مصاحبه
  • صفحه اصلی
  • مصاحبه
  • مذاکره هاشمی و رهبری درباره خرید های ویژه

مذاکره هاشمی و رهبری درباره خرید های ویژه

  • یکشنبه ۱۵ اردیبهشت ۱۳۷۰

   

س: بسم‌اللّه الرحمن الرحیم. برنامه‌های اقتصادی دولت گرچه بدون شک تحوّلات مثبتی را باعث شده امّا بخشی از مردم را واقعاً مستأصل کرده است. چه فکری دارید؟ آیا دستگاهی واقعاً در پایان برنامه پنج ساله وجود دارد که مشخّص کند چرا مطابق برنامه اعلام شده، عمل نگردیده با تذّکر اینکه همین که مطابق برنامه کارها را باید پیش ببریم، امری ستودنی است و در توانایی جناب عالی نیست، چیزی وجود دارد؟

ج: اوّلاً ما دائماً برنامه داریم یعنی سازمان برنامه و بودجه‌ای که زیرنظر رئیس‌جمهور است، تشکیلاتی است که دائماً دارد برنامه را کنترل می‌کند که مطابق برنامه باشد و اجازه نمی‌دهیم که از برنامه عدول بشود، مگر جایی باشد که دیگر واقعاً معلوم بشود که این دیگر عملی نیست که این هم خیلی کم است امّا اینکه اینجا نوشتند بخشی از مردم را مستأصل کرده، ما نمی‌دانیم برنامه‌های اقتصادی در کجا مستأصل کرده چون مشخّص نکردند. ما به نظرمان مثبت بوده ]و[ شاخصهای اقتصادی همه به نفع مردم تغییر پیدا کرده به نفع صحّت، کسری بودجه کم شده، نقدینگی در مردم کم شده و موجودی بانکها بالا رفته. در بودجه کشور پارسال به اندازه کسری بودجه قبلی هم استفاده نشده و توّرم در سطح مصرفی زیر ده درصد آمده که یک رقمی شدنش تقریباً محال به نظر می‌رسید، گرچه در کلّی‌فروشی هم بالاست منتهی کلّی‌فروشی ربطی به مردم ندارد. آن در تجارت تجار، دولت و اینهاست. آنها جای خودش آنچه که در مردم است. مجموعاً رشد کرده است. 8 درصد، 9 درصد باز ما گرانتر از پارسال بودیم امّا به جای 30 درصد،  8 درصد شده ]که[ کسی فکر نمی‌کرد اینجوری بشود. بعضی از اقلام خیلی پایین آمده مثل تمام محصولات لاستیکی، پلاستیکی و نایلونی ما. پلاستیکی و نایلونی که اینها نوعاً کمتر از  3 1 شده ]و[ بازار را اشباع کرده، مصالح ساختمانی در بازار آزاد، بسیار پایین آمده ]و[ بعضی چیزها ثابت مانده، بعضی چیزها رشد کرده، مجموعه را که با هم می‌سنجیم، 8 درصد است که این موفقیّت بسیار گویایی است. شما در کشورهای همسایه و آنها اگر بروید، می‌فهمید چه خبر است. ما در ترکیه که بودیم، مردم بنزین را لیتری 70 سنت می‌خرند ارزشان هم آزاد است دیگر ارز دولتی و اینها ندارند با ارز خودمان شما حساب بکنید، لیتری بیش از 100 تومان می‌شود یعنی از ایران یک لیتر بنزین هم کسی ترکیه ببرد ببینید چه اتفاقی می‌افتد. گازوئیل باز به همین قیمت، ما اینجا گازوئیل را از یک سنت هم ارزانتر به مردم می‌دهیم آنها 70 سنت می‌دهند ما اینجا 3 لیتر گازوئیل را یک سنت به مردم می‌دهیم، آن وقت همین کامیونهایی که از ایران می‌روند، وقتی که باکشان را پر گازوئیل می‌کنند و می‌برند، سود هنگفتی در آن طرف می‌کنند. آنها گوشت را کیلویی  700 تومان می‌خرند. گوشتهای ما یک گوسفند که می‌رود آن طرف، برای آن طرف مثل یک مغازه است، وقتی که وارد می‌شود. این جور نیست که آقایان فکر می‌کنند البّته با سوبسیدها اینها را ما این مقدار حفظ کردیم، ما مستأصل نمی‌کنیم، حقوق مردم را اضافه کردیم، حدود 30 درصد حقوق کارمندان اضافه شد که در تمام دوران جنگ، چنین اتفّاقی نیفتاده بود ]و[ مزدبگیرها مشکل داشتند. دریافتها الان بیشتر از توّرم است.

س: قانون احزاب کی اجرا خواهد شد؟

ج: ما قانون احزاب را ابلاغ کردیم و باید هم اجرا بشود ]که[ دارد اجرا می‌شود. ظاهراً افراد جرأت نمی‌کنند، بروند حزب تشکیل بدهند به خاطر اینکه می‌بینند موّفق نمی‌شوند. افکار عمومی الان خیلی به احزاب توّجه نمی‌کند اگر بنا بود حزبی در ایران موّفق بشود، آن حزب جمهوری اسلامی ایران بود که امام ]و[ همه علما تأیید کردند، مردم اسم نوشتند شخصیّتهای اوّل انقلاب آنجا در شورای مرکزی بودند، مردم از بس قبولش داشتند سهم امام به این حزب می‌دادند این خیلی جا نیفتاد. آخرش ما فتیله‌اش را پایین کشیدیم حالا یک روزی که دوباره احزاب زنده بشود و بالا بیاید. احزاب واقعاً آزادند. ما هم هی داریم انتظار می‌کشیم ]که[ حزبی در بیاید اعلام بکند، این طرف و آن طرف میتینگ بدهد. نمی‌گیرند خودشان آنها حرف حسابی در مقابل نظام ندارند، حرف خاصی می‌گویند اگر حرفهای ما را باید بیایند بزنند، این که حزب نمی‌شود.

س: در مورد خسارات وارده در جنگ تحمیلی، تاکنون چه اقداماتی انجام گرفته؟ و آیا این حقیقت دارد که گفته شده تا هنگامی که ایران با آمریکا رابطه برقرار نکند، پرداخت خسارات به ایران انجام نخواهد شد؟

ج: آنچه که ما انجام دادیم، به دبیرکلّ گفتیم ]و[ از دبیرکلّ رسماً خواستیم که وظیفه‌اش را انجام بدهد. در بند 6 قطعنامه هست که دبیرکلّ باید یک گروهی را تعیین بکند آنها بیایند متجاوز را مشخّص کنند. وقتی که متجاوز مشخّص شد، بیایند مقدار خسارات را هم مشخّص کنند. دبیرکلّ به ما قول داده بود تا آخر آوریل اقدام بکند یعنی ماه مسیحی که گذشت ولی هنوز اقدام نکرده ]است[. اینکه اینجا نوشته که آیا مسئله به آمریکا مربوط می‌شود؟ بطور رسمی نه امّا بطور واقعی بله، یعنی واقعاً آمریکائیها در سازمان ملل، شورای امنیّت و جاهای دیگر نفوذ دارند دیدید دیگر در جنگ عراق، هر روز یک قطعنامه‌ای را می‌گذارندند هیچ کس هم وتو نمی‌کرد با این گردن کلفتهایی که در دنیا نفوذ دارند و با ما هم خیلی بد هستند، هر کاری به نفع ما بخواهد در دنیا بشود اینها جلویش را می‌گیرند و لااقل ترمزش می‌کنند. به نظر من قضیه گیر همانهاست ولی دبیرکلّ هم آزاد ]و[، مستقّل است، کسانی را پیشنهاد کرده که ما هم قبول کنیم که اینها اولاً برای معیّن کردن متجاوز و بعد تعیین خسارات وارد معرکه بشوند.

س: نظر ایران در مورد تشکیل یک کشور کردستان خودمختار در عراق چیست؟

ج: البتّه یک کشور خودمختار نمی‌شود، این دو تا مطلب است. اگر یک کشور باشد، دیگر خودمختار نیست لابد همین خودمختاری در داخل عراق است. ما راه حلّ عراق ]و[ کردها را هم این نمی‌دانیم، یک جامعه آزاد می‌دانیم. واقعاً باید دموکراسی تمام عیار در عراق باشد. کرد، عرب، ترک و ترکمن، مثل ایران همه در انتخابات شرکت کنند، در مجلس باشند و نماینده داشته باشند. این جداکردنها هم نه به نفع کردها و نه به نفع عراق است. حالا آنها خودشان یک ادّعایی دارند، ما هم دخالتی در امور داخلی آنها نخواهیم کرد امّا نظر ما به کردهای دوست خودمان هم همیشه می‌گوییم که ما باید دنبال یک حکومت آزاد در عراق باشیم. در سوریه و ترکیه هم مذاکراتی که ما با آقایان داشتیم، بحث همین بود البتّه ما همه‌مان نمی‌خواهیم در امور عراق دخالت کنیم امّا اگر کاری از دست ما برمی‌آید حمایتی بکنیم راه این است که عراق را به صورت یک کشور آزاد دموکراسی کامل درست کنیم ما نه مردمشان.

