مصاحبه
  • صفحه اصلی
  • مصاحبه
  • مصـاحبـه با مسئولین دبیرخانه مجمع تشخیص و خانواده مرحوم شاملو

مصـاحبـه با مسئولین دبیرخانه مجمع تشخیص و خانواده مرحوم شاملو

• خدمات مرحوم شاملو • اطلاعات حقوقی مرحوم شاملو • دستاوردهای دانشگاه آزاد اسلامی

  • دوشنبه ۲۵ مرداد ۱۳۹۵
خدمات مرحوم شاملو/ اطلاعات حقوقی مرحوم شاملو/ تلاش‌های مرحوم شاملو در صحن مجمع و دبیرخانه/ اهداف تأسیس دانشگاه آزاد/ تقاضای جهانی برای ایجاد شعبه‌های دانشگاه آزاد

دکتر امیر شاملو، فرزند مرحوم شاملو: بسم الله الرحمن الرحیم، خدمت حضرت‌عالی عرض سلام و ادب دارم. ما برای عرض تشکر خدمت رسیدیم. واقعاً زحمات حضرت‌عالی در دورانی که پدر در بستر بیماری بودند، موجب دلگرمی ما بود. مخصوصاً پیام حضرت‌عالی بعد از فوت ایشان، واقعاً دل ما را گرم کرد و ان‌شاءالله موجب شادی روح ایشان هم شده باشد. برای عرض ادب و تشکر خدمت رسیدیم و واقعاً کمال تشکر را داریم از وقت شریفی که در اختیار ما گذاشتید. قبل از اینکه حضرت‌عالی بحث را شروع بفرمایید و در واقع محبت کنید، من خاطره‌ای را از پدر در خصوص حضرت‌عالی بیان کنم که همیشه به عنوان یک الگو از شما یاد می‌کردند.

خاطره‌ای از دوره‌ی مجلس اول یا قبل از آن می‌گفتند که نشان از روحیه‌ی تواضع شما بود. گویا برای اصلاح سر به ایشان امر فرموده بودید که آرایشگاهی ببرید و می‌گفتند که چقدر صمیمی و ساده با ایشان برخورد کرده بودید. همیشه تدبیر شما در دوره جنگ مثال زدنی بود و ایشان همیشه یاد می‌کردند که حضرت‌عالی به خاطر بحرانی که بود، اکثر شب‌ها را در مجلس سپری می‌کردید. می‌گفتند با تدبیر حضرت‌عالی آن مرحله چقدر راحت سپری شد. از روحیه تلاش و کار شما همیشه الگوبرداری می‌کردند و خودشان مرتب کار می‌کردند و روحیه‌ی حضرت‌عالی در دوره‌ی سازندگی را مثال می‌زدند. جا دارد که از طرف خانواده، مادر، خواهر و یکی از خواهرهای من که در خارج از کشور هستند، از حضرت‌عالی تشکر کنیم. برای عرض ارادت خدمت رسیدیم و در خدمت شما هستیم.

ج) چه کسی خارج از کشور است؟

س) یکی از خواهرهایم خارج از کشور مشغول تحصیل هستند.

آقای ملک‌زاده، از کمیسیون حقوقی و قضایی دبیرخانه: بسم الله الرحمن الرحیم، خانواده‌ی استاد فقید مرحوم شاملو،* یعنی سرکار خانم همسر مکرمه‌ی ایشان، دختر خانم محترمشان دانشجوی دکترای رشته‌ی بیوتکنولوژی در دانشگاه تربیت مدرس و پسر برومند و دانشمند ایشان، آقای دکتر شاملو استاد مسلم و به نام دانشگاه صنعتی شریف، از مدت‌ها قبل خواستند که از محضر مبارک حضرت‌عالی تشکر کنند. به خصوص اینکه در تمام طول خدمت، بعد از پیروزی انقلاب اسلامی آقای شاملو در خدمت حضرت‌عالی بودند. موجب مزید امتنان خواهد بود که از نظرات حضرت مستطاب عالی در خصوص جناب شاملو مطلع و مستفیذ شویم.

