مصاحبه
  • صفحه اصلی
  • مصاحبه
  • مصاحبه آیت الله هاشمی رفسنجانی بـا سـایت امـید هستـه‌ای ایرانیان

مصاحبه آیت الله هاشمی رفسنجانی بـا سـایت امـید هستـه‌ای ایرانیان

  • تهران - مجمع تشخیص مصلحت نظام
  • سه شنبه ۲۱ مهر ۱۳۹۴
سوابق فعالیت‌های هسته‌ای ایران/ نقش آمریکا، آلمان و فرانسه در آغاز فعالیت‌های هسته‌ای ایران/ نمونه‌هایی از نیروگاه‌های هسته‌ای/ از نیروگاه دارخوین تا بوشهر/ اداره فعالیت‌های هسته‌ای با شوروی و چین/ نگاهی علمی و سیاسی به لیزر/ آب سنگین، غنی‌سازی، کیک زرد و اورانیوم/ چرایی و چگونگی فعالیت‌های هسته‌ای در سالهای پس از انقلاب/ بمب اتم از تصمیم تا ساختن/ انرژی هسته‌ای برای همه و سلاح هسته‌ای برای هیچ کس/ دکترین ایران در فعالیت‌های هسته‌ای/ مخالفت همیشگی ایران از اهداف نظامی فعالیت‌های هسته‌ای/ نگرانی آمریکا و غرب از پیشرفت‌های هسته‌ای ایران/ نقش‌های مثبت و منفی دولت‌های هفتم تا دهم در مسائل هسته‌ای/ سوابق بحث‌های مربوط به تعلیق/ آثار مثبت حضور دکتر ظریف در تیم هسته‌ای/ بن‌بست‌های سیاسی و نظامی در دورنمای فعالیت‌های هسته‌ای/ روند منطقی مذاکرات هسته‌ای در دولت آقای روحانی/ سفسطه مخالفان دولت روحانی در مباحث هسته‌ای/ دستاوردهای علمی و سیاسی برجام/ مباحث مستقل مربوط به موشک/ آثار مثبت ورود مجلس در مسائل هسته‌ای/ لغو تحریم‌ها و آغاز تعامل با جهان/ اولین دستاورد برجام/ لزوم متعهد بودن طرف‌های مذاکره به تعهدات هسته‌ای/ ارتقا بین‌المللی جایگاه ایران با برجام/ ورود ایران به صنعت اتیر/ پیشرفت‌های ایران در صنعت پلاسما/ ضرورت تحمل بداخلاقی‌های هسته‌ای برای ثبات پیشرفت‌های ایران

س- بسم الله الرحمن الرحیم. ابتدا چند دقیقه‌ای راجع به مجموعه خودمان توضیحاتی بدهم. بهمن ماه سال 92، سایت امید هسته‌ای ایرانیان(1) با مدیر مسؤولی آقای جلال برزگر و سردبیری من (حسن محمدی) راه‌اندازی شد. آقای دکتر صالحی و آقای دکتر ظریف از همان ابتدا کمک حال ما بودند و دست ما را در خیلی از فضاها باز گذاشتند و کمک کردند که بتوانیم دسترسی‌های خوبی به اخبار هسته‌ای داشته باشیم. چون گاهی دسترسی به آن سخت بود. کارمان را با مستندسازی و فعالیت در حوزه مجازی و رسانه‌ای شروع کردیم. خدا را شاکریم گام‌هایی که برداشتیم، موفقیت‌آمیز بود و تیم خبری و اطلاع‌رسانی ما در شش دوره از مذاکرات هسته‌ای حضور داشت و فعال بود. فعالیتش به گونه‌ای بود که یکی از معاونان آقای صالحی به ما می‌گفت: آقای ویلیام برنز در جلسه‌ای از سایت امید هسته‌ای ایرانیان کد داده است؛ یعنی آن‌قدر تأثیر داشته که آنها رصد و چک می‌کردند. سعی کردیم که تنها مجموعه تخصصی و فنی باشیم. خیلی وارد جدل‌های سیاسی نمی‌شویم و در بحث‌های مذاکرات و بحث‌های سیاسی هم سعی می‌کنیم ـ چون فرزندان معنوی شما هستیم ـ روش و منش اعتدالی را در پیش بگیریم. البته اگر قابل باشیم که خودمان را فرزندان شما بدانیم. فضای اعتدال حرکت کردیم و الحمدلله امروز سایت جایگاه خوبی پیدا کرده است. با اینکه یک سایت تخصصی هسته‌ای است و مخاطب عام کمتر دارد و مخاطب‌ها دانشجوها و اساتید هستند، روزانه تقریباً 18 تا 20 هزار مخاطب داریم. شاید برای یک سایت خبری خوب نباشد، اما برای یک برای سایت تخصصی خوب است. در واقع مخاطبان سایت بیست هزار نفر متخصص و تقریباً هم ثابت هستند؛ یعنی مثلاً یک روز دو هزار و یک روز دیگر پنجاه هزار نیستیم.

کاملاً روی این فضا ثابت حرکت می‌کنیم که مشخص می‌کند یک مجموعه ثابت سایت را پی‌گیری می‌کنند که نخبگان جامعه هستند. این کلیات مجموعه بود که خدمت شما توضیح دادم و در خدمت شما هستیم.

ج- من منتظر سؤالات هستم.

آقای برزگر: در تکمیل عرایض آقای محمدی، در مجموعه ما جوانان علاقه‌مند و متخصص و دارای تجربه در سیاست خارجی هستند که اصل کار را این قشر علاقه‌مند انجام دادند. حضرت آیت‌الله، اجازه می‌خواهیم که گفت‌وگو و بحث را از سال‌های اول انقلاب آغاز کنیم. دوره‌ای که حیات و استمرار فعالیت‌های هسته‌ای و حتی نیروگاه بوشهر مورد تشکیک قرار گرفته بود. گفته می‌شود که در آن مقطع شهید دکتر بهشتی و حضرت‌عالی از مدافعان ادامه روند فعالیت‌های هسته‌ای در کشور بودید. البته از نقش شهید بهشتی در آن مقطع بیشتر گفته شد. مایل هستیم در خصوص آن دوره از زبان شما بشنویم، تشکیک‌هایی که بود و حمایت‌هایی که شد.

ج- بسم الله الرحمن الرحیم، قبل از ما، رژیم گذشته توجه زیادی به مسائل هسته‌ای داشت. چون در تقسیم بندی‌های سیاسی بلوک شرق و غرب، جزو مجموعه غربی‌ها و با آنها همراه بود. غربی‌ها هم برای رژیم محدودیتی قائل نبودند و دست‌شان خیلی باز بود. مخصوصاً در سال‌های آخر که پول‌دار شدند، کارهای وسیعی را شروع کردند. قبل از آن ایران یک نیروگاه تحقیقاتی در امیرآباد تهران داشت که کارهای مختلف مثل لیزر، غنی‌سازی و چیزهای فرعی انجام می‌داد. در بوشهر هم آلمانی‌ها با حضور شرکت «ورک یونیون» برنامه دو نیروگاه را داشتند و هر دو را شروع کرده بودند که یکی جلوتر بود. نیروگاهی که قرار بود آلمانی‌ها بسازند، نوعی خاص با عنوان «نیروگاه آب تحت فشار» (PWR) بود که می‌خواستند دو واحد 1200 مگاواتی بسازند. فرانسوی‌ها در قالب شرکتی به نام «فراماتوم» در دارخوین مجموعه دیگری را شروع کرده بودند که پیشرفت‌های محدودی داشتند. برنامه‌ای هم برای اصفهان داشتند که ما بعداً آن را شروع کردیم. آقای علی‌اکبر اعتماد از سال 1353 تا 1357 رئیس سازمان انرژی اتمی کشور بود. البته کارش را از سال 1342 به عنوان «مشاور فنی طرح پژوهش‌های راکتور اتمی» شروع کرده بود. به نظرم دست آنها کاملاً باز بود و مشکلی هم با جایی نداشتند. بعد از انقلاب بعضی از اعضای دولت موقت، خیلی مایل نبودند که آن وضع را ادامه بدهند. آقای فریدون سحابی سرپرست سازمان انرژی اتمی شده بود. البته باید از خودشان مثل آقای دکتر یزدی و کسانی که هستند، بپرسید که چرا جدی نگرفتند. البته آن موقع یک سازمان مستقل نبود، بلکه زیر مجموعه معاونت امور انرژی در وزارت نیرو بود. بعدها سازمانی مستقل زیرنظر نخست وزیر بود و بعد از اصلاح قانون اساسی در سال 68، به عنوان سازمان کاملاً مستقل درآمد که رئیس آن معاون رئیس‌جمهور بود. اولین اتفاقی که افتاد، در بوشهر بود و بوشهر و دارخوین تقریباً تعطیل شدند و همینطور ماندند. در داخل هم اختلافی بروز کرد و نیروهایی که کار می‌کردند، بعضی‌ها می‌گفتند که باید همان را ادامه بدهیم و بعضی‌ها می‌گفتند که ما اصلاً گذشته را رها کنیم و خودمان از صفر آموزش و تحقیقات و کارهای اجرایی را شروع کنیم. این اختلاف در داخل بود. کار به جایی رسیده بود که مسؤولان سازمان در دولت موقت، در خردادماه 1358 همایشی با حضور حدود 50 متخصص تحت عنوان «ادامه یا توقف نیروگاه بوشهر» برگزار کردند که پس از بررسی‌ها، تصمیم بر ادامه کار گرفتند. ما منافاتی نمی‌دیدیم که تحقیقات و کارهایمان را شروع کنیم. می‌گفتیم حالا که این کار نیمه کاره است و هزینه‌های زیادی هم شده، با آلمانی‌ها که خرج‌های زیادی در آنجا کردند و برای این کار آمادگی دارند، ادامه بدهیم. بعضی‌ها هم به آنجا رفته و حرف‌هایی زده بودند و گویا آلمانی‌ها هم دلیلی پیدا کرده بودند که نیایند. مثلاً می‌گفتند دو قسط ارزی و ریالی سر رسید شده پرداخته نشد و رئیس کارگاه آلمانی‌ها از نا امنی گلایه داشت؛ یعنی عملاً می‌گفتند که از طرف شما لغو شده و نمی‌خواستند خودشان را مقصر جلوه بدهند. ما از آقای امراللهی که در آنجا مسؤولیت هم داشت، پی‌گیری کردیم و خواستیم که ادامه بدهند. با اینکه بعضی‌ها، مخصوصاً جوان‌های تحصیلکرده هسته‌ای، مخالف بودند و نمی‌خواستند کارها شروع شود، بنا شد که سایت فعال شود. ما هم رفتیم و بازدید کردیم. بعداً وقتی جنگ شروع و آنجا نا امن شد، همان مقدار فعالیت هم متوقف شد. طبعاً طبیعت جنگ به گونه‌ای بود که نمی‌شد در آنجا کار کرد. انجام کار هسته‌ای در جایی که در تیررس دشمن بود، معنایی نداشت. عراقی‌ها هم در جاهایی داخل کشور آمده بودند. لذا آن طرح‌ها ماندند. بعداً این بحث‌ها شروع شد و هنوز در حال جنگ بودیم که بنا شد در دو فاز پی‌گیری کنیم. یکی اینکه با آلمانی‌ها صحبت کنیم که بیایند. برای اینکه تکلیف‌شان بود و آنها می‌گفتند که خودتان فسخ کردید و ما قبول نداشتیم. بحث ما همینطور ماند. یک بحث هم کارهای داخلی بود. در امیرآباد هم چیزهای زیادی فعال بود که اینجا را هم تقویت می‌کردیم و دنبالش بودیم. بعد به مراحلی رسیدیم که از آلمانی‌ها مأیوس شدیم و به فکرهای دیگری افتادیم. با پاکستانی‌ها صحبت‌هایی شد. یک دانشمند هسته‌ای به نام آقای عبدالقدیرخان در پاکستان بود.