س: خواهشمند است گوشه‌ای از رفتار و خصوصیّات خودتان در منزل را بفرمایید؟

ج: این قضیه سؤال دعواگونه‌ای است. ما شب به خانه می‌رویم. آخرهای شب، می‌رویم شام می‌خوریم، می‌خوابیم. صبح زود هم می‌رویم آنجا دعوا می‌کنند چرا دیرآمدی، صبح هم دعوا می‌کند چرا زود از خانه بیرون رفتی. این هم از چیزهای بعدیش است.

س: آیا کمک هزینه دانشجویان افزایش می‌یابد؟

ج: بله ما دلمان می‌خواهد که به موازات اینکه اوضاع کشور بهتر می‌شود، ما هم امکانات بیشتری پیدا می‌کنیم، من الآن می‌دانم که دانشجوها با مشقّت زندگی می‌کنند آنهایی که خانواده‌هایشان چیزی دارند، خب به هر حال عمل می‌کنند زندگیشان آسانتر می‌گذرد امّا دانشجویانی که فقیرند که الآن بخش عظیمی از دانشجوهای ما اینجوری هستند، واقعاً با مشقّت زندگی می‌کنند. بعضیهایشان کارهای اضافی می‌کنند که با تحصیلشان یک مقدار ناسازگار است گرچه در ساختن شخصیتشان مفید است امّا مشکل دارند. منتهی ما به همه جای کشور باید یکنواخت برسیم. معلّمها هم این مشکل را دارند، کارمندها هم این مشکل را دارند خانواده‌های محروم و مستضعف کشور، خیلی فراوانند، جنگزده‌ها و همان طور که می‌دانید دانشجوهای ما یک قشری هستند که آینده کشور ما مال اینهاست و اینها باید فرصت تحصیل ]و[ فراغت خاطر داشته باشند. ان‌شاءاللّه در وظائفمان کوتاهی نخواهیم کرد.

س: گفته می‌شود که دولت قصد دارد جزیره قشم را منطقه آزاد تجاری اعلام کند. با توّجه به موقعیّت جزیره قشم که از طریق خشکی با کشور مرتبط نیست آیا از لحاظ امنیتی، این عمل مشکلی بوجود نخواهد آورد. لطفاً توضیحی بفرمایید؟

ج: گفته می‌شود نیست، ما الآن یک سال است اعلام کردیم، منتهی نه تجاری، آنجا منطقه صنعتی برای صنایع سنگین، بیشتر در نظر گرفته شده. ما آنجا به اندازه کافی هم در دریا و هم در جزیره گاز داریم و صنایع وابسته به گاز، آنجا خیلی می‌تواند رشد بکند. خودمان امکان سرمایه‌گذاری الآن نداریم. صنایع سنگین پرسرمایه آنجا می‌تواند کار بکند و جزیره بزرگی است. هیچ جای دنیا چنین جای با ارزشی وجود ندارد، با این انرژی خوب و طرق آبی که آنجا هست و بازاری که در اطرافش وجود دارد، به این منظور انتخاب شده البّته بعضیها مخالفند همین شبهه امنیّتی را هم بعضیها می‌کنند ولی شبهه بیجایی است این رسیدگی شده در جزیره منطقه آزاد ناامن...

ذوب آهن بسیار بزرگ 5 میلیون تنی خیلی رقم بالایی است. مذاکراتی هم شده البته آنجا چیزهای زیربنایی ندارد فرودگاه، بندر، راه، هتل و آب و برق می‌خواهد، تا اینها نباشد به این زودی راه نمی‌افتد. ما هم چنین پولی برای جزیره نگذاشتیم اصلاً اینها بودجه ندارند. کیش را با درآمدهایی که داشت چون زیربنای آن قبلاً ساخته شده بود، راه افتاده الآن کارش را می‌کند اما آنجا هنوز مشکل دارد ولی این در مصوبه ما هست که انجام بشود.

س: آیا واقعاً امروزه سیاست دنیا عوض شده یا پس از رحلت امام تغییر موضع داده‌ایم به دنبال اظهارات شما در ترکیه؟

ج: نه سیاست دنیا عوض شده ]و[ نه ما تغییر موضع داده‌ایم، شرایط یک مقدار عوض شده ]است[. در زمان جنگ، یک سری حساسیّتهایی روی ما بود که الآن نیست. در زمان جنگ، ما به صورت جدّی محاصره بودیم ]و[ می‌خواستند اسلحه ]و[ مواد به ما نرسد، ما را تحت فشار قرار بدهند که ما را شکست بدهند. الآن آن مسئله دیگر به آن شکل مطرح نیست. یک مقدار درها بازتر شده ما خودمان یک مشکلاتی در زمان جنگ داشتیم نمی‌توانستیم با مردم دنیا ]ارتباط داشته باشیم[، چون همه تقریباً اینهایی که کاری دستشان است، با ما در جنگ بودند، حامی عراق بودند ]و[ حاضر نبودند اصلاً با ما یک کاری جدّی بکنند. الآن شرایط بهتر شده می‌توانیم با آنها بیشتر کار بکنیم. یک مسئله‌ای هم در دنیا پیش آمده و آن نگرانی دنیاست از نظر اینکه آمریکا بی‌رقیب قلدر همه دنیا بشود و بعضیها در منطقه فکر می‌کنند با جمهوری اسلامی اگر کار بکنند، این قطب جدیدی لااقل در منطقه خواهد بود که آن سیاست قلدری آمریکا را در بعضی جاها مهار بکنند. اروپائیها مشخصاً تا حدودی اینجوری فکر می‌کنند. موقعیت جهانی، یک کارهایی در اختیار ما گذاشته، شکست عراق و حالتی که ایران در دوران جنگ دارد موقعیت ایران به خاطر اینکه مبادا ایران به عراق در جنگ بپیوندد برای ما یک امتیاز بزرگی بود که یک قدری ملاحظه ما را می‌کردند. حالا هم به خاطر اینکه در منطقه غیر از ایران کسی نیست که بتواند ثبات را حفظ بکند و ما هم اثبات کردیم که اهل ماجراجویی، به هم زدن امنیّت و این چیزها نیستیم ]بلکه[ اهل فکریم، فکرمان را می‌خواهیم مطرح بکنیم، مطرح کردن فکر هم نیازی به دعوا و جار و جنجال ندارد بلکه محیط سالم، بیشتر می‌پسندد. خیلی‌ها پذیرفتند که ایران ماجراجویی نمی‌خواهد بکند و ایران هم تثبیت شده، تا به حال کار می‌کردند که انقلاب را بشکنند، مأیوس شدند دیگر امام که رحلت فرمودند و به انقلاب آسیبی وارد نیامد، دیگر تقریباً همه کسانی که منتظر بودند، تیرشان به سنگ خورد. فکر می‌کنم یک دوران جدیدی از این جهت پیدا شده. ما با همان افکار و دنیا هم با همان ویژگیهایی که خودش داشته در مقابل هم هستیم باید به نحوی این مسائل حل بشود.

س: برای حل مسئله ازدواج جوانان، به ویژه دانشجویان جناب عالی تاکنون چه اقداماتی کرده‌اید؟ مسئله ازدواج موقت که مطرح فرمودید چه وقت عملی می‌گردد؟

ج: اینکه ما چه اقدامی کردیم خب ما حرف زدیم، خواستیم که مشکل روانی که  در جامعه وجود دارد با حرف ما یک مقدار حل بشود. اینکه ما چه اقدامی کردیم لابد مثلاً باید خواستگاری بکنیم باید اگر لازم باشد بیایید بکنید دیگر کار خودتان است. ما به دادگاهها گفتیم طبق قانونی که در کشور وجود دارد گفته شده که ازدواج موقت اشکالی ندارد اگر واقعاً ازدواج کردند و صفا و عمل منافی عفت نبود و به صورت ازدواج بود، هیچ دادگاهی نباید متعرّض بشود، به مأمورین انتظامی هم این را گفتیم. به سر دفترها هم گفته شده که طبق قانون می‌توانند ثبت ]و[ یکجایی یادداشت کنند که اشکال قانونی در کشور نیست، اشکال روانی و حیثیتی است که خب هنوز جو جامعه، آماده چنین چیزهایی با وسعت نیست. این دیگر به عهده خود شماهاست. بنا بود ریز ننویسند.

