س : جناب آقای رئیس جمهور، حضرتعالی بهمدت چهارروز از استان محروم سیستان و بلوچستان دیدار داشتید. در این دیدار فشرده بطور متوسط ما شاهد بودیم که روزانه 20 برنامه با حضور حضرتعالی در زمینههای افتتاح، بازدید، و یا شروع عملیات اجرائی طرحهای مهم و زیربنائی انجام میشد و این نشانگر حرکت گسترده سازندگی و توسعه در این استان محروم است. خود حضرتعالی چه دستاوردهای روحی و معنوی از این سفر داشتید؟
ج :
بسم اللّه الرحمن الرحیم.
شما خودتان هم همراه ما بودید. بهنظرم همه آنچه که ما دیدیم، شما هم کموبیش دیدید. بهنظر من استان سیستانوبلوچستان را یکبار دیگر باید مردم ما بشناسند و حقآ شناخته شده نیست. لااقل برداشتهای سطحی عامه مردم از استان، غیر از آن چیزی است که امروز در استان واقعیت دارد. برای خود من هم که نسبتآ اطلاعاتم زیاد است، در این سفر خیلی چیزها بهگونه جدیدی، هم از لحاظ مسائل انسانی و هم از لحاظ مسائل طبیعی و امور زندگی، مورد توجهم قرار گرفت و من فکر میکنم صداو سیما و رسانههای ما واقعآ تکلیف بزرگی دارند که این استان مهم و حساس را همانطوریکه هست، به مردم بشناسند. قیافهای که ما از این سفرمان الان از استان در نظر داریم، مردمی مهربان و عطوف و بافرهنگ خوب اسلامی، انسانی، هم شیعه و هم سنیشان و منطقهای کاملا امن، برخلاف آنچه که خیال میرود که آنجا قاچاقچیها، و اشرار منطقه را ناامن کردهاند. و واقعآ فعال و رو به پیش است. چیزهایی آنجا برای من روشن شد که آنها را برای مردمانمان میگویم. من به سهم خودم برای شناخته شدن استان کمک میکنم و فکر میکنم این صحبتها به نوعی هم انعکاس خدمتهای انقلاب، و نظام و دولت در استان است. البته این منحصر به استان سیستان و بلوچستان نیست، ما در همه استانها به تناسب نیازها و استعدادها کار کردیم، ولی حالا از اینجا میگوئیم، بعد در پایان بین شاخصها قبل از انقلاب و بعد از انقلاب در بخش آموزش یک مقایسهای هم خواهم کرد.آموزش و پرورش در گذشته، پیش از انقلاب بیش از 53 % مردم بیسواد بودند، الان در همهجا مدارس گسترده شده و حتی کپرنشینان هم بهنحوی امکانات پیدا کردهاند که بچههایشان را به مدرسه ببرند، البته بیسواد هنوز وجود دارد که بیشتر از جاهای دیگر است، آنهم بهدلیل اینکه بعضی از خانمهای اهل سنت، هنوز برای تحصیل نمیروند که بااین فرهنگ جدیدی که در اهل سنت پیدا شده، آنها را هم میفرستند و این حل میشود، لااقل جوانهایشان دیگر بیسواد نخواهند بود. نهضتسوادآموزی هم آنجا قوی است. در بخش آموزش عالی، ما پیش از انقلاب، آنجا 900-800 تا دانشجو داشتیم و امروز حدود 18000 دانشجو داریم. دانشگاههای پیشرفتهای هم هست. وقتیکه خواستههای دانشگاهیان برای ما مطرح شد، معمولا خواستههائی بود که در دانشگاه تهران، در دانشگاههای اصفهان و شیراز، دانشگاهآزاد، دانشگاههای دولتی و همچنین در پیامنور و مدیریتدولتی بود و جالب هم این است که دانشگاه در سراسر استان پخش است، در زاهدان، در زابل، در ایرانشهر، در خاش، در چابهار، ما در چابهار که رفتیم برای دانشگاه علومدریائی یک وسیله جدیدی ، سیمیلاتور، آورده بودند، که آنرا ببینیم، یک واقعیتی که برای ما آنجا روشن شده، این است که از کمبودهای جدّی کشور ما که تربیت نیروها برای دریانوردی است، کاپیتان، افسرهای کشتی، عرشه، مهندسی کشتی و اینها ما تمامش را معمولا از خارج میگرفتیم و هزینه زیاد ارزی میدهیم برای بیش از 200 فروند کشتیهائی که در اختیار ماست. این دانشگاه دارد بهسرعت جایگزین میکند، افسران لایقی تربیت میکند، هم فرماندهی و هم صنعتی و فنی. آنها الان بیشتر خواستار توسعه و چیزهای بهتری هستند. در بخش آموزشپزشکی با اینکه الان هم قوی هستند 3، 2 هزار دانشجو دارند، ما کلنگ یک مجتمع بزرگ آموزش پزشکی را به زمین زدیم که در مرحله اوّل، حدود 40 هزار متر و در مرحله دوم، حدود 300 هزار متر ساختمان به فضای آموزشی اضافه میشود. آنجا دیدید دوتا بیمارستان بزرگ 540 تختخوابی در زاهدان و در زابل 240 تختخوابی و 220 تختخوابی در دست ساخت است که ظرفیت آموزشی و درمان را بهسرعت بالا میبرد. تختهای بیمارستان بهاندازه کافی در استان وجود دارد و واقعآ درمان و بهداشت در روستاها و در شهر نیرومند است. بخش دیگری که برای ما آنجا خیلی جالب بود، بخش آب و برق بود. در استان همهجا الان برق کافی وجود دارد و نیروگاه بزرگ 250 مگاواتی را در ایرانشهر، ما بازدید کردیم که نزدیک به اتمام است. سال آینده، اولین واحد آن به بهرهبرداری میرسد و به شبکه سراسری هم وصل میشود. برق مطمئن در همه این استان پهناور وجود دارد. استان سیستان و بلوچستان، دومین استان کشور از لحاظ مساحت بعد از خراسان است. 178 هزار کیلومترمربع است، مثل یک کشور بزرگ از کشورهای دنیا، چون میگفتند اندازه اکثر کشورهای اروپائی را که جمع کنیم، به اندازه این استان میشود، آنوقت در همه جای این استان، برق رفته و به شبکه سراسری هم وصل میکند. برق اضافی هم خواهند داشت که به شبکه خواهند داد. خطوط