همسر مرحوم شاملو: بسم الله الرحمن الرحیم، از شما خیلی متشکر هستیم. از اینکه برای ملاقات با آقای شاملو تا بیمارستان زحمت کشیدید و آمدید و بعد هم برای انتقال ایشان به بیمارستان خاتم الانبیاء خیلی زحمت کشیدید، برای عرض تشکر خدمت رسیدیم. همیشه در خانه ذکر خیر شما بود و می‌گفتند که آقای هاشمی دلسوز وضع مملکت هستند و برای مملکت خیلی زحمت کشیدند. ما همیشه در مراسم افطاری‌های شما شرکت می‌کردیم که مقدم بر افطاری‌های دیگر می‌دانستند. برای عرض تشکر آمدیم. آقای شاملو همیشه متعهد به خانواده، فامیل، دوستان و همکاران بودند و برای رفع مشکل سعی زیادی می‌کردند. همیشه همکاران مجمع را بچه‌های مجمع می‌گفتند. چون نسبت به سن خودشان، جوانتر بودند و دوست داشتند و می‌گفتند که جوان‌ها باید ترقی کنند و تا جایی که می‌توانستند، خواسته‌های جوان‌ها را انجام می‌دادند. عرض دیگری ندارم و از لطف شما خیلی ممنونیم.

دختر مرحوم شاملو: با سلام خدمت شما، باعث خوشبختی من است که از نزدیک شما را ملاقات می‌کنم. از حضرت‌عالی تشکر می‌کنم در زمانی که در شرایط سختی بودیم و واقعاً فقدان پدر درد بزرگی برای همه‌ی ما بود، حمایت‌ها و همدردی شما برای ما تسلی خاطر بود. اگر چه فقدان پدر برای ما غیرقابل جبران است، ان‌شاءالله خداوند به شما عمر طولانی با عزت عنایت کند و همیشه سایه شما را بر سر ما نگه دارد.

ج) بسم الله الرحمن الرحیم، از اینکه شما را می‌بینم، خوشحالم. اما با دیدن شما متأثر هم هستم که آقای شاملو در بین ما نیستند. من بعد از پیروزی انقلاب، تقریباً با فاصله‌ی کمی با پدر شما آشنا شدم. سن من از ایشان بیشتر است. ظاهراً ایشان سال 1324 متولد شدند و من سال 1313 و ده سال از ایشان بزرگتر هستم. فکر نمی‌‌کردیم که ایشان به این زودی از دست انقلاب بروند. اما این‌گونه شد و هر چه خدا بخواهد، همان می‌شود.

اولین آشنایی من با ایشان در شروع مجلس بود. البته ایشان قبل از اینکه ما مجلس داشته باشیم، در مجلس خبرگان کارشان را انجام می‌دادند و مشاور خیلی خوبی بودند و کاردان خیلی خوبی هم بودند. به خاطر اینکه می‌خواستیم حکم بدهیم و بعداً هم کارهای زیادی داشتیم، با ایشان آشنا بودم که از بچه‌های خوب طالقان بودند. ظاهراً پدر ایشان خیلی اهل مذهب و اخلاق بودند و خوب تربیت شده بودند. خود آقای شاملو هم استعداد خوبی داشت. این طوری که در رزومه ایشان می‌دیدیم، معمولاً شاگرد اول بودند و به همین دلیل وقتی که مجلس سنا به نیروهای حقوق‌دان نیاز پیدا کرد، ایشان جزو کسانی بودند که برای کارهای حقوقی که انجام می‌شد، به مجلس سنا رفتند. به همین دلیل چون ما هم مجلس را در همان مجلس سنا شروع کردیم، به ایشان نیاز داشتیم. البته مجلس ما هم قبلاً مجلس سنا بود. البته مدرن بود و جدید ساخته شده بود و از مجلس قدیم وضع بهتری داشت. به گونه‌ای هم ساخته شده بود که اجلاس دو مجلس را در آنجا تشکیل می‌دادند و اهمیت آن خیلی زیاد بود.

به هر حال، ایشان با همان اطلاعات حقوقی که داشتند و به صورت تجربی هم کار کرده بودند، از افراد مورد نیاز ما بود. بعد از خبرگان که کم‌کم و بعد از یک دوره‌ی نسبتاً طولانی به مجلس شورای اسلامی رسیدیم، به نیروهای حقوق‌دان نیاز داشتیم. در آنجا دو نفر بودند که از نیروهای قبلی بودند که یکی آقای شاملو و دیگری ظاهراً آقای قیصر بود.

