مصاحبه تلویزیونی (3)آیت ا... هاشمی رفسنجانی در خصوص دوران 8 ساله ریاست جمهوری
خبرنگار : بسم الله الرحمن الرحیم سلام عرض میکنیم خدمت شما ببیندگان عزیز و ارجمند مان امیدوراریم تا این لحظه ساعتهایی .... انشاءالله دقایقی و ساعات بهتری هم در انتظارتان باشد. در روز یازدهم مرداد ماه یعنی آخرین روز از ششمین دوره از ریاست جمهوری در دفتر کار جناب آقای رئیس جمهور حضرت حجت السلام و المسلمین آقای هاشمی رفسنجانی هستیم و قرار هست که انشا ءالله یک گفتگوی صمیمانهای را داشته باشیم و از نقطه نظرات ایشان بهرمند بشویم . سئوالاتی را مطرح بکنیم که بعضی از آنها را شاید کمتر مطرح کرده باشیم و دوستانمان کمتر مطرح کرده باشند و بنده فکر نمیکنم سئوالی نباشد که دوستان و همکاران ما طرح نکرده باشند بهر حال اجازه بفرمائید که باب گفتگو را باز بکنیم و در خدمت جناب آقای هاشمی گفتگوی خودمان را آغاز بکنیم . جناب آقای هاشمی سپاسگزاریم از اینکه در آخرین روز از دوران هشت سال ریاست جمهوریتان این سعادت را نصیب ما کردید که در خدمتتان باشیم و ضمن عرض سلام خدمتتان و تشکر مجدد اجازه بفرمائید که قبل از جنابعالی که باب گفتگو را باز بفرمائید من خدمتتان معرفی بکنم همکاران عزیزی را که خدمت جنابعالی شرف یاب شدند . جناب آقای نو بابه از چهرههای آشنای تلویزیون جناب آقای نظام اسلامی همکار عزیز ما که البته در کسوت جانبازی هم هستند ایشان بد نبود که ما در این جا این را قید بکنیم و همینطور همکار ارجمندمان سرکار خانم پوریان در خدمت حضرت عالی هستیم که باب گفتگو را باز بفرمائید .
....جنابعالی باب گفتگو را باز بفرمائید در خدمتتان باشیم
رئیس جمهور : من متشکرم از این که این فرصت پیش آمد که بالاخره یک جمع بندی داشته باشیم از مسائل این دو دوره چون شما در مرکز اخبار و تحلیها و مسائل مردم هم هستید فکر میکنم مناسب ترین افراد همین شما هستید که مسائل را که فکر میکنید که بایدتوضیح داده بشود مطرح کنید ما هم آمادهایم .
سئوال : استدعا میکنم آقای رئیس جمهور ببینید ما اگر اجازه بفرمائید چون حضرت عالی موضوع جمع بندی بکار بردید این سئوال شاید در آن مجموعه جمعبندی نمیگنجد ولی بعنوان حسن آغاز خدمتتان عرض بکنم هر چند که حضرت عالی از ابتدا پیروزی انقلاب و برمیگردد به سالهای چهل و یک و چهل و دو که در خدمت حضرت امام بودید و به اتفاق دیگر یاران خودتان یکی از چهرههای مطرح در انقلاب اسلامی و یکی از مهره های تصمیم گیر و در حقیقت مؤثر در مسیر روند تحولات انقلاب بودید اما در طول هشت سالی که بطور مستقیم مسئولیت قوه اجرائیه کشور را به عهده داشتند طبیعتآ یک انس و الفتی با این کار که تقریبآ طولانی ترین زمان را در این کار جنابعالی متوقف بودید داشتید و الانه این را میخواهید واگذار کنید بفرمائیید به برادر ارجمند دیگری که بیایند و ادامه آن را داشته باشند بالاخره نمیتوانیم بگوییم هیچ احساسی وجود ندارد چون در این کار یک انس و الفتی بوجود آمده است آن چیست آن احساس؟
جواب : من فکر میکنم که باید راضی باشم و احساس رضایت دارم با آنچه که این چند سال گذشته در مقابل خداوند که همه توفیقات از اوست و همچنین از مردم و رهبر انقلاب و همکارنمان با احساس رضایت این مسئولیت را واگذار میکنم و از پیش هم هیچ وقت فکر نمیکردم که بیش از این مقدار بتوانیم در یک مسئولتی معمولا در یک مسئولیت قانون اساسی هم یک حدی برایش قرار داده از اینکه میبینم که خیلیها راضی هستند از نتیجه کار ما بخصوص رهبر انقلاب این رضایتم را قوی تر میکند حتمآ هم کسانی هستند که قانع نیستند به آنچه که انجام شده مطمئنآ اینطور نیست که ما هرچه کردهایم برای رضایت همه مردم کافی باشد ولی در مجموع فکر میکنم دوره خوبی گذشت دیگر فرصتی داده شد که خدمتی بکنیم به انقلاب و مردم و با خیال راحت الان ترک میکنم این سمت را چون بنده از اولین روز انقلاب بودم و همیشه سرمایه گذاری کردم برای انقلاب از وجودم خیلی دلم میخواهد این انقلاب پایدار ، محکم ، مطمئن باشد. این احساس آرامش و الان دارم هیچ نگرانی هم ندارم وقتی اینجا را ترک میکنم مشکلی برای انقلاب بوجود بیاید و از دور هم نگاه بکنم و ببینم همین اوضاع دارد ادامه پیدا میکند و یا بهتر میشود آن موقع راضی تر خواهم بود .
سئوال : بله آقای رئیس جمهور ببینید آنچه را که فرمودید صحیح هست تقریبآ میتوانیم بگوییم به اشکال مختلف در قالبهای مختلف ما از زبان جنابعالی شنیدیم ولی همین فضایی که ترک میکنید ممکن است فردی خدمتگزار بوده هر روز برای شما چای میآورده بطور مثال مأنوس بودید با این فضا برای شما ترکش برای شما چه احساس را بوجود میآورد و الان احساس کلی جنابعالی مد نظر است ؟
جواب : این احساس عمومی است که همه دارند آدم اگر خانهاش را که هم میخواهد عوض بکندو از خانه مأنوساش میرود آن طرفتر حالت وداع یک حالت ویژه ایست آدم گاهی احساس آرامش میکند و گاهی احساس میکند مسئولیت اش کمتر شده گاهی احساس میکند از بعضی از همکارانشان که دوست میداشت جدا میشود حالت مختلفی دارد یک احساسش اینکه چون کار اجرایی خیلی مشکل دارد توقعات همه مردم الان از مسئول اجرایی است و همه چیز هم در اختیار مسئول اجرایی نیست این انتقال از اینجا به جای دیگر یک کمی احساس آسایش خاطر به آدم میدهد و کمی حالت اندوه و جدا شدن از چیزئیهایی که با آن مأنوس شده است
سئوال : با اجازه همکارانم به این نکته اشاره میکنم جناب آقای هاشمی خودشان اشاره کردند به لحظه وداع چند روز پیش که تشریف آوردید به صدا و سیما خوب ما اظهار نظر ببیندگان عزیز را طی تماس تلفنی میگرفتند با چه صبح بخیر ایران و چه با برنامه های مختلف همچنین صدا و سیما بیان میکردند یکی از این تماسها برای من جالب بود شاید برای آقای هاشمی هم جالب باشد یکی از عزیزان ببینده اشاره میکرد از قول ما به آقای هاشمی بفرمائید که واقعآ دلمان برای شما تنگ میشود من عرض کردم قرار نیست ایشان جایی بروند که دل شما برای ایشان تنگ بشود گفتند نه واقعآ این احساس قلبی ما هست نسبت به کسی که هروز ایشان را کسی که چهرهشان دیده میشد چهره مصممشان و صمیمی و خدمتگزاریشان من فکر میکنم این احساس دو طرفه است آقای هاشمی فقط این احساس دست نمیدهد برای شما ما احساسی از آقای هاشمی به خصوص در خطبه های نماز جمعه شان یک احساس خاصی دارند در بیان احساساتشان خیلی راحت هستند من فکر میکنم بعدش کم کم سری دیگر مسائل بشود واقعآ بیان آن احساسات .... اجازه بدهید سئوالات رامطرح کنیم آقای هاشمی یک فرد عاطفی است و در خیلی از موارد هم تحت تأثیر بعضی از فضاها میشود گفت که اگر فضا ایجاب بکند گریه میکند آیا به همین شدت هست ..... موردی رابیان فرمودید در بیان ابتدای فرمایشاتتان و توقعی که مردم از بالاترین مقام اجرایی کشور دارند و فکر میکند همه مشکلات شاید به نوعی مشکلات به این صنف مربوط به شخص ایشان باشد البته از طرفی بیان موفقیتها خودش بیان مشکلات است چرا که مشکلاتی است که مرتفع شده و به موفقیت رسیده است . اما این سئوال همیشه مطرح است فکرمیکنم دوستان هم راضی باشند که این سئوال را من مطرح کنم مجموعآ مشکلاتی که در این هشت سال جنابعالی با آن مواجه بودید مشکلاتی که واقعآ گریبانگیر جامعه مان بوده تلاش کردید که حلش بکنید اگرصحبتی بکنید من فکر میکنم چراغ هدایتی برای آینده مان هم انشاءالله باشد . بفرمائید آقای هاشمی .