س- آیا شما آقای عبدالقدیر خان(2) را دیدید؟

ج- نه. در سفری که به پاکستان رفته بودم، خواستم ایشان را ببینم؛ اما به من نشان ندادند.

س- شما در آن موقع رئیس‌جمهور بودید؟

ج- شاید در دوران مجلس هم بود. چون من دو بار به پاکستان رفته بودم. به هر حال من ندیدم. آیت‌الله خامنه‌ای هم ایشان را ندید. ولی هر دوی ما در دوران جنگ پی‌گیری می‌کردیم که باید کارهایمان را شروع کنیم. گویا خود آقای عبدالقدیرخان اعتقاد داشت که دنیای اسلام باید بمب هسته‌ای داشته باشد و به این کار عقیده داشت و بمب هسته‌ای پاکستان را هم او ساخت. هر چند طول کشیده بود تا بمب را بسازند.

به هر حال حاضر شدند تا یک مقدار به ما کمک کنند، در حدّی که مثلاً دست دوم نسل اول سانتریفیوژهایی را که غنی سازی می‌کنند، با نقشه مقداری به ما دادند. نقشه‌ای که بعداً خودمان بتوانیم بسازیم. کم‌کم شروع کردیم و بوشهر را ادامه دادیم؛ یعنی کارهایی را که امکان داشت، انجام دادیم. چون آنجا نیروگاه بود. در یک قسمت کارهای نیروگاه را می‌کردیم و یک قسمت هم کار غنی‌سازی بود.

در همان شرایط دولت من شروع به کار کرد که جنگ تمام شده بود. نیروگاه با موشک عراقی‌ها آسیب دیده و گنبد آن سوراخ شده بود و امنیت نداشت. باید کارهایی را انجام می‌دادیم که کار نیروگاه را جدی گرفتیم. در این مقطع یک نفر از نیروهای فنی و اجرایی هسته‌ای خیلی همکاری و به آقای امراللهی کمک کرد و بنا شد غنی‌سازی را شروع کنیم. برای اولین غنی سازی در جایی که در امیرآباد درست کردند، از همان چیزهایی که از پاکستان گرفته بودیم، کنار هم چیدند که ما هم برای بازدید رفتیم. کارگاهی هم در کنار سالن برای قطعه‌سازی درست کردیم که خودمان بسازیم. قطعات، مواد و فلزات خاصی را که لازم بود، تأمین کردیم و کار در دو جهت شروع شد.

منتها به تولید نرسید. چون با یک مجموعه ده، پانزده سانتریفیوژی شروع کرده بودند که چاله‌ای داشت و دور چاله اینها را زده بودند. در آن موقع به آن شکل می‌دیدیم. شکلی را که الان شما در فیلم‌ها می‌بینید که خیلی گردن کلفت است، آن موقع این‌گونه نبود ویک شاخه باریک بود. در همان اول معلوم شد که قضیه پیچیده‌تر از این چیزهاست که ما فکرش را می‌کردیم. مثلاً فرض کنید در آنجایی که بنا بود گازها برای چرخش بیرون بروند، از پستانک بیرون نمی‌رفتند. ما آن پستانک را هم نداشتیم و از این طور چیزها. آن موقع مسائل خیلی جزئی بود. کم‌کم پیشرفت کردیم تا اینکه در مسیر دماوند کارگاهی درست کردیم و به اولین آزمایش رسیده بودیم. این کارها بعد از جنگ و در دوره ریاست جمهوی من بود. در همان دوره گروهی پیدا شدند که سه نفر دکتر از متخصصین هسته‌ای بودند. پیش ما آمدند. طرحی را برای آب سنگین درست کرده که به عنوان مشاور به تأیید یک شرکت هسته‌ای روسی رسانده بودند و می‌خواستند اجازه داده شود تا همان طرح در ایران پیاده شود.

آن موقع ما در الموت قزوین، غیر از جایی که حسن صباح بود، شاخه دیگرش در کوه‌ها که مسیرش خیلی سخت بود، جاده‌ای ساختیم و برای اینکه امنیت داشته باشد، با آن جاده به جای بن‌بستی در کوه‌ها که فضایی هم بود، رفتیم. می‌شد با چند فروند ضد هوایی از آنجا محافظت کرد و جای خوبی بود. البته در آنجا آموزش هم داده می‌شد و عده‌ای از شاگردهایی را که در اینجا داشتیم، به عنوان آموزش جمع کردیم که هم در اینجا و هم در روسیه آموزش می‌دیدند. آموزش‌های مختلفی را هم می‌دیدند. بنا شد که در الموت آب سنگین را بسازیم و فرض هم بر این بود که تونل بزنیم و زیرکوه بسازیم که محفوظ باشد تا نتوانند آن را بزنند. این کار آسان بود. کم‌کم دولت من تمام شد، در حالی که با همه آن کارها محصولی از غنی‌سازی نگرفته بودیم. چون این کارها زمان زیادی طول می‌کشد؛ اما در این مسیر خیلی پیش رفته بودیم.

س- حضرت آیت‌الله، در دوران شما ایران برای فعالیت‌های هسته‌ای از قدرت‌های غربی اجازه می‌گرفت، یا خودش خواست و وارد این عرصه شد؟

ج- آن موقع ما عضو آژانس بودیم.

س- ولی روی پای خودمان ایستادیم.

ج- بله یعنی آنها به ما کمکی نکردند.

س- چون این فن‌آوری ماهیت دوگانه دارد. از این استفاده کردند برای اینکه فشار بیاورند که شما قصد تولید بمب اتم را دارید و این اتهام را زدند. می‌خواهیم ببینیم که آیا در آن مقطع کسانی در ایران بودند که به شما توصیه کنند که مثلاً می‌شود به سمت سلاح هسته‌ای هم رفت؟

ج- نه اولاً همه کسانی که با روحیات ایران دوستی مشغول فعالیت‌های هسته‌ای برای استفاده از مواهب غیر نظامی آن کار می‌کردند، با اخلاقیات اسلامی مخالف حرکت در مسیر ساخت بمب هسته‌ای بودند که می‌دانستیم جز کشتار جمعی، نتیجه‌ای ندارد و ثانیاً مسئولان آژانس بین‌المللی هسته‌ای می‌آمدند و بازپرسی می‌کردند.

س- آیا در داخل کسی به شما پیشنهاد می‌کرد که به سمت سلاح هسته‌ای برویم؟ آیا مثل عبدالقدیرخان را در ایران داشتیم؟ کسی به شما می‌گفت که ما می‌توانیم از این راه سلاح بسازیم؟ پاسخ شما و نظر امام و رهبری چه بود؟

ج- گفتم که بخشی از فعالیت‌های هسته‌ای را زمانی انجام دادیم که هنوز در جنگ بودیم و عراق به نزدیک‌های غنی سازی رسیده بودند که اسرائیل همه آنها را منهدم کرد. البته اولین بار در مهرماه 1359 (20 سپتامبر 1980) نیروی هوایی ارتش با 4 فروند ما تأسیسات اتمی «اوسیراک» را که در شرف تکمیل و دریافت سوخت بود، بمباران کرد و فکر می‌کنم در اوایل سال 1360 اسرائیل با 8 فروند جنگنده آنجا را کاملاً منهدم کرد.

