مصاحبه تلوزیونی آیت الله هاشمی رفسنجانی به مناسبت هفته دولت
گام های دولت سازندگی در نیمه اول سال 1371 برای مسایل اقتصادی ، فرهنگی ، اجنماعی ، سیاسی و ...
بسم الله الرحمن الرحیم
مردم ما میدانند که هفته دولت به مناسبت شهادت دو نفر از همسنگران ما، پیشتازان انقلاب، شهید رجایی و شهید باهنر و همراهانشان بنا شده است. رسم بر این است که در هفته دولت، مسئولان اجرایی کشور با مردم بیشتر صحبت بکنند. من ضمن گرامیداشت این حادثه و تسلیت به خانواده های آنها، از این فرصت استفاده میکنم و یک مقدار با مردم خوب کشورمان و پشتیبانان اصلی انقلاب و نظام صحبت میکنم که در حقیقت این یک گزارشی است به مردم و در جریان گذاشتن آنها درمورد مسایل عمومی کشور.
سعی میکنم کلیاتی را به صورت فشرده عرض کنم، چون وزرا و مسئولین کشوری، هر کسی در محدوده مسئولیت خود، با مردم حرف خواهند زد و مردم از زبان آنها جزییات را می شنوند.
مردم ما اطلاع دارند که بعد از پایان جنگ، ما دولت را تأسیس کردیم. تشکیل کابینه جدید کاملاً مواجه بود با شرایط جدید کشورمان. یکی از ویژگیهای این دوره این است که این دوره با برنامه درازمدت شروع شد. در گذشته و قبل از برنامه پنج ساله، دولت برنامه سالانه داشت، ولی دولت جدید با برنامه پنج ساله کار خود را شروع کرد.
در پنج شش ماه اول، وقت دولت بیشتر به تکمیل برنامه که از قبل در دست بررسی بود، اختصاص داشت. برنامه در محدوده و چهارچوب خاصی تنظیم شد. اول سیاستها را به دستور امام راحل تنظیم کردیم، که در آن موقع مسئولیت تنظیم سیاستها با ریاست جمهور وقت و رهبری معظم فعلی انقلاب بود. ما براساس این سیاستها، برنامهای را که قبلاً در دست تهیه بود، تکمیل کردیم.
چارچوب برنامه، اصول انقلاب و مقررات اسلامی بود. سعی کردیم براساس سیاستهای کلی، آرمانها و اهداف انقلاب و تکالیف اسلامی در برنامه مورد توجه باشد. در زمانی که این برنامه تنظیم می شد، شرایطی بود که کشور ما از لحاظ اقتصادی در وضع خوبی نبود. به دلیل اینکه مردم تنها و غریبانه به مدت هشت سال به دفاع در مقابل متجاوز مشغول بودند که تقریباً قسمت اعظم امکانات کشور در راه این دفاع ملی و مکتبی صرف شده بود. ما عقبافتادگیهای جدی در ابعاد اقتصادی، اما دستی پُر در ابعاد سیاسی، معنوی و فرهنگی داشتیم. جامعه ما در دوران طولانی جنگ تحمیلی از لحاظ معنوی و روحیات انقلابی حسابی ساخته شده بود و آثار انقلاب در زوایای گوناگون جامعه ما وجود داشت، لذا طبیعی بود که در تنظیم برنامه، ضمن حفظ اصول انقلاب، توجه بیشتری به مسایل اقتصادی، فنی و آموزش بشود که در زمان جنگ، ما عقب افتاده بودیم.
یکی از ویژگیهای این برنامه که در همه ابعاد آن دیده میشود، حفظ سیاستهای کلی موجود در زمان امام بود؛ مثل سیاست نه شرقی نه غربی، توجه به استقلال و عدم وابستگی در همه زمینهها.
در بُعد اقتصادی که مستلزم تلاش بیشتری است، ما نه می توانستیم مثل کمونیستها عمل کنیم که آن جهت شرقی اقتصاد است و نه میتوانستیم مثل کاپیتالیستها عمل کنیم که جهت غربی اقتصاد است.
سیاست اقتصادی مورد نظر ما همانطور که قبلاً متذکر شدهام، اقتصاد مختلط میباشد که اقتصاد ناب اسلامی است. این سیاست اقتصادی چیزهایی مشترک با سیستم اقتصادی غربی و شرقی دارد، ولی اصول آن نه این است و نه آن. بسیاری از چیزهایی که در اقتصاد سرمایه داری در اختیار بخش خصوصی می باشد، در سیستم اقتصادی ما در دست دولت است مثل معادن، راهآهن، هواپیمایی، منابع طبیعی به طورکلی، انفال و خیلی چیزهای دیگر که در قانون اساسی آمده است.