انتقال برق در این استان بزرگ که گویا طولش 900 کیلومتراست، در اکثر جاها خطوط گرانقیمت بردهاند یا در دست اجراست که هزینههای سنگینی دارد. آب سد پیشین که قبلا به بهرهبرداری رسیده، بخشی از جنوب بلوچستان را مستغنی کرده و از همانجا آب چابهار هم در یک طرح بسیار پرهزینهای از سد تا چابهار دارد اجرا میشود. خط لولهکشی هم که سال آینده به نتیجه خواهد رسید. سد خیرآباد را ما در نیکشهر که بودیم آقای زنگنه کلنگش را به زمین زدند، اعتبار هم دارد، امسال 100 میلیون تومان اعتبار دارد که از همینجا حالا شروع میکنند. این منطقه، نیکشهر را از آب مستغنی میکند و برای زابل و زاهدان ما کلنگ چاه نیمه چهارم را زدیم که آنجا بناست، 700 میلیون مترمکعب آب را در سیلابهای بهاری که معمولا از هیرمند، از افغانستان میآید، ذخیره کنیم که با آن چاه نیمه بیش از نیاز این منطقه، آب خواهیم داشت، چون همین حالا هم سه تا چاهنیمه با همین ظرفیت داریم به اضافه اینکه رود دائمآ در سیستان در جریان است. در منطقه ایرانشهر هم سد کوچکی هست و بنا شد آبهای فصلی را آنجا مهار بکنند و وقتی هم که ما آنجا بودیم، یک طرح کوچکی برای آبیاری چند روستای پایین دست رودخانه بمپور اجرا میکردند که برای من یک طرح ابتکاری بود که نمیگذارند ذرهای آب تلف بشود و به باتلاق جازموریان بریزد و این، مشکل روستائیان آن منطقه را حل میکند. طرح انتقال آب از زابل به زاهدان که 200 کیلومتر است، با ارتفاعی حدود 1500 متر، پمپاژ میشود، ما که آنجا بودیم، کلنگزنی زده شد و مخازنش را در زاهدان رفتیم دیدیم که در حال ساخته شدن است. کار واقعآ باارزشی دارد آنجا انجام میشود و کارهای دیگری هم وجود دارد، هم در مورد شناسائی و هم بهرهبرداری از آب. استان، وضع بهتری در مورد شناسائی معادن پیدا کرده، خیلی کار شده تا حالا این بدست آمده که استان سیستان و بلوچستان از منابع غنی معادن بخصوص سنگآهن، مس، نسوزها، سنگهای تزئینی و مخصوصآ سنگهای گرانیتی که بسیار باارزشاند و امروز ارزش صادراتی دارند و حالا هم بهرهبرداری شروع شده که من خیال میکنم آینده استان از این جهت، آینده بسیار خوبی خواهد بود و پیشنهاد میکنم کسانی که به این بخش در آنجا علاقمندند، بروند کار بکنند و سرمایهگذاری بکنند، استان آماده پذیرش آنهاست. کشاورزی و دام از محورهای اصلی توسعه در استان هستند. این سالها برای آنها خیلی کار شده است. چند منطقه بسیار نیرومند آنجا داریم، زابل، سراوان، ایرانشهر، خاش، جنوب سد پیشین در باهو و جاهای دیگر هم هست که حالا من همه را لازم نیست، بگویم. اینها همهشان میتوانند یکی از قطبهای کشاورزی ما باشند که خوشبختانه برنامهریزی هم شد. ما در زابل هزینه بسیار سنگینی برای زهکشی اراضی کردیم که فعلا شور و قلیائی شده و همچنین گورهبندی هامونها که هم اراضی را حفاظت کنیم و هم شبکه آبیاری را توسعه بدهیم، آنجا بیش از 200 هکتار زمین را میشود زیر کشاورزی داشت. در خود زابل در بعضی جاها مثل ایرانشهر که واقعآ خیلی الان زمینه مساعد است، میگفتند در سال چهار بار از زمین میشود محصول برداشت، به خاطر اینکه هوا مساعد است. مثلا میگفتند از یونجه، ما میتوانیم 18 چین برداریم. در بخش دلقان ما رفتیم، خب آنطور جاها با آن آبهای فراوانی که فعلا آنجا هست، زمینه خوبی دارد. خوشبختانه شروع هم شده و بهسرعت دارند چاههای عمیق میزنند. آری، همانجا برق را با یک خط 63 داریم مستقل میکنیم که اگر برق به دلقان برود، که بزودی میرود و بزودی من کلنگ پست آنرا آنجا زدم، کلی چهره منطقه محروم بزمان، دلقان، چاهشور و چاههاشم از شرق جازموریان عوض میشود و یک منطقه خوبی میشود، مثل کهنوج، اینطور چیزی در میآید، مردم آنجا هم واقعآ برای اینگونه کارهااستحقاق دارند، تا حالا هم کارهای زیادی شده، مردم از کارهای متفرقه و انگلی دست کشیدند و آمدند دنبال تولید و دارند کار میکنند، در سراوان، بهترین خرمای کشور، آنجا وجود دارد و همزمان پسته، موز، انبه و میوههای گرمسیری در همه مناطق به خوبی تولید میشود و بازار هم دارد، در داخل و در خارج، الان هم اینجا به صادرات افتادند. از لحاظ دامداری یکی از استانهای نیرومند ماست، گاو زابلی و نوع دیگری گاو آنجا مورد توجه جهاد است که میگفتند این گاوها در روز، یک کیلو و دویست گرم، بطور طبیعی رشد میکنند و شاید با صرفهترین نوع دامداری باشد که خوشبختانه نژاد را هم خالص کرده بودند و دارند به سرعت پرورش میدهند و سایر انواع دامها هم پرورش میدهند که ما سیاستمان این است که دامداری و کشاورزی را آنجا، محور قرار بدهیم و صنایع و بقیه کارها بر محور اینها انجام بشود. آبخیزداری در استان، یک ضرورت بوده که قبلا اصلا فراموش شده بود، الان به خوبی دارند اجرا میکنند. ما یک منطقه وسیع آبخیزداری و احیا مراتع را در جنوب زابل از هوا دیدیم که البته من بازدید کردم و مناطق دیگری را هم دیدیم و برنامه دادن اسناد به مردم آنجا که خودشان را مالک این مراتع بدانند، به دامداران و روستائیان که خودشان