جواب: من همانطور که شما گفتید بله عاطفیام و میخواهم مسلط بشوم بر عواطف خود خیلی آسان نیست ولی خوب بالاخره سعی میکنم که عواطف باعث نشود که خرد و منطق ضعیف بشود در برنامه ها در زندگی علاوه بر مشکلاتی که مواجه بودیم بالاخره مشکلات عمومی کشور بود آن لحظه شروع کار خیلی سنگین بود من دو ، سه بار هم تا به حال توضیح دادم و وقتی که شروع کردیم ما یکبار شمردیم بیست وپنج مشکل اصلی در کشور بود که نگرانی آور بود برای آینده طبیعی هم بود بعد از جنگ بود آن مهمترین عنصری که باعث شد امام تصمیم بگیرند جنگ را ختم بکنند گزارشی بود که از هیئت دولت دارند خدمت امام گفتند وضع اقتصادی کشور مناسب با ادامه جنگ نیست . مهمترین عنصر این بود بقیه قابل تحمل بود هر چه که بود وقتی شروع کردیم همان عنصر شاخه های فراوانی داشت که تمامش وحشتناک جلوه میکرد کسری بودجه نبودن ارز ، نبودن کارخانه ها خراب شدن بسیاری از زیربناهای کشور ، بنادر ، پالایشگاه ، نیروگاهها و راه آهن ها ، پلها ضعیف شدن وضع شهرهای کشور که همه امکانات شهری را از دست داده بودیم ، خالی بودن انبارها ، سیستم توزیع کوپنی که مخصوص دوران جنگ بود عوض کردنش کار آسانی نبود . حمل و نقل بسیار ضعیف که تقریبآ در جنگ عمدهاش از دست رفته بود . بنادری که دیگر کشش واردات را نداشت وابسته بودن شدید ما به خارج عمده نیازهای کشور را میبایست از خارج وارد بشود . و عقب افتادن حقوق و ارتفاعهای اداری که میبایست میدادیم و چیزهای فراوانی که ناشی از کمی سرما خوردگی نیروهای رزمنده بود با شعار ها و اهدافی که مطرح کرده بودیم . بدتر از همه وضع اسرایمان بود حالت نه صلح ، نه جنگی که در کشور حاکم بود . صدام متکی بود به آن همه قدرتهای خارجی و اگر احساس میکرد که ما در کشور مشکل داریم ممکن بود دوباره یک کار شیطنت آمیزی را بکند این حالت نه صلح ، نه جنگ نمیتوانستیم نیروها را مرخص کنیم و نمیشد این را از واحدهایمان بدهیم مهاجرین جنگ یک حالت جدیدی پیداکرده بودند دیگر آن حالت صبر بعدآ پیدا نمیشد . خانواده های شهدا ، اسرا، مفقودین ، دانشگاهها ظرفیت بسیار محدودی داشت و بسیاری چیزهای دیگر که معمولا در مجلس به من توصیه میکردند همکارانم که بهتر اینست که من نیایم در دولت ، بگذاریم یک فرد دیگری بیاید ما از مجلس و جاهای دیگر حمایت کنیم پیش بینی میشد دو ، سه دولت باید عوض کنیم هر دولتی میآید توقعاتی ایجاد میکند دو ، سه سال معلوم میشود موفق نمیشود و بعدی میآید تا برسیم به نقطه مطلوبی مستقری بوجود بیاید چرا که در جمع بندیهایی که در خدمت امام و رهبری کردیم دیدیم باید آمد و من توکل بر خدا کردم دیدیم بالاخره ما انقلاب را که برای خودمان نمیخواستیم حرفهای آخر من این بودکه ما انقلاب کردیم در زمان مبارزه به نیروهایمان میگفتیم عمرمان دوسال است . معدل عمر نیروهایی که وارد میشوند به مراحل حاد مبارزه دوسال است و ما حالا ده ، بیست سال هم بیشتر از آن عمر کردیم دیگر حالا .
سئوال : من فکر میکنم ببخشید آقای نظام اسلامی سئوالی را که آقای نوباوه در ورای آن یک سئوال مهمتر وجود دارد ببینید شما مشکل اسرا ، خانواده شهدا ، حالت نه جنگ ، نه صلح و اصولا راه نداشتیم کسری بودجه و تمام اینها هست در چنین شرایطی حضرت عالی و همکاران بایدبرنامه خودتان را توجیه میکردید این به نظر بنده سخت ترین مرحله کار هست شما آیا این مشکل را داشتید یا نداشتید یعنی چقدر از شما انرژی برد که توانستید برنامه های خودتان را در چنین فضایی توجیه کنید .
جواب : من چون در مجلس بودم احاطه داشتم بر وضع کشور ومیدانستم چه جاهایی برای ما منابعی هست که استفاده نکردیم و چه راههایی وجود دارد . قبل از این که من بیایم سیاستهای کلی را رهبری فعلی که رئیس جمهور بودند تنظیم کرده بودندبرده بودند امام تصویب کرده بود یک برنامه نیم بندی هم در زمان جنگ مجلس آمده بود ما یک بار بحث کرده بودیم ما دیدیم مناسب آن زمان نیست مانده بود . بنا براین خیلی زود میتوانستیم جمعبندی کنیم چه برنامهای را دراین مقطع میتوانستیم داشته باشیم .در مدت کوتاهی من این برنامه راکلیاتش را برای خودم و برای همکارانم نزدیکم مطرح کردم معلوم بود اولین کار ما باید داشتن برنامه باشد ما برنامه ها یمان یک ساله بودن ، یک ساله هم چند بار در سال عوض میشد . در عمل میدیدیم نمیشد اجرا بکنیم عوض میکردیم که اولین برنامه پنج ساله مان در همین فضا تصویب کردیم واقع بینانه هم از کار در آمد ... حالا من از دو تا مشکل میگویم که مثلا مقاومت بود . فرض کنید ما میگفتیم ما یک منابع اساسی داریم که بی خودی دارد تلف میشود بیاوریم بیرون کار گشاست .یکی ارزمان بود ما به زور قیمت ارز را گذاشته بودیم هفت تومان در بازار سی برابر بود و از دست دولت در میآمد هفت تومان تنها منبع در آمد ما همین است هنوز هم ارز داشتیم چیز دیگری که نداشتیم میگفتند همین را اصلاح کنیم کلی پول برای دولت در میآید البته یک مقدار بعضی از چیزها گران میشود در مقابلش خیلی چیزها ممکن است ارزان بشود چون یک آزادی کنارش بود که ارزهای که در بازار های سیاه دوران جنگ جمع شده بود خارج بود این طرف و آن طرف بود آنها بر گردد در جامعه نقطه دوم این بود که ما سوختمان را داریم مجانی به قیمت فقط حمل و نقل شان آن هم کمتر از حمل و نقلش میدهیم شروع کنیم از این همه ثروتی که دارد باد میبرد یک مقدارش را برگردانیم . به خزانه دو تا منبع عظیم تلف شد که اصلا نمیگذاشت ساختار اقتصاد کشور اصلاح بشود با آن قیمت ارز هیچی قابل تولید نبود شما مثلا میخواستید دستمال کاغذی بسازید دستمال کاغذی که با ارز هفت تومان ما میآوردیم دیگر هیچی دیگر نمیشد بسازیم هر جور میساختیم میدیدیم لاقل 5 برابر واردتمان تمام میشد مسئله سومی که این مشکلی نداشت اما اجراش مشکل بود این که ما گفتیم ما باید هدف تولید را بگیریم تولید ملی را بالا ببریم مقاومتی که بود کار شناسی بود نه هدفی امام گفتند این هدف مقدسی است اما عملی نیست بالاخره این ماشینهای بدون قطعه انبارهای خالی و این قیمتهای تحمیلی که در بازار هست کسی حاضر نیست تولید بکند گندم تولید کند شما خواهید از اوسه چهار تومان بخرید اصلا تولید نمیکند محصولات صنعتی هم همینطور که ما آن نقاط مشخص را انتخاب کردیم تیکه رو تولید نقد کردن منابعی که از دستمان میرفت وبرنامه داشتن برای مدت طولانی .
سئوال : جناب آقای هاشمی با توجه به سئوالی که آقای نو باوه پرسیدند در مورد مشکلات و معضلات که پیش آمده امروزه شما چه تفاوتهای فاحشی در مسائل سیاسی ، فرهنگی و اقتصادی با دوران ریاست جمهوریتان در سال 68 با اولین روزهای دوران ریاست جمهوریتان احساس میکنید حالا بیشتر به مسائل اقتصادی باز اشاره فرمودید خصوصآ در مسائل سیاسی و فرهنگی
جواب : من میگویم همه آنچه که آن روز مشکل بود الان مشکل نیست دیگر همه بدون استثناء مثلا حالا اولش میگفتم مشکل نه صلح و نه جنگ بود مثل آن وضع هیچ کار نمیتوانستیم بکنیم خیلی زود مؤفق شدیم با تدبیری که کردیم قضیه رابه جای خوبی رساندیم وقتیکه اسرا وارد ایران شدند اولین شان آمدند در صدا و سیما آن سرود زیبا را خواند من در مسیر بودم از خانه داشتم میآمدم همانجایی که میگوید گریه میکنید گریه کردم آن حالت را دیدیم این یک کسر بودجه است و کسری ارز و همینهایی که من گفتم هیچی نیست شما حالا به عنوان افراد آشنا و مطلع بگویید چی از مشکلاتی که آن زمان شمردیم باقی مانده است .
سئوال : آقای رئیس جمهور این طوری که حضرتعالی میفرمائید البته بخشهای اعظمش قابل قبول ولی ممکن است این طوری استنباط بشود که مثلا ما در آینده واقعآ هیچ مشکلی نداریم و هیچ چالشی در به حساب سرنوشت سیاسی و اجتماعی آینده ما وجود نداشته باشد که اگر به این شکل هم بخواهیم نگاه بکنیم شاید صدرصد نباشد حالا برای آن فضای آینده و سالهای آینده آیا شما هیچ نوع چالشی را ترسیم نمیکنید هیچ چیزی را فراموش نمیکنید مهمترین مشکلات آینده را شما چه میدانید .
