مصاحبه
  • صفحه اصلی
  • مصاحبه
  • مصاحبه تلفنی آیت الله هاشمی رفسنجانی با رادیو سراسری

مصاحبه تلفنی آیت الله هاشمی رفسنجانی با رادیو سراسری

  • منزل
  • دوشنبه ۳ مهر ۱۳۸۵

○ جناب آقای هاشمی رفسنجانی، صبح شما بخیر. سؤال اول این است که چطور شد بعد از فتح خرمشهر باوجود پیشنهاد آتش‌بس جنگ ادامه پیدا کرد؟ آیا حقیقت دارد که عربستان پذیرفته بود خسارات ایران را بپردازد؟
● بسم‌الله الرحمن الرحیم. این پیشنهاد از اساس شایعه بود. آن روزها چنین مطالبی را برای اهدافی که خودشان داشتند، پخش می‌کردند. البته عراقی‌ها آن موقع بحث آتش‌بس را مطرح می‌کردند و حامیان عراق هم این بحث را داشتند. در ایران هیچ کس آمادگی پذیرفتن آتش‌بس را نداشت. همان موقع اولین جلسه شورای عالی دفاع در خدمت امام تشکیل شد تا درباره ادامه جنگ تعیین تکلیف شود. در آن جلسه طبق معمول اول بحث شد که چگونه و تا کجا باید ادامه دهیم یا ادامه ندهیم که امام فرمودند: «کسی صحبت از آتش‌بس و توقف جنگ نکند. جنگ باید تا رسیدن به اهدافی که اعلام کردیم، ادامه پیدا کند.» وقتی صحبت از نقطه آغاز عملیات بعدی شد، نظر این بود که واردخاک عراق شویم. امام مخالفت فرمودندوگفتند: «نبایدواردخاک‌عراق شد.»
ادلّه‌ای داشتند که از لحاظ سیاسی و انسانی قابل توجه بود. بیشتر تکیه می‌کردند که اگر وارد عراق شویم، مردم عراق آسیب می‌بینند و باید مردم عراق را برای آینده حفظ کنیم و از طرف دیگر مردم عراق مقصر نبودند. ولی نظامی‌ها گفتند: «نمی‌توانیم وارد خاک نشویم و بجنگیم. اگر وارد نشویم و در مرز بایستیم، این جنگ نیست. عراقی‌ها خودشان را تجهیز و دوباره حمله می‌کنند. یا جنگ را ادامه ندهیم و یا اگر می‌دهیم، ناچاریم وارد خاک عراق شویم. چون نباید خاطر دشمن جمع باشد.» بالاخره امام موافقت کردند که وارد شویم، اما شرط کردند: «جایی بروید که مردم آسیب نبینند» لذا عملیاتی که بعد از آن تا آخر جنگ در داخل خاک عراق داشتیم، تماماً در مناطقی بود که مردم نبودند. مثل فاو، جزایر، عملیات بدر و جاهای دیگر که وارد شدیم.
○ اگر این‌گونه است که شما می‌فرمایید، چطور شد که پس از 8 سال قطعنامه را پذیرفتیم؟
● قطعنامه مدتها پیش از آنکه که ما بپذیریم، از طرف شورای امنیت صادر شده بود که عراق هم پذیرفته بود. ما نمی‌پذیرفتیم و به دستور امام آن حرف همیشگی را می‌زدیم که هم تنبیه متجاوز در قطعنامه گنجانده شود و هم تکلیف خسارات جنگ روشن شود. این دو مورد را عراقی‌ها نمی‌پذیرفتند. مدتی طول کشید. در این مدت مسایل زیاد و عوامل فراوانی بود که ما را کم‌کم قانع کرد که اگر قطعنامه اهداف ما را تأمین کند، بپذیریم. عواملی را که آن موقع بود، فقط می‌شمارم:
1- جنگ واقعاً طولانی شده بود. یعنی در اواخر فرسایشی شده بود. در حالت فرسایشی به ما آسیب زیادی می‌رسید، چون عراقی‌ها ملاحظه‌ای نداشتند و همه مقررات جنگ را نقض می‌کردند. شهرها را می‌زدند. به غیرنظامی‌ها آسیب می‌رساندند.
2- تلفات غیرنظامی‌ها خیلی زیاد شده بود. به خصوص با سلاح شیمیایی که نمونه‌اش را در حلبچه دیدید. مردم مثل برگ خزان روی زمین افتاده بودند. سلاح شیمیایی یک لحظه هم مهلت نمی‌داد. به محض تنفس، انسان را می‌کشت. خودم روز بعد از عملیات وارد شهر حلبچه شدم ودیدم که مردم چگونه روی زمین ریخته و کشته بودند! واقعاً فاجعه بود.
3- ما در مقابل آن گونه شرارت‌ها محدودیت داشتیم. نه می‌توانستیم و نه می‌خواستیم سلاح شیمیایی بزنیم. نمی‌خواستیم مردم عراق آسیب ببینند. نمی‌خواستیم شهرها را بزنیم. با بمب نمی‌جنگیدیم. فقط در میدان می‌جنگیدیم. آنها نقطه ضعف ما را پیدا کرده بودند و کاری می‌کردند که ما نتوانیم مقابله به مثل کنیم.
4- آمریکایی‌ها علناً به نفع عراق وارد میدان شده بودند. در دریا سکوهای نفتی، کشتی‌ها و هواپیمای ایرباس ما را زدند که یک فاجعه بود.
5- همسایگان ما که به مزاحمت افتاده بودند، دائماً برای ما محدودیت ایجاد می‌کردند و از طریق آنها دردسر درست می‌شد.
6- بودجه دولت واقعاً کشش جنگ را نداشت و رسماً به امام نامه نوشت که توانایی تأمین احتیاجات جنگ را در این سطح نداریم.
7- درخواست بودجه از طرف نیروهای رزمنده زیاد شد و حقشان هم همین بود. می‌گفتند: اگر می‌خواهید با این وضع جنگ را اداره کنیم، نمی‌توانیم بجنگیم. باید خیلی چیزها داشته باشیم. فرمانده سپاه نامه‌ای به امام نوشت و نیازهای ضروری جنگ را توضیح داد که لیست بزرگی است. شاید شما این نامه را داشته باشید. اگر ندارید، در دفتر امام هست. می‌توانید بگیرید. این لیست آنچنان بزرگ بود که امام فرمودند: «یک ابرقدرت هم نمی‌تواند، این لیست را تأمین کند.» بعداً امام در نامه‌ای که برای جلسه توجیهی مسؤولان عالی‌رتبه و علمای کشور نوشته بودند، به نامه فرماندهی سپاه استناد کردند و گفتند: تأمین این نیازها از قدرت کشور خارج است و نمی‌توانیم تهیه کنیم.»
8- تلفات انسانی مهمترین عامل بود. تلفات انسانی برای ما که مسلمان و دارای روحیه اسلامی و انسانی بودیم، قابل تحمل نبود.
خوشبختانه در این موقع شورای امنیت هم تا حدودی خواسته‌های ما را پذیرفت و قبول کرد که عراق را متجاوز اعلام کند و برای تعیین خسارات هم اقدام کند که کرد و خسارات تعیین شد. به نظرم مجموعه این مواردی که عرض کردم، عواملی بود که در نهایت امام پذیرفتند که قطعنامه و آتش‌بس را بپذیریم.
○ از لطف شما بی‌نهایت متشکریم که وقت خود را به خبر ساعت 8 و پیک بامدادی دادید.
● موفق باشید.