مصاحبه آیت ا... هاشمی رفسنجانی با گروه سیاسی شبکه اوّل سیما مصاحبه کننده : گروه سیاسی شبکه اوّل سیما
ارزیابی منفی
حادثه 11 سپتامبر
11 سپتامبر پوششی برای
سیاست سرکوب آمریکا
نتایج معکوس سیاست
ارعاب آمریکا در دنیا
È پیامدهای واقعه 11 سپتامبر را بر تشدید حملات رژیم صهیونیستی در اراضی اشغالی و فرصتطلبیهای این رژیم از این واقعه را چگونه تحلیل میکنید؟
É بسماللّه الرحمنالرحیم. ما تاکنون منفی ارزیابی میکنیم. اولا هنوز واقعآ ماهیت مسأله 11 سپتامبر روشن نیست و اگر برای آمریکاییها هم روشن باشد، دنیا درست نمیداند. هر چه بود، آنها این را وسیلهای برای اهداف توسعهطلبانه و تجاوزکارانه خود قرار دادند. هم آمریکا و هم اسرائیل و هم کسانی که با اینها در این اهداف شریک هستند، از این واقعه استفاده میکنند. آن هم نه در جهت تنویر افکار عمومی - به قول خودشان - بلکه در جهت سرکوب. یعنی این را یک پوشش کردند که با خشونت و تجاوز و ارعاب اهداف خودشان را در نقاطی که روی آن حساب میکنند، تعقیب نمایند. منتهی چون نتوانستند به اهدافشان برسند و فشارهای غیر قابل توجیهی بر دنیا وارد کردند و فضای دنیا را فضای جنگی کردند و حتی به اهداف کوتاه مدتشان هم نرسیدند، فکر میکنند نهایتآ به خاطر این خشونتها و این رفتار بیحسابی که اینها انجام دادند، موقعیت آنها در دنیا و حتی در اسرائیل متزلزل میشود. یعنی طرفداران اسرائیل متزلزل میشوند و آن ارعابی که ایجاد کردند، در افکار عمومی و حتی در خیلی از دولتها نتیجه معکوس میدهد. بنابراین میتوان انتظار داشت که از این دوره رفتار
حفاظت و حمایت از اسرائیل،
سیاست محوری آمریکا
نفوذ صهیونیستها
در آمریکا
رضایت اسرائیل از
حوادث 11 سپتامبر
منفی آنها، اگر مقاومتها خوب انجام شود، دولتها و ملتها صبر و تحمل داشته باشند، نتیجه خوبی گرفت.
È نقش اسرائیل را در تشدید بحران خلع سلاح عراق چطور ارزیابی میکنید و تشدید این بحران چه منافعی را برای این رژیم بدنبال داشته است؟
É اصولا فکر میکنم که حفاظت از سرائیل و تقویت اسرائیل و تحکیم موقعیت اسرائیل جزو سیاستهای محوری آمریکاست. بخصوص در خاورمیانه برخوردهایی که آمریکاییها در مسأله اعراب، ترکیه، عراق، سوریه، لبنان و حتی ایران، افغانستان و مصر دارند، محورش این است که اسرائیل را به عنوان پایگاه چند منظوره خودشان تقویت کنند.
از طرفی همه میدانند که اسرائیلیها یعنی صهیونیستها در آمریکا حقیقتآ منتفذ هستند و با ابزاری که در اختیار دارند، با پول، رسانهها و جریانهای تبلیغی و اطلاع رسانی که در اختیار دارند، در انتخابات آمریکا تأثیر دارند و در اینکه مسایلی را کوچک یا بزرگ کنند و در فضاسازی و جوسازی دستی قوی دارند. لذا نوعآ دولت آمریکا - چه دموکراتها و چه جمهوری خواهها - تحت تأثیر اینها هستند. حداقل اینها در رسیدن به اهداف خودشان میتوانند از طریق دولتهای رسمی آمریکا عمل کنند. لذا ما باید از اول فکر کنیم مسایلی که بعد از یازده سپتامبر اتفاق افتاد یا با خواست اسرائیل، یا با هماهنگی اسرائیل و یا در جهت تقویت اسرائیل عمل میکند.