جواب : به طور طبیعی کارها روی روال افتاد آنهایی که آن روز تهدید بود الان تهدید نیست اما اینکه آدم خیالش جمع باشد بگوید که آینده هیچ مشکلی نداریم اینطوری نیست اولا اگر این روال متوقف بشود بلافاصله مشکلات بروز میکند این خودش میتواند همیشه منشأ یک نگرانی باشد که این اتفاق انشاءالله نمیافتد چون همه هستند دیگر مجلس مهمتر از همه رهبری ، دولت ، شخصیتهایی که در کشور کار میکردند همه هستند فقط جای ما عوض میشود میرویم یک جای دیگری هیچ اتفاقی از این جهت نمیافتد لذا از این جهت من نگرانی ندارم . اما یک چیزهای هست که هنوز حل نشده تهدید نیست ولی حل نشده که حالا من بعضیهاش میگویم که بعضیهاش ممکن است جدید باشد مثلا از نظر مسائل فرهنگی یک مسئله است در کشور ما تعریف روشنی ندارد متولیهای گوناگون داردتوقعات متناقض دارد بعضیها مشکل فرهنگی را در نبودن مثلا آزادیها به معنای بی بندباریهای نوع غربی میدانند که اینها کم نیستند وقتی که میگویند مسائل فرهنگی از این است بعضیها درست نقطه مقابل اینها که اینها بیشترند بودن هنوز بعضی از ظاهر فرهنگی در کشور را و تمایلاتی که دیده میشود برای بی بندو باریها یابی توجهی به ارزشها این را مشکل فرهنگی میدانند که بیشتر مثلا به همین مسائل تهاجم فرهنگی و اینها بصورت تعبیرات بروز میکند . بعضیها مشکل فرهنگی را با سیاسی مخلوط میکنند آزادیها از آن نوع که فکر میشود مثلا احزاب باشند احزاب وقتیکه برنده شدند همه چیز دست خودشان باشد دیگر بالاخره برنده شده سیاست را او باید تعیین بکند باید همه چیز را اداره بکند . همانطوریکه الان در دنیا هست یک حزبی که میآید حالا معلوم است دیگر چه خواهد شد . فرض کنید در ترکیه یا در انگلستان یا جاهای دیگر بعضیها فکر میکنند این جور ایران هم باید باشد بخشی از شخصیتهای فرهنگی و علمی و ادبی ما در نوشتن کتاب و تولید فیلم در سرودها ، در جشنها آن چیزهای که مسائل فرهنگی است یک جور دیگر توقعاتی دارند از نظر خود من که مسائل را نسبتآ میدانم فکر میکنم این مسئله تا وضع روشنی پیدا نکند میتواند در مقابل نظام ، دولت ، چالشهای جدی داشته باشد .
سئوال : یک بحث بسیار جدی مطرح است این است که شما در صحبتهای که در سازمان صدا وسیما داشتید به خصوص در آن بخش مصاحبه تان اشاره خیلی خوبی داشتید در اینکه در بررسی که شده واقعآ مشخص است هیچ راهی بهتر از توسعه و بازسازی برای کشور حتی برای تحقق به اصطلاح عدالت اجتماعی نیست این واقعیتی است که همه ما میدانیم ما با این باب هم نمیخواهیم وارد بشویم که حالا بحث توسعه اقتصادی که همیشه چه به لحاظ علمی و یا سیاسی مطرح است تا حدی مغایر عدالت اجتماعی است ما اصلا اسم عدالت نمیخواهیم بیاوریم یقینآ میدانیم که میخواستم یک اشاره به حرف همین فرمایش جنابعالی داشته باشم که شما اشاره که دارید میکنید در این بعد؟
جواب : نه خیر ببینید من داشتم آن چالشهای احتمالی در مقابل دولت و نظام را یک مسئله دیگریکه مشکل باید روش حساب کنیم ممکن است پیش بیاید سیاست خارجی است به هر حال ما نباید فکر کنیم هر مقدار اینجا نیرومند بشویم ومستقر تر بشویم در خارج هم دشمنان ما آرامتر میشوند ما دشمنان نیرومندی مثل آمریکا داریم و اسرائیل کسانی هم دور بر اینها هستند که در این مورد هم من هنوز بی نگرانی نیستم که بالاخره در آینده بایدمواظب باشیم که در سیاستهای خارجیمان مجموعآبتوانیم بگونهای عمل بکنیم که هم بتوانیم اهدافمان را حفظ کنیم آرمانهایمان را از دست ندهیم و هم آسیب جدی به کشورمان نرسد .
سئوال : بنده میخواستم این را اشاره بکنم حالا برای کاهش بهاصطلاح ضررهایی که در توسعه مطرح است با توجه به اینکه به حمدالله ما یک حد قابل توجهی به خصوص در دوران تصدی حضرت عالی به توسعه واقعی رسیدیم و مشکلات مردم تایک حد بسیار زیادی مرتفع شده بحثی در این نیست اما برای کاهش آن مضرات و آن ضررهای که احتمالا مطرح میشود ممکن است قشرهای آسیب پذیر به اصطلاح این شاید انتقادهای در دوران تصدی حضرت عالی مطرح بوده و شما بارها پاسخ فرمودید اما این هنوز مطرح است برای چگونگی کاهش این مضرات این مشکلات فکر میکنید چراغ هدایت آینده ما چه خواهد بود .
جواب : یکی از بحثهای بسیار اصولی که من همیشه انتقاد دارم از رسانه ها آنجا اصولی برخورد نمیکنند همین مسئله است که الان شما مطرح کردید به نظر من مغالطه میشود اینجا برعکس هم هست اصلا بگونهای صحبت میشود که نتیجه بایدمعکوس بشود من فکر میکنم برای عدالت از همین نقطهای که ما شروع کردیم باید انجام میشد و برای توجه به بخشهای محروم بدون این زمینه امکان حرکتی نبود شما همان زمان شروع کار ما را ببینید اگر میخواستیم مثلا به روستاها آب ، برق ، مدرسه ، تلفن و بهداشت ، دکتر بدهیم چگونه میتوانستیم بدهیم عدالت اگر بخواهیم انجام بدهیم فقط کوپن که نبود حالا کوپن به همه میدادیم این کوپن الان هم میدهیم کوپن قند و شکر یا روغن نباتی یا امثال اینها این بله مردم که این را نمیخواهند ما چگونه بیائیم توسعه را به روستاها برسانیم اگر نمیرساندیم حالا ما فکر کردیم باید اینها همه باشد بعد برویم سراغ اینها اگر نمیرساندیم معنایش این بود که کسی در روستا نمیماند شما که اگر در روستا بودید بچهتان میخواست درس بخواند مدرسه نبود میآمدید شهر و همه هم این کار را میکنند این اصلا عملی نیست توسعه یا سرمایه گذاری مثلا یک بحثهای مغالطه آمیزی الان میشود میگویند یک کم سرمایه گذاری را کم کنیم تا اینکه وضع مردم بهتر بشود در کنار این اشتغال هم میخواهد حالا بحث اشتغال از بحثهای جدیتان نیست چه راه دیگری در کشور وجود دارد که ما بچههایمان را کار به آنها بدهیم من میخواهم این را دربحث عدالتی که شما میگوئید اصلا راهی غیر از این نیست .
سئوال : میگفتیم به لحاظ علمی بماند اما برای کاهش ضایعات و جبران آن مافاتی که در طبیعت بوده است
جواب : برای کاهش ضایعات هم ما فرض کنید صد تومان پول داریم این صد تومان را میتوانیم یک تور ما هیگیری بگیریم و با آن ماهی بگیریم میتوانیم بدهیم به یک ماهیگیری بگوییم شما امروز بخور درست این مطرح است .
سئوال : آقای رئیس جمهور ببینید نه تنها اینها نه برای من اگر استنباطم درست باشد این هست که حضرت عالی و همکاران طی هشت سال برنامه های خودتان را جمع بندی کردید و معتقد هم نیستید که صدر در صد همه صحیح بوده یعنی اینکه صدر دصد صحیح بوده به نقاط ضعف هم رسیدید اما دیگر زمان نبوده برای تصحیح و اصلاحش حالا این توصیه ها حضرت عالی و همکاران میتوانید برای دولت آینده داشته باشید که ما به این مشکلات برخوردیم اما زمان برای تصحیحش نبود آیا اینطور میتوانیم تصور بکنیم که شما این توصیه ها را دارید یعنی اصلاح روند توسعه را چگونه روشن کنیم
جواب : ما هرچه که تشخیص دادیم که باید اصلاح بشود تا همین امروز صبح که که من اینجا نشستم حتی فکر نمیکردم که من فردا دیگر رئیس جمهور نیستم من هر چه که هر وقت تشخیص دادیم که بایداصلاح بشود همان روز شروع کردیم به اصلاحش و فکر میکنیم که اگر مواردی هست که ما فکر نکردیم یا نفهمیدیم و یا نتوانیم اقدام بکنیم امکاناتمان نبوده اصل بر این بوده که ما صبر نکنیم وقتی که ببینیم جایی باید اصلاح بشود بالاخره ما اگر بیرون هم باشیم از دولت یک شهروندی هم باشیم از امکاناتمان استفاده خواهیم کرد برای اینکه امور را اصلاح بکنیم
سئوال : منظور ما آقای هاشمی همان جای است که نرسیدید یعنی آن توصیه ها را منتقل بکنیم که اگر پیش بینی شده که آیا واقعآ برای آن اصلاح آن روند . بدون شک نظرات کارشناسی خودتان را ارائه خواهید کرد.
