س- بسم الله الرحمن الرحیم
شمع در این انجمن دیده گریان کیست |
موج جنون میزند، اشک پریشان کیست |
موضوع برنامه این هفته ما تفسیر قرآن است. در این که کلام خدا جای تفسیر است، جای هیچ تردیدی نیست. منشاء قرآن منشایی فرا بشری است. به همین دلیل درک آن در گرو تفسیر و توضیحی است که در وهله اوّل مختص ذات مبارک حضرت خاتم الانبیا(ص) است که واسطه رسیدن کلام الهی به ما بودند. بعد از آن ائمه معصومین(ع) و بعد از آنها هم اولیاء و فقهای دین هستند که حق تفسیر و توضیح کلام وحی را دارند. در واقع به مدد تفسیر است که امکان پی بردن به اسرار و رموز و حکمتهای کلام الهی در حد ظرفیت و وسع بشری فراهم میشود. این استدال نشان از اهمیت تفسیر است. حتّی بعضی از بزرگان به این نکته اشاره کردند که بدون تفسیر اولیاء و معصومین و فقهای بزرگ، امکان برداشت اشتباه از مفاهیم قرآن و در نتیجه گمراهی، وجود داد.به قول مولانا:
تو ز قرآن ای پسر ظاهر مبین دیو آدم را نبیند غیر تین
بینندگان عزیز! امشب میهمان گرانقدر ما حضرت آیتالله هاشمی رفسنجانی هستند. حاج آقا سلام علیکم. خوش آمدید. سپاسگزاریم که دعوت برنامه ما را پذیرفتید. در خدمت شما هستیم.
ج- بسم الله الرحمن الرحیم. از شما تشکر میکنم. نه بخاطر برنامه امشب، بلکه به خاطر برنامه خوب بشارت که شما برای معرفی قرآن و آشنایی مردم با قرآن تلاش میکنید. یکی از آرزوهای من در زندگی است.
س- حاج آقا، همه با چهره و زندگی شما آشنا هستند. امّا بُعدی که امشب میخواهیم در این برنامه به آن بپردازیم و در خدمت شما باشیم، شاید برای عدّه زیادی از بینندگان تازگی داشته باشد. چهره حکومتی حضرتعالی برای همه کاملاً روشن است. امّا اینکه ایشان در کنار حجم وسیع مسؤولیتها و فعالیتها، یک محقق مطرح و مفسّر قرآن هستند، شاید برای خیلیها تازگی داشته باشد.
آیتالله هاشمی رفسنجانی صاحب تفسیر مبتکرانه و محققانهای در قرآن کریم هستند که به اسم «تفسیر راهنما» تا بحال 9 جلد آن منتشر شده و قرار است به 20 جلد برسد. این کتاب در سال 72 با توجه به ویژگیهای منحصر به فردی که داشت، به عنوان کتاب سال جمهوری اسلامی ایران انتخاب شد. به عنوان اوّلین سؤال از سابقه انس ایشان با قرآن میپرسیم که برای ما و بینندگان عزیز توضیح بدهند.
ج- سابقه من به دوران کودکی ام در خانه بر میگردد. معمولاً صبحها با قرائت قرآن مرحوم پدرم بیدار میشدیم. ایشان برای ما خیلی احترام داشت. با همان روحیه به قم آمدم. فضای قم هم قرآنی بود. بیشتر توجهام به خاطر سابقه روحی ام با قرآن بود. از همان اوّل تحصیل که با عربی و ادبیات عرب آشنا شدم، متن قرآن به عنوان محکمترین متن ادبی و عربی با محتوای عرفانی و انسانی، توجهام را جلب کرده بود. فکر نمیکنم از آن زمان تا به حال دورهای اتفاق افتاده باشد که انس با قرآن نداشته باشم. گاهی با مطالعه، گاهی با تفسیر نوشتن و گاه با کارهای دیگر، با قرآن سروکار داشتم. فکر میکنم اگر کسی روزی مرا از قرآن جدا کند- البته کسی نمیتواند. چون قرآن در وجودم هست- اگر بنا باشد از قرآن فاصله بگیریم، از خودم بیگانه میشوم. زندگیام به گونهای دیگر میشود.
