مقدمه :
آنچه را که قصد برآن شده است تا در پی جملاتی چند، تقدیم گردد، شرح دیدار مفصل نویسنده است با حضرت آیةالله هاشمیرفسنجانی ریاست محترم مجمع تشخیص مصلحت نظام، که در تاریخ 03/10/1387، انجام گرفته است، ولیکن قبل از ذکر عرایض زادسرجیرفتی و مضامین نزدیک به اصل فرمایشات صریح حضرت آیةالله هاشمیرفسنجانی، نکاتی چند را که ضروری میداند، یادآور میگردد.
الف – حضرت امام خمینی نورالله مرقدهالشریف، راجع به رئیس محترم مجلس خبرگان رهبری فرمودهاند : «بدخواهان بدانند که هاشمی زنده است»، چونکه نهضت زنده است. مقام منیع ولایت و رهبر معظم انقلاب اسلامی حضرت آیةالله معظم خامنهای کبیر مدظله، در بارهی حضرت ایشان فرمودند: «هیچکس برای من هاشمیرفسنجانی نمیشود» و بعد از انتخابات نهم فرمودند: «جناب حجتالاسلام و المسلمین آقای هاشمیرفسنجانی که خود از ذخائر انقلاب و از چهرههای برجستهی نظام جمهوری اسلامی ایرانند»، «امیدوارم این برادر عزیز و همسنگر دیرین، مانند همیشه در عرصههای مهمِ نظام اسلامی نقشآفرین باشند . . . ، سیدعلی خامنهای 4/ تیر/1384» ،
ب - آیةالله هاشمی رفسنجانی هم خاطرنشان کرده است که : «زیر این آسمان آبی به هیچ کس به اندازه ایشان (حضرت آیتالله خامنهای) اعتماد ندارم. من گفتهام حاضرم کاغذهای سفیدی را امضا کنم و به ایشان بدهم تا رهبری هر چه خواستند در این کاغذها بنویسند و اگر خواستند منتشر کنند یا اینکه نزد خود نگه دارند. این نشان دهنده عمق علاقه و روابط شخصی ماست.»
ج - این نوشتاری است که پس از جدال درونی بسیار، به تسبیح کلمات در آمد، و به قصد قربت که انشاءالله که یک تکلیف سیاسی الهی انجام میگیرد، در الفاظ گنجانیده و به این اوراق سپرده شد، و هرگز از عواقب احتمالاً پرهزینهی آن اندیشه نگردید، زیرا آنچه مهم است و دستور دین مبین اسلام میباشد، گفتن حق است، اگرچه به زیان آدمی تمام شود.
د – بر اهل سیاست و فرهنگ پوشیده نیست که نگارنده نیز در پرداخت هزینههای سنگین به سبب اتخاذ مواضع شفاف، بیانات صریح، گفتن حقایق و حمایت از هر آن کس را که در مدیریتها و انتخاباتها، اصلح تشخیص داده است، نصیب وافر برده است که به نمونههایی از آنها در بخش پایانی این نوشته، اشاره میگردد و عرضه میدارد که انعکاس دیرهنگام این گفتگوی بدون ابهام و با صراحت، شخصی است و نه سیاسی.
و اما پیرامون ملاقات حضوری این طلبهی بسیجی با ریاست محترم مجمع تشخیص مصلحت نظام حضرت آیةالله هاشمیرفسنجانی، به استحضار میرساند:
روز دوازدهم آذزماه 1387 بود که به بهانهی دعوت به همایش سیسال قانونگذاری در جمهوری اسلامی ایران، راهی خانهی ملت شدیم و حقیقتاً از بیانات حضرت آیهالله اکبر هاشمیرفسنجانی ریاست محترم مجمع تشخیص مصلحت نظام، و حضرت حجتالاسلام والمسلمین ناطقنوری ریاست محترم بازرسی ویژهی دفتر مقام معظم رهبری، استفاده بردیم.
