بسم الله الرحمن الرحیم
سئوال : در سفری که اخیراًشما دراستان یزد و کرمان بودید. در این سفر تعداد زیادی از طرحها به پایان رسید و کارهای اجرایی شروع شده است. فعلاً از یزد شروع میکنیم . شما در مورد کارهایی که در استان یزد شروع شده صحبت بفرمائید؟ "
بسم الله الرحمن الرحیم
در یزد بیشتر کارها مربوط به فولاد و کارخانه میبد " واحد کوره بلند " بود. این اولین کوره ایست که در ایران ساخته شده است. به میزان چهارصد هزارتن که بیشتر از آن فولاد بدست میآید سرمایه این بخش مربوط به دولت نیست. متعلق به شرکتهای خصوصی وابسته به وزارت تعاون است اهمیت آن در این است که اجرا و طراحی و استفاده از انرژیها برعهده نیروهای متخصص داخلی بوده است . و هزینه ارزی مصرف شده در آن فقط 5 میلیون مارک است . که الان ساخت کارخانه فولاد از نوع کوره بلند کاملاًایرانی است که برای ما حائز اهمیت است. فاز اول آن رو به اتمام است واین فاز به زودی راه اندازی میشود و مشغول آماده کردن فاز دوم آن هستند که تولید آن به یک میلیون تن شمش فولاد یا چدن خواهد رسید. واحد دیگری که کاملاًایرانی است، واحد ساخت بُلُیدرسازی میباشد که تازه شروع شده و یک مقدارش را گذاشته بودند که ما اعلام کنیم و بعد شروع به فعالیت بکنند. در این سفر آنهم دو میلیون ونیم تُن بُولمِله که در اردکان یزد
ساخته میشود، ظرفیت تولید خواهد داشت. اهمیت هر دوی این طرحها، این است که در شهرهای نیازمند به اشتغال و کار و درجاهایی که با کمبود آب مواجه هستند، فکر کارکرد این نوع صنایع میتواند برای مردم کارگشا باشد و این کارخانه در مسیر راهآهن و مناطق سنگآهن است و آب و برق و گاز و همه امکانات دیگر در دسترس است.
اینها در اینجا فکر بجایی کردهاند. دولت هم در بخش خصوصی سرمایه گذاری نمیکند و شرکتهای بزرگی در آنجا سرمایه گذاری کرده و مشغول به کار هستند. کار مهم ما در این سفر راهانداختن فاز دوم کارخانه پولاد آلیاژی است که فاز اول آن که نَبَردسبک کارخانه است و تا آخر سال چند فاز به بهره برداری کامل میرسد. بزودی قسمت نبرد سنگین آن راهاندازی میشود و در ادامه کوره های ذوب و بقیه بخشها شروع به فعالیت میکنند اینها که ذکر شد خیلی کار مهم و با ارزشی برای کشورماست که مردم ما بخصوص صنعتگران بیشتر آشنا میشوند. طوری که کارشناسان رسمی، ایرانیها، ایتالیائیها اعلام کردند بهترین کارخانههای دنیا از این نوع هستند و این جزء چند کارخانه اول دنیاست. چه از لحاظ حجم و کیفیت و تنوع و امکاناتی را که در اطراف دارد. اگر با هم نگاه کنیم میبینیم که صنعت آلیاژی در دنیا در انحصار چند کشور است. کشورهای معمولی از این صنعت محروم هستندو مهمتر اینکه کشورهای جهان سوم هیچ کدام این صنعت را به خدمت نمی گیرند. البته برای کشوری مثل ایران از اهمیت فوقالعادهای برخوردار است. من خودم در جنگ به اهمیت تکنولوژی واقف شدم. وقتی که صنایع نظامی خودمان را فعال کردیم ، دیدیم که ماده اولیه در صنایع عمدتاً مواد فولاد و آلیاژی است که گاهی ما نمیتوانیم از خارج بخریم چون به ما نمیفروختند. گاهی هم با قیمت گزاف توسط دلالها به ما فروخته میشد. خوب صنعت نظامی ما خیلی توسعه یافته است ولی کارهایمان یک پایش لنگ بود اگر چه صنایع دفاع، خود یک کارخانه آلیاژی 30 هزار تنی داراست. ولی این یک مورد جامع تر و پیشرفته تر است و اخیراً ما در اراک از یک بهرهبرداری کردیم که آنهم خودش بخشی از فولاد آلیاژی است ولی همه اینها گوشه ای از کار است.
