مرکز اسناد آیت الله هاشمی رفسنجانی
  • یکشنبه ۲۷ خرداد ۱۳۶۹
مصاحبه مطبوعاتی آیت الله هاشمی رفسنجانی در پایان سفر به استان خراسان

   

خبرنگار : آقای رئیس جمهور در جریان سفرتان به چند شهر استان خراسان از نزدیک با مسائل و مشکلات بویژه مسایل اقتصادی آشنا شدید جمع‌بندی جناب‌عالی از این سفر، چیست و با توجه به تجربه استان از این استعدادها چگونه درچار چوب برنامه پنج ساله استفاده خواهد شده؟!

رئیس جمهور : بسم اللّه الرحمن الرحیم

این سفر برای من اهداف گوناگونی داشت. از جمله برای صفای روح خودم و استفاضه از انوار مقدس بارگاه حضرت ثامن الحج بود که  واقعآ نیازمند به تصفیه روحی و استمداد بودم و دیگری مطالعه وضع استان خراسان و مسائل استان بود البته استان خراسان، اهمیت زیادی در وضع کشور و انقلاب دارد حدود 20%، 19% درصد از خاک کشور است به خاطر حضور مرقد مطهر امام رضا و آستان قدس از لحاظ معنوی، پایگاه و محور انقلاب است. از لحاظ سیاسی هم به خاطر شرایطی که در کشور همسایه شمالی ما در پیش است و مجاورتی که با جمهوریهای اسلامی و اتحاد جماهیر شوروی دارد اخیرأ اهمیت فوق‌العاده‌ای پیدا کرده، اگر فرض بر این باشد که در آینده ارتباطات بیشتری]باآنها[ خواهیم داشت که قاعدتآ این طور است. از لحاظ منابع هم یکی از استانهایی است که حسابی می‌تواند انقلاب راپشتیبانی بکند. برداشت کلی من از اوضاع اینجا، این است که ما از استان خراسان برای تقویت انقلاب و شرایط کشور خیلی می‌توانیم استفاده بکنیم. اولا من مایل بودم به همه استان مسافرت بکنم ولی عملا دیدم نمی‌شود. من چهار روز و نیم ماندم، بخشی از استان را دیدم و بیش از این من نمی‌توانم از مرکز، غایب باشم. کار دارم، لذا بخش جنوب را که برای من به خاطر این که محرومیت بیشتری دارد اهمیت بیشتری هم دارد، گذاشتم برای سفر بعدی که بهانه‌ای هم برای زیارت مجدّد باشد. بادست پر برویم، شرایط‌مان بهتر بشود ]و[ وقتی که به جنوب می‌روم، بتوانم تصمیمات موثرتری هم بگیرم. البته قبلا یک سفری به جنوب رفته بودم. در مجموع، منابع استان از چند جهت اهمیت دارد. در جنوب از لحاظ معادن، در شمال، هم از لحاظ معادن و هم از لحاظ آب و خاک که الان برای کشور ما فوق العاده مهم است. آن مقداری که ما استان را دیدیم، به نظرم طراوت انقلاب و شادابی انقلابی، واقعآ در مردم در سطح بسیار بالایی است. یاد آور روزهای اوّل انقلاب و ورود حضرت امام به ایران بود. صحنه‌هایی که ما از همه مراکزی که رفتیم از خود مشهد تا نقاط مرزی، هر جا رفتیم، اینجوری بود. مردم انصافآ وفادار، صمیمی، خونگرم، در صحنه، آگاه، هوشیار و دوست داشتنی ] بودند [.مدیران استان را من لایق، مجرب و آماده کار دیدم، منتها متأسفانه بادست خالی که شرایط اقتصادی ما، ابراز لازم را در اختیار آنها نمی‌گذارد. و لذا همه توقعات مردم رانمی‌توانند انجام بدهند ولی واقعآ تلاش می‌کنند. از لحاظ امنیت بااین که منطقه مرزی است، انصافآ خیلی خوب مراعات شده ] و [ نیروهای انتظامی، حسابی بر اوضاع اشراف دارند و انسان، درست می‌بیند مردم با محیطی سالم و راحت و با خاطر آسوده دنبال کارهایشان هستند. نکته‌ای که برای من، یک مقداری اندوه‌بار است، این است که امکانات استان شاید مثل بقیه امکانات کشور به مقدار به خاطر نبودن وسایل عمران، اعتبارات، ماشین آلات و مصالح ساختمانی به اندازه کافی و این طور چیزهادارد هرز می‌رود، مثلا من یکی دو نمونه کلی که در همه جا شاید این طور باشد، اینجا هم از نزدیک دیدم و هم در گزارشها شنیدم که آب استان، قسمت عظیمی از آبهای سطحی کشور ما که در استان خراسان است، دارد هرز می‌رود ] و [ از کشور خارج می‌شود. در سال حدود  3 میلیارد متر مکعب، گویا که باید اینها مهار بشود. در هر نقطه‌ای رفتیم دیدیم که نقاط سدزدن  شناسایی شده و فاز اول در خیلی موارد انجام شده، مطالعات ] انجام [ شده، منتظر امکانات هستند که سدها را برقرار کنند و همه جا هم دیدیم ] که [ تشنه آب هستندو حق‌شان هم هست ] که [ تشنه آب باشند. حالا تأسف بار تر، این که این مقدار آبی هم که در اختیار هست باراندمان بدی به کار گرفته می‌شود. اینجا گفتند که راندمان استفاده از آب، حدود 30% است یعنی 70% آب به خاطر شیوه بد آبیاری موجود در ایران تلف عملا می‌شود مثلا هشت میلیارد متر آب از زمین، ما می‌کشیم در استان خراسان خب این آبها را از زمین بر می‌داریم و مصرف می‌کنیم، اما سی درصد آن عملا نتیجه بخش است در جاهایی به خاطر این‌که شیوه آبیاری غلط است، تبخیر می‌شود ] که [ زیادی مصرف می‌شود و راه حل