Éبسماللهالرحمنالرحیم، ضمن خوش آمد به خبرنگاران محترم، اشارهای کلی به کارهای مجمع میکنم. ابتدا فلسفه تأسیس مجمع را عرض میکنم. وقتی در دوره اوّل مجلس شورای اسلامی گاهی در اختلاف با شورای نگهبان به بن بست میرسیدیم و نه شورا تنزّل میکرد ونه مجلس حرفش را پس میگرفت، به امام مراجعه کردیم. راه حل اولیهای که دادند، این بودکه اگر 3 2 نمایندگان مجلس به عنوان ضرورت مسئلهای را تصویب کردند، شورای نگهبان مخالفت نکند و بپذیرد.
مدتی هم این گونه گذشت و چند مسئله حل شد، ولی نشان داده شد که نمایندگان در رأی خود دقت نمیکنند. مواردی بود که مسئله با دو سه رأی تفاوت میکرد. امام احساس کردند این شیوه راهکار مطمئنی نیست. این بار خودشان گروهی را به عنوان مجمع تشخیص مصلحت انتخاب کردند که درموارد اختلاف قضاوت کنند. تا آخر عمر حضرت امام این گونه بود. مجمع کار خودش را میکرد. اگر در مجلس و شورای نگهبان مشکلاتی پیش میآمد، حل میشد. در دنیا هم معمولا دادگاه قانون اساسی یا از این قبیل جاها را میگذارند که نظر میدهند. یعنی همین کار مجمع را میکنند.
چون بعد اسلامی مسئله بیشتر بود، امام سراغ ترکیبی رفتند که به مسایل دینی و سیاسی آشنا باشند تا بتوانند در مواردی که شورای نگهبان رد میکند که بیشتر مسایل اسلامی بود و هنوز هم هست، قضاوت کنند. اعتراض شورای نگبان هنوز هم بیشتر در ابعاد دینی است. آن ترکیب مدتی کارکرد تا اینکه در تجدید نظر قانون اساسی، همانی که امام تأسیس کرده بودند، در قانون اساسی آمد و جزو نهادهای مصوب شد. ترکیب و شرایطش متفاوت شد. در دوره اول که گذشت، ریاست مجمع معمولا با آیت الله خامنهای بود و من هم معمولا نایب رئیس بودم. بعد از اینکه قانون اساسی ترمیم شد، رهبری به عهده آیت الله خامنهای بود و طبعآ برای ریاست کسی دیگری میبایست انتخاب میشد که از آن تاریخ تا الان من هستم. در طول این سالها که نزدیک 20 سال است که مجمع کار میکند، تابلوی روشنی داریم که چکار کردیم. سه مسؤولیت مشخص به دوش ماست :
1- رفع اختلاف بین مجلس و شورای نگهبان.
2- مشورت در سیاستهای کلی که بعد از اصلاح قانون اساسی پیش آمد. قبلا چیزی به نام سیاستهای کلی که به رهبری محوّل شده، در قانون اساسی اولیه مانبود. بعدآ آوردیم و قید کردیم که رهبری باید با مشورت مجمع تشخیص مصلحت سیاست هایی را برای کشور اتخاذ کنند.
3- رفع معضلات است. یعنی مسایلی پیش میآید که معلوم است مجلس و جاهای دیگر نمیتوانند راجع به آنها اقدام کنند. مثل قانون تعزیرات که در زمان جنگ بود و میخواستند اختیارش را به دولت بدهند. یا مبارزه با مواد مخدّر که میخواستند تصمیمات فوق العاده بگیرند. معلوم بود که با موازین شرعی و قانونی نمیسازد. اوّل به مجمع دادند تا کسی روی آن حرف نزدند.
پس سه مسؤولیت جاری داریم. اگر معضلی به عنوان بن بست مطرح شود،مجمع باید بشکند. دیگر رفع اختلاف مجلس و شورای نگهبان است و سومی تدوین سیاستهای کلی است که اول مجمع نظر میدهد و رهبری تصمیم میگیرند.
البته وظایف دیگری هم هست که هنوز پیش نیامده که اقدام کنیم. مثلا اگر زمانی رئیس جمهور استعفا دهد یا عزل شود و بنا باشد شورایی کشور را اداره کند، مجمع باید روی افراد شورا تصمیم بگیرد. چون مطرح نیست، فعلا از وظایف مکتوم است و پیش نیامده که اقدام کنیم.
در مورد این سه موضوع که عرض کردم، درمورد داوریها (خواهش میکنم این ارقام را با دقت ثبت کنید) از اول تا به حال در این 16 سال 83 مورد اختلاف پیش آمد که این 83 مورد، مجمع درباره 69 مورد نظر داد وتمام شد. 14 مورد باقیست که 5 مورد نظر کمیسیونها را دارد و الان دردستور مجمع است و به ترتیب میآید و نظرمان را خواهیم داد. 9 مورد هنوز در کمیسیونهاست و دارند روی آنها کارشناسی میکنند.