جواب : بله ببینید ما الان یک برنامه موجودی داریم که شما آن برنامه را بخوانید میبینید آن چیزهای که در برنامه نوشته شده باید بشود خیلیهاش الان ممکن است شما ببینید الان تمام نشده البته زمان هم دارد یک چیزهایی داریم میدانیم در این مدت نمیشود اینها را گذاشتیم داریم فکر میکنیم برنامه بیست و پنج ساله درست کردیم که در زمان خودش با امکاناتی که بهتدریج وارد میشود انجام بشود یک آرزوهایی هم داریم که فکر میکنیم اینها عملی نیست الان ما روی آن فکر میکنیم یک امید یک یک آرزو است شاید برای آن هم برنامه ریزی نکردیم حتمآ اینطوری است هر فردی یک چنین چیزهای دارد اما آنچه مربوط به ما حالا امور جاری که انجام شده باید بشود همانهایی است که در برنامه دیدیم و فکر میکنیم راه درست همین بوده که برنامه ترسیم کرده است .
سئوال : خیلی تشکر جناب آقای هاشمی اجازه بفرمائید با توجه به توضیحات صحبت قبلی تان که اشاره کردید به مشکلات آینده که در این مشکلات به سیاست خارجی هم اشاره شد در سیاست خارجی بدنبال ماجرای دادگاه میکونوس تحولاتی در رابطه بین ایران و کشورهای اروپایی که بوجود آمد از جنابعالی من میخواستم سئوال بکنم پیش بینی تان از این اختلافها چی هست و آیا بوجود آمدن این اختلاف باعث یک چرخش در سیاست خارجی ما برای سوق گرفتن به طرف کشورهای آسیایی نخواهد شد .
جواب : الان عامل این جریان را ما در تحلیل خودمان آمریکا و اسرائیل میدانیم همانهایی گفتم فعلا دشمن در صحنه ما هستند به هر حال نفوذ کردند توی دستگاههای اطلاعاتی و قضائی آلمان و این پوست خربزه را زیر پای آلمانیها گذاشتند آلمانیها بیشتر از هر کشور اروپایی در این دوران چالشهای که بود در مقابل آمریکا میایستادند که آمریکا میخواست تحمیل کند برای آنها انزوای ایران را و آنها نمیپذیرفتند این جریان را برایشان درست کردند آنها را در مقابل افکار عمومی خودشان قرار دادند به هر حال ما فکر میکنیم آلمان فریب خورد و این کار را انجام داد من این را مسئله تمام شدهای نمیدانم در یک مقطعای اینها تصمیم گرفتند دسته جمعی با ما برخورد کنند همین که سفراشان را بردند به نظرم الان پشیمان شدند .
سئوال : چند روز پیش هم گویا یک اصلاعیهای دادند اعلام آمادگی کردند دسته جمعی برگردنند .
جواب : بله همینطور است اینها الان آماده شدند اینکه برگردند چون رهبر انقلاب فرمودند که اینها برگردند بیایند آلمان باید بعد از همه بیاید اینها حالا این مسئله را مطرح کردند که نه ما همه مان با هم بیاییم حرف رهبریمان این است که همه با هم در سیاست خارجی معنا ندارد ما با هر کشوری جدا گانه کار داریم این نمیشود که شما بیاید با هم جمع بشوید بگوئید که اگر ما با یک کشور مشکل داشتیم با همه کشورهای شما مشکل داشته باشیم حالا خودتان تنظیم کنید و اگر میخواهید با ایران کار بکنید این حیله ها را بکار نبرید به هر حال آنها فکر میکردند با این فشار ما عقب نشینی میکنیم امتیازی میدهیم متوجه شدند که ایران نیرومندتر از این است که از این حیله ها بترسد ولی تمام نشده هنوز مسئله میتواند ادامه داشته باشد ولی آخرش اروپائیها باید بپذیرند که اشتباه کردند .
سئوال : بحث آینده چطور آقای هاشمی البته در خطبه هاتان حضرت عالی مشخصآ اشارات خاصی داشتید که اگر این روند ادامه پیدا بکند و اتحادیه اروپا و اصولا کشورهای غربی ازبالا به پایین به کشورهای جهان سوم یا اگر مشخصآ جمهوری اسلامی نگاه کنند این چالشها باعث خواهد شد که روی کردی به کشورهای دیگر به سمت بلوک شرق حالا بلوک شرق آسیا اگر فکر میکنید این روند ادامه پیدا بکند این امکانات جدیدی که فراهم شده برای ارتباط بیشتر با کشورهای آسیایی شما چگونه ارزیابی میکنید .
جواب : حتی بدون اینکه این حادثه هم اتفاق بیافتد طبیعیاش این بود که ایران با کشورهای آسیایی امکانات و ارتباطاتش را قویتر بکند چون آسیا الان مثل سالهای گذشته نیست آسیا الان یک جای نیرومندی شده کشورهای مثل چین ، ژاپن حالا ژاپن بیشتر خودش را رنگ غربی میدهد ضمن اینکه آسیایی است مالزی ، اندونزی و تایلند و خود ایران به عنوان یک کشور نیرومند به سرعت در حال صنعتی شدن و جاهای دیگر ما الان یک مجموعهای هستیم همه کا رخودمان میتوانیم در همین مجموعه تنظیم بکنیم البته سیاست این نشست این نیست که از بقیه دنیا ببریم و باید با همه جا باشیم منطقی این است که ما با آسیا این کشورهای اسلامی به خصوص سعی کنیم روابط مان تقویت بکنیم و این کار را داریم میکنیم این کار اروپائیها یک اعلام خطری بود که ما را متوجه بکند که به آن برنامهای که داریم یکمقداری سرعت بدهیم این به طور طبیعی این اتفاق میافتد چون به همین مقداری که ما کم شد رابطه ما با اینها در همین مدت آن طرف تقویت شد افراد جدیدی خودشان میآیند سراغ ما .
سئوال : آقای رئیس جمهور عنایت بفرمائید به این مسئله که ما اصولا با هر نوع واکنشی که از طرف غرب رو به رو میشویم طبیعتآ نقش توسعه ما یکی از اهداف آنهاست یعنی اینکه این توسعه را مخدوش بکنند به همین دلیل است حالا رابطه سیاست خارجی ما هم به همین شکل است منتهی ما در آسیای میانه که الان نگاه میکنیم کشورهای آسیا میانه الان بسیار آسیب پذیر هستند و میبینیم که خیلی راحت مثلا فرض کنید در یکی از کشورها اسرائیل میآید و یک سرمایه گذاری یک میلیارد دلار میکند جای پا خیلی محکمی پیدا میکند جای آمریکا میآید در قرار دادهای نفتی دخالت میکند اینها به دلیل آن ضعف نو پائی که دارند در حال حاضر یک مقدار آسیب پذیر هستند به ناچار از نظر اقتصادی شاید برای بهره دهی کوتاه مدت ندهد ولی در دراز مدت سرمایه گذاریهای ما و یا اصولا تلاشهای ما ثمر بدهد اما ما به سرعت زمان را هم از دست میدهیم یعنی مقابله باید بکنیم برای خنثی کردن آنها فعالیت میکنند که این زمان را بدست بیاوریم پس نهایتآ سیاست خارجی ما هم در رابطه با توصیه هم با خارج از مرزهای ما ارتباط با کشورهای دیگر جهان و بالاخص آسیا یک ویژگی خاص خودش را پیدا میکند یعنی یک چیز متعارفی در دنیا نیست چرا چون اصلا خود انقلاب ما نوپا است حرف جدیدی را در دنیا ما داریم میزنیم اگر ما به این شکل قضیه نگاه کنیم موضوع خیلی مهمتر از این صحبتها است ارزیابی جنابعالی چگونه است یعنی واقعآ هم توسعه و هم سیاست خارجی را چگونه باید حرکت بدهیم .
جواب : ما کاملا این چیزها را در نظر داریم همین طورها است ما به هر حال یک فضاهای جدیدی که میبینیم در دنیا بوجود میآید هم به عنوان بخشی از سیاست خارجی و هم به عنوان مسائل اقتصادی و ارتباطات فنی وارد این فضا ها میشویم و الان هم خیلی وارد شدیم زیاد تبلیغ نمیکنیم رو این مسائل همه هم مواظبند این موقعیت ممتازی ایران به خصوص نسبت به این موارد که شما اسم بردید از لحاظ جغرافیایی فرهنگی ما امتیاز داریم از این امتیاز ما باید استفاده بکنیم و میکنیم .
سئوال : با اجازه شما حالا که بحث توسعه مطرح است از شما اجازه میخواهم و یک مسئله را مطرح ......