هم آبیاری‌های ] به [ شیوه قطره‌ای یا بارانی ] و [  حالا آبیاری‌های تحت فشار ] است [ که چیزهای ارزانی است. من در سفر کرمان هم این حرف را زدم، اینجا باز، عقیده‌ام جدی‌تر شد، ] یعنی [ جدی بود ولی باز تأکید شد. خوشبختانه در خراسان استفاده از آبیاری بارانی ] را [ شروع کردند. البته سابقه داشته از نو دوباره تجدید کردند و دارند کار می‌کنند. ما در یکی از مراکز آبیاری بارانی رفتیم بازدید کردیم، مسئولان آنجا خیلی مسرور بودند از این‌که چنین کاری رامی‌توانند بکنند و از ما کمک می‌خواستند برای این‌که زودتر، این را اجرا کنند و در همه جا توسعه بدهند که خوشبختانه آقای نعمت‌زاده خبر دادند که کارخانه‌هایی که در کشور هست، می‌تواند وسایل آبیاری این‌گونه را بسازد. بعد از سفر ما به کرمان فعال شده و امیدواریم بتوانیم ابزار کاری اینها را فراهم کنیم. من حالا این مسیر حرکتم را برای مردم‌مان تعریف کنم، فکر می‌کنم علاقه‌مند باشند هم خراسانی‌ها و هم مردم که بدانند چه وضعی هست؛ در مشهد، که به خاطر انبوه حضور زوار نیازها فراوان است که می‌گفتند سالی 10 میلیون زائر این‌جا می‌آیند و 10 میلیون رقم بالایی است، باید شهر، خودش ] را [ برای پذیرایی از اینها آماده بکند. اینها آب، غذا، وسایل تردد ] و [ مسکن لازم دارند، که خب البته تا حدودی خوب است. انصافآ باید گفت حتی در دوران جنگ هم اینجا خوب بوده ولی قطعآ برای آینده که سفرها زیاد می‌شود، ما باید مشهد راتقویت کنیم مخصوصآ از لحاظ آب آشامیدنی که به ما از امکانات محدودی که فعلا داریم یک وعده‌هایی دادند. خارج از برنامه به درگز، یکی از شهرستاهای مرزی حساس‌مان رفتیم. آن جا می‌گفتید سه تا رودخانه عظیم دارند که عمده آبهای آنهادر خاک شوروی می‌ریزد و از دست ما میرود و علاوه بر رفتن با خودش خاکهای قیمتی کشور را هم می‌برد. این یکی از مصیبتهای دوم این استان ] است [ که هم خاکش فرار می‌کند ] و [ هم آبش. مرتعها را تخریب کردند، بد استفاده کردند، پوششهای گیاهی را از بین بردند. یک بارانی که میآید خاکها رامی‌شورد و می‌ریزد در رودخانهها، آن‌هم رودخانه‌هایی که خارج از مرز بیرون می‌رود که قطعآ باید برای این، یک کاری کرد. البته ما تصمیماتی در مورد توسعه آبخیز داری و سرعت در سد سازی گرفتیم که اگر آنها به موقع اجرا بشود، جلوی این خسارات را می‌گیرد. درگز جایی که مستعد هست، مردم با هوشی دارد، کمترین مردم بی‌سواد را در استان دارند ولی محرومند عمدتآبه خاطر اینکه راه ندارند. واقعآ امروز خیلی زشت است که در ] یک [ منطقه هفتاد، هشتاد هزار نفری با آن‌همه استعداد، راه آسفالته نداشته باشد و چند ماه از سال، اینها رابطه‌شان با مرکز استان قطع است. راه هم در دست ساختمان نیست، چون ماشین الات و امکانات کم است، پیشرفت خوبی ندارد که قرار شد یک مقدار این راه سازی راحمایت کنیم که زودتر انجام بشود. ] به [ قوچان، آن  شهر تاریخی عظیم رفتیم. مردم اصرار عجیبی برای زودتر بسته شدن سد تبارک داشتند، یک رودخانه‌ای که بارها طغیان کرده و این شهر را خراب کرده، یک بار حتّی به کلی شهر را نابود کرده که ده کیلومتر آن طرف تر رفتند شهر را ساختند، یک جای دیگری به نام قوچان کهنه و باز هم گاهی طغیان می‌کند و اگر این سد بسته بشود، تأثیر زیادی در زندگی مردم دارد. شهرک صنعتی ] و [ کارخانه‌های ساخته شده نزدیک به بهره‌برداری داشتند امابه خاطر مثلا یک چند تا ماشین، این سرمایه‌ها خوابیده. دوچرخه سازی می‌گفتند سیصد هزار دوچرخه دارد، می‌تواند بسازد، تحویل بدهد، نزدیک به اتمام هم هست، یک کمی ارز می‌خواستند. یا کاشی سازی به همین شکل که البته در حدی که بتوانیم، فعلا کمک می‌کنیم. شیروان رفتیم. یک شهر پرنشاط و فعال از لحاظ کشاورزی و دامداری، آنها هم مسئله سد و آب داشتند که  خشکسالی هم امسال داشتند، با این‌که اکثر نقاط، امسال وضع خوب بوده ولی آن‌جا خشکسالی بود. عشایر مشکل داشتند، مردم مشکل داشتند، سد باز و آنجا باید بسته بشود؛ باز همین سرنوشت سدهای دیگر کشور را دارد. آن‌جا بیمارستانی از مدتها پیش نیمه ساخته دارند، امکانات نبوده تبدیل بکنند که وزارت بهداشت باید سریعآ این خواست حق مردم را بدهد. عشایر آن‌جا را رفتیم دیدیم. عشایر نجیب، فعال، باهوش  و کاری خواسته‌های محدود عادلانه‌ای داشتند ] که [ گوشت‌شان‌به موقع خریده بشود ] و [ خسارت نبینند، بچه‌هاشان وسیله تحصیل داشته باشند، به مراتع‌شان‌بیشتر توجه بشود یا دامپزشک داشته باشند که این‌ها چیزهایی است که به طور طبیعی باید باشد، البته همه هست اما آن حد مطلوب نیست.