در دوران توسعه و سازندگی خطوط ماشینآلات، ماشینسازی و قطعه سازی در کشور داشتیم و به این نتیجه رسیدیم که آوردن انرژی رکن اصلی حرکتهای بسیار مهم است. بهرحال قیمت گرانی برای احداث آن هزینه کردهایم؛ نهاینکه زیاد خرج کردیم، بلکه چون صنعت پیچیدهای است گران تمام میشود. ما تابحال 520 میلیون دلار خرج کردهایم و با احتساب بهره ها و بیمه ها واینها نزدیک به 10 میلیون دلار هزینه خواهد داشت ، ولی ارزش کار در این است که اگر کارخانه با ظرفیت کامل کار بکنند. این کارخانه در عرض سهسال این ارز را برمیگرداند و بعد یک صنعت برای ما باقی میماند و ما در کشور سالانه 200 هزار تن مصرف فولاد و آلیاژ داریم. قیمت کابلها در حد اعلاء و برطبق استانداردهای بینالمللی ساخته میشود که در دنیا این را میشناسند و در شماره و در بورس و در هرجا که مطرح بشود، زودتر خرید و فروش میشود. ما یک کاردیگری که پیگیری کردیم و در کشور ما بدیع است باروری ابرهاست. ما پیش از انقلاب، در دوران شاه، در یزد به این فکر بودیم که چگونه این موسسه را درست کنیم. ما اخیراً با روسها وارد مذاکره شدیم و برای راه اندازی این کار جلو رفتیم و مذاکره کردیم و کارخانهای در یزد آماده شد که تکنولوژی کار بارو کردن ابرها را برای کارهای ضروری که در کشور نیاز دارد، به راه بیندازند و در این زمینه هم پیشرفت خوبی کردیم و این مسئله را با وزارت نیرو پیگری کردیم"
سئوال : با تشکر از شما در مورد توضیحاتتان، درباره استان کرمان ،لطفآدر مورد کارهایی که در دوران سازندگی انجام شده و طرحهای اجرایی، صحبتهایی بفرمایید؟
در استان کرمان هم کار خیلی زیاد بود. ما از پیش قرار گذاشته بودیم که یک سفر سه روزهای به استان بکنیم ولی وقت تنگ بود و دیدیم که نمیتوانیم سه روز سفر بکنیم. اینها را تلافی کردیم و در یک روز به چند شهر رفتیم و در سیرجان طرحهای ویژه اقتصادی را بازدید کردیم و پیشرفتهایی را دیدیم. در آنجا 10 الی 15 کارخانه جدیدی را که تازه تأسیس شده بود، افتتاح کردیم و دیگر طرحهای توسعه یافته آنها را مورد مطالعه و بررسی قراردادیم. آنها موفق شدند که یک نمونه خوبی را از مناطق ویژه آزاد ارائه دهند و این بدان مفهوم نیست که آنها میتوانند یک روش خودگردان را بوجود آورند.صادرات صادرات و واردات مثل مناطق آزاد است، خرده فروشی ندارد و هم میتواند انبار دار وسیعی برای چیزهای که از خارج وارد میشود، باشد و برای واردات که باید در کنار صنعتگران کشور باشد تا هرکسی بخواهد، به آنجا برود و از آنجا بگیرد برای کارهای صادراتی هم در آنجا بتوانیم کارهایی را داشته باشیم که وقتی که کالا خواستند، بدون معطلی از آنجا صادر بکنند. به نظر من آنها توانستهاند که این نمونه را به اهداف خودش نزدیک بکنند. من در آنجا یکی از مراکز مهم صدا و سیما را که مرکز موج کوتاه فرستنده رادیویی است، با تعداد زیادی از فرستنده ها و رادیوهای پیشرفته افتتاح کردیم که ما از اول انقلاب تا حالا دنبال آن بودیم و حالابه ثمر رسیده است.