بعد از اتمام جلسه ضمن احوالپرسی با هاشمیرفسنجانی، خدمت حضرت ایشان دوکلمه تقدیم گردید که اگر اجازه بدهند حضوری مطالبی را به صورت صریح و بدون تعارف، در محضرشان مطرح کرده و پاسخهای روشن و بیپردهی جناب ایشان را، جویا شویم.
در تاریخ دوم دیماه یکهزاروسیصدوهشتادوهفت، از دفتر ریاست محترم مجمع تشخیص مصلحت نظام ، تلفنی خبر دادند که فردا 1387/10/03، ساعت 11:00 صبح، وقت ملاقات شما با حضرت حاجآقا تنظیم شده است، مطابق زمان تعین شده، توفیق زیارت ریاست محترم مجلس خبرگان رهبری، رفیق گردید و بدون وقفه پرسشها و مطالب نویسنده آغاز شد که تا نزدیکی اذان ظهر به طول انجامید، و آنگاه رئیس دولت مشهور به سازندگی، هرآنچه را که لازم دیدند پاسخ دادند که در مرتبهی نخست، فهرست پارهای از آن پرسشها را ذکر کرده است و سپس پاسخهای حضرت ایشان را، تقدیم میدارد.
زادسرجیرفتی خطاب به آیةاللههاشمیرفسنجانی :
1- روابط حضرتعالی، با رهبر معظم انقلاب اسلامی حضرت آیةالله خامنهای مدظله، چگونه روابطی است؟، آیا عاطفی و عرفانی است و یا سیاسی و یا کاری است؟.
2- اختلافات فیمابین شما و «آقا» چگونه به وجود میآید و برای رفع آنها چه میکنید و اگر ممکن است نمونههایی از اختلافات و کیفیت حل آنها را، بیان بفرمایید.
3- مبنای آن فرمایشی را که در جمع دانشجویان عزیز فرمودید، که خامنهای عشق من است، چیست؟.
4- نظر صریح جنابعالی را در خصوص حمایتهای پی در پی و بی دریغ مقام معظم رهبری، از دولت نهم و شخص رئیس محترم جمهور، چیست؟.
5- چرا تا کنون هرگز هیچ حمایت آشکار و پنهانی را از دولت نهم انجام ندادهاید؟.
6- راجع به گرانیهای افسار گسیختهتر فعلی و تورم بیلجامتر از دولتهای گذشته، چه میگویید؟.
7- سیاستهای سیاست خارجی دولت نهم را چگونه ارزیابی میکنید.
8- لطفاً نظر خود را به صورت واضح در خصوص انتخابات دهم ریاست جمهوری بیان بفرمایید.
9- آیا در انتخابات دهم ریاست جمهوری نامزد میشوید؟.
10-بنده(زادسر)، اصولگرایی و اصلاحطلبی مصطلح را، قبول ندارم و بسیاری از مدعیان هر دو را به ریاستگرایی و قدرتطلبی، متهم میکنم و برای خودم دلایل متقن و تجربی دارم، نظر شما(هاشمیرفسنجانی)، در این باره چیست؟.
11- جناب آقای هاشمی رفسنجانی، شما که سالهای سال، ریاست قوهی مقننه و نمایندگان مجلس را عهدهدار بودهاید، چرا برخی از نمایندگان اداوار مختلف مجلس شورای اسلامی، به جای انجام وظیفهی خطیر نمایندگی، برابر آنچه که قانون اساسی برای آنان تبیین فرموده است، سعی بر رفیق شدن با وزیران، معاونان و رؤسای سازمانها دارند و عدهای از آنان نیز هواداران جدی بعضی از وزارتخانهها در وقت بررسی بودجههای سالیانه در مجلس شورای اسلامی و هنگامهی طرح استیضاحها و تحقیقوتفحصها، میشوند ؟.
12-آیا اجازه میدهید که بخشهایی از فرمایشات امروز حضرت مستطاب عالی و سؤالات این بنده کوچک درگاه پروردگار، قلمی و منتشر بشود؟.
و مواردی دیگر که پرداختن بدانها را فعلاً ضروری نمیداند.
