خبرنگار: آقای رییس جمهور ! در سفر حضرتعالی به استان هرمزگان چند طرح مهم عمرانی و صنعتی که از افتخارات نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران در راه سازندگی است، به دست حضرتعالی افتتاح شد، لطفآ در مورد نقش این طرحها در اقتصاد ملی و رونق اقتصادی استان هرمزگان توضیحاتی بفرمایید.
جواب :
بسم الله الرحمن الرحیم
در مورد کل استان باید گفت که کارهایی که در این چند سال در صنعت و کشاورزی و شیلات و سایر بخشهای اقتصادی و خدماتی سرمایهگذاری شده است، استان را بسیار نیرومند کرده است. در دوران ساخت پولهایی که آنجا خرج شده برای کارها و آموزشهای فنی بوده است. مردمی که فن یاد گرفتند تأثیر فراوان اقتصادی داشته و آینده بهتری برای رشد فنی مردم خواهد داشت. تأثیرات مهم این طرحها در دوران بهرهبرداری است و از این به بعد است که باسرعت شروع میشود. در این سفر که خیلی هم فشرده بود، ما از عصر پریروز که وارد شدیم تادیروز مغرب تقریبآ یکسره دنبال طرحها بودیم و به خیلی طرحها هم نرسیدیم و از راه دور قرار افتتاح آن را گذاشتیم. حدود 400 میلیارد تومان در این استان طرح به بهرهبرداری رسیده است و یک رقمی بیش از این هم طرحهایی است که در حال ساخت است که به زودی آنها هم به بهرهبرداری میرسد. یکی از آنها طرح پالایشگاه خوزستان است که بیش از هزار میلیارد تومان سرمایهگذاری آن است. در بسیاری از واحدهای صنعتی بهخاطر موقعیت خاص هرمزگان این سرمایهگذاریها شده که یک مقدار آن را طبیعت استان اقتضا میکرد و یک مقدارش هم با هدف محرومیت زدایی از استان انجام شده است.
این طرحها بر دو قسم است؛ بخشی از آن در جزیره قشم و جزیره کیش است و بخشی از آن در این طرف ساحل است. من چند طرح مهمی را که در این سفر بهرهبرداری شد دیدم. از چند بعد قابل توجه است. اولین طرحی که ما بهرهبرداری از آن راافتتاح کردیم طرح آلومینیم المهدی است. این طرح نهایتآ 330 هزار تن آلومینیم تولید خواهد کرد که فعلا 110 هزار تن آن افتتاح شده و برای دو فاز دیگر که بهترتیب بعدآ افتتاح میشود حدود 700 میلیون دلار هزینه ارزی میشود و مبالغ زیادی هم هزینه ریالی خواهد داشت. من دلم میخواهد که یک قدری درباره آلومینیم با مردم صحبت کنم که مردم قدر این کار بزرگ را بدانند. آلومینیم امروزه از نظر بهرهگیری در زندگی مردم، سومین فلز دنیا است و فلز بسیار با ارزشی است بهخاطر کمی وزن آن و استحکامش و آسانی بهرهگیری آن و اینکه هیچ وقت از چرخه تولید بیرون نمیرود، چون خوردگی و زنگ زدگی و اینها ندارد. وقتی که وارد شد، دیگر همیشه هست، حالا وقتی که کهنه شد، دوباره به آلومینیم یا ورق یا چیز دیگری تبدیلش میکنند. بهرهگیری از آلومینیم در دنیا دارد به سرعت زیاد میشود، بهخاطر سبکی وزن آن و استحکامش. آنچه که در بندرعباس اتفاق افتاده این است که این صنعت را ما بومی کردیم یعنی خودمان میسازیم. تقریبآ همه آنچه را که شما آنجا دیدید و مردم هم در فیلم دیدند، در داخل میسازیم. در این طرحی که ما فعلا افتتاح کردیم، 240 دیگ ساخته شده است که کل دیگ را خود ایران ساخته است. هر دیگی خودش یک کارخانه کوچولویی است که یک تن و اندی در هر ذوب آلومینیم تحویل میدهد. منتها اینها را بصورت مجموعه درست میکنند که بیشتر اقتصادی بشود والا یک دیگ تنها را هم میتوانید مورد استفاده قرار بدهید. در مذاکراتی که ابتدا کرده بودیم برای تولید هر تن آلومینیم 7 هزار دلار ارز میخواستند، ولی ما تصمیم گرفتیم که خودمان آنها را تولید کنیم و بسازیم. یک کمی طول کشید ولی ساختیم و از نمونههای خارجی که قبلا در اراک پیاده کردیم مدرنتر است، بازده بیشتری دارد، برق کمتری هم مصرف میکند. مثلا اگر در اراک برای یک کیلو آلومینیم 17 کیلووات برق مصرف میشود در اینجا 13 کیلووات برق مصرف میشود. آن تفاوت ساخت خودمان با خارج است و تقریبآ کمتر از یک سوم ارزبری پیدا کرده و آن هم چیزهایی است که بتدریج دوباره بر میگردد و داخلی میشود. مثلا برای پست برق و یا چیزهایی از این قبیل که بعضی هایش را از خارج وارد میکردیم. بنابر این ایران الان صاحب کارخانه آلومینیم سازی است و به عنوان یک رقیب در ساخت این خط تولید در دنیا میتواند رقبای بزرگ را پشت سر بگذارد و بعدآ این اتفاق میافتد، وقتی که ما وارد اینجا بشویم.
