سؤال: سیاست شما در زمینه تهاجم فرهنگی غرب و حفظ دستاوردهای فرهنگی انقلاب اسلامی چیست؟
آقای هاشمی: راجع به مسایل فرهنگی، باید همه تلاشمان را بکنیم که دستاوردهای فرهنگی انقلاب از بین نرود و عمق بیشتری پیدا بکند. ما در مسایل فرهنگی با دو مقوله روبرو هستیم: یکی سطح کار است و دیگر عمق آن. من بیش از آنکه نگران سطح کار باشم، نگران عمق آن هستم. ما ممکن است با فشار و تهدید قدری ظاهر کار را درست کنیم،که البته موظف به رعایت ظاهر هم هستیم و این کار را انجام می دهیم، اما باطن قضیه، اساس کار است.
ما اگر جوانانمان را قانع نکنیم و ضمیر و باطن آنها را پاک نکنیم، قطعاً ضرر خواهیم کرد. روزی آنها طغیان میکنند و روزی میفهمیم که چیزی دستمان نیست. اگر قرار باشد افراد در خیابانها ظاهر را حفظ کنند و به محض اینکه به داخل منازلشان رفتند، نهایت الواطی رادر معاشرتها داشته باشند، این چیزی نیست که ما به دنبال آن هستیم.
ما متأسفانه اکنون این مشکل را داریم. گاهی ممکن است خیالمان خوش باشد به اینکه مقداری جلوی ویدیو مقابله کنیم. یک نوار ویدیو کافی است وارد کشور بشود، آن وقت میتواند مثل حشرات تکثیر بشود.
ما مواد مخدر را با این همه قدرتی که اعمال میکنیم، هنوز نتوانستهایم از جان مردم بگیریم. تازه مواد مخدر به اندازه نوار ویدیو جاذبه عمومی ندارد. آنچه که ما میفهمیم، این است که ظرف دو سه سال آینده، مردم چندین کانال ماهواره را خواهند گرفت و دیگر نیازی به ویدیو نخواهد بود. در مناطق مرزی، چندین کانال تلویزیونی خارجی قابل استفاده است. اینها هم بچههای ما هستند.
راه اساسی ما این نیست. ضمن اینکه این راه را هم باید دنبال کنیم و نگذاریم هتاکی صورت بگیرد. ما باید ضمن حفظ ظاهر، به باطن هم بپردازیم، کار عمده ما و شما پرداختن به باطن افراد و تزکیه نفوس است. وقتی می گوئیم مسأله فرهنگی، باید به دنبال این باشیم که به عمل بپردازیم.
من در جنوب ترکیه وقتی به شهر «ابراهیم خلیل» رفتم، آنجا دیدم که همه زنها باحجاب هستند ومثل قبل از انقلاب قم بود. یعنی تک و توک بیحجاب بودند و بقیه حجاب حسابی داشتند؛ با اینکه آنجا شش هفت کانال تلویزیونی بسیار مبتذل وجود دارد و دولت هم این طور چیزها را تشویق میکند. در آنجا دولت میخواهد مردم را بیحجاب بکند، ولی مردم خودشان را حفظ کردهاند؛ این نکته قابل توجهی است. ما نباید تصور کنیم که همواره باید از ابزار فشار و خشونت استفاده کرد. شاید خیلی موفق نشویم.
ما باید سعی کنیم که وسایل فساد کمتر در خانه ها پیدا شود. اما اساس کار این است که ما عمق وجود افراد را پاک کنیم و نگذاریم که به سوی این مسایل گرایش پیدا بکنند. اگر ما نتوانیم جوانها را قانع بکنیم، کار ما دشوار خواهد بود. آنچه که در ذهن بعضی ها هست که خیال میکنند میشود با برخی از سختگیریها و فشارها، این مسایل را حل کرد. من نگران هستم که ما به این کار قانع بشویم. باید راههای اساسی تری را دنبال کرد. ما اکنون به دستور مقام معظم رهبری، طرحی را برای این مسأله به طور همه جانبه در دست بررسی داریم و امیدواریم به یک فرمول خوبی برسیم.
س: عوارض شهرداری و اخاذی در شهرداریها از مسایلی است که باعث ایجاد نارضایتی در مردم می شود. برای جلوگیری از آن چه فکری کردهاید؟
ج: سختترین چیزی که در دستگاههای دولتی ما با آن برخورد می کنیم، مسأله رشوه و اخاذی است.
اخذ رشوه در شهرداریها به حد تواتر رسیده است.
باید مورد مشخص شود و در صورت تشخیص، با فرد خاطی به بدترین وجه برخورد میکنیم. اگر یک حالت عمومی در مردم پیدا بشود که موارد را به طور مستند منتقل بکنند، دستگاه اجرایی به طور جدی، به دنبال این مسایل است.