آبخیزداری بکنند. من اینجا باز هم تکرار میکنم در سفر بیرجند، من یکی دوسال پیش تأکید کردم، خیلی اثر کرده بود در کل کشور، حالا باز هم میگویم، با این بندهای کوچکی که سرراه مسیلها میشود ایجاد کرد و جهاد هم همهجا الان کمک میکند، با ماشینآلات و راهنمایی میکند، وام هم برای این کار میدهد، آبهائی که در موقع باران روی زمین پخش میشود یا سیل میشود یا از دسترس خارج میشود، پشت بندها جمع میشود، مدتی از آن استفاده میکنند و بعد تزریق به زمین میشود، سفرههای زیرزمینی را تغذیه میکند. من در کنار سراوان، یک روستای بسیار سرسبزی دیدم، آنجا روستای بسیار بزرگی هم بود و نماینده شهر با من بود و در هلیکوپتر گفت این روستا قبلا خشک شده بود و مردمش رفته بودند، یک بندی همینجوری کنار روستا زدند، قنات روستا دوباره احیا شده، روستای بزرگی با نخلها و مرکبات فراوان با یک بند خاکی، کنار روستا، قناتش تجدید شده بود، متأسفانه با تخریب مراتع، آبهای اینجوری از دست ما بیرون میرود و تخریب هم میکند. ما الان سیاستمان این است، همهجا پشتیبانی میکنیم که این بندها را بزنند آبخیزداری بکنند و این آبها را جمع کنند به زمین تزریق کنند و در موقعی هم که آب هست، از آن استفاده سطحی هم میشود بکنند که در آنجا بهسرعت دارد اجرا میشود، در همین بحث شیلات میگنجد. حتمآ شما آنجا توجه کردید در جنوب و شمال استان چه زمینههای خوبی برای شیلات بوده و هست. در جنوب، در گذشته فقط 2000 تن ماهی در زمان رژیم قبل صید میشده است، حالا 45 هزار تن صید میشود ولی خودشان را برای چند صد هزار تن آماده کرده بودند. اینجا چندین بندر صیادی با هزینههای گزاف ساخته شده، از پزم تا گواتر تا سرابندر، چندین بندر را من از فضا رفتم گشت زدم، دیدم همه این اسکلهها پر از قایقهای صیادی است. در یک اسکلهای شمردیم 100 تا قایق پارک کرده بود و میگفتند 100 قایق هم در دریا دارد صید میکند. کامیونهای بزرگ یخچالدار، آنجا آمده بودند. از مردم ماهیها را میخریدند برای شهرستانهای دیگر، سردخانهها آماده شده، توربافیها، لنجسازیها، کارخانههای بزرگ قوطیسازی برای کنسرو کردن، همه در حال رشد است و به نظر میرسد که این احیا شیلات جنوب بلوچستان، همه مسائل بلوچستان را در جنوب حل کرده، چون مردم بیکار که خب یا مهاجرت میکردند یا به کارهای انگلی و بد میپرداختند، حالا همهشان با حقوقهای خوب دارند کار میکنند. دههزار صیاد، آنجا الان دارند با خانوادههایشان کار میکنند که یک رقم بالایی را تشکیل میدهند. ما دیدیم آن منطقه، واقعآ بانشاط شده است، چابهار نشان میداد که چقدر خوب این طرح موفق بوده است. در شمال سیستان هم یک مزیّت دیگری وجود دارد. آنجا دریا نیست، ولی هامونها و چاهنیمهها هستند و برنامه پرورش استخری دارند. آنجا بخصوص بهخاطر کیفیت آبش و همچنین بهدلیل بادهای فراوانی که میآید که اکسیژن به آب تزریق میکند، این باعث شده که ماهی، رشد زیادی میکند و بناست آنجا تا 10 هزارتن ماهیپرورشی داشته باشید که یک مقدار زیادی هم پیشرفت کرده بودند. در همانجا جهاد، طرح دیگری برای روستاها داشت که واقعآ طرح مهمی برای کل کشور است. باید کمکم از این نحو استفاده بکنیم. 800 ، 850 روستا را، چون 4آنجا روستاها بهم نزدیک هستند، با یک طرح، زیر پوشش آبرسانی میگرفتند، البته این شبکه هزینه سنگینی این شبکه دارد، ولی باز هم صرفهجوئی میشود، اگر ما بخواهیم برای هر روستائی، جداگانه اجرا بکنیم. بزودی بهرهبرداری از طرحی که قسمت زیادی از آن هم عمل شده بود، شروع میشود. در جنوب در مرکز تحقیقات شیلات که من رفتم، دیدم یک نوع میگو را اینها اخیرآ در گواتر پیدا کردند که زادگاهش هم آنجاست و جای مناسبی برای او هست. میگوهای بسیار درشتی بود، گفتند همین حالا از خارج ما سفارش این میگو را داریم، هر کیلوئی 5 دلار و در سال هم 2 تن میشود از استخر برداشت بکنیم. 13 هزار هکتار زمین را دارند برای پرورش میگو آماده میکنند. من به همه کسانیکه مایلند نان حلال بخورند و درآمدهای زیادی داشته باشند توصیه میکنم، بروند از این موقعیت استفاده بکنند، بسیار پرسود است. الان در خوزستان، در هرمزگان، در بوشهر، اخیرآ در استان سیستان و بلوچستان، این صنعت میگو دارد رشد پیدا میکند و از کارهای خیلی خوب ماست. هم غذای خوبی است و هم صادرات خوبی برای ما دارد. اشتغال زیادی هم ایجاد میکند. چند نوع جلبک را برای پرورش کشف کرده بودند که آن جلبکها اگر همانطور که برنامه جهاد بود، به بهرهبرداری برسد، یک منبع جدید درآمد دریائی برای ما و شغل جدیدی میشود که آنهم بازار جهانی خوبی دارد. حالا که در کارهای جهاد هستیم، یکی از کارهای دیگر خوب جهاد را اینجا من بگویم و آن تشویق قالیبافی است و این را من برای همه ایران میگویم و برای کسانیکه صحبت از بیکاری میکنند، به آنها میگویم، خواهش میکنم هرکس این حرف را میپسندد، دنبالش برود. ما رفتیم در یکی از مجتمعهای مسکونی علیاکبر که حالا بعد برایتان آنرا اسم میبرم، یک مجتمعی را جهاد درست کرده