حالا اجازه بفرمایید تا اساس موضوعات مطروحه را بدون هرگونه تفسیر و تحلیلی، جهت استحضار شما خوانندگان معزز تقدیم بدارد، ضمناً موضوعات مطمح نظر، با شمارههای پاسخ پرسش اول تا دوازدهم، تقدیم میگردد.
1- روابط حضرتعالی، با رهبر معظم انقلاب اسلامی حضرت آیةالله خامنهای مدظله، چگونه روابطی است؟، آیا عاطفی و عرفانی است و یا سیاسی و یا کاری است؟.
پاسخ پرسش اول؛ روابط من با آیةالله خامنهای، هم عاطفی است و هم معرفتی و هم سیاسی و هم کاری.
معرفتی است زیرا عمیقاً همدیگر را می شناسیم، خلقیات، عادات، روحیات و افکار هر یک از ما برای دیگری روشن و بسیار نزدیک است و بدین جهت است که حقیقتاً عاطفی است.
سیاسی است زیرا من و آقای خامنهای عمده عمر خود را با همکاری سیاسی گذرانیدهایم و با سیاست عجین شدهایم.
کاری است چونکه در طول نیم قرن گذشته، آقای خامنهای و من، در حقیقت لازم و ملزوم هم و مکمل یکدیگریم، در طول مبارزه، تمام کارهای (حداقل پنجاه و چند سال عمر) من و ایشان، در راستای سروسامان دادن به امور انقلاب اسلامی، ادارهی کشور، و رتق و فتق مشکلات سخت روزگار دفاع مقدس ملت شجاع و مسلمان ایران، بوده و هست.
2- اختلافات فیمابین شما و «آقا» چگونه به وجود میآید و برای رفع آنها چه میکنید و اگر ممکن است نمونههایی از اختلافات و کیفیت حل آنها را، بیان بفرمایید.
پاسخ پرسش دوم؛ البته که اختلافات داریم مگر میشود دو تا انسان با یکدیگر هیچ گونه اختلافی نداشته باشند، احتمالاً آن چیزی که موجب پرسش شما است، اختلاف در امور مهم و سیاستهای کلان کشور در داخل و خارج است، درست است؟. عرض کردم بله آقا.
چنین پاسخ دادند، که من و رهبری، در موارد اختلافی، با یکدیگر بحث میکنیم تا یکی از ما دو نفر مجاب بشود. اگر من قانع شدم که تکلیف روشن است، اگر مقام معظم رهبری ادله و توجیهات مرا پذیرفتند، خوب مطابق تکلیف خود عمل میکند، اما اگر هیچکدام از ما نظرات دیگری را نپذیرفتند و از براهین و توضیحات ارائه شده متقاعد نشدند، چه باید کرد؟، این موضوع را با آقا به مباحثه گذاشتیم و سرانجام با دلیلی که میگویم، بنده خود را مکلف دیده و میبینم که از نظرات و اوامر ولی امر، تمکین و تبعیت کنم، و آن دلیل این است که ایشان در فرض عدم قناعت، حجت شرعی در پذیرفتن نظرات مرا ندارند، ولیکن من جهت عمل به نظرات و تصمیمات متخذه از سوی ایشان به عنوان رهبری، عندالله حجت شرعی و قانونی دارم.
و اما ذکر چند مثال در خصوص اختلاف نظرهایی که گفتی :
دو نمونه را میگویم که مربوط به گذشتهی خیلی دور هم نمیباشد، فقط به عنوان مثال؛
نمونهی اول؛ بنده بنا به دلایل محکمی که داشتم، با نامزد شدن خودم برای مجلس خبرگان رهبری، مخالف بودم، مقام معظم رهبری از من توضیح خواست و دلایل مرا نپذیرفت و به من امر کردند که باید ثبت نام کنید، و اضافه کردند که نام نویسی شما در انتخابات مجلس خبرگان یک تکلیف الهی است و واجب، گفتم من که بر خودم واجب نمیدانم، شما که واجب میدانید، تهیهی مقدمات آن نیز بر شما واجب است. مقدمات مورد نظر را گفتم که ایشان پذیرفتند و عملی کردند و من هم نامزد شدم.