س- فکر میکنم در دوران زندان دسترسی به قرآن برای شما مشکل بود. البته در آن زمان- تا آنجا که من مطالعه کردم - کار حفظ قرآن را ادامه دادید. اگر ممکن است درباره شیوهای که برای حفظ قرآن داشتید، بفرمایید.
ج- حفظ قرآن را از اوایل طلبگی، یعنی از سال 1329، شروع کردم. اوّلین مسألهای که مرا خیلی تشویق کرد، خاطرهای بود که در محضر آیتالله بروجردی داشتم. خودم پیشنهاد کردم و ایشان در یک جلسه عمومی از قرآن، الفیه ابن مالک، که هزار بیت در شرح متن کتاب سیوطی است و متنی در منطق از تفتازانی امتحان کردند. ایشان جاهایی را سؤال کردند و من هم خواندم. چون جوان بودم، جایزهای که به من دادند، مشوّق من بود.
س- رتبه اوّل را کسب کرده بودید؟
ج- مسابقهای نبود. امتحان انفرادی بود. بعد از آن حفظ قرآن را ادامه دادم. البته در بیرون فرصت نمیشد. 4 بار که به زندان کوتاه رفتم و معمولاً انفرادی بود و کتاب به ما نمیداند، قرآن میدادند - گاهی نمیدادند- مشغول حفظ قرآن میشدم.
س- چند جزء قرآن را در زندان حفظ کردید؟
ج- 25 جزء قرآن را حفظ کردم. 20 جزء از اوّل و 5 جزء از آخر قرآن حفظ کردم. این وسط 5 جزء ماند که توفیق پیدا نکردم حفظ کنم. مدتها بود که 25 جزء را مثل همین بچههای خوش استعداد که الان فراوان هستند، حفظ بودم. الان به صورت منظّم و با عدد آیه و خصوصیات از حفظ نیستم.
س- همکاران ما گزارشی از مرکز فرهنگ و معارف قم تهیه کردند که روی تفسیر جنابعالی کار میکنند. قسمت اوّل آن آماده پخش است. اگر مایل باشید، قسمت اوّل را ببینیم تا مجدداً در خدمت شما باشیم.
یکی از اعضای مرکز فرهنگ و معارف قم: حضرت آیتالله هاشمی رفسنجانی بدون دسترسی به منابع، کار را در زندان شروع کرده بودند. آن هم با شرایط شاقّ زندان ستم شاهی و گرفتاریهایی که بود. امّا عشق وافر ایشان به قرآن باعث شده بود که در یک دوره بازداشت، حدود 20 جزء قرآن را حفظ کنند و دوره دیگر 5 جزء دیگر را. در دوره سوّم که مدّت آن طولانی بود، کار تفسیر قرآن را شروع کردند.
دوستان مستحضر بودند که ساعات خوب ذهنی واکثر اوقات من مشغول کار روی قرآن بود. مزاحم من نمیشدند. از صبح تا نزدیکی ظهر در فکر خود به قرآن میپرداختم. آیات را در ذهن خود بررسی میکردم. فیشهای اولّیه را در نبود کاغذ، در ذهن مینگاشتند. بعدها که کاغذ در اختیارشان قرار گرفت، مطالب را ثبت کردند و به صورت مخفیانه از زندان بیرون کردند.
در عین حال به خاطر ذهن دقیق، حساس و روشنی که داشتند، مسایل مختلف و موضوعات مختلف را متناسب با نیازهای روز دسته بندی میکردند. در عین حال کار یک نفر، آن هم با محدودیت منابع، بود.
نکته دوّم اینکه کار توسط جمع زیادی با مراجعه به دهها تفسیر تکمیل شد. توسط فضلای گرانقدر مجدداً کنترل شد.
الان مجموعه آن بسیار غنی است. مهم این است که در طول این مدّت همفکری و همکاری و عنایت آقای هاشمی رفسنجانی هم قطع نشد. با همه مسؤولیتها و اشتغالات فراوانی که داشتند، بحثهای قرآن همیشه بر پا بود.