س: با حذف مقدمه در رابطه با کلیه افراد چه دانشجو یا گروه دیگر در اجتماع که به هر اسم یا غیرقانونی از کشور خارج شده‌اند و بسیار علاقه‌مند به آمدن ایران هستند، برگشت آنها به چه صورت باید باشد و آیا گرفتاری در اشتغال اداری نخواهد ]داشت[ روشن بیان کنید؟

ج: ببینید ما واقعاً سیاستمان این است اعلام هم کردیم که دلمان می‌خواهد که ایرانیانمان برگردند. من در ترکیه، در جمع کارکنانمان آنجا صحبت کردم، گفتم سیاستتان این باشد، به اینها اطمینان بدهید. خب ترکیه یکی از جاهایی است که خیلی زیاد آنجا رفتند و الآن هم دیگر آن افکار ضدانقلابی و اینها بسیار کم شده، گروهکها هم کم رنگ شدند کسی جذب آنها نمی‌شود، جنگ هم تمام شده، آنهایی که به خاطر سربازی رفته بودند، دیگر مشکلی ندارند. ما گفتیم از اینها همه گذشت بشود، دیگر حالا کسی سربازی که نخواسته بجنگد، گناه کرده رفته، حالا دیگر برای خدمت به کشورش برگردد. آنجا تبدیل به یک عنصر فاسد نشود. ما باید سلامت آنها را حفظ بکنیم، دانشجو را ما اینجا در دانشگاه خب ظرفیت نداشتیم، نپذیرفتیم یا گزینش نشده، در گزینش رد شده، بعد اجازه رفتن دیپلم هم به خارج ندادیم، خب  جوان مشکل دارد. من خودم می‌فهمم این یعنی چه. یک جوانی درسش را خوانده، خوب هم از دبیرستان بیرون آمده دانشگاه هم نتوانسته برود یا به بیکاری و ولگردی در خیالان یا کار روزمره کارگری اگر گیرش بیاید محکوم است، یا راهی پیدا کرده، رفته خارج ادامه تحصیل ]بدهد[. خب ما به او ارز هم ندادیم، هیچ چیز هم ندادیم. دیگر از او نباید طلبکار باشیم که اذیتش بکنند، تذکره به او ندهند و امثال اینها. ما گفتیم تذکره به اینها بدهند، دلجوئی بکنند، ]و[ سعی بکنند رابطه‌شان را برقرار کنند و اینکه حالا ارز نمی‌توانیم بدهیم خب این یک مشکل دیگری است. ما قانوناً نمی‌توانیم ارز به کسانی که اعزام نمی‌کنیم، بدهیم، می‌توانیم یک نوع کمکهایی بکنیم. سیاست این است که هر کس که رفته برگردند. آنهایی هم که گناهکارند، گناههایی از این قبیل بخشیده می‌شود ]و[ ما اصلاً کاری به آنها نخواهیم داشت. در همانجا تأمین به آنها می‌دهیم، بیایند. خب بعضیها هستند یا جاسوسی کردند، یا آدم کشتند، نمی‌شود انسان یک ورقه سفیدی بدهد، مگر اینکه رهبری اعلام عفو عمومی بکنند که حالا وقتی که زمینه مساعدی شد، شاید این کار را انجام بدهیم ]که[ من نمی‌دانم الآن آن زمینه هست یا نه. اینهم در بررسی است که بررسی کنیم، ببینیم مجموعاً چه مقدار به صلاح مملکت است. به هرحال سیاست، سیاست برگرداندن است. باز این خیلی ریز نوشتند.

س: نظر شما راجع به برقراری رابطه مجدد با مصر که قرارداد کمپ دیوید را امضاء کرده و هنوز هم به آن پایبند است، چیست؟

ج: البته ما هنوز آماده برقراری رابطه با مصر نیستیم. فعلاً حفاظت منافعمان را آنجا داریم که این مربوط به دوران قطع رابطه است. اینکه بعداً آیا رابطه برقرار بشود یا نه، بستگی به شرایط دارد. ما الآن هم با کشورهایی رابطه داریم که با کمپ دیوید، با اسرائیل رابطه دارند مثل خود ترکیه و بسیاری از کشورهای دیگر. آن، خیلی نمی‌تواند اصل باشد. حضور ما در مصر هم باارزش است. مصر یکی از جاهایی است که از لحاظ فرهنگی، به خاطر سوابق الازهرا و امثال اینها تأثیر در کل دنیای اسلام دارد منتهی آن مشکلی که شما اینجا نوشتید ما داریم تا این مشکل هست، فعلاً بنایی نداریم. فکر اینکه اوضاع جور دیگری بشود، بعداً ببینیم مصلحت باشد.

س: با توّجه به اینکه مسئولین وزارت خارجه، شرطی را برای ارتباط با آمریکا گذاشته‌اند و گفته‌اند که آمریکا اگر اموال بلوکه ایران را آزاد کند در حالیکه مسئولین آمریکایی و جورج بوش شرط ارتباط با ایران را این می‌دانند که باید از اعمال تروریستی خود دست بردارد، شما این امر را چگونه ارزیابی می‌کنید؟ آیا این نوع موضع ضعف از جانب ایران نیست این یک سوال، 2 ـ آیا شما در مجمع روحانیون مبارز یا جامعه روحانیت مبارز فعالیّت دارید و یا به عبارتی وابسته به جناحی هستید؟ 3 ـ با توّجه به نزدیک شدن زمان رحلت حضرت امام آیا امام در آخرین روزهای عمر شریفشان، وصایا یا سخنی با شما و سایر مسئولین و سایرین نکردند اگر خاطره‌ای در این مورد دارید، بیان کنید؟

ج: در مورد سؤال اوّل، ما اصلاً هنوز آماده ایجاد رابطه با آمریکا نیستیم. فکر هم برای این مسئله نمی‌کنیم ولی آمریکا هست آمریکا از مدّتی پیش در فکر رابطه هست در جریان مک فارلین هم که ما با آنها مسائلی داشتیم، آنها حرفهاشان این بود که بیایید مستقیم با ما حرف بزنند و اینکه آنها قاچاقی مک فارلین را اینجا فرستادند به خاطر این بود که ما را در مقابل عمل انجام شده قرار بدهند چون ما داشتیم با واسطه از آنها اسلحه می‌خریدیم (نامفهوم) و مثلاً چیزهایی که نیاز داشتیم رادارها و بعضی چیزها را می‌خریدیم آنها با یک هواپیمایی حامل اینطور چیزها اینجا آمدند. برای اینکه این کار را بکنند. ما آن موقع هم قبول نکردیم حالا هم بحث همین است، البته بله آنها هم می‌گویند ایران خب آنها هم یک جوری می‌گویند کانّهُ ما می‌خواهیم رابطه برقرار کنیم. آنها شرط می‌گذارند که اعمال تروریستی نشود، خودشان هم می‌دانند که ما تروریست نیستیم ولی آنها هستند حتی لبنانی که می‌گویند ما الآن گروگان داریم پیش از آنکه آنها داشته باشند. کسانکیه با آنها مرتبطند، علناً فلان جا از ما گروگان گرفتند ولی کسانیکه گروگانهای قبلی را گرفتند، هیچ کس نمی‌تواند اثبات کند که با جمهوری اسلامی ارتباط دارند. گروههای مخفی هستند که واقعاً هیچ کس نمی‌شناسد. ما چهره‌های آنها را هم ندیدیم البته پیامی گاهی رد و بدل می‌شود ولی با چند واسطه. بنابراین حرفهای آنها حرفهای بی‌موردی است ]و[ ما موضعمان مشخص است. در مورد عضویت من بله من در جامعه روحانیّت مبارز از قبل از انقلاب، عضو بودم. همین آقای استادمان شهید مطهّری، شهید بهشتی ]و[ ما آن جامعه‌ای که انقلاب را اداره می‌کرد آن سالهای اخیر و بعد هم مسائل دیگر را اداره می‌کرد، ما آنجا عضویم، منتهی آن هم دیگر الآن فعال نیست. ما در سال، شاید یکی دو جلسه، آن هم کوتاه گاهی در دفتر من جمع می‌شویم، یک قدری در مسائل جاری بحث می‌کنیم و فعالیّت آن طوری نداریم. آنها هم جناح خاصی نیستند، مجموعه‌ای هستند، رهبری عضو بودند، من عضو بودم، شهید بهشتی بودند، یک جمع جامعی بودیم، هی رفته‌رفته کم و بیش شدیم.

