س: در مورد ترور نافرجام خود شما که خوشبختانه شما سالم ماندید، بله گروه فرقان خب این الان فرصت خوبی است که شما در این زمینه هم یک خاطرهای بفرمائید و از نظر زمان (هم) خیلی مناسب هست. به هر حال این یکی را میشود الان گفت و منتشر کرد.
ج: حادثه عجیبی است دیگر آنموقعها ما اصلا به این چیزها فکر نمیکردیم. همان حالات ایدهآلیستی که در دوران انقلاب داشتیم.
س: ظاهرآ اولین اقدام تروریستی هم علیه مسئولین انقلاب بود؟
ج: نه اول مرحوم قرنی بعد مرحوم مطهری شهید شدند. سومیش من بودم چیز جالبی بود. ما حالا شاید هم قبلا گفتیم حالا برای این که یک قدری هم از خستگیهای بحثها مردم دربیابند، دیگر ما مغرب، منزل رفتیم یکی دو تا پاسدار هم من داشتم. خب پاسدارها مثل خود ما خیلی جدی در این مسئلهشان نبودند رفتیم آنجا گفتند یک نفر آمده نامهای از آقای ناطق آورده گفتم بگوئید داخل بیاید. من نماز مغربم را تمام کردم او رفته بود در میهمانخانه روی صندلی نشسته بود آن طرف من هم عبایم را همین جوری روی دوشم گذاشتم دیگر لباس قبا و اینها را نپوشیده بودم. عمامه هم نداشتم. ظاهرآ آمدم نشستم روی صندلی مقابل او، دم در گفتم بفرمائید. آن هم ادب کرد و از جایش بلند شد. ما خیالمان حالا میخواهد ادب بکند. آمد جلوی من در مثلا یک متری، کمتر از یک متری، این جا ایستاد. یک دفعه من دیدم زیر این کتش که پوشیده بود دست برد اسلحهاش را بیرون کشید. خب ما آنموقعها با سلاح و اینها کمی سروکار داشتیم مثل حالا، جوانتر هم بودیم. به محض این که این کار را کرد، من همین طوری مچ دستش را گرفتم. خب اسلحه در دستش بود مچ دستش هم دست من بود دیگر قدرت شلیک نداشت. من ایستادم او هم ایستاده بود. یک مدتی همینجوری کلنجار میرفتیم که سر و صدا هم بلند شد. خانواده ما فهمیدند. آنها در اطاق آن طرف بودند. خانواده ما وارد شد. این جا البته یک قدری منظره برای ما در خاطرهمان مختلف است. ایشان یک جور (و) من یک جور دیگر نقل میکنم. من آنچه که خودم دیدم این بود، در همین وقتی که ما کلنجار میرفتیم و خانوادهمان داشت نزدیک میشد، آن رفیق دومی او آمد. او در حیاط ایستاده بود پاسدارها را ترسانده بود آنها در رفته بودند یا به هر حال نبودند. نمیدانم از حیاط میدید ما کلنجار رفتیم آمد دم اطاق من دیدم مقابل در اطاق ایستاد و اسلحهاش را به طرف من آن دومی گرفت. من به نظرم او به من تیر زد همان که ایستاده بود. وقتی که تیر زد به من، من خب دیدم تیر خوردم دیگر البته اسلحه را از دست او گرفته بودم. در این موقع این که اسلحه نداشت کنار رفت دومی آمد که تیر خلاصی به من بزند. این موقع بود که من روی زمین افتاده بودم تیر خورده بودم، خانواده ما آمد خودش را سپر کرد که او نتواند ما را بزند.
خبرنگار: نقش تاریخیشان را ایفاء کردند.
رئیس جمهور: خب بله انصافآ شجاعت هم میخواست دیگر خب یک آدم مسلحی ایستاده بود.
خبرنگار: امام در پیامشان به همین مسئله اشاره کردند تقدیر کردند.