] به [  بجنورد رفتیم. من بجنورد را یک کلکسیون امکانات دیدم. واقعآ به اندازه یک کشور کوچک در بجنورد، همه چیز هست. استعداد کشاورزی فوق العاده بالایی ] وجود دارد [ بهترین پنبه کشور با بازده بسیار خوب آنجاست منابع معدنی خوبی دارد. آنجا بوکسیت که الان برای صنعت ما یک ماده حیاتی ] است، [ آنجا به اندازه کافی وجود دارد و می‌گفتند سیزده تامحل، سد کشیده شده که باید این منطقه را آباد بکند و این‌ها همه منتظر اعتبار و طرح و امکانات اجرایی دامداری هستند انگور دیم این منطقه که یک ثروت خیلی آسانی است، در همه شرایط اینها مقاوم است، نیاز به امکاناتی دارد، بانکها و اینها باید کمک بکنند که زارعین بتوانند توسعه بدهند و از این قبیل چیزها که خیلی فراوان اطراف شهر دیده شد.

] به [ یکی از بخشهای محروم آنجا رفتیم، در یک روستایی پیاده شدیم، مردم واقعآیک پارچه صفا، صمیمیت و عاشق امام، رهبری وانقلاب ] بودند [، کنار رود اترک در مرز با یکی از طوائف و عشایر اهل سنت مرز نشینان در جعگلان دیدار کردیم. آنجا علما، روحانیون، مردم و اینها جمع شدند. نیازهای آنها عمدتآ راه و چیزهایی از این قبیل ] بود [ که بتوانند محصولات‌شان را به موقع برسانند. امکانات را به آنجا حمل کنند که خوشبختانه جهاد حضورش در روستاها و نقاط دور، خیلی کار گشا بوده. مردم ما کمتر اینها را می‌دانند. آن‌جا یک جاده‌ای درست کردند، در طول دوران طاغوت و گذشته اینها همیشه محروم از راه بودند. جهاد یک جاده سراسر جلگه زده بود که واقعآ خیلی کار شده بود اما باز هم باید کمک بکنیم. مردم عمدتآ در خانه‌ها فرشبافی دارند. مواد کارشان کم است. جهاد تلاش زیادی کرد. آن‌جا یک نمایشگاه فرشی گذاشته بود، کیفیت فرش را بهتر کرده، امکانات می‌رساند، وام می رساند، اما نیازها خیلی بیشتر از امکانات ماست که خب خوشبختانه دنبال این استان، ما هم باید از مرکز به این‌ها کمک کنیم.

] به [ شهرستان اسفراین، رفتیم آنجایک جای دیدنی است. محصور کوههای سربه فلک کشیده از اطراف و منطقه بسیار پراستعداد ] است [ تنها جایی که محدودیت برداشت آب ندارند، این منطقه و منتظر باز اجرای سد هستند. سه تا سد در منطقه آنها می‌تواند زده بشود که یک دفعه بالا می‌برد. آنجا امکانات فراوانی هست که بهره‌گیری نشده بخاطر اینکه منزوی است. نه از شمال ] و [ نه از جنوب راه درستی ندارد. در حال احداث این راهها طول کشیده که قطعآ وقتی که این راه وصل بشود و از انزوا بیرون بیاد، اسفراین، یکی از قطبهای کشاورزی و از منابع خوب پشتیبانی مردم کشور ما خواهد بود. جالب است بدانید که آن‌جا مردم یک دانه سینما نداشتند. من آن‌جا فکر کردم که جوانهای ما، جوانهای کل کشور، این کمبودها را دارند. در یک شهر بزرگی که سینما نباشد، جوانها چه بکنند. ورزشگاه هم نداشتند ] و [ ورزشگاههای معمولی اطراف شهری می‌رفتند و با این‌که منطقه این‌قدر مستعد و مردم آماده کار و زحمت کش ] هستند [ ، چیزهای عجیب و غریبی ما آنجا دیدیم، مثلا مردم می‌گفتند شیرها راجمع می‌کنند امّا برای انتقال آن به مرکز خرید شیر چون ماشین سرخانه دار ندارند، شیرهایشان در راه فاسد می‌شود.

ابعاد نیازهای کشور را نشان می‌دهد ] و [ می‌فهمیم که ما چه کمبودهایی داریم. در دوران طولانی جنگ، خب نظام به اینجور کارهای جرئی نرسیده بود. حالا که می‌خواهیم برسیم، می‌بینیم از سینما گرفته ] تا [ مدرسه، ورزشگاه، ماشین حمل و نقل، لودر، بولدوزر، وسایل شهرداریها همه اینها را باید ما رفته رفته تأمین بکنیم البته مردم واقعآ بدون همه اینها خودشان با دست و با تلاش خودشان، شهرها را سر حال نگه داشتند، مزارع‌شان را آباد نگه داشتند، خودشان اداره می‌کنند ولی این زمان، زمانی نیست که دیگرما توقع ] داشته باشیم [ مردم بدون این ابزار بتوانند کشور را آباد بکنند.