جناب آقای هاشمی رفسنجانی! شما دوره مختلف زندگی را پشت سر گذاشتید. دوره اول در مبارزه با مدیران رژیم ستم شاهی و طاغوت و دوره دوّم خودتان در زمره مدیران ارشد کشور بودید. آیا در مقایسه این دوره، تفاوتی در برداشت شما از قرآن وجود دارد؟ اگر هست، چگونه است؟
ج- حتماً تفاوت است. دورهایی که مبارزه میکردیم و در زندانهابا قرآن انس داشتیم، به عنوان مدّعی و طلبکار حرف میزدیم. کسانی در جامعه مقام و امکانات مادّی داشتند. آیاتی توجه ما را جلب میکرد که میخواستیم انتظارات قرآن را از حکومت و تخلفات آنها و حقوق مردم بفهمیم. بیشتر به این مسایل توجه میکردم. در زمانی که خودمان مسؤول بودیم، خودمان را به عنوان انسانی که باید جوابگو باشد، بدهکار مردم میدانستیم. چون امکانات دست ما بود.
الان وقتی به قرآن نگاه میکنیم، دنبال توقعات قرآن از حاکم هستیم تا کاستیهای خود نسبت به مردم، جامعه، خدا و قرآن را بدانیم. دو حالت است. در حالت قبل، مواجهه من با قرآن به همراه ترس و وحشت نبود. حالت توقعآمیز بود. امّا الان در بسیاری از آیات حالت بدهکاری و گاه شرمندگی احساس میکنم. خیلی تفاوت دارد.
س- سن چقدر تأثیر دارد؟ آن موقع شما جوان بودید. تفکرات شما هم مربوط به دوران پر شور و هیجان جوانی و مبارزات با طاغوت بود. سالها گذشت و مراحل پختگی سن طی شد. قطعاً نگاه بشر به قرآن تغییر پیدا میکند. چون پختهتر میشود، آگاهانهتر به مسایل نگاه میکند. در این مورد توضیح بفرمایید.
ج- فکر میکنم همه این گونه باشند. من که هستم. فهم ما از متن قرآن با توجه به مراحل سن متفاوت میشود. در آن موقعیت و آن سن که جوانی بود، ایدهآلهای ما به گونهای بود که قرآن را به گونهای دیگر میفهمیدیم. الان که سنّ بالا رفت و تجارب اجرایی دارم، فکر میکنم واقعیتها را باید در نظر گرفت. الان در توقعات، انتظارات، طرحها، برنامهها و انتقادات پختهتر از گذشته فکر میکنیم. امّا نمیتوانیم بگوییم الان بهتر میفهمیم. آن موقع هم حالت خاصی داشت که تقریباً با زمان نزول قرآن همخوانی داشت. گرچه قسمت زیادی از قرآن موقعی نازل شد که خود پیغمبر(ص) هم حاکم بودند. دو حالت در قرآن است:
1- زمانی که پیامبر (ص) به عنوان یک مظلوم، تحت محاصره و فشار و اصحاب ایشان زیر ستم بودند.
2- زمانیکه خود پیامبر(ص) حاکم بودند. ارتش، نیرو و بیتالمال داشتند و فرمان میدادند.
هر دو بخش آیات برجستگیهای خاصّی دارند. تفاوتی هم که گفتم بیشتر بین نوع آیات است. یعنی آن موقع چه آیاتی برای ما جاذبه بیشتری داشت و الان چه آیاتی جاذبه دارد.
س- تقریباً مکی و مدنی
ج- تقریباً مثل سورههای مکی و مدنی
س- انگیزه شما از اینکه تفسیر قرآن را در آن زمان شروع کردید، چه بود؟
ج- وقتی که بیرون زندان بودم، هیچ وقت به فکر تفسیر، به این شکلی که الان در آمده، نبودم. کمبودی را در منابع قرآنی میدیدم و آن این بود که اگر میخواستیم موضوعی را در قرآن پیدا کنیم و همه آیات مربوط به آن را ببینیم، لازم بود که همه قرآن را بخوانیم. این برای جامعهای که در 1400 از عمر قرآنش میگذرد، عیب است.