از لحاظ فرهنگی که کشور ما و ملت ما اصیلترین و قدیمیترین بنیان را دارند و طبیعی است که همان محور برای ما اهمیت دارد. مسایل سیاسی ما نیز خیلی روشن بود که براساس تصمیم خود و اراده ملت مان حرکت میکنیم، حالا این اراده ملی ما گاهی با این یا آن تطبیق بکند یا نکند که این جهت برای ما اهمیت نداشت.
این سیاست و این استقلال نقاط مثبت بسیار دارد. البته ممکن است نکات مشکلی هم داشته باشد و مزاحمتهایی در اجرای برنامه ایجاد کند که ما آماده هستیم آن راتحمل کنیم. اکنون حدود سه سال از شروع کار دولت میگذرد. در سال اول ما برنامه نداشتیم. دوسال وچند ماهی است که ما براساس برنامه کار می کنیم. البته سال اول را هم به حساب برنامه گذاشتیم، چون کلیاتش برایمان روشن بود، اما عملاً برنامه مصوب مجلس از سال 69 و 70 اساس کار دولت قرار گرفته است.
من به عنوان امین مردم و کسی که مردم به او اعتماد کرده و رأی دادهاند، عرض میکنم از آنچه که در این سه سال بر ما گذشته و سیاستهایی که اجرا شده، بسیار راضی هستم. البته نمیتوانم این موفقیتها را به حساب خودم یا به حساب فقط دولت بگذارم، یک مجموعهای برای این موفقیتها تلاش کردهاند. قبل از همه مقام معظم رهبری هستند که بیدریغ در همه زمینه ها حمایت و راهنمایی می کردند.
مجلس شورای اسلامی دوره سوم در تصویب برنامه واقعاً به ما کمک کرد و در مورد مجلس چهارم هم هماهنگی را به خوبی میبینیم و دستگاه قضایی نیز هماهنگ بود. مردم ما معمولاً نیروهایی را که بدون نام و به طور گمنام در ادارات، موسسات، شرکتها و در میدانهای آموزش و فرهنگ، در کارهای اداری و در سایر بخشها کار میکنند، نمیشناسند و کارشناسانی را که خیلی زحمت میکشند؛ اینها نیروهای مجاهد وگمنام هستند که در شرایط بسیار دشواری موفق شدهاند این برنامه را به اهدافش نزدیک بکنند.
در بعضی قسمتها ما از اهداف برنامه جلو هستیم، در بعضی قسمتها هماهنگ هستیم و در بخش کمی هم عقب هستیم، ولی در مجموع مردم ما مطمئن باشند که برنامهای که تصویب شده و تأیید رهبری را هم گرفته به خوبی اجرا میشود. هر وزیری و هر مسئولی در هفته دولت، مسایل مربوط به حوزه کار خود را توضیح خواهد داد، من هم کلیاتی را عرض میکنم که بیشتر شاخصها و نتایج عمومی اجرای برنامه است.
شاخص اول تولید ناخالص ملی که یکی از شاخصهای مهم ارزیابی کارهای اقتصادی است. ما در این سه سال به طور معدل رشد 3/8درصد را داشتیم که در برنامه 8 درصد پیش بینی شده بود، بدین ترتیب 3/0 درصد جلوتر از برنامه هستیم.
با اینکه در سال اول برنامه نداشتیم، اما در همان سال رشد اندکی داشتیم، رشد سال دوم خیلی بیشتر از سال اول بوده و وقتی که شما این را مقایسه کنید با سه سال قبل از شروع برنامه یعنی 65، 66، 67 می بینیم که در این سالها تولید ناخالص ملی ما به خاطر شرایط جنگ و چیزهایی که می دانید 7 درصد منفی بوده است و حالا ما علاوه بر اینکه آن نرخ منفی را جبران کرده ایم، رشد چشمگیری نیز داشتهایم و هر سال هم رشد مطلوبی را داریم و پیش بینی می کنیم سالهای آینده خیلی بهتر خواهد بود.