این با همدیگر مرتبط نیستند به طور مثال آموزش عالی در بسیاری از تخصصها صورت گرفته و امکاناتش را همانطور که الان خود شما مطرح کردید امکانات شغلی مناسبی در اختیار افراد گذاشته نشده و بعضآ اینها در زمینه های دیگری شاغل به کار شدند یا به طور مثال مثال دیگری که عنوان میشود این هست که به هرحال بسیاری از مسائل توسعه زیر بنائی بوده و این مسائل زیر بنائی عمدتآ در جهت تسریع روند تولید تأثیر داشته تا در زندگی عادی و روز مره مردم این مسئله توصیه جا بیافتد و یا مشکلات فرهنگی که خود شما هم الان به آنها اشاره کردید بسیاری معتقد هستند که هم پای در واقع مسائل اقتصادی و سیاسی شاید جلو نرفته ومسائل دیگری از این دسته در کنار اینها بسیاری از مسائل توسعه بسیار مشخص و رو مثل زنان یا فعالیت مشارکت زنان در کشور چه درتوسعه پایدار این خیلی راهگشا بوده برای زنان در این ده ساله و در آینده که قطعآ نقطه نظرات بسیار روشنتری را مطرح خواهد کرد اما در مورد آن انتقادات هم اگر مسائلی را عنوان بفرمائید متشکرم میشوم مثلا آقای رئیس جمهور من تکمیل بکنم صحبتهای خانم پوریانی را مسائل برخی این هست که بعضی از پیش بینی ها محقق نشده مثلا در مثل خصوصی سازی و بهینه سازی سیستم انتقاد کنند آن طور که مطلوب و مورد نظر توسعه بوده نتوانسته هم پا حرکت بکند .
جواب : در همه این مواردی که شما شاخصهای روشنی خوشبختانه وجود دارد و اگر آن شاخص ها را شما بتوانید مورد توجه قرار بدهید قضاوت خیلی آسان میشود کلیه مسئله این است که ما توی کادر برنامه عمل میکنیم برنامه که پنج ساله شده همه اینها را که شما میگویید همه را با هم دیده مثلا ما دیدیم این مقدار نیاز تخصصی داریم در مقابلش هم این مقدار کلاس برای آموزش عالی در نظر گرفتیم این حرف درستی نیست که الان ما بگوییم که ما فارغ التحصیل داریم که نمیتواند شغل پیدا بکند مواردی میتواند باشد ما یک نقطهای که خودمان به آن رسیده بودیم از سالها دنبال هم میکنیم این است که علوم انسانی در کشور با آموزش عالی ما بیش از سهم خودش چیز دارد فضا و شاگرد و اینها دارد که شروع هم کردیم بخشی از اینها را منتقل کنیم به بخشهای کار بردی و فنی و حرفهای و اینها که اقدامات خوبی هم شده که بحث اگر پیش آمد اینجا ما بخشهایی داریم که واقعآ الان کمبود نیرو در آن داریم مثلا ما اخیرآ جلسهای داشتیم برای دام و نیازهای تخصصی دامپروری که الان در کشور بسیار سنتی عمل شده آنها نیاز به صد و بیست هزار نیروی تحصیل کرده دارند ما الان ده دوازده هزار نیرو داریم ده دوازده هزار هم دارند تحصیل میکنند ما در این بخش باید تقویت کنیم همین دانشگاه آزاد اسلامی گزارشی اخیرآ داده این همه فارغ التحصیل که دارد تعداد بسیار کمی از آنها بی شغل ماندند آنهائی که حرفهای فنی یاد گرفتند فوری جذب بازار میشود ممکن است یک رشته هم باشد که این باشد یکی از مشکلاتی که هنوز هم جنبه فرهنگی دارد اینکه تحصیل کرده های ما وقتیکه آن دانشنامه شان را گرفتند بیشتر به فکر کارهای ستادی و اداری و بخشهای اینطوری هستند که این یک صحنه معدودی است این فضاهای که من اشاره کردم باید بروند آنجا ها کار بکنند باید برونددر صف باید خودشان را آماده بکنند برای کارهای میدانی هنوز آموزش عالی بیشتر از نیاز مصرف نیست ممکن است در بعضی از رشته هاشان که آن را دارند اصلاح میکنند یا مثلا در مورد مالیات که شما مطرح کردید شما رشد مالیات را دراین نگاه بکنید به سرعت دارد رشد میکند هر سال ما مثلا بیش از سی در صد چهل در صد سال گذشته شصت در صد مالیات داریم بیشتر میگیریم . در برنامه هم این مقدار هم دیده نشده کمتر از این دیده شده حرکتی زیر بنایی کردیم اطلاعات را ما شینی کردیم و امروز کامپیوتر خیلی از کارهای ممیز ها را دارد انجام میدهد که اقتصادی که اخیرآ مطرح کردیم خیلی چیزها را شناسایی کرده است . رشد مالیات یک رشد کاملا مطلوبی است برای این دوره شما یکبار منحنی رشد مالیات را میبینیم ممکن است به حد اعلاء نرساندیم ولی از برنامه جلو است و ما فکر میکنیم شوک نمیشود وارد کرد در این بخش در خصوصی سازی آن آهنگی که اول به فکر میرسید شروع کردیم وسطهای این برنامه دچار توقف شد علتش هم همین بود که نگرانیهایی بوجود آورد همین بحثهایی که حالا اخیرآ دارد میشود نگرانیهایی بوجود آورد که این خصوصی سازی باعث بشود که عدهای که میتوانند از این امکانات بگیرند سود بیشتری را ببرند لذا یک آهنگ آهسته تری پیدا کرد و مصوبهای بوجود آمد که ما بیشتر به طبقات انقلابی ، ایثارگرها و اینها واگذار بکنیم که آنها هم آمادگی گرفتن ، اداره کردن ، دادن اقساط و این چیزها نداشتند یک مقدار را از فراز نشیب ها را در کار داریم الان بعضی ها حرف دارند همان مقدار خصوصی سازی را که درگذشته انجام شده است .
سئوال : عذر میخواهم که صحبت شما را قطع میکنم اشاره فرمودید به روند رو به رشد اخذ مالیات که نشان میدهد و به حق هم همین است وقتی ما مینشستیم و مقایسه میکنیم با سال قبل قابل مقایسه نیست و رشد خوبی داشته بعضیها معتقدند کارمندان دولت مالیاتشان را به موقع میپردازند الحمد لله شاهد این بودیم که با کمک دولت و تصویب مجلس سقف گرفتن مالیات از کارمندان به بیست و هشت هزار تومان تا آن حد معاف شده معافیت اش تا بیست و هشت هزار تومان رسانیده شد اما مسئلهای که در اخذ مالیاتها وجود دارد راههای گریز کسانی که در دادن مالیات به راحتی فرار میکنند به دلیل داشتن تلفن موبایل و نبود دفتر و یا شرکت یا حجره و یا محلی که به راحتی مورد شناسایی قرار بگیرد خیلی از معاملات بزرگ را این مثالی است حتمآ حضرت عالی این را هم شنیدید که محموله هنوز روی دریاست با تلف معامله میشود . و هنگام گرفتن مالیات هم طبیعتآ از دادن مالیات فرار میکنند در کنارش کارمندان به راحتی سر برج مالیاتشان را میپردازند . برای بستن این راههای فرار .
جواب : ما درست برای همین راه اقدام به کد اقتصادی کردیم یعنی الان شما هیچ کارخانهای یا تولید گر و یا وارد کننده نمیتواند از یک مبلغی بیشتر معامله بکند بدون اینکه طرف کد اقتصادی داشته باشد . کد اقتصادی یعنی وقتی که معامله شد ما در وزارت دارایی میفهمیم که این آقا امسال معامله کرده و آنها یک راه گریزی هم الان پیدا کردند که معاملاتشان را ممکن است غیر قانونی انجام بدهند بدون کد این یک نوع تخلف جدیدی است که اینهم یک جریمه سنگینی دارد کسانی که اینجور میکنند یک روزی پیشمان میشوند . همین مبالغ زیادی هم هست به همین دلیل الان ما بخشی عمده مالیات و آن را از همین تجارت داریم میگیریم از عمده فروشها داریم میگیریم . شرکتهای دولتی دارند مالیات میدهند . آنجا یک گروه متخصص نشستهاند دارند کار میکنند این راههای گریز را ببندند. همیشه هم یک راه گریزی هم در همه دنیا هم همین طوری است . فرهنگ مالیات حرفهای عمل میکنند همین کار را میکنند اما حسابی دنبال این هستند مأمورین ما به همین دلیل هم خیلی زیاد داریم مالیات خیلی خوب ... میگیریم و سطح آیندهاش هم مشخص است که باید به چه نقطهای چند در صد از مثلا نا خالص یا سرمایه گذاری و یا هر یک از اینها مشخص است که چه مقدار باید مالیات باشد .