رئیس جمهور: من افتاده بودم روی زمین ایشان سپر من شد. خانواده ما میگوید این آمد دستش را از زیر بدن او آورد که مثلا در قلب یا به مغز من بزند، آن موقع تیر زده حالا نمیدانیم، من فکر میکنم وقتی که من ایستاده بودم تیر خوردم به هر حال این موقع هم تیر زدند که تیری از این گوشه چشم من هم عبور کرده (و) پوست را خراشیده بود، دست خانواده ما را هم زخم کرده بود ظاهرآ آن تیر اولی موثر بود که خب حالا ایشان میگوید نه این تیر دومی بود (که) موثر بود. به هر حال آنها کار خودشان را کردند و رفتند ولی خداوند نمیخواست ما آن موقع شهید بشویم.
خبرنگار: یعنی با توجه به این که کسی هم نبود که حالا دفاعی بکند، آنها هم دو نفر بودند غیر از شما و خانواده.
رئیس جمهور: بله ما همین دو نفر بودیم آنها (هم) دو نفر بودند. البته ما اسلحه یکیشان را گرفته بودیم آن یکی هم (با) اسلحهاش این جوری دو سه تا تیر زد.
خبرنگار: چون یک خوردهای طول کشید، فکر کرد دیگر بیشتر از این مصلحت نیست بمانند و رفتند .
رئیس جمهور : آخر چون پاسدار (در) حیاط در اطاق دم درب بود که حالا آنها هم من نمیدانم چه جور شده بود. آن وقت محسن ما و اینها هنوز بچه بودند. محسن همین جور با پسر همسایه ما آنها هم یک اسلحهای دستشان بود و آن طرفها بودند. آنها یک مقدار رفتند پشت دیوار قایم شده بودند تیر اندازی شده بود .
خبر نگار:این بحث مطرح شد من خاطرم هست همان ایام مقام اماموقتی شنیده بودند، خب سخت متاثر شده بودند برای شما نذری کرده بودند، صدقهای داده بودند و آن جمله معروفشان (را) که نهضت زنده است تا هاشمی زنده است، مرحوم احمد آقا نقل می کردند. حالا که یادی از مرحوم
حاج احمد آقا شد، من خاطرم هست که تقریبآدو سه هفته قبل از رحلت ایشان، یک ملاقاتی با ایشان داشتم ایشان خیلی از مظلومیت شما یاد می کردند و به ما به عنوان یک مسئول رسانه می گفتند که شما و دوستانی که تریبونی در اختیار دارید مسئول هستید چون حجم توطئههاخیلی بالاست و تشبیههایی هم می کردند تشبیه دورانی که شهید مظلوم شهید بهشتی مورد تهاجم تبلیغاتی و حملات شدید شایعه سازی بودند و همان تظاهرات خیابانی که علیه آن مظلوم بزرگوار بود و حجم توطئهها و شایعات زیادی را ایشان ذکر می کردند و متاثر بودند. حالا که یادی از آن مرحوم شد، ضمن طلب رحمت برای ایشان اگر خاطرهای دارید به خصوص در نقشی که ایشان بعد از حادثه ترور حضرت عالی ایفاءکردند و پیامهایی رساندند یا خاطراتی که از ایشان دارید (اگر) بفرمایید، باعث خوشبختی است.
خبرنگار دومی : اجازه بدهید این را تکمیل کنم به این که تا آنجایی که من هم اطلاع دارم، شما خیلی به ایشان علاقمند بودید و احساس می کنم که به شما از نظر عاطفی لطمه خورده یعنی این فقدان ایشان لطمه وارد کرده به هر حال این نکات و آن احساس عاطفی خودتان بیان بشود، خیلی خوب هست.