نکته جالبی که باید بدانید این است که رأی مجمع در بیش از 70 درصد این موراد به نفع مجلس بود. علتش این است که اصلا تأسیس مجمع برای این بود که بین کارشناسی مجلس و نظرات شورای نگهبان اختلاف پیش میآمد و مجمع هم بر اساس کارشناسی کار میکند و نظراتش به کارشناسی مجلس نزدیکتر است. گاهی هم اصلاح کردیم. یعنی حرف مجلس را دربست نپذیرفتیم. آن را با اصلاح میپذیرفتیم.
در مورد سیاستهای کلی کار مجمع خیلی وسیع است. تا بحال سیاستهای 19 بخش را نوشتیم. سیاستهای بخش راه، حمل ونقل، مخابرات، صنعت، فناوری، مسکن، شهرسازی، اطلاع رسانی، فرهنگی، انرژی و چند مورد دیگر را خدمت رهبری فرستادیم و ایشان هم با گروهی که دارند، مطالعه کارشناسی و گاهی هم اصلاح میکنند. ایشان 11 مورد را ابلاغ کردند که الان رسمی شدند. 8 موردش مانده و قاعدتآ به تدریج ابلاغ میکنند.
نکتهای که باید بگویم این است که هر مورد حدود 10 تا 15 بند دارد. مجموعآ حدود 200 حکم سیاست کلی را بین خودمان تصویب کردیم که پیش رهبری رفته و ایشان هم مقداری را ابلاغ کردند.
نکته مهم دیگر این است که بعضیها فکر میکنند اینها قانونگذاری است. اینها قانون نیست. اگر مجلس و دولت براساس اینها قانون و تصویب نامهای نگذرانند، به طبیعت خودشان قابل اجرا نیستند. سیاست است. مجلس و دولت باید در چارچوب این سیاست حرکت کنند و برنامهها، بودجهها، تصویب نامهها و بخشنامهها در این چارچوب هستند.
وظیفه دیگری که به عهده ما گذاشته و هنوز فعالیت جدی برایش نداریم، مسئله نظارت است. بند دوم اصل 110 این است که رهبری بعد از تعیین سیاستهای کلی باید بر اجرای سیاستها نظارت کنند. ببینند در قوانین، مقررات و عمل متبلور شده یا نه؟ ایشان این را به عهده مجمع گذاشتهاند. مجمع برای نظارت آئین نامهای ندارد. آئین نامهاش را باید مجمع پیشنهاد بدهد و رهبری تصویب کنند. شروع به آییننامه نویسی کردیم که بحثهایی بین ما، مجلس و دولت پیش آمد و قضیه را کند کرد. ولی فکر میکنم آییننامه ما ظرف یک یا دو ماه آینده تکمیل میشود. وقتی آیین نامه اجرا میشد، مجمع باید در همه مراحل نظارت کند که این سیاستها در هوا نماند و اجرایی شود و در زندگی مردم متبلور شده باشد.
درمورد حلّ معضل هم مواردی زیاد داشتیم که نظر دادیم و بن بستها شکسته شد. ضمنآ اگر مایل بودید آماری را که دادم، در رسانههای خود مطرح کنید، میتوانید از روی فهرست بنویسید. میتوانید لیست اینها را از آقای سلیمانی، مدیر کل روابط عمومی بگیرید و بیاورید.[1] فکر میکنم این
مقدار صحبت من کافیست و اگر شما سؤالی دارید، میتوانید مطرح کنید.
خانم برهمن از شبکه خبر: با توجه به تصمیمی که اخیرآ در شورای حکام گرفته و قطعنامهای صادر شد، نظر شما چیست؟ جمهوری اسلامی ایران درمورد این قطعنامه چه موضعی خواهد داشت؟
É این قطعنامه بر خلاف انتظار مابود. با همکاری هایی که در ماهها گذشته با آژانس بینالمللی هستهای داشتیم، انتظار داشتیم آنها از ما تشکر کنند و خوشحال باشند. البته این تشکر را کردند. بخشی از قطعنامه، تشکر از جمهوری اسلامی است. ولی زهر خودشان را هم ریختند که این تشکر را تلخ کرد. تناقض است از طرفی تشکر میکنند و از طرف دیگر اظهار تأسف میکنند. به نظر من اشتباهی بود که غربیها و آژانس مرتکب شدند.
به طرف اعتماد میرفتیم. ما با خیال راحت کار خودمان را انجام دهیم و آنها هم نظارت خودشان را داشته باشند. دنیا هم مطمئن میشود که ایران برنامه نظامی هستهای ندارد و برنامه ما صلحآمیز است. آنها هم وظایفی داشتند که طبق مقررات آژانس به ما کمک کنند.
