س- در مورد سوابق مبارزاتی و نقش آیتالله العظمی سیدمحمدباقر موسوی شیرازی (1) در جریانات انقلاب اسلامی ایران در عراق و ایران توضیح دهید.(2)
ج- در مورد سوابق مبارزاتی ایشان اول باید سابقه جهاد و مبارزه در خاندانشان را بشناسیم. نیای وی، آیتالله سید محمدعلی از فعالان مشروطیت در تهران و از حامیان شیخ فضل الله نوری بود که پس از قتل شیخ فضل الله به شیراز رفت. جدّش آیتالله سید محمدطاهر نیز در مبارزات علیه نفوذ انگلیس در ایران، به خصوص در جنوب حضور داشت. پدرشان، مرحوم سید عبدالله شیرازی نیز به سبب مبارزات خود علیه انگلیس دستگیر، زندانی و تبعید شده بودند.
خود ایشان هم علاوه بر کارهای علمی، در تحوّلات سیاسی و اجتماعی عراق و ایران حضور داشتند. حمایت وی و پدرشان از مرحوم آیتالله حکیم در مقابل رژیم بعث عراق مشهور است. در زمان تبعید امام (ره) به عراق هم بیت شیرازی از امام حمایت میکردند و شجاعت آیتالله سید محمد باقر در تقبیح اقدامات رژیم بعث عراق زبانزد است که حزب بعث را به بدتر از سگهای هارون الرشید تشیبه کرده بود.
س- درباره شخصیت علمی و فقهی ایشان شرح دهید.
ج- درباره شخصیت علمی هر کسی سه، چهار معیار داریم که محل تحصیل، استادان، آثار و شاگردان آن شخصیت هستند. در زندگی نامه آیتالله شیرازی، تحصیل در حوزههای علمیه مشهور ایران و ده سال سکونت و تحصیل در حوزه علمیه نجف اشرف و همچنین تلمّذ در محضر آیات عظامی چون سید جمالالدین گلپایگانی، سید محمود حسینیشاهرودی، سید ابوالقاسم خویی و امام راحل ثبت است که نشان میدهد چه خوشههایی از خرمن علمی این بزرگواران اندوخته است. با معیار آثار و مؤلفات هم علاوه بر رساله عملیه، کتابهایی دارد که محور مباحث آن توجه به شرایط زمان و مکان در اجتهاد است. مثل کتابهای «الفقه الاسلامی و سیر الزمن» و «رساله آثار تازه پدیده یا مسائل مستحدثه» و شنیدم که حاشیههایی بر دو کتاب «النهایه» شیخ توسی به شکل استدلالی و «مجتمع الرسائل» صاحب جواهر نوشته است.
همچنین در خصوص مسائل مستحدثه و فروعات دینی مثل سفر عمودی و سفر با هواپیما، کامل و شکسته بودن نماز و روزه، مرکّب و بسیط بودن آب، تقلید، طهارت، جهت قبله و احکام مترتّب بر آن، رؤیت هلال، حج و مسائل مربوط به آن و بیان نظریات جدید نیز کارهای خوبی کرده است.
یکی از کارهایی که از همان ابتداء توجه داشت، تدریس در سطوح مختلف بود که از هر فرصتی برای پرورش نیروی فکری و علمی طلاّب استفاده میکرد. آن موقعها میشنیدیم که از کشورهای ایران، لبنان، عراق، هند، پاکستان و سایر بلاد طلبههای زیادی پای درس ایشان مینشینند.
س- از خصوصیات اخلاقی ایشان چه میدانید؟
ج- ارادت به اهل بیت و برگزاری برنامههای وفیات و اعیاد، خدمت به والدین و ابراز علاقه به مردم، شجاعت و صراحت بیان و تلاش در راه عقاید، از خصوصیات برجسته ایشان بود.
س- حضور ایشان در مشهد مقدس و حضور در حوادث قبل و بعد از انقلاب اسلامی را چگونه ارزیابی میکنید؟
ج- پس از برگشت از عراق و استقرار در مشهد مقدس که تقریباً همزمان با مبارزه مردم و روحانیت با رژیم پهلوی به رهبری امام راحل بود، حسینیه و بیت پدرشان یکی از پایگاههای انقلاب در شهر مقدس مشهد و استان خراسان بود. حضور در تحصّن اعتراضآمیز مراجع و علماء در مدرسه علمیّه نوّاب و بیمارستان امام رضا (ع) برای محکومیت عمّال رژیم پهلوی در تاریخ زندگی سیاسی وی ثبت است و پس از انقلاب هم همراه امام، رهبری، مسئولین و مردم برای تقویت نظام جمهوری اسلامی بود.
