مصاحبه
  • صفحه اصلی
  • مصاحبه
  • مصاحبه آیت الله هاشمی رفسنجانی ماهنامه 30 روز ایتالیا

مصاحبه آیت الله هاشمی رفسنجانی ماهنامه 30 روز ایتالیا

  • تهران - مجمع تشخیص مصلحت نظام
  • دوشنبه ۳۱ تیر ۱۳۸۷
رسیدن تدریجی ایران به اهداف انقلاب اسلامی/ سقوط رژیم مستبد پهلوی، اوّلین هدف انقلاب اسلامی/ تغییرات ساختاری، یکی از راههای ایران برای نهادینه کردن انقلاب/ تأسیس نهادهای موازی در کنار نهادهای بجا مانده از رژیم پهلوی در انقلاب اسلامی/ سپردن همه سمت‌ها و مسوولیت‌ها به انتخابات و آرای مردم در انقلاب اسلامی/ توطئه‌های فراوان دشمنان در نخستین سالهای پس از پیروزی/ کودتا و تحریم اقتصادی، از برنامه‌های جدّی آمریکا برای مقابله با انقلاب اسلامی/ خلف وعده ایتالیا در انجام تعهدات سابق با رژیم پهلوی/ جلوگیری از ارسال سلاح‌های خریداری شده ایران توسط آمریکا/ موفقیت ایران در جنگ تحمیلی عراق/ شروع بازسازی و سازندگی کشور پس از پایان جنگ/ مذاکره، تنها راه حل مسائل هسته‌ای/شروط ایران برای ایجاد روابط با آمریکا/ لزوم درخواست‌های رسمی برای آغاز دوباره روابط ایران و آمریکا/ اشغال سرزمین‌های لبنان، عامل اصلی تشکیل گروههای مقاومت/ مزارع شبعا، نمونه‌ای از اشغال خاک لبنان توسط اسرائیل/ 5 میلیون آواره فلسطینی، عاملی برای عدم تحقق پیشنهادهای صلح/ آزادی جولان، شرط اصلی سوریه برای قبول مذاکرات صلح/ عدم تحمل دراز مدت اشغال خارجی توسط مردم افغانستان/ گفت وگو با مذاهب، یکی از اصول اساسی اسلام/ لزوم توجه به مشترکات ادیان در مذاکرات و گفت و گوها/ سوابق درگیری یهودیان و مسیحیان در تاریخ/ آمادگی مسلمانان برای زندگی مسالمت‌آمیز با پیروان ادیان دیگر/ لزوم توجه به میراث کهن به عنوان پایه زندگی بشر در همه اعصار/ عدم وجود یک حزب سیاسی قدرتمند در ایران/ تعویض سالانه دولت در ایتالیا به خاطر تعدد احزاب کوچک/ وجود چند جریان سیاسی در ایران و تفاوت آنها با احزاب/ رهبری، مرجع ثابت تصمیم‌گیری‌ها در ایران/ تدوین قانون اساسی در نخستین سال پس از پیروزی انقلاب اسلامی و رأی بالای مردم به آن/ آرزوی صلح‌طلبی امام در زمان حیات/ وصیت نامه امام، بزرگ‌ترین سرمایه ایران در سالهای پس از رحلت/ مسئولان فعلی ایران، شاگردان سابق امام/ ضررهای جهانی از درگیری‌های فعلی

 

س) در سال 1978 در ایران یک انقلاب در حال انجام بود، آیا امروز هنوز زنده است؟ این 30 سال برای روشن کردن قلمرو، موضوع و هدف آن مفید بود؟

ج) یقیناً هنوز به همه اهدافی که در نخستین روزهای انقلاب از آن الهام می‌گرفتیم، نرسیده‌ایم. البته عقیده داریم که کارهای بزرگی انجام داده‌ایم. قبل از هر چیز موفق به تبدیل کردن رژیمی که قبول نداشتیم، به چیزی که به تأیید نیروهای انقلابی رسیده بود، شدیم. این تغییر آسان نبود، زیرا می‌خواستیم یک دولت لائیک را تبدیل به اسلامی و سیستم مشروطه در داخل خاندان شاهنشاهی را با نظامی که به رأی مردم پذیرفته شده بود، تعویض کنیم.