رئیس جمهور: ما آن دوران اول طلبگیمان همسایه امام بودیم مقابل منزل امام، منزلمان در کوچه یخچال قاضی بود. احمد آقا خب ده سال از من کوچکتر بود ما از همان موقعها که ایشان خیلی هنوز خیلی جوانتر بود، با ایشان آشنا شده بودیم. بعد در دوران مبارزه خیلی صمیمی شده بودیم چون خب در دوران مبارزه، دیگر اسرار، انسان را به هم نزدیک میکند. بعد از مرحوم شهید حاج آقامصطفی،خب دیگر ما رابط مهممان در خارج با امام ایشان بود. آندوره هاخیلی خاطره داریم. خب شما خودتان آقای دعائی در یک کاری ما با هم مشترک بودیم میدانید چقدر خاطره ما در همان دوره کوتاه با ایشان با هم روزنامه مخفی بعثت را منتشر کردیم .خب با احمد آقا از این گونه خاطرهها خیلی داشتیم. بری کارهای مخفی کاری خب خیلی چیز داریم. بعد از انقلاب هم خاطرات فراوانی است. من البته حالا این تعبیر که ایشان مثلا مظلوم واینها را به من بگوید چه مظلومیتی ما این همه داریم از نعمتهای انقلاب استفاده میکنیم، خیلی بیشتر از حق خودمان داریم استفاده میکنیم، من احساس میکنم خیلی هم به مردم (و) هم به انقلاب بدهکارم.
خبرنگار:این فروتنی شماست
رئیس جمهور:نه واقعآهم این جور احساس می کنم و احمد آقاخیلی به ما کمک میکرد به ما. خداوند رحمتشان کند. حالا یک وقتی فرصتی پیش بیاید، بیشتر درباره ایشان حرف می زنیم .
خبرنگار:(آقای کرباسچی)
ما حالا بحث مسائل شخصیت حضرتعالی مطرح شد دو تا نکته هم من فکر می کنم بد نباشد که سئوال کنم از خدمتتان. شما در جریانات مختلف انقلاب و فشارهای کار،احساس همه ما اینست که شما بسیار صبور و بردبار (هستید) و خیلی مسائل مختلف را تحمل میکنید. شما هیچ وقت از مطبوعات عصبانی میشوید؟
رئیس جمهور: آری اولامن مطبوعات را واقعآ دوست میدارم. این را شما بدانید خودتان میدانید و من (هم) میدانم که مطبوعات خیلی خدمت میکنند. مثل آدم مثل بچهاش است دیگر حالا به بچهاش هم گاهی یک گلهای میکند. من هم برای مطبوعات انتقاد را یک مسئله جدی میدانم، اگر در روزنامهها انتقاد نباشد کارها به جایی نمیرسد. البته عصبانی میشوم.
خبرنگار:(اقای کرباسچی ) شما از چه چیزی عصبانی میشوید. هیچ وقت مثلا در خانه عصبانی شدید؟
رئیس جمهور: آره، در خانه در کارهایم. البته سعی می کنم خودم را کنترل کنم، گاهی هم کنترل نمیکنم، بعد پشیمان می شوم ولی البته این حالت زیاد نیست. من نمیدانم دیگران چقدر عصبانی میشوند ولی من هم میشوم.
خبرنگار:(آقای کرباسچی)شما در ارتباط با حالا روزنامه ها بطور کلی رسانه ها با این حجم کار و فشاری که به هر حال مسئولیت اجرایی دارد، اصولا چه وقت حالا روزنامه یا رادیو تلویزیون را میبینید،چه مقدار وقت میگذارید. ما خب همان طور که اول بحث هم اشاره شد واقعآ الان یک حجم وسیعی مطبوعات حالا غیر از همین مطبوعات کثیر الانتشار و روزنامهها، ما نزدیک به بیش از چهارصد مجله هفته نامه در کشور در واقع منتشر میشود که بیش از دویست تا از آنها در همین چند ساله شروع به کار کرده و حجم متنوعی هم هست. شما هیچ وقت اینها را یا فقط خلاصه اخبارش را میبینید در جوّ اینها چه قدر قرار میگیرد؟ نسبت به رسانهها...
رئیس جمهور: من معمولا صبح که در دفترم میآیم، اول روزنامه ها را البته در حد تیتر میبینم.