س) آقای قره باغی بود.

ج) غیر از آقای قره‌باغی، آقای قیصر بودند که سروکارش با اداره قوانین بود و در اداره قوانین با من کار می‌کردند. بیشتر این دو نفر بودند و آقای قره باغی هم جای خودشان را داشتند. به هر حال از همان موقع عملاً روزانه با اینها کار داشتیم. مثلاً دستور کار را آنها تهیه می‌کردند و بعد از اینکه مجلس تمام می‌شد، مذاکرات را پیاده می‌کردند. غیر از پشتیبانی‌های حقوقی کارهای این‌گونه هم می‌کردند. بعداً بازنگری قانون اساسی شد که در آنجا خیلی به ما کمک کردند. در کمیسیون‌های خبرگان با آیت‌الله شهید دکتر بهشتی خیلی خوب کار می‌کردند که همیشه از ایشان تعریف می‌کردند. این قبل از من است. چون من در خبرگان اول نبودم. من و آیت‌الله خامنه‌ای به دلیل کار زیاد نتوانستیم برویم. اما آقای بهشتی و آقایان دیگر رفتند و از ایشان تعریف می‌کردند. حقیقتاً هم در طول این سال‌هایی که با ایشان کار کردیم، هیچ‌وقت مشکلی حتی مشکل اداری، علمی و فنی با ایشان پیدا نکردیم. آقای قیصر هم همینطور بودند. الان آقای قیصر کجا هستند؟

س) در مجلس ختم پدر، ایشان را دیدیم.

ج) الان چه کاری می‌کنند؟

س) در یکی از شهرستان‌ها هستند.

ج) به هر حال ایشان همکار خوبی بود. ما که به مجمع آمدیم، باز از ایشان در همین جا استفاده می‌کردیم و تا آن لحظه‌ی آخر از جلسه‌ی ما بیرون رفتند و گویا وقتی بیرون رفتند، آن تصادف پیش آمد. اگر تصادف پیش نمی‌آمد، ایشان بعد از ما هم می‌ماند و لااقل ده سال کار می‌کرد. خوشبختانه با آقای ملک‌زاده هم در مجلس آشنا شدیم. شما از طرف وزارت دفاع برای دفاع می‌آمدید و آشنا شدیم. من واقعاً ایشان را اول به عنوان یک انسان خوب می‌شناختم که خیلی خوش اخلاق، خوش رفتار و خیلی صمیمی با همکارانش کار می‌کرد. از لحاظ تهیه مطالب و انتقال آن بسیار امانت‌دار بود و خیلی دقت داشت. مسایل حقوقی و قانونی جدی است و اگر یک کلمه‌ی آن را عوض کنند، ممکن است تغییرات اساسی پیش بیاید. من همیشه از ایشان امانت‌داری دیدم.

در بحث‌هایی که این‌گونه داشته باشیم که بیشتر در خبرگان اتفاق می‌افتاد و در جلسه شرکت می‌کرد و یا گزارش می‌داد و یا اظهارنظر می‌کرد، کارشان را خوب انجام می‌دادند. همه نیروهایی که اطراف ما بودند و با ایشان سروکار داشتند، راضی بودند. من می‌بینم که خانواده‌اش هم همینطور هستند. حتماً در داخل خانواده هم این‌گونه بودند. از آنجا خانم ایشان باید بگویند.

من آقای شاملو را یک انسان طراز انسانیت اسلامی و کاری شناختم و از فوت ایشان هم بسیار متأثر شدم و هنوز هم متأثر هستم. الان که شما را می‌بینم، یک مقدار روحیه عادی من عوض شده است. یعنی با این حالت مواجه می‌شویم. ان‌شاءالله خداوند به ایشان رحمت واسعه‌ و بیش از انسان‌های معمولی عنایت می‌کنند. چون به مدت طولانی خدمت کردند. حتی قبل از پیروزی انقلاب هم زمانی که خیلی جوان بود، برای این کشور خدمت کرده است. بعد هم تا آخرین لحظه مشغول کار بود. فرزندان خوبی هم تحویل جامعه دادند، همانطور که گفتند و من از راه‌های دیگر هم می‌دانم که شما استاد خیلی خوبی هستید. الان نمی‌دانم دخترشان چه کار می‌کنند.