مواد آلومینیم یک قسمتش بوکسیت است که بحمدالله ما در ایران معادنی از آن کشف کردیم. در جاجرم اولین کارخانه بزرگ ساخت آلومینا از بوکسیت انشاءالله تا آخر امسال به نتیجه میرسد که ما 300 میلیون دلار هم آنجا سرمایهگذاری کردیم. الان پودر وارد میکنیم. چیز دیگرش آند است که ما همین حالا داریم کارخانه تولید آند را میسازیم که خودمان این ماده را که مادهای مصرفی است تولید بکنیم. بههر حال من واقعآ تشکر میکنم از وزارت معادن و فلزات که با تلاش فراوان در مدت طولانی ما را با این صنعت مهم آشنا کرد و امروز ما این صنعت را داریم.
کار دیگری کردند که در اراک نشده بود و قبلا خارجیها این کار را نکرده بودند و آن این بود که دستگاه تصفیه دود را ساختند. این مشکل را ما الان در اراک داریم که کارخانه محیط زیست را آلوده میکند و اراکیها شکایت دارند. آنجا دستگاهی خود ایرانیها ساختند. یک شرکت ایرانی تأسیسات تصفیه دود را ساخته که از همان گازهای خروجی فلوراید میسازند و تولید میکنند که بر میگردد در مصرف خود آلومینیم سازی به کار میرود و دود را میگیرند که این هم از افتخارات این واحد است که انجام شد. البته همانجا یک کارخانه تولید روی هم بود چون قبلا افتتاح شده بود من دیگر نرفتم. آن آنهم کارخانه بزرگی است 15 هزار تن روی تولید میکند.
طرح دومی که رفتیم و دیدیم و افتتاح شد تجهیز بندر شهید رجایی بود به سیستم جرثقیلهای متحرکی که در ایران ساخته شده است. مسئله مهمی که اتفاق افتاده بود این بود که بخاطر تجهیزاتی که ما اخیرآ آنجا نصب کردیم بهرهگیری از بندر خیلی بالا رفته است. چهار، پنج سال پیش حداکثر 13 میلیون تن میتوانستیم بار آنجا پیاده کنیم و واردات از آنجا داشته باشیم. پارسال این را با بهتر کردن تجهیزات جرثقیلها و چیزهای مکنده که غلات و اینها را به سرعت وارد انبارها یا کامیونها و راههای دیگر میکند، به 30 میلیون تن (نزدیک دو برابرو نیم) رساندیم. بنا داریم به زودی ظرفیت تخلیه کالا را نیز به 45 میلیون تن با همان ساختمانها برسانیم. یکی از کارها همین جرثقیلها بود که خوشبختانه آنها را یک شرکت ایرانی ساخته بود. من به خاطر آنها رفتم بندر و جرثقیلهای عظیم را که 15 تن بار را خیلی سریع از کشتی منتقل میکند به کامیون و تمامش هم در ایران ساخته شده است، دیدم. ما همه اینها را درست از خارج میآوردیم. نمونههای قبلی آن الان در بندر هست که باید به صنایع که این توفیقات خوب را به دست آوردند تبریک بگوییم و همچنین از وزارت راه تشکر میکنم که این صنعت را پشتیبانی کرده که به اینجا رسیده است.