از آنجا ] به [  دشت جنوب رفتیم یک دنیایی از استعداد که آن‌جا یک کشت و صنعت بسیار مجهزی است. کارخانه قند و چیزهای دیگر، آبیاری بارانی را آنجا دیدیم که قرار شد ما امکانات به آنها بدهیم، ] تا [ کارخانه‌شان را توسعه بدهند و مسئله‌ای که آنجا مطرح بود، این بود که تلاش بشود که کشاورزها سعی کنند با هم هماهنگ کنند، کشتزارهای وسیعی برایشان امروز ] در نظر گرفته شده [، با ابزار مکانیزاسیون باید کشاورزی کرد، با مزارع کوچک و محدود نمی‌شود برداشت حسابی کرد. باید سیاست مشترک کردن زمینهای کوچک ] را [ به خاطر این‌که از امکانات ماشینی استفاده بکنیم در همه کشور اجرا بشود، خلاصه خیلی تأکید داشتند. نمایشگاهی آنجا وزارت کشاورزی داشتند که خیلی برای من جالب بود. مال استان بود. خدمات ] زیادی [ که اینها میکنند، برای کشاورزان بذر و کود و سم و سوخت و ماشین آلات و قطعات و راهنمایی، و دامپزشکی ] تهیه می‌کنند [  و خیلی هم زحمت می‌کشند و انصافآ حفظ کردند، مخصوصآ قرنطینه منطقه افغانستان، کار بزرگی است که اینها دارند میکنند و کشاورزی ما را از آفات حفظ می‌کنند ولی کمبود هم خیلی هست. شبیه این را جهاد در منطقه شیروان داشت یک مرکز تحقیقاتی بسیار جالبی بود. بچه‌های جهاد آن‌جا دست آوردهای خیلی خوبی داشتند که خب این تحقیقات برای ما از نیازهای بسیار ضروری ] است [، یعنی واقعآ خیلی عقبیم. بهرحال من از دانشگاه‌هایمان، محقق‌هایمان انتظار دارم واقعآ روی تحقیقات کار بکنند. امروز هر قدم تحقیقی که ما برداریم، بذر را اصلاح بکنیم، شیوه کشاورزی را، هر کاری را بکنیم، این‌ها بازده دارد. مانباید خودمان ] را [ قانع بکنیم در سطح معلومات دوران گذشته، زندگی مردم را اداره بکنیم. نمی‌شود امروز این همه جمعیت را با این شیوه‌های ساده و سطحی اداره کرد. در مرکز تحقیقات جهاد که بین شیروان و بجنورد، یک منطقه خیلی خوبی برقرار کرده بودند. بچه‌ها آن‌جا راههای خوبی انتخاب کرده بودند و ثمراتی آورده بودند البته خب این همه اوّل کار یک نقطه‌ای را آن‌جا گفتند که برای من جالب بود. باید حالا بعدآ روی آن کار بکنیم، آنها می‌گفتند با ساختن مراکز هواشناسی واندازه‌گیری بارانها و نزولات بدست آوردند که نمی‌شود به آمارهای نزولات آسمانی که الان ما داریم، خیلی اعتماد کرد و نتایج جدیدی به دست آوردند که اگر این باشد، قطعآ ما باید روی این مسئله  سرمایه گذاری بیشتری بکنیم‌که آمار صحیح و دقیقتری را بدست بیاوریم البته قرار شد یک گزارش کتبی بدهند که ما براساس آن عمل بکنیم.

در سبزوار ما خیلی جیزهای جالبی از لحاظ روحیات مردم وامکانات آن منطقه کویری ولی پرتحرک و پرتلاش دیدیم. نیازهای شهر، بطور جدی قابل توجه بود مخصوصآ آب آشامیدنی که در مناطق کویری، بیش از جاهای دیگر نقش حیاتی دارد که قرار شد ما کمکی بکنیم که طرح آبرسانیشان را زودتر انجام بدهند. لوله کم دارند، مثلا چاه هست، آب هست، منبع را ساختند، همه چیز آماده است، یک مقدار لوله که متکی به ارز کم دارند، طرح به این بزرگی با آن تشنگی مردم مانده که خب باید با یک تدبیری این‌گونه چیزهای ضروری تر راما جلو بیندازیم، البته ما عمومآ در سطح برنامه می‌توانیم عمل بکنیم، خارج از برنامه، تحرک محدودی رامی‌توانیم انجام بدهیم، لذا همه توقعات منطقه را نمی‌توانیم انجام بدهیم یا مثلا یک کارخانه شیرآلاتی آنجا ساخته بودند، می‌گفتند که ارزش افزوده این کارخانه ارزی یک بر هفت است. ما این کارخانه راکار بیندازیم، چیزی که الان هفت دلاری می‌خریم، یک دلار آنجا برای‌مان تمام می‌شود و یک  کمی ارز که باید حل کنیم که ما قول بدهیم کمک‌شان بکنیم که راه بیندازند. آن‌جا یک روستایی رفتیم که من نگویم آن چیزها که در روستا دیدم به ما گفتند یک روستایی اینجا هست که در کل استان، سطح بالا ترین شهید را نسبت به خانواده‌های آن‌جا دارد. ما علاقه‌مند شدیم که زیارت این مردم برویم به زحمت هم پیدا کردیم و هلکوپترها مدتی گشتند در کوهها و در بیابان تا آنجا نشستیم. آن‌جا 220 خانوار هست و گفتند چهل و چند نفر شهید دارد که سر قبرها و مزار آنها رفتیم و چند نفر مفقود و چند اسیر و 25 نفر جانباز این‌ها تعریف می‌کردند وقتی که در طول دوران جنگ، عملیاتی می‌شد، کل روستا از مرد خالی می‌شد و وقتی که هر عملیاتی تمام می‌شد، اینجا تشییع جنازه شهید داشتند. خب البته اینگونه روستاها در کشور ماخیلی فراوانند ] و [ کم هم نیستند، اما این واقعآ افتخار بزرگی است ] و [ برای این منطقه خوب ما ماندنی است وظیفه خودمان دانستیم که آثاری آنجا باشد برای قدرانی از همه شهدا بهعنوان سمبل قدردانی از شهدا یک آثار درستی بشود. مردم خیلی با صفا، کم توقع، قانع، تشنه و کم آب ] هستند [. یک وضع خاصی آنجا بود، چون منطقه از لحاظ حفر چاهممنوع است. نیشابور آمدیم. من در مسیر از سبزوار تا نیشابور واقعآ چیز عجیبی در گزارشها دیدم این‌ها همه را خوانده بودم اما دیدن آن جالب بود پنجاه شصت کیلومتر شاید هم بیشتر در یک جلگه‌ای حرکت کردیم. تمام اطراف، صاف، مستعد و زیرکشت ] بود [ همان‌جایی است که می‌گویند قبلا در زمان قدیم ده هزار قنات رو به قبله داشتیم. نیشابور در آن‌جا در همان فضا یادم آمد. واقعآ هیچ نباید استعباد بکنیم که در زمانی که حضرت امام رضا به این‌جا رسیدند برای استقبال ایشان دوازده هزار یا بیست و چهار هزار حدودآ قلمدان مرصع بود که حرفهای حضرت امام رضا رامی‌نوشتند. قاعدتآ این طو منطقه‌ای، این روزها با وضع طبیعی که داشته، باید آباد، مرفه و زیبا  باشد. خب همان جا هم الان نیاز به سد دارند. سدشان هم آماده اجراست که در برنامه پنج ساله، سدهایی که من گفتم، همهشان در برنامه پنج ساله هست. شهر نیشابور. یک مرکز مستعد ] است [.