س) دانشجوی دکترای رشته‌ی بیوتکنولوژی در دانشگاه تربیت مدرس هستند. بالاترین دانشگاه در سطح دکتراست.

ج) ‌رشته‌ی بسیار خوبی هم است. خواهرتان چه کار می‌کند؟

س) ایشان هم در کانادا مشغول تحصیل در دوره‌ی دکترا در همین رشته‌ی بیوتکنولوژی هستند.

ج) ان‌شاءالله جای پدرتان را خیلی بهتر پر کنید. چون زمان فرق کرده است. مواظب باشید که هیچ‌وقت خانم‌شان تنها نباشند. هر وقت در کشور بحث‌های حقوقی می‌شود، به یاد ایشان می‌افتم. پدرتان افتخار خوبی برای شماست.

س) با عرض مجدد تشکر از محضر حضرت‌عالی، پدر در سنگر حقوق مشغول خدمت بودند و انشاءالله ما هم در سنگر علم مشغول خدمت باشیم. حضرت‌عالی هم شخصیت چند بُعدی در سنگرهای مختلف هستید و همیشه ذکر خیر حضرت‌عالی در بحث دانشگاه آزاد هست که به این شکل بحث علم را فراگیر کرده است و ان‌شاءالله زیر سایه‌ی شما بتوانیم خدمت کنیم. البته من استاد دانشگاه صنعتی شریف هستم. ولی فراگیری دانشگاه آزاد آن قدر وسیع است که از حرکت حضرت‌عالی در آن سال‌ها ما هم تحت تأثیر قرار گرفتیم که واقعاً همه مردم را به نوعی درگیر کرد و ان‌شاءالله ما هم بتوانیم ـ هم در دانشگاه شریف و هم دانشگاه آزاد و جاهای دیگرـ خدمت کنیم. پیام‌های حضرت‌عالی در فوت پدر موجب دلگرمی ما شد و همانطور که فرمودید، بعد از اینکه جلسه را ترک کردند، این اتفاق برای ایشان افتاد و شاید مصداق این آیه‌ی شریفه باشند که «وَمَنْ یَخْرُجْ مِنْ بَیْتِهِ مُهَاجِرًا إِلَی اللَّهِ وَرَسُولِهِ ثُمَّ یُدْرِکْهُ الْمَوْتُ فَقَدْ وَقَعَ أَجْرُهُ عَلَی اللَّهِ» ما به این امیدوار هستیم و ان‌شاءالله روحشان شاد باشد و الطاف و دعای حضرت‌عالی شامل حال ایشان شود.

ج) ان‌شاءالله که این‌گونه باشد. شما یادی از دانشگاه آزاد کردید. کاری بود که برای انقلاب و کشور کردم و فکر می‌کنم دانشگاه آزاد لطف خداوند و عنایت امام(ره) بود که توانستیم این کار را انجام بدهیم. همه می‌دانید که الان بزرگترین دانشگاه حضوری دنیاست. در دو، سه سال اخیر که آقای میرزاده به آنجا رفتند، به نظرم موقعیت علمی دانشگاه خیلی بالا آمده است. الان ما بیشتر در رشته‌های متعدد مقاطع ارشد، دکترا، پژوهش و امثال اینها گامی بر داشتیم که دانشگاه‌های سابق این کار را نمی‌کردند. البته دانشگاه شریف از این کارها زیاد دارد. ما فکر کردیم بسیاری از مشکلات کشور را با این ظرفیتی که دانشگاه آزاد دارد و تقریباً در همه جای ایران و در همه‌ی شهرستان‌ها و حتی در بعضی شهرها هم هستیم، حل کنیم. تحصیلات عالیه‌ را بومی کردیم و این یکی از کارهای خیلی مهم است. چون من دیدم که انگلیسی‌ها هم دارند یک بحث جدی می‌کنند و می‌گویند که ما اشتباه کردیم که تحصیلاتمان را در جاهای خاصی متمرکز کردیم و مردمی که دور هستند، از لحاظ سطح دانش، وضع بدتری دارند و این عدالت مراعات نشده است. ولی الان برای خانواده‌ها مشکل است که دخترهایشان را از فلان روستا به تهران بفرستند، ولی در همانجا که هستند، درس‌شان را می‌خوانند و در خانه هم کمک می‌کنند و خیالشان هم راحت است. ما در همه جا خوابگاه ساخته بودیم و حالا که بومی کردیم، اکثر خوابگاه‌ها نیمه خالی است و به فکر افتادیم که با سازمان جهانگردی قراردادی ببندیم که به نحوی از آنها استفاده شود. الان همه نوع رشته داریم. الان پژوهشگاه عظیمی در حال شکل گرفتن است. چون ما حدود 7500 آزمایشگاه داریم که 3500 کارگاه در کنار اینهاست. یعنی بزرگترین مجموعه‌ای که هر کسی هر نوع آزمایشی بخواهد، می‌تواند انجام دهد. مجموعه را در یک سایت قرار دادیم و برای آن کد گذاشتیم و هر کسی که می‌خواهد یک کد می‌گیرد و وارد می‌شود و هر نوع آزمایشی را استفاده می‌کند که قیمت آن هم خیلی ارزان است.