شاخص دیگر سرمایهگذاری است. اخیراً بحثهایی در جامعه مطرح شد که آیا سرمایهگذاری خوب بوده یا نبوده است. این خیلی میتواند معنادار باشد برای مردم ما که امیدوار و خوشحال بشوند، زیرا که استقبال از سرمایهگذاری هم در بخش دولتی و هم در بخش مردمی بیشتر از ظرفیت ما و بیشتر از برنامه و کشش امکانات ما بوده است. آن مقدار که ما توانستهایم جواب بدهیم از لحاظ ارزی، مصالح ساختمانی، نیروی انسانی که اینها محدودههای ما است. باید از لحاظ برق، آب، حمل و نقل و امنیت پشتیبانیهایی بشود تا یک سرمایهگذاری انجام گیرد. ما رشد سرمایهگذاریمان در این سه سال حدود 2/10 درصد هست که بسیار امیدوارکننده است. باز بدانید که آن سه سال قبل از برنامه، ما کاهش سرمایهگذاری داشتیم، زیرا شرایط جنگی بوده، نه دولت میتوانست سرمایهگذاری کند و نه مردم امنیت لازم را میدیدند و ما هم نمیتوانستیم پشتیبانی کنیم. آن موقع سالانه 18 درصد کاهش سرمایهگذاری داشتیم. اکنون این حجم سرمایهگذاری واقعاً افتخاری است برای کسانی که دست اندرکار اجرای برنامه هستند. اگر ما میتوانستیم پشتیبانی بکنیم، شاید رشد سرمایه گذاری خیلی بیشتر از اینها بود. همین حالا ما در صف متقاضیان سرمایهگذاری، تراکمی از داوطلبان داریم که باید به تدریج اینها را بپذیریم تا در بخشهای مورد نظرشان سرمایهگذاری کنند.
در همین جا مسألهای که شاید بهخاطر تبلیغات منفی در کشور و خارج مایه نگرانی خاطر مردممان شده باشد، عرض میکنم که این سرمایهگذاری عموماً مال مردم خودمان است. ما در این مدت از سرمایهگذاری خارجی هنوز چیزی استفاده نکردیم. یکی دو مورد در مذاکره هستند که بیشتر در مناطق آزاد تجاری سرمایهگذاری شود و اگر این مناطق شکل بگیرد، ممکن است سرمایهگذاری وسعت بگیرد. اگر پولی از خارج آمده، برای بعضی سرمایهگذاریها در محدود «فاینانسها» و«بای بکها» بوده است. در برنامه پیشبینی شده که ما از طرح «فاینانس» طرحهای صنعتی یا کشاورزی یا طرحهای دیگر را راه بیاندازیم، بهصورتی که بعد از اینکه این طرح به بهره برداری رسید، از طریق صادرات یا صرفهجویی ارزی، بدهیهای خودش را بپردازد که این شیوه استفاده از اعتبار خارجی را «فاینانس» میگویند و در شیوه «بای بک» طرحی با اعتبار خارجی راه اندازی میشود و تعهد میکند که مثلاً ده درصد از محصولش را بابت سرمایهگذاری صاحب بشود.
فرض کنید مثلاً ما در خلیج فارس اگر بهرهبرداری از منابع گازی را با سرمایه و تکنیک خارجی انجام بدهیم، قرار میگذاریم که بعد از بهره برداری 10 درصد یا 20 درصد از محصول گاز را در ظرف مثلاً ده سال بابت طلب طرف سرمایهگذار پرداخت کنیم. این شیوه در بعضی طرحهای مهم انجام شده و شیوه «فاینانس» هم در طرحهای کوچکتر در کارخانه ها انجام شده است. اما این پول مال خارجیها نیست، خودمان گرفتیم و حاکمیتاش هم ازخودمان است. شاخص مهم دیگر درآمد دولت است که با توجه به برنامههایی که اجرا کردیم، به طور معدل سالانه در این سه سال از لحاظ ریالی 31 درصد افزایش داشته ایم که این بسیار خوب است و از لحاظ ارزی هم رشد ما در همین حدود بوده است.
ما بر اساس سیاستی که در بالابردن درآمدهای دولت از طریق مالیات و قیمت واقعی ارز که تا به حال خیلی ارزان فروخته شده و سایر منابع درآمدی داریم، فکر میکنیم که در آخر برنامه، یعنی سال آینده دیگر کسر بودجه نداشته باشیم. که این شاخص دیگری از بهبود زندگی اقتصادی مردم می باشد. مردم ما حتماً میدانند که ما در پایان سال 67 مقدار 1/50 درصد بودجهمان را قرض کردیم، یعنی بیش از نصف بودجه از بانک مرکزی قرض شده بود. این کسر بودجه برای هیچ کشوری قابل تحمل نیست. بعد از گذشت سه سال ما در سال 71حدود 6 درصد از بودجهمان را از بانک مرکزی میگیریم. شما خودتان فکر بکنید، 50 درصد کجا و 6 درصد کجا، که انشاءالله این رقم هم اصلاح میشود و به اندازهای که لازم است کاهش پیدا میکند. معمولاً در بودجههای سالم یک مقدار کسر بودجه لحاظ میکنند.