امّا به نظر میرسد کج فهمی غربیها این مشکل را برای آژانس و خودشان به وجود آورد. مسیر اعتماد سازی که به خوبی طی میشد، به مسیر سؤظن تبدیل شد. طبعآ ایران دیگر نمیتواند با اعتماد قبلی با آنها کارکند. باید اعتماد سازی کنند. حقیقتآ هم اشتباه کردند. به نظر من یک مقدار بهانه جویی است. مثلا مسئله PTO را که مطرح میکنند، یک مسئله معمولی است. یک تکنولوژی را با استفاده از تجربه دنیا آوردیم. ماشینهای سانتری فیوژ را میسازیم. این مربوط به دهها سال پیش و از نسل قدیم است. همه تکنولوژیها بعد ازمدتی تجدید میشوند و پیشرفت میکنند ونوع بهترشان میآیند. ما هم دنبال نوع بهترش رفتیم و پیدا کردیم و در حال تحقیق هستیم. یعنی داریم کار میکنیم تا نوع دوم را استفاده کنیم. یک مسئله جدید نیست. مثل اینکه اتومبیلی دارید که وقتی کلاس بالاترش میآید، عوض میکنید. این حرکت، جدید تلقی نمیشود. اینها سر و صدا به راه انداختند و گفتند: ایران پنهان کاری کرد. اولا هنوز در مسیر تحقیقات است. ثانیآ وقتی درست شود، با اصلاحاتی همان نوع قبلی است. ممکن است تولیدش قدری بهتر و سریعتر و مطمئنتر و با امنیت بیشتر باشد.
به هر حال به نظر من بهانهگیری کردند و ریشه آن هم در آمریکا ودوستانش است که در این گونه مسایل همراهش هستند. امیدواریم متوجه شوند که اشتباه کردند و اشتباه خود را جبران کنند.
آقای رنجبران از واحد مرکزی خبر: در راستای سؤال همکارم میخواستم بپرسم اگر چنین کاری از طرف آژانس وکشورهای اروپایی تکرار شود، جمهوری اسلامی چه موضعی اتخاذ خواهد کرد؟
É زود است که الان نظری بدهم. هیچ کدام از مسؤلان نظام، حتی رهبری به تنهایی درباره این گونه مسایل مهم تصمیم نمیگیرند. جلسات مشورتی تشکیل میدهیم و بحث میکنیم که چکار کنیم. به مقتضای شرایط زمان و موقعیتها تصمیم میگیریم. فقط یک نکته را میتوانم بگویم و آن، این است که ما مصممیم که از فواید صلحآمیز انرژی هستهای استفاده کنیم که از جمله آنها چرخه سوخت است که باید برای نیروگاهها تأمین کنیم. به هیچ قیمتی از این دست برنمی داریم. لازم نیست که همه چیز را به صورت شفاف به دنیا نشان دهیم که نگران نباشند. تا اینجا قطعی است. اینکه بعدها چگونه عمل کنیم، بستگی به شرایط دارد.
آقای محمدخانی از خبر رادیو: چشم انداز 20 ساله کشور توسط مقام معظم رهبری ابلاغ شد. حضرت عالی هم نظری داشتید. میخواستم بپرسم نظر شما به عنوان رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام، برنامه ریزی وتنظیم این برنامه با توجه به استعدادها و امکاناتی که در کشور وجود دارد و روند اجرایی این برنامه چیست؟
É یکی از چیزهایی که در مقدمه مصاحبه نگفتم، همین چشم انداز بود. البته چشم انداز تا حدودی در سیاستهای کلی و سیاستهای برنامهها میگنجد. چون باید سیاستهای برنامهها را هم برای رهبری بررسی کنیم ونظر خود را به ایشان بدهیم. به هر دو میخورد. این چشم انداز سابقهای دارد که به دولت من برمیگردد. موقعی که مسؤول بودم، به فکر افتادیم که برنامهای 25 ساله داشته باشیم که به سال 1400 میرسید. مطالعات خیلی عمیقی از پایین به بالا کردیم. یعنی به وزرا گفتیم زیرمجموعه هایشان را بررسی کنند و ببینند چه دارند؟ چه کم دارند؟ چه امکاناتی دارند؟ ظرف 25 سال به کجا میتوانند برسند؟ برای آن اهداف 25 ساله چه میخواهند؟
این چند سؤال را به آنها دادیم و گفتیم جواب بدهید مدتهای طولانی کار کردند و همه گفتند که مثلا تا 25 سال دیگر بخش راه، برق، آب، صنایع، کشاورزی، مخابرات و غیره چه میخواهند. اینها را در سازمان برنامه جمع کردیم. ولی عمر دولت من تمام شد و به تلفیق نرسیدیم که تبدیل به برنامه کنیم.