عناوین همه روزنامهها ی صبح را میبینم اگر یک چیز، مهم به نظرم بیاید که در گزارشهای دیگری که از خبر گزاری جداگانه میبینیم ندیده باشم اینها را هم نگاه میکنم. شاید مثلا یک نیم ساعتی معمولاطول میکشد. عصر هم یک استراحت مختصری که دارم، وقتی که که کارهایم را شروع میکنم، دوباره روزنامهعای عصر را میبینم. دفتر هم روزانه جزوههایی از مطالب مهم روزنامهها تهیه میکند (و) هر روز برای من میآورد که من آنها را هم هر روز میبینم. دیگر آخرهای شب یا روز بعد آن دیگر در کارها میماند هر وقت فرصت کردم، مجلات و اینها را هم هفتگی برایمان دو سه تا جزوه از مسائل مهم تهیه میکنند مجلات آنها را هم میآیم میبینم. البته در ساعاتی که زیاد انرژی لازم نداشته باشد، آسان است آنها را ببینم اخبار را هم صبح، ظهر و شب از رادیو یا تلویزیون معمولا گوش می دهم و در فاصله هم هر وقت در اتاقم و مشغول مطالعه باشم، رادیو یا تلویزیون باز است اگر یک چیزی استفاده بکنم. کار ما با مطبوعات کم و بیش مطلعم این جوری است.
خبرنگار: رادیوهای خارجی را هم گوش میکنید؟
رئیس جمهور: بله معمولا صبحها یکی از این رسانهها ی خارجی را گوش میکنم. بیشتر هم چون اینها در جزوهها میآید شما خودتان به ما میدهید دیگران هم میدهند. (شنودهها) میدهند ولی من خودم میخواهم گوش بکنم که ببینم آنها اصلا آهنگ برخوردشان را با مسائل ما و انقلاب (چگونه)
هست.
از آهنگ آنها چیزهایی استفاده میکنم فکر میکنم برای آنهایی که در سطح من مسئولیت دارند مفید میتواند باشد.
خبرنگار: شاید یک چیزی هم بحثش جالب است برای مردم بدانند که شما چه مقدار از وقتتان را برای مسائل تربیتی و آموزش بچهها و نوهها میگذارید که احیانآ طبیعی است خب به شما علاقمند هستند و انتظار دارند با این همه اشتغالات آیا فرصت چنین کاری را میکنید یا این که عمومآ به عهده دیگران هست.
رئیس جمهور: نه واقعآکمکی نمیتوانم زیاد بکنم چون من صبح زود بیرون میآیم معمولا اواخر شب (به) خانه میروم. مگر این که یک روز تعطیلی فرصت باشد با بچهها بیرون برویم بک جایی باشیم که خب این در سال چند بار اتفاق میافتد یا مثلااگر آنها ناهار این جا پیش من بیایند یا من ناهاری روزی در خانه باشم، آنها با من باشند سعی میکنم از آن وقتها در مورد اخلاق، درس و رفتارشان استفاده کنم (و) چیزهایی که در طول روز وقتهایی می بینم، تذکر میدهم، نصیحت میکنم.
خبرنگار: اینها را من به این خاطر میپرسم که پدرم هم خدا رحمتش کند فوت کردند ولی هیچ وقت نمیدانست من کلاس چندم هستم وقتی سئوال میشد، میگفت من نمیدانم کلاس چندم هستی. رئیس جمهور: بله به هر حال من به اندازه مردم دیگر به بچههایم نمیرسم
خبرنگار: این صحبتهایی که اخیرآ در همین گفتگو داشتیم روی عاطفی بودن شخص جناب عالی تکیه شد. خود شما هم این را قبول دارید که به هر حال یک انسان عاطفی هستید. در رده بندیها خب از یک طرف شما کارهای زیر بنایی زیادی را در مملکت انجام میدهید که موفق هم هستید، از یک طرف هم یک مشکلاتی به هر حال مردم دارند و خب خیلی وقتها این مشکلات به گوش شما میرسد. از دو طرف، دو تا مسئله مهم وجود دارد: یکی عاطفه شما که به شما به طور طبیعی حکم میکند که نسبت به آن ناراحتی (و) مشکل، یک انعکاسی داشته باشد وضعیتتان یک باز تابی در شما داشته باشد کاری بکنید، از این طرف هم این وظیفه بزرگی که بر عهده خودتان احساس میکنید یعنی همین کار زیر بنایی که باید استمرار پیدا کند، این را هم نمیتوانید ترک بکنید. شما بین این دو فشار و بین دو احساس و بین دو چیزی که وجود دارد با توجه به همان عاطفی بودنتان چه میکنید که به هر حال یکی را انتخاب میکنید یا راهتان را ادامه میدهید و مشکل خودتان را حل میکنید؟
رئیس جمهور: مثل کسی که فرزندش مثلا یک چیزی از او میخواهد و او ترجیح میدهد که این امکان را برای تحصیل فرزندش خرج بکند، یا برای آینده فرزندش ذخیرهای برای فرزندش یک چنین حالتی دارد. آدم سختش است وقتی که بچهاش گریه میکند، یک چیزی میخواهد و نمیتواند به او بدهد. من واقعآ چنین حالتی را دارم یعنی در بعضی موارد که فکر میکنم یک امکانی را الان میشود داد به فلان چیزی که مردم کم دارند، زود این را پر بکنیم ولی میبینیم آن طرف، فردا گرفتاری پیدا میکنیم، ترجیح میدهم با یک مقدار تلخی که این کار را بکنم ولی همان طور که شما گفتید، یک مقدار تلخی دارد منتهی شیرینی کارهای سازنده و آیندهنگر بر تلخی میچربد آدم بالاخره عقلش باید بر عاطفه اش در مواردی پیروز بشود دیگر.