بنابراین، نیاز به تغییرات ساختاری، ایجاد نهادهای جدید و حذف سایر نهادها بود، کاری که در سالهای نخست انقلاب انجام دادیم. با این وجود که در همه انقلاب‌ها حتی مارکسیستی، پاکسازی‌های گسترده نیروهای سیستم قبلی چیز عادی بود، ما نتوانستیم و نخواستیم پاکسازی خونین کنیم. از سوی دیگر نمی‌توانستیم بر روی بسیاری از صاحب منصبان که در خدمت رژیم گذشته بودند، حساب کنیم. با اینکه بدنه اداری دولت طرفدار مردم بود، رؤسا و مدیران هنوز وابسته به رژیم گذشته بودند.

ما نتوانستیم حتی همه نظامیان را کنار بگذاریم، زیرا به نفع ارتش نبود، اما فرماندهان بطور عادی تعویض می‌شدند، زیرا طی مبارزات علیه مردم هم صف شده بودند، همین مسأله در مورد پلیس و ساواک نیز وجود داشت. در گذشته مشاوران آمریکایی بودند که ایران را اداره می‌کردند و با حمایت آنها بود که به جلو می‌رفتند و این برای ما غیرقابل قبول بود. لذا نیاز بود تا دست آنها از امور ما برداشته شود.

زمان زیادی برد تا بتوانیم ساختاری بر پایه انتخاب آزاد مردمی ایجاد کنیم و هنوز هم چنین است. از سلسله مراتب بالا مانند رهبر عالی تا رئیس جمهوری، پارلمان، شورای شهر و غیره همگی بطور مستقیم یا غیرمستقیم از سوی ملت انتخاب شده. انتخاب رهبر به صورت دومرحله‌ای انجام می‌شود. امکان رأی دادن با هزینه کمی میسر شد. کافی است تا این را با آنچه در عراق اتفاق افتاد، یا با انتقام‌ها، پاکسازی‌های در افغانستان بعد از اینکه روس‌ها از کشور رانده شدند و ملت پیروز شد، مقایسه کنید.

این درست است که مدتی در ایران متحمل آشوب‌های داخلی شدیم و دفع آن کاری ساده نبود، اما موفق شدیم. در سالهای نخست انقلاب برخی گروه‌های مسلح شورشی که پادگان‌ها و پاسگاه‌ها را خالی می‌کردند، تشکیل شدند. در همان زمان، شورش‌های مسلحانه در شهرهای ایران، در کردستان، خوزستان، بلوچستان، آذربایجان، ترکمن صحرا و حتی تهران به وقوع پیوسته بود. مبارزه با این شورش‌ها کاری ساده نبود، زیرا نمی‌شد با ارتش یا پلیس با آنها مقابله کرد، بلکه نیاز به استفاده از نیروهای جدید انقلابی (پاسداران و بسیجی‌ها) بود.

ما حتی متحمل یک کودتا و تحریم‌های اقتصادی شدیم و بعد از آن نیز متحمل جنگ تحمیلی با عراق شدیم. مسأله غیرقابل قبول این است که هم شرق و هم غرب با صدام علیه ما هم صف شدند. ما 8 سال به تنهایی از خود دفاع کردیم. ما تحریم بودیم در حالی که به دشمن ما همه چیز با بخشندگی داده می‌شد.

شما ایتالیایی‌ها نیز هنوز بالگردها را به ما تحویل ندادید، قطعات شینوک از شما بر پایه یک قرارداد بزرگ خریداری شده بود، اما هرگز به آن احترام گذاشته نشد. آلمانی‌ها برعکس در حال ساخت تأسیسات هسته‌ای در بوشهر بودند و بدون پس دادن پیش پرداخت که دریافت کرده بودند، آن را رها کردند. با انگلیس نیز توافقات زیادی برای خرید تانک و موشک امضاء شده بود، اما به تعهدشان احترام نگذاشتند.