بود، کارگاه قالیبافی با70 دار و روستائیها آنجا جمع شده بودند، قالیبافی میکردند. برای هر دارقالی 300 هزار ریال، 30 هزار تومان سرمایهگذاری شد. یک خانواده، دونفر بافنده میتوانند روی دار داشته باشد. برای هر نفر 15 هزار تومان وهزینه یک خانوار را یک دارقالی در حد متوسط روستائی میتواند بدهد. با 30 هزار تومان سرمایهگذاری کاری که هم زن میتواند انجام بدهد هم دختر میتواند، هم پسر میتواند و هم مرد خانه ساعات فراغتش میتواند، همه میتوانند از این موقعیت استفاده بکنند. قالیهای سیستان هم با این هنر تجدید شد، داشت این میراث با ارزش از بین میرفت. فرش سیستانی احیا شده است. فرشهای بسیار زیبائی است و میگویند بازار بسیار خوبی هم دارد. جهاد، خودش اینها را بهمحض اینکه از دار پائین میآید، میخرد و پولش را به قالیبافها به قیمت عادلانه میدهد و میرود صادر میکند و اگر درآمدی هم داشته باشد، باز به خودشان برمیگرداند. خب ما در همه ایران، در این شرایطی که صحبت از بیکاری است، میتوانیم از این راه خیلی آسان استفاده بکنیم. در مورد مخابرات، باز شما آنجا دیدید، وقتی که ما بودیم، حدود 5 هزار شماره مخابرات با 50 دفتر مخابراتی روستائی در استان عملیاتی شد که رقم بالایی، الان تلفن منصوبه دارند. اکثر شهرها به روز هستند، هر وقت تلفن بخواهند میروند میگیرند، بعضی شهرها هم با نوبت است. الان روستاها مدت زیادی است، وصل شدهاند.این استان پراکنده بزرگ با این سیستم دقیق مخابراتی الان به همه کشور وصل است که کار مهمی است. راههای استان نسبت به سایر استانهای ما وضع بهتری دارد. با اینکه خیلی وسیع است. راهآهن، بناست آنجا کلنگاش را به زمین بزنیم که از کرمان وصل بشود به زاهدان که حلقه ارتباطی شرق و غرب با هم اینجا وصل میشود. راهآهن اروپا به قارههند وصل میشود، از اقیانوس آرام تا اقیانوس اطلس که امیدواریم این طرح هم به موقع اجرا بشود. همانجا ایستگاههای میرجاوه و زاهدان هم که ساخته شده بود به بهرهبرداری رسید. باز اسکله بزرگ شهیدبهشتی و شهیدکلانتری را وزارتراه به نتیجه رسانده بود و هر دوی آنها فعال بودند که با لایروبی اسکله جدید شهیدکلانتری، کشتیهای 30 هزارتنی هم آنجا میتوانند پهلو بگیرند. الان 30 هزارتنیها در اسکله شهیدبهشتی در وسط دریا پهلو میگیرند و دوبه کاری باید بشود، یعنی این دیگر پهلوی شهر میآید،اسکلههای دیگری هم آنجا هست. در مورد صنعت در استان، اصلا کسی امیدی به صنعت نداشت. یک بافت بلوچی در گذشته طراحی شده بود که حالا فعال است. الان 11 شهرک صنعتی یا ساخته شده یا در دست ساختمان است و حدود 280 پروانه بهرهبرداری صادر شده است. ما خودمان در زابل از دو کارخانه بافندگی بازدید کردیم که جدیدآ به بهرهبرداری رسیده بود. بافت بلوچ را دیدیم که از پیشرفتهترین کارخانههای بافندگی است و خب البته مال سابق بود الان دارند تجدید ماشینهایش را میکنند که کیفیت آنرا بهتر بکنند و بازده آنرا زیاد میکنند. ماشینهای مدرنی میگذارند منجمله ماشینهای ساخت خودمان، ماشینهای یزد که از نوع کارخانههای قدیم میسازیم. صنعت سیمان، که در گذشته اصلا صنعت سیمان نبوده است، حالا در خاش دیدید کارخانه 2600 تنی بسیار پیشرفتهای نزدیک به اتمام است که در اوایل سال آینده، سیمان آن به بازار میآید و آن سیمان چون نزدیک بندر هم است، قابل صادرات است و کلا مشکل مصالح ساختمانی استان را حل میکند. بازرگانی منطقه در گذشته بیشتر متّکی به قاچاق بوده، چون چیزی نبوده است. الان منطقه آزاد، بازارچههای مرزی و فعال شدن گمرکات ،اینها یک تحولی برای بازرگانی بوجود آورده و بازرگانی سالم در منطقه وجود دارد به همین دلیل الان قاچاق در آنجا مثل بقیه شهرهاست. دفتر مناطق محروم آنجا خیلی نیرومند کار میکند و بسیاری از مناطق دوردست را زیرپوشش قرار داده است منجمله همین طرحی که داریم. ما 10 منطقه عمرانی روستائی در دولت تصویب کردیم، یکی از آنها در آنجاست، در همین منطقه دلقان و پزم و شرق جازموریان که خب وقتی آنجا رفتیم شما بودید و دیدید چه مردم خوبی دارد. مردمی فقیر و مستحق کمک ولی دارای استعداد بسیار زیاد که ما با اعتبارات مناطق محروم بنا داریم آنجا را بسرعت برخوردار بکنیم. راهش را همین حالا وزارتراه دارد میکشد. 