در زمان جنگ، مخصوصاً وقتی عراق به بمباران مراکز تولید برق در ایران روی آورد، ما هم تصمیم گرفتیم برای تأمین برق در آینده برای تولید آن در نیروگاه هسته‌ای اقدام کنیم و با استناد به خاطراتم می‌گویم که 14 شهریور 1361 یک جلسه مشورتی با حضور رئیس‌جمهور و نخست وزیر وقت داشتیم که تصمیم گرفتیم پیگیری کنیم تا یک واحد نیروگاه بوشهر راه بیفتد. آن سال‌ها ذهنیت همه ما این بود که ما باید خود را به عوامل بازدارنده مسلح کنیم. چون بنا نبود جنگ تمام شود و در سیاست‌های دفاعی هم این سخن امام راحل مدنظر داشتیم که اگر این جنگ بیست سال هم طول بکشد، برای فعالیت‌های هسته‌ای هم مشکلی با آژانس بین‌المللی نداشتیم. چون عضو آژانس بودیم و آنها هم می‌آمدند و گاهی اشکالاتی می‌گرفتند که آقای امراللهی و رفقایش می‌رفتند و جواب می‌دادند. در زمان انجام کارهای مقدماتی هیچ وقت آژانس مزاحم ما نشد. البته کمکی هم نکردند. کره شمالی از کشورهایی بود که در این کار یک مقدار جلوتر بود. آن‌ها پیشنهادهایی به ما می‌کردند، اما هیچ وقت به جاهایی عملیاتی نمی‌رسید. چینی‌ها و کره‌ای‌ها آماده بودند که در حد کارهای پزشکی مثل دارو و رادیوم با ما همکاری کنند. در همان ایام برای کارهای مطالعاتی، مسأله لیزر را در امیرآباد دنبال کردیم که روس‌ها هم کمک می‌کردند و به غنی سازی رسیده بود. بعضی از دانشمندان هسته‌ای که در زمان شاه تحصیل کرده بودند، انواع رشته‌ها در ذهن ما بود که خیلی جزییات دارد. آقای امراللهی جزییات را می‌داند. من کلیات را می‌گویم. چون مسؤولیت مستقیم نداشتیم و به عنوان مسؤولان نظام و روسای قوا کلیات را تصویب می‌کردیم و جزییات را به مسؤولان اجرایی می‌سپردیم.

س- فن‌آوری هسته‌ای در ایران همیشه با بد عهدی‌های غربی‌ها مواجه بوده و قدرت‌های بزرگ علاقه‌ای نداشتند که ایران در این حوزه پیشرفت کند و خیلی بد عهدی می‌کردند. همانطوری که شما به آلمان و فرانسه اشاره کردید. اولاً خاطراتتان را از این بد عهدی‌ها بفرمایید. امروز که ما در دوران پسا توافق در دورانی هستیم که توافق با همان قدرت‌های بزرگ انجام شده، جمهوری اسلامی ایران چه برنامه‌ای می‌تواند برای مقابله این بدعهدی‌ها داشته باشد؟ چون اگر آنها نخواهند به بد عهدی‌ها پایان بدهند، دولت باید چکار کند؟ نگاه و دیدگاه شما در این حوزه چیست؟

ج- ما کم‌کم به اینجا رسیدیم. لزومی ندارد به طرف مسائل هسته‌ای نظامی برویم. نمی‌خواستیم بمب اتمی بسازیم، ولی با دانش آن که بومی شده بود، غربی‌ها می‌ترسیدند که امکانش را داشته باشیم. در مسأله هسته‌ای عملاً به جایی رسیده بودیم که می‌بایست به فکر دستاوردهای صلح‌آمیز باشیم و همزمان غنی سازی هم داشته باشیم. این موضوع، مسائل جزیی دیگری هم داشت که مثلاً بحث معدن بود. ما اورانیوم نداشتیم. در زمان شاه کیک زرد را از آفریقای جنوبی خریده و یک مقدارش را آورده بودند که من 200 تن اضافه کردم و چیزی حدود 700 تن را آوردیم. در ساغند به دنبال معدن رفتیم که البته معدن کم ظرفیتی بود. چینی‌ها چاه‌های خیلی عمیق زدند و به رگه‌هایی رسیدند. در هرمزگان یک معدن آسان نزدیک زمین پیدا کردیم. برای پیدا کردن معادن کارهای تحقیقی و اکتشافی داشتیم. کارهای همه‌جانبه این‌گونه انجام می‌شد. البته همان موقع به ما مشکوک شده بودند و خیلی به ما مراجعه می‌شد که بعضی‌ها می‌گفتند که 90 درصد یا 100 درصد اورانیوم غنی شده می‌دهیم. بعضی‌ها می‌گفتند ما بمب و بعضی‌ها می‌گفتند ما تکنولوژی می‌دهیم. این کار دلال‌ها بوده که نوعاً هم جاسوس بودند و می‌خواستند ببینند که ما دنبال چیزی هستیم یا نه. ممکن است در اینجا مأموران ما مقداری پیش می‌رفتند، اما هیچ وقت عملی نشد.

برای اصفهان با چینی‌ها قرارداد بستیم که usf اصفهان را بسازند. نقشه کاملش را دادند و خودشان هم شروع کردند و در مهندسی جلو آمدند و به جاهایی رسیدند. در سفر دومی که به چین رفتم، رئیس جمهور چین با یک تیم خبری و تلویزیونی به قرارگاه ما آمد و قرارداد نیروگاه هسته‌ای را با من بست که دو نیروگاه بسازند. برنامه را خودشان ضبط و خبرش را با هیاهو پخش کردند. 60 میلیون دلار به آنها دادیم. چون معاملات بزرگتری با آمریکایی‌ها کردند، این را متوقف کردند. در همان مسیر در اصفهان تقریباً بیست، سی درصد پیش رفته بودند. نقشه‌هایش را داشتیم و آموزش‌هایش را هم دیده بودیم، اما آنها رها کردند و رفتند، خودمان در آنجا ادامه دادیم و الان کامل شده است. لیزر ما هم به جایی رسید که اولین نمونه‌اش را گرفتیم. در اینجا بیشتر روس‌ها با ما بودند.

در زمان شاه یک نمونه کوچک گداخت هسته‌ای را به صورت نمایشی آورده بودند که ما رفتیم و دیدیم. یک جرقه زدند که جرقه خیلی خیره کننده‌ای بود. به گونه‌ای که حرارت سطح بالایی در کوره درست می‌کنند و از آنجا در مسیری تبدیل می‌شود. گداخت هسته‌ای را برای نمایش آورده بودند که در دستور کارهای ما رفت. دنبال پلاسما رفتیم و آن را به دانشگاه آزاد دادیم. الان تقریباً به جاهای خوبی رسیده است. از طریق همان ما را به سازمان ایتر که سازمان بسیار مهم جهانی است، دعوت کردند تا عضو شویم. 9 کشور بزرگ دنیا دارند یک نیروگاه ایتر برای تولید برق به شیوه خورشید می‌سازند که گداخت هسته‌ای است؛ یعنی جوش هسته‌ای می‌شود و دیگر شکاف نیست. بی خطر هم هست. به زبان ساده گداخت فرآیندی است که در آن دواتم سبک برای تشکیل یک اتم سنگین‌تر با هم ترکیب می‌شوند، بر خلاف شکافت هسته‌ای که در آن یک اتم خیلی سنگین به دو تکه یا بیشتر تقسیم می‌شود. شکافت و گداخت هر دو انرژی آزاد می‌کنند. شکافت و گداخت گاهی شاید به خاطر تشابه اصطلاح‌ها (به زبان انگلیسی) با هم اشتباه می‌شوند. شکافت هسته‌ای به خوبی شناخته شده است، ولی در عمل گداخت بسیار گسترده‌تر است. گداخت به طور پیوسته در سراسر کیهان رخ می‌دهد و همان فرآیندی است که به وسیله آن خورشید و ستارگان انرژی آزاد می‌کنند و از هیدروژن اولیه عناصر جدیدی ایجاد می‌شود. وقتی که دیدند ما پیشرفت کردیم، از آقای قرآن‌نویس که رئیس آن است، رسماً دعوت کردند که در آنجا عضو شویم. آن مسیر ادامه دارد.

مسیرهای دیگری هم برای کارهای بهداشتی و کشاورزی داشتیم که همه به نتیجه رسید. اصفهان هم به نتیجه رسید، گویا 4 هزار سانتریفیوژ دست دوم از پاکستان گرفته بودیم که آنها را آوردند و از بین آنها دستگاه‌های سالم‌تر را جدا کردیم. البته از آنها نتیجه‌ای جز آموزش نگرفتیم و خودمان شروع کردیم که به نتیجه رسیدیم. این‌ها در زمان من انجام شد؛ یعنی هم لیزر، هم آب سنگین، هم غنی‌سازی که تقریباً به نتیجه رسیده بود و هم تبدیل کیک زرد به اورانیوم (uf6) در آن دوره انجام شده بود. این یک تاریخچه مختصری است و اگر بخواهیم قدم به قدم جلو بروید، باید پیش آقای امراللهی بروید که ریزه‌کاری‌ها یادش هست و می‌تواند با سند به شما جواب بدهد.