È چرا پس از اشغال عراق از سوی آمریکا حملات اسرائیل علیه فلسطینیها گسترش یافت و چرا این رژیم از اجرای طرح نقشه راه پس از جنگ عراق ممانعت بعمل آورد؟
اهداف آمریکا
در تصرف عراق
شروع برنامههای خشونتآمیز
اسرائیل در زمان حضور
آمریکا در منطقه
تقویت اسرائیل،
هدف اصلی طرحهای صلح
عدم پایبندی اسرائیل
به طرحهای صلح
Éاینها فکر میکردند که با شکستن دولت عراق و تصرف عراق به اهداف اسرائیل که توسعه اسرائیل و شکست نیروهای مقاومت فلسطینی است، نزدیک میشوند. طبیعی بود که اینها هماهنگی عمل کنند. آنها فکر نمیکردند که بعد از سقوط دولت صدام مرحله سختی در پیش دارند. اگر یادتان باشد خیلی صریح تهدیدشان را بعد از سقوط دولت صدام متوجه سوریه کردند. سوریه یک مقدار با حرکت سیاسی توانست مهار کند. بنابراین انتظار هم این بود که همراه حضور آمریکا، اسرائیل هم برنامه اجرایی و خشونتش را شروع و تقویت کند که کرد.
در مورد نقشه راه هم بحث جداگانهای است. ما اصلا فکر میکنیم همه این طرحهایی که تا به حال به عنوان طرح صلح مطرح شده است، از کمپدیوید تا حالا، هدف اصلی تقویت اسرائیل و از بین بردن مقاومت مردم فلسطین و فریب دادن دنیای اسلام و حامیان فلسطین است. نقشه راه هم از همان طرحهاست. یعنی واقعیتی در آن نیست. اول یک چراغ سبز آن هم در یک حد محدود نشان میدهند، چون اهداف واقعی فلسطینیها در نقشه راه نیست. یک حرکت میانهای است، مثل حرکتی که در مادرید، اسلو و کمپدیوید بود. همه مرحلهگذرایی را تعقیب میکنند. چون این شرایط بود، اسرائیل فکر میکرد که همین مقدار هم نباید امتیاز بدهد. گرچه اینها امتیاز نیست. منتها چون فشار اروپا، روسیه، آمریکا و سازمان ملل پشت آن بود، نمیشد که نپذیرد. به صورت ظاهر پذیرفت. اما در عمل یک گام هم در جهت اجرا برنداشت. او حتی این مطالبی را که در حدّ محدود و فریبکاری در نقشه راه آمده است، قبول ندارد.
Èناکامی اسرائیل در مهار انتفاضه و تلاشهای این رژیم برای گسترش دامنه بحران به خارج را چگونه ارزیابی میکنید؟
ناکامی روز افزون
اسرائیل
جدیّت مبارزین فلسطینی
در شدت خشونت اسرائیلیها
کنار گذاشتن رودربایستی
توسط حامیان اسرائیل در دنیا
Éناکامی اسرائیل روشن است. امروز بعد از سالها خشونت که اسرائیل بعد از انتفاضه دوم، میکند و واقعآ هم غیر انسانیترین رفتار را از اسرائیلیها میبینیم، از این بدتر نمیشود که با تانک، توپ، هواپیما، هلیکوپتر و بولدوزر به جان مردم بیفتند و خانه را بر سر مردم تخریب کنند و مردم را به مسلسل و توپ ببندند و هزاران نفر را اسیر کنند و از انتقال مجروح جلوگیری کنند و هر چه برای ارعاب به ذهنشان میرسد، انجام دهند. با همه خشونتها نیروهای مقاومت و مجاهدین واقعی حتی یک قدم هم عقبنشینی نکردند، بلکه جدّیتر شدند. نشان دادند آنها دیگر از حبس، مجروح شدن، شهادت و تخریب خیلی واهمه ندارند. آنها نقطه آخر را میبینند. به نظر میرسد که اگر با دید واقعبینی کسی به صحنه فلسطین نگاه کند، باید بپذیریم که این خشونتها شکست خورد و مقاومت نشان داد که در بدترین شرایط حاضر است راهش را ادامه دهد.