ما از لحاظ درآمدهای ارزی، سیاستی را در پیش گرفته ایم که در پایان برنامه باید به تعادل ارزی رسیده باشیم. من نمونههایی عرض میکنم که مردم ما به آینده خوشبین، خوشحال و امیدوار باشند؛ نقطه ضعف کار ما در سالهای گذشته کمبود ارز بوده است. سیاست ما این است که منابع ارزیمان را بالا ببریم و هزینه های ارزیمان را کم کنیم. در مورد افزایش منابع ارزی به عنوان مثال تولید نفت روزانه در سال شروع برنامه 5/2 میلیون بشکه بوده که همین امروز به 3 میلیون و 800 هزار بشکه رسیده که تا پایان سال به 5/4 میلیون بشکه خواهد رسید؛ البته این قدرت تولیدمان است و ما در محدوده سهم اوپک تولید خواهیم کرد.
در بخش پتروشیمی، قدمهای بسیار بزرگی برداشته ایم. در شهر اراک و بندر امام (ره)، مجموعاً فکر می کنم چهار میلیون تن در دو الی سه سال آینده تولیدات محصول پتروشیمی داریم به اضافه تبریز، شیراز و اصفهان که اگر آنها را اضافه کنیم، یک رقم بسیار خوبی خواهد شد و مردم ما هم قطعاً نمیدانند که ما چقدر پول خرج میکنیم. امسال در مجموعه بخش نفت قریب به یکصدوپنجاه میلیارد تومان سرمایهگذاری کرده ایم، برای کارهای عمرانی سرمایهگذاری می کنیم که از بودجه عمومی دولت هم نیست. این مبالغ را یا از درآمدهایشان می پردازند و یا از بانکها وام می گیرند که بعداً باید از درآمدهایشان بپردازند.
در بخش برق در حال حاضر که من با شما صحبت می کنم، مقدار تولید برق و مصرفمان تقریباً مساوی است. همان اندازه که در ساعات پیک مصرف داریم، تولید هم میکنیم. شما شاید ببینید در برخی مکانها خاموشی است. این خاموشیها به دلیل این است که بعضی واحدها به دلایلی از مدار خارج میشوند و عیب پیدا میکنند و احتیاج به تعمیر دارند، یا خط انتقال در مسیر دچار نقص میشود که این را معمولاً با ذخیره جبران میکنند. یعنی ما معمولاً باید 30 درصد اضافه تولید داشته باشیم تا همیشه برق به اندازه کافی داشته باشیم. از این به بعد شاهد وارد مدار شدن نیروگاهها خواهید بود و در برنامه فکر کرده بودیم که تا پایان برنامه خاموشیها ادامه خواهد داشت. الان ما بیش از یکسال و نیم از برنامه جلو هستیم. اگر واقعیت برنامه را در نظر بگیریم، دو سال و نیم جلو هستیم. چون دو سال و نیم است که از اجرای برنامه میگذرد. در حال حاضر از آنچه که برای آخر برنامه در نظر داشتیم، جلو هستیم و این از افتخارات اجرایی برنامه است و سرمایه عمدهای بوده است و افراد کمی هم از سرمایه آن با خبر هستند.
در صنایع که بیشترین رشد را داشته ایم، زیاد برای شما سخن گفته شده است. هم در صنایع کوچک و هم در صنایع بزرگ و مادر و صنایع سنگین و معمولی بهصورتی جامع، در حال حرکت هستیم. سیاست ما در صنایع این است که حلقههای مفقوده را پُر کنیم، برای اینکه زنجیرهای که از آغاز تولید مواد تا تولید محصول لازم است، باید خودمان داشته باشیم. در اکثر موارد اینگونه عمل میکنیم. بسیاری از کالاهای واسطه که وارداتی بوده است، از این به بعد دیگر وارداتی نخواهد بود. مثلاً شما تا امسال در هر کارخانه مصرف کننده فلزات و ورقها که میرفتید، میدیدید متکی به ورقی بود که باید از خارج وارد شود. از امسال باید از فولاد مبارکه ورق خود را بخرند، مگر مواردی بسیار معدود. حتی فولادهای آلیاژی را که منابع صنایع حساس ما بوده، به سرعت در حال پیشرفت است و بناست به زودی فعال بشوند. در صنایع سنگین که ماشینآلات و ابزار تولید را بیشتر تولید میکنند، طرحهای خوبی دارند و خودشان به شما خواهند گفت. در بخش معادن، گفتنی است معادن ما برای اولین بار در تاریخ ایران به طور جهشی فعال میشوند. منابع عظیم معدنی داریم که البته بهصورت خام اگر صادر شود، خیلی به صرفه نیست و بیشتر باید اینها را فعال کنیم که در داخل کشور به محصولات برسند و صادر شوند و این سیاست را در حال حاضر دنبال میکنیم.