همه اینها تقاضای دانشگاه داشتند، خوشبختانه دانشگاه آزاد اسلامی، آن‌جا واحدی دارد. به هرحال حضور دانشگاهی‌ها و دانشجوها مایه رشد مردم و خود منطقه است. ولی خب کافی نیست، این‌ها ورزشگاه درستی نداشتند، مسایل فرهنگی نداشتند، برای جوانهای آن‌جا ما برای ورزشگاه‌شان قولهایی دادیم و برای تأسیس دانشگاه هم کمک می‌کنیم. نیشابور، شهر با نشاط، پرامکانات، مستعد، منتظر ابزار و اعتباری ] است. [ در مشهد ازیک جایی که وزارت مسکن و شهرسازی، طرح توسعه خانه سازی را دارد اجرا می‌کند. در قاسم آباد، باز یک طرحی به عنوان نمونه‌ای ازکارهای وزارت مسکن که در سراسر کشور در حدود دویست مورد یا بیشتر در جریان اجرا است، برای من جالب بود اگر این سیاست درکل کشور به سرعت عمل بشود، غیر از دوسه شهر بزرگ کشور، بقیه جاها زمین، مسأله مسکن را حل می‌کند. از لحاظ زمین، چون این‌ها آن‌جا به سرعت، زمین را به قیمت مناسب آماده می‌کنند در اختیار متقاضی می‌گذارند و همه چیز برای ساخت آماده می‌شود، البته به شرطی که ما مصالح ساختمانی را بتوانیم حل بکنیم. من گمان می‌کنم برای حل مسکن، فوریترین کار، الان تأمین مصالح ساختمانی است که اینکار در برنامه دولت هست و با آن تلاشی که وزرات مسکن می‌کند، ما می‌توانیم یک قدم موثری در وضع مسکن برداریم. درخود مشهد مقدس در مراحل ساختمان فلکه اطراف مشهد و گذرگاه زیرزمینی بازدید کردیم که طرح اعجاب انگیز عظیمی است. الان نمی‌شود چیزی فهمید وقتی که این طرح تمام شد، باید بفهمیم که چه کار بزرگی دارد زیرزمین آنجا انجام می‌شود. من باید صمیمانه از مهندسان آنجا تشکر بکنم که این طرح رابه این خوبی دارند اجرا می‌کنند و مخصوصآ از برادر عزیز و بزرگوارمان جناب آقای طبسی که وسایل این کار بزرگ رافراهم کردند و این شهامت را به خرج دادند که به این کار بزرگ دست زدند در شرایطی که واقعآ تأمین مصالح و اینها مشکل بوده ولی کار خوب دارد پیش می‌رود.

به حمدلله در آن‌جا زیارت علما را داشتیم با طلاب ] و [ ائمه جمعه ] و [ جماعات با خانواده‌های معظم شهدا بادانشجویان و دانشگاهیها مذاکره کردیم، صحبت کردیم، من به طور جدی از دانشگاهیها خواستم که آن رسالت اصلی خودشان راکه تأمین استقلال کشور از طریق تحصیل علم، تکنیک و فن است، انجام بدهند. واقعآ ] در [ همه این منطقه اسلامی ما، این کشور زرخیز است، منابع ما آماده اثرات کارهای علمی دانشگاهها هستند. ما از دنیا در این تکنولوژیهای که الان باید زمین و معابر را )ــــ( دانشگاههای ما باید خیلی سریع کار بکنند. من به آنها گفتم البته دانشگاهها انصافآ بعد از انقلاب خیلی زحمت کشیدند و پیشرفتهای خوبی هم شده. ما اگر این گامهایی که این ده دوازده سال در جهت استقلال علمی و فنی برداشته‌ایم با آهنگ سریعتری ده سال آینده ادامه بدهیم، می‌توانیم امیدوار باشیم که ده سال آینده، کشورمان را از این جهات خودکفا بکنیم. ان شاء اللّه در مجموع این‌که به مردم، نیروهای انتظامی و مسئولان زحمت دادیم ثمرات این مسافرت ما بتواند برای کل انقلاب و جامعه‌مان مفید باشد.

خبرنگار : بسم الله الرحمن الرحیم حناب آقای هاشمی جنابعالی در طی سخنرانیهایتان در رابطه با گسترش ارتباطات با کشور شوروی و جمهوریهای مسلماننشین آن مطالبی فرمودید. این ارتباط از چه زمانی بنا است برقرار شود؟ و در چه زمینه‌های خواهد بود و چه تحولات و تحرکاتی در شهرهای مرزی استان خراسان برای پذیرش اینگونه ارتباطات برنامه ریزی خواهد شد؟

رئیس جمهور : این یک کار دو طرفه‌ای است. از یک طرف که ما هستیم ] و [ از هر جهت آمادگی هست. قرار داد را هم ما امضاء کردیم، چند مورد هم در طول‌مرزمان تعیین کردیم که آنجا نقاط مبادله کالاها و مراوده انسان ها خواهد بود. در استان خراسان هم چند نقطه تعیین شده. ما واقعآ علاقه مندیم که با برادران و خواهران مسلمانمان در آن طرف مرز رابطه داشته باشیم، آنها هم علاقه مندند. دولت شوروی هم تا بهحال واقعآ همکاری کرده و حسن‌نیت نشان داده و در این کار ما مجموعه‌ای از توافقات داریم که این‌هم جزء توافقاتمان است. فعلا از پیشرفت آن راضی هستیم، البته سریعتر انجام بشود، بهتر است و من فکر می‌کنم خراسان باید خودش ] را [ آماده بکند برای جوابگویی فرهنگی این نیروهای جدیدی که به ما وصل می‌شوند.