کار بعدی ما در انجا کارخانه کشتی سازی خلیج فارس بود. برای ایجاد این کارخانه در زمان رژیم قبل با کشورهای خارجی قرار داد بسته بودند ولی در همان قدمهای اولیه پیمانکار به تعهدش عمل نکرده بود و قرار داد فسخ شده بود. هزینههایی شده بود و بیهوده آنجا راکد مانده بود. در سال 68 من خودم بعد از شروع مسئولیت اجرایی به آنجا سفری کردم و تصمیم گرفتیم که آن طرح را خودمان اجرا کنیم و این سفر که رفتم قسمت عمدهاش آماده شده بود که یکی از مهمترین مراکز اقتصادی و صنعتی کشور ما در آینده خواهد بود. آنجا کشتی سازی کارش را شروع کرده که ما شش کشتی بزرگ 30 هزار تنی را به آن واگذار کردیم که بسازد. تعمیر کشتی شروع شده است، بالابرهای کشتی که کشتیها را از آب بالا میآورند و به خشکی منتقل میکنند، گهوارهای که کشتیهای بزرگ را از کارگاهها به آب جابجا میکند و ساختمانها و سولهها و خیلی چیزهای دیگر که لازم بوده است. مهمترین آن حوضچه خشک و حوضچههای تری است که حوضچههای ترش هنوز ساخته نشده که باید بسازیم. بهخاطر کشتیهای فراوانی که در خلیج فارس رفت و آمد میکند مخصوصآ نفتکشها فکر میکنیم که یکی از مهمترین مراکز ساخت و تعمیر کشتی در همین منطقه است و سالانه ما میتوانیم صدها کشتی را تعمیر کنیم که رقم بسیار بالایی است و برای صنعتگران خیلی پرسود است. ما به همین دلیل یک شهرک صنعتی مخصوص دریا و کشتی تأسیس کردیم که من از صنعتگران دعوت میکنم بروند آنجا غرفهای بگیرند. هر کس هر صنعتی دارد در تعمیر و ساخت کشتی میتواند آنجا بکار بگیرد و دانشگاه امیرکبیر هم آنجا بنا شده یک واحدی را برای تعلیم نیروها ایجاد کند.
در آنجا از فضای کارخانه استفاده دیگری میکنند و از زمینهای لب آب برای ساخت سازههای دریایی استفاده میشود. سازههای دریایی که میگوییم سکوهایی است که ما سر چاههای نفت و گاز نصب میکنیم. سکوهایی که در عمق آب برزمین فرو میرود و حدود 70 متر ارتفاع دارد که تجهیزات مهمی مثل پمپها و جدا کنندهها آنجا نصب میشود و اخیرآ مثل یک کارخانه بزرگ روی آب ساخته میشود. این سکوها را در بست تا بحال میدادیم به خارجیها که بسیار گران میدادند و در انحصار آنها بود. واقعآ زور میگفتند. چاهی هم نداشتیم. ما در دریا چنین قدرتی نداشتیم. دو سه سال پیش شرکتی در وزارت نفت برای ساخت سازههای دریایی تأسیس کردیم آنها با سرعت عمل کردند و از امکانات داخل کشور استفاده کردند. کارها را شکستند و به شرکتهای مختلف دادند. کارشان این است که هماهنگی ایجاد میکنند میان صنایع کشور طراحی را خودشان میکنند، طرح را خودشان آماده میکنند و به اینها میدهند که اجرا بکنند که ما آنجا سه تا سکوی ساخته شده را دیدیم هم برای بهرگانسر هم برای سروش هم برای اباذر و سایر سکوها. بعدآ هم آنجا برای پارس جنوبی که خیلی وسیع است، باید میلیاردها دلار ببریم و سکوها و سازهها را بسازیم . فکر میکنم که یک منبع درآمد وسیعی برای کشور ما پیدا شده است به جای دادن ارز صدها شرکت داخلی وارد عمل میشوند و از این سازهها میسازند.