سئوال : با توجه به اینکه عذر میخواهم از دوستان ما حضرتعالی را همانطور که چهره موفق سیاسی میدانیم در زمینه مسائل فرهنگی همه مردم جنابعالی را شاخص میدانند و صاحب نظر و همانطور در زمینه فرهنگی همه مردم جنابعالی را شاخص میدانند و صاحب نظر و همانطور که اشاره فرمودید یکی از چالشهای ما مشکلات فرهنگی است اشاره فرمودید که مشکلات از تعدد به اصطلاح نظرات است در این رابطه اما بهر حال الگوها هنوز شاید معرفی نشده باز این مشکلات را ما دوست داریم بیشتر بررسی کنیم الان حضرت عالی بعنوان یک صاحب نظر فرهنگی که برای آینده ما بتوانیم راه نفوذ دشمن را ببندیم شما چه راههایی را پیشنهاد میکنید؟
جواب : این قبلی سه ، چهار مورد بود من همه اش گفتم یک موردی باقی نماند .... گفتم آن برنامه است ما نیازها را در برنامه نگاه کنید مثلا ما اولش گفتیم سیصد و چند هزار تخصص لازم داریم این مقدار هم طراحی کردیم برای چیز و کار حرفهای کردن تحصیل را ما با اصلاح آموزش متوسطه شروع کردیم که از دوران دبیرستان اصلا نیروهای فنی جدا کنیم که از مسیر دانشگاه خیلی عبور نکنند از مسیر دیگری بروند به دانشگاه و در مورد مسائل فرهنگی من از لحاظ خودم هم صاحب نظر هستم ولی متولیهایی بسیار فراوان داردکار دشواری است امید به آقای که مثلا تریبون نماز جمعه دستش است یا آدمی که منبر میرود یا جای دیگری درمساجد صحبت میکند یا آقای که قلم دستش هست یا آقای که در هر جا الان چیزی دارد حتی یک جوانی که خودش به هر حال یک تفکراتی دارد همه در این مسئله صاحب نظرند این جا آسان نیست یعنی دولت واقعآ در این مسئله زیاد نمیتواند محور قرار بگیرد اگر یک قدری منصفانه مطرح کنید مسائل فرهنگی را باید یک جای مثل همین شورای انقلاب فرهنگی که الان ما هستیم کار میکرد این هم با یک اختیارات بسیار جدی با یک امکاناتی بتواند اجرا بکند این یک جای امکانات اجرایی داری نیست اینجا بیشتر یک مرکز ستادی است من هنوز به این وادی آن طوری که دلم میخواهد وارد گود نشدم ودلیل هم همین متولیان فراوان دلیل همین اختلافات بسیار جدی است که هست امیدوارم یک روزی مسئولان مجموعآ به این نتیجه برسند که باید یک فکر بنیانی برای این کار بکنند من افراط و تفریط را مشکل جدی محیط فرهنگی میدانم عدهای حاضر نیستند راه اعتدال را در مسائل فرهنگی بپذیرند آنهایی که مسلمان هستند خیلی مسلمانتر از پیغمبر و امام حسین (ع) اینها میخواهند در مسائل فرهنگی حرف بزنند راه آنها را قبول ندارند میگویند ما آن زمان بوده یا حرفی بوده آنهایی هم که این طرف افتادند از دو آتیشه های غرب زده میخواهند جلو بروند یک حالت بسیاربه هم ریختهای است در این تفکرات اگر روزی این امکانات این شرایط بوجود بیاید خط اعتدال در اخلاق در کشور ما بتواند جا بیافتد که من این سیر را میبینم به این طرف داریم میرویم یک مقدار باید صبر کرد تا میوه برسدبعد از درخت چید وقتی فضای مناسبی در جامعه پیدا بشود آن موقع میشود یک روش معتدلی را در کشور بوجود آورد این کار را اسلام باید بکند این جای دیگری نیست این کار را انجام بدهد ما به هر حال باید این الگو فرهنگی قابل قبول و قابل اجرائی ارائه بدهیم .
سئوال : من از صحبتهای خود حضرت عالی میخواهم استفاده بکنم ببینید شما در آن انتقادی که در توسعه بود مثلا تعداد زیاد فارغالتحصیلان بدون اینکه شغل برایشان فراهم شده باشد حضرت عالی اشاره فرمودید به علوم انسانی این صحیح است اما به نظر میرسد که در همین مسیر کار فرهنگی ما یک موقع است باید تعدیل بکنیم از نظر کثرت از نظر کمیت ولی دلیل بر این نمیشود که از نظر اهمیت و کیفیت هم بیایم به آن بها ندهیم علوم انسانی پایه این قضایا است که ما داریم صحبت میکنیم و به نظر میرسد که در رابطه این قضیه که ما توجه بیشتری به فن و صنعت و غیر علوم انسانی میکنیم آن کیفیت و جایگاه را هم متناسب با تعدادش در این از آن کم میکنیم بنده یادم هست در سال 58 در حدود شش هفت ماه که از پیروزی انقلاب گذشته بود آماری را از رادیوبنده پخش کردم یک برنامهای بود که میخواندم که ما در سال 57 یک نفر فارغ التحصیل دفع آفات نباتی داشتیم و سیزده هزار فارغ التحصیل مثلا رشته هتل داری و کتاب داری و این چیزها داشتیم این درست است معادلات کارشناسانه شما بررسیها کاملا روشنگر اما آیا این دلیل میشود که جایگاه علوم انسانی را هم کم اهمیت بکنیم یا نه باید تعدادش محدود بکنیم اما انسانهای نخبه در علوم انسانی داشته باشیم تا بتوانند مسائل فرهنگی ما را جواب بدهند چون بیشتر رشته های علوم انسانی جوابگو هستند .
جواب : آن موقع اصلا بحث هیچ وقت بر سر جایگاه نیست جایگاه که تقویت میشود اتفاقآ اگر ما عدد را متناسب با نیاز بکنیم جایگاه تقویت میشود شما که الان میدانید حوزه های علمیه سراسر ایران دارند متخص علوم انسانی تربیت میکنند دانشگاهها دارند به سرعت همان رشته ها را دارند اینجا تقویت میکنند خیلی جاها ما داریم که الان علوم انسانی جایگاه علوم انسانی انصافآ درکشور ما بالا ست اصلا بحث سرجایگاه نیست بحث خانم این بود که تعداد تحصیل کرده ها بیش از نیاز میدان عمل هستند من گفتم اگر این باشد در علوم انسانی است در بقیه بخشهای ما در همه بخشها کم داریم شما مطمئن باشید که کم داریم دانشگاه آزاد اسلامی اعلام کرده که هر قدر فوق لیسانس در کشور باشد ما الان استخدام میکنیم برای تدریس در دانشگاه یعنی معنایش این است که ما فوق لیسانس بیکار اگر الان در کشور داریم یا صلاحیت تدریس ندارد که آنها نبردند یا نمیخواهد کار بکند میخواهد تهران باشد آنها احتیاج دارند که مثلا در زاهدان باشد .
سئوال : جناب آقای هاشمی عذر میخواهم سئوالات به طرف سئوالات فرهنگی سوق پیدا کرد اجازه بدهید که ادامهاش هم این باشد چون من سئوال قبلی که در ذهنم بود بحث کنفرانس اسلامی بود حضرت عالی همیشه ارتباط نزدیکی با جوانان داشتید بحث فرهنگ بدون ارتباط با جوانان نیست در زمان مسئولیت شما شاهد تشکیل شورای عالی جوانان بودیم در کشور که در ارتباط بین شما و مجموعه دولت با جوانان خیلی مؤثر بود چه توصیهای دارید برای جوانان حالا که فکر میکنم ببیندگان عزیز ما بخش اعظم جوانها راتشکیل میدهند بفرمائید .
جواب : من اولین حرفم با جوانان این است که آنها در دوره جوانی باید خودشان را بسازند ما مهمترین فضای که برای آنها درست کردیم برای تحصیل در دوران آموزش پرورش و دانشگاهها که حالا در سئوالات هست که زیادی است یا اصلا برای جوانها است و در کنارش هم شما میدانید به سرعت دارد کتابخانه ها و مراکز فرهنگی و کار فوق برنامه و اوقات فراغت دارد به آن توجه میشود اینها از بعد فرهنگی همه یا خود سازی مال جوانها است به علاوه ما بخش عمده سرمایهگذاریهای زیربنائیمان جنبه آینده نگری دارد و از این بعد هم داریم سرنوشت جوانها را تأمین میکنیم اگر کسی الان انتقاد میکند که به اندازه آینده امروز ندیدید که ما باید آن را جواب بدهیم معناش این است که به نیازهای آینده بچه ها یمان بیشتر توجه کردیم که البته من آن را قبول ندارم که یک طرفش افراط باشد ما یک سئوالی هم شما داشتید که هنوز توضیح ندادیم ما هنوز به اندازه کافی هم به آینده بها ندادیم ما داریم هم امروز میبینیم بخاطر اینکه فشارهای سیاسی است هم به امروز میرسیم هم به آینده میرسیم اما آینده نگریها یعنی توجه به جوانها .
سئوال : آقای رئیس جمهور ببینید وقتی ما از جوان و جوانی صحبت میکنیم البته صحبتهای جنابعالی را در افتتاح شبکه جوان رادیو هم که یک مقداری هم از جوانی خودتان صحبت کردیدشنیدیم و برای جوانهای عزیز ما هم پخش کردیم بعضی ها برایشان جوانی پر رنج یک دوران پر رنج ترسیم میشود بعضی ها یک دوران پرتلاش ترسیم میشود بعضیها یک دوران توأم با بیم و امید هست و نهایتآ بستگی به فرهنگ محیط خانوداهشان دارد اما نقش الگوی رفتاری را ما برای جوان نمیتوانیم تا دیده بگیریم یعنی جوان در اجتماعی که دارد زندگی میکند هر قدر باور هاش غیر از این ببیند واقعآ شاید عکس آن را عمل بکند حالا توصیه های حضرت عالی را برای جوانها شنیدیم توصیه های حضرت عالی برای آنهایی که میخواهند الگوی رفتاری برای جوانان باشند چه هست چون نقش اینها خیلی مهمتر است .
جواب : بالاخره پیر مردها که الگویی برای جوانها نمیشوند جوانها از اخلاق پیرمردها یک چیزهایی را یاد میگیرند من فکر میکنم خود جوانها باید جوانهای موفق را و خوب را ممتاز را به عنوان یک الگو مطرح بکنیم عمومآ اینجوری باید باشند منتهی چیزهای زیادی باید از ما یاد بگیرند از هر کسی اخلاق انسانی رفتاری و چیزهای دیگری که باید داشته باشند از همه میتوانند یاد بگیرند شاید برای جوانها عنصر صداقت و سلامت بخاطر فطرت پاکی که جوان دارد و آلودگی نداردبیشتر از هر چیزی سازنده باشد اگر جوان احساس بکند در اطرافش از والدینش مدرسهاش مسئولین کشورش با افراد سالمی و صادقی مواجه است یعنی خوب نقش میگیرد از اینها برای آینده .
