خبرنگار :جناب آقای رئیس جمهور، جنابعالی در مدت چهار روز از شهرستانهای مختلف استان خراسان بازدید به عمل آوردید. بفرمایید که در پایان این سفر نتایج آن را چگونه ارزیابی میکنید؟
سفرنامه خراسان/سخنرانیهاو مصاحبهها
رئیس جمهور :بسم اللّه الرحمن الرحیم این سفر قبل از هر چیز نتایجش به خود من مربوط میشود، بخاطر استفاده از روحانیت بارگاه مقدس امام هشتم. من بعد از مسئولیت جدید ریاست جمهوری فکر کردم اوّلین سفر استانی را به مشهد مقدس بیایم. گرچه قبلا هم دو بار سفر استانی کرده بودیم، ولی به هر حال این دلیل خوبی است که هر کسی به این استان سفر بکند. با این سفر سوم که در دوره مسئولیت اجرایی من انجام شد من همه شهرستانهای استان را سری زدم البته نمیشود گفت در سه سفر درست دیدیم. در سه . این سفر علاوه بر جنبههای زیارتی و عبادی که نیاز خودم و همراهانم بود، جنبههای مختلفی داشت هم مردمی، هم فرهنگی و آموزشی و هم اقتصادی و اداری که امیدوارم در همه ابعاد خوب نتیجه بگیریم. از لحاظ مردمی، تماسهای زیادی با مردم برقرار شد؛ در خود مشهد مقدس ما مواجه بودیم با حضور انبوه مردم با روحیات انقلابی و با نشاط و طراوت در صحنه که البته برای من اسباب شرمندگی است، ولی آدم به خاطر انقلاب این حضور مردم را و زحمتشان را میپذیرد. در گذشته، ما معمولا بدون خبر میآمدیم چون مردم مشهد خیلی مسافر دارند دیگر ما مزاحمشان بشویم خیلی لازم نیست، بعضیها گله کرده بودند. لذا این دفعه با اطلّاع آمدیم و این لبخند مشهد را با حماسهای که مردمش دارند برایمان خیلی معنا دار بود. انصافآ حضور توده مردم بخصوص جوانها در صحنه که نمونههایش را لابد مردم ما از صدا و سیما دیدند، خیلی امیدوار کننده است. در شهرهای دیگر هم همین برنامه را داشتیم در فریمان، تربت جام، تایباد، خواف، رشتخوار، تربت حیدریه، کاشمر و چناران که واقعآ همه جا یادآور احساسات و شور و نشاط صدر انقلاب بود. دیگر بیش از این نمیشود علاقهمندی و عواطف مردم را انسان بالعیان ببیند بهتر از این چیزی گویا نمیتواند باشد و من تعجّب میکنم بعد از 15 سال از انقلاب این همه مردم روحیات انقلابی و آرمانخواهی و وفاداری به نظام را هم حفظ کردند ]و[ هم تقویت کردند، خداوند به این مردم خوب ما خیر و برکت داده و این اصلا مایه قدرت و عظمت انقلاب و آسیب ناپذیری ما همین است. این حضور مردم است. و از نظر من چیزی که بسیار جالب بود حضور نوجوانها و جوانها بود که این خیلی گویاست یک حضور تماشایی نیست، یک حضور انقلابی است در مراسم. حتمآ از صدا و سیما مردم میبینند اگر ندیدند تا به حال. کارهای مختلف فرهنگی داشتیم ملاقات با خانوادههای ایثارگران و خود ایثارگران در چند جا، ملاقات با علما و ائمه جمعه هم در مشهد با طلاب در دانشگاه رضوی و با علما در کنار مرقد حضرت امام رضا و در جاهای دیگر هم در تربت حیدریه و جاهای دیگر ملاقات مؤثری داشتیم هم از آنها استفاده کردیم و هم بحثهای مناسب مسئولیتهایمان را با هم کردیم. بازدید از دانشگاه یعنی دانشگاهیان و فرهنگیان، ملاقاتی با آنها داشتیم که گزارشی از وضع دانشگاهها و وضع فرهنگی استان شنیدیم و نظراتم را خدمت آنها گفتم. در فریمان یک مجتمع فرهنگی مورد بازدید قرار گرفت و کمک کردیم که سریعتر انجام بشود. در تربت حیدریه با دانشگاهیان دانشگاه آزاد اسلامی به مناسبت افتتاح یک ساختمان جدید ملاقاتی داشتیم. در تربت جام از حوزه علمیه از شیعه و همچنین حوزه طلّاب سنّی و مرقد شیخ احمد جام عارف نامی تاریخی تربت جام. در کاشمر از بارگاه شهید مدرس که ایشان