البته کسانی با قرآن آشنا هستند، امّا کسانی آشنا نیستند. کسی که تازه میخواهد بخواند، مشکل دارد. مثلاً جنابعالی میخواهید ببینید، قرآن راجع به کتاب چه میگوید؟ راجع به معاشرت چه میگوید؟ چنین اطلاعاتی ندارید. باید جایی باشد که وقتی دگمه کامپیوتر را میزنید، هر چه راجع به آن است، بیرون بیاید. چنین منبع و مأخذی نبود.
البته لفظی بود. فرض کنید آسمان، زمین و موضوعات دیگر نبود. امّا مطالب قرآن لفظی نیست. با معنی و اشاره آمده است. از جمع آیات فهمیده میشود. اگر میخواستیم درباره موضوعی تحقیق کنیم، میبایست یکبار قرآن را میخواندیم. مثلاً آن موقع اشرافیگری جزو مسایل مهم مبارزاتی بود، میخواستم مطالعه کنم، در زندان فرصت پیدا کردم. در بیرون هیچ وقت فرصت پیدا نکردم که یک دور قرآن را از این دید بخوانم.
به فکر بودم که اگر خدا توفیقی به من داد- گاهی دعا میکردم و از خدا توفیق میخواستم- کلید- آن موقع لفظ کلید را انتخاب کردم- یا دایرهالمعارف یا فهرست کاملی از همه موضوعات قرآن و آیات مربوط به آن موضع تهیه کنم.
هدف من این بود. امّا در عمل موارد دیگری اضافه شد.
س- جناب آقای هاشمی! معمولاً در برنامه بشارت با عزیزان و کارشناسان ارتباط زندهای داریم تا برای مهمان عزیز صحبت یا از ایشان سؤال کنند. الان ارتباط تلفنی ما با حضرت آیتالله صابری همدانی در قم برقرار شده است. خدمت آیتالله صابری همدانی عرض سلام داریم.
- سلام علیکم، در خدمت حضرت آیتالله هاشمی رفسنجانی هستیم. اگر صحبتی در خصوص تفسیر راهنما دارید، بفرمایید.
- بسم الله الرحمن الرحیم. میخواهم چند جمله درباه تفسیر راهنما عرض کنم. دنبال مطلبی راجع به ولایت فقیه و ولایت امر و حکومت اسلامی در جامعه بودم. در سوره نساء به آیه 58 و چند آیه بعد از آن برخورد کردم. مطالبی که مورد توجه بود، یافتم. بعد به تفسیر راهنمای آقای هاشمی رفسنجانی برخورد کردم، دیدم ایشان لطایفی از این آیات ذکر کردند که به ذهن هر کس نمیآمد و نمیآید. چون قرآن علاوه بر ظواهر، لطایفی دارد. لطایف آن مخصوص افرادی است که ذکی قلبه و صفا ذهنه. اشخاصی که ذهنی پاک و روحی صاف دارند. جناب آقای هاشمی با تفسیر راهنما خدمت بزرگی به اسلام کردند. من به آقایان نویسنده میگویم که اگر میخواهند مطلبی درباره قرآن بنویسند، حتماً قبلاً به تفسیر راهنما مراجعه کنند.
باید به منابع خوب توجه کنیم و از صاحب آن تقدیر کنیم. اگر کسی زحمت کشید و کتابی به این ارزشمندی در اختیار نویسندگان، علما و دانشمندان قرار دادهاند، باید مورد تقدیر قرار گیرند، در غیر این صورت کفران نعمت است. این تفسیر، کتابی است که برای همه اقشار لازم است.
حتی نکاتی است که آیات عظام هم میتوانند به آن مراجعه کنند. این نشان ارزشمندی ملّت ماست. خداوند انشاءالله به ا یشان طول عمر دهد.
ج- من هم خدمت جناب آقای صابری همدانی سلام عرض میکنم. میدانم ایشان نیازی به تفسیر من ندارند. اگر مراجعه کردند به خاطر این است که میخواستند ببینند من چه نوشتم. من هم فارسی نوشتم تا مردم که سطح سوادشان پایینتر از علماست، استفاده کنند. قطعاً تحفهای برای شخصیتهایی مثل آیتالله صابری نیست. ولی از حسن توجه ایشان قدردانی میکنم.