یکی از کارهای ایشان تلاش در جهت تأسیس مؤسسات و مساجد و مراکز دینی و علمی است و یک مورد آن مؤسسهای با نام صاحب الزمان (عج) در مشهد مقدس است. مرکزی که علاوه بر کتابخانه عمومی و کلاسهای متعدد برای پایههای مختلف حوزوی، یک سالن وسیع برای تجمّع بیش از پانصد تن از طلاب برای شرکت در درس خارج فقه و اصول دارد.
این اواخر شنیده بودم که یک شاخه تخصّصی تبلیغ با نام «سفیران هدایت» در حوزه علمیه شیراز تأسیس کرده که همراه با بهرهگیری از متد روز است.
*******************************************************************
1-این مصاحبه مکتوب و به تقاضای فرزندان آیتالله سیدمحمدباقر شیرازی انجام شد.
2- آیتالله العظمی آقای حاج سید محمد باقر موسوی شیرازیدر غّره ماه رجب المرّجب 1350 هجری قمری همزمان با ولادت با سعادت حضرت باقر العلوم امام محمّد باقر (ع) در شهر شیراز و در خانوادهای متدیّن و عالم پرور که در عصر خود شهره خاص و عام بود، دیده به جهان گشودند.
پدر ایشان، مرجع عالیقدر جهان تشیّع، مرحوم آیتالله العظمی حاج سید عبدالله طاهری شیرازی، از دیر باز در شمار علمای مشهور عصر خود بودند. از همان اوان کودکی با نبوغ و استعداد خاصی که در ایشان احساس نمودند، عنایت ویژهای به ایشان داشته و در تربیت اخلاقی و علمی او تلاش مضاعفی مبذول داشتند.
در کنار کسب مراتب عالیه اخلاقی، اشتیاق سرشار به فراگیری علوم مختلف از یکسو و هوش و استعداد و نبوغ ذاتی از سوی دیگر، موجب شد تا در هر مرتبه از مدارج علمی، گوی سبقت را از همدورهایهای خود گرفته و همواره مورد تحسین و تمجید علمی و درسی همگان واقع گردند تا جایی که پدرشان درباره وی میگفت: «فرزندم سیّد محمّد باقر از همان ابتدای عمر به مرتبه عالیه اجتهاد نائل آمد». اساتید نیز اذعان داشتند که ایشان در بسیاری از مباحث اصولی و فقهی، حتی از بسیاری از مراجع بنام زمان خویش در نجف اشرف، از دقت بیشتری برخوردار بوده، حوزه علمیه نجف اشرف به چنین فقیه ژرفاندیشی افتخار و مباهات مینموده است تا جایی که در سنین اول عمر ـ و در سن بیست سالگی ـ به رتبه عالیه اجتهاد نائل گردیده و مرتبه علمی ایشان مورد تأیید مراجع عظام تقلید وقت واقع گردید.
پس از گذراندن دورههای مقدماتی و سطوح مختلف، در بحث خارج فقه و اصول ـ که مقدمه وصول به مرتبه عالیه اجتهاد است ـ به اساتید محدودی اکتفا ننموده و همزمان با نظرات فقهی بزرگان و اساتید مختلفی آشنا شده و در مسیر کسب دانش و معرفت، بیش از پیش از مشعلهای فروزان فقاهت و تقوای عصر خود بهرهمند گردیدند که به مُعظم ایشان اشاره میگردد:
1- پدر ایشان مرحوم آیتالله العظمی حاج سید عبد الله شیرازی
2- مرحوم آیتالله العظمی حاج شیخ عبد الحسین رشتی
3- مرحوم آیتالله العظمی حاج سید جمال گلپایگانی
4- مرحوم آیتالله العظمی حاج سید محمود شاهرودی
5- مرحوم آیتالله العظمی حاج سید ابو القاسم خویی
6-مرحوم آیتالله العظمی حاج سید ابوالحسن بجنوردی
7- مرحوم آیتالله العظمی امام خمینی (ره)
چهرهای سیاسی و اجتماعی
یکی از ویژگیهای ایشان، شجاعت بی حدّ و حصر ایشان در دفاع از مکتب پربار تشیّع علوی و صیانت از حوزههای علمیه، خصوصاً علماء و طلاب آن میباشد که در هر زمان آن را از اهمّ واجبات شرعی خود فرض نموده و در این راه نیز از هرگونه سعی و تلاشی دریغ نورزیده و مشکلات و تبعات آن را به جان خریدهاند.