بیش از هزار شرکت‌های دانش‌بنیان تأسیس کردیم. هدف اصلی ما استفاده کامل از اختراعات پژوهشگران است. همین الان اساتید و دانشجویان که در دوران تحصیل ابتکاراتی انجام می‌دهند که معمولاً ابتکارات آزمایش هم می‌شود و بعد از مرحله‌ آزمایش، دیگر عبور نمی‌کند و مهندسی و تجاری‌سازی نمی‌شود و می‌ماند. ما می‌خواهیم آنهایی را که قابل تجاری سازی است، خود کسی که آن ابتکار را کرده، تجاری‌سازی کند. ما می‌توانیم شرایط این کار را درست کنیم. ما می‌توانیم زمین، آب، گاز، برق، مشاوره و وام می‌دهیم که کارشان را اجرایی کنند. مرکزی هم درست کردیم که اگر محصولات آنها تجاری سازی شد، بتوانند به بازار عرضه کنند. چون در ابتدا سخت است. در این صدد هستیم که کارهای بزرگ باقی مانده دانش‌بنیان را به عهده بگیریم و به سرعت هم داریم پیش می‌رویم و ظرف یک سال خیلی جلو رفتیم. از لحاظ جهانی توجه ویژه‌‌ای به ما شده است. چون ظاهراً در پلاسما در کشور اول هستیم. دانش پلاسما در خیلی جاها مفید است. این کاری که امروز دنیا به دنبال آن رفته که به جای شکافت هسته‌ای از جوش هسته‌ای برای انرژی استفاده کند، خیلی خوب است. این کار بی‌خطر است و هیچ‌وقت انفجار ندارد و مواردی هم نمی‌خواهد و ماده آن آب دریاست و به اضافه فرمولی که باید در آب دریا انجام بدهند. تعبیر خودشان این است که می‌خواهند خورشید را به زمین بیاورند. مثل خورشید کار می‌کند. شیوه‌ی تولید انرژی خورشیدی همین گداخته هسته‌ای است. این کار خیلی پیشرفته است و پیش از انقلاب در دنیا شروع شده و در اینجا دانشگاه آزاد از دیگران یک مقدار جلو افتاده است. چون خودم به این مسأله پرداختم. الان پلاسما در درست ماست. الان شهرستان‌های متعددی سراغ ما آمدند که مشکل زباله‌هایشان را با حرارت پلاسما حل کنند و بجای اینکه زیر زمین دفن کنند، بسوزانند. یا زباله‌های بیمارستانی سوخته می‌شود، اما میکروب‌ها و ویروس‌ها می‌ماند و فقط از طریق پلاسما می‌توان آن را بی‌خطر کرد. الان خیلی مشتری دارند. دنیا هم به این توجه کرده است. چون مقالات زیادی نوشته شده است.

