○ در آستانه فرارسیدن سالروز سوم خرداد، به مشهد شهدای شلمچه تشریف آوردید و از این منطقه واقعاً روحانی دیدن می کنید. بفرمایید هدف شما از سفر و زیارت یادمان شهدای گلگون کفن شلمچه چیست؟
● بسم الله الرحمن الرحیم، همان گونه که گفتید، زمان را به گونه ای انتخاب کردیم که نزدیک به سوم خرداد باشد. مدتی است که قرار بود برای مراسم شهدای لشکر 92 بیاییم. خوشبختانه زمان این گونه تنظیم شد. در درجه اول برای آنها آمده ام. لشکر 92 هم در جنگ دلاوری ها کرد و این منطقه یادگاری های زیادی از رزمندگان این لشکر دارد. تقریباً در تمام دوران جنگ و حتّی قبل از جنگ و تا امروز نقش بسیار مهمی را در این منطقه داشتند. تناسب بود که در این موقع آمدیم. به علاوه مصادف با ایام رحلت حضرت زهرا (س) شد که بر کیفیت معنویت سفر ما اضافه کرد.
به طور کلی آبادان، خرمشهر تا شلمچه از مناطق بسیار مقدس تاریخ ما خواهد بود. چون در این سرزمین بیشترین فداکاری ها، دفاع ها و مجاهدت ها را شاهد بودیم. شهدا، جانبازان، مفقودان و آزادگان که نمونه های ایثار و جهاد هستند، در این منطقه پیدا می شوند.
از روزهای اول بعد از جنگ به خاطر خاطرات زیادی که از شلمچه داشتم، چند بار آمدم. قبلآ که آمده بودم، هنوز این بناها نبود. چند تکه فولادی را به صورت معجر درست کرده بودند. در این فاصله که دوباره آمدم، دیدم اینجا را این گونه آراسته کردند، خیلی خوشحال شدم. در فیلم ها دیده بودم، ولی فکر نمی کردم این گونه باشد. الان که آمدم، دیدم قبور شهدا مشخص شده است. ضریح مقدّس و نامه های شهدا خیلی جالب است. آقای خلیلی چند نمونه از نامه ها را خواند و مرا تکان داد. بلندترین، کوتاه ترین و زیباترین نامه را خواند. همه نامه ها سازنده بود.
حقیقتاً جای سازنده ای شد. آیت الله نوری نکته بسیار خوبی از شهدایی گفتند که اجساد مطهرشان اخیراً پیدا شد. یک مورد که خیلی عجیب بود، مربوط به بدنی بود که پس از سالها وقتی در تفحص از زیر زمین بیرون می آمد، خون از بدن جهید.
در این سرزمین معجزه هایی در دوران دفاع مقدس اتفاق افتاد. اینجا سخت ترین میدان نبرد ما بود. شلمچه برای ما فراموش شدنی نیست. همان گونه که خرمشهر، آبادان و خوزستان فراموش شدنی نیستند. اینجاها به عنوان اماکن مقدس در تاریخ ایران ثبت خواهند شد. قطعاً زیارت گاه های چند قرن آینده خواهد بود. همین الان هم خوزستان زیارتگاه شده است. مردم به قصد زیارت می آیند.
در مسیر که ازاهواز به اینجا می آمدم، وجب به وجب آن خاطرات ایثار و جهاد در یاد من تداعی شد. جاهایی که چشمم می دید، پر از خاطرات بود. بنابراین در پاسخ سئوال شما که هدف من از سفر به اینجا نیست، همین است که هدف من هم هدف همه زائران اینجاست.
○ در آستانه سوم خرداد هستیم و جناب عالی هم درمقاطع مختلف جنگ لحظه به لحظه حضور فعال داشتید. می خواهیم توصیف عملیات بیت المقدس و فتح خرمشهر را از زبان حضرت عالی بشنویم.