130 کیلومتر راه اسفالته که قسمت اعظم آن اسفالت شده بود. برق آن هم بزودی وصل میشود. آب هم آنجا هست. اعتبارات و آموزش هم میدهیم. من شنیدم کمیته امداد امام آنجا رفته چندهزار هکتار زمین را گرفته برای اینکه یک کشت و صنعتی را اجرا بکند که مردم در این نوع کارها آموزش ببینند. یک نوع ترویج عملی برای مردم باشد. کار خیلی خوبی در آنجا است و حالا نکاتی که در مجموع ما باید در نظر بگیریم، در گذشته به اسم اینکه میگفتند امنیت نیست، خیلی از کارها با خیال راحت انجام نمیشد. ولی در عمل وقتی که این کارهای زیربنایی انجام شده، راه، برق، آب، صنعت، بهداشت و دانشگاه، همه چیز آنجا در حد خوب وجود دارد و در کنار آن برادران نیروهایانتظامی و نظامی ما، هم ارتش، هم سپاه، هم نیرویانتظامی، هم وزارتاطلاعات، کارهای وسیعی را کردند. واقعآ یک استانداردی از امنیت خوب الان در منطقه است، با وجود این امنیتی که الان وجود دارد و من واقعآ باید از برنامههائی که بود تشکر کنم، منجمله این طرحی که برای انسداد مرزها داشتند، یکی از علل ناامنیتیها، وضع مرزی آنجاست. شما دیدید، ما دو جور مرز داریم، یک قسمت کوهستانی است. کوههای خشک و سر به فلک کشیدهای که شیارها و درّههای فراوان دارد. از این شیارها همه چیز در گذشته عبور میکرده است. آنطرف هم هیچ کس نیست. نه پاکستان، نه افغانستان، کسی مواظبت نمیکند. هرکس میخواهد از آن طرف میآید. یکی هم قسمت 4های کویری و دشت است که آنجا هم باز است، از طرف ما یک پاسگاههایی نصب شده، راههائی ساختهایم، ولی از آن طرف هیچ کس به فکر مرزش نبوده است، شاید هم تشویق میشدند. طبعآ قاچاق و موادمخدر و به آسانی میتوانست از افغانستان، شمال بلوچستان و زاهدان که مرکزش است، به این طرف بیاید. ما قبلا با نیروها جلو اینها را میگرفتیم. خب برخورد پیش میآمد، شهید میدادیم و نیروی زیادی مصرف میکردیم. اخیرآ آمدند انسداد مرزها را اجرا کردند. در قسمتهای دشت با کانال، مانع عبور خودروهای کاروانی شدند و در قسمتهای کوهستانی، شیارها را بستند و جای مناسب هم پاسگاه یا برجک زدند. ما رفتیم یکی از این سدها را آنجا در دره بازدید کردیم، در آنجا به نظر من موضوع یاجوج و مأجوج جلوه کرد. همان داستان ذوالقرنین که قرآن دارد، مردم از دست مخلوقاتی بنام یاجوج و مأجوج به تنگ آمده بودند وقتی که اسکندر به ذوالقرنین رسید، گفتند آن یأجوج و مأجوج مفسدون فیالعرض، اینها فساد میکنند اگر بخواهید ما کمک مالی میکنیم که یک سدی بزنیم، اینها نیایند. من دیدم یک سدی آنجا زدند، واقعآ همان موضوع را تداعی میکند که جلوی این فساد سوداگران مرگ را بگیرند که واقعآ هم گرفته شده است. الان در استان میگفتند به صورت کاروانی دیگر کم پیدا میشود، از گوشه و کنار، با شتر یا پیاده، یک چیزی گاهی میآورند که خب آنها را هم میآیند میگیرند و عبور میکنند و خوشبختانه در خود استان، مردم کمتر به این آفت آلوده شدهاند، نوعآ مال بیگانگان و یک تعداد کمی از افراد شرور است که در این مجاری هستند. در بخش راه، در مجموعه تحت قلمرو وزارتراه، یکی از کارهای لازمی که بایستی انجام میشد و در این سفر شد، این بود که ما فرودگاه مورد تقاضای سراوان را قبول کردیم و کلنگاش را زدیم، زمین را خودشان داده بودند. از مسئولیتهای وزارت راه و یکی از کارهای خوبمان در این سفر، کلنگزنی فرودگاه سراوان است که مورد تقاضای خیلی جدی مردم بود که ما پذیرفتیم، چون آن شهر شرقیترین شهرستان کشور است و فاصله زیادی با مرکز کشور دارد، یقینآ نیاز به فرودگاه دارند. خود مردم هم زمین خوبی را تهیه کرده بودند. هزینهاش را هم قرار شد ما از وزارت راه بدهیم و بهسرعت هم اجرا میشود و همچنین راه اکو که همان سنتوی سابق است، با آخرین قطعهاش که ساخته شد، راه بسیار خوبی تکمیل شد. در همین سفر ما رفتیم دیدیم. در بخش صنعت، یک کار خوبی که آستان قدس رضوی کرده است، آنجا یک کارخانه مدرنی برای تولید نان بیسکویت ساخته بودند که از نمونههای خوب صنعت کشور ماست که باید از این نمونهها تکرار بشود. خوشبختانه ماشینآلات هم الان در داخل کشور هست، کار مفیدی است و چند تا کارخانه آرد آنجا به نتیجه رسیده که نیاز استان را میتواند تأمین بکند و سرمایهگذاریهای بخش خصوصی است. در بخش کارهای جهاد، چیز دیگری که من باید اضافه بکنم، سیلوسازی آنجاست. یک سیلوی بسیار بزرگ 66 هزارتنی با سرعت ساختند، بعد از ساخت آن ما رفتیم، دیدیم و قرار شد اعتباراتشان را بیشتر بکنند که صدهزار تنی کنند که ذخیره مطمئن گندم استان را همیشه داشته باشند، البته باز هم از سابق سیلو هست، این، توسعه سیلوست برای آنجا و در کارهای مهم دیگری که در مجموع در استان، هم در جریان زیربنایی و هم مصرفی و روز به قدری فراوان است که من دیگر حالا نباید جزئیات آنرا بگویم، چون در رسانهها آمده است. به نظرم حدود80 طرح را در این چند روز ما یا بازدید کردیم یا افتتاح شد یا شروع شد که واقعآ تحرک استان را میرساند. در قسمت کارهای جهاد که تاکید شد و مناطق محروم هم پشتیبانی میکند، مسئله شترداری مطرح است. شترداری و پرورش شتر در کشور ما متروک شده و مورد غفلت قرار گرفته و بسیار کار باارزشی است، هم اقتصادی است و هم از لحاظ حرکتی که در کشور سابقه دارد، ما این را باید زنده نگهداریم. هم، پرورش اسب است و هم پرورش شتر که اینها را حالا در شرایط جدی، من نمیدانم چطور ما مورد غفلت قرار داده بودیم که قرار شد آنجا پرورش شتر بشود که خیلی مناسب است با وضع استان، استان وسیع است، مراتع زیادی دارد که متناسب با پرورش شتر است. من آنجا در بخش دلقان بخصوص برای اینکه تشویق بکنم، سوار شتر شدم و به مردم گفتم ما احترام زیادی برای این کار شما قائل هستیم که یک نمایشی بود از علاقه نظام به شترداری.
