مصاحبه
  • صفحه اصلی
  • مصاحبه
  • مصاحبه آیت ا... هاشمی رفسنجانی در پایان سفر به کشورهای ویتنام - بنگلادش و فلیپین

مصاحبه آیت ا... هاشمی رفسنجانی در پایان سفر به کشورهای ویتنام - بنگلادش و فلیپین

  • تهران
  • یکشنبه ۲۳ مهر ۱۳۷۴

 

سئوال : آقای هاشمی ضمن سلام و خیر مقدم به حضور جنابعالی و همراهانتان سفر ده روزه‌ای را به کشورهای ویتنام ، فیلیپین و بنگلادش آغاز کردید امروز  به انجام رسانید بفرمائید که مجموعآ سفر به سه کشور را شما چگونه دیدید و در این سفر چه توافقاتی به همراه داشتید ؟

جواب : بسم ا... الرحمن الرحیم . الحمد الله به یمن اثرات انقلاب و موقعیت ایران اسلامی سفرها کارش آسان است . واقعآ در تماس با کشورهای دیگر چگونه مخصوص در تماس با مردم کشورهای دیگر آدم خوب حس می‌کند که ایران موقعیت بسیار مناسبی را در دنیا دارد و به خوبی و به راحتی می‌شود اهدافی که معمولا در این سفرها ترسیم می‌شود بدست بیاید . لابد اخبار سفرها به تدریج پخش شده در ایران ، کلیات مطلب این است که ما در هر سه کشوری که رفتیم یکی از اهدافمان تحکیم دوستیها و تعمیق همکاریها بود که در حد مطلوبی توفیق بدست آمده چیزی که برای من جالب بود در این سفرها ، این بود که نوعآ کم و بیش مطلع هستند از پیشرفتهای ایران و موقعیت خاص امکاناتی که امروز بدست آورده که می‌تواند همکاری بکند با کشورهای جهان سوم و به آنها کمک بکند . ما در ویتنام خیلی آسان پیشنهادهایی مثلا برای ساخت کارخانه‌های چای ، کارخانه های سیمان یا پالایشگاه و امثال اینها را داشتیم . که این ها قبلا چنین اطلاعی از ما داشتند و همچنین در کشورهای دیگر . از لحاظ فرهنگی آنها روی مواضع مستقل ایران خیلی حساب می‌کنند احترام قائل اند برای این مواضع و ستایش آمیز برخورد می‌کنند . از لحاظ فرهنگی به معنای احساسات ملی مردمان همه این کشورهای آنجایی که با ما تماس داشتند بسیار اظهار شیفتگی می‌کند نسبت به ایران حالا در جاهایی مثل بنگلادش که انبوه مردم بطور فشرده به استقبال می‌آیند و ابراز احساسات می‌کنند ، در برخورد با بقیه مردم غیر مسلمانها هم آدم وقتی که برخورد می‌کند در جاهایی می‌رود می‌بیند جایی باز همین اظهار علاقه را دارند که این مایه تعجب است . مسئولان خود آن کشور می‌شود می‌گویند که ما نمی‌بینیم نسبت به سایر مسئولان کشورهای دنیا اینجوری برخورد بشود ما در ویتنام نه سند و در بنگلادش نه سند و در فیلیپین هفت سند امضاء کردیم . تمامش هم همان چیزهایی بود که ما می‌خواستیم . کارهای بازرگانی هست کارهای فرهنگی هست ، کارهای فنی هست و کارهای مشارکتهای اقتصادی هست ، هم کشاورزی و هم صنعتی در این سفر یک ویژگی داشت که ما بخش خصوصی را با خودمان برده بودیم آنها هم در این کشورها زمینه‌های خوبی را برای صدور خدمات پیدا کرده‌اند . در بنگلادش پالایشگاهی که بناشد بسازیم . بخش خصوصی ایران با اکثریت و بخش خصوصی خودشان با اقلیت سهام بناست پالایشگاه بسازند در ویتنام  فروش کارخانه‌های چای و سیمان را ما به بخش خصوصی واگذار کردیم . البته دولت پشتیبانی می‌کند . و کارهای عمرانی که آنجا بناست پیمانکاری بکنند باز به بخش خصوصی آمد وارد میدان شد . به نظرم در همه این مراکزی که ما رفتیم همکاری نفتی ، گازی ، کشاورزی و صنعت ، تجاری و کارهای فرهنگی و خدمات فرهنگی کاملا مساعد است و من تأکید دارم که بخش خصوصی ما تلاش کند ، در این کشورها حضور پیدا بکند . و در کشور بنگلادش به خصوص به نظر من مردم بنگلادش فوق العاده علاقمند به انقلاب و اسلام هستند . مسلمان هم هستند ، آنها از مسلمانان دلسوز هستند خیلی ما آن روز در نماز جمعه‌شان شرکت کردیم . واقعآ نماز جمعه با شکوهی دارند با اینکه در تمام مساجدشان خوانده می‌شود آن مسجدی که ما رفتیم فوق العاده با شکوه بود جمعیت شان ، و علاقمندی شان را به انقلاب اسلامی و ایران من نمی‌توانم آنطوریکه در یافت کردم توضیح بدهم . واقعآ مثل شهرهای فوق العاده حزب الهی خودمان با ما برخورد می‌کردند . این موقعیت ایران را ما باید مغتنم شماریم . هیچ وقت ایران اینقدر عزیز نبوده در دنیا و حتی آن مجامع علمی و فرهنگی و تیپهای خبرنگارها و اینها اظهار خوشحالی می‌کردند از اینکه آمریکائیها شکست خوردند در این حرکت تحریمشان ، شوق خودشان را مخفی نمی‌کردند به هر صورتی که می‌شد . از کارهای دیگری که ما در این سفر کردیم بنای ایجاد یک بخش خاص برای زبان فارسی در بنگلادش بود . در دانشگاهش داکا که آنجا ما سابقه خوبی داریم زبان فارسی منتهی متأسفانه کم کم دارد به فراموشی سپرده می‌شود . آنها خودشان مایل بودند ما هم استقبال کردیم قرار شد که یک بخش زبان فارسی را آنجا تأسیس بشود که با حضور من رسمآ سنگ اول بنای ساختمان آنجا گذاشته شد ، که امیدوارم ما در  سایر کشورها اینکار را هم بکنیم بخصوص در قاره هند که ما سابقه زیادی داریم به قول خودشان هفتصد سال زبان فارسی ، زبان رسمی بنگلادش بوده و حالا دارد فراموش می‌شود .