س- این از تواضع حضرتعالی است، وگرنه این کتاب برای همه مفید است. خدمت بزرگی کردید. خداوند به ما توفیق دهد که قدردان این خدمات باشیم. این مطلب را عرض کنم که وقتی مقام معظم رهبری خم میشوند و تابوت یک سردار را میبوسند،
تقدیر از شخص نیست. تقدیر از مکتب، عقیده و راه است. امام حسین (ع) هم صورتش را بر صورت آن غلام سیاه میگذارد. این یعنی تقدیر از راه و مرام. ما از کتاب شما استفاده میکنیم. به همین خاطر از شما تقدیر میکنیم.
(بعد از این میان برنامهای پخش شد و سپس بخش مسابقه پخش شد که 30 جایزه از 100 جایزه این مسابقه را آیتالله هاشمی اهدا کردند.)
س- جناب آقای هاشمی رفسنجانی! با توجه به چاپ 9 جلد از تفسیر راهنما، آیا اهداف اوّلیه شما تأمین شد؟ اگر نه چه روشی را پیشنهاد میکنید که در جلدهای بعدی تغییراتی حادث شود؟
ج- در حدّ تفسیر از 9 جلدی که چاپ شد، راضی هستم. تفسیر موضوعی آخرین هدف ماست. یعنی بعد از اینکه کارهای دیگر انجام شد و موضوعات، آیات مربوط به خود را کنار خود یافتند، میتوانیم تفسیر موضوعی داشته باشیم. مثلاً روزی که همه آیات مربوط به زمین را با تفسیر یکجا داشتید، آن موقع میتوان راجع به زمین نظر داد.
هدف اصلی من کلید قرآن بود که اسم آن را فرهنگ قرآن گذاشتند. الان در حال تهیه است. جلد اولّش را دیدم. تأیید کردم مقدمهای بر آن نوشتم. باید جلد اوّل آن بیرون بیاید. در این کتاب کلمات آب، آبرو، آزادی، آخرت و کلمات دیگر که با «آ» شروع میشوند، در جلد اوّل آمده است. باید جامعه، علما، مفسّرین و دیگران قضاوت کنند. بعد من خواهم گفت که هدف من به دست آمد یا نه.
همین طور که جلو میرویم، با شرایط جدید افکار جدیدی پیدا میکنیم. اگر بنا باشد باز هم در تفسیر تجدید نظر شود، فکر میکنم چیزهایی اضافه خواهد شد.
س- یکی از ویژگیهایی دفاتری که شما در زندان تدوین کردید، تهیه نرمافزار تبیان 3 است. در رابطه با این نرمافزار توضیح بفرمایید.
به بینندگان عزیز عرض میکنم که این نرمافزار حاوی 18 هزار عنوان است که در ذیل 18000 عنوان اصلی طبقه بندی شد و در اختیار دانش پژوهان و علاقهمندان فرهنگ قرآنی است.اگر امروز بخواهید این تفسیر را شروع کنید، فکر میکنید در این فرهنگ چه زمینههای جدیدی آورده میشود؟
ج- اتفاقاً برای این سؤال شما، سه ماه پیش در قم جلسه گذاشتیم. به همکارانی که در قم با من کار میکنند، پیشنهاد دادم که موضوعات تخصصی را هم اضافه کنیم. مثلاً از دید دانشمندان روانشناس واژههای علمی و تخصصی روانشناسی را نمایه کنیم. علمای اقتصاد، تاریخ، جامعهشناسی و به خصوص علوم انسانی واژههایی دارند که خیلی جدید هستند. تازه وارد فرهنگ شدند. قرآن راجع به همه علوم مطلب دارد. بنابراین بخش تخصصی کردن واژهها مهم است. ممکن است صدها واژه جدید به آن 18000 واژه اضافه شود.