در زمینه ارتباطات به طورکلی، صدا و سیما تلاش میکند در همه جا حضور داشته باشد، پشت کوهها، در گردنه ها یا ایستگاه ها.
در زمینه بهداشت مانند کشورهای پیشرفته باید پزشک و سایر خدمات پزشکی در همه جا باشد. کسانی که با روستاها آشنا هستند، اگر سری به روستاها بزنند، می بینند که در اکثر روستاها آن سطحی که در نظر گرفته ایم، مثلاً روستای صد یا دویست خانوار که الان دقیقاً نمیدانم پایه محاسبه چقدر است از این مقدار به بالا باید خانه بهداشت وجود داشته باشد. نزدیک به 90 درصد از مواردی که طراحی شده، خانه بهداشت است و بالاتر از آن مراکز بهداشتی هست و اینها برای برنامه های بهداشتی و درمانی و کنترل جمعیت که در برنامه است، در حال کار هستند و از کار اینها راضی هستیم. تعاونیها به دلیل نقشی که می توانند در جمع کردن نیروها و کمک کردن به نیروهای فاقد سرمایه برای فعال شدن در امر تولید و توزیع داشته باشند، در حال تقویت هستند.
در بخش حمل ونقل و راه که یکی از بخشهای بسیار مهم ماست و گره کار ما تا به حال بوده است، شاید مردم احساس بکنند که نسبت به سال های اول وضع بسیار بهتر شده است. ما آنقدر کامیون و اتوبوس و مینی بوس به این بخش تزریق کردیم که الان دستگاههای فروشنده دنبال مشتری میگردند. در گذشته صفهای طولانی بود، چون کامیون را ارزان میدادیم، به قیمت هفتصد، هشتصد هزار تومان میدادیم و شخصی که کامیون میگرفت، اقساط را هم خیلی آسان میتوانست بپردازد. اگر در هفته دو سه روز کار میکرد، هم زندگیاش را تأمین میکرد و هم اقساط را میپرداخت و این خود باعث مشکل جدی در حمل ونقل کشور ما شده بود. ما این وضع را متعادل کردیم. به قیمتهای معتدل و تمام شده به مردم واگذار کردیم. وام هم دادیم تا بتوانند بخرند. در حال حاضر کسی اگر بخواهد کامیون بخرد و برای خودش کار کند، وام ارزانتر به قیمت کامیون به او داده می شود و بعداً با دو یا سه راننده، میتوانند شبانه روزی کار کنند و هم قسط ها را بپردازند و هم زندگیشان را تأمین کنند و هم حمل ونقل سامان پیدا کرده است.
ما قبل از این سیاست، یکبار مثلاً تصمیم گرفتیم گازوییل را از 4 ریال به یک تومان برسانیم. یکباره قیمت حمل و نقل را چند برابر کردند. چون این کار دست آنها بود و میتوانستند این کار را بکنند. در صورتی که شما میدانید یک کامیون از اینجا تا مثلاً بندرعباس چقدر سوخت مصرف میکند، اما تفاوت چند ده هزار تومان در مسیر شد، ولی الان چنین اتفاقی نمیتواند بیفتد. چنان به تعادل رسیده است که بار و وسیله حمل ونقل بار نسبتاً متعادل است. در داخل شهرها اتوبوس زیادی تزریق کردیم و باز هم ادامه میدهیم. مترو در تهران، در حال فعال شدن است و بعد هم در شهرستانهای دیگر که حمل و نقل مردم را راحت کنیم. راهآهن در یک اقتصاد سالم، اساسی ترین وسیله حمل ونقل است. ما در حال توسعه راه آهن هم هستیم، از جنوب به شمال و از بندر امام به تهران. قطارهایی که معمولاً با هشت یا ده واگن حرکت می کردند، بتوانند با 60 یا 70 واگن حرکت کنند. یعنی لکوموتیو را زیاد میکنیم، ایستگاهها را طولانیتر میکنیم و راه آهن را تقویت میکنیم. این کار به یکباره سه الی چهار میلیون تن تفاوت کشش بار است. بندرعباس و بافق را به زودی به هم وصل می کنیم و انشاءالله در سال آینده قسمت اعظم بارمان از این طریق وارد می شود. هواپیما مقداری خریده شده و مقداری هم در حال خرید هستیم. فرودگاهها را توسعه می دهیم. اگر حمل ونقل ما عالی و سر یع نباشد، هم در دریا و هم زمین و هوا، نمیتوانیم اقتصادمان را فعال کنیم که این بخش با آزادراهها و راههای مناسب در حال توسعه است.