نمونهی دوم؛ بنا بر دلایل متعدد سیاسی، اقتصادی، مدیریتی، به عملکرد دولت نهم انتقاد دارم به جز در مورد تخلف از سیاستهای کلی که نظارت بر آن از وظایف مجمع است، سکوت کردهام تا با نظرات علنی مقام معظم رهبری، مخالفتی انجام نگیرد.
3- مبنای آن فرمایشی را که در جمع دانشجویان عزیز فرمودید، که «خامنهای عشق من است»، چیست؟.
پاسخ پرسش سوم؛ آنچه را که در جمع دانشجویان گفتم سیاسی نبود، بلکه واقعیت را گفتم. من آقای خامنهای را دوست میدارم و هرگز به جهت ملاحظات سیاسی و حکومتی، آن موراد را مطرح نساختم و تکرار میکنم که طی حداقل پنجاه سال گذشته در این کشور دو نفر از من و آقای خامنهای به یکدیگر نزدیکتر، کسی را نمیشناسم.
در این قسمت نگارنده فرمایش حضرت ایشان را قطع کرد و عرض کرد خدا را شکر حاج آقا، اگر شما و مقام معظم رهبری، با هم اختلاف و افتراق نداشته باشید هرگز به این مملکت آسیب نخواهد رسید، دولتها میآیند و میروند، مهم یکی بودن و همدلی و همراهی شما و ولی امر مسلمین است. جناب ایشان فرمودند مطمئن باشید که ما هرگز از هم جدا نخواهیم شد.
4- نظر صریح جنابعالی را در خصوص حمایتهای پی در پی و بی دریغ مقام معظم رهبری، از دولت نهم و شخص رئیس محترم جمهور، چیست؟.
پاسخ پرسش چهارم؛ من اینجوری خودم را راضی و قانع میکنم که رهبر معظم انقلاب اسلامی، تحلیلی را از اوضاع دارند که تشخیصشان این است که اگر از دولت دفاع و پشتیبانی نکنند، ممکن است دولت برای ادامهی کار با مشکل جدی مواجه شود و در شرایط فعلی این به صلاح نیست.
5- چرا تا کنون هرگز هیچ حمایت آشکار و پنهانی را از دولت نهم انجام ندادهاید؟.
پاسخ پرسش پنجم؛ موضع من در حق دولت نهم همان سکوت من است و فکر نمیکنم که رهبر معظم انقلاب در این زمینه چیز بیشتری از من بخواهد، زیرا ایرادات و انتقادات مرا به این دولت در ابعاد گوناگون، مستحضر میباشند.
6- راجع به گرانیهای افسار گسیختهتر فعلی و تورم بیلجامتر از دولتهای گذشته، چه میگویید؟.
پاسخ پرسش ششم؛ در شرایط فعلی و با توجه به حساسیت فوقالعادهی کشور در ابعاد داخلی و خارجی، بهتر آن است که من وارد بحث نشوم، اهل سیاست و آنان که سری در کتاب و دعا دارند میدانند که من با این اوضاع مخالف هستم و راه حل هم دارم. البته کسی مساعدت و مشاورهای را طالب نشده است و من هم سکوت را ترجیح میدهم. ضمناً میپذیرم که در گذشته نیز اشکالات اقتصادی و تورمی بوده است، اما هرگز چنین نبوده و . . .،.
7- سیاستهای سیاست خارجی دولت نهم را چگونه ارزیابی میکنید.
پاسخ پرسش هفتم؛ به همان دلایلی که در رابطه با مسایل اقتصادی سخن نگفتم، پیرامون سیاستهای خارجی دولت نهم نیز، بهتر است که سکوت را انتخاب کنم.
8- لطفاً نظر خود را به صورت واضح در خصوص انتخابات دهم ریاست جمهوری بیان بفرمایید.
