س- بسم الله الرحمن الرحیم، با سلام و عرض احترام و خیلی متشکریم از اینکه این فرصت را در اختیار ما قرار دادید. موضوع مصاحبه ما در خصوص مرحوم دکتر حبیبی است. ما در حال ساختن فیلمی درخصوص دکتر حسن حبیبی هستیم. ایشان از همراهان شما بودند و دوازدهم اسفند هم سالگرد ایشان است. برای همین خواستیم از شما یک گفتوگویی داشته باشیم در خصوص گذشته و آنچه که بین شما و ایشان گذشته و چیزهایی که میتواند برای فیلم ما جالب و خاطرهانگیز باشد. اگر اجازه بفرمایید اولین سؤال را بپرسم. نخستین دیدار حضرتعالی با مرحوم دکتر حبیبی کجا بود و چه خاطرهای از این دیدار دارید؟
ج- بسم الله الرحمن الرحیم. در آن موقع که مبارزه بود و اختلافاتی بین آقای بنیصدر و آقای قطبزاده بود، سفری به اروپا رفتم، آقای حبیبی این وسط گرفتار بود. چون نمیخواست در دعوا وارد شود و نه میتوانست با این و نه با او باشد. این سه نفر با هم بودند. ایشان از پاریس به جنوب فرانسه در شهری به نام ایکس رفته بود. من از پاریس به ایکس رفتم. با ایشان راجع به مبارزان خارج از کشور کار داشتیم. با ایشان صحبت کردیم. این اولین بار بود که ایشان را دیدم. البته قبلاً اخبار ایشان را داشتم، اما ایشان را ندیده بودم. بین ما همین بود و بیش از این نبود تا اینکه انقلاب پیروز شد و ایشان به ایران برگشتند. از آن موقعی که برگشتند، همیشه با هم کار میکردیم. در شورای انقلاب، در حزب جمهوری اسلامی، در دولتهای قبل از من و در دولت خودم و بعداً هم در مجمع و در تأسیس بنیاد ایرانشناسی هم من علاقهمند بودم و با ایشان همکاری فکری میکردم. همهٔ مسائل ما از لحظهای که ایشان را دیدیم تا آخر براساس همکاری بود.
س- یک سؤال من درباره ایرانشناسی بود که فرمودید. به چه دلیل حضرت امام (ره) تدوین قانون اساسی را به ایشان داده بودند؟
ج- بالاخره ایشان در خارج بودند و امام (ره) هم در خارج تصمیم گرفته بودند که قانون اساسی نوشته شود. از آنجا صحبت شده بود و بعداً ادامه پیدا کرد تا اینکه به ایران آمدند. جمعی بودند که آقای دکتر حبیبی هم یکی از آنها بود.
س- یعنی نقش اصلی به عهدهٔ ایشان بود؟ یا دلیلش فقط همین بود که ایشان خارج بودند و یا دلایل دیگری داشت؟
ج- من نمیدانم در آن جمع نقش اصلی با چه کسی بوده است. ما فقط میدانستیم گروهی از حقوقدانها دارند پیشنویس قانون اساسی را تهیه میکنند و بعدش هم امام (ره) این را به شورای انقلاب فرستادند که ما هم رسیدگی کنیم و ما هم جداگانه رسیدگی کردیم و متن کارشناسیاش نهایی شد و به همهٔ علما و مراجع دادیم و همه خواندند و امام (ره) هم خواندند و اگر نظری داشتند، نوشتند و اصلاح شد و برای اجرا فرستادیم.
س- در دوره ریاست حضرتعالی در مجلس شورای اسلامی، انگار که دکتر با آرای مخالف مواجه شده بود که با اظهارنظر جنابعالی مواضع مخالف تبدیل به مواضع موافق شد، دوست دارید راجع به آن روز صحبت کنید؟
ج- با چه چیزی مخالف بودند؟
س- نمیخواهم کلمه استیضاح را بکار ببرم. مثل اینکه بحث استیضاح ایشان بود، اما شما سخنرانی کردید که مخالف تبدیل به موافق شدید، چیزی یادتان هست؟
ج- ایشان چه سمتی داشتند؟
س- وزیر دادگستری بودند.
ج- طبعاً چون من ایشان را بیشتر از نمایندهها میشناختم، دفاعی کردم که به آن عقیده داشتم.
س- ریشهٔ آن دفاعیه یادتان نمیآید؟ از دیالوگها چیزی در ذهنتان مانده که جالب باشد؟
ج- نه اصل این خاطره هم یادم نبود. شما که گفتید، یادم آمد. ما از این حوادث در مجلس زیاد داشتیم.
س- ایشان هم شخصیت ویژهای بود. دکتر حبیبی یک ایران دوست بود و خیلی تحقیقات میکرد.
ج- بله ایشان به مسائل وطن علاقهمند بود و مرامشان همین بود.
س- ایشان داشتههای میراثی شخصی و ملی داشتند که الان همه در یک موزهای به نام امیرکبیر که ظاهراً موزه دکتر حبیبی میشود، جمع شده است. در این خصوص دوست دارید صحبت کنید!
ج- وقتی که بنا شد ایشان آن را تأسیس کنند، خیلی خوشحال شدیم. ایشان هم کارشان را خوب انجام دادند و بعداً نشریاتی را که تهیه میکردند، میدیدم. من موفق نشدم که نمایشگاه و اینها را ببینم. ولی دائماً در جریان کار ایشان بودم و الان بیش از این چیزی نمیدانم که به شما بگویم.
س- الان سؤالی میپرسم که بایستی بدانید. براساس چه ویژگیهایی شما مرحوم حبیبی را به سمت معاونت برگزیدید؟
ج- دکتر حبیبی شخصیت ممتازی بود. ایشان هم تحصیلکرده بود و هم مسائل تاریخی را خوب میدانست و هم اینکه مخصوصاً روی مسائل ملی تکیه داشت و از لحاظ مذهبی هم عقایدش خیلی محکم بود. از هر جهت شخصیت مطلوبی برای ما بود و در آن سالهایی هم که معاون اول من بود، خیلی به ما کمک میکرد. اختلافاتی را که بین وزرا پیش میآمد، به ایشان محوّل کرده بودم و ایشان اختلافات را حل میکرد.
س- ایشان در مدارس ایرانشناسی و جستوجو در خصوص محلهای متبرکه، مساجد، مکانهای مقدس و به طور جامع کل شهرهای ایران، داشتههای میراثی چه ابنیهها و چه فرهنگی خیلی تحقیق کردند و کتابهای زیادی هم دارند. ولی چرا این کتابها چاپ نشدند؟
ج- من کتابهای چاپ شده را دیدم، کتابهای چاپ نشده را نمیدانم. ایشان هر کتابی که چاپ میکردند تعدادی نسخه به من میداد و من بین کسانی که علاقهمند بودند، پخش میکردم.
س- صحبتی یا جملهای در خصوص دکتر حبیبی به صورت جامع و مختصر بگویید.
ج- آقای دکتر حبیبی را باید یک دانشمند جامع حساب کرد؛ یعنی هم در تحصیلات دانشگاهی قوی بود و هم در شناخت انقلاب قوی بود و هم کاملاً متعهد به اسلام بود و به وظایفش به خوبی عمل میکرد. من در بین دوستانمان که به آنها علاقهمند هستم، در طول زمانی که با هم کار میکردیم، آقای دکتر حبیبی را کاملاً ممتاز میبینم.
س- با تشکر و خیلی ممنون.