اگر چنین چیزی شود، ما واقعاً استقبال میکنیم. من خودم مواردی را میفهمم. مثلاً میآیند و به من میگویند که گاهی نامه ای میآید یا افرادی میگویند که در شهرداری یا فلان جا این کار را انجام می دهند.
شما به ماکمک کنید، شمایی که با مردم بیشتر رابطه دارید، هر موردی را که پیدا میکنید به ما اطلاع دهید. دفتر مردمی، منتظر است این چیزها را بفهمد. موردی که به دست ما بیاید، ولش نمیکنیم و تا نهایت میرسیم.
من در مورد مالیات هیچگونه نارضایتی را قبول ندارم. یعنی واقعاً مردم عادت نکردهاند مالیات بدهند. همه سیستم دنیا با مالیات میگردد، ولی ما تنها با نفت میگردیم. هر یک از آقایانی که مدعی هستند و از مالیات می لنگند، بیایند تا ببینیم آیا به اندازه حق شرعی و قانونیشان مالیات دادهاند یا نه. خدا را شاهد میگیرم، مسایل خوبی برای شما دارم. یکی از رفقای خوب بازاری ما که در دوران انقلاب با هم مبارزه میکردیم و با هم در زندان بودیم، آمد و شکایت کرد که از ما مالیات زیادی گرفتهاند و گفت مثلاً 30میلیون تومان برای ما بریده اند، ما گفتیم خیلی خوب، حالا ما به شما که اطمینان داریم. قاضی و کارشناس گذاشتیم و پیگیری کردیم، دیدیم این آقا مثلاً 100 میلیون تومان بدهکار است و به خاطر 30 میلیون تومانی که از اوگرفته اند، داد و فریاد میکند. حالا این متدین بازاری هم هست، سهم امام را هم واقعاً میدهد.
آری، میخواهم بگویم اینکه برای مالیات به شما شکایت میشود، ما واقعاً مالیات کم میگیریم. مالیات این نیست که الان ما میگیریم، مالیات کشور باید درست گرفته شود. پولدارها باید بیش از اینها بپردازند، ولی متأسفانه نمی پردازند. شما یک مورد بیاورید که ما از کسی بیشتر مالیات گرفته ایم.
س: شما فرمودید که اگر ما مسأله جوانها و مسایل آنها را حل نکنیم، ممکن است طغیان شود، باید برویم اول مسایل فرهنگی آنها را حل کنیم. مهمترین مشکلی که برای بچههای حزباللهی و جوانها مطرح میشود، مباحثی مانند عدالت اجتماعی در اسلام است، حالا که زمان بازسازی شده است، با آزادسازی همه چیز و دست برداشتن دولت از همه کنترلها، اجازه دادهایم همه نوع دزدی به صورت قانونی انجام بگیرد. یعنی ما آمدهایم و به یک سرمایهدار اجازه میدهیم یک شبه بیاید و کالایی را که دیشب تحت کنترل بوده، با سه تا پنج برابر قیمت، تحت حمایت قانون بفروشد.
ما آمده ایم یک شبه، دلار 400 تومان ارز صادراتی را 140 تومان کرده ایم و این یکی از مسایلی است که شما باید در نمازجمعه بیاورید. چه مقدار به آن قالیبافی که پشت دستگاه قالیبافی نشسته است و کار میکند، برمیگردد؟ در مسأله استقراض، استقلال اقتصادی ما در برابر استقلال سیاسیمان، در حال از بین رفتن است. وقتی میآییم و مسأله قانون حمایت از سرمایهگذاری خارجی را مطرح میکنیم که بیاییم و در قشم، در هر کجا که تصمیم داریم حمایت کنیم، این در حقیقت همان کاپیتالیسمی میشود که قبلاً بوده و این یکی از سئوالهای اساسی است.
از طرفی مسأله فرهنگی پیش میآید و آن اینکه نمایشگاهی مثل نمایشگاه ایرانگردی و جهانگردی برگزار میکنیم و تماماً همه چیز را بر باد میدهیم. زن و مرد در کنار یکدیگر میرقصند. در قم هم عروسها را بیحجاب میبرند. در تمام این شهر، از سرمایهدارهایی که ما رفتهایم و دعوتشان کردیم، هرکدام هرنوع که دلشان میخواهد کار میکنند، ما همه نوع امکانات در اختیار آنها گذاشتهایم.
