س- جناب آقای هاشمی، بحران سوریه پس از دو سال کش و قوس، به روزهای بسیار سخت خود رسیده است، نظر شما در این باره چیست؟
ج- سوریه بخشی از پیکره جهان اسلام است که موقعیت ممتاز جغرافیایی و همسایگی با سرزمین مظلوم فلسطین، آن را در نگاه دوست و دشمن مهم کرده است. از سالها پیش که طرح خاورمیانه بزرگ و همچنین رویای اسرائیلی «من الفرات الی النیل» مطرح شد، معلوم بود که بانیان رژیم صهیونیستی برای سوریه که پیشانی مقاومت بود، نقشهها دارند.
متأسفانه با سوءاستفاده از تعدد قومیتهای نژادی و مذهبی و تحریک بخشی از مردم علیه حکومت مرکزی، یک جنگ داخلی تمامعیار را در سوریه به وجود آوردند که آمارها حکایت از صد هزار کشته و بیش از 8 میلیون آواره در داخل و خارج دارد.
غربیها که در طول دو سال گذشته با کمک به گروههای مخالف دولت رسمی، آتشبیار معرکه سوریه بودند، الان احساس میکنند که ارتش سوریه پس از دو سال درگیری تحلیل رفته و مردم هم از این همه ناامنی خسته شدهاند، به همین خاطر با بهانهسازیهای مختلف درصدد حمله به آن کشور هستند.
س- یکی از مهمترین بهانههای آنها استفاده از سلاح شیمیایی است. در این باره چه میفرمایید؟
ج- کاملاً درست است که آنها از این بهانه دارند افکار عمومی جهان را آماده و حمله به سوریه را توجیه میکنند. من فکر میکنم که این یک توطئه پیچیده صهیونیستی است که میخواهند ناامنی همگانی در منطقه ایجاد کنند. البته همه میدانند که استفاده از سلاحهای کشتار جمعی از جمله شیمیایی در نزد همگان مذموم است و بهویژه در اسلام در حد حرام تلقی میشود و هر کس یا گروهی که متوسل به استفاده از سلاح شیمیایی شود، عملی نکوهیده و محکوم انجام داده است. غربیها ادعا میکنند حکومت سوریه متوسل به سلاح شیمیایی شده که البته ادعای اثباتنشدهای است و تحقیقات باید کامل شود.
س- به نظر شما آینده سوریه چه خواهد شد؟
ج- معلوم است که آینده سوریه به دست مردم سوریه خواهد بود. حتی اگر غربیها مثل همه اشتباهاتی که در افغانستان و عراق و جاهای دیگر کردند، مردم سوریه را با بمبهای خود به زحمت بیندازند، پس از فروکش کردن آتش جنگ نمیتوانند در آنجا بمانند. خاورمیانه یک پیکره واحد است و یک جسم هم هیچشی خارجی را نمیپذیرد و پس میزند. مگر رژیم جعلی صهیونیستی با بیش از نیم قرن حضور نامشروع در منطقه و تشکیل دولت و غیره توانسته در منطقه هضم شود که حالا اشغالگری در سوریه بخواهد بماند؟!
س- نظر نهایی شما درباره این ماجرا، مخصوصاً بعد از فضاسازی چند روز اخیر بعضی از رسانهها، چیست؟!
ج- نظر من در طول 34 سال گذشته درباره سوریه روشن است و رسانهها میتوانند با مراجعه به بایگانیها پیدا کنند. اخیراً هم در مجمع تشخیص و در حضور رؤسای قوا و سایر اعضا با ابراز نگرانی شدید از بحرانآفرینیهایی که در کشورهای جهان اسلام در حال اوجگیری است، گفتم که اوج این بحرانآفرینیها را در حال حاضر در کشور سوریه میبینیم. این مسائل هم مقدمهچینیهای قبلی آمریکا برای حمله به سوریه است و به نظر میرسد هدف اصلی آمریکا از ماجراجویی در منطقه، محدود به سوریه نیست و کل خاورمیانه را دربرمی گیرد. البته نباید از نقشآفرینی اسرائیل در جنگ افروزیهای آمریکا و متحدانش در منطقه غافل بود، اما دامنه حمله و تجاوز آمریکا احتمالاً به سوریه و شروع جنگ در این کشور محدود نخواهد بود و در واقع بازی خطرناک جنگ افروزی آنان ممکن است دامن کل منطقه را فرا گیرد. ممکن است، شروع جنگ با اراده آنان باشد، ولی ختم آن، در اختیار آنان نخواهد بود.
سوریه در منطقه، به عنوان دژ مستحکم مقابله با اسرائیل اهمیت راهبردی دارد و جمهوری اسلامی ایران در مقابل ماجراجوییهای آمریکا که مانند ابر سیاهی کل منطقه را میگیرد، باید هوشیارانه و آگاهانه برخودر کند و تأکید میکنم که باید ضمن حفظ وحدت و هماهنگی و انسجام در داخل از انقلاب اسلامی خود صیانت کنیم.
نکته مهم در قضایای اخیر منطقه این است که جمهوری اسلامی ایران به عنوان امالقرای جهان اسلام باید در وهله نخست به ثبات و امنیت خود اهمیت دهد و با مصون نگاه داشتن خود از حقد و کینه بدخواهان و دشمنان، بتواند الگو و نمونهای از ثبات و امنیت در منطقه باشد. بسیاری از دشمنان امنیت منطقه مایلند در بحرانهای منطقه به نحوی نظام با ثبات جمهوری اسلامی ایران را درگیر و مشغول تنشهای منطقهای کنند و با بهانهجوییهای کذب و واهی، جمهوری اسلامی ایران را متهم کنند که باید ضمن حفظ هوشیاری و با تدبیر و درایت، این توطئه شوم خنثی و دفع شود. البته افراطیون حرفهایی میزنند که باید مواظب بود. مثلاً در زمان اشغال کویت توسط رژیم بعث عراق، جمهوری اسلامی ایران با ردّ ادعای برخی افراطیون، براساس مواضع اصولی و صحیح که به حفظ و صیانت از کشور و نظام اسلامی متکی بود، خود را از ورود به مناقشات منطقهای حفظ و مصون نگه داشت.