جناب آقای رئیس جمهور ، درسفر فشرده حضرت عالی به استان زنجان یکی از پدیدههای مهم کشورمان در بخش صنعت و معدن مورد بهرهبرداری قرار گرفت. خواهش میکنم در مورد جایگاه کارخانه تولید روی در آن استان و تأثیر آن در صنعت کشور توضیحاتی بفرمائید.
بسم الله الرحمن الرحیم، در چند ساعتی که ما در استان زنجان بودیم، دو بخش مورد توجه بود. در درجه اول بخش صنعتی بود و بخش دیگر کشاورزی که آن هم در زنجان بسیار مهم است. در مورد صنعتی، یک شهرک صنعتی در شهرستان محروم ماه نشان ، در بخش انگوران احداث میشو که در منطقه تأثیر بسیار جدی دارد و برای من هم اهمیت داشت. ولی کار عمده من ، در خصوص صنعت روی بود. در کشور ما این حرکت خیلی تازگی دارد و برای مردم و بخصوص برای صنعتگران جالب است که بیشتر از عمق این کار مطلع شوند. که تحول عمدهای است. اصولا روی، گویا چهارمین فلز از لحاظ کاربردی بعد از فولاد، مس و آلومینیم در دنیاست و در کشور ما هم کاربرد زیادی دارد. الان سالانه، حدود سی تا چهل هزار تن روی وارد میکنیم. به خاطر نداشتن تولید بومی هم، یک مقدار صرفه جوئی میکنیم که اگر دستمان باز راشد، خیلی بیشتر باید مصرف کنیم. در گالوانیزه کردن فولاد، ورقها، لولهها و در خیلی از جاهای دیگر مصرف دارد، در ریختهگری، در صنعت لاستیک، در تولید برنج، در صنایع نظامی و در چیزهای زیاد دیگر. عجیب هم این است که ما از لحاظ معادن روی جزو مناطق غنی دنیا هستیم، اما عقب افتادیم. علت این افتادگی هم ا ین است که تکنولوژی معمول دنیا، تکنولوژی پیچیدهای بوده است و میخواستند گران به ما بدهند.
قبل از انقلاب کاری نشده بود و در زمان جنگ هم که نرسیده بودیم، ما از اول برنامه دنبال آن بودیم و به هر حال خیلی گران بود. برای یک کارخانه 60 هزار تنی، از ماحدود 300 میلیون دلار میخواستند، تازه با ناز میخواستند بدهند. کار بسیار با ارزشی صنعتگران ما انجام دادندکه دلم میخواهد پیام کار اینها را به مردم برسانم. چند نکته جالب در آن است.
اولا چون ما معادن غنی روی داریم و گویا تا به حال 600 اندیس روی شناسائی کردهایم که هفت هشت تا از آنها فعال شده است و الان نمیدانیم که چه مقدار خواهیم داشت. ظرفیت تولید سالانه، حدود پانصد هزار تن روی از همین معادن هشتگانه است. اگر اندیسهای دیگر را فعال کنیم، احتمالا خیلی بیشتر از اینها میشود و در آینده از مهمترین منابع ثروت کشور خواهد بود.
ما با چنین ثروتی نمیتوانیم به تکنولوژی خارجی وابسته باشیم که آیا بدهند یا ندهند یا اینکه بخواهند گران به ما بدهند. همین معدن انگوران که من رفتم، 20 میلیون تن سنگ معدن دارد که حدود 6 میلیون تن روی از آن استخراج میشود و یک میلیون تن سرب. یعنی 7 میلیون تن محصول ارزشمند از همین معدن بیرون میآید. به اندازه معدن مس سرچشمه ارزش دارد. معادن یزد، اصفهان و جاهای دیگر هم هست.