از یکی دو سال پیش که رهبری تصمیم گرفتند، چشم انداز را در سیاستهای کلی ببینند، دوباره ما ودولت شروع کردیم. همکاری خوبی بین دولت، مجلس و مجمع شد و سیاستهای 20 ساله را در نظر گرفتیم. البته بیش از سیاستها و ناظر به برنامهها هم بود. به وقت بیشتری نیاز داشتیم که الزاماتش راهم آماده کنیم. ولی چون دولت برای نوشتن برنامه چهارم عجله داشت، گفت: الزامات را بعدآ بنویسید. آن چند اصل را بدون الزامات به آنها دادیم والان مشغول نوشتن الزامات هستیم. فکر میکنم چند ماه دیگر شاهد خواهید بود که الزامات چشم انداز به عنوان مصوبات نسبتآ مفصّل بیرون خواهد آمد و بعد از آن همه میفهمند که چه چیزهایی بکار گرفته شود تا به اهداف بلندی که در چشم انداز ترسیم شده، برسیم.
آقای غفوری از خبرگزاری جمهوری اسلامی: سؤالم درباره انتخابات مجلس هفتم است. نظرتان را درباره واقعی که پییش از انتخابات بود، بفرمایید. نظرتان در مورد ترکیب مجلس هفتم ونحوه وقایع مجمع با این ترکیب چیست؟
É در مورد مسایل قبلی، نظراتم را گفتم. انتظار ما این بود که اختلافات درجمهوری اسلامی به جایی نرسد که عدهای استعفا بدهند و یا قهر کنند. آنهم نیروهایی که سابقه انقلابی دارند. ولی این اتفاق افتاد. من از این به بعدش ناراضی هستم. فکر میکنم اگر قدری مسؤولان ذیربط با حوصله کار میکردند، قابل اجتناب بود. ولی این اتفاق افتاد. طبعآ وقتی عدهای قهر کردند، دوستانی در جامعه دارند، دوستانشان هم قهر میکنند. این باعث شد که سطح حضور مردم کمتر شد. ولی باوضعی که خارجیها و بعضی از داخلیها به وجود آورده بودند که میخواستند با وارد کردن شوک صندوقها را خلوت کنند، ناموفق بودند. مردم هوشیاری کردند. نسبتآ خوب آمدند وبیش از 50 درصد در انتخابات شرکت کردند. اینها که الان به مجلس میآیند، منتخبان واقعی مردم هستند که رأی را دادند و رأی اکثریت را هم دارند.
هنوز با روحیات منتخبان جدید آشنا نیستم که در مورد مجلس آینده قضاوت کنم. ولی امیدوارم مجلس فعال و کاری باشد و بیشتر به نیازهای کشور و مردم و کمتر به مسایل سیاست بازی بپردازد. منظورم این نیست که به کار سیاسی نپردازد، سیاسی کاری بد است. سیاسی بودن و حرکت سیاسی کردن و سیاست رامورد توجه قرار ددن ارزش است. باید مردم و مسؤولان به سیاست بپردازند. ولی در امور کشور سیاست بازی نامناسب است. انتظار داریم که مجلس آینده را این گونه ببینیم. قضاوت درباره آنها هنوز زود است.
آقای نوایی از خبرگزاری ایسنا: مدتهاست که بحث انرژی هستهای در آژانس بینالمللی هستهای مطرح شد. ایران چگونه میتواند از حق برخورداری خود برای فناوری صلحآمیز هستهای استفاده کند و این حق چگونه تضمین خواهد شد؟
É اگر بخواهیم به دیکتهای که آمریکا و غربیها نوشتند، عمل کنیم، هیچ وقت به فناوری هستهای نخواهیم رسید. چون آنها نمیخواهند که ایران چنین تکنولوژی و فنی را داشته باشد. ولی ما بنا نداریم که در برنامههای خود تابع دیگران باشیم. تابع مقررات بین المللی هستیم. مقررات بین المللی در این مورد که ما هم امضا کردیم، این است که همه کشورها از آثار خوب تکنولوژی هستهای حق بهرهگیری دارند. ما هم جزو آنها هستیم و باید استفاده کنیم. ایران کشور کوچکی نیست که بگویند این ظرفیت را ندارد. قطعآ ظرفیت بالایی داریم. این کار از پیش از انقلاب شروع شد. خود آمریکاییها مشاور رژیم شاه بودند و آن موقع بیش از 20 نیروگاه را برای ایران تعریف کرده بوند که چند مورد شروع شده بود. الان هم تصمیم داریم انجام دهیم. فکر میکنیم میتوانیم انجام دهیم واز حق خود دفاع کنیم. آژانس مسؤول است و باید در مسایل فنی و علمی به ما کمک کند که در گذشته هم درمواردی به ماکمک کرد. الان هم کمک هایی دارند، ولی کافی نیست. مثل بقیه موارد باید با همدلی و اتحاد در داخل کشور وقدرت ملی درمقابل زیاده خواهان و زورگویان بایستیم و خواسته هایمان را پیش ببریم.