در برجام این را گذراندند که ایران بتواند با این محدودیت هسته‌ای که می‌پذیرد، وارد ایتر شود. یعنی ما جزو گروه گداخت هسته‌ای شویم. الان هفت کشور هستند. رسماً هم دعوت کردند. آقای قرآن‌‌نویس که نماینده دولت در آنجا شد، به همراه آقای صالحی و آقای ستاری رفتند. الان دو مرحله مطرح است، یا اینکه ما در آنجا عضو شویم و یا اینکه وابسته شویم و از دانش، تکنولوژی و مشاورت آنها استفاده کنیم. هر دو حالت را مطرح کردند که باید دولت تصمیم بگیرد. اگر بخواهیم عضو شویم، باید یک میلیارد و دویست میلیون یورو بپردازیم. البته به صورت نقدی نیست و ده ساله است که دو کار را از ما خواستند. یکی اینکه دانشجو تربیت کنیم. چون در آن صنعت عمدتاً از پلاسما استفاده می‌کنند و می‌دانند که ما در اینجا در پلاسما خیلی پیشرفته هستیم. گفتند که اگر شما بخواهید، بابت عضویت اولاً برای ما دانشجو تربیت کنید که یک عدد خیلی بالا دانشجو لازم دارند. چون ما ظرفیت را داریم، بنا شده که آنها مواد درسی، مشاورت و گاهی استاد را به ما بدهند و ما در ایران دانشجو تربیت کنیم. برای هر دانشجو صد میلیون تومان به حساب ما می‌گذارند که بابت بدهی ماست. کار دیگر اینکه در ساخت نیروگاه‌هایی که می‌خواهند بسازند، یک قسمت از قطعات را به عهده‌ی ما بگذارند. به اینجا آمدند و هم دانشگاه ما و هم کارگاه‌هایی را که در ایران است، دیدند و گفتند که ما می‌توانیم خیلی چیزها را در اینجا بسازیم و شما بابت بدهی‌تان برای ما بسازید. به نظر می‌رسد که الان دانشگاه به سرعت در حال جهانی شدن است. الان یک گروه از دانشمندان به نام ایرانی ساکن آمریکا در اینجا هستند و از ما می‌خواهند که ما به آنجا برویم و به آنها اجازه بدهیم که واحدی را خودشان در آنجا تأسیس کنند. منتها به خاطر شرایط سیاسی که بین ما حاکم است، می‌ترسیم که عده‌ای هوچی‌گری کنند. لذا فعلاً دست نگه داشتیم. دانشگاه میلان، دانشگاه بسیار پیشرفته‌ای است که الان تبادل را شروع کردیم و در خود دانشگاه به ما دفتر دادند. در دانشگاه برلین هم همین کار را کردند و در دانشگاه روسیه هم همین کار را کردند. الان همه در حال مسابقه هستند که با دانشگاه ما کار کنند. یک بخش مجازی درست کردیم که با سرعت عجیبی در حال توسعه است. هم ایرانی‌ها و هم عرب‌ها دانشجو می‌شوند و بهترین اساتید ما هم نوارها را پر می‌کنند و می‌دهیم و بخش خصوصی هم دارد. من دانشگاهی نبودم و فقط دانشگاه آزاد را پشتیبانی کردم. یعنی این دانشگاه را راه انداختیم برای اینکه مشکل تحصیل بچه‌ها را حل کنیم. کار خیلی مهمی اتفاق افتاد. البته احمدی‌نژاد می‌خواست که آنجا را منهدم کند و ضربه‌های زیادی هم به ما زد. بحمدلله موفق نشد. ولی احمدی‌نژادهایی در تاریخ پیدا می‌شوند که به گونه‌ای خراب کنند. همه باید همکاری کنیم که بماند.

س) دانشگاه آزاد نتیجه روحیه‌ی امیرکبیر واره شما بوده که البته کتاب «امیر کبیر» شما همیشه الگو و سرمشق همه ماست.

ج) درست است که ما را به عنوان مؤسس می‌شناسند، ولی واقعاً کار امام(ره) بود. آن موقعی که ما این کار را کردیم، انقلابی‌ها تحت تأثیر ادبیات مارکسیست مدارس غیردولتی را دولتی کرده بودند و هیچ چیز غیر دولتی نداشتیم. اندک دانشگاه‌های غیردولتی را هم دولتی کرده بودند. ما دیدیم که داریم به بن‌بست می‌رسیم. نه پولی برای توسعه دانشگاه داشتیم، چون جنگ بود و نه می‌توانستیم دانشجوها را بپذیریم. در سال می‌توانستیم 20 تا 30 هزار دانشجو بپذیریم. اما یک یا دو میلیون نفر پشت کنکور به صف بودند.