الهام بخش این انقلاب ما بودند. و از این قبیل کارهای فرهنگی زیاد بود. از لحاظ اداری ملاقات طولانی با مدیران استان در شورای اداری داشتیم. آنجا مقدار موفقیتهای برنامههای برنامه اوّل را ارزیابی کردیم، و برای برنامه دوم نظراتشان را و نیازهای استان را مطرح کردند. به نظرم بسیار رضایتبخش و خوشحال کننده بود در اکثر مسائل، کشاورزی، صنعت، مخابرات، تعلیم، امور فرهنگی، اشتغال، دامداری، مرغداری و صادرات همه اینها، شاخصها مطلوب بود و یا همراه برنامه بودند و یا جلوتر از برنامه بودند. آنجا نیازهای اساسی استان مطرح شد که به نظر من کاملا منطقی و حق آنهاست. مسائل زیربنایی استان مثل توسعه راه آهن، فولاد خراسان،فعّال شدن معادن طبس و سنگان و توجه به شهر مشهد به خاطر اینکه پذیرای 12 میلیون زائر در سال هستند که خب طبعآ برای شهر سنگینی میکند مردم خیلی باید امکاناتشان را در اختیار زائران بگذارد. گرچه آنها هم برای شهر برکات زیادی دارند ولی به هر حال باید امکانات در شهر باشد که نیازهایشان را مطرح کردند. برای نیازهای توسعه کشاورزی و خیلی چیزها که دیگر حالا همهاش را نمیشود گفت. در ابعاد مختلف امور اقتصادی، فنّی، فرهنگی و آموزشی من کارهای دیگری داشتم که حالا بطور مختصر عرض میکنم چند تا نمایشگاه بازدید کردم. یک نمایشگاه از کارهای آستان قدس بود که بسیار نمایشگاه خوشحال کنندهای بود. این جا در امور فرهنگی تلاشهای خیلی فراوانی میشود، البته طبیعت کار آستان قدس هم فرهنگی است. در همه ابعاد آگاهی دهنده و سازنده فرهنگی آستان قدس فعالیت دارد. در امور اقتصادی، از کشاورزی، صنعت، عمران، تجارت، صادرات و واردات و کارهای خدماتی مثل بیمارستان، داروخانه و کمک به مستضعفان و بسیاری از کارهای با ارزش دیگر که امروز آستان قدس متولیش هست که به نظر من به اندازه چند وزارتخانه اینها کار دارند میکنند که نمونهاش را مردم ما در همین اطراف حرم میبینند، ولی خب در سراسر کشور کار هست و بخصوص اداره موقوقات که خب اینها باید احیا و اداره بشود کار بسیار بزرگی است. نمایشگاه دیگری را از کشاورزی در تربت حیدریه دیدیم که در دانشگاه آزاد اسلامی برپا کرده بودند، پیشرفتهای امور کشاورزی استان خیلی چشمگیر است. مثلا برای نمونه تولید گندم است که استان خراسان امسال اوّل شده در کل کشور و این شهرهایی که من مسافرت کردم همه شان در طول چهار سال برنامه، تولیداتشان چند برابر کرده بودند لااقل فروششان را به دولت است. حالا تولید ممکن است چند برابر نبوده مثلا در حدود دو برابر هم چغندر که یک محصول استراتژیک است و هم گندم، جو، علوفه و سایر محصولات باغی. انصافآ کشاورزی استان تکان خورده و بخصوص به خاطر استفاده از آبیاری علمی و تحت فشار که صرفه جویی زیادی در امر آب دارد کشاورزان استقبال خوبی کردند، از حمایتهای دولت استفاده میکنند هم از دام برای خرید تجهیزات و هم برای سایر سوبسیدهایی که دولت میدهد کمکهایی که میکند که این روش را در کشور ما رایج بکنیم، ضمنآ بسیار با صرفه است. آن مقدار آبی که در مصرف صرفه جویی میشود خیلی آسان میتواند به اندازه ساختن یک سد برای استفاده از آب مؤثّر باشد با این که هزینه کمتری هم میبرند. پوشش انهار که جدّی گرفته شده در استان، یکپارچه کردن اراضی که خیلی مؤثّر بوده مااینجوری نتیجه گرفتیم که چغندر با اینکه تولیدش خیلی زیاد شده عمدتآ معلول یکپارچه کردن و بهزراعی است نه معلول توسعه اراضی که ما اگر همینجوری پیش برویم برداشتمان از هر سطح در سالهای آینده خودش ما را به خودکفایی میرساند بدون