È آقای غیبی از خبرگزاری کار (ایلنا): دیروز گزارشگر ویژه سازمان ملل در مورد مسئله حقوق بشر گزارش مجددی داد و مدعی شد که سرکوب سازمان یافتهای در ایران در حال ایجاد جوّ رعب و وحشت است. چند نهاد را هم نام برد که یکی از آنها مجمع تشخیص مصلحت است. گفته: نهادهایی چون مجمع، شورای نگهبان و شورای عالی انقلاب فرهنگی و قوه قضائیه فشارهای سازمان یافتهای را بر ضد فرایندهای پارلمانی، دولتی وقضایی وارد میکنند. ارزیابی حضرتعالی درباره این مسایل و گزارشهایی که در مورد ایران میدهند، چیست؟ این گزارشها تا چه حد میتواند واقعی باشد؟
É قاعدتآ بی اطلاع نیستید که این گونه قضاوتها قبل از سفر ایشان هم بود. معمولا غربیها و به خصوص آمریکاییها چنین قضاوتهایی دارند. اگر ایران را با هرکدام از این کشورهایی که مدعی هستند، مقایسه کنیم، میبینیم وضع حقوق بشر به صورت واقعی در ایران مناسبتر است. وضع خود آمریکاییها را که بیشتر پشت این قضایا هستند، ببینید.
این روزها بعضی از زندانیهای گوانتاما آزاد میشوند و به انگلستان، روسیه، افغانستان و پاکستان میروند. حرفهای آنهارا ببینید که چه رفتاری با آنها کردند. دو سال آنها را بدون هچ رابطهای با خانواده هایشان نگه داشتند. نه اسیر حساب میشوند که صلیب سرخ وارد شود. نه زندانی حساب میشوند که بتوانند به دادگاهی شکایت کنند. این ربایش و ربودن مردم است.
نمنونه دیگر کارهای آمریکاییها در عراق است که چگونه با مردم مثل برده رفتار میکنند. هر کس را بخواهند، میکشند، میگیرند و میبندند. هیچ کس جوابگو نیست. به هر خانهای که بخواهند، وارد میشوند. حتی چیزی به نام قانون اساسی بر مردم عراق تحمیل میکنند و میگویند امضا کنید.
نمونه دیگر رفتار اسرائیل با فلسطینی هاست که فکر نمیکنم این رفتار سبوعانه در جاهای دیگر نمونه داشته باشد.
نمونه دیگر رفتار آمریکا در هائیتی است. سرباز فرستاده و آنجا را اشغال کرده و دارد نظراتش را تحمیل میکند.
در داخل آمریکا رفتاری که با سیاه پوستان و سرخ پوستان که حق بزرگی بر گردن آمریکا دارند، خیلی بد است. اصلا آمریکا با قدرت بدنی سیاه پوستان ساخته شد. اینها برده هایی بودند که ظالمانه به آنجا رفتند و آمریکا را آباد کردند و الان زندگی آنها این گونه است. سرخ پوستان هم صاحبان اصلی آمریکا هستند.
رفتار آمریکا خیلی بد است. همه غربیها در داخل کشورها و مستعمرات و اقمارشان این جنایات را دارند. ایران کشوری است که عمیقترین انقلاب مردمی دارد و از اول مورد بغض اینها بود. الان کشورهایی هستند که مجلس و انتخابات ندارند و سیستمهای سلطنتی و فرماندهی سابق را دارند، ولی دوست آمریکا و غرب هستند. این گزارشها از فریبکاریهای آنهاست. آدمهایی که میآیند، عوامل آنها هستند که میآیند تا چیزهایی را مستند کنند و ببرند.
شما دیدید که مجمع تشخیص مصلحت را گفتند. در حالیکه مجمع در 83 مورد رفع اختلاف، در بیش از 70 مورد به نفع مجلس که نمایندگان مردم بودند، رأی داد. چطور این حرف را میزنند؟ کجا سازماندهی شده که مجمع وسیله سرکوب باشد. این حرفها واقعآ مغرضانه است. هر کسی کمی تحلیل کند، خیلی زود میفهمد که اینها به دنبال چه هستند. میخواهند ثبات و امنیت کشور ما را به هم بریزند. آمریکاییها صریحآ گفتند و دعوت به شورش کردند. چند ماه پیش شاهد بودید. از این ابزار استفاده میکنند. همه دنیا با این مسایل مواجه هستند. تنها ما نیستیم. مردم باید در این موارد هوشیار باشند.