من با شرکتهایی که آنجا کار میکردند و با مهندسین و کارگران صحبت کردم. دیدم واقعآ از خوشحالی این که ما آنها را داخل این فضا کردهایم میخواهند پرواز بکنند. خداوند را شکر کردم که این طلسم را شکستیم و الان به عنوان یک ابرقدرت در دریا حضور داریم. از بهترین کارهای دوران سازندگی فن آوری این دوره است که هیچ یک از مدیران مهم خارجی باورشان نمیشود که روزی ایران صنعت را دراختیار داشته باشد. امروز ما داریم. آن طرف آب در جنوب خلیج فارس شرکتهای آمریکایی، انگلیسی و آلمانی که همان کارها را آنها میکنند، تا بهحال از ما سفارش میگرفتند حالا ما باید از آنها سفارش بگیریم چون ما از آنها ارزانتر کار میکنیم. حالا خیلی حرف در مورد این کارخانه داریم. انشاءالله باید این کارخانه را فعالتر کنیم.
برنامه دیگر ما افتتاح 308 طرح مخابراتی بود که پست و تلگراف به ثمر رسانده بود. معادل حدود 45 میلیارد تومان به روستاها و شهر و دریا سرویس مخابراتی دادند که واقعآ باید از اینها تشکر کنیم که ما به هر استانی و هر شهری که میرویم افتتاح کارهای اینها جزء پروژههای مهم ماست. در همه استانها به همین نسبت سرمایهگذاری کردند که آن هم از درآمد مخابرات است که از تلفنهایی که واگذار میکنند یا مکالماتی که انجام میشود میگیرند. واقعآ جزء افتخارات این دوره سازندگی هستند.
ما در گذشته از طریق جاسک یک خط فیبر نوری از زیر آب عبور داده بودیم برای ارتباط مخابراتی با جنوب خلیج فارس که کارگشا بود، ولی امروز دو تا خط جهانی از اقیانوس عبور میکند که یکی 40 هزار کیلومتر و یکی 30 هزار کیلومتر طول دارد و از اقیانوس آرام تا اقیانوس اطلس از این مسیرها عبور میکنند و همه کشورهای مسیر را به این خط وصل میکند، ما یکی از کارهایی که داریم میکنیم این است که در فجیره و یا در نقطه دیگری خطوط مخابراتی ایران از طریق فیبر نوری بین المللی و از طریق دریا وصل میشود که از مطمئنترین و امنترین ارتباطات است. صدها سال هم این مخابرات خواهد ماند که به زودی اعلام میشود ما این کار را کرده بودیم. حالا دارند وصلش میکنند. موبایل را هم به دریا بردیم که صیادها، کشتیها و خیلی از کسانی که در دریا بیپناه و بیارتباط بودند از طریق موبایل به کشور وصلند.
کار بزرگ دیگری که رفتیم آنجا بازدید و افتتاح کردیم کارخانه سیمان بندر خمیر هرمزگان است. این شاید یکی از بزرگترین کارخانههای بعد از انقلاب باشد که در دو واحد 3 هزار تنی دارد 6 هزار تن سیمان تولید میکند. اولی را افتتاح کردیم و دومی هم ظرف یک سال آینده افتتاح میشود. حدود پنجاه میلیارد تومان با صد میلیون دلار ارز آنجا سرمایهگذاری شده است. زیبایی این کارخانه از یک بعد این است که در جایی مثل بندر خمیر و در یک شهرک بسیار مستضعف نشین و دورافتاده و محروم قرار گرفته که آن منطقه را همین حالا در دوران ساخت آباد کرده و در دوران بهرهبرداری بهتر میکند. بهطور کلی چیزی را که میخواهم عرض کنم این است که یکی از موفقترین رشتههای توسعه صنعتی ما کارخانههای سیمانی است که در این دوره داریم میسازیم. حدود 30 یا 31 کارخانه در دوران دو برنامه طراحی کردیم و داریم میسازیم که 10 تا کارخانهاش در این چند سال به ثمر رسیده و شش تا کارخانه دیگر تا آخر امسال به ثمر میرسد و 15 تا کارخانه هم تا آخر برنامه یعنی دو سال و نیم دیگر.