خبرنگار  : سئوال دوم در مورد اشاره‌ای بود که به طرح اطراف حرم مطهر امام رضا (ع) فرمودید. این طرح از نظر جایگاه ملی و جایگاه کشوری با توجه به این که به استان خراسان تنها مربوط نمی‌شود. توضیح بیشتری در مورد جایگاه ملی ط 4رح واینکه دولت جه مساعدت بیشتری در جهت تسریع امر و کمک برای انجام ] این [ طرح عظیم دارد؟

رئیس جمهور : البته همان طور که گفتید، از این طرح، همه کشور استفاده می‌کنند. آن رقم ده میلیون زواری که ماگفتیم، یعنی  5 1، خیلی کمتر از  5 1 کشور ما اینجا می‌آیند اضافه‌ای که آن قطعآ در آینده هم اضافه می‌شود. بنابراین واقعآ طرح ملی است ] و [ مخصوص مشهد نیست، مخصوص آستانه تنها هم نیست. دولت کاری که اینجا باید بکند، باید مصالح باید به آنجا برساند. از ما پول ] و [ نیرو نمی‌خواهند مصالح هم می‌خرند البته ما در زمان جنگ هم سعی می‌کردیم درحد مقدور بدهیم ولی فکر می‌کنم از این به بعد باید یک قدری دست بازتر برخور بکنیم.

خبرنگار  :آخرین سئوالم ] که [ مانده در رابطه با استان نیست در رابطه باکل کشور هست اینکه یکی از مهمترین معیارهای موفقیت برنامه پنج ساله، هماهنگی بین مدیریت ساختار دستگاههای اجرایی با برنامه است در این زمینه اصولا چه طرح جدی در دولت مطرح است و آیا اصولا مکانیزمی برای ارزیابی عملکرد مدیران در مقاطع مختلف برای اجرای طرحهایی که به ایشان مربوط می‌شود وجود دارد؟

رئیس جمهور : بله. ما یکی از کارهای مهممان در جلسات دولت، همین نظارت براجرای برنامه است و از چند جهت واقعآ مثلا چند جلسه نشستیم، نیازهای اجرای برنامه ] و [ خواص فیزیکی اجرای برنامه را بررسی می‌کنیم، مثلا مصالح ساختمانی را بررسی کردیم، دیدیم ما 6 میلیون تن آهن آلات برای اجرای برنامه برای امسال یا یک رقم فوق العاده بالایی ماشین آلات لازم داریم. چقدر، اینها را بررسی کردیم امکاناتمان ] را [ دیدیم، اینها را برای دستگاههاتقسیم کردیم به تناسب زمان نیروها رابه اینها برسانیم، در نظر گرفتیم و قرار شد نظارت کامل بشود. مقاطع معینی هر کس باید از اقداماتی که در اجرای برنامه کرده، گزارش بدهد. یک گروه بررسی خواهند کرد، هر جا عقب باشد، می‌رسانیم البته سازمان برنامه اصلا خود به خود مسئول این کارها را باید تنها زیر نظر داشته باشد ] و [ در هر مرحله به رئیس جمهور گزارش بدهد. این کار الان دارد انجام می‌شود. معمولا طرحهای مهم در مقاطع شخصی مسائلش به من گفته میشود منهم در هیأت دولت اگر لازم باشد، مطرح می‌کنم. دولت کاملا دنبال می‌کند که برنامه اجرا بشود محدودیتهای ما همین امکانات اجرایی است که باید تهیه بشود.

خبرنگار :  جناب آقای رئیس جمهور با تشکر بفرمایید که جایگاه خریدهای نظامی در (ـــ) بودجه کل کشور (ـــ)

رئیس جمهور : در مورد خرید های نظامی ما یک اعتبار ده میلیارد دلاری در برنامه پنج ساله‌مان حدود ده میلیارد گذاشتیم که نیازهامان را از خارج باید تأمین بکنیم ولی کار عمده رادر داخل باید انجام بدهیم. ما در دوران  جنگ موفق شدیم که بنیه نیرومندی برای صنایع نظامی مان بسازیم فکر می‌کنم در جهان سوم قویترین صنایع نظامی و جامعترین از همه ابعاد الان در ایران باشد که البته ما بنا نداریم فعلا این آمار وارقام این صنایعمان را بگوییم ولی در همه زمینه‌هایی که فکر می‌کنیم مورد نیاز است، ما الان صنعت موفق داریم یا صنعت در دست اجرا داریم. کار اصلی را صنایع می‌کنند، کار خرید را در حد اینده میلیارد را البته نیازهای نظامی خیلی هم ضرورت ندارد ] که [ در برنامه همه چیز آن پیش بینی باشد. اینها کار فوق العاده‌ای است برای مقاطعی که لازم باشد ما از مقام رهبری که خودشان هم فرمانده کل قوا هستند ی 6ا مجموعه تشخیص مصلحت باید استفاده کنیم. اینها سری است ] و [ ما نمی‌توانیم در مجلس در جلسه علنی از تربیون آزاد، آنجا بگوییم که چه می‌خواهیم بخریم، چه مقدار می‌خواهیم بخریم. آن قدری که رسماآ گذاشتیم، همانی است که دربرنامه هست و هر مقدار هم نیاز داشته باشیم، ما اولویت آن را داریم.

