امروز جناب عالی برای افتتاح شبکه دو جام جم تشریفات آوردید. قبلا شبکه یک جام جم با حمایتهای حضرت عالی فعّالیتهای خودش را آغاز کرده است. ارزیابی شما از این عملکرد صدا و سیما چیست؟
بسم الله الرحمن الرحیم. قبل ازهر چیز باید به صدا و سیما تبریک
تبریک به صدا و سیما به خاطر سرعت در راهاندازی شبکه جام جم 2
بگویم به خاطر توفیقی که در برنامه تأسیس واداره جام جم یک بدست آورد و همچنین با سرعت عملی که به نظر میرسد، برای جام جم دو انجام شد. این از وسایلی بود که مورد علاقه دولت ما در آن موقع بود و من با
علاقه زیاد دولت قبل، به توسعه در صدا و سیما
آقای دکتر لاریجانی در این باره زیاد صحبت کردم و قول حمایت همه جانبه دادم. چون یکی از سیاستهای مهم ما در آن زمان ایجاد
ارتباط با ایرانیان خارج از سیاستهای دولت قبل
ارتباط منظّم با ایرانیان خارج کشور، به خصوص ایرانیان در غرب که زیاد هستند، بود. قبل از آن راههای مختلفی رفته بودیم و نسبتآ هم موفق بودیم. به نظر رسید که باید منظمتر باشد. خوشبختانه صدا وسیما آن اهدافی راکه دولت داشت، خوب
انجام اهداف دولت توسط صدا و سیما
انجام داد و من امیداوارم که این اقدام جدید صدا و سیما، با تجربهای که در گذشته داشته است، تأثیرش را چند برابر بکند.
* با توجّه به اینکه اخیرآ بحثهایی در خصوص انتخابات مجلس شورای اسلامی مطرح است و جناب عالی اخیرآ نامهای به شورای نگهبان ارسال کردید. بفرمائید مقصود شما از ارسال این نامه به شورای نگهبان چه بود؟
** دو نامه است. اوایل وقتی که تردیدهایی در رسانهها مطرح شد، که ممکن است رأی گیریها یا شمارش آرا از سلامت کافی برخوردار
نامه اوّل به شورای نگهبان برای نظارت جدّی در انتخابات
نباشد، من این را بسیار مضر تشخیص دادم. از شورای نگهبان در خواست کردم که در نظارتشان جدّی باشند و هیچ چیز جز مصلحت نظام را در نظر نگیرند. نامه اول این بود که رفتن افرادی به مجلس در مقابل اعتماد مردم به مجلس و انتخابات اهمیّت چندانی ندارد. لذا
تأکید زیاد در نامه دوّم برای شورای نگهبان در بازشماری آرا
اصل بر تحکیم اعتماد مردم باشد. دوباره در باز شماری وقتی که ناگهان باز شماری را متوقف کردند و گفتند: روند خیلی فرق نمیکند، دوباره آن شبهات تجدید شد. من همان مضمون را با تأکید بیشتری در نامه دوم برای شورای نگهبان فرستادم و نمیخواستم که پخش شود. نامه اول را هم پخش نکردم. نظرم این بود که شورای نگهبان توجّه
آرای مردم بعنوان نتیجه انتخابات
بکند. این بار دیدم که یک مقدار آلوده به اغراض است، نامه را پخش کردم. صرفآ نظرم این است که هر چه واقعیت آرا مردم است، همان، نتیجه انتخابات باشد. چون همیشه معتقد بودم افکار عمومی در جمع بهتر از افراد میتوانند واقعیتها را بشناسند. حقیقت نمایی افکار عمومی بیشتر از نظر افراد است. ما باید به
لزوم اعتماد به افکار عمومی و جلوگیری از تضییع حقوق افراد
افکار عمومی اعتماد بکنیم و ثانیآ حق کسی ضایع نشود. چون هر نماینده و داوطلبی حقّی دارد. اگر تضیع شود، یک ظلم است. ثالثآ آن اعتمادی که بسیار اهمیت دارد و در طول مبارزه و دوران بعد از پیروزی همیشه سرمایه کشور بوده، آسیب میبیند. البته این
تلاش برای روشن شدن آرای مردم
مخصوص تهران نیست. من به همه انتخاباتها در همه ایران نظر دارم، همه باید تلاش کنیم که وزارت کشور و شورای نگهبان آنچه را که رأی مردم است، روشن شود. ضمنآ اطلاع رسانی در مراحل کار ضعیف نباشد و مردم را در جریان قرار بدهند.