مسکن یکی از مشکلات کشور ما در حال حاضر است که ما برای این مشکل هم مقدمات را فراهم کردیم و فکر میکنم با همکاری مردم و بخش خصوصی میتوانیم خیلی سریع آن مشکل را پشت سر بگذاریم. به طوری که در گذشته هم گفته شده، قسمت اعظم مردم ما دارای مسکن هستند؛ حالا یا مطلوب یا غیرمطلوب و ناقص. در درجه اول باید آنهایی که مسکن ندارند، مسکنشان حل بشود. در دنیا معمولاً کار اجاره را تقویت میکنند، تسهیل میکنند، ارزان میکنند، ولی در مملکت ما مردم مثل اینکه مایلاند مالک باشند و به عنوان یک ذخیره مطمئن زندگیشان تلقی میکنند. چون هنوز مسأله کار و اشتغال و غیره حل نشده، هر کسی الان علاقمند به این است و برای ما اینکار خیلی دشوار نیست.
مشکلاتی که در گذشته داشتیم، یکی آماده نبودن زمین بود و دیگری نبود مصالح ساختمانی که هردوی این مشکلات، تواماً در حال حل شدن است. زمین را در اکثر شهرها به اندازه نیاز مردم آماده کردیم و بیشتر داریم آماده میکنیم. البته طرفدار ویلاسازی و مصرف زمین زیاد نیستیم، چون شهرها را خیلی باز میکند و خدمات دادن بسیار دشوار می شود. قطعاً باید یک مقدار عمودی رشد کند؛ مخصوصاً شهرهای بزرگ و متوسط. در کنار این مسأله مصالح ساختمانی را نیز در حال آماده کردن هستیم. گفتم در بخش فولاد به نتیجه رسیدهایم و از این به بعد دیگر کمبود نیازهای فولادی ساختمان در کشور نیست. قیمت هم متعادل است و بازار سیاه هم نخواهد داشت. در مورد سیمان کارخانههای زیادی در حال ساخت است که اگر مواد تولید برسد، سیمان هم به وفور خواهد رسید. امیدواریم با سیاستی که وزارت مسکن دارد، کسی معطل زمین نماند. در شهرهایی مانند تهران که دیگر جمعیت در حد انفجار است، سیاست خاصی لازم دارد که ممکن است مسأله مسکن را تحت الشعاع قرار بدهد و این بحث دیگر دارد. ما برای سایر انواع مصالح که مانند آجر و آهک و غیره نیاز است، امسال بخش قابل توجهی از امکانات سرمایهگذاریمان را بسیج کردهایم که آن هم بتواند به حد نیاز برسد.
در بخش دفاع که باز از مهمترین بخشهای کشور ماست، با شرایطی که در منطقه و جهان است، نمیتوانیم غافل باشیم. سرمایهگذاری عمدهای میکنیم. البته خارجیها بسیار اغراقآمیز صحبت میکنند. آن اغراقهایی که میشنوید، درست نیست. ما همانطور که در برنامه پیشبینی کردیم، سهمی برای دفاعمان در نظر گرفتهایم. نیروهای مسلح ما باید هم از لحاظ زندگی و هم از لحاظ ابزار کار و آمادگی در حد نیاز منطقه باشند و ما داعیه کشورگیری نداریم. برای دفاع خودمان باید آماده باشیم که تجربه این کار را از زمان جنگ داریم.
سیاست خارجی ما روشن است. ما سیاست دشمنتراشی نداریم. در منطقه سیاست همکاری با همه همسایهها داریم و عملاً هم این همکاری دارد توسعه پیدا میکند، مگر آنجاهایی که دیگر خودشان مشکل دارند، از طرف ما مانعی نیست. در دنیا با همه کشورها و بلوکها همکاری می کنیم. دو یا سه تا استثناء داریم که یکی اسراییل است که ذاتاً نامشروع است. گرچه این قهر جدی ما با اسراییل و دشمنی ما با اوتبعات زیادی در سیاست خارجی ما دارد و خیلیها به خاطر اسراییل با ما دشمنی دارند و ما این تبعات را تحمل میکنیم. دیگری آفریقای جنوبی است و تا موقعی که مردمش حقشان را نگیرند و آپارتاید آنجا حاکم باشد، نمیتوانیم با آنها کار کنیم. سوم آمریکاییها که تا این حالت سلطه گری و زورگوییشان را دارند و باجخواهی میکنند، طرف خوبی برای ما نیستند و با بقیه جاها دیگر مشکلی نداریم. ممکن است با هر کشوری یک مشکل خاصی پیش بیاید. اینها دیگر مواردی است که یا به آنها مربوط است و یا به ما.
