Èمجموعهای را خدمت شما فرستاده بودیم، مطالعه کردید؟
Éبله، خلاصه بود. وعده داده بودید مطالب کسانی را هم که ملاقات میکنید، بیاورید.
Èتقریبآ با همه کسانی که از عراق به ایران آمدند و در عملیات تروریستی شرکت داشتند و دستگیر شدند، ملاقات کردیم. بعضیها هم در این مبادله به ایران آمدند که فعلا در قرنطینه هستند. وعده دادند با آنها هم صحبت کنیم. منتهی نسبت به اصل تفکّر مشکل داریم. از اواخر سال 78 که آقای لاریجانی این طرح را مطرح کردند، تا الان دچار مشکل هستیم. در دو مورد شما را در جریان گذاشتیم. یکی آن 13 قسمتی بود که همچنان اعتقاد داریم آن کار باید انجام شود که متأسفانه نشد. این موضوع هم در چم و خم اداری سیستم تلویزیون مانده است.
Éمشکل شما چیست؟
Èفکر ما را قبول ندارند. چون با فکر سروکار داریم، با هم تضاد داریم. آقای لاریجانی کار را به شورایی واگذار کردند که هر روز موضوع جدیدی را برای ما مطرح میکنند. گاهی میگویند بار عشقی داشته باشد. یعنی هر چه مینویسم، بهانه میگیرند که زمان میگذرد. بعد از دو سه روز که میرویم، باز حرفهای جدیدی میزنند. خسته
شدیم. آخرین بار با آقای سجادهچی صحبت کردند.
Éچه گفتند؟
Èتصوّر میکنم در کار اوّل تکلیف ما روشن بود. میخواستیم بگوییم نظامی داریم که توسط آمریکا و ایادیاش علیه ما توطئه میشود. این حرف واضح بود. یعنی میخواستم مسایل چند ساله را با بیان هنری مطرح کنیم. دوستان گفتند این خیلی مستقیم است. ما نفهمیدیم یعنی چه؟ ما که از موضع سیاستمدار کار نمیکردیم. کار هنرمند دادن شکل هنری به واقعیات است. گفتند راست و چپ از این کار ناراضی هستند. ما نفهمیدیم منظورشان چیست؟ چون این کار به چپ و راست ربطی ندارد. کاری را شروع کردیم که به قول آنان مستقیم نباشد و پیچیده باشد. فکر میکنم این حرفی است که میزنیم، ولی نمیزنیم. میگوییم نظامی هستیم که باید خود را حفظ کنیم، ولی توطئهای هم وجود ندارد. یعنی کسانی این پیشنهاد را به ما دادند، میگویند نمیدانیم این حرف زدنی است یا نه؟ مسؤولیت بهعهده نمیگیرند. مسؤولین در شورایی که باید نظرات قطعی را به ما اعلام کنند، شرکت نمیکنند. نهایتآ در دور باطل قرار گرفتیم. شاید تا بهحال بالغ بر چند هزار صفحه نوشتیم. خود حضرتعالی چقدر نیرو صرف کردید؟
Éدر این مدّتی که با شما حرف میزنیم، کاری را به ثمر نرساندید؟
Èنه، دو سال است که تمام وقت ما صرف این کار شد که هیچ فایده مادی و معنوی بهدست نیاوردیم.
Éفکر میکنید کسانی در آنجا هستند - اگر صریحآ بدانم بهتر است - که کارشکنی میکنند؟
لزوم توجه به توطئههای
دشمنان در کارهای هنری
دلایل احتمالی عدم موافقت
صدا و سیما با سریال
انقلاب تنها
È صددرصد همین است.
É تا بهحال در جریان دو موضوع کاری شما قرار گرفتم. یکی اینکه آمریکا توطئه میکند و آنها میگویند لخت و عریان نگویید. دوّمی مسئله منافقین است. پرهیز آنها برای چیست؟ البته در قسمتی که برایم فرستاده بودید، به مسایل دانشگاه پرداخته بودید. بهطور طبیعی سیاست حاکم بر صداوسیما باید از این استقبال کند. فکر میکردم اینها از شما خواستند که حرف روز را مطرح کنید. شما میگویید آنها نمیخواهند.
È بدنه و رأس سازمان میخواهد. مدیران میانه بهانه تراشی میکنند. میدانند به شما و آقای لاریجانی دسترسی داریم. میگویند 18 خرداد شد و مسایل تلطیف شد. میگوییم به چپ و راست کار نداریم. اعتقاد داریم آمریکا علیه ما توطئه میکند و باید شیوههای توطئه را به مردم بگوییم و نشان دهیم.