آقای افشاری از خبرگزاری فارس: بعضی از دوستان نزدیک شما، حتی کسانی که قبلا در دولت سابق با شما همکاری داشتهاند، اخیرآ بحثی را در خصوص برگزرای همزمان انتخابات ریاست جمهوری و مجلس شورای اسلامی مطرح میکنند ودلایلی هم دارند. از جمله اینکه میتوانند سیاست واحدی را اتخاد کنند و موفقتر باشند. باتوجه به سابقه شما در دولت و مجلس، نظر حضرت عالی در این زمینه چیست؟ مطلب دیگر در مورد دو مرحلهای شدن انتخابات است. قبلا دلیلش این بود که منتخبین درمرحله دوم رأی بیشتری میآورند، ولی الان شاهدیم که معمولا در مرحله دوم میزان مشارکت مردم کمتر میشود. آیا در این زمینه نظر خاصی دارید؟
É در مورد اینکه انتخابات مجلس و ریاست جمهوری با هم اجرا شود، معمولا دلیل کسانی که چنین میگویند، این است که انتخابات هزینه، تشنّج و تبلیغات مثبت و منفی دارد و هر چه باهم باشند، هزینههای کمتری پرداخته میشود. این بحث از اول انقلاب مطرح بود. وقتی میخواستیم قانون اساسی اولیه را بنویسیم، در شورای انقلاب این بحث را کردیم. دو نظر بود: بعضیها میگفتند: انتخابات مجلس و ریاست جمهوری باهم باشد. بعضیها میگفتند: اولا باید به گونهای رفتار کنیم که مردم در مقاطع زودتر در جریان مسایل سیاسی قرار بگیرند که در انتخابات این اتفاق میافتد. ثانیآ اگر جدا داشته باشیم، بهتر است. چون اگر روزی به هر دلیلی رئیس جمهور نبود، مجلس هست یا اگر مجلس نبود، رئیس جمهور است. در شورای انقلاب نظر دوم پذیرفته شد که با فاصله باشد. بعدها هم همیشه این بحث بود که این دو انتخابات را به هم نزدیک کنیم. ولی هیچ وقت نتوانستیم به تصمیم برسیم. الان زمان مناسبی برای این کار نیست. اگر چنین تصمیمی گرفته شود، تصمیماتی نادرستی میشود. فکر میکنم ضرر خواهد داشت. الان بهترین کار این است آقای خاتمی کارشان را تا آخرین روز ریاست جمهوری ادامه بدهند و انتخابات هم در زمان خودش برگزار شود. فکر میکنم غیر از این نخواهد شد.
در مورد دو مرحلهای شدن هم حرف شما درست است. آن موقع فکر میشد که مردم میخواهند در هر مرحله از حق خود استفاده کنند و اگر رأیگیری باشد، میآیند و رأی میدهند. تصوّر کسانی که آن روز این قانون را طراحی کردند، این بود. ولی درعمل این گونه شد که معمولا مشارکت مردم در مرحله دوم کمتر است. این هم قابل بحث است. اشکالات سیاسی ندارد. میتوان در مجلس و جاهای دیگر بحث کرد.
سرکار خانم زوره از خبرگزاری مهر: ایران در پایان نشست نوامبر اعلام کرد: با بانیان قطعنامه برخورد دیپلماتیک اقتصادی خواهد داشت. ولی این بار هم کشورهای غربی روی مواضع خود پافشاری کردهاند. این امر نشان دهنده این بود که ایران در آن دوره برخورد قاطعی نداشته است. نظرتان را در این خصوص بفرمایید. ضمن اینکه نحوه فعالیت هیأت دیپلماتیک ایران در آژانس، ظاهرآ از دوره پیش ضعیفتر بود.
É در مورد سؤال اوّل، من هم قبول دارم کسانی در کشور گفتند: از خصومتهایی که نسبت به ما شده، بیتفاوت نمیگذریم. ولی کمکم فراموش شد و اقدامی نشد. فکر میکنم راه درست همین است که علیه کسانی که در مجامع بینالمللی بر ضد ما کار میکنند، پرونده داشته باشیم. نباید کارهای آنان را در روابط دو جانبه، چند جانبه و مسایل بین الملل فراموش کنیم. میتوانیم مقابله به مثل کنیم. میتوان د رمعاملات و جاهای دیگر کار کرد. سؤال شما درست است و کسانی باید جواب بدهند که میبایست کار میکردند.
اینکه در این دوره ضعیفتر عمل کردند، من ارزیابی ندارم. این بار هم تلاش کردند و نگذاشتند کاری که آمریکا میخواست با کانادا و استرالیا انجام دهد، شود. حتی از آنچه که بقیه اروپاییها مثل انگلیس، فرانسه و آلمان میخواستند، کمتر شد. توانستیم یک مقدار تلخیهای پیشنهادی را بگیریم، ولی باز به حدّی که لازم بود، نرسیدیم.