س: آیا سفرتان به ترکیه موّفق بوده است؟ آن خاطره و آن چیزهایی که نوشته بودید، دیگر در این سؤالات این به درد یک جای دیگری می‌خورد. آیا سفرتان به ترکیه موّفق بوده است خواهشمند است نظرتان را بفرمایید؟

ج: بله ما به همه اهدافی که داشتیم، هم مسائل منطقه‌ای هم بین الاسنینی هم در ترکیه هم در سوریه رسیدیم. من مصاحبه هم کردم البته ریز مسائل بسیار زیاد است.

س: در دیدار با اعضای شورای مرکزی اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان فارغ‌التحصیل دانشگاهها آنها را با اتخاذ خط مشی به اعتدال اسلامی دعوت فرمودید. ویژگیهای فکری و سیاسی اعتدال اسلامی چه می‌تواند باشد و سمبل فکری و سیاسی آن چیست؟

ج: در همین بحث امروز هم یک مقداری بود. من گفتم شما هم واقعاً بر معیارهای اسلامی عمل بکنید. ما معیارهایمان مشخص است، اوّل اسلام بعد رهبری. رهبری در جامعه ما محور همه سیاستهاست. شورای امنیّت ملّی، بازوی مشورتی رهبری است و سایر دستگاهها هم همینطور، همه مشروعیتشان را از رهبری می‌گیرند. من به آن آقایان هم در دانشگاه گفتم اگر می‌خواهید سالم و با خیال راحت حرکت بکنید، راهنماییهای رهبری برای شما محور اساسی است. سیاستهای نظام، آنهایی که به تصویب رهبری می‌رسد، مشخصاً اینها محورهایی است که شما از لحاظ شرعی مکلفید به آن پای‌بند باشید. رهبری، سیاستهای شورای امنیّت ملّی را باید تصویب کند تا اجرا بشود. ما هر تصمیمی می‌گیریم، مکتوب می‌کنیم خدمت ایشان می‌فرستیم اگر ایشان تأیید کردند، گاهی تأیید می‌کنند، گاهی اصلاح می‌کنند، گاهی مخالفت می‌کنند، آنکه تصویب می‌شود، اعلام می‌کنیم و به ابلاغ می‌گذاریم و جناح به هرحال حق هر کسی است که طرز تفکر داشته باشد. یکی تندتر فکر می‌کند، یکی آرامتر فکر می‌کند، ما هم نمی‌توانیم به مردم بگوییم این جور که ما می‌خواهیم، فکر بکنید. آزادند مخصوصاً محیط دانشگاه ]را[ ما نباید محکوم ]و[، بدنام کنیم، به جناحهای مقابل خودمان لکه بزنیم. به هرحال بچه مسلمانها حالا یک طرز تفکری دارد یکی قبول ندارد ]که[ ما با فلان جا رابطه داشته باشیم، یکی قبول دارد، یکی این مشی اقتصادی را قبول ندارد، یکی قبول دارد اینکه اینجور آدمها را تکفیر نمی‌شود کرد. اینها آدمهای خوبی هستند، دلسوزند، فکری دارند، از فکرشان هم باید دفاع بکنند، حقشان است اولاً معتدل باشید ]و[ برخوردهای دوستانه بکنید، میزگرد بگذارید، بحث بکنید ]و[ حرفتان را بزنید. جامعه می‌فهمد، جامعه واقعاً قضاوتش نهایتاً درست است، آنها می‌فهمند، دانشجوها هم می‌فهمند. بحث بکنید، حرفهایتان را بزنید و رفیق باشید. نماینده‌های رهبری در دانشگاه هستند ]که[ مسائل فرهنگی، تبلیغی و اینها به آنها مربوط می‌شود، از آنها نظر بخواهید، با آنها همکاری بکنید. همه هم کسانی که ظاهراً رادیکال گفته می‌شوند، یا کسانی که محافظه‌کار گفته می‌شوند از نظر بنده همه اینها عزیزند و من به هر دو اینها متعلق هستم. همه را بچه‌ها ]و[، برادران خودمان می‌دانیم، سابقه همکاری با خیلی‌هایشان داریم، این مشی است که من می‌پسندم. من در دولت هم همین کار را می‌کنم، ترکیب دولت من اینجوری است در مجلس هم که بودم با نماینده‌ها همین جوری برخورد می‌کردم. در حزب هم که ما بودیم همین دو جناح را در شورای مرکزی داشتیم. ما سعی می‌کردیم همه‌شان را حفظ بکنیم. جامعه ما به هرحال یک جامعه دارای جناحهای مختلفی است و همه دنیا همین طوری است. در دنیا اینها به احزاب جداگانه تبدیل می‌شوند هر کس اکثریت می‌آورد، کشور را اداره می‌کند. ما هنوز این وضع را در کشورمان نداریم.

س: اخیراً دیداری از استان فارس داشتید. پروژه جاده شیراز، لار، بندر عباس در چه مرحله‌ای است؟

ج: ما ]در مورد[ آنها آنجا صحبت کردیم دیگر استان فارس یکی از مشکلاتش کمبود راه است. از بسیاری از استانهای محروم هم از جهت راه بیشتر در مضیقه هست ]و[ کمتر راه دارد ولی در این برنامه به آنجا خیلی سهل داده شده.

س: با وجود کارشکنیهای دولت انگلیس چرا هنوز روابط حسنه با آن دولت وجود دارد؟

ج: ببینید اصل ما در رابطه جهانیمان این است که رابطه داشته باشیم. اصلاً رابطه نداشتن حالا آمریکا یک مسئله خاصی برای خودش دارد، او را من فعلاً کنار می‌گذارم اسرائیل هم از نظر ما نامشروع است ]و[ ما نمی‌توانیم با او رابطه برقرار بکنیم، بقیه دیگر من خودم در دولت همیشه هم گفتم در زمان امام هم من حرفم همیشه همین بود ]که[ ما باید رابطه داشته باشیم. ما از رابطه چرا بترسیم ما حرف حق ]و[ حسابی داریم، آنها حرف حسابی ندارند، رابطه هم یک معیارها ]و[ ضوابطی دارد، یک دیپلمات اینجا می‌آید تحت شرایطی کار می‌کند، ما هم آنجا می‌رویم، تحت شرایطی کار می‌کنیم، اگر توانستیم همکاریهایمان را توسعه بدهیم. به علاوه انگلستان یک جایی نیست که ما از آنجا مستغنی باشیم. ما قطعات بسیاری از منابع، چیزهای باارزشمان را باید از انگلستان بخریم. آنجا ما دفتر خرید داریم و دائماً دارد اینجا را پشتیبانی می‌کند مگر می‌شود آنها را ترک کرد. ما هزارتا دانشجو آنجا داریم مگر می‌توانیم دانشگاههایمان را ندیده بگیریم. ما از دانشگاههای کشورهایی مثل انگلستان باید استفاده بکنیم این چه حرف است که ما در پیشرفت را به روی خودمان ببندیم و بگوییم بچه‌های ما همینجا همه تا آن آخر بخوانند. خب تا یک جا می‌خوانند ولی به هرحال باید بروند چیزهای جدید دنیا را بفهمند با دنیا ارتباط داشته باشیم از دانشگاهها استفاده بکنیم. ما از خودمان که نمی‌ترسیم ]و[ در خودمان که شک نداریم. آنجایی که به مبانیمان برخورد می‌کند، گارد می‌گیریم و مواظبیم، آنجایی ]هم[ که مسائل عادی دنیا است، باید شرکت بکنیم. من البته طرفدارم که روابطمان را حسنه بکنیم و تا یک حدی هم حسنه شده، هنوز هم مطلب داریم، حرف داریم، هنوز به روال خوب نیفتاده ]و[ نمی‌شود بگوییم الآن جزء روابط حسنه است.

س: در دانشگاه سه جریان دانشجویی دفتر تحکیم وحدت، اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان فارغ‌التحصیلان، جامعه اسلامی دانشجویان وجود دارد. چه جناح، طرح و تصمیمی برای امکان استفاده بالسویّه دستگاههای اسلامی دانشجویی وجود دارد؟

ج: به نظر ما این که باید امکانات عمومی دانشگاه، عادلانه تقسیم بشود، هم مدیریتها هم دفتر مقام معظم رهبری هم سایر کسانی که هستند، به دانشجوها باید عادلانه میدان بدهند ]که[ اینها بتوانند افکار خودشان را مطرح بکنند و اینها نقش نظارت داشته باشند که برخوردهای بی‌رویه پیش نیاید و تجاوز به کسی نشود والا ما نه محیط را باید انحصاری کنیم نه محیط دانشگاه را، این سیاست درستی نیست.