س : جناب آقای رئیس جمهور، با توجه به موقعیت جغرافیایی و بومی منطقه، بارها شاهد حوادث طبیعی هستیم و از جمله سیل که خسارات زیادی وارد کرده، دولت در سالهای اخیر، کارهای گستردهای در جهت بازسازی و تعمیر خرابهها در این مورد انجام داده، توضیحاتی بفرمایید.
ج : بله ما در دو نقطه، سیل داشتیم، در همین دورهای که من مسئول بودم، یکی جنوب و یکی شمال در سیستان، از سال هفتاد که ما برای مسئله سیل به سیستان رفتیم، تقریبآ همه روستاها را بجز تعداد کمی، را سیل گرفته بود. 250 روستا بکلی منهدم شده بود که ما هزینهها و اعتبارات زیادی را به آنجا تخصیص دادیم. در این دوره به دو شیوه، روستاها را بازسازی کردند، یکی به شیوه همان روستاهائی که جایش خوب بوده، با حفاظت بیشتر جاسازی کردند و آن روستاهائی که متفرق بودند و نمیشد خدمات بدهیم، تعدادی از آنها را در یک واحد جمع کردند و 29 مجتمع روستائی درست کردند. من یکی از آنها را بنام مجتمع علیاکبر دیدم که آنجا 700 1 - 1600 واحد ساخته بودند و بعضی از آنها در دست ساختمان بود. مردم هم آنجا جمع شده بودند. از کارهای خوب وزارت کشور و بنیاد مسکن است که بکلی فرهنگ سکونت و مسکن را در سیستان عوض کرده. الان روستاها، مطمئن و با مصالح خوب هستند. آنجا قبلا آجر و این چیزها هم نبود که همان موقع ما کمک کردیم، کورههای خوب و مدرن سپاه پاسداران آمد و ساخت الان هم مصالح ساختمانی هست و اینها را ساختند. در زاهدان، یک طرح بزرگ سیلبند دارند اجرا میکنند که وزارت کشور به عنوان مسئول حوادث غیرمترقبه، مسئول آن است و یک واحد پیمانکاری که نیروی انتظامی به وجود آورده است که خیلی کار خوبی است. از ماشینآلاتشان استفاده میکنند و آنجا را اجرا میکنند، طرح عظیمی بود. دو میلیون مترمکعب، آب را حفظ میکند و به سفرههای زیرزمینی زاهدان تزریق میکند و شهر را هم از سیل حفظ میکند. همین واحد پیمانکاری نیرویزمینی در سیستان هم آن کانال شیردل را که آب به چاه نیمهها میبرد دارد توسعه میدهد که آنجا هم کار بزرگی است. در همان سیستان یکی از طرحهای مهمی که باز بعد این سیل اجرا شده، در کنار چاه نیمهها، دانشکده کشاورزی است که اجرا کردند، در یک طرحی 1000 هکتار زمین را گرفتند برای اردوگاه تحقیقاتی و تفریحی دانشجویان، که ما رفتیم دیدیم، یک قسمتی از آنرا هم آماده کرده بودند که قابل ستایش بود. در جنوب هم با بستن سد پیشین، دیگر آن سیلها اتفاق نمیافتد، الحمدللّه و همان جاهائی را که سیل میبرده الان دارند اراضی را دارند آماده میکنند. برای بهرهگیری از آب سد، طرح بزرگی برای کانالکشی و آبرسانی در دست اجراست که آنجا هم نیرویزمینی ارتش پیمانکار است و بنا بود ما آنجا برویم که متأسفانه وقتمان کم آمد، نرفتیم. حالا انشااللّه یک وقت دیگر میبینیم، چون آنجا خیلی به نظر من مهم است و تاکید ما هم این است که آنجا از اراضی و آب بهتر استفاده بکنند، یعنی یکی از کارهای مهم این است که در استانهای خشک، آبیاری تحت فشار، قطرهای، بارانی، سفالی و شیوههای دیگر استفاده بشود که هم زمین بیشتری استفاده بکنند و هم زمینها را شور نکنند، چون زود تبخیر میشود و آنجا شور میشود.
س : در بخش دیدارهایتان با مردم، ما شاهد صحنههای بسیار زیبایی بودیم و میشود گفت که تمام مردم استان سیستان و بلوچستان به نوعی با حضرتعالی، ارتباط برقرار میکردند و نمود این ارتباط و زیبائی در وحدت اهلتسنن و شیعیان منطقه بود. حضرتعالی بعد از این سفر خستهکننده و فشرده از این اتحاد چه احساسی دارید و خواهش میکنم در مورد دیدارهای مربوط، توضیحاتی بفرمایید.