س- حضرت آیت‌الله، نظام جمهوری اسلامی الان در دنیا یک دکترین را در عرصه هسته‌ای عرضه کرده است که شعارش این است که «انرژی هسته‌ای برای همه و سلاح هسته‌ای برای هیچ‌کس». این دکترینی است که ایران در دنیا پای آن ایستاده است. حضرت‌عالی به عنوان فرد با تجربه در شکل‌گیری این سیاست و رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام، این دکترین نظام ما را برای خارجی‌ها و داخلی‌ها چگونه تبیین می‌کنید؟

ج- همان‌گونه که گفتیم، اوایل که شروع کردیم، در جنگ بودیم و دنبال این بودیم که چنین امکانی برای روزی که دشمن ما بخواهد از سلاح هسته‌ای استفاده کند، داشته باشیم. چنین تفکری بود؛ اما هیچ وقت جدی نشد. ولی استفاده‌های غیر نظامی را جدی گرفته بودیم و هزینه هم می‌کردیم و در خیلی جاها کار کردیم. در انواع مختلف کار کردیم و آموزش زیادی دادیم. دانشجو فرستادیم و دانشمند دعوت کردیم. خیلی از این کارها را کردیم. اساس دکترین ما استفاده صلح‌آمیز هسته‌ای بود. گرچه هیچ‌وقت از ذهن ما بیرون نمی‌رفت که اگر روزی بنا باشد خطری ما را تهدید کند و ضرورتی باشد، امکان اینکه به طرف دیگر هم برویم، داشته باشیم. ولی برنامه‌ای نداشتیم که برویم و هیچ‌وقت نرفتیم. بی دلیل هیاهو شد. بعد از دولت من غربی‌ها یک دفعه دیدند که ما در بخش‌های مختلف جلو رفتیم. من آن قدر علاقه‌مند بودم که وقتی روزهای آخر دولت من رسید با خط خودم که تایپ هم نکردم، 25 میلیون دلار را برای آب سنگین نوشتم که آن موقع در اراک نبود و بنا بود در الموت قزوین باشد. تا آن زمان پیشرفت کندی داشتیم، در دولت آقای خاتمی اعلام کردند که ما وارد باشگاه هسته‌ای شدیم؛ یعنی آن موقعی بود که اولین نمونه آزمایشگاهی را گرفته بودیم. به نظرم اینها هم بی‌دلیل هیاهو کردند. علتش این بود که منافقین قبلاً گزارش دروغی از نطنز که ما هنوز مشغول حفاری در سایت بودیم و بنا بود زیرزمین بسازیم، دادند و هیاهوی جهانی شروع شد. غربی‌ها بهانه کردند که به آژانس اعلام نشده و باید به سازمان بین‌المللی هسته‌ای می‌گفتیم، شروع به هیاهو کردند. از آن به بعد بود که آنها با بهانه عدم شفاف‌سازی در مسیر حرکت ما سنگ‌اندازی کرده‌اند.

س- شما حتماً روند پیشرفت مذاکرات هسته‌ای را که در دولت آقای روحانی و توسط آقای ظریف شروع شد، اطلاع دارید و پی‌گیری کردید و از مذاکرات گذشته هم مطلع هستید. می‌خواهیم نقش دکتر صالحی و دکتر ظریف را به عنوان دو بازوی دیپلماتیک و فنی مذاکرات هسته‌ای در دوره اخیر بدانیم. نظر شما در مورد مذاکرات اخیر چیست؟

ج- قبل از اینکه دولت آقای خاتمی تمام شود، مذاکرات بود و چون آقای روحانی دبیر شورای امنیت بود، نقش مذاکره کننده را داشت. آن موقع تهدیدها و خطر شروع شده بود و به جایی رسیده بود که ما داوطلبانه کارها را تعلیق کنیم و فقط کارهای محدودی را که مشخص شده بود، انجام بدهیم. ولی غنی‌سازی و این کارها را تعطیل کنیم و تحقیقات را ادامه بدهیم که ماجرای آن مفصل است. رهبری هم تأیید کردند؛ یعنی رهبری آخرین سندی را که در سعد آباد امضا شد، تأیید کردند. حتی وقتی علیه آن هیاهو شد، دفاع کردند و گفتند کار خوبی بود که انجام شد. در همان دوران تعلیق، ما موفق شدیم کار اصفهان را تمام کنیم که این توفیقی بود، چون به جایی رساندیم. وقتی آقای احمدی‌نژاد آمد، با رهبری تصمیم گرفتند که تعلیق را بشکنیم. هنوز کار آقای احمدی‌نژاد شروع نشده بود که به آقای خاتمی پیشنهاد کردند که ایشان تعلیق را بشکند. در آن دوره گاهی جلسه‌ای خدمت رهبری بود که جمع زیادی شرکت می‌کردند. در آن جمع وزیر خارجه، رئیس‌جمهور، رؤسای قوا، من، نظامی‌ها مثل آقای شمخانی و دیگران بودند و برای قدم به قدم کارها مشورت می‌شد. تصمیمات رهبری با مشورت بود که نتیجه آن جلسه را می‌پذیرفتند. وقتی احمدی‌نژاد آمد و گفت که تعلیق را بشکنیم، آقای خاتمی گفت: من نمی‌شکنم، برای اینکه یک پرونده سنگین تهدید برای دولت بعد باقی می‌ماند و من نمی‌خواهم دولت بعد از من وارث این مشکل شود. بعدها نمی‌دانم چگونه آقای خاتمی را قانع کردند که ایشان تعلیق را باز کرد. از آن به بعد دعواها شدت گرفت و بقیه مسائل که تا الان ادامه دارد. آقای روحانی، آقای ظریف و آقای صالحی که اواخر جزون دولت آقای احمدی‌نژاد شده بود ـ در این مایه‌ها نبودند. وقتی آقای روحانی آمد، این جزو اهدافش بود و مسأله را برای حل در دستور قرار داد. آقای ظریف هم وزیر خارجه شد و بعد چند نفر آمدند و رفتند که آقای صالحی آمد و سازمان را به عهده گرفت و کارشان را شروع کردند.

س- می‌خواهیم نظر شما را در مورد نقش آقای ظریف و صالحی برای پیشبرد مذاکرات بدانیم.

ج- این‌ها کاملاً به صورت فنی مذاکره می‌کردند. آقای صالحی از لحاظ کارهای آژانس و آقای ظریف اصل مسائل و مذاکرات را پی‌گیری می‌کردند. آقای صالحی بیشتر با آژانس و آقای ظریف بیشتر با 1+5 سروکار داشت. قبل از اینها، آقای جلیلی مذاکره می‌کرد. یک دوره هم آقای لاریجانی مذاکره می‌کرد. آقای لاریجانی خوب پیش می‌رفت و هیاهویی نداشت و منطقی صحبت می‌کرد و داشت نتیجه می‌گرفت که عوض شد. وقتی موضوعی مثل پرونده هسته‌ای، سیاسی و فنی شد، اعضای تیم مذاکره کننده هم باید ترکیبی از شخصیت‌های آگاه به مسائل سیاسی و فنی باشد. در این‌گونه مسائل حرف‌های شعاری و صدور بیانیه‌های تند جواب نمی‌دهد. در تمام سال‌هایی که پرونده هسته‌ای ایران باز شد، حرف ما این بود که غرب دارد بهانه‌گیری می‌کند، در چنین فضایی نباید بهانه به دست آنها بدهیم. ولی تیم جدید خیلی خوب عمل کرد.

س- حضرت آیت‌الله، رقابت‌های سیاسی که بعد از مذاکرات و مسائل هسته‌ای در داخل شکل گرفت، خوب نیست. البته وجود منتقد خیلی هم مفید است، ولی رقابت‌های ما یک مقدار لجام گسیخته شد. در حدی که بحث سیمان گرفتن افراد را مطرح کردند، چرا رقابت سیاسی ما سر این موضوع لجام گسیخته شد؟ چاره کار چیست؟ برای ترمیم شکاف‌ها چه باید کرد؟

ج- متأسفانه بحث‌های داخلی برای یک موضوع ملی، سیاسی و با اهداف جناحی است. فکر نمی‌کنم هیچ‌کس در قلبش نخواهد که مسائل هسته‌ای ما حل شود. چون بن‌بست این مسائل، جنگ است. غربی‌ها هم نشان دادند که اگر نتوانند موضوعی را حل کنند، گزینه نهایی‌شان جنگ است. ایران هم همیشه گفته که علی‌رغم آمادگی کامل برای دفاع، هیچ وقت مایل نبود که وارد جنگ شود. آن هم جنگی که احتمال اقدامات منجر به کشتار جمعی زیاد باشد. چند جنگ اخیر با چند کشور نشان داده که غربی‌ها و آمریکایی‌ها سربازان خود را داخل کشور در حال جنگ نمی‌آورند، از راه دور می‌جنگند و کارشان نابود کردن زیر ساخت‌هاست. ما هیچ مایل نیستیم که وارد چنین جنگی شویم. اگر چه در مقطعی بعضی‌ها شعار می‌دادند، اما آقای روحانی هم در تبلیغاتش و هم در سوابقش به گونه‌ای بود که دنیا او را برای جلوگیری از جنگی دیگر در خاورمیانه مناسب دید و آنها هم استقبال کردند. در گذشته هیچ‌وقت مذاکرات هسته‌ای پیشرفت نداشت. ولی مذاکرات دولت آقای روحانی با روندی منطقی پیشرفت کرد. چون آقای ظریف تخصص مذاکره را از پیش داشت و تیم خوبی هم تشکیل داده بود، با منطق برخورد می‌کرد و با طرف‌های غربی و آمریکایی مذاکره می‌کردند. البته در این مقطع هم ما جدی بودیم و هم آنها جدی بودند. البته در داخل رقابت سیاسی روی اصل موضوع سایه انداخته بود و هر روز چیزی گفته می‌شد که شما به عنوان مسؤولان سایت تخصصی از آن مطلع بودید. بیشتر سیاست داخلی بود و هنوز هم همین است و الان که به همین جا رسیدیم، افرادی هستند که می‌گویند اگر این دولت موفق شود تحریم‌ها را بردارد و زندگی در کشور ما عادی شود، مردم به ناحق بودن حرف‌ها و شعارهای آنها پی می‌برند. مخصوصاً وقتی می‌بینند خارجی‌ها با این وسعت برای کار کردن با ما می‌آیند، فکر می‌کنند میدان از دست‌شان به طور کلی گرفته می‌شود. چون تمام کارهای آنها سیاسی، جناحی و باندی بوده، برای آنها مهم است که این‌گونه نشود.