ایشان که علاوه بر دارا بودن مزایای علمی، در تحوّلات سیاسی و اجتماعی عراق و ایران دارای نقشهای ارزندهای بوده و در عین حال برای والد معظّم خویش نیز معین فکری مورد قبولی بشمار میرفتند و قسمت مهمی از روابط والد معظّم خویش با مراجع عظام تقلید وقت به خصوص رهبر کبیرانقلاب اسلامی امام خمینی (قده) را به عهده داشتند.2 و از آن جمله میتوان به مقابله ایشان با نقشه منزوی ساختن مرحوم آیتالله العظمی حکیم توسط رژیم بعث عراق به منظور تضعیف کیان شیعه و صیانت علماء اعلام، اشاره کرد که با جدّیت تمام، مراجع وقت را پس از دیدار و ملاقات معظّم له و والد معظمشان ازآن فقید سعید - با وجود جوّ خفقان و رعب و وحشت- تشجیع به دیدار با آن مرجع عالیقدر در حمایت از مرجعیت شیعه نموده و نقشههای شوم رژیم تازه به قدرت رسیده منحوس بعث مبنی بر منزوی ساختن مرجعیت شیعه را نقش بر آب ساختند.
و نیز در اقدامی شجاعانه رژیم بعث عراق را به رعایت حال طلاب و فضلای ایرانی مقیم عراق که توسط آن رژیم به طرز بسیار دلخراشی به منظور تسفیر و باز گرداندن به ایران دستگیر و روانه زندانها شده بودند، وادار نمودند و رژیم بعث آن زمان را به بدتر از سگهای هارون الرشید در عدم رعایت حال پناه آورندگان به مضجع شریف علوی در مقدمه کتاب معروف «صلاه جمعه» خود تشیبه نمودند؛ و امثال این موارد که در نهایت منجر به دستگیری و زندانی شدن ایشان در زندانهای مخوف رژیم بعث و روانه شدن ایشان به ایران گردید.
همچنین علیرغم تأکید علماء و مراجع وقت نجف اشرف (قدس الله اسرارهم الزکیه) بر اقامت معظّم له در عراق (با خروج اعتراض آمیز والد معظّمشان به سوء رفتارهای رژیم بعث عراق با علماء و طلاب نجف) به منظور جانشینی ایشان، با اشاره و تأکید رهبر کبیر انقلاب اسلامی امام خمینی (قدّس سّره) مبنی بر لزوم همراهی والد معظمّشان در لحظات پرشور مبارزه با رژیم منحوس پهلوی،3 آن مضجع شریف را ترک نموده و در کنار والد معظّم به عنوان معین و امین فکری به مبارزات بی امان در برابر رژیم تا بن دندان مسلح پهلوی ایستادند؛ و در این راستا حسینیه و بیت والد معظّم خویش را به عنوان اصلیترین پایگاه انقلاب در شهر مقدس مشهد و استان خراسان درآورده و به یمن گرد آمدن علماء و فضلاءآن روز از جمله رهبر معظّم انقلاب حضرت آیتالله خامنهای (مّد ظّله العالی)، مرحوم آیتالله میرزا جواد آقای تهرانی، مرحوم آیتالله مروارید و خطیب شهید حجتالاسلام و المسلمین هاشمینژاد ـ قدّس الله اسرارهم الزکیه ـ (که همگی عنایت ویژهای به شخص معظّم له داشتند) به گرد مشعل فروزان والد معظّمشان، هسته مرکزی انقلاب را در آن مکان تشکیل داده و به همراه سایرین، رهبری مبارزه با آن رژیم را عهده دار بوده، در مقاطعی از تصمیم گیریها با شجاعت کامل نقش اساسی داشتند که از آن جمله میتوان به تحصّن اعتراضآمیز مراجع و علماء در مدرسه علمیّه نوّاب و بیمارستان امام رضا (علیه لسلام) جهت محکوم کردن اعمال دژخیمان رژیم منحوس پهلوی و نیز تجمّع اعتراضآمیز جهت آزادی رهبران مبارزه ازجمله شهید هاشمی نژاد که توسط سران رژیم دستگیر و از سرنوشت ایشان اطلاعی در دست نبود تا آزادی بی قید و شرط ایشان، اشاره نمود؛ و در آغاز ورود رهبر کبیر انقلاب اسلامی امام خمینی (قده) و اقامت ایشان در شهر مقدس قم نیز به منظور حمایت ایشان و ریشههای انقلاب، با ابتکاری شایسته جمع کثیری از علماء را به منظور دیدار با ایشان از مشهد مقدس به سمت قم حرکت داده و در این میان والد معظمشان نیز به ملاقات با ایشان پرداختند که این عمل توأم با حرکتهای مشابه در سایر بلاد و نقاط کشور، تأثیر بسزایی در تقویت پیکره انقلاب و نیروهای آن داشت.