سئوال : جناب آقای هاشمی ما در بنگلادش شاهد استقبال بی نظیر مردم از یک مسئول و یک مقام جمهوری اسلامی ایران بودیم .بفرمائید که علت اینهمه شور و نشاط در مردم این کشور چه هست ؟

جواب : واقعآ من نمی‌توانم همه علل را درک بکنم . اینجوری که مردم بنگلادش در مسیر ما اجتماع کرده بودند بعد در شهر چیتاگنگ که ما رفتیم اصلا شهر را به کلی تعطیل بود مثل این که همه مردم در خیابان بودند وما تا در شهر بودیم مردم  در خانه هایشان نرفتند .غیر از آن روز استقبال هر وقت مسیر ما را اینها مطلع می‌شدند ما در مسیر انبوده مردم را همه جا می‌دیدیم که واقعآ یک لطف خدایی است . که موقعیت ایران را اینجوری در دل مردم گذاشته است . در فیلیپین رفتیم جنوب شهرمانیل  یک مسجد مسلمانها برای نماز رفتیم آنجا اجتماعی که مردم فیلیپین مردم فقیر آن قسمت جنوب کرده بودند . برای من یک منظره بسیار ، بسیار دلربایی بود . تیپ مردم همه فقیر و قیافه های مستضعف ولی با نشاط با هیأت ما برخورد می‌کردند .

سئوال : در فیلیپین نتیجه از جزائری که قبلا پایگاه آمریکائیها بود بازدید کردید بفرمائید که نظرتان در این زمینه چه  بود ؟

جواب : ما دلیل اینکه آنجا را انتخاب کردیم برای بازدید همین بود یک پایگاه آمریکایی در آنجا تعطیل شده بود به جایش یک منطقه آزاد بوجود آمده بود . من رفتم آنجا که نشان بدهم اهمیت این تحول برای مردم فیلیپین هم توضیح دادم گفتم . واقعآ اینکه ما بجای غرش هواپیماها اینجا صدای کارخانه ها را می‌فهمیم . این نشان تحول واقعی در فیلیپین است . آنجا دوتا پایگاه بود در هر دو آن را از دست آمریکائیها گرفتند ....... به نظر من و مردم فیلیپین خیلی هم خوشحال بودند از این اتفاقی که افتاد .

خبرنگار : از اینکه در این مصاحبه شرکت کردید از شما صمیمانه متشکرم .

رئیس جمهور : خیلی ممنون از زحماتی که شما خبرنگاران کشیدید . برای انتقال اخبار این سفر به مردممان من انشاءالله در یک فرصتی  بیشتر برای مردم در باره مسائل ریز این سفر صحبت خواهم کرد .

خبرنگار : متشکرم