خبرنگار : می‌بخشید آقای رئیس جمهور در مورد وضعیت نقدینگی کشور برای برخورد (ــ) با ترفندهای استکباری (ـــ)

رئیس جمهور : نقدینگی ریالی ما فوق العاده خوب است هیچ وقت از زمان پیروزی انقلاب تا امروز، وضع خزانه و موجودی بانکهای ما مثل حال نبوده آن هم دو عامل اساسی دارد یکی اینکه اعتماد مردم یک مقدار جلب شده، مردم پولهاشان را به بانکها برگرداندند، این رقم جالبی است. دوم، این که ما با فروش ارز و بیشتر از نرخ رسمی، پول زیادی جمع کردیم. من در اعتبارات ریالی اصلا مشکل پرداخت ندارم، منتها آنی که مصوب ما می‌توانیم بپردازیم که مجلس تصویب کرده اگر نیاز باشد که جای اعتبار ریالی بپردازیم و تصمیم قانونی بگیریم، دولت آماده پرداخت است. در ارز، ما محدودیت داریم البته وضع ارزیمان از سالهای قبل، خیلی بهتر است ولی بازهم محدودیت داریم  چون برنامه تقریبآ چیزی دو برابر سال گذشته از ما مطالعه می‌کند ولی محدودیتی که فلجمان بکند، نیست. دستمان هم به اندازه کافی باز نیست. باید با احتیاط عمل بکنیم چون نمی‌خواهیم گرفتار دین و قرص و اینها باشیم. حتی الامکان مگر طرحهایی که قرار داد ببندیم خود آنها بیایند اجرا بکنند و بعدآ از محصول آن ببرند و الا خودمان مستقیمآ نمی‌خواهیم مقروض بشود.

خبرنگار : جناب آقای رئیس جمهور، در تمام صحبت‌هایتان خطاب به مردم و دانشگاهیان و اساتید و مدرسین حوضه علمیه بر همکاری مربوط با مسئولین تأکید فرمودند واینکه خود اینها باید مقدار زیادی از کارها را انجام بدهند. اول ارزیابی از (ـــ) در حال حاضر این همکاری و انجام این کارها از طرف مردم چیست ؟ و ضمنآ در استان خراسان مشکل عمده‌ای که ما داریم، مشکلات مواد مخدر ] است [ که تأثیر بسیار (ـــ) بر زندگی مردم گذاشته، در این مورد بفرمایید درمان کار چیست؟

رئیس جمهور  : اولا از لحاظ همکاری مردم واقعآ مردم آماده همکاری هستند، مخصوصآ دراین مواقع اعتمادشان هم بیشتر جلب  شده و فکر می‌کنم می‌توانند سرمایه گذاری کنند. ما باید راههای همکاری مردم را هموار بکنیم. گفتم یکی از چیزهایی که که ما باید به مردم بدهیم، مصالح ساختمانی و ماشین آلات است که مردم اگر این چیزها را نداشته باشند، خب نمی‌توانند سرمایه‌گذاری بکنند. یک چیزی می‌خواهند بسازند که مدتها طول می‌کشد. در بازار آزاد جنس گیرشان نمی‌آید. خب مشکل کارکردن دیگر، ما سیاست ما این است که امکانات اینها را فراهم بکنیم. بخش کشاورزی، میدان وسیعی است. مردم باید در اینها وارد بشوند ] و [ سرمایه گذاری بکنند. ما هم باید به آنها میدان بدهیم که بیایند، البته سالم. ما دیگر دورانی نیست که خیال کنیم که به قصد زراندوزی و مکیدن خون مردم وارد میدان شویم. من واقعآ به قصد خدمت میآیم و شور عادلانه هم داشته باشند، ما هم تنگ نظری نکنیم. آنها سودشان ] را [ ببرند، سازنده هم باشند و دولت هم حمایتشان کند مردم ظلم هم نشود. درمورد مواد مخدر، الان جدی دارد پیگیری می‌شود. ستاد مبارزه با مواد مخدر، فعال است و روز به روز هم عرصه را بر قاچاقچی‌ها داریم تنگ می‌کنیم. اینهم یک جریان داخلی نیست، جریان بین المللی است. اینها حمایت می‌شوند و نفس کشهایی در خارج از کشور دارند که ما رفته رفته باید در خارج هم عرصه را بر آنها تنگ بکنیم. من تا بهحال از پیشرفت کار راضی هستم.

خبرنگار : (ـــ) و درحال حاضر روند مذاکرات صلح چگونه است؟

رئیس جمهور : ببینید محور کار ما قطعنامه است قطعنامه محور خوبی است برای حل و فصل مسائل نزاع هاو دبیر کل مسئول این کار است. ما نمی‌خواهیم با طرح مذاکره مستقیم، قطعنامه یا دبیر کل تضعیف بشود یا آن روند متوقف بشود و صلح بشود. مذاکرات مستقیم اگر آن کار را تسریع و تقویت بکند، می‌تواند مفید باشد. اگر باعث تضعیف آن بشود، ممکن است  ضرر اساسی برای صلح داشته باشد، لذا ما از دبیر کل خواستیم که کارشان رابه سرعت و به خوبی ادامه بدهند. آن مسیر قبلی فراموش نشود که آن پیشنهاد از طرف دولت عراق برای مذاکره مستقیم با ما بود. ما این راه را هم نرفتیم منتها ما یک شرط اساسی داریم ] و [ در نامه‌هامان ] هم [ همین را نوشتیم. نوشتیم موقعی این ملاقات انجام بشود که همه مقدمات به گونه‌ای فراهم شده باشد که در آن تصمیم نهایی گرفته بشود. اگر آنها باشند سران کشور ملاقات کنند و آنجا هم مشاجره و مذاکره نا موفق باشد، بعد از آن خطر ورود جنگ هست چون دیگر بعد از آن، هیچ‌چیز نیست که بتواند مسائل را حل بکند لذا ما چنین ریسکی نخواهیم کردکه به طور مشکوک مذاکره بکنیم وقتی که زمینه را مهیا کردیم، این صلح ارزشش برای ما آنقدر هست که مذاکره بکنیم و می‌کنیم. همین حالا هم نمایندگانی از طرف ما و عراق مشغول مذاکره هستند که زمینه‌را مهیا بکنند.