اینکه زیرکشت را توسعه بدهیم. از لحاظ تحقیقات و تنوع محصولات و صادرات و بسته بندی هم و صنایع جنبی هم کارهای خوبی شده بود. دیدیم امروز یک نمایشگاهی از فرش در کاشمر، کنار بارگاه مرحوم مدرّس دیدیم. واقعآ فرش خراسان این چند سال، هم از لحاظ کمّی و هم از لحاظ کیفی جهش کرده. به طوریکه گزارش دادند 170 هزار دارقالی با 340 هزار نفر بافنده در استان مشغول کار هستند و خب این عدد مّولد که تمام تولیداتشان هم ارزش صادراتی دارد بدون هزینههای ارزی. هنر ایران را و آثار ظرافت کاری ایران را به سراسر دنیا میفرستند معمولا هم از اوقات فراغت خانمها در خانه و کارگاهها استفاده میشود که برای خانمها هم کار است و هم وسایل امرار معاش است. این خیلی در اقتصاد کشور ما مؤثّر است. خوشبختانه صنعت فرشبافی خیلی جدّی گرفته شده. در کارهای دیگر مثلا طرحهای مهم کشور، من از معدن سنگ سنگان بازدید کردم معدن عظیمی است نزدیک مرز افغانستان است تردیدهایی وجود داشت که آیا این طرح ادامه پیدا میکند یا فعلا میماند تا برنامه بعدی که من آنجا با شرایطی که دیدم تصمیم گرفتم که در برنامه دوم باید توسعه پیدا بکند فعّال بشود در کنار آن فولاد خراسان هم باید حتمآ فعّال بشود. چون این استان با این بزرگی به این وسعت و اینهمه جوان جویای کار نمیشود اینگونه طرحها در آن نباشد. از طرح شهید یعقوبی که یک سال و نیم قبل ما عملیات اجرایی آن را افتتاح کرده بودیم شروع کار را رفتم بازدید کردم آن چنان بسرعت پیش میرفتند که باعث تعجّب ما شد. اوّلا سد کاملا ایرانی هم طرحش، طراحی سد و هم همه مصالح آن و هم همه نیروی کارش. الان آنها از ما پولی بیشتر میخواستند که سرعت عمل را بیشتر بکنند که ما هم وعده دادیم. من تحسین کردم سرعت عملی را که در ساخت آن شده و آنجا به این نتیجه رسیدیم که ما واقعآ امروز در کشورمان صنعت سدسازی را در حّد علا و به صورت مستقل و خودکفا داریم، از بزرگترین سدها گرفته و حتّی پیچیدهترین سدها را دیگر خودمان میتوانیم اجرا بکنیم و با تک نرخی شدن ارز، ارزبری سدها هم بسیار پایین آمده البته اعتبار ریالی زیاد میخواهند که باید برایشان فکری بکنیم که از این ظرفیت پیمانکاریمان، بتوانیم استفاده بکنیم. علامت تقویت کشاورزان یک کارخانه تولید رب گوجه فرنگی را رفتیم در تربت جام دیدیم که با حضور ما افتتاح شد و همانجا من بر لزوم سرمایه گذاری در صنایع جنبی و تبدیلی کشاورزی و دامداری تأکید کردم که برای تقویت کشاورزی الآن یک ضرورت الان در کشور است که کشاورزان ما، بندههای خدا اینطور نباشد موقع محصول مجبور بشوند محصولاتشان را ارزان بفروشند اگر صنایع تبدیلی باشد مشتری ثابت و تضمین شده دارند و میتوانند با برنامهریزی توسعه کشاورزیشان را توسعه بدهند. کارخانه قند را در فریمان رفتیم دیدیم به خاطر اهتمام هم به صنایع تبدیلی و هم به کشاورزی، البته کارخانه در حال کار بود، افتتاح و اینها نبود. من فقط برای تشویق و بررسی وضع به آنجا رفتم. یک سد بسیار قدیمی که مبدأ ساختش هم معلوم نیست از کی بوده در فریمان رفتیم دیدیم. سد متأسفانه در طول تاریخ مخزنش از رسوبات پر شده و دیگر آبگیری کمی دارد. آنجا بررسی مجملی شد برای اینکه چگونه از سد استفاده بشود و آن وضع تاریخی سد هم حفظ بشود. فکر میشد خواست مردم هم این بود در اجتماعی که داشتیم مردم میگفتند دیواره سد را بلندتر بکنند که ظاهرآ عملی هم هست من هم خواستم از مسئولان که این مسئله را جّدی بگیرند. از طرح راه آهن مشهد. سرخس بازدید کردم که این یک کار بزرگ است هم ملی و هم بین المللی