س: من دانشجوی رزمنده‌ای هستم که در دانشگاه منابع طبیعی دانشگاه تهران، واقع در شهرستان کرج، مشغول به تحصیل می‌باشم. صبح ساعت 5 بیدار شدم تا خودم را به تهران برسانم تا یک سؤال از شما بنمایم و آن سؤال این است ]که[ آیا تعیین متجاوز که یکی از بندهای قطعنامه 598 است، اجرا خواهد شد یا خیر؟

ج: خوشبختانه این دانشجو قبلاً جواب سؤالشان را شنیدند. اینجا من گفتم که ما از دبیرکل خواستیم که دنبال بکند. خیلی متشکریم که این آقایان اینجور دنبال مصالح مملکتشان هستند. این واقعاً برای ما باارزش است که یک دانشجو با این همه مشکلات حمل و نقل از کرج خودش را برای سؤال به اینجا برساند این بسیار برای من زیباست واقعاً چیز خوبی است.

س: اگر آمریکا و هم پیمانان غربی‌اش، منطقه امن را به سراسر شمال عراق گسترش دهند عکس‌العمل ایران چیست؟ جناب عالی دور نمای روابط ایران و عراق را در صورت تغییر یا تداوم رژیم بعث به چه صورتی می‌بینید؟

ج: منطقه امن، ما بطور کلی مخالفیم به دست آمریکا منطقه امن درست بشود و اعلام هم کردیم در ترکیه هم در بحثهایمان با آنها گفتیم، آنها هم موافقند. از مواردی که اختلاف نظر داشتیم، همین جا بود ولی اینکه به دست آمریکا باشد مخالفیم این که یک جایی باشد که مردم عراق پناه ببرند و به کشور ما و ترکیه نیایند این همه مشکل درست بکنند، این چیز بدی نیست، منتهی آمریکائیها لابد سوء نیّتی دارند چون آنها که تا به حال در قضیه مردم عراق حسن نیت نشان ندادند از این جهت ما نگرانیم و اگر بخواهد به وضع ایران کشیده بشود، ما طبعاً مخالف عملی هم هستیم. حالا آنجا نظرمان را می‌گوییم اما اینجا جلوگیری می‌کنیم از این که این اتفاق بیفتد. در مورد عراق، ما گفتیم دلمان می‌خواهد با عراق در صلح و صفا زندگی کنیم. شرطش این است که عراق با مردمش، اینجوری رفتار نکند اگر حتی همین حزب بعث بماند و با مردم خوب رفتار بکند، انتخابات بشود، آزادی بشود هرکس رأی دارد کار بکند، ما با آنها همکاری و رفاقت می‌کنیم و عراق می‌تواند در آینده یک همکار خوبی برای ما باشد.

س: آیا بخشنامه شما در مورد ادامه تحصیل رزمندگان در دانشگاه تابع وزارت خاص مخصوص کسانی است که استخدام کشوری هستند آیا کارخانجات تحت پوشش موسسات دولتی از این حکم مستثنی هستند؟ عمل به بخشنامه فوق الزامی نیست و هر سازمانی یا شرکتی تحت پوشش می‌تواند سرباز زند؟

ج: نه آن مضمون بخشنامه روشن است و همه مکلفند انجام بدهند. این یک دستور است یک دستور اجرایی است که داده شده باید انجام بدهند.

س: هدف امریکا و دیگر متحدانش از احداث اردوگاه در شمال عراق چیست و منظورشان از این کمربند امنیّتی چیست؟

ج: جزء چیزهایی که ما در سوریه و ترکیه بحث کردیم و خیلی هم برایمان روشن نبود، این بود که اینها چطور از جنوب پا شدند آمدند شمال و گاهی فکر می‌شد چون هوای جنوب بد بوده، سربازها نمی‌توانستند بمانند، و یک جای مناسبتری آمدند، ولی نفوذ ]و[ تهدیدشان را حفظ کنند و گاهی فکر می‌شد که نه اینها رفتند بعضیها اینجور می‌گفتند از آن آقایان، نه اینها اوّل تصمیم داشتند که بروند وقتیکه رفتند، مورد انتقاد شدید دنیا قرار گرفتند شما رفتید کشور را به هم ریختید حالا مردم را بی‌پناه ول کردید و آمدید هم در داخل آمریکا و هم در سایر کشورها اعتراض بلند شد. بعضی از همسایه‌ها هم به آنها گفتند و لازم است، آنها برگشتند منتهی جای دوم را هم انتخاب کردند و توسعه هم می‌دهند. به ما گفتند که بناست این اردوگاهها توسعه پیدا کند منتهی گویا مردم استقبال نکردند حتی از ترکیه هم کسی حاضر نشده فعلاً به آن اردوگاهها برود و کارهایشان موفق نبوده ضمناً نمایشی هم هست چون آنها گفتند می‌خواهیم 50 هزار آواره را آنجا جمع کنیم، 50 هزار در مقابل یک میلیون که در ایران هستند اصلاً این چه چیزی می‌شود؟ 400 هزار که در ترکیه هستند، 50 هزار چه اثری دارد؟ معلوم است که کار، کار حمایتی نیست کار، کار سیاسی و اهداف خاصی است که آنها دارند دنبال می‌کنند.

س: مسئله آوارگان عراقی تا کی ادامه خواهد داشت؟ نظر شما در مورد عاقبت کار رژیم عراق چیست؟ در سفر اخیرتان به سوریه و ترکیه بیشتر روی چه مسائلی بحث شده است؟

ج: پیش‌بینی این مسائل خیلی آسان نیست. ما چون خودمان توی سناریونویسها و طراحهای مسائل نیستیم، از گوشه و کنار مسائل را می‌فهمیم. عراق اینجوری به این شکلی که هست، نمی‌تواند بماند. اداره کردن عراق هم با یک حکومت آزاد، لااقل روزهای اوّل، مشکلات خواهد داشت چون اینجا کرد، عرب، ترک، شیعه و سنی مسائل جدی در عراق وجود دارد گروهها هم مسلح هستند. آیا به کودتای نظامی ختم می‌شود، آیا به انتخابات ختم می‌شود؟ ما آنچه که آنجا فکر می‌کردیم در این سفر بهترین راه این است که انتخابات آزادی زیر نظر سازمان ملل مثل نیکاراگوئه که انجام شد، انجام بشود. مردم هر چه خواستند یک مجلس انتخاب کنند آن مجلس کشور را اداره کند، قوه مجریه درست بکند، یک چیزی حالا یک نظامی درست بکنند. فکر می‌کنیم راه حل نهایی این است که به مردم میدان بدهند و مجامع بین‌المللی ]و[ همسایه‌ها هم کمک بکنند تا اینکه عراق نقطه امنی بشود. ناامنی عراق برای ما هم خوب نیست. آنجا اگر جنگ داخلی بشود این آواره‌هایی که هستند، اضافه خواهند شد چون ناامنی ]و[ قحطی می‌شود و بالاخره مردم به یکجایی پناه می‌برند و ما باید روی این کار بکنیم.

س: به نظر می‌رسد که مشکلات اساسی در کشور، عدم رشد صنعت است ولی بسیاری از سیاستهای دولت مثلاً نظامی، وارد کردن صنعت مونتاژ است. این مطلب را چگونه بررسی می‌کنید؟

ج: نه سیاست ما این است که صنایع مونتاژمان را تبدیل به صنایع اصلی و خودکفا بکنیم. اینکه حالا مجبوریم هنوز هم از مونتاژ استفاده بکنیم، خب چون هنوز به آن مرحله نرسیدیم، در طول جنگ هم خیلی گامهای موثری برای خودکفایی پیدا شده ولی یک دوران طولانی است به تدریج سیاست این است که خودکفا باشیم ضمناً یک مقدار مونتاژ برای همه دنیا هست. شما در ژاپن، آمریکا و آلمان هم که نگاه کنید، آنها بسیاری از قطعاتشان را در کشورهایی که کارگر ارزان است یا مواد هست، آنجا می‌سازند می‌برند آنجا مونتاژ می‌کنند و می‌آورند کره اینطوری است، سنگاپور اینطوری است ]و[ خیلی جاها اینطوریند. همه چیز صرف نمی‌کند بعضی از چیزها هست که نمی‌ارزد، ما یک خط تولید برایش درست کنیم. یک تعداد را باید وارد بکنیم و مونتاژ بکنیم اما اصل سیاست، سیاست مونتاژ نیست، سیاست صنعت مستقل و خودکفاست.