آمریکایی‌ها 11 میلیارد دلار را بدون اینکه به ما سلاح‌های سفارشی را تحویل دهند، متوقف کردند و در این شرایط بود که مبارزه کردیم و سرانجام پیروز شدیم. حتی سازمان ملل حق ما را برای غرامت جنگی به رسمیت شناخت. ما موفق به راندن عراقی‌ها از مرزهایمان شدیم، جنگ‌هایی از این دست هرگز در هیچ جای دنیا دیده نشده بودند.

سپس زمان بازسازی فرا رسید. من زمان جنگ، فرمانده نظامی و بعد از آن، یکی از آنهایی بودم که مأموریت بازسازی کشور را برعهده داشتند و خوب می‌دانم که موفق به ساختن چه چیزهایی شدیم. اگر گشتی در ایران بزنید، خواهید دید که بیشتر بازسازی‌ها در هفت، هشت سال اول پس از جنگ طراحی و ساخته شده‌اند. البته اگر آن تحریم‌ها را متحمل نمی‌شدیم، الان میان کشورهای توسعه یافته بودیم، زیرا همه این موارد باعث کندی رشد ما شد، به همین دلیل گفتم که تنها به بخشی از اهدافمان رسیدیم.

س) چطور می‌توان مسأله هسته‌ای و تحریم‌ها را حل کرد؟

ج) به عقیده من، راه‌حل درست، مذاکره با صبر و حوصله و اعتماد دادن به آنهایی است که ما را متهم می‌کنند تا اینکه حق ما را برای استفاده صلح‌آمیز از انرژی هسته‌ای بپذیرند. من راه دیگری نه برای خودمان و نه برای طرف‌هایمان نمی‌بینیم.

س) نظر شما درباره پیشنهاد گشایش دفتر نمایندگی آمریکا (کنسولگری) در تهران چیست؟ درباره انتقاد کسانی که می‌گویند گشایش دفتر به معنای هم صف شدن ایران با مواضع آمریکا و نوعی تسلیم است، چه نظری دارید؟

ج) آمریکایی‌ها در گذشته نیز جهت گشایش یک دفتر نمایندگی برای منافع خود در تهران اظهار امیدواری کرده بودند و می‌خواستند مذاکراتی را در این خصوص آغاز کنند. من در دوران ریاست جمهوری‌ام شرطی گذاشته بودم وآن، این بود که قبل از هر چیز آمریکا برای اثبات حسن نیت خود، اموال ما را که بلوکه کرده است، آزاد کند؛ اما سرانجام کاری انجام نشد، زیرا آمریکایی‌ها پیش شرط ما را نپذیرفتند. فعلاً گشودن دفتر کنسولگری آمریکا در تهران، تنها بحث روزنامه نگاری است؛ اما اگر یک درخواست رسمی در این خصوص دریافت کنیم، با دقت آن را مطالعه خواهیم کرد و فکر می‌کنم که در ایران موانع جدی در راه استقبال از آن نباشد.

س) نظر شما درخصوص راه حلی که طی در دوهه برای لبنان پیدا شده است و درخصوص فلسطینی‌ها، مذاکرات میان سوریه و اسرائیل، عراق و افغانستان چیست؟ ایران چه کاری می‌تواند انجام دهد؟

ج) مسائل زیادی وجود دارند، اما مهمترین آن مسأله فلسطین است. لبنان در مرحله اول قرار ندارد. وقتی جنوب کشور لبنان از سوی اسرائیل اشغال شد، یک حزب مقاومت مسلح که بعدها اسرائیلی‌ها را از آنجا راند، تشکیل شد. اگر اشغالی صورت نمی‌گرفت، دلیلی برای ایجاد گروه‌های شبه نظامی مقاومت وجود نداشت. آن‌ها می‌گویند که اگر اسرائیلی‌ها مزارع شبعا را به لبنان پس دهند، دلیلی برای نگه داشتن این شبه نظامیان وجود ندارد. در این کشور کوچک، صدها هزار پناهنده فلسطینی نیز زندگی می‌کنند که خود باعث بوجود آمدن مشکلات زیادی برای لبنانی‌ها شده است.