س- برخی‌ها می‌گویند که برجام ضمانت اجرا ندارد. برخی‌ها مثل دولتی‌ها و مذاکره کنندگان خودمان می‌گویند که مهمترین مؤلفه ضمانت اجرایی برجام، قدرت ملی ایران است. می‌خواهیم نظر شما را بدانیم که اساساً ضمانت اجرا و تضمین اجرای برجام چیست؟

ج- خیلی روشن است. من فکر می‌کنم کسانی که این حرف‌ها را می‌زنند، یا می‌دانند و سفسطه می‌کنند و یا نمی‌دانند. برای اینکه اجرا و عدم اجرای آن دو طرفه است. اگر آنها کوتاه بیایند، ما هم کوتاه می‌آییم. ما از روز اول کارهایی می‌کردیم که الان با آمادگی بیشتری انجام می‌دهیم. چون در این فاصله تحقیقات کردیم و هنوز هم مشغول هستیم و چیزی را از دست ندادیم. ما چیزی را از دست ندادیم. آب سنگین ما هنوز سر جای خودش است. غنی سازی ما سر جای خودش است و به نسل پنجم رسیدیم و الان نسل پنجم ما می‌تواند بیست برابر نسل اول تولید کند. در همین فاصله خیلی چیزها پیشرفت کرده است. مثل همان تعلیق که پیشرفت کرده، الان همینطور پیشرفت کرده است. چون هنوز اجرا نکردیم. مثلاً چیزهای که بیست درصد درست کرده بودیم، آن‌ها به درد ما نمی‌خورد. ما می‌خواستیم آنها را برای چه چیزی نگه داریم؟ ما برای سوخت بوشهر نگه داشته بودیم ولی به درد بوشهر نمی‌خورد. با اینها به صورت دیگری رفتار کردیم. من فکر می‌کنم ما چیزی را از دست نمی‌دهیم و اگر آنها زمانی تخلف کنند و اجرا نکنند، ما آسان‌تر می‌توانیم اجرا نکنیم و یکدفعه همه کارها با یک فرمان شروع می‌شود.

س- ولی در همین مجلس ما گفتند و کتبی نوشتند که برجام امنیت ملی کشور را با خطر مواجه کرده است. حضرت‌عالی که تجربه‌های زیادی در حوزه امنیتی کشور دارید، آیا امنیت ملی را در خطر می‌بینید؟

ج- پایه‌های امنیتی کشور آن قدر قوی است که با این کار یک ذره خطر برای کشور ندارد.

س- برای امنیت ملی خطری ندارد؟

ج- نه چه ربطی دارد؟

س- در بحث دفاعی و موشکی چطور؟

ج- دفاع موشکی ما در برجام نیست و اصلاً وارد این موضوع نشدیم و حتی مذاکره کنندگان ما هم اجازه نداشتند، وارد آن شوند. رهبری فقط برای بحث روی برجام اجازه دادند. مثلاً اینها می‌گویند که در پروتکل الحاقی آمده که سایت‌های نظامی ما را ببینند؛ اما نمی‌گویند که قبل از این و در زمان احمدی‌نژاد دو بار اجازه صادر شده و آمدند و دیدند. همه اینها بهانه است و هیاهو می‌کنند. البته امتیازاتی دادیم و امتیازاتی هم گرفتیم. همین که آنها ببینند که ما تعداد واحدهای غنی سازی را از بیست هزار به شش یا هفت هزار یا کمتر و بیشتر آوردیم، برای آنها یک امتیاز است و اینکه آب سنگین را با هزینه آنها به یک نوع دیگر تبدیل کنیم که پلوتونیوم در آن نباشد و همه خواص آب سنگین را داشته باشد، برای ما پیشرفت است و یک تکنولوژی خیلی جدید را می‌گیریم. ما که پلوتونیوم را نمی‌خواهیم، چون به درد کار نظامی می‌خورد. تا آن مقداری که می‌دانم، هیچ خطر ملی وجود ندارد. ضمانت اجرای آن هم یک طرفه نیست. چون اگر آنها تخلف کنند، ما هم می‌توانیم تخلف کنیم.

س- مقام معظم رهبری توصیه کردند که روال و روند قانونی برجام در مجلس طی شود، ولی این ماجرا نباید باعث دو دستگی و شکاف شود. کارشناسان و خبرگان این حوزه هم در این زمینه وارد شوند و نظر بدهند؛ اما بعضی‌ها از ابتدا فضای بحث‌هایشان به گونه‌ای است که برای دولت بن بست ایجاد کنند. هدفشان از اول همین بود. می‌خواهم از حضرت‌عالی بپرسم برای اینکه دولت حقوق همین مخالفان کوچکش را هم رعایت کند، شما چه توصیه‌ای دارید که روند اعتدالی پیش برود و حقوق مخالفان تأمین شود؟ به نظر شما مهمترین دستاورد توافق نهایی چیست؟

ج- ما از چند بعد دستاورد داریم. اینکه اینها چه کار کنند؟ باید گفت که مخالف حق دارد و اگر در مجلس مطرح شد، نظرش را بگوید و نهایتاً رأی‌گیری شود، چنین شد و شورای نگهبان هم نظر شما را داده است. البته چون دولت قانوناً لازم نمی‌دانست، خودش نداد و اینها آمدند طرح دادند. دولت هم مخالفت نکرد و دولتی‌ها هم آمدند و دفاع کردند؛ یعنی قهر نکردند. ولی خودشان برای این کار اقدام نکردند. دلیلش هم این بود که به عقیده آقای روحانی، این‌ها چنین حقی ندارند و لزومی ندارد که مجلس ببیند و نظر دهد. چون رهبری هم صریح نگفتند که لازم است مجلس ببیند؛ اما از لحاظ سیاسی خوب نیست مجلس برکنار باشد. اگر مجلس تأیید کند، یک پشتوانه است و قوی‌تر می‌شود. همین اتفاقی که در مجلس افتاد و ایشان هم می‌دانستند. چون قبلاً آقای لاریجانی به آقای روحانی گفته بود که در مجلس رد نمی‌شود. چون اینها فراکسیون بزرگی دارند و صد و هفتاد، هشتاد نفر هستند و می‌دانست که رأی می‌دهند. این جای نگرانی نداشت. بد اخلاقی‌های اینها واقعاً بد اخلاقی بود؛ یعنی دلواپس‌ها نه تنها در مجلس، بلکه عده‌ای از انسان‌های بی‌اطلاع را تحریک می‌کردند که حرف‌های بدی بزنند. صدا و سیما به آنها میدان می‌داد که درآنجا تحلیل‌های سطحی کنند. البته تمام این کارها و مزاحمت‌هایی که می‌کردند، به ضررشان تمام شد. چون ما می‌دانیم و آنها هم می‌دانند که 80 تا 90 درصد مردم با این موافق هستند و می‌خواهند که راحت شوند و انرژی هسته‌ای صلح‌آمیز را داشته باشند. مردم این را می‌خواهند. آن‌ها خودشان را بدنام کردند. جلسه دیروز و پریروز برای آنها خیلی سنگین تمام شد و در جامعه مقدار زیادی برای خودشان مسأله درست کردند. چون اینها خودشان را به گونه‌ای به رهبری منتسب می‌کنند که مثلاً ما نظر ایشان را بیان می‌کنیم. ایشان خودشان زبان دارند و بیشتر از همه هم می‌توانند بگویند و می‌توانستند جلوی آن را بگیرند. نیاز به دعوا و حاشیه‌سازی نبود. خیلی بد بود که در مجلس این کار را کردند. البته شیوه رهبری همین است که میدان می‌دهد تا دیگران حرف‌هایشان را بزنند. اگر با اخلاق و براساس منافع ملی رفتار می‌کردند، بد نبود. چون وقتی بحث می‌شود، مردم هم مسائل را می‌فهمند؛ اما این‌گونه نشد.

س- مهم‌ترین دستاورد توافق از منظر حضرت‌عالی چیست؟(3)

ج- اولاً آغاز تعامل ایران با کشورهای مهم و پیشرفته دنیاست. وقتی تحریم‌ها برداشته شود، می‌فهمیم که چقدر مشکل داشتیم. هنوز کسی نمی‌خواهد ابعاد خسارت‌هایی را که دیدیم، بگوید. چون هنوز تمام نشده و موقع گفتن نیست. به هر حال تحریم‌های ظالمانه متوقف و تا حدودی هم جبران می‌شود. بعد هم با رونق پیش خواهیم رفت و کارهای ما بهتر می‌شود. ثانیاً موقعیت بین‌المللی ما در دنیا بهتر می‌شود. موقعیت ما در دنیا بد شده بود. تا همین حد هم ایرانی‌ها عزتی در دنیا پیدا کردند. البته از دید جنگی‌ها فکر می‌کنند که عزت ما این است که تندروی‌های دنیا از ما خوششان بیاید که این کار، همیشه آسان است؛ یعنی هر وقت می‌توان این کار را کرد. ما کشور بزرگی هستیم و باید در دنیا حرف بزنیم و کار کنیم و باید در مسائل جهانی شرکت داشته باشیم. ایران می‌تواند وزنه سنگینی در دنیا داشته باشد. مهم‌ترین دستاوردی که داشتیم، این است که رسماً به عنوان کشوری که عضو باشگاه هسته‌ای است، شناخته شدیم. تا به حال قبول نکرده بودند؛ اما الان قبول کردند که هستیم. قبول کردند غنی‌سازی کنیم. نیروگاه داشته باشیم و به صورت صلح‌آمیز از هر چه می‌خواهیم، استفاده کنیم. در مسأله هسته‌ای در دنیا بعضی‌ها جلوتر و بعضی‌ها عقب‌تر هستند. مثلاً ژاپن هم مثل ماست. حدود سی، چهل کشور هستند که مثل ما اجازه غنی‌سازی صلح آمیز دارند و در عین حال حق ندارند کار نظامی بکنند و ما هم مثل آنها می‌شویم.

س- ارزیابی شما در چشم‌انداز پیش روی برجام چیست؟ به نظر شما در مسیر اجرای توافق در گام اجرایی، جمهوری اسلامی ایران باید چگونه عمل کند؟

ج- ما باید به همان‌هایی که امضا کردیم، عمل کنیم. منتها بنا شده که اینها هم وزن باشند و تعیین هم کردند که مثلاً چه چیز در مقابل چه چیز عمل شود. الان آقای عراقچی مسؤول هستند و از جزییات توافق اطلاع دارد. در آن طرف هم فردی را گذاشتند که مطلع است. تنظیم می‌کنند و یکی یکی اجرا می‌شود. ما در اینجا گیر نداریم. مگر اینکه یک طرف بخواهد بهانه بیاورد که این نیاز به بحث‌های دیگری دارد.