* با توجّه به اینکه اخیرآ بحثهای زیادی بر سر ریاست مجلس شورای اسلامی مطرح است، خواستیم بدانیم. نظر شما در این رابطه چیست؟
** من در مصاحبهای که قبل از انتخابات کردم، گفتم. آنچه که برای
حضور در انتخابات بعنوان یک وظیفه
من به عنوان یک وظیفه مطرح است، شرکت در انتخابات است. اما مسأله ریاست مجلس مسألهای است که به نمایندگان برمی گردد. وقتی که نمایندگان جمع شدند، در بین خودشان کسی را که قبول دارند، انتخاب میکنند. آنچه که به شخص من مربوط میشود،
عدم تمایل برای به دستگیری سمت و پست
همانطور که تاریخ میدهد، نشان میدهد، من هیچوقت تا بحال داوطلب سمتی نبودم. داوطلب خدمت هستم اما داوطلب سمت نیستم. مگر در شرایطی که احساس شود که مشکلی را میتوانم حل
لزوم حضور جوانان در میدان
بکنم. والّا ترجیح من مخصوصآ در سنین پیری این است که جوانترها بتوانند، به مسایل مملکت برسند وکار را جوانترها به عهده بگیرند.
* با توجّه به اینکه اخیرآ شاهد تحرّکاتی در کشورمان بودیم، از جمله ترور آقای سعید حجاریان و حمله منافقین به مناطق مسکونی، با توجّه به اینکه جناب عالی یکی از افراد تصمیم گیر در کشور ما هستید، فکر می کنید، دشمنان از این تحرکات چه اهدافی را دنبال میکنند؟
** به هر حال همه این نمونه کارهای ناهنجار، میتواند از توطئهای خبر بدهد که ما علایمی از آن را قبلا دیدیم. نباید به آسانی از کنار
لزوم توجه به اظهار نظرهای مقامات آمریکایی در مورد کشور ایران
اظهار نظرهایی که مقامات رسمی آمریکاییها کردند و گفتند: سال آینده در ایران سال آشوب و بی ثباتی است، بگذریم. این حرف خیلی بزرگ است که یک کشور ابرقدرت در باره یک کشور دیگر با این صراحت اظهار نظر بکند. اتفاقآ دیروز هم در روزنامههای آمریکایی این حرف دوباره تأکید شده، البته به عنوان کارشناسی.
به این مسایل نمیتوان خیلی ساده نگاه کرد. خمپاره اندازی، آن هم ظرف مدت کوتاهی به دو نقطه حسّاس در مرکز شهر و شمال شهر یک چیز قابل ملاحظهای است.
ترور به طور کلی از لحاظ تاریخی همیشه و در همه جا نشان داده
عدم موفقیت ترور در انجام کارها
که کار ساز نیست و هیچ جریان تروریستی در اهدافش موفق
ترور از نمونههای بازار افراط
نبود. ترور یکی از نمونههای بارز افراط است که افراط همیشه در مسایل سیاسی، اجتماعی ضد خودش را میپروراند و نمیتوان گفت که افراد عاقل یا خیرخواه بخواهند از این وسایل نامشروع برای اهداف درستی استفاده کنند. به نظر میرسد که باید یک مقدار صبر کنیم، شاید مسؤولان امنیت و اطلاعات به جاهایی برسند. ولی اگر فرض کنیم این ابهام باقی ماند، ما باید اصل را بر این بگذاریم که آنهایی که خواهان نا امنی و آشوب در ایران هستند، باید ریشه داشته باشند و برای اینگونه کارها باید در آنجاها جستجو کرد. از دید مبانی اسلامی برای ما خیلی روشن است که ترور وسیله
عدم موافقت مبانی اسلام با ترور برای رسیدن به اهداف
خوب یا درستی برای اهداف، حتی اهداف خوب، نیست. از لحاظ تجربی هم برای ما خیلی روشن است. بیش از همه این تجربه راداریم. خودمان در دوران بعد از پیروزی تا به حال بارها تجربه کردیم که ترورها هیچ سودی برای آمران یا عاملان ترور نداشته است. در این مسأله واقعآ اظهارات آمریکائیها قابل توجّه است.
* لطفآ نظرتان را در مورد اقدام اخیر دادگاه بروکسل بفرمائید؟
** باید آن را هم در همین چارچوب بررسی بکنیم. یعنی جایی هست که در حال توطئه علیه ایران است. هر چیزی که بتواند بی
نزاع، اختلاف و بیاعتمادی در داخل کشور از اهداف دشمنان اسلام و ایران
ثباتی را در ایران نشان بدهد و یا نزاع و اختلاف و بی اعتمادی در ست بکند و باعث سلب آسایش مردم بشود، اینها همه در جهت اهداف دشمنان اسلام است که الان واقعآ ایران را با شیوههای مختلف مورد هدف قرار دادند.
معلوم است که یک جریان خیلی رسوایی را یکدفعه در یک کشور
ارتباط دادگاه بروکسل با حوادث دیگر داخل کشور
اروپایی به این صورت مطرح کردند. نمیتوان حمل برسادگی یک قاضی یا شاکی گذاشت. قطعآ باید روی آن حساب توطئه باز کنیم و احتمالا باید حوادث دیگر هم ارتباط داشته باشد.
* خیلی متشکرم.