در سوریه، لبنان، کرانه باختری رود اردن و غزه، فشارهای شدید و غمباری به خاطر مسأله پناهندگان وجود دارد. پنج میلیون پناهنده فرومانده، ناراحت و مظلوم وجود دارند که در این منطقه کوچک خاورمیانه زندگی می‌کنند، این مسأله را نمی‌توان با زور یا تبلیغات حل کرد.

سوریه شاهد اشغال قسمت بزرگی از جولان است. به عقیده من اگر جامعه بین‌الملل موفق به حل مسأله فلسطین شود، سایر مسائل ساده‌تر حل خواهند شد.

در عراق تا زمانی که سربازان آمریکایی حضور دارند، مسائل ادامه خواهد داشت، البته ممکن است بتوانند برای مدت کوتاهی آرامش نظامی برقرار کنند، اما موقتی خواهد بود.

افغانستان نیز یقیناً تحمل اشغال خارجی را ندارد، در گذشته روس‌ها تلاش کردند و نیروهای آنها در سراسر کشور حضور داشتند، دولت افغان کمونیست و وابسته به جماهیر شوروی بود، اما یکی از دلایل سقوط شوروی مسأله افغانستان بود. سرانجام این کشور نیز باید به ملتش بازگردانده شود. اگر جهان به ریشه مسائل نگاه کند، به عقیده من زودتر و بهتر مسائل را حل می‌کند.

س) شما یک آیت‌الله هستید، به نظر شما گفتگو میان مذاهب امروز چگونه می‌تواند واقعی باشد؟

ج) براساس اصول قرآنی گفتگو ممکن است. حضرت محمد (ص) زمانی در عربستان زندگی می‌کرد که دیگر مذاهب با یکدیگر همزیستی داشتند. راه حل قرآن، اعتماد کردن به نکات مشترک مذاهب است که بسیارند، مهم‌ترین اصل نیز خداست که تمام مذاهب به آن باور دارند.

نکته دوم مربوط به نبوت و وظایفی است که برعهده پیامبران گذاشته شده است و سوم رستاخیز است که همه مذاهب الهی به آن اعتقاد دارند. تفاوت‌هایی در روش پرستش و در قوانین اجتماعی مذاهب وجود دارند. این مانند سیستم‌های سیاسی مختلف است که با وجود تفاوت در روشهای زندگی بدون مسأله با یکدیگر همزیستی دارند.

یا اینکه مانند آنچه نزد شما میان دین مسیح و یهود اتفاق می‌افتد که برای دو هزار سال در ستیزه بودند، مسیحیان، یهودی‌ها را قاتل مسیح می‌دانند و به همین دلیل از آنها نفرت داشتند، اما بالاخره در عصر ما این دو مذهب با یکدیگر آشتی کردند. امروز نیز با این وجود که بحث و جدل وجود دارد، اما بطور مسالمت‌آمیز زندگی می‌کنند.

ما مسلمانان هیچ مسأله‌ای با مسیحیان، یهودیان، هندوها و پیروان کنفوسیوس در چین نداریم و می‌توانیم با آنها زندگی کنیم. اختلافات و مسائل، دلایل دیگری دارند که فراتر از عقاید می‌روند. اگر مقامات مذهبی با یکدیگر به توافق برسند، میان مردم نیز توافق وجود خواهد داشت. البته مشکل است و به صبر، گشایش و پشتکار نیاز دارد.

س) پاپ در شهر سیدنی (استرالیا) صحبت از جهانی کرد که در آن کویر معنویت، ترس و ناامیدی رشد می‌کنند، او دعوت به حفظ رسوم و ریشه ایمان کرد، نظر جناب‌عالی چیست؟

ج) برخی رسوم خوب هستند و باید به آن پیوست و برخی دیگر خوب نیستند و راه‌های مدرن دیگری بهتر از آن هستند. ما نمی‌توانیم کلاً به عقب بازگردیم و اصلاً به جلو نرویم، البته نمی‌توان میراث کهن را نیز فراموش کرد، زیرا پایه زندگی بشر است.