خبرنگار  : (ــ)ممکن است بفرمایید که اصولا اینگونه برخورد چه تأثیری در روند حرکت دولت و ادامه برنامه پنج ساله دارد و آیا شما؟

رئیس جمهور : نه من نمی‌گویم که شعار ندهند، به هر حال شعار، یک چیزی است که در هر حرکت انقلابی باید باشد. اصلا شعار، احساسات تبریک ] و [ تعریف اینها به مردم حال می‌دهد بدون شعار نمی‌شود مبارزه کرد و ما هم در حال مبارزه هستیم، قطعآ باید در روحیه شعاری و انقلابی محفوظ باشد من ] با [ دانشگاهیها که حرف می‌زنم حرفم این است که دانشگاه علاوه بر شعاری که میدهد و با مردم شریک میشود در شعار دادن وظیفه اساسی آن، این نیست. وظیفه اساسی دانشگاه، تحصیل علم و سازندگی کشور است. مشکل اصلی کشور ما هم الان اینها است. من خیال می‌کنم بخش علمی و تکنیکی کشور از بقیه بخشها الان عقب است. مردم کارشان را خوب انجام می‌دهند. حزب الهی‌ها خوب می‌روند، می‌جنگند، دفاع می‌کنند، نیروهای مسلح کارهاشان ] را [ انجام می‌دهند. کشاورزها واقعآ به زحمت کار خودشان انجام می‌دهند، اداره‌ای‌ها تا حدود زیادی کارشان ] را [ انجام می‌دهند. کمبود ما، تکنیکهای مورد لزوم کشور برای سد سازیی‌های سطح بالا، مهار آبها، ساختن نیروگاههای عظیم، استفاده از دریا، ] و [ استفاده از الکترونیک است که بخش مهم مورد غفلت کشور ماست. در صنعت خیال می‌کنم امروز هر کشوری ] که [ الکترونیک نداشته باشد، در سطح خوب نمی‌تواند مدعی باشد که صنعت دارد. تکنیک دنیا امروز ] در [ بخش اکترونیک پیشتاز ] است [، پیشرفت آن د رکشور ما کم است. من به دانشگاهیها گفتم که شما رسالت اصلی‌تان را فراموش نکنید که همه آن وقت، صرف ] چیزهای دیگری نشود [. کار اصلی را باید شما انجام بدهید. در شعار هم همه‌مان باهم مشترکیم ] و [ با هم شعار می‌دهیم.

خبرنگار : (ـــ)

رئیس جمهور : ببینید ما برای این مسئله، راههای مشخصی گفتیم و اعلام کردیم. وضعمان هم روشن است ما سوبسیدها را حفظ کردیم به خاطر اینکه مردم نیازهای ضروریشان را با همان قیمتهای قبلی حمایتی بگیرند. کالای اساسی نوعآ به وضع گذشته خواهد بود لذا از این جهت نگرانی نداریم. برای کاهش تورم، ما دو تا عامل اساسی ] و [ اهرم مهم داریم، یکی اینکه نقدینگیها را جمع کنیم که واقعآ عامل جدی در تورم است. یکی هم ] اینکه [ کالا تولید کنیم ] و [ به مردم بدهیم. خب راه تولید ما را که همه میدانید به کارفرما و کارخانه‌ها و مراکز کشاورزی اولویت دادند و همه نیازهایشان را دادند تا آن حدّی که مقدور بوده، یعنی هر چقدر ارز، آنها خواستند، من به آنها دادم. ارز یا دولتی آنها می‌گیرند کالای دولتی با قیمت سوبسیددار می‌فروشند، یا صادراتی یا رقابتی که آزاد قیمتش نتیجه هم این شده که مقدار زیادی پول بیش از دویست میلیارد تومان تا حالا جمع کردیم و مقدار زیادی هم کالا دارد روانه بازار می‌شود که البته حالا اول کار است. در بسیاری از موارد، نرخ بازار آزاد شکسته البته به نرخ دولتی قدیم در کالاهای آزاد، ما فکر نمی‌کنیم برگردیم باید نرخ عادلانه‌ای باشد که برای تولید گر به صورت عادی سود بکند بنابراین شما خبرنگارها بروید در بازار ببینید مثلا کیف پلاستیک کیف ملامین، کیف فلزات و بسیاری ارزاق مهم مثل روغن نباتی، رب گوجه فرنگی ] و [ بسیاری از کالاهای خانوادگی که مصرف روزانه مردم هست ] و [ شویندها، قیمت بسیاری از آنها در بازار آزاد پایین آمده البته ] تا [ پایین به قیمت دولتی برسد، یعنی اتفاق نمی‌افتد تا مراحل بعدی که ما بتوانیم یک هماهنگی کاملی را بدهیم، این، زمان لازم دارد هر مقدار تولیدات ما به بازار بیشتر برسد، طبعآ فشار از روی کالاها برداشته می‌شود. خب به حمدلله ما در این سفر به تمام اهدافمان رسیدیم و مخصوصآ آخرین قطعه سفر که ] به [ همت جناب آقای طبسی، افتخار غبار روبی زمین مقدس را به ما احاله کردند، این بسیار برای من سازنده بود من، آنجا دعا کردم همان طور که ما توفیق پیدا کردیم غبارها را پاک بکنیم، امام رضا به ما کمک بکند که ما غبارهای روحی‌مان را صاف بکنیم، این غبارهایی که بر روی احکام نورانی اسلام نشسته و اندوهی که در خاطر مسلمانان مخلص هست، آنها را پاک بکنیم و جلا بدهیم. ان شاء اللّه.