در تهیه نیازهای دامی و لبنی مردم هم سیاستهای بسیار عمیقی داریم. باید شیلاتمان خیلی فعال بشود که خوشبختانه در این دو یا سه سال، در بندر وکشتی و ابزار صیادی که باید از این به بعد آثارش را ببینیم، سرمایهگذاری عمدهای شده است. در سالهای گذشته، مراتع مان خیلی تخریب شده بود و جنگلهایمان که سرمایه بزرگی برای اصلاح مراتع و جنگلها و آبخیزداری که یکی از ضرورتهای کشورمان است وکویرزدایی و اصلاح گونه های نباتی که با پیشرفت علوم امروز در حال انجام است، صرف می شود.
یکی از مسایل مهم ما که من در مورد آن خیلی تکیه دارم، مسأله جوانهاست. ما در شورای انقلاب فرهنگی بررسی کردیم، هم سیاست فرهنگیمان را و هم برنامه جوانان را تصویب کردیم و شورای عالی جوانان تأسیس شد. اساسنامه اش تصویب شد. جایی است که باید بقیه بخشهایی را که برای جوانان کار میکنند، هماهنگ کند. باید ورزش، پیشآهنگی، بسیج، تفریحات سالم، سینماها و تئاترها فعال بشود.
در زمینه دانشگاهها نیز دانشگاههای علمیکاربردی را مطرح کردیم و تصویب کردیم که آییننامه اش اخیراً در شورای عالی انقلاب فرهنگی تصویب شده است و از ماههای آینده نیز اجرا خواهد شد که در کنار مراکز صنعتی، دانشگاههایی تشکیل بشود که کارگران در کارخانهها هم آموزش ببینند و هم کار کنند. از استادان و دانشمندانی که در این مراکز هستند، از آزمایشگاهها و از فضای آنجا استفاده میکنند که هم صرفهجویی در بودجه دانشگاههاست و هم تقویت نیروهای کار است که این اشخاص میتوانند بعدها به مراحل عالی هم بروند.
رشته های دانشگاهی بالا در کشور ما بسیار کم بود. شجاعت تأسیس رشته های دکتری و کارشناسی ارشد نبود. مدیران ما میترسیدند و میگفتند نمیتوانیم. این را شکستیم و در طی این دو، سه سال تعداد زیادی رشته های دکتری و کارشناسی ارشد تأسیس شده که ما نیازمان به اعزام دانشجو به خارج بسیار در حال کم شدن است و جالب اینکه از بودجههایی که در اختیار دانشجویان عازم به خارج میگذاشتیم، مقدار کمی از آن را خرج تأسیس این رشتهها کردیم. آزمایشگاهها را تقویت کردیم، اساتید را جذب کردیم و کتاب و جزوه و غیره برای آنها تهیه میکنیم. مثلاً اگر 500 میلیون دلار خرج اعزام میکردیم، 50 میلیون دلار خرج تجهیز این گونه موارد میشود و جوانانمان در کشور خودمان رشتههای بالا را ادامه میدهند و تزها و تحقیقاتشان هم براساس نیاز داخلی میشود، نه برای نیاز خارجیها تز بگیرند. البته مواردی هم هست که باید به خارج بفرستیم و آنهایی که آمادگی و صلاحیت دارند، به خارج اعزام میشوند.
ما در امور فرهنگی باید به طور جدی مسایل فرهنگی را بیشتر پالایش کنیم و هنرمندان، فیلم سازان، هنرمندان تأتر، هنرمندان موسیقی سالم و هنرمندان سایر بخشها را باید تقویت کنیم که هم در دانشگاهها این افراد تقویت میشوند و هم وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برای آنها ابزار کار فراهم می کند و هم کنترل بیشتری روی آنها خواهد شد تا صحنه هنر ما در محدوده آرمانهای انقلاب، با نشاط و فعال باشد.
مسایل مربوط به طبقات محروم و زجرکشیده های کشور، بخش مهمی از سیاستهای برنامه است. اولاً نقاط محروم در کشور بسیار زیاد است و ما در این برنامه هر سال بودجه نسبتاً بالایی را برای اجرای طرحهای کوچک در این نقاط میپردازیم، با شرایط سخت که علاوه بر بودجه عمومی است که سهمیه داده شده و بنا داریم که در این دو برنامه انشاءالله نقاط محروم به صورت جغرافیایی دیگر نداشته باشیم.
بازسازی یکی از کارهای مهم برنامه ماست. شما می دانید خرابیهای جنگ خیلی سنگین است. بازسازی زلزله هم اضافه شد و حادثه های تلخی همچون سیل را در این مدت داشتیم که قسمتهای زیادی از امکاناتمان را صرف این کارها میکنیم که هم کار انسانی و اقتصادی و هم اجتماعی است و به خوبی در حال انجام است.