برای ماست که راه آهن ما را به راه آهن ما را به راه آهن کشورهای شمالمان، آسیای میانه وصل میکند و کشش ترانزیتی ایران را بسرعت بالا میبرد و بسیاری از کشورهای دنیا منتظرند که این راه آهن تمام بشود. ما رفتیم دیدیم کارگاهها خیلی فعّال هستند، ریل گذاری شروع شده بود، ما دیدیم کار ریل گذاری را، آنها هم اعتبار بیشتر میخواستند که بسرعت کارشان را انجام بدهند. از نکات جالبی که من لازم میدانم برای مردممان بگوییم که آنها هم مثل من خوشحال بشوند، وضعی است که من در چند شهرستان مرزی دیدم، در تربت جام، تایباد و خواف اینها هم مرز افغانستان هستند. از دوسه جهت برای من خیلی جالب بود، یکی از جهت اتّحاد شیعه و سنّی. در آن اجتماعات عظیمی که مردم جمع بودند بویی از تفاوت و اختلاف نمیآمد. شعارها همه انقلابی و صداها همه با هم، فریادهای انقلابی با هم. علمای اهل سنت که صحبت میکردند مثل علمای شیعه حرف میزدند یکی از آقایان علمای اهل سنت یک شعری را از عارف نامی تربت، شیخ احمدجام خواندند، من وقتیکه شعر را گوش دادم گفتم خب مگر ایشان شیعه بوده یا شما شیعه هستید این اشعار را میخوانید. تعبیراتی کرد که برایم خیلی جالب بود شاید شعرش را ضبط کرده باشند پخش کنند، مردم ما ببینند که این تفرقه انگیزیهایی که میشود هیچ اثر نگذاشته این علمای اهل سنت هم که درباره بزرگان شیعه و انقلاب این جوری فکر میکنند. آن جا سرودهایی که جوانهای سنّی میخواندند در مراسمی که ما شرکت میکردیم با سرودهای جوانهای شیعه هیچ تفاوت نداشت، مضامین فرهنگی مذهبی آن.
نقطه دومی که خیلی برای من جالب بود این بود که این سه شهرستان مرزی که در 10 و 15 سال گذشته میزبان صدها هزار افغانی محروم آواره بودند و مشکلات این مهاجرین را داشتند اینها خم به ابرو نیاورده بودند و با همه این مشکلات، شاداب و در صحنه مانده بودند که این خب ما میدانیم چه میگذرد مثلا به سر یک شهر. 5 هزار نفری اگر مثلا 50 هزار آواره هم در آن باشد برای اشتغالش، ارزاقش، زندگیش و مسکنش اینها میزبانی کرده بودند. البته الان افغانیها از آن شهرها رفتند به افغانستان و خلوت شده تا حدودی آن شهرهایی که آنها بودند.
مسئله دیگر امنیت آنجا بود. خب تلاش زیادی هست از قاچاقچیان بین المللی که مرزیهای ما را مخصوصآ مرزهای شرقی ما را ناامن بکنند. حالا که من آن جا بودم آن چنان نیروهای انتظامی ما مسلّط بر شرایط مرزی و نقاط مرزی بودند که کوچکترین ناامنی آن جا دیگر به چشم نمیخورد. علی رغم آن همه شرارت حتمآ مردم ما اگر باز پخش شد از صدا و سیما گوش بدهند ببینند آن صحنههایی که این مسلمانان ما، شیعه و سنی متّحد در مرزهای کشورما در جاهای دور افتاده محرومی که اینها دارند واقعآ آموزنده است این میتواند نمونهای باشد برای دنیای اسلام، برای همکاری و رفاقت همان مردم با سختکوش مثلا تربت، امسال در استان در فروش گندمش به دولت، در استان اوّل شده. آن 13 هزار تن زیره صادر میکنند که کلّی ارز وارد کشور میکنند. این مردم در آن مناطق دارند زحمت میکشند البته از طرف دولت هم حمایت میشوند به همین دلیل از انقلاب و از مدیران خودشان راضی هستند. من باید همین جا از نیروهای انتظامیمان و سپاهمان صمیمانه تشکر بکنم که آن جا تلاش خوبی کردند و همچنین نیروهای اطلاعّات و امنیت و وزارت کشور آن منطقه پرخطر را به این خوبی حفظ کردند و فعالیتهای اقتصادی با آن سرعت آن جا ادامه دارد. البته مطالب زیادی داریم از این سفر که حالا ان شاء اللّه کم کم در مناسبتهای دیگر برای مردم توضیح میدهیم موفّق باشید.
والسلام .....