س: طرح پیشنهادی شما چه شد و به کجا رسید؟ (ازدواج موقت).

ج: گفتیم این را قبلاً، طرحی نبود این یک چیزی بود ]که[ حکم خدا را ما گفتیم، بعد بعضیها هم در حکم خدا شک کردند.

س: در مورد استعفای حاج احمد آقا و شایعاتی که در این خصوص، بعضاً به گوش می‌رسد، مخصوصاً روزنامه سلام در مورد فشار دولت عربستان توضیح دهید؟

ج: این از آن دروغهایی است که بعضیها فکر می‌کنند ]به[ همه چیز رنگ انقلابی بدهند، یک چیزی در می‌آید برایشان. نخیر هیچ فشاری از هیچ جا نبود. قبلاً دفتر رهبری با ایشان صحبت کرده بودند، پذیرفته بودند. اعلان شد که کارشان را شروع کردند به طوری که خودشان فرمودند، والده محترمشان فرمودند که من راضی نیستم. دیگر خودشان حرف را زدند ایشان هم خواستند اراده والده‌شان را احترام بگذارند و نخواستند ایشان را ناراحت بکنند ]و[ استعفا دادند. دیگر حالا هر کس هر رنگی به این بدهد، شیطنت است دیگر بقیه‌اش را دیگر قبول نکنید. متأسفانه کشور ما این عیب را دارد که جریانها ]و[ واقعیات را به نفع حرفهای و اغراض خودشان تغییر می‌دهند.

س: با توجه به بیانات جناب عالی در زمینه توجه به دانشگاهها و اهمیّت به تحقیقات، عملاً تا چه حد به این مسئله توجه شده است چرا در مورد مسئله گرانی و تورم هنوز مشکلات موجود است؟

ج: در مورد تحقیقات، خب ما در برنامه داریم. همان برنامه دارد اجرا می‌شود گاهی من از اختیارات خودم استفاده می‌کنم، یک قدری خارج از برنامه هم تقویت می‌کنم. آن دیگر چیزهای فرعی است. در مورد گرانی باز ما حرف قبلمان را زدیم، ما همه تلاشمان را داریم می‌کنیم که تورم را مهار کنیم. کشور شما یک مشکلات جدی دارد. واقعاً یک مقدار دو سه کلمه‌ای عرض بکنم شما ببینید این ده سال، ما تقریباً در همه مسائل زیربنایی عقب هستیم در آب، برق، پالایش مواد سوختی، گاز، کشف نفت، اکتشافات، راه، بندر، حمل و نقل، کامیون، نخریدیم، اتوبوس نخریدیم، فاضلاب شهرها، آب شهرها، کشاورزی ]و[ در هر چی شما بگویید، در این کارهای زیربنایی در جنگ ما عقب بودیم. ما الآن یکی از کارهایمان این است که به این مسائل زیربنایی برسیم. من این مسئله را خوب درک می‌کنم که اگر من الآن بعضی از مخارجی که برای کارهای زیربنایی می‌کنم اینها را بیایم صرف کارهای روبنایی و مصرفی بکنم خیلی اثر می‌کند مثلاً یک میلیارد دلار بیایم صرف کنم....اتمام ساید A

...می‌خواهد آن کار را انجام بدهیم امّا امروز درست می‌شود ولی شما دیگر فردا چهار، پنج سال دیگر نه آب ]و[، نه برق دارید. خرجی که ما الآن در مسائل زیربنایی می‌کنیم، خودش توّرم‌زاست یعنی پولهایی که ما الآن برای سدسازی، راهسازی ]و[ راه‌آهن‌سازی می‌دهیم، اینها همه پول در جامعه می‌ریزد تقاضا ایجاد می‌کند و بر توّرم فشار می‌آورد، توّرم را زیاد می‌کند. همه مردم هم این چیزها را نمی‌فهمند یعنی کاری که ما در تمام دوران جنگ، معکوسش عمل می‌کردیم فقط خرج روزانه مردم را تهیّه می‌کردیم، ما باید آن ده سال را الآن جبران بکنیم. ده سال ما وقت گذاشتیم که آن را جبران بکنیم این کارها توّرم‌زاست فعلاً ما این کارها را داریم انجام می‌دهیم، تا اینکه یک روزی برسد که این کشور همه چیز از خودش داشته باشد. آبهار مهار شده باشد، گاز به همه جا رسیده باشد، کامیون به اندازه کافی باشد ]و[، راهها درست شده باشد. اینها همه الآن برای ما جز به صورت ظاهر، مشکل‌افزا نیست یعنی یک مشکل الآن دارد و به قول شاعر وفا کنیم و ملامت شویم و خوش باشیم، این را من تحمّل می‌کنم و به همین دلیل، من این مسئولیت را پذیرفتم. فکر کردم که شاید من حالا بخاطر سوابق و آشنایی که با جاهای دیگر مجموعاً با سران و اینها دارم، بهتر می‌توانم این سنگینی را تحمّل بکنم. اینجا آمدم و این کار را پذیرفتم ولی در عین حال، برنامه ضدتوّرمی را هم قبلاً گفتم داریم اجرا می‌کنیم، واقعاً توّرم را مهار کردیم و روز به روز هم این وضع بهتر خواهد شد ان‌شاءاللّه ولی یک مقدار طول می‌کشد شما در دانشگاه خودتان می‌بینید که آزمایشگاه ندارید، خوابگاه دانشجویی کم دارید، فضای آموزشی کم دارید، مدرسه‌ها را می‌بینید ]که[ ما چقدر مدرسه کم داریم، بچّه‌های ما خیلی جاها هنوز سه شیفته درس می‌خوانند، اینها کارهایی است که باید سالهای قبل می‌شده، جنگ نگذاشته ما این کارها را بکنیم، حالا ما داریم انجام می‌دهیم. مصالح ساختمانی، آدم، نیرو ]و[، طرح می‌خواهد و همه اینها خرجش در جامعه تورم‌زاست.

س: در سال گذشته اظهار داشتید که شرکتهای خصوصی وابسته به دولت، حق اضافه نمودن قیمت به اجناس را ندارند ولی متأسفانه شاهد بودیم قیمتها روزبه روز افزایش می‌یابد. شما به عنوان ریاست کشور چه اقدامی کردید؟