معظّم له پس از پیروزی عظیم انقلاب اسلامی ایران به رهبری رهبر فرزانه و کبیر انقلاب و با اتحاد مراجع عظام وقت و از جمله والد معظّمشان حضرت آیتالله العظمی حاج سید عبدالله شیرازی (قده) که علاوه بر تقوی و قدسیت و مراتب علمی ویژه، مورد اذعان علمای هم عصرشان بودند، از دیرباز و در جریان مبارزه با کشف حجاب رضا شاه ملعون و اجتماع اعتراض آمیز در مسجد گوهرشاد به همراه سایر مراجع و علماء وقت، عَلَم مبارزه علنی با خاندان پهلوی ـ که کمر به نابودی مقدّسات اسلام و مکتب اهل بیت (علیهمالسلام) بسته بود ـ را برافراشته و مبارزه بیامانی را بر علیه طاغوتیان در ایران و عراق آغاز نموده و در این راه مشقتها و مصیبتها و تبعیدهای فراوانی را متحمّل گردیدند که تلاشهای بی وقفه این مرجع عالیقدر جهان تشیّع در دفاع از مکتب تشیّع علوی زبانزد خاص و عام است.
آحاد ملّت شریف ایران، در جریان مسائل انقلاب نیز از هیچگونه کوششی دریغ نورزیده و عبارت معروف: «این انقلاب نعمت بزرگی است که از جانب خداوند متعال و اهل بیت «علیهم السلام» به ملت شریف ایران ارزانی شده و شکر آن بر همگان واجب است و ظهور شکرانه آن در حفظ اتحاد آحاد ملّت شریف ایران است» را همواره گوشزد مینمایند.
و در عین حالی که حفظ نظام جمهوری اسلامی را واجب و هرگونه تلاش در پیشبرد آن را بر همگان لازم میدانند لیکن تذکر به مسئولین را در هر مقطع و زمانی ضروری دانسته و در این خصوص پیگیری و جدّیت لازم به بیان: «و جادلهم بالتی هی أحسن» را در موارد لزوم ـ خصوصاً کاستیهای موجود چه از جهت دینی و فرهنگی و مکتب اهل بیت (علیهم السلام) و چه امور جاری جامعه و به ویژه جوانان و امور معیشت عامه مردم مبذول داشته و میدارند و در این خصوص از دیرباز ملجأ و پناه اقشار مختلف جامعه بشمار میآیند.
معظّم له که چهرهای فاضل و دانشمندی بزرگ و نشانگر بارز تربیت علمی و عملی فقید سعید آیتالله العظمی شیرازی (قده) والد معظّم خویش بودند، صرف نظر از بهرههای علمی، فقهی، اصولی و کلامی فراوانی که از محضر پدر بزرگوار و سایر اساتید خود برده و در آن صاحب نظر گردیدند، برداشتهای دیگری نیز در فنون و علوم مختلف از شخصیتهای علمی و اساتید بزرگ داشته، در پارهای از دانشها و علوم از قبیل هیئت و نجوم، ریاضیات و علوم فلکی، متخصّص و صاحب نظر گردیده، بسیاری از دانشمندان و علمای مراکز علمی خارجی و داخلی آن فنون، نظرات نوین ایشان را استقبال نموده و پذیرا شدند؛ که برخی از این نظرات در کتاب «الفقه الاسلامی و سیر الزمن» در حدود چهل سال پیش به چاپ رسید که در آن با شیوه نوینی مقارنه بین علوم جدید و مباحث فقهی و احکام ارائه شده است.
همچنین در خصوص مسائل مستحدثه و فروعات و تفصیلاتی که بر آن مترتّب است (از قبیل سفر عمودی و سفر با هواپیما از حیث قصر و اتمام نماز و روزه و شقوق مترتّب بر آن. قول به تفصیل در تعریف نور در مقابل علماء و دانشمندانی همچون سقراط، ارسطو و ابو علی سینا و بیان ثمره آن در کیفیت مطهرّیت خورشید به طور مستقیم و غیر مستقیم. مرکّب و بسیط بودن آب و بیان نظریات جدیدی در این خصوص بر خلاف نظریه دانشمندان و ترتّب مطهریت آب ـ با شقوق و فروع آن از حیث تجزیه ترکیب ـ بر آن و بیان ثمره بحث در کیفیت مطهریت آب در نجاسات و متنجّس. قول به تموّج هوا در زمان تکلّم و تکبیره الاحرام نماز در بحث اجتماع امر و نهی و تفصیلات و مباحث گوناگون مترتّب بر آن، بر خلاف نظر اعاظم و فقهاء در این مبحث. پیشنهاد طبقاتی کردن مطاف در مسجد الحرام، صفا و مروه و رمی جمرات و آثار و احکام مترتّب بر آن حدود چهل سال پیش) و مباحث گوناگونی از این قبیل، از جمله مباحث علمی منطبق با احکام شرعی است که ابتکار آنها توسط معظّم له بر کسی پوشیده نیست. (سایت آیتالله شیرازی)