سئوال : جناب آقای هاشمی عذر میخواهم اجزاه بدهید ما صحبت باز ببریم به سازندگی و افتتاح طرحهای مهمی که در یکی دوسال اخیر شاهد به انجام رسیدنش بودیم در ماههای اخیر ما شاهد به ثمر رسیدن طرحهای بسیار بزرگی بودیم که باعث افتخار بود یعنی چه آشنا چه بیگانه وقتی میدید یا میشنید برای بیگانه انگشت تعجب و برای آشنا تحسین را به همراه داشته شاید آخرین طرح مهمی را که خود من خدمتتان بودم در بندر عباس بود پالایشگاه هشتم کشور و بزرگترین پالایشگاه سنگین نفت خام جهان .
آقای هاشمی اجازه بدهید قبل از اینکه من سئوال ا صلی را بخواهم عرض بکنم که چه احساسی دارید واقعآ وقتی که این طرحها به نتیجه میرسد نظر خود م را عرض میکنم اعتقاد من این است که جنابعالی آدم بسیار جدی هستید و اگر کسی از نزدیک با شما برخورد نکند شاید آن لحظه اول برخورد با جنابعالی یک مقداری ایشان را بگیرد تلاش شما پشتکار شما جدیت شما را همه به آن واقف هستند و قبول دارند . فکر میکنم این اعتقاد من است اما در کنار این چهره بسیار جدی که همراه با جذبه است خود من دقت کردم از سالهای حضورتان در مجلس شورای اسلامی چون اولین دوره ریاست شما من هم به مجلس آمدم این نتیجه را از آن سال تا الان کسب کردم در کنار این چهره جدی هر موقع من دیدم یک پروژه عمرانی به نتیجه رسید چهره جدی نبود بسیار خنده رو و احساس رضایت خاصی حالا این ارزیابی من است اگر غلط است نفرمائید غلط و اشتباه برداشت کردم اگر به همین شکل است واقعآ چه احساسی دارید وقتی که این طرحها به نتیجه میرسد اصلا میدانید شما چه جور وقتی شما یک سدی را افتتاح میکنید در یچه را که باز میکنید آب فوران پیدا میکند چهره شما را ما نگاه میکردیم میدیدیم یک چیز دیگری دارد میگوید اقای هاشمی خاطرشان هست یکی از دوستان میگفت دیگر آب جاری در کشور پیدا نشده که اقای هاشمی به روی آن سد نگذاشته باشد .
جواب : حالا شما برداشت خوبی کردید من مواردی که کارهای بزرگ به نتیجه میرسد یک مقدار شاید بیش از حد لازم خوشحال میشوم حالا شما از آب و سد مثل میزنید آخه ما کویری هستیم در منطقه نوق که زندگی میکردیم هنوز هم معاش مان از آنجا ست . آنجا ما مثلا پنجاه میلی متر باران را داریم دیگر شما بعضی هایتان که ، پنجاه میلی متر چیزی نیست یک وقتی مثلا چیزی در زمستان یا بهار میآید کویر خشک ، یک چیزهای دیگر ما ارزش آب را خیلی میدانیم وقتی که من میبینم در یک محیطی با یک سدی که اینطور دارد آب فواره میزند و عبور میکند همه وجودم تحت تأثیر قرار میگیرد دیگر همانی که هستم آنجا جلوه میکنم چیزی نیست که خیلی خوشم می آید معمولا شما هم در طرحهای بزرگ با ما هستید شما طرحهای کوچک که شما را دعوت نمیکنند بزرگهایی که پیدا میشود شما میآیید بله ما آنجا خیلی خوشحال میشویم مثلا بعدی که حالا ریشهدارتر است که من مشکل اصلی کشور را در عقب افتادگی در همین طرحها میبینم یا صنعت و یا سد است و یا نیروگاه است میدانم که بدون اینها هیچ وقت کشور ما اصلاح نمیشود ، جامعه ما هیچ وقت روی سعادت نمیبیند به استقلالی که اینهمه برایش ما جهاد کردیم بوجود نمیآید راه راست را این میبینم که راه دارد پیموده میشود قطعآ خیلی خوشحال میشوم و بر همه مدیرانمان میگویم شما هر وقت من را دعوت کنید بخاطر تشکر از شما حاضرم بیایم در دوران ساخت ، در دوران بهره برداری برای اینکه بدانند آنهایی که آنجا هستند مسئول اجرایی کشورشان علاقمند به کار شما ، مشکلات شما را درک میکند . تشکر میکنم ، هدیه میدهم اگر لازم باشد برای اینکه کارها موفق بشوند .
سئوال : آقای هاشمی احساس من این است که ما چونکه خیلی سرمایه گذاری روی توسعه در بخش صنعت داریم انجام میدهیم از کشاورزی که محور استقلال بود تا چند سال نه اینکه الان نیست یک مقدار لازم فاصله بگیریم . قبول دارید این حرف را .
جواب : نه خیر اتفاقآ عمیقآ معتقدیم به محور بودن کشاورزی صنایع خیلیها در خدمت کشاورزی است بدون این صنعت نمیشود پیش رفت مثلا همین سد سازی ، شما بدون سد اصلا نمیتوانید ، سیمان را کارهای سد را ، کارهای کانالها را ، صنایع پمپ سازی ، تراکتور سازی ، هر چی را شما حساب کنید اینها در خدمت است . صنایع جنبی ما اگر نرسیده بودیم به صنایع جنبی محال بود کشاورزی مان جان بگیرد الان کشاورز میبینم میآیند در مزرعهاش همان در صحرا پول میدهند برای اینکه مثلا محصول را میبردند در سردخانه یا میبردند در کارخانه تبدیل به یک محصول دیگری میکنند . بدون صنعت این نمیشود کشاورزی کرد صنایع دامی اگر نباشد این کارخانه های شیر و پاستوریزه این کشتارگاه این بسته بندیها کلی این بسته بندیها رشته ایست در کشور جامعه مربوط به کشاورزی میشود . و مهمترین اینها صنایع آبیاری تحت فشار است که در این دوسال اخیر تکیه کردم . ایران ما دیگر نمیشود آبیاری ثقل باشد برای یک هکتار زمین دوازده هزار متر آب مصرف کنیم ما باید چهار ، پنج هزار متر مصرف کنیم . اینها همه احتیاج به صنعت دارد . و لذا همه مان الان وفا داریم به محوریت کشاورزی اما میزان صنعت در ایران بی پایان است میدان کشاورزی محدود است بهر حال همین مقدار آب ما با این مقدار آب اگر خوب آبیاری کنیم میشود دو برابر اگر بد آبیاری کنیم میشود نصف ، اما صنعت را میتوانیم تا هر جا که میخواهید بروید هیچ وقت تمام نمیشود مواد صنعت هم در کشور ماست .
سئوال : بین مصاحبهای که ما داشتیم بین سئوالات داشتیم جای سئوالات سیاسی هم سیاست خارجی با توجه به اینکه در چند ماه آینده شاهد یک رخداد مهم هستیم در کشورمان برگزاری کنفرانس سران کشورهای اسلامی یقینآ برنامه های مهمی خواهیم داشت اما آن چیزیکه مهم است ما میخواستیم نظر جنابعالی را در مورد این کنفرانس ، که این کنفرانس در بین دیگر اتحادیه ، و اجلاسهایی که برگزار میشود به اهداف بزرگی که انقلاب اسلامی در وحدت جهان اسلام دارد در بین این اجلاسهای دیگر شما چه کارنامهای برایش قائل هستید . چگونه ارزیابی میکنید ؟
جواب : بسیار من اهمیت قائل هستم ما الان این کنفرانس اسلامی یکی از مهمترین مجموعه های بخشی دنیاست پنجاه و پنج ، شش کشور عضوند و دهها سازمان بین المللی ، شخصیتهای جهانی به نحوی با این سرو کار دارند و امکانات فراوانی پشت سر اینها از ذخایر انسانی و مادی و کمی هم مؤثر است الان منتهی مسئله اینکه اگر مدیریت نیرومندی برای این ذخیره ها پیدا بشود اسلام را میتواند در دینا قدرت اول بکند من یکی از امیدهایم این است که در این دورهای که در ایران کنفرانس برگزار میشود و ما یک دورهای رئیس این کنفرانس هستیم بتوانیم آن اهدافی که داریم برای این کار یک مقدار نزدیک کنیم خودمان را ما اولین سفر من بعد از ریاست جمهوری من کنفرانس اسلامی رفتم و داکا آنجا خیلی تلاش کردیم به ما نوبت بدهند سختشان بود . در ایران بیایند هنوز هم خیلیها سخت شان است بهر حال ما موفق شدیم الان هم ما داریم خیلی خوب آماده میشویم برای اینکار من یکی از امیدهایی که به این کنفرانس دارم بتوانم موقعی که هست تأثیر بگذارم این است که سازمانی درست کنیم که از امکانات کشورهای اسلامی برای توسعه در کشورهای دیگر اسلامی با تجربه ایران اقدام بشود . من الان خوب میدانم اکثر کشورهای مسلمان اگر راهی که ما انتخاب کردیم و رفتیم انتخاب کنند مثل ما مستقل میشوند . هثل ما مردمشان در مسیر توسعه قرار میگیرند در همه این کشورها یک چیزی هست که آدم بتواند تکیه کند بر او و کشور از این فقر و وابستگی در بیاورد . الان هم بانک اسلامی بسیار زمینه خوبی است او میتواند تضمین کند فرض کنید کشور ما با امکانات خودمان برویم یک کشور دیگری را آباد کنیم بانک اسلامی تضمین بکند که پول ما را بدهد . چگونه پول ما سوخت نشود که نیروهایمان را ببریم ، امکاناتمان را ببریم چون خط اعتباری در دنیا الان خوب میدهند ما میتوانیم اعتبار از دنیا بگیریم برویم آنجا بسازیم بانک اسلامی هم به ما برگرداند ........... اینها کارهای کوچکی است با امکانات محدود ما صورت وسیع الان از ما الان آب میخواهند : برق میخواهند ، سد میخواهند ، نیروهای دفاعی میخواهند ، راه میخواهند و ما میتوانیم همین نیروهایی که شما میگیرید اینجا تربیت میکنید میتوانیم بخش زیادش را بفرستیم برای کار کردن .