آقای نوایی از ایسنا: جناب آقای هاشمی، سؤال من در مورد بودجه سال 83 است. شاهد بودیم که در سالهای گذشته بحث بودجه سال بعد، قبل از تعطیلات نوروز بسته و آماده اجرا میشد. متاسفانه امسال با حوادثی که در مجلس اتفاق افتاد، مثل تحصن و استعفا، این بررسی مقداری دچار اخلال شد. باتوجه به اینکه درمواردی هم بین مجلس و شورای نگهبان اختلاف هست، مجمع برای رفع مشکل بودجه چه تدبیری اتخاذ کرد؟
É درست است که امسال تصویب بودجه با تأخیر مواجه شد. الان مجمع است که باید سرعت بدهد. امیدواریم بتوانیم این تأخیرها را جبران کنیم. همین الان بودجه در کمیسیونهای مجمع در حال بررسی است. پس فردا جلسه فوقالعاده را برای مجمع گذاشتیم و بنا داریم تا پایان بحث بودجه، جلسات را ادامه دهیم. انتظار دارم که بتوانیم پیش از عید بودجه را ابلاغ کنیم. انشاء الله میشود.
آقای افشاری از خبرگزاری فارس: نوع ارتباط شورای نگهبان با مجلس را چگونه ارزیابی میکنید؟ شما بعنوان شخص هاشمی رفسنجانی و یا رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام چه نقشی در حلّ این اختلافات داشتید تا بودجه به مجمع ارائه نشود؟ چرا در بعضی موارد رئیس جمهور و رئیس مجلس نمیخواهند مسایلی به مجمع بیاید؟
É در مورد نقش خود من باید بگویم، در مجلس اول، دوم و سوم که خودم بودم، چنین مشکلاتی با شورای نگهبان داشتیم. اتفاقآ آن موقع درمسایل خیلی مهم انقلاب مشکل داشتیم. مثلا درباره زمین، معدن، تجارت خارجی، بانکها و مسایل دیگر با شورای نگهبان به اختلاف میرسیدیم. گاهی آن قدر مشکلات زیاد بود که نهایتآ امام راهکار را تشکیل مجمع تشخیص میدادند. البته آن موقع برخوردهای شورای نگهبان و مجلس دوستانهتر از الان بود. دعواها را به رسانهها و گلایه نمیکشاندیم. شورای نگهبان حقّ اظهار نظر داشتند وما هم حق تصمیمگیری داشتیم. موضع هر دو قانونی بود. دلیلی نداشت که به همدیگر بتازیم و مخدوش کنیم. الان این اتفاق بد افتاده است. به خصوص وقتی داوری مثل مجمع است. حتی مجلس میداند که مجمع در 70 درصد موارد حتّی در مسایل شرعی مثل حضانت طفل و دیه اقلیتها که شورای نگهبان اشکال شرعی ودینی گرفته بود، رأی مجلس را پذیرفته است.
پس نباید از مجمع گله کنند. البته تقسیم نمیکنیم. در مسایلی با کارشناسی به این آرا میرسیم. در گذشته هم داشتیم و این طبیعی است. از این به بعد هم خواهد بود. نمایندگان با اکثریت رأی میدهند. در مجلس هم عدّهای مخالف هستند. ولی وقتی رأی اکثریت را آورد، تصویب میشود. شورای نگهبان هم با اکثریت رأی میدهد. گاهی حتّی با یک نفر اضافی رأی داده و مخالفت کرد. در مسایل اینگونه که اختلافات پیش میآید، باید با موازین قانونی و دوستانه حل شود. من همیشه این نقش را ایفا میکنم.
در مواردی که بعضی وقتها آقای خاتمی ودیگران گفتند: بهتر است به مجمع نیاید، با توافق من بود. پیشنهاد میکردم که سعی کنید در مجلس حل شود. ترجیح ما این است که اختلافات در مجلس حل شود و به مجمع نیاید. گاهی میآید.
È آقای خاتمی در این 7 سال چنین قصدی داشتند؟
É معمولا این شایعه از طرف کسانی مطرح میشود که طرفدار خروج از حاکمیت هستند که مدتها مطرح میشود. اینها القا میکنند تا از فضای جامعه بر آقای خاتمی فشار بیاورند. در همه مواردی که مطرح شد، با آقای خاتمی صحبت کردم ودیدم اصلا چنین چیزی در ذهن ایشان نیست. بنا دارند کارشان را به خوبی انجام دهند.