ج: نه آنهایی که ما گفتیم می‌آورند شورای اقتصاد، رسمی بررسی می‌کنیم، تصویب می‌کنیم، و آنهایی که رسمی هستند، آنهایی که از دست ما خارج است، ما بخش خصوصی را آزاد گذاشیم. چیزهای دولتی است که دست ماست آنها هرکس می‌خواهد گران کند. باید به شورای اقتصاد بیاورد و شورای اقتصاد بررسی می‌کند اگر مصلحت باشد، این کار را انجام می‌دهد و الّا جلویش را می‌گیرد و بعضی چیزها هم مثلاً الزامی است ]و[ از طرف قانون به ما تحمیل شده مثلاً به ما گفتند که شما باید قیمت تضمینی محصولات کشاورزی را در حدّ توّرم و سود صنعت بالا ببرید، خب ما می‌آییم می‌نشینیم، می‌بینیم گندم این قدر می‌خریم، چغندرقند را این قدر می‌خریم، سیب‌زمینی را این قدر می‌خریم تمام اینها را آمدیم 20 درصد مثلاً بالا بردیم دولت البّته پولش را تضمینی می‌دهد، اگر مردم نخریدند، دولت می‌خرد. به این صورت برای اینکه آن رشته، کار خودش را بکند، طبعاً قیمت بعضی چیزها در اثر این بالا می‌رود، نمی‌شود یا فرض کنید وقتی که سوخت را ما گران می‌کنیم، یکی از جاهایی که خیلی بد در گذشته سیاست‌گذاری ما در آن سیاست‌گذاری شده، همین مسأله سوخت است. شما ببینید ما گازوئیل را همان مثال ترکیه که برایتان زدم ما گازوئیل را به مردم لیتری 4 ریال می‌دهیم. من همین حالا حاضرم با شما یک قراردادی ببندم، بروید از دریای جنوب، آب دریا را بردارید اینجا بیاورید به ما لیتری 4 ریال بفروشید، این کار را می‌کنید؟ هر شرکتی حاضر است این کار را بکند. حالا ما هم آب دریا نمی‌خواهیم، به عنوان مثال دارم می‌گویم یک کامیون مثلاً 20 تنی اگر آب از آنجا بیاورد، 10 هزار تومان تا اینجا می‌گیرد. شما ببینید چند برای آن تمام می‌شود. حالا ما از اینجا باید به روستا هم ببریم، به روستاهای دور دست ببریم آنجا تحویل کشاورز بدهیم، 4 ریال از او بگیریم. اینها را در ظرف بکنیم، ببریم آنجا تحویل بدهیم 4 ریال بگیریم. یک وقت می‌بینیم تسهیلات است این از یک جهت درست است امّا آخر این مال مردم است. همه مردم کشور، پنجاه و چند میلیون آدم در این شریکند. این چه عدالتی است که ما کسی که در تمام عمرش از سوخت درست استفاده نمی‌کند، حقّ او را به کسی بدهیم که خانه‌اش، ماشینش ]و[ همه زندگیش از سوخت استفاده می‌کند. این عدالت نیست. این اتفاقات در گذشته افتاده چیزهای عجیبی است حالا شما بشنوید ما مازوت را کیلویی یک ریال و نیم می‌دادیم. اصلاً شما حاضرید یک ریال و نیم بگیرید، یک بشکه مازوت از این خانه به آن خانه بخواهید تحویل بدهید. این را از آبادان برمی‌داریم به چه زحمت، مازوت هم حملش و نقلش مشکل است، این نفت سیاههایی که، این چیزهایی که می‌سوزد در صورتی که همانجا از ما آن را بشکه‌ای 20 دلار می‌خرند یعنی در همان آبادان با لوله، ما این را به شهر تحویل بدهیم، 20 دلار می‌فروشیم آن را برمی‌داریم می‌آوریم نمی‌فروشیم ارز نمی‌گیریم اینجا می‌آوریم، به کوره‌پزخانه، به نانوایی و به کارخانه‌ها می‌دهیم اینها یک ریال و نیم به ما می‌دهند. آیا این ثروت ]و[ سرمایه ملّت است ]که[ اینجوری دارد خرج می‌شود حالا عوارض عجیب و غریبی هم دارد. کارخانه‌ای که مازوت به این ارزانی مصرف می‌کند، ما لوله گاز را هم در این کارخانه بردیم، به کارخانه می‌گوییم شما این لوله گاز را به کارخانه وصل کن برای اینکه محیط زیست آلوده است چون مازوت ارزان است، این گاز وصل نمی‌کند. خب این سیاست اداره کشور بوده که به این روز ما افتادیم. اینها تصمیمات ناردستی است که به خاطر جنگ و شرایطی که نمی‌خواستند گرانی اتفّاق بیفتد، گرفتند اینها باید قطعاً اصلاح بشود. مثلاً شماها تعّجب می‌کنید که یکی از تجارتهای مردم این است که از بندرعبّاس یا شهرهای جنوبی ما بنزین قاچاق می‌کنند، می‌برند دوبی می‌فروشند. دوبی که خودش این همه مرکز نفت است، گازوئیل ]و[ بنزین ما را می‌برند آنجا می‌فروشند. فروش می‌رود به ارز تبدیل می‌شود برمی‌گردد ]و[ خیلی سودزا است. این لنج‌ها به جای اینکه بار ببرند، باک مخفی درست کردند ]و[ بنزین می‌برند آنجا می‌فروشند بعد برمی‌گردند خب بله ما که اینجا گازوئیل به لیتری 4 ریال می‌دهیم، خب این برمی‌دارد آنجا برود بفروشد مثلاً 5 سنت هم بفروشد برمی‌گردد اینجا می‌آید 7 و 8 تومان می‌فروشد به پول تبدیل می‌شود. این گونه مسائل در کشور ما هست ]و[ جزء دردهای ماست، جزء مشکلات دولت است. دولت تا بخواهد مثلاً یک چیزی را اصلاح بکند هیاهو و شعار بده‌های هی نق بزن در این کشور زیادند که خیلی آسان نق می‌زنند شروع می‌کنند که گرانی دولت، گرانی دولت در صورتی که جزو برنامه ماست. در برنامه ما مجلس نوشته است که دولت موظّف است که کارهای وزارت نفت، وزارت نیرو و اینها خودکفا بشود یعنی ما الآن به وزارت نیرو ]و[ به وزارت نفت پول نمی‌توانیم بدهیم او اگر الآن بخواهد پالایشگاه بسازد، باید از درآمد خودش در بیاورد. درآمدش هم اینهاست اینها ضرر دارد اصلاً با ضرر ما داریم می‌فروشیم باز هم با ضرر و مجلس هم گفته که این باید به جایی برسد که سرمایه‌گذاریهایش را از درآمد خودش داشته باشد. حالا یک دفعه بنزین آمد مثلاً 5 ریال آن هم گران نشد بنزین 6 تومان و 4 و 3 تومان معدل گرفتیم 5 تومان کردیم. دیدید چه هیاهو راه انداختند در مجلس طرح دادند، جلو این کار را بگیرید، بعد ملّت رفت چه شد این حرفهای اینطوری البّته اکثریت مجلس رای نداد و ردّ شد ولی مشکلات این جوری ما داریم برای  عوامفریبی هرکسی حاضر است مصالح  ملّت را ندیده بگیرد و شعار اینجوری بدهد، خب من اینها را خیانت به کشور می‌بینیم واقعاً خیانت می‌بینیم این اداره کشور نیست که ما اینجوری ثروت مردم را هدر دهیم. مال من نیست که مال دولت نیست، مال مجلس هم نیست، مال همه شماست و معلوم است که همه از این سوخت استفاده نمی‌کنند یک عدّه استفاده می‌کنند. کسی که تنهایی در ماشینش می‌نشیند و از اینجا تا شمال می‌رود و برمی‌گردد، به اندازه کسی که اگر بخواهد از روستایش تا شهر برود با دوچرخه هم می‌رود یک جور از این سوخت استفاده می‌کنند؟ این سوخت را به یک قیمت ما اینجوری به این بدهیم، این چه عدلی است؟ البّته تأثیر دارد وقتی که این را اصلاح بکنیم، روی بعضی چیزها هر محصولی که با سوخت ارتباط دارد، رویش اثر می‌گذارد. نمی‌شود به او گفت سوخت را گرانتر بگیر قیمت را ارزانتر بده، این تأثیرات را دارد. اصلاح وضع اقتصادی ما در این دوره آینده، یک نوسانات اینجوری دارد منتهی ما کارمان در شورای اقتصاد، این است که اینها را امتحان کنیم که شک به جامعه وارد نیاید.

س: آیا اعمال سیاست برقراری تعادل اقتصادی و اصل عدالت اجتماعی در یک راستا می‌باشد، چگونه به نظر ریاست محترم جمهوری اسلامی در برقراری عدالت اجتماعی و کم کردن فاصله طبقاتی تا چه حدّ موفّق بوده است لطفاً اگر آمار و ارقامی هست بفرمایند؟