ما هر 45 روز یک کارخانه بزرگ سیمان 2 هزار تنی و 3 هزار تنی به بهرهبرداری میرسانیم. بعلاوه با کارخانههای دیگر مثل کارخانه سیمان سفید و کارخانههای کوچکتر 700 تنی که در جاهای مختلف منجمله در قشم دارد ساخته میشود، فکر میکنم در آینده ایران یکی از صادر کنندگان عمده سیمان خواهد بود و این برای ما اقتصادی است چون انرژی در ایران ارزانتر و فراوانتر است و از خاک ایران هم در اکثر نقاطش میتوان سیمان ساخت.
در همان منطقه سد کوچکی در منطقه دور افتاده دیگر هرمزگان با 3 هزار هکتار اراضی برای طرح آبیاری قطرهای افتتاح کردیم منتها از راه دور آقایان خبر دادند که انجام شده است.
بهرهگیری از خط لوله زیرآبی که آب سد میناب را به جزیره هرمز میرساند هم بهرهبرداری شد. این هم از کارهای بسیار با ارزش است چون اولین باری است که ما در کف دریا این لوله انتقال آب را توانستیم برقرار بکنیم. این اهمیتش از دو جهت است یکی اینکه جزیره محروم ولی بسیار پرسابقه و مردم انقلابی را مطمئنآ دیگر از آب سیراب میکند و برای 20 سالشان همین لوله کافی است. دومیش این است که ما وقتی این تکنولوژی را به دست آوردیم برای بقیه جزایر و شاید آن طرف خلیج فارس برای کشورهای جنوب هم میتوانیم خودمان آب منتقل کنیم.
بخش دیگری از کارهایمان هم در جزیره قشم بود. جزیره قشم انصافآ تحرک عمیقی را برای توسعه دارد. در این منطقه آزاد شده من دیدم که صدها واحد آمدند اجازه گرفتند و دارند میسازند و دهها واحد الان به ثمر رسیده است. ما محصولاتشان را در یک سالن در یک نمایشگاه دیدیم و الان بهطور هفتگی معمولا یک کارخانه به تعداد آنها اضافه میشود. در بین اینها کارخانههای بزرگ مادر هم وجود دارد. تولید آلومینیم یا کک نفتی یا چیزهایی از این قبیل و سیمان که برای ما اهمیت دارد.
طرح سبز کردن جزیره را دیدیم که دهها سد کوچک را زدند و آب کمی که وارد میشود این آب را حفظ کردند. سال گذشته 5 میلیون اصله درخت غرس کردند بخصوص درختهای حرّا که در ایران یک کار بسیار با ارزشی است. درختهای حرّا را مردم ما خیلی نمیشناسند. در آب دریا سبز میشود و رشد میکند گاهی هم آب میآید روی آن و اصلا گم میشود. در جزر و مد خیلی از اینها زیر آب میروند. معمولا هیچ گیاهی در آب دریا رشد نمیکند و میسوزد ولی حرّا یک سرمایهای است که در جز و مد کنار دریا آبیاری میشود و زیر آب هم زنده میماند. ما اینها را داریم بهسرعت در سواحل قشم و بیرون قشم توسعه میدهیم که برای دامهای کشور مواد غذایی بسیار خوبی است.
آنجا دو تا کار بسیار بسیار با ارزش در جزیره انجام دادند یکی طرح تحقیقات بیوتکنولوژی است که به نظر من عصر ما عصر همین رشته از علوم است و پیشرفتهترین و بهروزترین رشته علمی امروز دنیا است. بعد از همه مرحلههایی که دنیا گذرانده ما امروز به این رسیدیم و کشورهای پیشرفته الان از این علم فوقالعاده استفاده میکنند. خوشبختانه در ایران هم مرکز تحقیقات یکی از واحدها را در جزیره قشم ما دایر کردیم و بخاطر منابع دریایی به آنجا بردیم. آنجا خانم دکتر معظمی هستند که یکی از دانشمندان باعث افتخار ایران هستند و واقعآ برای زنهای ایرانی یک نمونه الگویی است و آنجا یک مرکز تأسیس کرده و عده زیادی دانشمند را با خودش آنجا دارد و از منابع ارزشمند دریا و مرجانها و جلبکهای دیگر با تحقیقاتی که کردند ضمن تولید انواع داروها، ویتامیتها و پروتئینها را فراهم کردند و همچنین مواد اصلی آنتی بیوتیک ها و چیزهای دیگری که خودشان توضیح دادند. این طرح به ثمر رسیده و الان دیگر نتایجش روشن شده است. این مرکز که به کمک ایشان و دکترهای خوب دیگر آنجا تأسیس شده مرکز تحقیقات پزشکی است که آن هم کار جالبی است.
