد و توسعه  گلپایگان به شمار می رفت. ایشان بر این باور بودند که روی آوری به سوی احداث کارخانه ها و واحدهای تولیدی فرآورده های زراعی و دامی نظیر کارخانه پگاه ( تولید کننده انواع محصولات لبنی ) و بخصوص توجه به عرضه مناسب این محصولات در قالب بسته بندی های زیبا و جذاب برای مشتریان داخل و خارج از کشور، راهکار دیگری برای پیشرفت این شهرستان است. فراموش نکنیم که بافت طبیعی زادگاه ما بیش از صنعت به کشاورزی و دامپروری وابسته است . از این رو سرمایه گذاری های آینده باید بر این ظرفیت متکی باشد. جای بسی خرسندی است که با استفاده از فن آوری های پیشرفته ، چرخه تولید محصولات لبنی در کارخانه پگاه گلپایگان به گونه ای است که نه تنها آثار تخریبی زیست محیطی به همراه ندارد ، بلکه با تبدیل ضایعات به سایر فرآورده های غذایی ، زنجیره ای از صنایع تبدیلی به وجود آورده است.

   در پایان ، جا دارد فرازهایی از آخرین پیام آیت الله هاشمی رفسنجانی را که خطاب به مدیران جهادی صادر فرمودند ، یادآور شوم : ایشان در این پیام با اشاره به نام گذاری سال ۱۳۹۵۵ از سوی مقام معظم رهبری به سال « اقتصاد مقاومتی ، اقدام و عمل » به تبیین ضرورت های توجه به اقتصاد مقاومتی پرداخته و خاطرنشان ساختند واژه « جهاد » که جایگاه رفیعی در فرهنگ اصیل اسلامی دارد ، پس از پیروزی انقلاب اسلامی ، مخصوصاً از روزی که عده ای از جوانان انقلابی ، به ویژۀ دانشجویان دانشگاه ها تحت لوای « جهاد سازندگی » گرد آمدند و برای همه مشکلات کشور از برداشت محصولات کشاورزی گرفته تا آغاز به کار صنایع موشکی گره گشای مردم ، دولت و نظام شدند‌ ، معنایی گسترده و وسیع یافت و فراتر از میدان های جنگ همه ابعاد زندگی اجتماعی را در میادین گوناگون دربرگرفت که « دوران سازندگی » مهم ترین نمونه آن است. براساس روحیه خوش بینی ، آن هم با نگاه به ظرفیت های ایران عزیز عرض می کنم که هر وقت آستین همت بالا بزنیم و در این اقیانوس عظیم برای پیشرفت کشور بکوشیم ، افق های روشن زودتر از حد انتظار در دسترس خواهند بود. آنچه در این میان مهم و یکی از شرط های اصلی است ، مدیریت جهادی مدیران در همه بخش های جامعه و پرداختن به سیاست های اصولی اقتصاد مقاومتی است که با دو بال  « درون زایی و برون نگری » می تواند اندوخته های علمی ، ابتکارات و اختراعات جوانان ایرانی را به تولید انبوه برساند. ( روزنامه وقایع اتفاقیه ۱۳۹۵/۱۱/۱۳)

  بدون تردید نمی توان صفحه ای از تاریخ انقلاب اسلامی و دوران ۳۷ ساله نظام برخاسته از تلاش ، مجاهدت و مبارزات خستگی ناپذیر را ورق زد و نام اکبر هاشمی رفسنجانی را در تک تک صفحات این کتاب قطور ندید. هاشمی شناسنامه انقلاب و سند روشن نهضت امام و نظام جمهوری اسلامی بود.

   هاشمی دل در گرو ایران داشت و برای عمران و آبادانی آن رنج بسیار کشید . هنوز آهنگ صدای او در گوش می پیچد که می گفت : « فردا ممکن است ما نباشیم ؛ ولی فرزندانمان که هستند ، آینده که هست ، ایران که هست . فردا شتابی دارد که باید آهنگ آن را امروز شروع کنیم.» این چهره کم نظیر تاریخ ایران به تعبیر شاعر فرانسوی الماس سختی بود که با چکش نمی شکست و با قلم هم تراشیده نمی شد ؛ او ققنوسی است که از مرگ خود زندگی را باز می یابد.