س- با توجه به تجربیات ارزشمندی که حضرت‌عالی در حوزه سیاست خارجی دارید، می‌خواهیم بدانیم شما آینده جمهوری اسلامی ایران را با توجه به دانش هسته‌ای چگونه ارزیابی می‌کنید؟ فکر می‌کنید این مذاکرات و توافق چه تأثیری در دانش و حوزه سیاست خارجی و داخلی داشته است؟

ج- بسیار تأثیر داشته است. اعتبار ایران بالا می‌رود. این درست است که ما اجازه رفتن به طرف سلاح هسته‌ای را نداریم؟ ولی اگر شرایطی پیش بیاید و ضرورت پیدا کند و یا دشمنی پیدا کنیم که بخواهد از این سلاح استفاده کند، قدرت ما محفوظ است. آقای اوباما به این قانع بود و همیشه هم می‌گفت که ما باید کاری کنیم که اگر ایران تصمیم گرفت، یک سال وقت داشته باشیم که جلویش را بگیریم؛ یعنی تا این قدر مسأله نزدیک است؛ بنابراین من فکر می‌کنم که از این لحاظ ما به یک قدرت بالاتر تبدیل می‌شویم. از لحاظ استفاده صلح آمیز، یک مسأله بزرگ شده است. اگر ما به خاطر همین موقعیت در ایتر پذیرفته می‌شویم که جزو آن 9 کشور شویم که می‌خواهند از گداخت هسته‌ای انرژی بگیرند، یک انرژی پایان پذیر مثل نفت نخواهد بود. یک منبع انرژی است که مواد اولیه‌اش آب دریاست و هیچ خطری هم برای هیچ‌کس ندارد. جوش هسته‌ای و مثل خورشید است؛ یعنی هم نور و هم حرارت در سطح بالا می‌دهد. الان در پلاسما به بخشی رسیدیم که کار بزرگی است. البته آن پلاسما بخش دیگری است. الان آقای قرآن نویس دنبالش است و در دانشگاه آزاد اسلامی برنامه‌ای ریختیم که مسأله زباله کشور را با این پلاسما حل کنیم. پلاسما حرارتی فوق‌العاده و کوره‌های کم خطر و کم ضرری ایجاد و از زباله‌ها برق تولید می‌کند. الان ما برای زباله‌های بیمارستانی هنوز جایی را نداریم که مطمئن تصفیه کند؛ یعنی میکروب‌ها به گونه‌ای هستند که با حرارت‌های معمولی نمی‌میرند؛ اما با پلاسما می‌توانیم اینها را پاک کنیم. الان دست ما از خیلی چیزها خالی است که می‌توانیم از این راه جلو برویم.

س- به عنوان سؤال پایانی عرض کنم که حضرت‌عالی به عنوان یکی ازسیاستمدارانی هستید که با ثبت خاطراتتان، نقش خیلی ویژه‌ای در ماندگاری جمهوری اسلامی ایفا کردید. می‌خواهیم نظرتان را راجع به ثبت و ضبط مذاکرات هسته‌ای بفرمایید و راهکاری برای این موضوع بفرمایید که خبرنگاران و مذاکره کنندگان این حوزه چه کاری کنند و چه تأثیری برای آینده دارد؟

ج- خاطراتی را که این آقایان حاضر در مذاکره دارند، من ندارم. ما اطلاعاتی را داریم و چیزهایی را می‌دانیم که آنها به ما گزارش دادند یا منتشر کردند. حتماً آن آقایان خاطره دارند.

س- آن‌ها باید در این رابطه چکار کنند؟

ج- این‌ها باید خاطرات را آماده کنند و موقع لزوم به اطلاع مردم برسانند و وقتی که سرّی نیست و جزو اسرار نیست، مردم را خوب آگاه کنند.

س- نکته‌ای باقی نمانده که بفرمایید.

ج- واقعاً از بد اخلاقی‌هایی که می‌شود، بدم می‌آید. چون این در اخلاق اسلامی و انسانی کاملاً روشن است.

س- چون باید با اینها زندگی کنیم، باید چه کارشان کرد؟

ج- همینطور باید تحمل کرد و آستانه تحمل را بالا ببریم. در همه دنیا این‌گونه است. هر جا آزادی و رأی‌گیری هست، همین است، شما به آمریکا نگاه کنید که چه الم شنگه‌ای در کنگره در آوردند و آخرش هم شکست خوردند. در بقیه جاها هم این‌گونه است. اگر مسأله آزادی و رأی‌گیری باشد، همه از این بازی‌ها را دارند و باید به اینها عادت کنیم و بلد باشیم.

س- خیلی ممنون

ج- موفق باشید.

 

****************************************************************8

1- مسئولان سایت خبری تحلیلی امید هسته‌ای ایرانیان که در 23 اسفند سال 1392 رونمایی و افتتاح شده، درباره این سایت نوشته بودند: «به رسم وعادت مألوف ابتدا باید در پیشگاه مخاطبان گرامی در فضای مجازی، هدف از برپایی و ارائه پایگاه خبری تحلیلی امید هسته‌ای ایرانیان را معرفی و تبیین کنیم و که هستیم و چه هستیم را بی‌تکلف پاسخ گوییم.

جمعی هستیم از فرزندان آب و خاک ایران اسلامی دلبسته به امید و آرمان‌های انقلاب شکوه‌مند، 1357 بر این باوریم که در سایه مجاهدت یک ملت و راهنمایی‌های داهیانه مقام معظم رهبری حقوق، دانش و فعالیت‌های صلح‌آمیز هسته‌ای در ایران نهادینه شده و آنچه ملت برای آن ایستادگی کرده و در راهش شهید تقدیم کرده است، امروز نه یک نهال که نهادی استوار و غیرقابل مذاکره و چشم پوشی است.

ما قدردان تلاش و فعالیت دانشمندان جوان هسته‌ای کشور و سیاستمداران و مذاکره‌کنندگان در همه ادوار و دوره‌های گذشته و کنونی هستیم و شادمانیم که ایران اسلامی در طراز کشورهای برخوردار از انرژی صلح‌آمیز هسته‌ای قرار گرفته و با پافشاری بر حق مسلم خود پنجره‌ای تازه را پیش روی ملت‌های جهان گشوده است؛ چشم اندازی که در آن ملت انقلابی ایران شعار «انرژی هسته‌ای آری، سلاح هسته‌ای نه» را به قیمت مجاهدت علمی و مقاومت و ایستادگی در جهان به منصه ظهور رسانده است و این تازه ابتدای یک راه طولانی و پر از امید و نشاط پیش روی مردم ایران برای برخورداری کامل از حقوق خویش در حوزه استراتژیک انرژی هسته‌ای است.

ایرانیان، امروز کمابیش می‌دانند که شرق و غرب با اعطای تکنولوژی‌های استراتژیک به صورت در بسته و وابسته به ایران و کشورهای مشابه ایران مشکل چندانی ندارند؛ اما اینکه یک ملت انقلابی بدون دعوت قدرت‌های بزرگ همراه با مانع تراشی آن‌ها، با ممارست و رعایت همه قوانین و قواعد بین‌المللی در چنین عرصه‌هایی مولد و سازنده باشد، از ارزش و حلاوتی خاص برخوردار است که خود یکی از نشانه‌های غرور ملی است.

آمده‌ایم از این حلاوت بگوییم، از راه‌های طی شده و افق‌های پیش رو؛ پرچممان هم سفید است. معتقدیم نظام با درایت و ظرافت در طول سالهای گذشته فعالیت‌ها، چالش‌ها و مذاکرات هسته‌ای را به درستی پیش برده است و این عرصه نه محل نزاع و اختلاف جناحی که تجلی اجماع و کسب نتیجه مطلوب بوده و انشاءالله خواهد بود، از این منظر نیازمند نظر، نقد و حضور همه جریان‌ها و سلایق دلسوز در امید هسته‌ای ایرانیان هستیم.

امید هسته‌ای ایرانیان می‌خواهد از ورای چالش و غبارهای سیاسی خارجی وگاه داخلی به صورت شفاف به ذات فعالیت‌های صلح‌آمیز هسته‌ای، آنچه حاصل شده و آنچه باید تحقق یابد بپردازد.

در این مسیر و برای دست یابی به اهدافی که پیش رو داریم با همه نهادهای ذیربط تعامل خواهیم داشت و دست یاری به سمتشان دراز می‌کنیم اما در وهله اول پیام رسان و پاسخ گو در پیشگاه ملت شریف ایران هستیم. تعهد اول ما به ملت است و انقلاب و نظام؛ از این رو خود را مستقل می‌دانیم. می‌خواهیم شفاف‌تر از قبل نشان دهیم که بعد از توافق ژنو فعالیت‌های صلح‌آمیز هسته‌ای در چه ابعاد و گستره‌ای در جریان است.

در این جهت طبعاً نیازمند بازگویی و بازخوانی مفاهیم و مبانی پایه در حوزه انرژی هسته‌ای و وضعیت و جایگاه حقوقی و فنی آن در جهان نیز هستیم. می‌خواهیم امیدها و انتظارات و افق‌ها را ترسیم کنیم و در حوزه دیپلماسی نشان دهیم همراهی و پوشش تلاش تیم مذاکراتی جدید برای کاستن از دامنه تحریم‌ها با حفظ اصول و حقوق اساسی کشور با پذیرش داوطلبانه اقدامات اطمینان بخش نزد بهانه‌گیران غربی، به معنای نفی تلاش‌های صورت گرفته قبلی نیست؛ چراکه اگر تاکتیک‌ها در مقاطعی متفاوت بوده اما جهت‌گیری کلی و استراتژی‌ها ثابت بوده و آنچه به دست آمده یکی از قابل توجه‌ترین دستاوردهای کشور در چالش‌های سنگین خارجی و بین‌المللی است و مگر نه آنکه بحران هسته‌ای بعد از جنگ تحمیلی را می‌توان سنگین‌ترین چالش بعد از انقلاب دانست؛ چالشی که نظام و دولت‌ها به شکلی آن را اداره کرده‌اند که امروز از دل آن جوانه‌های فراوان امید پیش روی ملت قرار گرفته است؛ امیدی که از برخورداری انرژی پاک، برخورداری از چرخه سوخت و ساخت نیروگاه‌های اتمی و تولید رادیو داروها تا به کرسی نشاندن اراده و خواست به حق و قانونی یک ملت در عرصه جهانی و پیشرفت در این زمینه‌ها را در بر می‌گیرد.