در ادامه گزارشی از تبیان (3) پخش شد که یکی از کارشناسان در توضیحاتی گفت: پس از اینکه آیتالله هاشمی رفسنجانی کارهایی را که درباره قرآن در زندان انجام داده بود، در اختیار مرکز فرهنگ و معارف قرآن قرار دادند، بناشد گروههای متعددی برای دسته بندی کارها تصمیم گیری کنند. گروهی برای تفسیر راهنما تشکیل شد که تا به حال 9جلد ارائه شد. همزمان با این کارها، قرار شد برای بهینه ارائه دادن اطلاعات و موضوعات قرآنی، همراه با تکنولوژی نوین جهانی که رو به تکامل است، نرم افزاری براساس کارهای آقای هاشمی رفسنجانی ساخته شود. لذا اوّلین نرم افزاری که مرکز فرهنگ و معارف قرآن ارائه داد، تبیان است که نسخه 3 آن در بازار است. قرار است نسخه 4 هم عرضه شود. البته فرق آن با نسخههای قبلی در این است که در نسخه 4 میخواهیم از نرمافزار چند رسانهای استفاده کنیم.
کار دیگری که مرکز در دست دارد، کلید قرآن است که آیتالله هاشمی رفسنجانی تلاش میکنند که این کار به سامان برسد. این کار بسیار بزرگ و سترگ است که میتواند تمام اطلاعات قرآن را براساس نمایه و موضوع در اختیار محققین نیازمند به اطلاعات قرآن قرار دهد. به طوری که با مراجعه به این کتاب بزرگ میتوانند به اطلاعات دسترسی پیدا کنند. این کتاب راهنماییهای متفاوتی مثل لیست، گزارش، نمودار درختی، جستجو، حالت برنامه و خروج دارد.
در تبیان 3 کارها از لحاظ علمی مثل عناوین عام، مرکب، برداشتهای تفسیری، تعداد آیات و سورهها و مشخصات دیگر تقسیم بندی شد که ارائه میگردد.
اصل کار نرمافزار در فهرستی طراحی شده است که عناوین، موضوعات اصلی، موضوعات فرعی، برداشتهای تفسیری و آیات مرتبط به آنها ارائه میشود.
در عناوین اصلی، عناوین براساس ترتیب الفبا دسته بندی شده است که ذیل هر عنوان اصلی، عنوان فرعی و بعد از عنوان فرعی، موضوعات و پس از آن آیه مربوطه و برداشتهای تفسیری آیتالله هاشمی رفسنجانی میآید. این همان فیش است که ایشان در زندان نوشتند که با شماره و کد خاص، موضوع، نمایه و توضیحات ارائه میشود.
در ادامه آیتالله هاشمی رفسنجانی برای بینندگان دو سؤال مطرح کردند که بینندگان باید جواب آن را به صورت کتبی به برنامه بشارت شبکه دوّم صدا سیما بفرستند:
1- تفاوت تفسیر راهنما با دیگر تفاسیر موجود چیست؟
2- چه پیشنهادی برای بهتر کردن تفسیر راهنما دارید؟
قرار شد به 30 نفر از کسانی که به دو سؤال فوق جواب دادند، نشان زرّین بشارت اهداء شود.
س- ظاهراً مراحل اوّل تفسیر راهنما را در دوران سخت زندان طاغوتی انجام دادید. اینکه چرا در آن شرایط این کار را شروع کردید، برای همه سؤال است. اگر در این زمینه توضیح بفرمایید. ممنون میشویم.
ج- همانطور که قبلاً گفتم، جزو آرزوهایم بود که دائرهالمعارفی برای قرآن تهیه کنم که در ذهن من کلید قرآن بود. در همه زندانهایی که رفتم در این فکر بودم. امّا زندانهای کوتاه مدت برای چنین کار بزرگی ظرفیت نداشت.
در آخرین زندان، با اطلاع از پرونده، میدانستم مدّت ماندن من طولانی است. فکر نمیکردم انقلاب به این زودی پیروز میشود و من بیرون میآیم. آن زندان سه سال طول کشید. آن سه سال برای بخش اوّل کار من کافی بود.
به هر حال حدس میزدم که کارم طولانی است. از همان روزهای اوّل بازداشت به فکر افتادم که آرزوی دیرین خود را عملی کنم. روزهای اوّل بازداشت، در زندان کمیته مشترک یا شهربانی سابق بودم. الان گویا اسم آن، زندان توحید است. زندان بسیار سختی بود. در سختترین شرایط، آن زندان را ساختند. به عنوان زندان سیاسی- امنیتی انتخاب کردند. خیلی سختگیری میکردند. همه طرحهایی را که کارشناسان اسرائیلی و دیگران گفته بودند، در آنجا اجرا کردند.