ج : این جاذبترین بخش سفر من بود که واقعآ از مردم، صمیمانه تشکر میکنم. واقعآ حضور مردم در صحنه و عشق و علاقهای که به انقلاب، امام و رهبر انقلاب داشتند، غیرقابل توضیح و تبیین است. بدون استثنا در همه جاهائی که ما رفتیم، این شور و عشق را من دیدم و لمس کردم و همهجا در مقابل این کارهائی که مردم کردند شرمنده شدم. این شور و شوق عواملی چند دارد. این، یکی ازعوامل، همین کارهایی است که انجام شده و من گفتم. مردم لمس میکنند که نظام دارد برایشان کار میکند. استانشان از یک استان محروم عقبمانده دارد به یک استان پیشرفتهای تبدیل میشود و اگرچه طرحهای بزرگ هنوز به ثمر نرسیده، ولی مردم میبینند دارد روی طرحها کارها میشود. در جلوی چشمشان است. دیگراینکه، مأموران خوبی که آنجا هستند، انصافآ بدون هیچ تظاهر و ریائی زحمت میکشند. مأموران در شرایط مشکلی دارند آنجا را به خوبی اداره میکنند، این کارها را دارند انجام میدهند. من در شورای اداری که با آقایان جلسه داشتم، دیدم به قدری دلسوزی، اطلاع و تسلط بر امور کشور و امور استان دارند که از آگاهی و هوشیاریشان لذت بردم. علما در آنجا خیلی مؤثر هستند. هم علمای شیعه و هم علمای سنی، یک نوع هماهنگی خوبی دیده میشود. ما عادت کردهایم در داخل کشور بطور سنتی خیال میکنیم که شیعه و سنی همهجا با هم در نزاع هستند، ولی آنجا ما دیدیم، اینها را اصلا نمیشود بینشان فرقی گذاشت. در اجتماعات شیعه و سنی با هم و مخلوط بودند. زن، مرد، علما و مردم با هم بودند و رهبر بزرگوار انقلاب، آنجا دو نماینده دارند هردوشان با دلسوزی زیاد به مردم میرسند. رسانهها خوب کار میکنند. صداوسیما پوشش خوبی دارد. بالاخره مردم را هوشیار میکند که البته باید حالا این خوبی مردم را به بیرون هم منتقل بکند که هم ما و هم دیگران بدانند که مردم چقدر خوب هستند. من با خانوادههای شهدا، ایثارگران، با علمای اهلسنت و شیعه با هم ملاقات داشتم. با مدیران کشور ملاقات داشتیم و با دانشگاهیها یک جلسه بسیار شیرین داشتیم. آموزش و پرورش، دانشگاههای علوم پزشکی، دانشگاههای آموزشعالی با دانشگاهآزاد، پیامنور و مدیریتهای دولتی، همه جمع بودند. به قدری آن جلسه من را تحت تأثیر قرار داد، اولا واقعآ بزرگان این بخش، آنجا کلی اظهار تشکر داشتند که اینهمه به آن منطقه دورافتاده اهمیت داده شده است. این امکاناتی که ما به دانشگاههای آنجا دادیم، برابری میکند با امکاناتی که در دانشگاههای قدیم ما وجود دارد. عمدتآ دانشجوها آنجا خوابگاه دارند که در خیلی از شهرهای دیگر اینطور نیست.
س : واقعآ نمیشود تعریفی از شخصیت آنها کرد و چگونه میشود شخصیت واقعی آنها را به سراسر کل کشور منتقل کرد؟
ج : من یک آمار مقایسهای در همان جلسه شورای اداری از گزارشات شنیدم، از آنها خواستم این را برای من با دقت بیشتری مکتوب کنند که ما هیچ حرف نادرستی به مردم گزارش ندهیم. یک چیزی تهیه شده که من همان را از رو میخوانم، مقایسهای است بین گذشته و امروز در سه بخش، در سه مقطع، قبل از انقلاب، قبل از برنامه و امروز. در چند شاخص، من آنها را میخوانم، ببینید چه کارهائی انقلاب کرده است. چه کارهائی بخصوص برنامه اوّل کرده به نظر من برنامه اوّل، کشور را یک دفعه تکان داد و چهره کشور را هم در همهجا عوض کرده. حالا اینها را که میخوانم، ببینید. از نیروی انسانی شروع میکنیم : تعداد دانشآموز، قبل از انقلاب 107 هزار نفر بوده، البته اینها همه خردههایی هم دارد که من خردهها را نمیخوانم، قبل از برنامه 216 هزار نفر بوده و در آخر سال 72، نه امسال، 357000 نفر است. 332 درصد رشد داشته، که این بلای بیسوادی را در آنجا کم میکند. آموزشگاه، آنجا قبلا 886 تا بوده، قبل از برنامه 1871 بوده، الان 3816 آموزشگاه داریم. 431 درصد رشد داشته که البته کیفیت آن هم، خیلی بهتر شده. قبلا مدارس، اسمش مدرسه بوده. در آموزشعالی دانشجو کمتر از 900 تا بوده، قبل از برنامه، 9700 تا شده و امروز 18000 نفراست. 2555 درصد رشد داشته، این رشد را نسبت به قبل از انقلاب میگویم، 25 برابر است. مراکز آموزشعالی قبلا فقط 2 تا بوده، قبل از برنامه 9 تا بوده، امروز 13 تا است. 650 درصد رشد داشته. نکته بسیار جالبی که مردم را خیلی راضی کرده، نسبت دانشجویان بومی به دانشجویان دیگر استانها است. قبل از انقلاب، 3 درصد بومی بودند، از آن 900 تا قبل از برنامه 15 درصد بومی بودند، حالا 40 درصد دانشجوها بومی هستند، یعنی مردمی هستند که آنجا درس میخوانند و بعد در استان خودشان میمانند و خدمت میکنند. 