● وقتی جبهه را از بنی صدر تحویل گرفتیم و تهاجم علیه اشغالگران شروع شد، به سرعت و با فواصل کم عملیات های موفق انجام می دادیم. ولی همه چشمها به خرمشهر بود. تا خرمشهر در اشغال بود، قلب هیچ کس آرام نبود. هر چند در مناطق دیگر پیروزی های زیادی به دست می آوردیم، ولی باز عقده ای در دل ما بود. عملیات نجات خرمشهر که مطرح شد، آرزوهای ما هم در آستانه تحقق بود.
دو سه مرحله شد تا از کارون عبورکردیم و به آخرین قسمت عملیات رسیدیم. لحظه ای که کار تمام شد و خرمشهر دوباره خرمشهر شد و خونین شهر را پس گرفتیم، خاطره زیبایی دارم. شب نشسته بودم و فیلمی را از تلویزیون تماشا می کردیم. مجروحی را نشان می دادند که در حال شهادت بود. معلوم بود که جانش در حال تمام شدن است. در همان حالت با صدایی بسیار خوب شعر خواند. من به خاطر آن شعر حالت هیجانی پیدا کردم. هیچ وقت آن حالت را فراموش نمی کنم. واقعاً زیبا بود. امروز هم زیبایی هایش در دلم مانده است.
امّا موقعی راحت می شویم که خرمشهر و آبادان و این جزیره موقعیت مناسبت خودشان را پیدا کنند. در خرمشهر تا جایی من نگاه کردم، اگر آلودگی های مین و مواد منفجره صاف شود و برنامه عمران اینجا را درست کنند، با توجه به اینکه روابط عراق هم با ما خوب است، فکر می کنم یکی از بهترین مناطق کشور ما از لحاظ قداست و آبادانی خواهد بود. فاصله خرمشهر تا شلمچه و مرز این ظرفیت را دارد. خیلی آسان است. زمین و آب خوب هستند. در کنار مرز است. قسمتی از آن منطقه آزاد شده است. فکر می کنم باید منتظر باشیم تا اینجا را یک نقطه معمور و آباد ببینیم.
○ با توجه به اینکه در آستانه سوم خرداد هستیم، چه صحبتی با مردم خرمشهر دارید؟
● اگر دسترسی پیدا کردید، سلام مرا به مردم شهری و روستایی مناطق خرمشهر و آبادان برسانید. من این سفر را برای شهدا آمده بودم. برنامه های مختصری دارم و زود برمی گردم. به این قسمت آمدم تا زیارت کنم. به همراهان گفتم که مسیر را به گونه ای تنظیم کنید که از خرمشهر و آبادان عبور کنم. خیابانها، میادین و مردم را ببینم. بنا نداشتم پیاده شوم. در اینجا هم انتظار نداشتم شما جمع شوید. فکر می کردم خیی خصوصی می آییم. خوشبختانه آقایان تشریف آوردند و زیارتشان کردیم. خرمشهر و آبادان در قلب همه ما می ماند.
○ با توجه به شرایطی که داریم، وضعیت منطقه را چگونه می بینید؟
● فکر می کنم شرایط به گونه ای است که هوشیاری زیادی لازم است. بالاخره آمریکایی ها با نیروهای زیادی در اطراف ما در آب، خشکی، کشورهای همسایه و عراق هستند. تهدیدها، ارعاب ها و عربده هایشان را می شنوید. هر روز می گویند، چون خشمگین هستند. فکر نمی کردند ایران این گونه پیش می رود. فکر نمی کردند خودمان می توانیم به صنایع پیشرفته و مدرن روز و هایتک برسیم. الان برایشان سخت است. باید هوشیاری خود را ضمن مردانگی، استقامت و ایستادگی حفظ کنیم. حتماً خداوند و ارواح شهدا پشتیبان این ملت خواهند بود.
○ خیلی ممنون
● موفق باشید