بعد از یکی دو روز اوّل بازجویی که وضع جسمانی من بسیار بد بود، به فکر افتادم که کارم را شروع کنم. از آنها قرآن خواستم. ندادند. در انفرادی بودم. به فکر افتادم که از حافظهام استفاده کنم. کاغذ و قلم هم نداشتم. برای اشتغال ذهنی من بسیار مفید بود. مرا از فضای زندان بیرون میبرد. در صفحه حافظهام کار را به این شکل طراحی کردم: آیه را در ذهنم مرور میکردم و مطالب مورد استفاده آیه را که 10، 20 و یا بیشتر بود، در ذهنم مرور میکردم. در ذهنم شماره میزدم. میگفتم این آیه 20 مطلب دارد. در جایی نمینوشتم. در ذهنم بود.
س- در ذهنتان فیش برداری میکردید.
ج- عملاً این گونه بود. حدود یک ماه در کمیته بودم. در این مدّت، تمام اوقات بیداری صرف این کار میشد. تقریباً یک جزء قرآن را در ذهن فیش برداری کرده بودم. واقعاً برایم روان شده بود. تا آیهای را میخواندم، مطالب آن مثل آیینه برایم باز میشد.
بعد به زندان اوین رفتم. خوشبختانه بهترین دوستان ما را هم به زندان اوین آوردند. بت آیتالله طالقانی، آیتالله منتظری، آیتالله مهدوی کنی، آیتالله ربّانی شیرازی، آیتالله انباری و خیلی از دوستان دیگر در یک بند بودیم. همه اهل علم و تحقیق بودند. به ما قرآن و کاغذ و قلم دادند. تفسیر هم از خانه برایم آوردند. کارم را شروع کردم.
س- دفتری را در کنار شما میبینم. بسیار دوست دارم که بدانم درون این دفتر چه نوشته شده است و قصّه این دفتر چیست؟
ج- به این دفاتر خیلی علاقهمندم. به مرکز تحقیقاتی قرآن قم داده بودم و خواهش کردم بعد از کپی به من برگردانند. تاریخی ترین اثر زندگی من است. همانطور که ملاحظه میکنید، این دفترها 200 برگی است. بعضیها هم پشت و رو نوشته شده است. چون آن زمان در مصرف کاغذ واقعاً صرفه جویی میکردم. مثلاً آیه «وان احد من المشرکین استجارک واجره حتی یسمع کلام الله ثم ابلغ مهمنه» (آیه 6 سوره 9 (توبه) است). در این آیه 10 مطلب است. موضوع این است که اگر مشرک و کافری از شما امنیت خواست او را بپذیرید تا حرفهای شما را بشنود. بعد او را به جایی که امن است، برسانید تا برود.
پیغمبر(ص) این باب را با نظر خدا باز کرده بود که مردم بیایند با نظر پیغمبر(ص) و اسلام آشنا شوند.در زندان برای اینکه صرفه جویی کنم، در همین آیه 5 فیش نوشتم و در یک جمله خلاصه کردم: امنیت، جوار، پناه، آیتالاحکام و سیاست خارجی. این آیه به این 5 موضوع مربوط میشود. دوباره دین، تحقیق، عقیده و برهان را نوشتم که 9 فیش از این آیه تهیه کردم. در 4 1صفحه در لزوم تأمین امنیت پناهنده.
س- جناب آقای هاشمی رفسنجانی! به نظر شما چرا تا به حال نتوانستیم قرآن را به شکل مطلوب برای نوجوانان و جوانان عرضه کنیم؟ با توجه به اینکه جنابعالی در زمینههای اجرایی، فرهنگی و فکری تجربیاتی دارید، اگر ممکن است پیشنهادها و راهکارهای خود را در این زمینه بیان فرمایید.
ج- البته تا حدّی باید خدای بزرگ را شکر کنیم که جوانان ما تا حدودی قرآنی هستند. در تاریخ ایران و کشورهای عربی که زبان خودشان است، سراغ ندارم که جوانان این مقدار در فکر فهمیدن، حفظ و قرائت قرآن باشند. در این چند سال اخیر وضع نسبتاً خوب است. البته با چیزی که باید باشد، خیلی فاصله است.