Èچرا علیرغم اینکه طبق مفاد اساسنامه دیوان کیفری بینالمللی و مفاد کنوانسیون چهارم ژنو اقدامات رژیم صهیونیستی علیه غیر نظامیان در فلسطین مصداق بارز جنایت جنگی تلقی شده است، هیچ اقدامی از سوی مجامع جهانی علیه این رژیم بعمل نیامده است؟
Éتحلیل این است که اینها دیگر رودربایستی را کنار گذاشتند. آمریکاییها، انگلیسیها و اسرائیلیها و دوستانشان در مجامع جهانی نفوذ دارند. با نفوذی که دارند و قدرتی که پشت آن دارند و عواملی که آنجا دارند، خیالشان راحت است. شما ببینید نقطه اوج برخورد جهانی با این مسأله این است که به شورای امنیت برود و در آنجا تصمیم بگیرند، چون ضامن اجرایی دارد. خاطر اسرائیل از آنجا جمع است. چون هر وقت به
وتو شدن تصمیمات
ضد اسرائیلی سازمان ملل
توسط آمریکا
احساس امنیت اسرائیل
در عدم توجه به معاهدات
بین المللی
سست شدن تدریجی
پایههای آمریکا و اسرائیل
در دنیا
اهداف امام(ره) در
اعلام روز قدس
ضررش باشد، آمریکا حتی خیلی رسوا وتو میکند. حتی چیزهایی که خود آمریکا قبول ندارد و اسرائیل قبول داشته باشد، آمریکا طور دیگری عمل میکند. ما در مسأله عرفات دیدیم که آمریکا با اسرائیل مخالفت میکرد. ولی وقتی در شورای امنیت مطرح کردند، آمریکاییها وتو کردند. با اینکه خودشان پیشقدم شدند و با کار اسرائیل مخالفت کردند. در مورد دیوار امنیت و حایل هم اینگونه است. پس از اسرائیل مجامع جهانی نمیترسد. اسرائیل در طول این پنجاه و چند سالی که وجود دارد، دهها قطعنامه سازمان ملل و شورای امنیت و سایر مراکز بینالمللی را نقض کرده و بی اعتنا از آن گذشته است و یک بار هم او را تنبیه نکردند.
بنابراین در حدّ همین تبلیغات و افکار عمومی حساب میکند. منتها این قدر عوامل تبلیغی درست کرده و استکبار خبری و امپریالیسم تبلیغاتی دنیا در خدمت آنهاست که یک مقدار از آنها را خنثی میکند. اما در عین حال کمکم پایه اسرائیل در افکار عمومی دنیا، بخاطر تکرار جنایات و همچنین رسانهای که الان در دنیا خیلی وسیع است، سست میشود.
È اهداف امام خمینی از اعلام آخرین جمعه ماه مبارک رمضان به عنوان روز قدس چه بوده است؟
É روشن است. امام میخواستند مسأله اسرائیل را در یکی از مناسبترین شرایط روحی در دنیای اسلامی مطرح کنند. ماه رمضان و آن هم جمعه آخر، وقتی که مردم یک ما روزه گرفتند و به مهمانی خدا رفتند و آمادگی بیشتری پیدا کردند، مسأله اسرائیل و فلسطین و معمولا جنایاتی که در طول سال اسرائیلیها کردند، در دنیا مطرح شود و مردم حضور پیدا کنند و حمایت کنند، کار خیلی بزرگی است. امام امکاناتی نداشتند که بخواهند از طریق نظامی و فشار اقتصادی با آمریکا، اروپا و اسرائیل مبارزه کنند. ولی
تأثیر راهپیمایی روز
قدس در جهان اسلام
تأثیر اندیشههای اسلامی
در انتفاضه فلسطین
اثرپذیری فلسطینیها
از انقلاب اسلامی
با افکار عمومی، یعنی همان راهی که در انقلاب خودمان داشتیم، مسأله فلسطین را در برنامه قرار دادند و اگر دنیای اسلام این کار ساده را که هر سال ایرانیها خوب انجام میدهند، مثل ایران انجام میداد، فکر میکنم بهترین قدرت روشنگری افکار عمومی از این طریق به دست میآمد. منتها در آن شرایط ما دیدیم که کشورهای اسلامی و بخصوص عربی، نخواستند چیزی را که ایران مبتکر و پیشتاز آن است، بزرگ کنند. بعلاوه سیاست این کشورها تحت فشار آمریکا، جهتی را که ایران حرکت میکند، خیلی همراهی نمیکند.