خبرنگار: من این را بیشتر از این نظر طرح می کنم که گاهی تلفنهایی که به روزنامه میشود، مردم بعضی مطالب را (که) مطرح میکنند، جالب است. اخیرآ همین یکی دو روز پیش تلفنی داشتیم که یک بنده خدایی میگفت به آقای رئیس جمهور بگوئید که شما کارهای بزرگی را دارید انجام میدهید و مطمئنآ در تاریخ ما این کارهای شما میماند و هرگز شما و کارهای شما در آینده تاریخ این کشور فراموش نخواهد شد منتهی این را هم بگویید که ما هم دچار سختی هستیم و مشکل داریم یک فکری هم برای ما بکنید که از این مرحله عبور کنیم و در عبور از همان نکتهای که آقای شریعتمداری هم مطرح کردند مسئله گردنه و اینها گفتند این را هم به ایشان بگوئید که به هر حال این مشکل ما هم مشکل است و باید به آن توجه بشود. من از این نظر، این را مطرح کردم.
رئیس جمهور : من این را قبول دارم. به هر حال مردم که همه نیازهایشان را نمیتوانند تامین بکنند ولی باز هم قبلا گفتم میدانم که وضع مردم از گذشته بهتر است و بتدریج هم بهتر میشود و همین حرفهائی که من در سد پانزده خرداد که رفتیم افتتاح کنیم یک حسابی کردم، گفتم اگر پول این سد را ما به روغن نباتی تبدیل کرده بودیم، این 5 سالی که سد میساختیم به مردم قم داده بودیم تقریبآ همه این 5 سال یک روغن زیادی در خانهها ی مردم بود ولی دیگر برای همیشه اینها بایست آب شور بخورند. بک مقدار صبر کنند، دیگر حالا آب قم شیرین شد.
خبرنگار: حالا انشاءالله این لولهکشی شهرستان را هم بتوانیم زودتر درست کنیم.
رئیس جمهور: آن یک شبکه وسیعی لازم دارد که مشغول شدیم دیگر باید انجام بدهیم. (در مورد آن) هم باید یک چیزی را ندهیم، آن را بدهیم.
خبرنگار - جناب آقای هاشمی ببخشید یک نکتهای را من میخواستم در رابطه با همین وضعیت معیشتی مردم عرض بکنم انشاءالله که به هر حال خرید و مسائل این گونه فروشگاههای زنجیرهای رفاه هم خب یک بحثی بود که جنابعالی به شدت دنبالش بودید و یکی از فروشگاهها هم راه افتاد منتهی خب بعضی از نظرات هم بود که خود این فروشگاه ممکن است که یک محلی باشد که دولت لازم باشدیک بخش از سوبسید را در آن بگذارد در این زمینه چگونه نگاه میکنید واین سیاستها ادامه پیدا میکند؟ به چه شکل خواهد بود؟ از مطبوعات و مردم چه انتظاری برای رونق اینها و نتیجه آن میرود انشاءالله.