می‌خواهیم با کمک صاحب نظران و دست اندرکاران و اقشار مختلف، شفاف و عیان نشان دهیم که ایرانیان امروز به پیشرفت‌های خود در عرصه هسته‌ای به عنوان یک غرور ملی می‌نگرند و مردم ایران توسعه فن آوری صلح‌آمیز را حق مسلم خود دانسته، آن را اعمال کرده و با اجماع و همدلی و رعایت استانداردها و برخی اقدامات اطمینان بخش در چارچوب حقوق خویش، قصد و امید دارند هرچه بیشتر و بهتر در ابعاد متنوع این عرصه پیش بروند. ما فرزندان و خادمان ملت، این امید را پاس داشته و از آن خواهیم گفت.» آدرس اینترنتی این سایت به این صورت است:www. inhnews. Ir

 

2- عبدالقدیر خان (به اردو: عبد القدیر خان) ۱ آوریل ۱۹۳۶ در بوپال هند بریتانیا، از یک خانواده پشتون تبار اردو زبان متولد شد. مادر او زلیخا (معروف به بیگم) یک زن خانه‌دار و پدرش عبدالغفور فارغ‌التحصیل دانشگاه ناگپور و کارمند وزارت آموزش و پرورش دولت محلی بوپال بوده است. خانواده قدیر خان تا قبل از ۱۹۳۵ بصورت دائم در بوپال زندگی می‌کردند. پس از جدایی پاکستان از هند خانواده او در سال ۱۹۴۷ به پاکستان مهاجرت و در سال ۱۹۵۲ در کراچی اقامت گزیدند. قدیر خان در سال ۱۹۵۶ وارد کالج دولتی دی. جی سند گردید و در سال ۱۹۶۰ موفق شده مدرک تحصیلی خود در رشته فیزیک گرایش فیزیک جامدات فارغ‌التحصیل گردد. در سال ۱۹۶۱ برای تحصیل در رشته مهندسی متالورژی به آلمان رفت و در دانشگاه TU برلین مشغول مطالعه و تحصیل شد. در سال ۱۹۶۵ به دانشگاه دلفت هلند منتقل و مدرک کارشناسی ارشد مهندسی تکنولوژی را در سال ۱۹۶۷ دریافت نموده و برای تحصیلات دکترا به دانشگاه کاتولیک لوزن فرانسه پیوست. او در سال ۱۹۷۲ توانست با ارائه پایان‌نامه دکترای خود در خصوص مطالعه بر روی اساس کار مارتنزیت با کمک و نظارت استاد راهنمایش دکتر مارتین برابرز، مدرک دکترای خود را در رشته مهندسی متالورژی دریافت نماید.

او فیزیکدان هسته‌ای و مهندس متالورژی پاکستانی است که بنیانگذار برنامه غنی‌سازی اورانیوم پاکستان محسوب می‌شود. یکی از بزرگترین برنامه‌های وی، برنامه غنی سازی اورانیوم برای پروژه ساخت بمب اتمی پاکستان بود. او در سال ۱۹۷۶ آزمایشگاه تحقیقاتی کاهوتا (KRL) را تأسیس و تا زمان بازنشستگی (۲۰۰۱) به عنوان مدیر کل و محقق ارشد در آن مرکز مشغول کارهای علمی و تحقیقاتی بوده است. خان به غیر از مسائل هسته‌ای در بسیار از پروژه‌های حساس و حیاتی پاکستان، نقش مهمی و شایانی ایفا کرده است. از جمله کارهایش که سهم عمده‌ای در آن داشته می‌توان به مورفولوژی مولکولی، فیزیک آلیاژهای مارتنزیتی، فیزیک ماده چگال و مواد فیزیک اشاره کرد. وی در ژانویه ۲۰۰۴ طی جلسه‌ای که توسط مقامات پاکستانی برگزار گردید، به نقش مهم خود را در انتقال و تکثیر فناوری سلاح‌های هسته‌ای به کشورهای دیگر بیان نمود. پس از یک ماه به صورت رسمی به تمامی فعالیت‌های غیرقانونی خود اعتراف نموده و به حبس خانگی محکوم گردید. در ۶ فوریه ۲۰۰۹ دادگاه عالی اسلام‌آباد حکم حبس خانگی او را لغو و اجازه داد همچون دیگر شهروندان پاکستانی می‌تواند آزادانه زندگی کند.

 

3- هرچند برجام دریچه دیگری از تعاملات بین‌المللی ایران برای نشان دادن صلح‌آمیز بودن فعالیت‌های هسته‌ای کشورمان را به روی جهانیان گشود اما رفع تحریم‌ها را می‌توان نقطه ثقل برجام به شمار آورد که راه را برای گشایش دوباره مناسبات اقتصادی و حرکت در مسیر توسعه و پیشرفت کشور هموار کرده است.

سهم تحریم‌های مرتبط با موضوع هسته‌ای، درصد بسیار زیادی از ارزش کل تحریم‌های اقتصادی ایران بوده که مفاد همه آنها به جز توقیف دارایی بانک مرکزی و بانک‌های ایران، مقررات ITSR خزانه‌داری (تحریم پرداخت دلار) و مقررات Patriot311 خزانه‌داری (تحریم دسترسی بانک‌های ایران به حساب‌های کارگزاری در آمریکا) متوقف شده است.

با توجه به وقفه چند ساله در مناسبات اقتصادی کشورمان با جهان در بخش‌های مختلف، تحرک دوباره در این زمینه به زمان نیاز دارد تا بتواند ضمن رفع تبعات این تحریم‌ها، گام‌های خود را برای رونق دوباره و توسعه اقتصادی کشور محکمتر برداشت.

با این حال، برخی منتقدان دولت بدون توجه به نتایج تحریم بر اقتصاد کشور، مدعی بی اثر بودن برجام در حوزه اقتصاد هستند؛ در حالی که نگاهی به شرایط پیش و پس از برجام، گویای آن است که چرخه اقتصاد کشور با تحریم‌ها قفل شده بود و اکنون با رفع تحریم‌ها، شرایط برای تحرک و پویایی دوباره اقتصاد فراهم شده است.

نتایج برجام به خوبی نشان می‌دهد که بخش قابل توجهی از تحریم‌های اقتصادی موجود بویژه تحریم‌های مرتبط با هسته‌ای متوقف شده ضمن اینکه بخشی از تحریم‌های ثانویه کنگره آمریکا نیز تعلیق و بخشی دیگر همانند دستور اجرایی شماره 13382 به دلیل خارج شدن اسامی از فهرست تحریم، متوقف شده است.

بر اساس متن برجام، بیش از 90 درصد تحریم‌های مرتبط با هسته‌ای در همان روز اجرا (زمستان 94) متوقف شد؛ بنابراین تحریم‌های ثانویه علیه بانک مرکزی و بانک‌های تجاری ایران، تحریم‌های فروش نفت، تحریم‌های ثانویه در مورد سرمایه‌گذاری در بخش نفت، گاز و انرژی ایران و تحریم‌های ثانویه در مورد بخش حمل و نقل و شرکت کشتیرانی ایران از مهمترین تحریم‌هایی است که در روز اجرا متوقف شد.

علاوه بر این، تحریم‌های اروپا در محورهای مهم همچون روابط بانکی، خرید نفت از ایران و بیمه نفتکش‌ها و بخش حمل و نقل ایران در روز اجرا تعلیق شده و همچنین خدمات سوئیفت برای بانک مرکزی، بانک ملی، بانک تجارت، بانک توسعه صادرات، بانک سینا، بانک رفاه، بانک صنعت و معدن و بانک ملت از روز اجرا دوباره برقرارشد.

به گفته مسئولان بانک مرکزی، اکنون 29 بانک کشور به سوئیفت متصل بوده و تنها سه بانک امکان بهره گیری از این پیام رسان را ندارند.

تحریم‌های وضع‌شده علیه ایران، از منظر منبع تحریم‌کننده به سه دسته تحریم‌های شورای امنیت، تحریم‌های آمریکا و تحریم‌های اتحادیه اروپا تقسیم شده بودند که هریک از آن‌ها برای برداشته شدن، فرآیند و زمانبندی خاص خود را دارند که این روند در متن برجام و قطعنامه تشریح شده است.

فرآیند رفع تحریم‌ها با ورود به مرحله «اجرای توافق» آغاز شد و در آن زمان سازمان ملل، اتحادیه اروپا و آمریکا، بر اساس یک جدول زمانی تحریم‌های مشخص‌شده را تعلیق یا لغو کردند.

بر این اساس، بندهایی از آیین‌نامه اجرایی سال 2012 لغو و مفاد مربوطه آن‌ها در تصمیم سال 2010 اتحادیه اروپا در ارتباط با ایران، تعلیق شدند.

تحریم‌های اقتصادی رفع شده ایران

تحریم‌های اقتصادی اعمال شده علیه کشورمان در رابطه با موضوع هسته‌ای، با اجرایی شدن برجام برطرف شد که شامل موارد زیر است:

- نظام ممنوعیت واخذ مجوز حاکم بر نقل و انتقال مالی از ایران: ممنوعیت و محدودیت‌های انتقال پول به/از بانک‌های فعال در ایران به خصوص بانک مرکزی و شعب خارجی آن‌ها که در سال 2010 وضع و در سال 2012 تشدید شد.