ج: خیلی خوب، حالا که شما سه مسأله را مطرح کردید. مسأله قبلی را فکر کردم شما از حرفهای من درباره نظام کوپنی که همانا قطرهای از یک دریاست، درآورده اید. ما پنج میلیون کوپن بدون آدم داریم. حالا نمونه های عجیبی برایتان بیاورم، با آن سیستمی که شما از آن دفاع می کنید. مثلاً ما میآمدیم توزیع کامیون را سهمیهای میکردیم. کامیون که مال من و شما نیست، مال همه مردم است، ما نفت می فروختیم، ارز میآوردیم، کامیون میآوردیم و میدادیم به دست آقایان به مبلغ 500 یا 800 هزار تومان و او 8، 9، و یا 10 میلیون تومان میفروخت و اگر هم نمی فروخت روزی یک ساعت کار میکرد، قسطی هم نمیخواست بدهد. این پول گیر چه کسی میآمد؟ آزادسازی معنایش این است! این گونه داشتیم اموال مردم را تلف میکردیم.
ما در دوران جنگ، همه چیز را سهمیهای کرده بودیم. چقدر از این کانالهای نامشروع دولتی، اجناس را بردند، در بازار فروختند و یک شبه میلیاردر شدند. همه این مسایل در آن نظام سهمیهبندی اتفاق میافتد. در نظامی که ما الان داریم عبوری عمل میکنیم، در حین عبور، این اتفاقات میافتد. زمانی هم که قیمتها را گران و یا ارزان میکردیم، یک عده ای در این میان ممکن بود استفاده ببرند، اما وقتی که به تعادل رسید، دیگر اینها نمیتواند اتفاق بیفتد. الان تاجرهای آهن دارند ورشکسته می شوند، در صورتی که در گذشته هرکس آهن می فروخت، احتکار میکرد و فردا به قیمت گزافی میفروخت. الان دیگر احتکار آهن صرف نمی کند. الان احتکار را در کشور همانند بحثی که سه یا چهار سال گذشته بود، نداریم.
در جنگ این کار را میکردیم، چقدر از احتکار استفاده میکردند؟ به خاطر این بود که کالا محدود و سهمیه ای بود. من همین توزیع شیر پاستوریزه را که برای شما مثال زدم، روزانه در تهران پنج میلیون گناه می شود. یعنی کسی که باید یک شیشه بگیرد، پنج شیشه میگیرد، چون می بیند سهمیه و کمبود است. بقال گناه میکند، گیرنده گناه میکند و مردم را در صف معطل می کند. شما آثار اینها را ببینید. من هم می دانم در آزادسازی مسایلی هست، اما اینها در نهایت درست می شود، وقتی که به تعادل برسد.
ما وقتی که شروع به کار کردیم 12 میلیارد دلار بدهی داشتیم، یعنی جنس از خارج به صورت یوزانس خریده بودیم و بدهکار بودیم. یوزانس هم از آن معاملات بد است و در آن شرایط ناچار میرفتیم و جنس را نسیه میخریدیم. ما هنوز یک مورد هم سرمایه گذاری خارجی نداریم. حرفی است که دارند میزنند. این موضوع الان در حد حرف است. کسی از سرمایه گذاران خارجی به دلیل عدم اطمینان، اقدام به سرمایهگذاری نکرده است. از وقتی که ما در رأس امور اجرایی کشور قرار گرفته ایم، حتی یک مورد هم سرمایه گذاری خارجی نداشتیم.
البته یکی دو مورد سرمایه گذاری خارجی در زمینه کارخانه بنز و یکی دو مورد دیگر قبل از آمدن ما در کار اجرایی وجود داشته است که الان هم محفوظ است. اما از لحظهای که ما مسئولیت اجرایی را پذیرفتیم، یک مورد هم سرمایه گذاری خارجی در داخل کشور نداشتیم.
الان فقط مسأله در حد حرف است. الان سرمایهگذاری در قشم، مناطق آبهای آزاد در حد حرف است. اگر شرایط در آن مناطق فراهم شود، اینکار صورت میگیرد، اصلاً فلسفه مناطق آزاد برای جذب سرمایه های خارجی است.
اگر روزی برسد که به طور سالم سرمایه دیگران به سمت کشورمان سرازیر شود و در اینجا سرمایههای خارجی را تحت کنترل درآوریم، این یکی از بهترین وسایل حفاظت کشور است، نه به آن شکلی که در نظام شاه معمول بوده است، بلکه مطابق با آن مقرراتی که ما می توانیم به کار ببندیم.
البته هنوز به آن نقطه نرسیدهایم، یعنی هنوز نه کسی راضی به سرمایه گذاری در کشور میشود و نه کسی هم پیدا می شود. فقط حرف آن را می زنند. اگر شما توانستید، یک مورد سرمایه گذاری خارجی را فقط نام ببرید. ما فکر میکنیم نظام اقتصادی سالم در واقع همان نقطه نظر قبلی من می باشد، در غیراین صورت در اقتصاد سهمیه بندی هم فساد اخلاقی مشاهده می شود، هم سوءاستفاده و هم احتکار وجود دارد.