رئیس جمهور: خب این حرفها را قبلا هم زدیم. اولا ما به هیچ نحوی، سوبسید به این فروشگاهها نمیدهیم چون اینها خودشان هم میتوانند سود بخش باشند و هستند. ما اولین نمونهاش را که شهرداری تهران راه انداخت (و) قبل از ما داشت کار میکرد بعد به نام رفاه ثبت شد. همین یکی دو ما که کار کرده و تحقیقآ هم قیمتهای آن، زیر قیمتهای همه جای بازار است. ما خودمان هی مامور فرستادم تا به حال چند بار فرستادم رفتند مقایسه کردند حالا باید یک گزارش کاملی آقایان، خودشان بدهند. از همه جای بازار، این قیمتها ارزانتر است. همه چیز هم آنجا هست و مردم میخرند. اصلا از ما سوبسید نمیخواهد بلکه یک پنج درصد به کل سیستم رفاه میدهد که ما خرجهای بالا دستی داریم. یک چیزی در ذهن بعضی مردم هست گاهی هم من دیدم در کیهان و اینها هم نگرانی میکنند که ماجرا از بقیه ظرفیتها استفاده نمیکنیم. آنها در سیاستهای ماست فروشگاههای قدس، شهر و روستا و هر فروشگاه دیگری که وجود دارد اینها اگر خودشان را بیایند با سیاستهای ما منطبق بکنند در این شبکه قرار میگیرند. اینها اولویت دارند و الان هم دارند خیلیهاشان میآیند. ما سرمایه گذاری نخواهیم کرد برای جدید البته اینها خیلی نیستند ما لااقل باید در چهار صد پانصد تا شهر فروشگاه بسازیم.
خبرنگار: روستاها را هم شامل خواهد شد؟
رئیس جمهور: (برای) روستاها یک فکر دیگری شده. شبکههای خاص تعاونی که با این فروشگاهها مرتبط باشند البته هنوز طرح آن تکمیل نیست. این یک کاری است که صرفآ برای این است که واسطههای کالا را کم بکند و به سود متعارف قناعت بکند که اجرای آن سیاستها شروع شده، تجربه فروشگاههای فعلی برای ما خیلی مهم است به زودی یک فروشگاه جدیدی، فروشگاه پروتئین از همین نوع که مخصوص مواد پروتئینی است، شروع می شود و پشت سر همدیگر داریم آماده میشویم میآوریم. به نظرم یک کار بسیار جدی است. ما بالاخره باید شبکه توزیعمان اصلاح بشود البته ما ترجیح میدهیم بخش خصوصی خودشان بیاند جمع بشوند از این فروشگاهها درست بکنند و ما هم کمکشان می کنیم که بتوانند همین شبکه سنتّی، قسمتی از آن به شبکه مدرن امروزی تبدیل بشود که هر جا در دنیا بوده مردم راحت شدند.
خبرنگار: خیلی متشکر نمیدانم آیا برادران سئوال دیگری دارند.
خبرنگاردومی: برای این که دوستان در کمیسیون ما گاه نکنند، یک چند تا سئوال سیاست خارجی هم اجازه بدهید مطرح کنیم. همین طور که میدانید قطب بندیهای جدیدی در دنیا در حال شکل گیری هست. قدرت گرفتن مجدد روسیه هست که دارد قوام می گیرد که آمریکائیها خیلی ناراحتند، اتحاد اروپا مطرح است، چین، ژاپن از این قبیل آیا وقت آن نشده که یک اتحاد و قطب اسلامی جدیدی شکل بگیرد؟ در این زمینه آیا بنائی دارید؟ خب یکی از آن کشورها مصر هست به هر حال یک قطب جدی در این زمینه هست اگر که بناست که نسبت به روابط با مصر فکری بشود، آیا مسئلهای است زمینهای هست؟ چیزی هست؟
رئیس جمهور: خب وقتی که کنفرانس اسلامی تشکیل میشد، آن سازمان با همین هدف بوده منتهی در عمل نشان داد که الان شرایطی که بر دنیای اسلام حاکم است، تعلقات کشورهای اسلامی به جاهای مختلف، خیلی مشکل میکند که یک قدرت مطلقی، آدم در همه زمینه ها بوجود بیاورد ولی به هر حال این خودش، پایه یک حرکتی است. در مورد مصر، جدایی ما از مصر از موقعی شروع شد که آن برای شکستن مسئله فلسطین پیشقدم شد (و) کمپ دیوید اتفاق افتاد که خیلی کار تلخی بود. اخیرآ دارند یک مقدار حرفهای جدیدی میزنند اگر آنها به طرف راه خوبی حرکت بکنند، به نظرم ایران اهمیت مصر را بعنوان یک کشور بزرگ اسلامی و با تمدن قدیم و سوابق مبارزاتی مردمش قبول دارد. ما امیدواریم که آن اشکال برطرف در مصر بشود ما بتوانیم با آنها کار بکنیم.