س) سال آینده در ایران انتخابات ریاست جمهوری برگزار می‌شود. کدام پیشنهاد سیاسی می‌تواند مورد توافق همه احزاب سیاسی و جامعه برای حفظ و توسعه آن قرار گیرد؟

ج) در ایران یک حزب سیاسی پرقدرت که بتواند بطور مستقل نامزد خود را برای ریاست جمهوری معرفی کند، وجود ندارد. در خصوص شمار احزاب نیز مانند شما در ایتالیاست. جایی که اغلب دولتهای ائتلافی تشکیل می‌شوند و بلافاصله سقوط می‌کنند. از بدو تاریخ مدرن، شما هر سال یک دولت عوض می‌کنید!

یکی از نقاط ضعف ما در ایران این است که هنوز به توان تشکیل احزاب قوی نرسیده‌ایم. ما دو یا سه جریان سیاسی داریم، جناح محافظه کار، رادیکال و میانه‌رو و هیچ کدام از این سه جریان دارای اکثریت قاطع نیستند. رویدادها و تبلیغات می‌توانند یک حزب را نسبت به دیگری در زمان انتخابات کمک کنند، اما هرگز ممکن نیست که تشکیلاتی که پیروز شده است، به تنهایی همه چیز را اداره کند.

در ایران یک نقطه مرجع ثابت وجود دارد که برای کشور ما اساسی است و آن رهبری است. براساس قانون اساسی، یکی از وظایف رهبر، مداخله در موارد اختلاف برای هماهنگی سه قوه (مقننه، اجرایی و قضایی) است.

در سالهای اخیر همیشه یک جبهه در انتخابات پیروز شد، نه یک حزب و یا یک شخص و درآینده نیز همین تکرار می‌شود و یک ائتلاف نفر از میان راستگرایان، چپ‌گرایان و یا میانه‌روها پیروز می‌شود.

س) آیا نیاز به اصلاحات قانونی در ایران هست؟ در کدام بخش‌ها؟

ج) قانون اساسی ما در نخستین سال انقلاب و به سرعت نوشته شد، به همین دلیل بعدها مسایلی در اجرای آن به وجود آمد و 10 سال بعد آن را اصلاح کردیم. همه چیز در دست رهبری است که وقتی اصلاحات را در برخی موارد لازم بدانند، شخصیت‌ها، گروه‌ها و یا نهادها را مأمور مطالعه در آن خصوص می‌کنند و بعد از ارائه پیشنهاد، اگر در یک همه پرسی مردم موافق آن باشند، به اجرا گذاشته می‌شود. فعلاً مسائل جدی که نیاز به تسریع برای اصلاحات داشته باشند، وجود ندارد؛ اما نکاتی وجود دارند که بهتر است اصلاح شوند.

س) شما یکی از نزدیکان امام بودید، اگر ایشان امروز اینجا بود، درباره صلح در جهان و به صلاح کشور چه می‌گفت؟

ج) امام اکنون زنده نیستند که بتوانیم بپرسیم. در آن زمان خوب می‌دانستیم که آرزوی صلح داشتند و نه جنگ. ایشان در آخر عمر وصیتنامه‌ای بسیار قوی نوشته و آن را به ما داد تا از آن در مجلس نگهداری کنیم. هیچ کس نمی‌دانست که در آن چه نوشته شده است و تنها پس از مرگ او باز و منتشر شد.

امام در وصیت نامه‌اش بر روی جزئیات و یا چیزهای کوچک پافشاری نکرد، بلکه در آن به موضوعات کلی اشاره و توصیه کرد.

به هر حال بیشتر ما (مسئولانی که امروز در قدرت هستند) که شاگردان او هستیم، می‌دانیم که آرزوی او چه بود و چگونه باید رفتار کنیم تا او راضی باشد. البته رویدادهای تاریخی همیشه یک جور نمی‌ماند و باید بر پایه نیازهای جدید تصمیم‌گیری شود.

من به عنوان یکی از شاگردان او عقیده دارم که درگیری‌های فعلی و تنش‌ها به نفع بشریت، دین و حتی کشور ما نیست. در این شرایط، جهان منابع خود را از دست می‌دهد و این هزینه گزافی برای بشر دارد. هیچ کس پیروز نخواهد شد و همه متحمل زیان می‌شوند.

س) خیلی ممنون

ج) موفق باشید.