یک دعوای نانوشته و ناگفته وجود دارد. اگر امروزیتر بنویسیم بهدعوای دانشگاهها و مطبوعات میرسیم.
É میتوانید افراد خاصّی را اسم ببرید؟
È با آقای کرمی طرف هستیم. ولی آنها در شورایی کار میکنند که افراد را نمیشناسیم.
É کرمی کیست؟
È معاون طرح و برنامه سازمان صداوسیماست. ایشان سخنگوی شورا را به ما میگویند.
É من احتمال دیگری هم میدهم که بدبینی نیست. فکر میکنم گروههای مثل شما فراوان باشند و طرحهای مختلفی برایشان میآید و آنها محدودیت منابع دارند. قدرت انتخاب آنها بالاست و سعی میکنند طرحهایی را
مشکلات گروههای مختلف
فیلمساز با صدا و سیما
سریالهای دینی و تاریخی و
مشکلات خاص آنها
لزوم توجه به انقلاب و
سازندگی در فیلمها
مخالفت با آمریکا، حرف
همه مسؤولان نظام
بپذیرند که بُرد داشته باشد. گروههای زیادی به من مراجعه میکنند. ولی دو گروه هستند که حرف شما را در رابطه با صداوسیما میگویند. طرح هر دو گروه را خواندم. مثل شما آرمانی و سیاسی و دنبال انقلاب نیستند. گروهی از هنرمندان نسبتآ معروف هستند که درباره یک طرح عمرانی سریال نوشتند. وقتی گیر کردند، فکر کردند چون من به این مسایل علاقهمندم، پیش من آمدند که از ما پشتیبانی نمیکنند.
یک فرد دیگر داستان حضرت یوسف و یعقوب را فیلمنامه کرد. پدرش از علمای قدیم شیراز است. از تورات متونی را در آوردند. قبل از انقلاب در قلهک دیوار به دیوار همسایه ما بودند. به این دلیل پیش من آمده بود. صداوسیما تعهدی به این دوّمی نداده بود. با توجّه به این مسایل فکر میکنید من باید چکار کنم؟
È آمدیم که تکلیف ما را روشن کنید. ادامه بدهیم یا نه؟
É بهکار شما علاقهمندم. درباره طرح حضرت یوسف هم معذوراتی دارم که شاید از یهود مسایلی بگوییم که اسرائیل استفاده کند. در مورد کار سازندگی موافقم که گوشهای از کارهای کشور را به تصویر بکشند. کار شما جزو وجود من است. حتمآ به آقای لاریجانی میگویم.
È تکلیف ما را روشن کنند. در شورا نظرات متعدد و متناقضی مطرح میشود. شاید بعضیها خوش ندارند که بگوییم آمریکا دشمن ماست.
É این حرف را از رهبری گرفته تا همه، داریم میگوییم. بعید میدانم چنین تفکّری مانع کار شما باشد. چپ و راستی را احتمال میدهم. میزگرد درست میکنند و حرف میزنند. اگر در معاونت هنری این اراده نیست، باید از پایین فشار بیاورند.
È اصلا این سفارش آقای لاریجانی است.
É موضوع خوبی برای شناسایی آنان است.
È آخرین باری که با آقای لاریجانی صحبت کرم، گفتم کار بزرگی است و دشمنان بزرگی دارد. احتیاط خاصّ ایرانیان است که در مقابل چیزهای جدید موضع میگیرند. گفتیم آقای لاریجانی! اگر شما نباشید، این کار نشدنی است. وقتی ایشان به حج رفتند، کار ما متوقّف شد. ایشان کار را به شورایی سپرد که همیشه در حال استمزاج مسایل روز است. وقتی کار بزرگ را به زیردستان میسپارند، نتیجه این میشود که رسمآ میگویند آقای لاریجانی هنر را نمیشناسد. دیدگاه سیاسی خاصّ دارد.
É من متوجّه مسئله شما شدم. ظرف همین هفته به شما جواب میدهم. با آقای لاریجانی حرف میزنم. اگر لازم باشد با رهبری هم صحبت میکنم. ما باید این کارها را بکنیم. آنها هویّت را برای یک جریان خاصّ به راه انداختند که اصلا هنری نبود. ولی این یک کار هنری است.
È خیلی ممنون.
É موفّق باشید.