س) الان رشته‌ی نانوتکنولوژی و بیوتکنولوژی در کنار بحث پلاسما که عنوان فرمودید، یکی از پیشروترین مباحث هستند و ان‌شاءالله این بحث‌ها هم پی‌گیری شود.

ج) اتفاقاً در مباحث کارها و تحقیقات دانش‌ بنیان، معمولاً باید از نانو تکنولوژی استفاده کنیم و کارها را جلو می‌اندازد.

س) ان‌شاءالله همیشه سلامت باشید.

 

 

* حبیب الله شاملو، رئیس کمیسیون حقوقی و قضایی دبیرخانه مجمع تشخیص مصلحت نظام در 71 سالگی درگذشت. زنده یاد شاملو در چهاردهم شهریور 1394 در بازگشت از جلسه صحن مجمع تشخیص مصلحت نظام بر اثر حادثه تصادف رانندگی، به شدت آسیب دید و در بخش آی سی یو بیمارستان سینا تهران بستری شد؛ اما به رغم چند ماه تلاش تیم پزشکی، امروز در بیمارستان خاتم الانبیاء(ص) دار فانی را وداع گفت.

زنده یاد شاملو که تحصیلات حقوقی‌اش را در دانشگاه تهران و تحصیلاتش در رشته علوم سیاسی را در واحد تهران مرکز دانشگاه آزاد اسلامی گذرانده بود و در حوزه حقوق خبرگی ویژه‌ای داشت، عضویت در اولین هیأت تنقیح قوانین را در سال 1347 در کارنامه داشت. این چهره حقوقی در سال 1358 مدیر حقوقی شد و قوانین مجلس خبرگان قانون اساسی منصوب گشت و در سال 1359 به عنوان ناظر تهیه و تدوین مشروح مذاکرات قانون اساسی نقش مؤثری داشت.

این استاد حقوق در سال 1368 علاوه بر مدیریت دفتر حقوقی شورای بازنگری قانون اساسی، مسئول دریافت و تفکیک موضوعی پیشنهادهای واصله برای تدوین قانون اساسی بود و نقش کلیدی در تجمیع پیشنهادها و ارائه این پیشنهادها برای بررسی به مجموعه مسئولان نقش آفرین در روند بازنگری قانون اساسی داشت.

این چهره حقوقدان از سال 1363 به مدت 23 سال مدیرکل قوانین مجلس شورای اسلامی بود و از سال 1368 تاکنون به عنوان عضو هیأت تطبیق مصوبات دولت با قوانین مسئولیت داشت. مدیرمسئول فصلنامه حقوق و مصلحت، از سال 1379 تاکنون مدرس دانشکده حقوق واحد تهران مرکز، مدرس دانشکده امور اقتصاد و دارایی و مؤسس و عضو مرکز تحقیقات قوانین و مقررات ایران بود و بدین ترتیب در حوزه‌های آکادمیک حقوقی نقش مؤثری داشت.

تدوین کتاب درباره قانون اساسی، مشارکت در چاپ مجموعه صلاحیت در امور حقوقی، مشارکت در چاپ مجموعه صلاحیت در امور جزایی، نظارت بر چاپ کتب قوانین تنقیح شده مالیاتی، حقوق عامه، آیین دادرسی، پیشگیری از وقوع جرم، اصلاح امور مجرمین و مجموعه از مقالات تأثیرگذار حقوقی، بخشی دیگر از فعالیت‌های علمی زنده یاد شامل بود.

زنده یاد شاملو در مجمع تشخیص مصلحت نظام نیز نقش مؤثری داشت و به عنوان یک چهره مسلط به مباحث حقوقی، در بهبود و نظام مندی بهتر فضای حقوقی حاکم بر مباحث و جزئیات حقوقی مصوبات مجمع تشخیص مصلحت نظام آثار مثبتی داشت. شاملو علاوه بر این از حسن خلق و رفتار نیکو برخوردار بود و به همین دلیل، چهره‌ای شناخته شده و از سوی همکاران مورد تحسین بود.