1333 درصد رشد بومی بودند. در مورد راه، راههای اسفالته در گذشته 1500 کیلومتر بوده، قبل از برنامه 2400 کیلومتر شده و حالا 3460 کیلومتر شده و راهسازی در آنجا کار دشواری است. 222 درصد راههای اصلی و فرعی داشته است. راههای روستائی، قبلا اصلا اسفالتی نبوده، قبل از برنامه 70 کیلومتر، اسفالت داشتیم و حالا 800 کیلومتر راه روستائی اسفالت شده داریم که ما خیلیهایش را دیدیم. روستاهای بدون اسفالت، فقط 200 کیلومتر قبلا راه داشتند راههای خاکی قبل از برنامه 670 کیلومتر بوده، امروز 3200 کیلومتر راه بدون اسفالت روستا دارند، 1590 درصد رشد داشته. بنادر، قبل از انقلاب اصلا بندری برای تخلیه بار نبود، قبل از برنامه 630 هزارتن ظرفیت داشتند، حالا 1500000 تن ظرفیت تخلیهبندری داریم که حسابی آنجا را تحول داده. دائمآ کشتیها در بندر، بار میآورند و میبرند. مخابرات، قبل از انقلاب 8200 تلفن بوده، قبل از برنامه 30000 تا بوده و امروز 55000 تلفن در استان است که 5000 تای آن وقتی که ما بودیم، وصل شد. آنوقت روستاهای دارای مخابرات، قبل از انقلاب فقط 2 روستا بوده، قبل از برنامه 47 تا بوده و امروز 149 روستا مخابرات دارد و شما میدانید یک شاخه تلفن برای یک روستا، یعنی چه؟ زندگی مردم را برای ارتباط آسان میکند. برق، مقدار تولید مگاوات ساعت، 93000 مگاوات قبل از انقلاب داشتیم و امروز 901000 مگاوات ساعت برق داریم، یعنی 960 درصد رشد برق. تعداد مشترکین برق 39 هزار بودند، قبل از برنامه 130 هزار شدند و امروز 163 هزار روستایی دارای برق هستند. قبلا 33 روستا بوده است، قبل از برنامه 400 روستا شده و حالا 814 روستا برق دارند، 25 برابر شده است. خطوط فشارقوی، اصلا نبوده، هرجائی برق خودش را داشته، هر شهری قبل از برنامه 500 کیلومتر خطوط داشته و امروز 1350 کیلومتر، خطوط داریم و این خطوط، بسیار گرانقیمت است. خوشبختانه خودمان اجرا میکنیم. آب شرب شهری، قبلا برای 130 هزار نفر، قبل از برنامه 410 هزار نفر و امروز 500 هزار نفر، آب شرب میگیرند که طرحهای بزرگی که گفتم به این اضافه میشود. آب روستائی، قبلا اصلا آب شرب به روستا نمیدادند. این همه روستا، قبل از برنامه فقط 100 روستا، امروز 440 روستا و با این طرحی که جهاد اجرا میکند، یک دفعه 500 - 14000 روستا، آبدار میشوند. صنعت، در قبل از انقلاب فقط 5 فقره به بهرهبرداری رسیده بود. قبل از برنامه 99 فقره و امروز 280 واحد، پروانه بهرهبرداری گرفتند. در حال ساخت، خیلی زیادند که در 11 شهرک صنعتی دارند کار میکنند. کشاورزی زیرکشت، قبل از انقلاب 140 هزار هکتار بوده، قبل از برنامه 180 هزار هکتار و امروز 240 هزار هکتار زیر کشت است که کیفیت کشاورزی هم بکلی عوض شده، اگر مثلا یکتن، دوتن بر میداشتند، حالا دو سه برابر مخصوصآ محصولات باغیشان را برمیدارند. محصولات باغی، 41 هزارتن قبلا تولید میکردند، قبل از برنامه 96 هزارتن و امروز 145 هزار تن تولید میکنند. صید، صیدماهی قبل از انقلاب فقط 2 هزارتن بود با تعدادی قایق، امروز 45 هزارتن، قبل از برنامه 20 هزارتن بوده، میگفتند دارند آماده میشوند برای یک جهشی که صید صنعتی را اضافه بکنند، بکلی مقدار عوض میشود. بهداشت، درمان و تخت فعال، قبل از انقلاب 490 تا بوده، قبل از برنامه 0011 تا و امروز 0157 تا شده است و چند بیمارستان، 6 بیمارستان الان ما در حال ساخت داریم که اینها بزودی اضافه میشود. یک رقم بالای استاندارد، گفتند تخت در سیستان و بلوچستان از اکثر شهرهای کشور ما بهتر خواهد شد. البته خب مسائل دیگری هم هست که دیگر من فکر میکنم که مردم هم خسته میشوند اینهمه حرفها را بشنوند، ولی اینکه با این طول و تفصیل مسائل را گفتم فقط بیشتر بهخاطر این است که اولا باز مردم خود استان بفهمند که انقلاب چگونه در خدمتشان بوده و بعد مردم ما بفهمند که این استان سیستان، دیگر استان عقبمانده بدبختی نیست و از طرفی هم مسئله عدالت اجتماعی که آن، محور حرکت انقلاب ماست، مشخص بشود که نظام چطور دنبال عدالت اجتماعی است، یک استان عقبافتاده محرومی را با این سرعت به این وضعی که من الان میگویم تبدیل کرد. و بیشتر از همه علاقمندم، مردم بدانند که برنامه اوّل، واقعآ شرایط زندگی را در سراسر کشور عوض کرده و امروز، ما هرچه دورتر از مرکز کشور میشویم، مردم را راضیتر و در صحنهتر میبینیم.
س : از اینکه باحوصله و صبر به سئوالات ما پاسخ دادید، خیلی سپاسگزاریم.
ج : بنده هم واقعآ از جنابعالی و رسانهها تشکر میکنم که کمک میکنند، برای آگاهی مردم کمک میکنند و در این سفرها هم خیلی به رسانهها و بچههای خبرنگار زحمت میدهیم که با زحمت، خودشان را باعلاقه میرسانند و واقعیتها را ثبت میکنند، اگرچه این همه که ثبت کردند، نمیشود منتشر بشود ولی بهرحال در آرشیوها میماند و روزی از اینها استفاده میشود. موفق باشید انشااللّه