فرودگاه بین المللی قشم هم افتتاح شد که برای اولین بار میتوانند آنجا از هواپیماهای بزرگ استفاده بکنند. از این به بعد امیدواریم با زمینههایی که در آنجا فراهم شده ما قشم را در آینده یک مرکز بسیار نیرومند ببینیم. من دیدم آنجا کارخانههای بزرگی که در داخل هستند برای خودشان یک نمونه دیگری میسازند. دلیل عمدهشان این است که خیلی آسان میتوانند از ارزهای آزاد دنیا بیاورند و نیازهای فوری و صادراتشان هم بدون مشکل است و راحت میتوانند صادر کنند کسی از آنها پیمان نمیخواهد و وقتی هم که به داخل وارد بکنند به اندازه ارزش افزودهشان میتوانند در داخل کشور در بازار بیاورند. به هر حال جزیره قشم مرحله سختیش را پشت سر گذاشته و بهنظرم در هفت، هشت سال آینده در منطقه ما یکی از مراکز مهم تولید صنعتی خواهد بود.
خبرنگار: جناب آقای رئیس جمهور در این سفر حضرتعالی مطالبی را در مورد تمدن نوین اسلامی فرمودید و سال تحقق این تمدن سال 1400 بود، آیا تحلیل تازهای نسبت به این موضوع دارید؟
رئیس جمهور:
بله ما وقتی اعلام کردیم که برنامه 25 سالهای برای اهداف دراز مدت خواهیم داشت به همه دستگاههایمان ابلاغ کردیم که سازمان برنامه مرکز کار است. در این هفت هشت ماه کار کردیم و دور نمای سال 1400 را که 25 سال دیگر است در آوردیم که حالا بزودی میآید. در دولت برای هر بخشی پیشنهادش مشخص شده که در سال 1400 از لحاظ کمی و کیفی چه خواهد بود. مثلا در مورد همین سیمان که ما بحث میکردیم، که من گفتم تا آخر برنامه تولید به 30 میلیون تن میرسد، آنها 1400 را سالی 60 میلیون تن تولید سیمان پیش بینی کردند یا مثلا برای راهآهنی که یک مقداری ما امروز در دست ساخت داریم در سال 1400، 23 هزار کیلومتر پیشنهاد شده است. همه دستگاههای ما پیشنهادهایشان با استدلال آمده و الان در دولت است ما باید در دولت بحثی بکنیم و دورنمای سال 1400 را که همان تحقق تمدن مورد نظر اسلامی است در همه بخشهای علوم، فرهنگ، مسایل اجتماعی، جوانان، زنان، روستاها، شهرها، دریا، شیلات، کشاورزی، صنایع و ... ظرف همین چند هفته مانده به آخر دولت مشخص کنیم. البته به دستور کار دولت بعدی میافتد.
نکته دیگری که باید آخر حرفم عرض کنم این است که از مردم خوب هرمزگان باید عذر خواهی کنم. اگر ما میآییم آنجا و ملاقات با مردم نداریم دلیلش این است که من دیگر فرصت پیدا نمیکنم. طرحها آنقدر فشرده است که دیگر نمیتوانیم برنامههای شهری داشته باشیم. همه شهرهای هرمزگان را تقریبآ من رفتم جز حاجی آباد که حالا امیدوارم یک روزی بتوانم آنجا بروم. یک چیز زیبایی که آنجا در بندر خمیر دیدیم این بود که بچههای بندر خمیر، نوجوانانهای آنجا سرود سازندگی را اجرا کردند که برای من بسیار زیبا بود و آنجا برایم ملموس شد که سازندگی به عنوان یک ارزش داخل فرهنگ ما شده است و بچهها و نوجوانان برایش هنر به کار میگیرند. کاملا هنرمندانه این مسائل دریافتی خودشان را در سرودشان نشان دادند. من از این منظره بسیار خوشم آمد و دلم میخواهد مردم هم ببینند و بدانند آنجا روستای محقر خمیر گذشته است که امروز این مسئله را این طور لمس میکنند و برای ما هنرنمایی میکنند.
والسلام علیکم و رحمةالله