ما همتمان را صرف کردیم برای این که خودمان این تکنولوژی رابه دست بیاوریم و این از تحقیقات شروع شد. بعد بای لوت سیصد کیلوئی زدیم که محصولمان را آزمایش کنیم. بخش خصوصی هم این کار را کرد و موفق شد. بعد بر اساس همان تحقیق، کارخانههائی را در زنجان و بندر عباس ساختهاند که ما دیروز رفتیم وکارخانه را در بخش انگوران، در کنار شهر دندی افتتاح کردیم. ظرفیت نهائی دو کارخانهای که من دیدیم، 14 - 15 هزار تن است که بخش اول آن شروع شد. فقط با اضافه کردن یک ترانس، بخش دوم هم شروع میشود. هزینه خیلی کمی هم داریم. این جالب است که تکنولوژی آن را خودمان طراحی میکنیم. اضافاتی که معمولا صنعتگران غربی اضافه میکنند و پول میگیرند، تکنولوژی ما ندارد. کارخانه چهارده هزار تنی دوم که من دیدیم حدود 3 میلیارد و 200 میلیون تومان خرج آن شده است که میبایست برق به آن کارخانه میرفت. یک میلیون دلار هزینه ارزی داشته است که همین هم میتوانست نباشد، چون ترانس و چیزهائی که نیاز فوری داشتند، خریدیدند والا در داخل کشور هم ما آنها را تولید میکنیم.
پس، همه چیز تکنولوژی فرآوری روی ما ، از معدن تافرآوری روی و همه کارهای بعدی، همه داخلی است. از لحاظ صرفهجویی ارزی هم بسیار مهم است. الان چهارکارخانه از این نوع در زنجان و انگوران و بندرعباس داریم که ظرفیت نهایی آنها 60 هزار تن است که در آخر سال به ظرفیت نهایی میرسند.
یک کارخانه هم با همکاری چینیها ساختهایم و نوع دیگر است دریزد. آن هم 30 هزار تن است و الان 90 هزار تن محصول روی تولید میکنیم. با همین تخصصی که داشتیم، یک کارخانه در ترکیه خریدیم وآن را فعال کردیم و آن هم برای ما 30 هزار تن محصول دارد که عمده مواد آن را از ایران میبریم.
قبلا ما کارخانه تولید کنستانتره داشتهایم. میدانید که چه کار با ارزشی را صنعتگران ما انجام دادهاند. برای تشکر از آنها، با اینکه تازگی در زنجان بودم، باز این سفر را رفتم. این قدر این کار ساده است که بخش خصوصی در 13 مورد موافقت اصولی گرفتهاند که خودشان هم واحدهای کوچکتری بزنند. میشود در کنار کارخانهها و یاجاهای دیگر، واحدهای دیگری زد. چون خیلی ساده و معمولی است و به آسانی با تکنولوژی آن آشنا میشوند.
کار دیگر ما در بخش کشاورزی بود که در کنار قزل اوزن پمپاژ آبی برایدشت برون قشلاق داشتیم که آنجا را آبیاری کنند که قبلا دیم کاشته میشد. مسئله مهم در زنجان استفاده از رودخانه قزل اوزن است. این رودخانه از کردستان، آذربایجان غربی، زنجان و آذربایجان شرقی عبور میکند و سرانجام به گیلان میرود و از سد سفید رود عبور میکند. بسیار روخانه پربرکتی هست. در دو طرف ساخل آن حدود ششصد الی هفتصد کیلومتر اراضی خوب و با ارتفاعات مناسب وجود دارد که قابل بهرهبرداری است. در زنجان، هفت هشت پمپاژ درست کردیم که 21 هزار هکتار را پوشش میدهد و در این سفر ما تصمیم گرفتیم که این پمپاژها را در ارتفاعات توسعه دهیم که با آبیاری تحت فشار، حدود 90 هزار هکتار را میتوانیم پوشش بدهیم. با توجه به اهمیت مهار این آب که روخانه هم به اسم طلای شناور هست و الان گاهی در ماههای طغیان اسباب زحمت میشود و رسوبات آن سد سفید رود را پر میکند. در این سفر تصمیم گرفتیم که ر ساختن سد استور تعجیل کنیم.