- تحریم‌های مربوط به فعالیت‌های بانکی: ممنوعیت افتتاح شعب بانک‌ها و موسسه‌های اعتباری ایرانی در کشورهای عضو اتحادیه اروپا، ممنوعیت همکاری با بانک‌ها و موسسه‌های اعتباری ایران بویژه بانک مرکزی و همچنین ممنوعیت افتتاح دفاتر نمایندگی موسسه‌های مالی اروپایی در ایران.

- تحریم‌های مربوط به بیمه: ارائه خدمات بیمه‌ای به دولت ایران یا نهادها و اشخاص وابسته و همچنین به افراد و نهادها و شرکت‌های فعال در حوزه سرزمینی ایران.

- تحریم‌های مربوط به حمایت مالی برای تجارت با ایران: ارائه حمایت مالی از جمله از طریق ارائه خط اعتباری صادرات، ضمانت‌نامه و بیمه‌نامه به افراد و موسسه‌هایی که قصد تجارت با ایران را دارند.

- تحریم‌های مربوط به کمک‌های بلاعوض، کمک‌های مالی و وام‌های ترجیحی

- تحریم‌های مربوط به انتشار اوراق قرضه تضمین‌شده توسط دولت ایران: همکاری یا ارائه کمک، خرید و فروش یا وساطت در انتشار اوراق قرضه توسط دولت، بانک مرکزی، بانک‌های مستقر در ایران یا بانک‌ها، اشخاص یا نهادهای تحت کنترل ایران.

- تحریم‌های مربوط به واردات نفت و گاز از ایران

- تحریم‌های مربوط به واردات فرآورده‌های پتروشیمی ایران

- تحریم‌های مربوط به صادرات تجهیزات کلیدی بخش‌های نفت، گاز و پتروشیمی

- تحریم‌های مربوط به سرمایه گذاری در بخش‌های نفت، گاز و پتروشیمی

- تحریم‌های مرتبط با کشتیرانی و کشتی سازی

- تحریم‌های مربوط به بخش حمل و نقل

- تحریم‌های مربوط به طلا، فلزات گرانبها و الماس، اسکناس و سکه

- تحریم‌های مرتبط با خدمات تبعی برای هر یک از گروه‌های فوق

علاوه بر این تحریم‌های در رابطه با فعالیت‌های منطبق با برجام شامل تحریم‌های مربوط به نرم‌افزار، تحریم‌های مربوط به فلزات، تحریم‌های مرتبط با خدمات تبعی برای هر یک از گروه‌های فوق نیز رفع شد.

رفع تحریم سوئیفت مرکز ثقل برداشته شدن تحریم‌های بانکی

اما رفع تحریم سوئیفت (ارتباط بین بانکی بین المللی) را می‌توان مرکز ثقل برداشته شدن تحریم‌ها بانکی دانست که بر اساس آن، افراد و نهادهایی همچون بانک مرکزی که ذیل این تحریم قرار گرفته بودند، از شمول آن خارج شدند.

لغو تحریم روابط بانکی در حالی بود که در ۲۵ اسفند ۱۳۹۰ شرکت سوئیفت در بیانیه‌ای مطبوعاتی اعلام کرد: «به پیروی از تصمیم اتحادیه اروپا تصمیم گرفته است تا ارائه خدمات ارتباطی به بانک‌ها و موسسه‌های مالی ایرانی که موضوع تحریم اتحادیه اروپا هستند را قطع کند.»

در همین حال عباس عراقچی معاون وزیر خارجه، ۱۵ فروردین امسال اعلام کرد: زیرساخت تحریم‌های مرتبط با هسته‌ای کاملاً رفع شده است.

رئیس ستاد پیگیری اجرای برجام اضافه کرد: همه تحریم‌هایی که باید لغو می‌شد، لغو شده است و قسمتی که باید متوقف می‌شده متوقف شده و ما اکنون با شرایطی جدید مواجه هستیم.

وی گفت:‌ فروش نفت پیش از تحریم‌ها ۲.۵ میلیون بشکه بود که پس از توافق ژنو به یک میلیون بشکه رسید. خریداران نفت ما در این مدت رفته‌اند و با کشورهای دیگر قرارداد بسته‌اند و ما باید دوباره مشتری‌های خود را پیدا کنیم و کسی نمی‌تواند انتظار داشته باشد که از فردای توافق ما به همان میزان صادرات نفت که در گذشته داشتیم بازگردیم.

عراقچی افزود: غربی‌ها باید تعهد می‌کردند که تحریم‌های نفتی را بردارند، اما تعهد نداده‌اند که برای ما مشتری خرید نفت پیدا کنند.

معاون وزیر خارجه یکی از مشکلات را زمان بر بودن بازگشت به شرایط پیش از تحریم برشمرد و افزود: یکی از آنها برقراری روابط بین‌المللی بانکی است که وصل شدن دوباره این سیستم و برقراری روابط کارگزاری زمان‌بر است. این زمان بر بودن به لحاظ فنی مشکلی طبیعی است و کاری هم نمی‌توان کرد.

برجام و سرنوشت صادرات نفت

به گفته عراقچی، پیش‌بینی می‌شود تا یک سال آینده فروش نفت به ۲.۵ میلیون بشکه برسد. آن هم در حالی که تا پیش از تحریم‌ها، فروش نفت کشورمان بین 2.2 تا 2.4 میلیون بشکه در روز بود.

البته در این زمینه وزیر امور اقتصادی و دارایی و همچنین رئیس جمهوری، مسایلی از روند ادامه دار بودن تحریم‌ها در صورت اجرا نشدن برجام را گوشزد کردند؛ به طوری که قرار بوده مرحله دیگری از تحریم‌های اقتصادی علیه کشورمان کلید بخورد که در آن صورت، صادرات نفت کشورمان به صفر می‌رسید.

علی طیب‌نیا در این رابطه افزود: صادرات نفت خام و میعانات گازی ایران در گذشته حدود 2 میلیون و 500 هزار بشکه در روز بود که در زمان تحریم و آغاز دولت یازدهم به 900 هزار تا یک میلیون بشکه در روز کاهش یافت. با اجرایی شدن برجام و رفع تحریم‌ها تاکنون 700 هزار بشکه به صادرات نفت اضافه شده است.

به گفته وی، براساس مرحله دوم تحریم‌های آمریکا، قرار بود یک میلیون بشکه از صادرات ایران کاسته شود که با اجرای آن، صادرات نفت کشور به صفر می‌رسید.

 

باز شدن نزدیک به ۲ هزار ال‌سی

عراقچی درباره روابط بین بانکی نیز افزود: این موضوع به خود بانک‌های کشورمان ارتباط دارد که در برقراری این روابط کارگزاری، چقدر سریع بتوانند پیش بروند. تاکنون بانک‌های ما نزدیک به ۳۰۰ کارگزاری توانسته‌اند ایجاد کنند و نزدیک به ۲ هزار آل سی نیز تاکنون باز شده است.

یک کارشناس مسائل اقتصادی درباره برآورد آینده اقتصاد ایران بعد از رفع تحریم‌ها به «ایرنا» گفت: برای بررسی این مساله ابتدا باید محورهای اساسی در بخش تحریم‌های اقتصادی برجام را در نظر بگیریم و سپس فرض‌هایی برای ثابت نگه داشتن سایر شرایط بپذیریم.

مهدی تقوی با اشاره به رفع خطرات تحریم افزود: با تعلیق تحریم‌ها، سرمایه‌گذاری شرکت‌های اروپایی (توتال، شل، انی، استات اویل) در میادین نفت و گاز ایران و به تبع آن افزایش توان صادراتی و ارز آوری کشور در سال‌های آتی در نظر قرار می‌گیرد.

وی، سرمایه‌گذاری خارجی در بخش پتروشیمی و زنجیره پایین دستی بخش نفت، سرمایه‌گذاری خارجی در حوزه پالایشگاه نفت خام و کاهش خام فروشی در آینده، تکمیل پالایشگاه ستاره خلیج فارس و افزایش ظرفیت تولید سالانه فرآورده‌های نفتی، صادرات گاز به پاکستان، امارات و هند، تکمیل بخشی از فازهای پارس جنوبی و افزایش صادرات میعانات گازی و افزایش صادرات نفت خام به میزان یک میلیون بشکه در روز (بازگشت به مقدار سال 91) را از دستاوردهای برجام در آینده دانست.

وی افزود: کسب حداکثر 50 میلیارد دلار درآمدهای ارزی نفت و گاز تا پایان سال 95 (از لحاظ ارزشی مشابه سال 92)؛ کاهش مشکل نقدینگی بنگاه‌های تولیدی به دلیل امکان گشایش اعتبارات مدت دار با بانک‌های خارجی، ثبات نرخ ارز و کاهش نرخ تورم را در پی خواهد داشت.

وی ادامه داد: رفع انسداد دلارهای بلوکه شده، نوسازی ناوگان هوایی و ورود تکنولوژی برای بخش تولید از دیگر مزایای برجام برای اقتصاد بوده است.

روند روزهای بعد از اجرای برجام به خوبی آثار آن را نشان می‌دهد، زیرا بسیاری از کشورها مترصد اعلام توافق هسته‌ای بودند تا مقام‌ها، نمایندگان و هیات‌های تجاری و اقتصادی خود را روانه ایران کنند. به عبارتی، سیر تحولات دیپلماسی اقتصادی دولت در فضای پسابرجام سبب شده تا شاهد نوعی مسابقه کشورها برای رسیدن به تهران باشیم و این، آینده روشنی برای پویایی در مناسبات اقتصادی بین‌المللی و رونق تولید و پیشرفت را در مسیر چشم‌انداز مورد نظر ترسیم می‌کند.