سرکار خانم برهمن از شبکه خبر: با توجه به اینکه آخر سال است و داریم وارد سال جدید میشویم، به نظر شما مهمترین فرصتی که ممکن است در سال 82 از دست داده باشیم، چیست؟
É جواب این سؤال آسان نیست. گاهی ظرفیتی داریم و کارش را دیر انجام میدهیم. فکر میکنم الان همه امکانات برای حرکت خوب سازندگی و پیشبرد ایران را داریم. زیربناهای کشور نسبتآ ساخته شد. منابع ارزی خوب است. کمبود نداریم. نفت قیمت خوبی دارد. ذخیره خوبی داریم. وقتی ارز داریم، از لحاظ ریالی مشکلی نخواهیم داشت. میتوانیم تأمین کنیم. به اندازه کافی نیروی انسانی هم داریم. سال گذشته و سالهای گذشته بهترین موقع برای حرکت وسیع سازنگی در کشور بود که مشکلات شغلی ایرانیان حل شود. چو مشاغل و رونق زندگی زیاد میشود. آینده کشور هم از این طریق تأمین و عقب ماندگیها به سرعت جبران میشود. بیشتر کوتاهیها در این بخشها بود.
سرکار خانم زوره از خبرگزاری مهر: آیا قصد دارید در انتخابات ریاست جمهوری آینده حضور پیدا کنید؟
É از وقتی که دوره ریاست جمهوری دوم من تمام شد، مصلحت را در این میدیدم که افراد جدید بیایند. هنوز هم همین نظر را دارم. بنا ندارم بیایم. اگر شرایط همین باشد که الان هست، قطعآ نمیآیم. اگر وضعی پیش بیاید که ناچار شوم، مربوط به ریاست جمهوری نیست، هر اقدامی که فکر کنم باید حضور داشته باشم، میآیم. ولی آن الان نیازی به آمدن نمیبینم و بنا دارم که نیایم.
آقای غیبی از خبرگزاری کار: بعد از زمین لرزه بم فعالیتهای انجام شد. نظر شما درباره این فعالیتها چیست؟
É فکر میکنم در این مرحله تلاش خوبی شد. مردم کمک کردند ومسؤولان وقت گذاشتند. ولی آن قدر مشکلات بمیها زیاد بود که قانع نیستند و اظهار میکنند کوتاهی شد. این حالت معلول شدت فاجعه است. به هر حال مدیران، بحرانها را پشت سرگذاشتند. الان مسئله مهم بازسازی بم است که برنامهها خوب، سریع و منظم اجرا شود. در خبرگان رسیدگی و توصیه کردیم که مسئله را مطمئنتر ادامه دهند.
آقای محمدخانی از خبر رادیو : در فرمان 8 ماده مقام معظم رهبری توصیه شده که بحث مفاسد اقتصادی به صورت جدّی رسیدگی شود. حضرت عالی فکر میکنید بحث مبارزه با مفاسد اقتصادی، رانت خواری و آقازادهها چقدر جدّی بود؟ روند این مبارزه چگونه بود؟
É رهبری بالاترین مقامات کشور را مسؤول کردند که مبارزه کنند که رئیس جمهور، رئیس مجلس، رئیس قوه قضائیه و چند وزیر هستند. ستادی تشکیل دادند و نمیتوانیم اینها را متهم کنیم که نمیخواهند مبارزه کنند. اوایل اخبار عجولانهای میدادند که مشکل درست میکرد. بعدآ تصمیم گرفتند خبرها را بعد از به نتیجه رسیدن اقدامات بدهند. لابد اگر اقدامی کنند، شما هم در جریان قرار میگیرید.
آقای افشاری از خبرگزاری فارس: 170 نمایندهای که برای مجلس هفتم انتخاب شدند، اخیرآ در نشستی اعلام کردند که با روند امتیازی دهی مخالفند و روند ما در برخورد با اروپاییها به گونهای است که دیپلماسی ما جواب درستی نگرفته است. جنابعالی با توجه باینکه احتمالا روزهای سختی را در پیش داشته باشیم، چه توصیهای به منتخبین مردم برای حفظ امنیت ملی دارید؟
É طبعآ در مسیر امنیت ملی حرکت خواهند کرد. حتمآ مطلع هستند که در مورد مسایل هستهای در عالیترین سطح کشور تصمیمگیری میشود. شورای عالی امنیت مرکز کارشناسی است که مصوباتش باید به تأیید رهبری برسد. همه بزرگان کشور که در صلاحیت آنها تردید نداریم، در شورای امنیت ملی هستند. بالاخره آن طرف قضیه هم مهم است. دشمنان غدار و پر مدعایی داریم که دستشان باز است. در مجامع بین المللی نفوذ دارند. اصلا مجامعی را از دهها سال پیش برای اهداف خود خلق کردند و انتظار دارند ابزار کارشان باشد. کار آسانی نیست. ولی تلاش میشود. مطمئنآ وقتی آقایان به مجلس بروند، در جریان قرار میگیرند. اگر روزی قرار شد که پروتکل تصویب شود، کار مجلس است. اگر خواستند، رأی میدهند.
به هر حال خانمها و آقایانی که زحمت کشیدید و تشریف آوردید، خسته نباشید. انشاءالله عید خوبی داشته باشید وسال آینده شما از امسال بهتر باشد.
[1] لیست کامل آن در بخش ضمائم همین مجموعه آمده است.