È تأثیر انقلاب اسلامی ایران را بر تقویت جنبش اسلامخواهی در مردم فلسطین چگونه ارزیابی میکنید؟
É میبینید که بسیار جدی است. الان آنهایی که در صحنه انتفاضه هستند، نوعآ مسلمانها هستند. قبلا هفت، هشت، ده گروه بودند. گروههای فلسطینی و مجاهد و واقعآ مقاوم، اما با ایده اسلامی نبود. با ایده ملی و ظلمستیزی بود که اینها هم خوب بود. کمکم آنها را تضعیف و از میدان بیرون کردند و در حدّ یک جریان سیاسی نگه داشتند. اما دو، سه جریان موجود که واقعآ از خودشان شجاعت، شهامت و ایثار نشان دادند، با پشتوانه افکار دینی در صحنه ماندند. نه اینکه اینها قبلا نبودند. فلسطینیها عمدتآ مسلمان هستند. ولی رسم نبوده که با محوریت اسلام مبارزه کنند. این محور تحوّل کیفی در انقلاب آنها بوجود آورد. اثرش را نه تنها در فلسطین و اسرائیل، بلکه در همه دنیا میبینید. اگر میبینید که این دو، سه سال کار انتفاضه و انتفاضه قبلی توانسته افکار عمومی اروپا را هم تحت تأثیر قرار بدهد، همین است. با اینکه مردم اروپا به طور جدّی طرفدار اسرائیل بودند.
اسرائیل، اولین خطر
ناامنی دنیا در آخرین
نظرسنجی کمیسیون
اتحادیه اروپا
اسلامیت، عامل دوام
مبارزات مردم فلسطین
برای من خیلی جالب است که دریک نظرسنجی جدّی، یعنی کمیسیون اتحادیه اروپا در کشورهای اروپایی نظرسنجی کرد و از هفت هزار و پانصد نفر سؤال کردند، از نمونههای مختلف قشرهای مردم انتخاب کرده بودند، 59 درصد گفتند که اسرائیل اولین خطر ناامنی دنیاست. یعنی ناامنی دنیا قبل از هر جایی الان ناشی از برنامههای اسرائیل است. این کار خیلی مهمّی است. این هم نتیجه این است که مردم هر روز خبری در رسانهها میبینند که با مردم فلسطین چگونه رفتار میشود. وقتی میبینند که یک جوان، بچه و زن با اسلحه سربازان اسرائیل جان میدهد و سربازان اسرائیلی میخندند، هیچ انسانی نیست که وجدانش تحت تأثیر قرار نگیرد. اروپاییها خیلی اینها را نشان نمیدهند، ولی الان رسانههایی هستند که نشان میدهند.
به هر حال انتفاضه تأثیر خودش را گذاشته است و الان مقاومت مردم چون اسلامی است، قابل دوام است. نوعآ چیزهایی که به خدا، معنویت، حقیقت و فطرت انسان ارتباط پیدا نکند، زود منقطع میشود. اما بُعد اسلامی مبارزه میتواند برای سالهای دیگر بماند و تقویت شود. به نظر میرسد این راهی که فلسطینیها در چند سال اخیر انتخاب کردند، میتواند جواب بدهد که روزی به اهداف واقعی خودشان برسند.
È خیلی تشکر.
É موفق باشید.