پاسخ پرسش هشتم؛ در مورد انتخابات دورهی دهم، اعتقاد من همان است که در جلسهی جامعهی روحانیت بحث شد و آن این است که چنانچه همهی کسانی که خود را به هر نوعی جزو اصولگرایان میدانند، یکی از چهار نفر مطرح شده یعنی ؛ حجج اسلام ناطقنوری و روحانی و آقایان لاریجانی و ولایتی را، نامزد کنند و متفرق نشوند، بنده نیز به سهم و توان خود از نامزدی آن نامزد واحد، حمایت خواهم کرد، و با جریان اصلاح طلب هم موافقت بشود که سهم مناسبی را در کابینه و مدیریت اجرایی کشور داشته باشد که امید بر موفقیت چنین طرحی نیز فراوان است.
9- آیا در انتخابات دهم ریاست جمهوری نامزد میشوید؟.
پاسخ پرسش نهم؛ نه، در انتخابات دهم ریاست جمهوری، نامزد نخواهم شد.
10- بنده(زادسر)، اصولگرایی و اصلاحطلبی مصطلح را، قبول ندارم و بسیاری از مدعیان هر دو را به ریاستگرایی و قدرتطلبی، متهم میکنم و برای خودم دلایل متقن و تجربی دارم، نظر شما(هاشمیرفسنجانی)، در این باره چیست؟.
پاسخ پرسش دهم؛ قبل از جواب سؤال دهم نگارنده، حضرت ایشان پرسید که دلایل شما از اینکه اصولگرایان و اصلاح طلبان را به طور کامل قبول ندارید چیست؟. و من هم خلاصهای از مشاهدات عینی و تجارب عملی خودم را که در پایان این نوشتار، تفصیل آنها را که قبلاً در مقالهای با عنوان «نقد احمدینژاد و دولت نهم به سبکی دیگر» تشریح شده است، تقدیم میدارد.
{جهت ملاحظهی متن کامل مقالهی «نقد احمدینژاد و دولت نهم به سبکی دیگر»، «اینجا را کلیک کنید» .}
در پاسخ به عرایض بنده فرمودند که من نظرات شما را رد نمیکنم البته به طور مطلق هم تأیید نمیکنم.
11- جناب آقای هاشمی رفسنجانی، شما که سالهای سال، ریاست قوهی مقننه و نمایندگان مجلس را عهدهدار بودهاید، چرا برخی از نمایندگان اداوار مختلف مجلس شورای اسلامی، بجای انجام وظیفهی خطیر نمایندگی، برابر آنچه که قانون اساسی برای آنان تبیین فرموده است، سعی بر رفیق شدن با وزیران، معاونان و رؤسای سازمانها دارند و عدهای از آنان نیز هواداران جدی بعضی از وزارتخانهها در وقت بررسی بودجه در مجلس و هنگامهی طرح استیضاحها و تحقیقوتفحصها، میشوند ؟.
پاسخ پرسش یازدهم؛ پرسش یازدهم مرا نیز با تأسف و تأثر پاسخ گفت و اوج غم و غصه خود را از اینکه چرا برخی چنین میکنند و چرا مجیزگویی و چاپلوسی و پستخواهی به هر قیمتی، تا بدین حد در جمهوری اسلامی پیشرفت کرده است، پنهان نکردند.
12- آیا اجازه میدهید که بخشهایی از فرمایشات امروز حضرت مستطاب عالی و سؤالات این بنده کوچک درگاه پروردگار، قلمی و منتشر بشود؟.
پاسخ پرسش دوازدهم؛ برای نوشتن مطالبی را که گفتم و انتشار آنها، منعی نمیبینم، ولیکن چنانچه قبل از منتشر شدن، آن را ببینم بهتر است، که الحمدلله چنین شد و ریاست محترم مجلس خبرگان رهبری، متن کامل این پرسش و پاسخ را به انضمام مقدمه و مؤخرهی آن ملاحظه، و تأیید کردند. (مطالب مربوط به خودشان را منظور است).