این کار از آنجا که همه دنیا را زیر پوشش قرار میدهد، کار بسیار با ارزشی است و اکنون با هفت زبان از طریق چند مرکز دارد پخش میشود. ما در سرچشمه کارهای بسیار پراهمیتی داشتیم؛ اولا توسعه مس سرچشمه بود. کار اولیش را شروع کردیم و بعد توسعه آنجا شروع شده و ثانیآ یک واحد بسیار با ارزشی را که تکمیل کرده بودند و بهرهبرداری از آن آغاز شد، تکنولوژی تولید مس براساس تکنولوژی میچنیگ بود و این در نوع خودش شناخته شده بود و از تکنولوژی جدیدی که از هشت سال پیش در دنیا معمول شده بود، مافعلا از این نوع تکنولوژی استفاده میکنیم. از خاک مس که اکسیده شده بود و خیلی هم هزینه در برداشت که تصفیه بشود، حالا با روش میچینگ این کار بسیار ساده و ارزان تمام میشود.
این کارخانه قادر است تقریبآ همه نیازهای کشور را برآورده سازد و ما قادر هستیم که یک مقدار هم صادرات داشته باشیم. اگر در یک کارخانهغالباً آلیاژهای پایین تولید بکنیم، تا چهار صد هزار تُن میتوانیم تولید داشته باشیم و متعاقبآ اگر در یک کارخانه آلیاژهای بالا تولید بکنیم، ظرفیت تولید ما ظرفیتی بالغ بر 150 هزار تُن میباشد. اینها را که ذکر کردیم، به انضمام سه الی چهارکورهای که ساخته شدهاست،میشود هر مقداری را توسعهداد.
امیدوارم صنعتگران ما از این فرصت بسیار عالی استفاده بکنند و با خیال راحت به سراغ صنایع پایین دستی بروند چرا که اهداف اساسیای در آن است. ممکن است که یک کیلو آلیاژ فولادی را با قیمت دو هزار تومان از ما بخرند ، اما قطعهای را که میسازند،ممکن است تا 50 هزار تومان هم بفروش برسد و از این راه درآمد ارزی زیادی هم میتوانیم داشته باشیم. ما به وزارت و مردم خوبمان تبریک میگوییم که این صنعت در کشور ما یک رکن؛ بسیار بسیار اساسیای برای استقلال صنعتی است.
یکی دیگر از این طرحها که به نتیجه رسیده است ، کارخانجات کابل سازی است. در این کارخانهها هم کابلهای برق و هم کابل های فیبرنوری تولید میشود. که تقریبا همه نیازکشورمان را در حد دو میلیون خط تلفن است، بسازد واگر یک مقدار به آن اضافه کنیم، یک زمینه بسیار خوبی برای صادرات فراهم میشود.
جالب این است که ما در تمام منطقهپالایشگاه قطران و پالایشگاه را بنام بنیاد مستضعفان میسازیم و آن دو طرح را که از منطقه به آنها احتیاج دارد، شروع کردند.
این کارها برای سازندگی مردم خیلی کارگشا است. معادن زغال سنگ در زرند بسیار ضروری است. تا به حال ما زغال سنگ را به اصفهان میبردیم و در آنجا تولید میکردیم. قرار شد کارخانهای بسازند که این محصول در اینجا تولید بشود و حمل ونقل را خیلی کمک بکنیم. این پالایشگاه ( پالایشگاه زرند ) دو برابر پالایشگاهی است که چند وقت پیش در اصفهان افتتاح کردیم و به نظرمن با ساخت این پالایشگاه یک تحول عمدهای در شهر زرند داده میشود.
سئوال : آیا در طبس هم برنامهای دارید؟ طرحهایی هم داده شده و برای طبس برنامهریزی شده است؟
طبس هم در دو بخش معادن سنگ بسیار غنی دارد؛ در دوبخش یک بخش آن زغال سنگ و یک بخش دیگرش تبدیل به کک است. ما روی کمر بند معادن مس هستیم و این کمربند از شمال غربی کشور آغاز میشود و از منطقه آذربایجان غربی و شرقی تا جنوب شرق ایران ادامه دارد، پیشبینیای که وزارت معادن کرده است، این است که در سال 1400 یک میلیون تن تولید بکنیم؛ با این طرحی که در سرچشمه شروع شد و به خاتم آباد ختم میگردد. ما در مسیر شروع به صد هزار تُن میرسیم و در بقیه برنامه باید تا سال 1400 به یک میلیون ونیم تُن برسیم.