خبرنگار: چیز جدیدی اتفاق نیفتاده. مسئله، پیمان هستهای بود که یک صحبتهایی کردند بعد یا ساکت شدند یا چیز عکسش را گفتند. به نظر میرسد که یک بازی بود. آمریکا هم ظاهرآ یک اشارهای
کرده مثلا ساکت شدند. همیشه در فرمایشات شما و سیاست، کلا سیاست خارجی این بود که به همان اندازه که دولت مصر از اسرائیل جدا بشود، میتواند به ما نزدیک بشود تازگیها اتفاق نیفتاده. یعنی به نظر میرسد همان روابط صمیمانه با اسرائیل همچنان بر قرار است.
رئیس جمهور: خب حالا این یک قدری هم به آقای مهاجری برخورد بله و بالاخره کبرای قضیه همین است که اگر آن سیاست گذشته را اصلاح بکند از طرف ایران استقبال میشود. حالا این بحث روی مصداق است.
خبرنگار: مقصود حضرتعالی این است که در شرایط فعلی در افقی که فعلا در پیش رو هست، این است که مصر هر چه بیشتر به اسرائیل نزدیک میشود، آیا به نظر شما بنابراین در این فاصله و در این افق فعلی ارتباط ممکن نیست؟
رئیس جمهور: امکان به بن بست رسیدن آن سیاست هست. ما حالا نمیتوانیم قضاوت صریحی بکنیم. باید ببینیم بالاخره دارید میبینید مشکلات جدی پیدا میکند. ما خیال میکنیم یکی از ادله تحرک منفی آمریکا علیه ما جدیدآ این است که آن جا به مشکل برخورد کرده.
خبرنگار: یعنی در اصل سازش با اسرائیل منظورتان هست یعنی آمریکا آن جا به بن بست برخورد کرده منتهی خب در خود آن سیاست، دولت مصر برای تحقق این سازش پیشگام است.
رئیس جمهور: خب حالا اگر اصل سیاست به مشکل برخورد بکند طبعآ شکل مقدمات آن هم عوض می شود دیگر.
خبرنگار: خب آن شاید نتیجهاش این بشود که در مصر مهره عوض بکند یعنی به آنهایی که الان هستند، بگوید شما نتوانستید کاری بکنید.
رئیس جمهور: آقای مهاجری همیشه فرضهای منفی قضیه را می بیند.
خبرنگار: واقع بینانه است.