به علاو اینکه قرآن در زندگی ما حضور داشته باشد و در عمل قرآنی باشیم، مهم است. اینکه چرا نتوانستیم به حدا اعلا برسیم؟ سؤال خوبی است. امشب در برنامه بشارت سخنی از حضرت امام پخش شد که ایشان گفتند: هیچ یک از انبیاء هم به اهداف خود نرسیدند.
معلوم است اهداف عالی قرآن که میخواهد انسان کامل تربیت کند، با ما خیلی فاصله دارد. ما که میخواهیم مرّبی باشیم، به مرّبی نیاز داریم. فکر میکنم برنامه هایی مثل این برنامه خیلی خوب است.
س- اگر پیشنهادی نسبت به این برنامه دارید، بفرمایید.
ج- اولاً اگر وقت آن مناسب باشد، خیلی خوب است. امشب که برنامه شما شروع شد، وقت نماز بود. ممکن است خیلیها در مساجد یا در خانه باشند و میخواهند نماز بخوانند. خود من هیچ وقت نمیرسم. این موقع وقت نماز است. وقتی بگذارید که جوانان بتوانند گوش بدهند.
ثانیاً از مسایلی که برای نسل جوان جاذبه داشته باشد، بیشتر استفاده کنید. به جای حرف زدن ما، برنامههای دیگری بگذارید. به نظر من مسابقه شما گیرا بود. میتوان سؤالات مفیدتر و مؤثرتری مطرح کرد. گروه با سوادی بگذارید تا سؤالات خوبی برای شما طرح کنند. از کارشناسان استفاده کنید. از جامعه شناسان و روانشناسان دعوت کنید تا افکار خود را در قالبهای جوان پسند که میتواند مسابقه و برنامههای هنری باشد، مطرح کنید.
ثالثاً سراغ مطالبی از قرآن بروید که برای بچهها بدیع است. بهرحال شاید من به اندازه شما ندانم. چون شما دارید برنامهریزی میکنید. ولی فکر میکنم اگر از کارشناسان تربیتی بیشتر استفاده کنید، برنامه شما غنیتر میشود. من خودم از یک کلمه به حفظ قرآن رسیدم که در زندگی من تصادفی بود.
اوایل که به قم آمدم، به درس تفسیر مرحوم حاج شیخ ابوالفضل زاهدی رفتم. از علمای آن زمان بودند. ایشان در حرفهای خود روایتی خواندند که روز قیامت که میخواهند انسانها را به بهشت ببرند، به اندازه هر آیهای که از حفظ داشته باشند، یک درجه به آنها میدهند. گفتند: اقراء و رفع بخوان و بالا برو. این در ذهن من ماند. این جمله کوتاه برای جوان مفید است.
س- خیلی ممنون که در برنامه ما شرکت کردید. به رسم یادبود نشان زرین بشارت را به شما تقدیم میکنیم.
ج- موفق باشید. از برنامه شما لذّت بردم. در شبهای محرم که به قرآن نیاز داریم، این برنامههامیتواندبرایهمه، مخصوصآجوانان، هدیهخوبیباشد. خداوندتوفیقشمارابیشتر کند.
س- اگر صحبت خاصّی با بینندگان دارید، بفرمایید.
ج- فقط دو سه کلمه، مخصوصاً به جوانان عرض میکنم. در نظر بگیرید که قرآن کلام خداست. خدا که قادر مطلق و عالم مطلق است. هر لحظه رحمت و خیرش برای ما نازل میشود. با این ویژگیها کلام خدا را حرف معمولی ندانید. خیلی بد است که چنین سرمایهای از خداوند داشته باشیم و به آن توجه نکنیم. از من به عنوان کسی که همه نوع زندگی دنیایی را دیده است، از زندانهای پر شکنجه تا ریاستهای پرطمطراق را دیدم، بشنوید که قرآن کتاب زندگی است. فکر میکنم در زندگی من هیچ چیز شیرینتر، ماندنیتر و سازندهتر از قرآن نبوده است. ممکن است برای شما الگوی خوبی نباشد، امّا میتواند به گونهای در وجود شما مؤثر باشد که بتوانید همه سعادتها را جذب کنید.