در این سفر تعدادی از شهرها هم گازشان به بهره برداری رسیده و فاز رفسنجان ـ سرچشمه افتتاح شد وبرای زرند هم گازکشی شروع شده و اقلاً گاز تمام شهرهای کرمان از طریق بندر عباس تأمین خواهد شد. گازرسانی یک کار پز هزینه و مشکلی بوده که ما آنرا در اینجا انجام دادیم. در بخش برق، کابلهای برق، آب رسانی به شهر کرمان وهمچین فاضلاب کرمان هم کارهای وسیعی در دست اجراء است. ما در کرمان یک برنامه طولانی داشتیم. یکی از آن کارها ، دانشگاه پزشکی است که اگر ما بخواهیم درباره همه آنها توضیح بدهیم ، فرصت زیادی لازم است و فقط با فرصت میتوانیم آنها را بیاد آوریم ما در آنجا در بخش مخابرات، صدها طرح را به ثمر رسانیدیم و افتتاح کردیم و صدها طرح را در هر روستاها اجراء کردیم که بهرهبرداری از آنها را شروع و طرحهایشان را آماده کردند واز کرمان شروع شد و ما امسال 28 میلیارد تومان بودجه گذاشتیم که حق بیمه روستایی را دولت میپردازد و روستایی هیچی نمیپردازد. برای بیمه اینها یک طرحی درست کرده بودند که در خانه های مردم دفترچههای بیمه را به آنها میدهند. امسال به همه روستاییان کارت بیمه میدهند که بصورت مجانی از آن استفاده بکنند. چون روستائیان زیاد با بیمه آشنا نیستند و حالا میخواهیم که آنها وارد بیمه بشوند و این اقدام را انجام دادیم. بیمه ملی یک کار زیربنایی است و برای اولین بار در کشور شروع شده و تا بحال هم نبوده است. این کاری است که هر روستایی میدهند. چندین کارخانه تولیدی و بزرگ صنعتی،در حال بهرهبرداری است. کارخانههای فراوان دیگری هم درحال بهرهبرداریاست.
یک کار جالبی در اینجا صورت گرفته است که برای دانشگاه پزشکی هزار واحد برای کار پزشکی ساخته میشود که در آنجا واحدهای ساخته شده، هر متری 45 هزار تومان هزینه برداشته است و سرعت ساخت آن هم بالا است و روزی یک واحد را تحویل میدهند و برای کارمندان دولت هم از این مسکنها میتوانند استفاده بکنند. یکی دیگر از این قسمتها به بخش آموزش مربوط میشود که در سراسر استان مدارس عشایری وروستایی را افتتاح کردند و تعداد زیادی از مجتمعهای آموزشی را تأسیس کردند. در همان جلسهای که استاندار از پیشرفت امور در استان گزارش داد، برای من بسیار جالب بود. استاندار همه زمینهای مورد نیاز استان را در سه قسمت ارزیابی کرد ؛ قبل از انقلاب، قبل از برنامه و بعد از برنامه، که اکثراًده برابر یا پانزده برابر و الی 30 برابر از لحاظ اشتغال و تولید پیشرفت داشت؛ صنعت و خدمات واقعاً زمینه خوبی داشت. البته این توسعه و پیشرفت مختص به کرمان نیست. در همه جا مردم آنقدر دلگرم هستند که شرکت سرمایه گذاری استان که اخیراً اعلام کردند که در ظرف چند روز مردم مبالغ زیادی را به حساب ریختند و برای آینده خودشان دارند سرمایهگذاری میکنند. این علامت اعتماد مردم به جریانسازندگی است. بین آنها و مدیران ونمایندگان مجلس هماهنگی بسیار خوبی بود. امیدوارم که همه استانها نیز همین جوری صمیمی باشند.
در مورد مسئله اشتغال در کرمان، در برنامه اول، سطح بیکاری بالابود و در حدود 16 درصد بود و امروز مااین را به میزان 8 درصد کاهش دادهایم. در اصل بیکاری نصف شد و این نشان تحرک در مسائل است. در اینجا محصولات کشاورزی بازندگی مردم ارتباط دارد، ولی چون مردم علاقهمند هستند، مشکل را بروز نمیدهند و تحمل میکنند. دولت باید به همه مردم کمک کند که مشکلات را پشت سر بگذارند.مردم کرمان، رفسنجان و جاهای دیگر توقع داشتند که با ما ملاقات داشته باشند ولی من از آنها عذر خواهی میکنم. به هر حال چون اینجا جزو برنامه چند روز آخر دوران مسئولیتمان که دیگر نمیتوانیم برنامه غیر کار داشته باشیم . خداحافظ . خیلی متشکرم