سئوال : من عذر میخواهم ، میخواهم سئوالم را کامل کنم البته در یکی ار خطبه های نماز جمعه جنابعالی اشارات مستقیمی داشتید به این مسئله که با تحرکات اخیر صهیونیستی بیشتر کشورهای اسلامی و عربی بخصوص به یک واقع بینی نزدیکتر شدند اتحاد شان به نظر میآید بیشتر شده با توجه به دیدار هایی که حضرتعالی داشتید از سران کشورهای اسلامی بعضآ به ایران میآیند و سفر میکنند آدم این احساس را بیشتر میکند در این رابطه چه رهنمودی حالا به هر جهت آینده نگری در این قضیه دارید ؟
جواب : در همین کنفرانس ما چندین جلسات و کنگرههای کوچک ، کارهای کارشناسی داریم یعنی همه این مسائلی که در ذهن شماست میتوانیم در جلسات مقدماتی پخته بکنیم بصورت یک طرح روشن مسلمانها تصمیم بگیرند و آن وزنه خودشان را نشان بدهند ، با واقعیتها میشود کار کرد .
سئوال : آقای رئیس جمهور یک نکتهای هست که کنفرانس اسلامی یک سابقه چند ده ساله دارد اما بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران یک موتوری تلاش بر این میکرد که ما را نادیده بگیرند هنوز هم این تلاش ادامه دارد چه مقدار مؤثر میدانید در حرکتهایی که طی سالهای اخیر کنفرانس اسلامی بخصوص گاه گاه مشاهد میشود موضع گیریهایی متفاوت از گذشته دارد انجام میدهد و اصولا نقش دفاع مقدس ما که به سنگین هم به پیروزی رسیدیم به نقطه پایان این دفاع رسیدیم که هست چقدرنقش آفرین بودیم واقعآ در تصحیح نظارت اینها ولو اینکه یک مقدار جزئی باشد .
جواب : زیاده نبوده مؤثر بودیم اما ما را از همان اول که گفته های انقلاب ما روشن شد یکی از کارهای آمریکائیها این بوده که کشورهای اسلامی را از ما بترسانند همه گارد میگیرند از ابتدا مواظباند که تأثیر ما را کم بکنند یکی از کارهای معقول این است که ما این چهرهای که میخواهند ازما بسازند که ما مزاحم دیگران هستیم این را اصلاح بکنیم و به گونهای عمل بکنیم حضور واقعی داشته باشیم وقتیکه ما میرویم بین اینها یک مقدار با هم صحبت میکنیم میبینیم کلی عوض شدند من در همین کنفرانس اسلام آباد دو، سه تا ملاقات داشتم که آثارش را حالا دارم میبینم چند تا ملاقات دیدیم که خیلی ها روشن میشود . از ما یک خطر رسانه های خارجی برای اینها درست میکنند . بهر حال ما مؤثر بودیم ولی حقیقتآ خودتان بیش از اینها باید باشد .
سئوال : جناب آقای هاشمی شما از طرف رهبر معظم انقلاب بعنوان رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام انتخاب شدید اگر امکان دارد بفرمائید که در واقع نقش این مجمع در آینده کشور چه خواهد بود و شما به جزو ریاست این مجمع در چه عرصه هایی دیگر هم فعالیت خواهید کرد و به چه اموری خواهید پرداخت؟
جواب : من در تمام دوره ریاست جمهوریم رئیس مجمع تشخیص مصلحت بودم . فعال هم بودم . این چند نقش دارد در قانون اساسی تعیین شده است . یکی آن این است که اختلاف بین مجلس و شورای نگهبان را رفع بکند که ما همیشه اینکار را میکردیم . که کردیم . که کار عمده ما در قانون کار بود قانون مواد مخدر و این تعزیرات در مورد ارز و مسائل اخیر چیزهای بزرگش بود . ولی روزانه همیشه دارد . یکی مسئله معضلات است اگر مشکلاتی در کشور بوجود بیاید که مجلس نتواند با مسائل عادی آن را حل بکند یا جاهای دیگر نتوانند رهبر انقلابمان به ما محول میکند این را هم تا بحال انجام میدادیم مسئله مهمی که تا بحال نمیکردیم تازه هست این حکم تازه این است در قانون اساسی گفتند سیاستهای کلی را رهبر انقلاب باید تعیین بکند و همه چیز باید درچار چوب آن سیاست باشد در همان قانون اساسی گفتند که این سیاستهای کلی را پس از مشورت بامجمع تشخیص باید ایشان اقدام بکنند در گذشته این نشده بود ایشان مدتی است تصمیم گرفتند این مشورت را انجام بدهند ترکیب جدیدی را برای او درست کردند و تشخیص ایشان هم این بود که در این دوره باز من باشم که کمک بکنم از تجربهام استفاده بشود کار جدید این هست که مسائل کلی کشور سیاست کلی کشور را که رهبر انقلاب از ما میخواهد ما نظر مشورتی به ایشان بدهیم که این حرکت بسیار مهمی است . معنای این حرف این است که سیاستهای کلی در یک جمع اهل نظری که اول پخته میشود رهبر انقلاب خودشان هم رویش بررسی میکنند و حساب شده تنظیم میشود بر اساس او برنامه ها و سایر کارها شکل میگیرد .
سئوال : به جز در واقع این ریاست به چه امور دیگری خواهید پرداخت در چه عرصههایی دیگری فعالیت خواهید کرد ؟
جواب : من الان نمیدانم آن تمایل ابتدایی من اینست که فعلا یک مقدار به اندوخته های علمی ام و یاداشتهایم وکارهایی که دراین مدت دارم بپردازم و اینها را سرو سامان بدهم یک انرژی فرهنگی علمی و سیاسی داشته باشم برای تاریخ .
سئوال : وقت بیشتری هم برای خانواده قصد دارید بگذارید یا خیر و یا نه مانند سابق عین دوران ریاست جمهوری خواهد بود ؟
جواب : نه خانواده ما عادت کردند و میگذرد .
سئوال : اما یک سئوال میخواهم بکنم اگر جوابش را نگیرم خیلی نارحت نمیشوم اما مطرح هست که آیا در آینده جنابعالی در فکر تشکیل یک حزب یا تشکیل خاص سیاسی هستید یا نه ؟
جواب : نه من خودم در فکر نیستم من در شرایطی که الان میبینم با توجه به قانون اساسی و شرایطی که داریم فکر میکنم این کار لازم نیست من رویش سرمایه گذاری بکنم دیگران اینکار را خواهند کرد من هم از حرکت حمایت میکنم من یکبار اقدام کردم حزب جمهوری اسلامی را من خیلی تلاش کردم از پیش از انقلاب آماده کرده بودیم بعد از انقلاب من رفتم از آقا از امام اجازه گرفتیم ایشان هم کمک کردند خیلی هم کار کرد در آن مقطع حزب ولی در نهایتآ به جایی رسیدیم که فیتلهاش را آوردیم پایین دیدیم کارهای دیگری وجود دارد که باید بکنیم . من در آن فکر نیستم اما حزب را لازم میدانم ازکسانی که در این میدان میآیند حمایت خواهند کرد و راه را برای آنها هموار خواهم کرد . کارهای دیگر هم دیگر تابحال اصلا من زندگی شما اگر نگاه کنید هر شغلی من الان تا به حال گرفتم هیچ وقت اینجور نبوده از پیش بعنوان شغل رویش حساب بکنیم . در شورای انقلاب که میخواستم برویم . امام فرموند تو باش تا قانون هست وزارت کشور یکبار مشکل پیش آمد گفتند تو برو وزارت کشور ما رفتیم . مجلس تشخیص داده شد من آنجا باشم آن موقعی که شلوغ بود اول انقلاب مجلس را سنگر کردیم بجای چیز . بعدش گفتند این جا در جنگ قرار شد من بروم گفتم من میروم جنگ احساس نیاز شد که من آنجا بروم الان مجمع تشخیص رهبری تشخیص دادند فردا اگر یک جای دیگری کار کوچک ، و یا بزرگ وسیع و یا محدود باشد برای ما واقعآ هیچ فرق نمیکند من فکر میکنم ... هرجا که مردم باشد باید کار کرد .
سئوال : جناب آقای هاشمی عذر میخواهم اطلاع داریم که هر روز جنابعالی خاطراتتان را مینویسید و اخیرآ دو کتاب از خاطرات دوران مبارزه زمان ستم شاهی توسط جنابعالی چاپ شده و منتشر شده خاطرات دوران ریاست جمهوری من میخواهم دراین فرصت به یکی دو موردش اشاره بفرمائید حالا اگر در ذهنتان هست چیزهایی که نوشتید و ثبت شده ؟
جواب : آنچه که چاپ شده خاطراتی است که من بعدآ با حافظهام نوشته ام قبل از انقلاب که نمیتوانستم بنویسم چون ما هر برگی که مینوشتیم یک روزی دست ساواک میافتد لذا نوشتهای آنطوری نداشتیم با استمداد از پرونده ساواک و خاطرات یا چیزهایی که یادمان آمد .