احتکار در چنان شرایطی پیدا می شود، در غیر این صورت، احتکار مفهومی ندارد. فقط باید هر کسی کالایش را تبلیغ کند تا آن را به فروش برساند؛ حتی ازمجموع صد در صد کالاها ممکن است پنج یا ده درصد آنها احتکار بشود، در حالی که در زمینه سایر کالاها، احتکار مقرون به صرفه نیست، بلکه باید زودتر به فروش برسد و پول آن را تحصیل نماید. این راهی است که در این دو سه سال اخیر به همین صورت طی شده است، حالا ببینیم بعداً چقدر می توانیم این راه را ادامه بدهیم.
در رابطه با مسأله فرهنگی، جوابم همان جوابی است که قبلاً دادم. ما نباید بگذاریم آنطور که شما می گویید، پیش بیاید که افراد برقصند. خوب قطعاً اگر یک چنین چیزی وجود داشته باشد، باید جلویش را بگیریم و ما هم اگر موردی را ببینیم، قطعاً جلوی آن را میگیریم.
باید ببینم این آقا و خانم در کجا می رقصند. اگر منظور شما از رقصیدن مرد و زن در داخل خانهها است که وضع تازهای نیست. ممکن است از خیلی وقتها پیش وجود داشته است. اما اگر اقدام به رقص علنی بکنند، مسأله جدایی است که باید با آن برخورد شود.
س: اگر امکانات و مقدورات لازم برای ازدواج جوانها تا سن 25 یا 30 سالگی فراهم نباشد، طبعاً زمینه لغزیدن و راههای انحرافی برای جوانان جامعه فراهم خواهد بود.
ج : البته اشکال عمده همین است. اشکال عمده مربوط به موانع موجود بر سر راه ازدواج و تأهل گزیدن دختر و پسر مجرد است. آقایان، ما باید ریشه و اساس مشکل را پیدا کنیم و راه حل نماییم. وقتی که جوانان ما تا 25 و 30 سالگی نمی توانند ازدواج بکنند و وسیله اقناع مشروعی هم خودشان در اختیار ندارند، همه شما هم اگر الان جوان نیستید، بالاخره روزی خود شما هم جوان بودید و می دانید معنی این حرف چه چیزی است.
اگر ما این موضوع را به طور ریشهای حل نکنیم، در آینده مشکلات اساسی پیدا می کنیم. در واقع اساس سیاستمان این است که به سوی شرایطی سوق داده بشویم که وقتی یک جوان احساس نیاز کرد، بتواند به راحتی و آسانی اقدام به ازدواج نماید و این هم چیزی نیست که توصیه به فراهم ساختن هر چه سریعتر این زمینه و شرایط بشود. حال آنکه این شرایط موقعی فراهم می شود که ما در کشورمان آب، برق، مسکن و سایر مایحتاج ضروری به اندازه کافی در اختیار داشته باشیم.
یعنی یک جوان به محض اینکه ازدواج کرد، به راحتی بتواند مسکن مورد نیازش را در اختیار داشته باشد. ما با داشتن یک اقتصاد سالم می توانیم به این شرایط دسترسی پیدا کنیم. حال آنکه ما با وضعیت مربوط به سهمیهبندی و امثال آن به چنین شرایطی دسترسی نخواهیم یافت که بتوانیم به همه مردم بی مسکن، خانه بدهیم. بلکه باید تحت شرایط خودش انجام شود.
س: همان افراد حزباللهی که ما هر وقت حضورشان را در صحنه های سیاسی، اجتماعی ضروری می دانیم، از آنها استفاده می کنیم، از برخورد کردن آنها با انحرافات و مفاسد اجتماعی جلوگیری بهعمل میآید و یا برای انجام مسأله مهم امر به معروف و نهی از منکر که افراد مسئول و انقلابی اقدام به شعارنویسی میکنند، جلوگیری می شود. چرا اینطور عمل می شود؟
ج: این کار نوعی قانونشکنی محسوب میشود و راه اساسی این نیست. ما با خطر ناامنی در کشور مواجه می شویم. همه افراد که آدم های سالمی نیستند که دعوت به این کار شوند. بعضی ها مسایل و اختلافات خانوادگی خودشان را دخالت می دهند. بالاخره باید در کشور نظم و قانون حاکم باشد. نمی شود به کسی اجازه داد که اگر کراواتی را پشت شیشه دید، بزند مغازه را بشکند. صد فقره فعل حرام مرتکب بشود، تا اینکه بخواهد جلوی یک فعل مکروه را بگیرد؛ این امکانپذیر نیست.