سد استور برای رونق کشاورزی برنج در گیلان حیاتی است. نزدیک 100 هزار هکتار زمین را با آب مطمئن میتواند زیر کشت برنج ببرد و از سیلابها جلوگیری کند. گیلان را از لحاظ کشاروزی به یک جهش میرساند. این سد در دستور کار هست و امسال هم بودجه مختصری برای اجرا دارد که کم بود و من در این سفر تصمیم گرفتم که مقداری از اعتباراتی که در اختیار رئیس جمهور است، برای این سد بدهم که کارش را امسال شروع کند. چون مطالعات آن تمام شده است که هدیهای برای مردم خوب گیلان باشد.
در آنجا چند سد در دست اجراست؟
در آنجا چهارسد بزرگ را میسازیم که یکی از آنها سد تالوار است، با حدود 300 میلیون متر مکعب آب و مجموعا با آن چند سد حدود 800 میلیون متر مکعب آب را مهار میکنیم. هشت سد دیگر نیز در دست مطالعه است که آها هم به تدریج ساخته میشوند.
استان زنجان از لحاظ زمین وآب استان بسیار نیرومند و مطمئنی است. خیلی از اراضی آنجا دیم است و تپهماهوری. آن نوع اراضی را با آبیاری بارانی به آسانی میشود بدون تسطیح، با کشت آبی اداره کرد. لذا قسمت عمده اینها، دنبال کشت آبیاری تحت فشار هستند.
در مورد انتقال برق توضیحاتی بفرمائید.
یکی از طرحهائی که افتتاح شد، خط 63 کیلوواتی است که به بخش محروم انگوران در ماهنشان بردیم. اصولا زنجان جزو بهترین استانها از لحاظ شبکه برق است. چون چهار نیروگاه مهم، نیروگاه شهید رجایی،نیروگاه رشت، نیروگاه تبریز و نیروگاه بندر اراک و نیروگاهی هم در کرمانشاه به این شبکه وصل میشوند و بعدا هم نیروگاه همدان است. کار پست انجیرک ، در اراک است و یکی از مراکز به هم رسیدن خطوط برق است که مطمئنترین مرکز توزیع برق خواهد شد.
یکی از نکات مهم، افتتاح طرحهای مهم در بخش محروم ماهنشان بود. نقش این طرحها در اشتغال زایی چگونه است؟
همان طور که شما گفتید، منطقه ماه نشان چون در ارتفاعات بوده و راه نداشته است، قبل از برنامه خیلی محروم بود. به گونهای که کارخانه سرب را که حقش بود در انگوران زده میشد، به زنجان آورده بودند. و ماهم در یک فرصت طولانی باید کنستانترههای سرب را به زنجان بیاوریم، به خاطر اینکه میگفتند اصلا نمیشود صنعت را به آنجا برد. ولی با راههائی که احداث شده است و مخصوصا راهی که انگوران را به تکاب وصل میکند- و از تخت سلیمان که یکی از مراکز مهم سیاحتی ماست میگذرد و 17 کیلومتر آن مانده است که ما در آن سفر اعتبارش را تأمین کردیم و آن را هم بسازند. ماهنشان هم اخیرا شهرستان شده است و به جای بسیار فعالی تبدیل شده است. طرحهای صنعتی و زیربنایی ، آب و برق و سدها و اینها باعث شده است که مردم آنجا بسیار نشاط پیدا کردهاندو کسانی که مهاجرت میکردند، برگشتند. من در کنار دندی در انگوران اجتماع مردم را که روستایها جمع شده بودند، آن قدر پرشعور و با شعور و پرشور دیدم که هیچ انتظار نداشتم در یک منطقه عقب افتاده و دور افتاده، مردم این قدر با صفا و هوشیار باشند. همچنین در برون قشلاق که روستائیها به خاطر طرح کشاورزی جمع شده بودند، صفا و محبت و حمایت و روحیه روستائیها که احساس میکنند حقوق از دست رفتهشان را میگیرند،برای من بسیار زیبا بود.