خبرنگاردومی: من سئوال دیگری را در زمینه دیگری باز این جا خدمتتان عرض بکنم به نظر میرسد که طراحی سیاست خارجی ما عمدتآ بر نگاه به منطقه بیشتر استوار هست تا فضای بینالمللی در حالی که بعد از پایان جنگ سرد، طراحان سیاسی نگاه به سیاست گذاری فرا منطقهای دارند و مسائل منطقهای را در نگاه ارتباطات سیاست بین المللی حل میکنند. آیا طراحی سیاستهای منطقهای اولا از قدرت مانور سیاسی بین المللی ما نمیکاهد و ثانیآ ما را در فضای تصمیمگیریهای سیاسی بینالمللی محدود نمیکند؟
رئیس جمهور: خب ما آن حرف اول را قبول نداریم که فقط منطقهای باشد، ما روابطمان مثلا با چین یا آلمان یا جاهای دیگر در آن تعریف نمیگنجد. از همین آثاری که شما بعد از تصمیم اخیر آمریکا دیدید در دنیا نشان داد که ما سیاستمان محدود به منطقه نبوده البته منطقه چون نزدیک به ماست، طبیعتآ یک تقدمی برایش قائلیم اما
خبرنگار: با توجه به منابع آسیا و حرکت آسیائی منظورتان است؟
رئیس جمهور: هم منطقه خاورمیانه چون منطقه الان برای ما چند تعریف و مصداق دارد، اکو یک منطقهای است، اطراف خزر یک منطقهای است، خلیج فارس یک منطقه است، دنیای اسلام یک منطقه است، این یک جهان سوم، خودش یک تعریف دیگری دارد ولی اینها هر یکشان هم یک اولویتهایی دارند دیگر ما ولی سیاستهای جهانیانیمان را هیچ وقت فراموش نمیکنیم.
خبرنگار - آقای هاشمی این اسم، یک اسم تاریخی است. امروز با آن مفهوم مصداقی ندارد چون آن موقع دو بلوک بوده کسانی که نمیتوانستند جزو دو بلوک باشند، جمع شدند گفتند غیر متعهدها.آن دیگر دو بلوک فعلا آن طورها نیست ولی آن روابط قدیمی چون آثار مثبتی داشته، این مجموعه نمیخواهد این امتیاز را از دست بدهند. اسم را حفظ کردند ولی محتوی، الان محتواهای دیگری است این تصمیمات مستقل تری میتوانند از قدرتهای مؤثر دنیا بگیرند ما خیال میکنیم این مجموعه میتواند نقش تاریخی در آینده ایفاء کند.
خبرنگار:(آقای کرباسچی)حاج آقا مثل این که بحث خیلی طول کشید و مسائل مطبوعات هم خیلی زیاد است شما را خسته کردیم اگر حالا اجازه بفرمایید این جلسه را فکر کنم تمام کنیم.
خبرنگار دوم: برای مطبوعات اگر چیزی داشته باشید (که) خوشحال کننده باشد، بد نیست بفرمایید.
رئیس جمهور: به هر حال من از جلسه خوبی که الان با شما داشتیم راضی هستم که جلسه مانوسی بود و مسائل مهم کشور هم مطرح شد (و) در فضای نسبتآ خوبی با هم حرف زدیم. در مورد مطبوعات، من وظیفه خودم میدانم که حمایتهای معقول از مطبوعات بشود ولی همان طور که گفتم، خیلی مایل نیستم مطبوعات زیاد وابسته باشند. از لحاظ زندگی (و) استقلالشان در دراز مدت خیلی به نفعشان است همان کاری که بتدریج در جاهای دیگر میکنیم با مطبوعات هم انجام میدهیم ولی تا شما نیازمند باشید، مطبوعات به دولت نیاز داشته باشند، دولت حمایت خواهد کرد. ما نمیگذاریم با این که گاهی برای هزینه ارزی و اینها مشکل داریم ولی نمیگذاریم که مشکل غیر قابل تحمل، شما داشته باشید و امیدوارم با به ثمر رسیدن طرحهای کاغذ و چیزهای دیگری که داریم، خیال شما هم در آینده راحت باشد.
خبرنگار: خیلی ممنون متشکر هستیم سپاسگزاریم.
خبرنگار بعدی: درخواستمان این هست که شما اجازه بفرمایید، یک هزار چند گاهی، ما خدمتتان شرفیاب بشویم و جلساتی این چنین البته به اقتضای فرصت بسیار ضیق حضرتعالی داشته باشیم.
رئیس جمهور: استقبال میکنم. البته حالا بعضی از مطبوعات الان این جا غایبند مخصوصآ روزنامههای دیگر ولی صدا و سیما فکر کرده بودند که دیگر نمیشود جلسه را خیلی بزرگتر از این بگیریم. ما باید که آقایان هم باشند.
خبرنگاران: به هر حال خیلی سپاسگزاریم.
رئیس جمهور: موفق باشید.