یکی از مواردی که مقام رهبری بر آن تکیه دارند و در برنامه هم پیش بینی شده که به آن عمل کنیم و دولت اکنون در حال وارد شدن به آن است، مسأله بیمههای اجتماعی و بیمه های درمانی عمومی است.
در مورد بیمههای درمانی، مردم آن را خیلی جدی نگرفتند، به دلیل مشکلاتی که در اجرای بیمه بوده؛ یا پزشکان توجه کافی نمی کردند و یا امکانات در واحدهای بیمه به حد کافی نبوده است. ما بنا داریم با طرحی که در دست تهیه است، برای همه مردم بیمههای درمانی درست کنیم که مردم از لحاظ معالجه و سلامتی خودشان مطمئن باشند و اگر سرمایه گذاری جزئی می کنند، در پرداخت بیمه ها باشد و وقتی که نیازمند شدند، در هر جا به آسانی دسترسی به امکانات درمانی داشته باشند. بیمههای اجتماعی وسیعتر از این است، باید تمامی کسانی که به هر دلیل از اداره زندگیشان عاجز میشوند، منطقی و غیرمنطقی، چه پیر و از کار افتاده، معلول و یا خانواده بیسرپرست هستند و یا به خسارتی و یا موارد دیگر گرفتار شده اند، اینها تحت بیمه قرار بگیرند. این کار آسانی نیست و خیلی وسیع است. بودجه زیادی می برد. جای سوبسیدها را در مواردی خواهد گرفت و ما باید سیاست این کار را تنظیم کنیم. بنا داریم در برنامه دوم این امر اجرا شود و از اوایل سال آینده باید برنامه را به مجلس بدهیم و این مورد را در آن بگنجانیم و سال بعد اجرا میشود.
البته همانگونه که مقام معظم رهبری هم فرمودند در این خصوص باید کارها را ضربتی و در کوتاه مدت انجام بدهیم. اما کار اساسی و بنیادی همین است و بالاتر از این ما کار اساسی را برای رفع فقر و محرومیت، همان برنامههای اقتصادیمان می دانیم. ایجاد اشتغال، کار، تولید، فراوانی که این فقر عمومی را کم میکند. آن وقت انسانهایی که نمیتوانند با این قافله بیایند، باید حمایت شوند. اینهم یکی از کارهایی است که شروع شده، ولی طول خواهد کشید.
مسأله دیگر که مشکل مردم است، مسأله حمایت از مصرفکنندگان است. این دو مرحله داشته است. ما یکی از مراحل را انجام دادیم و مرحله دوم در حال شروع شدن است و نق و زخم زبان هم زیاد شنیدهایم، ولی صبر کردیم، به دلیل اینکه این مرحله را به خوبی پشت سر بگذاریم. مرحله اول این بود که ما تولید را سامان بدهیم، بازار را اشباع کنیم، کالا در جامعه باشد که اگر فشار خواست وارد بشود، همه چیز پنهان نشود و تبدیل به احتکار و بازار سیاه و از این قبیل نشود. شما در زمان جنگ دیدید کوچکترین تصمیمی همه چیز را به زیرزمین می برد و انبارهای علنی، تبدیل به انبارهای زیرزمینی میشد.
الان دیگر این کار را نمیشود کرد. ما با این رویهای که این سه سال عمل کردیم، الان کارخانهها برای اینکه جواب کارگران و هزینههایشان را بدهند، مجبورند کار کنند و جنس هم آنقدر زیاد یا تولید شده و یا وارد شده، این دو با هم دیده می شود، که تولیدکننده به مصرفکننده زور نگوید. رقیبی باید برای او وجود داشته باشد. در این سیستم فعلاً به اینجا رسیدهایم که تعادلی از لحاظ مصرف یا تولید یا واردات در سطح درآمد مردم وجود دارد. اگر روزی درآمد مردم بالا برود، باید تولید هم بالا برود. از اینجا مرحله دوم را شروع کردهایم و اولین اقداممان این بوده است که کالاها را تقسیم کردهایم. یک بخشی از کالاها دولتی است که با ارز دولتی تولید میشود. این کالاها هم قیمتش و هم کانال توزیعش معلوم است و مشخص است که این مقدار تولید می شود و به دست چه کسی می رسد؛ اینها خیلی نیستند. یک قسمت از کالاها با ارز رقابتی است که از ما سوبسید ارزی میگیرند، ارز 60 تومان میگیرند. اینها را قیمت برایشان تعیین میکنیم و اگر گران بدهند، اضافه قیمت را از آنها میگیریم. الان بحث این است که کجاها کنترل میکنند.