ج: همین بحثی که الآن جواب این است، شما می‌توانید بفهمید این عدالت این طوری است ما اگر تعادل نداشته باشیم، کسانی که از نفت استفاده می‌کنند، چه کسانی هستند. تعادل اقتصادی یعنی به گونه‌ای باشد هرکس صرفش می‌کند از نفت استفاده بکند، نفت خودش را در جامعه داشته باشد ما نفت ارزان به یک سرمایه‌دار بدهیم او تولید بکند یا در خانه‌اش مصرف کند. ما تعادلی که مطرح می‌کنیم، اینطوری است. اصلاً در گذشته شما ببینید این ده سال، ما خیلی برای قیمت‌ها فشار آوردیم، تعزیرات در یک زمانی، امام اجازه دادند دولت هم قانونگذار و هم مجری بود هم قاضی یعنی آیین‌نامه برای کنترل نرخ می‌نوشت، خودش هم می‌رفت می‌گرفت همه استاندارها همین کار را می‌کردند و همه بخشدارها، فرماندارها و خودشان هم محاکمه و زندانی می‌کردند. ما اینکار را کردیم البّته یعنی طرح بود که ما تصویب کردیم به دولت دادیم برای اینکه در جنگ کنترل بکنیم. نتوانستیم کنترل بکنیم همان جنسها رفت زیر زمین گرانتر شد، این جواب نمی‌دهد. در جامعه‌ای مثل جامعه ما این فشارها جواب نمی‌دهد خانواده‌ها حاضرند بیایند راحت از دم بقالی سرکوچه‌شان، جنس را ده برابر از زیر میز بگیرند ولی در صف معطّل نشوند. آنها اصلاً هیچ علامتی نمی‌دهد، شیرکوپنی را هم به دست آن آقا به هر قیمتی که خواست، آن هم می‌گیرد پولش را هم می‌دهد. خب دیدید دیگر ]در[ جامعه این کنترلها نتیجه نداد. ما سیاستمان این است که البّته این کار آسانی نیست به تدریج داریم سوبسیتها را حفظ می‌کنیم مواد اصلی زندگی مردم را خودمان می‌دهیم، کوپنها را حفظ می‌کنیم که شک وارد نشود در بخشهایی که می‌شود عرضه و تقاضا را به تعادل برسانیم و تا اینجا ما خیلی موفّق بودیم و مثلش همین است که عرض کردم. آلومینیوم کیلویی 400 تومان، 500 تومان بود حتی در سر قبرها می‌رفتند این تابلوها را می‌دزدیدند در راه می‌رفتند این چیزها صرف می‌کرد، دو کیلو آلومینیوم از آنجا برداشته، هزار تومان خب یک تابلوی راهنمایی را هم می‌کند از جاده برمی‌داشت، می‌رفت. وقتی که ما آمدیم به وزارت معادن گفتیم شما بروید خودتان با قیمت ارز رقابتی هرچه می‌توانید تولید کنید، تولید ما آن موقع یک تن هم نبود، یک هزار تن هم نبود، به اینها اجازه دادیم خودشان مواد وارد کردند، الآن ماهی 11 هزار تن تولید می‌کنند، ریختند در جامعه پر شد. حالا شکایت به ما می‌شود که انبارها پر شده هیچ کس نمی‌آید بخرد ]و[ قیمت  3 1 شده. همه آهن‌آلات، لوله ]و[، پروفیل اینجوری شد. اینها به تعادل رسید دیگر چیزی که به تعادل برسد، آخرش این است، یک چند روزی حرکت می‌کند شوینده‌ها ]و[ پلاستیکها دارد اینجوری می‌شود. مصالح مواد زندگی، هنوز ما به اندازه کافی تولید نمی‌کنیم، یخچال امثال اینها هنوز آن ظرفیت را ندارد، ما بنا داریم، این کار را کردیم، واردات را آزاد کنیم، منتهی از واردات به اندازه‌ای سود بازرگانی می‌گیریم که صنعت دولتی را، صنعت داخلی را ضربه نزند که بتواند رقابتی باشد جنس بیاید تا آن حدّی که مردم چیز نداشته باشند، ]و[ پارچه این کار را کردیم ]و[ موّفق بودیم. ما چقدر داشتیم سوبسید به پارچه می‌دادیم و هیچ پارچه فروشی، حرف ما را عمل نمی‌کرد. ارز را ارزان می‌دادیم امّا پارچه به دست مردم گران می‌رسید. ما چرا ضرر بکنیم ما ارزمان را آمدیم قیمتمان را رقابتی کردیم حالا همه رفتند دنبال اینکه کیفیت پارچه‌اشان را دارند بهتر می‌کنند هر بنجلی در دکان می‌آورند شما می‌رفتید می‌خریدید چاره‌ای هم نداشتید. به هرحال تعادل یک اصل درستی در زندگی جامعه آزاد است منتهی در جامعه ما باید تدریجاً پیش برود و عدالت هم از این راه درست می‌شود. آن طرف ما نتوانستیم عدالت درست بکنیم، بسیاری از مردم با احتکار، بازار سیاه، خریدن اجناس دولتی و فروختن به مردم و با قیمت ده برابر، در این دوره میلیونر شدند، شما قبول ندارید هر کسی خودتان، عدّه‌ای را می‌شناسید که اینجوری شده باشند یک سرمایه دارهای جدیدی در همین ده سال جنگ از این روّیه نا درست درآمدند با اینکه سرمایه دارهای قبلی را تقریباً پر و بالشان را بریدند. ]د مورد[ دانشجویان گفتند که مشکلات دارند، من هم قبول دارم انجا نوشته چه فکری باید بکنیم که من گفتم به فکریم روی خوابگاهها داریم بیشتر کار می‌کنیم، روی مسائل دیگر ان‌شااللّه امسال یک قدری وضع بهتر می‌شود.

س: علت توّقف یا کم رنگ بودن احزاب چیست؟

ج: خب ما جوابش را قبلاً دادیم.

س: درچه صورت نهضت آزادی می‌تواند فعالیت خود را آغاز کند؟

ج: نهضت آزادی به خاطر بعضی مواضعی که گرفت، ولایت فقیه را قبول نداشت و اینها غیر قانونی شد. مطابق قانون اگر اصلاح بکنند و خودشان را با قانون اساسی منطبق بکنند، مثل بقیه احزاب می‌توانند حرکت بکنند.

س: آیا به دسته‌ها و گروههایی که در اوائل انقلاب فعالیت داشتند، اجازه فعالیت ]می‌دهید[؟

ج: ببینید ما قانون فعالیت احزاب را در مجلس تصویب ]و[ منتشر کردیم. همه در اختیار همه هست ولی ببینید مطابق قانون واقعاً من به عنوان رئیس جمهور کشور شما اشتیاق دارم که احزاب کشور راه بیفتند، منتهی مطابق قانون، کار ]مخالف[ قانون نمی‌شود کرد.

س: لطف فرموده ابهام فرود هواپیمای نظامی آمریکا در فرودگاه را اگر هست، روشن بفرمایید؟

ج: باز روزنامه‌ها و این چیزها از آن کار بد می‌کنند. هواپیمای نظامی که می‌گویند، یعنی هواپیمای باری که متعلق به ارتش است. معمولاً در این کمک‌رسانیها، از هواپیماهای ارتش استفاده می‌شود. ما خودمان حادثه‌ای که اتفاق می‌افتد شما دیدید که نیروی هوایی، هلیکوپترهای ما و اینها هستند چون هر کسی کار خودش را دارد می‌کند. در زمان صلح، این حوادث را آنها انجام می‌دهند، می‌گویند هواپیمای نظامی خب ذهن مردم می‌رود حالا به قولی جنگنده حالا آمده 330 است که ما هم مثلاً اینجا داریم جزء ابواب جمعی نظامیهاست اینکه گفته می‌شود، این است و همچنین کمکهایی که آلمانیها یا دیگران می‌کنند و افراد نظامیشان می‌آیند کمک می‌کنند، عین این است. آنها هلیکوپتر را برای حمل و نقل آوردند ما در کوهستان و آن جاهایی که چیز داریم 20 تا هلیکوپتر آوردند این هلیکوپترها مال نظامیهاست اصلاً مثل هلیکوپترهای خودمان اینجا اگر آنجا برود کمک بکند ولی اینجا خلبان ما می‌نشیند در آن با هم می‌روند بار را بر می‌دارند از باختران به اردوگاه می‌روند بر می‌گردند.

روزنامه‌ها دنبال مسئله جنجالی می‌گردند یک چیزی می‌فهمند، فوری اینجوری تیترش می‌کنند و یک کسی هم بچّه‌ها هم طفلکها اینجا گوش می‌دهند، می‌گویند وای وای استقلال کشور ما رفت. در باره مذاکرات سوریه پرسیدند، همانهایی بود که قبلاً گفتم.

س: نظر خود را در ارتباط با ]روابط[ اقتصادی دولت جمهوری اسلامی با دول مختلف که طبیعتاً فرآیند مثبتی را در جامعه خواهد داشت، بفرمایید و چه نوع ارتباط علمی، فرهنگی با این دول پیش‌بینی شده و سیاست دولت در زمینه تبادل نظریات علمی و فرهنگی یا تبادل دانشجو و امثال اینها چیست؟

ج: ما بنا نداریم که دانشگاهها و محیط فرهنگی خودمان را منزوی بکنیم ولی یک پوشش حفاظتی لازم داریم. به هرحال ما یک تفاوتهای اساسی با فرهنگهای رایج زمان داریم و یک نوع محافظتی برای مردم خودمان لازم داریم ]که[ این حفاظت را همیشه حفظ می‌کنیم. اصل ارتباط را ما مثبت می‌دانیم و قبلاً هم بوده، اینطور نبوده که ما با دانشگاههای دنیا ارتباط نداشته باشیم. ارتباط بوده ولی یک مقدار ممکن است بهتر و وسیعترش بکنیم ولی با حفظ آن جهات اساسی آرمانهای انقلابمان. این مقدار سؤال هم هست که من دیگر نرسیدم جواب بدهم. این را نگه می‌داریم اگر دیدم مسئله مهمّی هست در یکی از اظهارات یا سخنرانیهایم یک جایی عرض می‌کنم. از کسانی که زحمت کشیدند در این مراسم شرکت کردند خیلی متشکرم ان‌شاءاللّه همه‌مان در راه خداوند موفّق باشیم.

          والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته