مصاحبه آیت الله هاشمی رفسنجانی با مجله پیام انقلاب ارگان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی
س - لطفآ پیرامون وظایف و مقام و ارزش مجلس شورای اسلامی توضیحاتی را بیان بفرمائید؟
ج - بسماللهالرحمنالرحیم، در قانون اساسی وظایف مجلس شورای اسلامی مشخص شده است که اهم آنها قانونگذاری برای کل امور کشور در چارچوب قانون اساسی و شرع مقدس اسلام، نظارت بر کارهای اجرایی سراسر شئون کشور، تصویب قراردادها و عقدنامهها و آئیننامهها با دولتهای خارجی، تصویب وامها (چه دادن و چه گرفتن) کمکهای بلاعوض بهخارج، تصویب یا رد وزرایی که از طرف نخست وزیر و رئیس جمهور بهمجلس معرفی میشوند، سئوال و استیضاح از وزراء، بررسی و تصویب بودجه کل کشور، حسابرسی عملکرد بودجهها و امور مالی همه سازمانهای کشور از طریق دیوان محاسبات و تقریبآ یک نوع سرپرستی کامل و همه جانبه در امور کشور، که حتی شامل وضع عملکرد رئیس جمهوری هم میشود. چون در صورتی که احساس شود که رئیس جمهور فاقد صلاحیت سیاسی و کفایت انجام وظیفه است، این مجلس است که باید در این مورد نظر بدهد و همان طور که درباره بنیصدر دیدیم، وقتی که رأی به عدم صلاحیت سیاسی و کفایت عمل او میدهد، رهبری اگر این کار مجلس را قبول داشته باشد میتواند ریاست جمهور را خلع کند. از همینجا جواب قسمت دوم سئوال روشن میشود که مقام و ارزش مجلس شورای اسلامی در جمهوری اسلامی چیست؟
به نظر میرسد که عمیقترین نهاد در جمهوری اسلامی بعد از رهبری مجلس است، به همان تعبیری که امام فرمودند « مجلس در رأس امور است » بهترین تعبیری است که میشود برای مقام و ارزش مجلس کرد. برای اینکه قوانین و مقررات که وظایف و اختیارات و حدود و حقوق هر چیزی را تعیین میکند از مجلس شورای اسلامی سرچشمه میگیرد و مجلس شورای اسلامی هر قانونی را در محدوده قانون اساسی و شرع مقدس اسلام میتواند وضع کند و یا از اعتبار بیاندازد. از سوی دیگر وزراء را باید مجلس تصویب بکند و یا حق استیضاح و برکناری آنان را دارد و حتی در مورد ریاست جمهور، مشخص میشود که سرمنشاء کارهای اجرایی در دست مجلس است. علاوه بر این، نظارت هم به عهده مجلس است و مجلس شورای اسلامی طبق اصل 76 قانون اساسی حق تفحص دارد، و طبق اصل 90 قانون اساسی حق انتقاد و محکوم کردن دارد و به طورکلی نمایندگان مجلس در همه مسائل کشور حق اظهارنظر دارند. روابط خارجی، بدون نظر مجلس مشروعیت ندارد، اینها همه نشانه اهمیت مجلس شورای اسلامی است و حق هم همین است چون تعداد زیادی از انسانهای زبده مملکت با انتخاب مردم جمع میشوند و در محیط آزاد و سالمی برای گفتگو و بحث و اظهارنظر و رسیدگی امور به طور علنی و زیر نظر خود ملت انجام وظیفه میکند و صورت مذاکراتش همیشه در اختیار مردم است.
طبعآ چنین جایی احتمال فسادش بسیار بسیار ضعیف است. چون نمایندهها از مردم رأی گرفتهاند و برای تداوم کارشان هم نیاز به رأی مردم دارند. لذا راه نفوذ فساد در اینها بسیار بسیار سخت است، از طرفی نفس رأی مردم مخصوصآ در انتخاباتی که افراد زیادی کاندید میشوند و بهترینها علیالقاعده رأی میآورند، همه اینها از عوامل تضمین کننده سلامت مجلس است. البته دولت هم شرایطی دارد که معمولا قابل اعتماد است. بهخاطر اینکه آنها هم افراد نخبهای هستند که از صافی انتخاب رئیس جمهور، نخست وزیر، مجلس و ... عبور میکنند. ولی نمایندگان مجلس چون شرایط خاصی را دارند و تعداد بسیار بیشتری بهآنها رأی دادهاند و مستقیمآ از سوی مردم انتخاب شدهاند و در عضویتشان شرایط خاصی منظور شده و در انتخابشان شورای نگهبان نظارت دارد و علاوه بر شورای نگهبان که عبارت از شش فقیه عادل، صالح، خبیر، منتخب رهبر و شش قاضی حقوقدان منتخب شورای عالی قضائی بر مصوبات مجلس نظارت میکنند و در قانون اساسی کشور هم همه چیز پیشبینی شده است تا سلامت مجلس که باید بستر امور باشد تضمین شود.
س -به نظر شما وظایف یک نماینده مجلس چیست؟
ج - همین وظایف کلی که در مورد مجلس گفته شد در مورد نماینده هم هست. یعنی وقتی که قانونگذاری از وظایف مجلس است، نماینده هم این وظیفه را دارد که در مورد قانونگذاری فعال باشد، مطالعه و دقت کند. در اینکه یک قانون مفیدی برای جامعه و برای حسن اداره مملکت تنظیم بکند، وسواس به خرج بدهد.
مجلس حق نظارت دارد و نماینده هم این حق را با همان مقرراتی که در آئیننامه تنظیم شده، دارد و او باید در امور سراسر کشور ( زیرا دیگر او نماینده محل خودش نیست و نباید منحصرآ حوزه انتخابیه خودش را زیر نظر داشته باشد بلکه مسئول امور سراسر کشور است ) و در همه جا مواظب جریانها باشد و اگر انحرافی ببیند مطرح کرده و جلوگیری نماید. از وزراء سئوال بکند. اگر مسأله او با سئوال حل نشد، وزیر و مجری را استیضاح بکند برای اینکه کار خوب انجام شود و چون حق اظهارنظر دارد، وظیفه بزرگی اینجا متوجه او میشود. قانون اساسی گفته به خاطر اظهارنظر در مجلس هیچ نمایندهای را نمیشود تحت تعقیب قرار داد، از این جهت مصونیتی در اظهارنظرش پیدا میکند و این قوه وظیفهای عمده برای نماینده میآورد که در امور کشور صلاحاندیشی کرده و انحرافات را بگوید و از خوبیها تقدیر بکند.
نماینده حق تذکر دارد. یعنی در هر موردی که کجروی ببیند یا صلاحاندیشی داشته باشد در ابتدای مجلس حق دارد که از طریق رئیس مجلس در جلسه علنی تذکر بدهد و این تذکرها از طریق مجلس در حال حاضر به طور مستقیم پخش میشود. این حق وظیفه بزرگی به عهده نمایندگان میگذارد. برای اینکه جلوی کجرویها و ناروائیها را بگیرند و مصلحتاندیشیهایشان را برای مجریان و غیره مطرح بکنند.
س - لطفآ در مورد عملکرد مجلس شورای اسلامی نظر خود را بیان نمایید؟
ج ـ عملکرد مجلس، با توجه به شرایطی که ما در آن زندگی میکنیم بهنظر من رضایتبخش است. در دوره اول که نمایندهها تجربه کمی داشتند، ولی با این تجربه کم نمایندگان، دوره بسیار آبرومند، پرکار، فعال و مؤثری بود. من بارها خدمات مجلس اول را گفتم. دوره دوم از لحاظ تجربه غنیتر است و از لحاظ اینکه کارهای کشور به روال افتاده، مشکلات کمتری دارد ولی در عین حال مشکلات فراوانی هم دارد. جنگ هنوز پابرجاست و فشارهای
دشمنان خارجی ما زیاد است، هنوز قسمت زیادی از مشکلات ناشی از تحول امور کشور و انقلاب حل نشده است. طبعآ مجلس همان مشکلات را دارد ولی به همان نسبتی که در سطح پارلمان اول تجربه و کارآموزی شده، مجلس دوم میتواند نیرومندتر عمل بکند و این یک سال هم تا به حال خوب عمل کرده است.
س - مجلس شورای اسلامی در امر جنگ چه مشارکتهائی را داشته است؟
ج - از مسائل اجرایی جنگ چیزی به عهده مجلس نیست، چون جنگ مربوط بهارتش است و سپاه و فرماندهی کل قوا. مجلس در شئون فرماندهی کل قوا نظارت و دخالتی ندارد. البته ارتش، وزارت سپاه و وزارت دفاع، اینها مسائلی دارند که چون وزیر این وزارتخانهها باید از مجلس رأی اعتماد بگیرد و مثل وزارتخانههای دیگر زیر نظر مجلس است. در اینجا مجلس وظایفی دارد که وظیفهاش را انجام میدهد اما کارهای زیادی هم درباره جنگ کرده است، مثلا مجلس در مورد بودجه جنگ همیشه دستش باز است هر چه که مربوط به جنگ باشد، مجلس سریعآ آن را میگذراند و موافقت میکند و اگر خودش کمبودی ببیند اضافه میکند. در این جهت مجلس برخورد فعال نموده و نمایندگان خارج از وظایف نمایندگیشان هرگاه فرصتی پیدا کنند، به جبههها رفته و به مسائل جنگ میرسند و با رزمندگان تماس میگیرند. همچنین از منطقه خودشان مطالبی که از جنگ میدانند مطرح میکنند و کاملا مواظبند که جنگ به صورت درست و صحیح ادامه پیدا بکند. و اگر صلاحاندیشی داشته باشند به هر طریقی که شده مطرح میکنند. از طریق بنده که نماینده امام در شورای عالی دفاع هستم و از طریق تماس با ریاست جمهوری و رئیس شورای عالی دفاع، نظراتشان را تا هر جا که فکر بکنند مؤثر باشد مطرح میکنند. به طورکلی همان طور که در کل کشور جنگ مسأله اصلی کشور است در مجلس هم این احساس وجود دارد.
س - امام بارها در مورد مسأله رسیدگی بهوضع مجروحین و مستضعفان رهنمودهایی ایراد فرمودهاند، مجلس در این مورد تا به حال چه اقداماتی را انجام داده است؟
ج - این مهمترین چیزی است که در مجلس همیشه روی آن حساب میشود. نبض مجلس در هیچ موردی بهاندازه مسائل مستضعفان و محرومان و مناطق محروم کشور با
حساسیت و شدت نمیزند. هر چیزی که رنگ منافع مستضعفان را داشته باشد در مجلس حامی دارد و اکثریت طرفدار آن هستند و رأی میآورد. در مجلس احساس شدیدی نسبت بهامر روستاها است. هر پیشنهادی از طرف دولت برای حمایت از روستاها میشود، مجلس به نحو احسن و سریع تصویب میکند. در بودجه کل کشور معمولا قسمتهایی از سایر جهات زده میشود و به طرف روستاها میرود. از لحاظ قانونی هر تسهیلاتی که برای امور روستاها و نقاط محروم لازم باشد در مجلس بهتصویب میرسد.
در مورد جنگ زدهها، مجلس معمولا برآنچه که از طرف دولت آمده اضافه میکند و همین امسال در بودجه کل کشور، بودجه جنگزدهها و امور مهاجرین جنگی و نقاط جنگزده، ارقام قابل توجهی در مجلس به آن اضافه شد. لوایحی که جنبه حقوق مستضعفان در آن باشد و گرفتن حق مستضعفان از مستکبرین در مجلس خیلی طرفدار دارد.
در مورد مالیاتها با آنکه بعضیها خواستند مشکلاتی ایجاد بکنند با رأی قوی در مجلس تصویب شد و هرگونه تسهیلات مالی، خدماتی در امور قشر محروم به مجلس برود مجلس وظیفهاش را انجام میدهد. در مورد کارگرها مجلس همه چیز را انجام میدهد و در مورد مقرراتی که از لحاظ قضایی دست قضات را برای احقاق حق محرومان کشور باز میکند، مجلس ما خیلی خوب حساسیت نشان میدهد.
مجلس در اجرای اصل 49 قانون خوبی گذراند. در مورد اراضی شهری به نفع محرومین و جلوگیری از آن انحصاری که روی اراضی شهری بود، مجلس کار بزرگی انجام داد.
البته توجه دارید که مجلس در آنجا دستش زیاد باز نیست. مجلس یکطرف کار است. نظرات مجلس باید در شورای نگهبان تصویب شود. آن جایی که جنبه مالی دارد، باید منبع مالیش را تأمین بکند، چون نمایندگان حق دادن طرحهایی که بار مالی میگذارد یا درآمد دولت را کم میکند ندارند. از این جهت محدودیتهایی وجود دارد. اما من به طور قطع میگویم که مجلس مثل نهادهای انقلابی کشور، کاملا در جهت قشر محروم حرکت میکند. البته دولت هم در همین راه است. بقیه نهادها هم در همین راه هستند.
با توجه به محدودیتهایی که به طورکلی در جامعه ما وجود دارد و با توجه به محرومیتهای زیادی که در طول تاریخ این کشور بر بخش عظیم ملت ما تحمیل شده است و اکثریت مردم ما را اقشار محروم و مستضعف تشکیل میدهند بهسرعت نمیتوان کار چشمگیر و برقآسایی انجام داد. ولی همین که ما پنج شش سالی بعد از انقلاب تا این مقدار زیاد به نفع محرومان، موفقیتهایی کسب کردیم، بسیاری از روستاها را آب و برق دادیم و جاده ساختیم و
جهاد سازندگی و ادارات و دولت نوعآ در خدمت محرومان هستند و به طرف آنها گام برمیدارند، کالاهایی که قبلا منحصر بهشهرها بوده، حالا به روستاها و نقاط محروم میرسد، اینها همه نشان جهتگیری مجلس و دولت است. ولی تبعیض آن قدر زیاد است که زمان خیلی طولانی لازم دارد و امکانات فراوانی که بهحد معتدلی برسند.
س- به عنوان ریاست مجلس شورای اسلامی و نماینده محترم امام در شورای عالی دفاع چه تحلیلی پیرامون جنگ و صلح تحمیلی دارید؟
جـ به نظر من آنهایی که در دنیا، چه ارتجاع منطقه و چه خود عراق و چه ابرقدرتها و اقمارشان یا ضدانقلاب داخلی دم از صلح میزنند، راست نمیگویند و صلح نمیخواهند، چون اگر صلح به صورت صحیح آن در منطقه به وجود بیاید، همه میدانند که به نفع جمهوری اسلامی است. ما بیشتر از همه الان نیاز به صلح داریم برای آنکه احتیاج به سازندگی داریم و امکاناتی که صرف جنگ میکنیم، باید در جهت سازندگی کشورمان بکنیم. بعد از انقلاب مهمترین کار برای یک انقلاب، سازندگی و رفع کردن خرابیهای نظام گذشته است. اصلا این جنگ تحمیل شده که ما نتوانیم سازندگی کنیم. صلحی که اینها میگویند نظرشان یک نوع آتشبسی است بین ما و عراق که در نتیجه کشورهای منطقه، کانون نزاع و کینه و درگیری باشد و مجبور باشیم نیروی فراوانی را در مرزها و پشت جبهه همیشه مسلح نگه داریم و مجبور باشیم بخش عظیمی از امکاناتمان را صرف خرید اسلحه بکنیم وگرچه اسلحههای پیشرفته هم دست دشمنان ماست و به آنها میدهند و بهما نمیدهند، ما را نیازمند به خودشان نگه دارند. دستمان به خاطر نیاز به اسلحه به طرف آنها دراز باشد و مجبور باشیم باج بدهیم و دست از شعارهای انقلابیمان برداریم. تا اهداف انقلابیمان نتواند تحقق پیدا بکند و در مجموع اینجا کل مسلمین دو تکه میشوند، یک عده طرفدار ما و یک عده مخالف ما. مسائل اسرائیل را تحتالشعاع مسائل ایران و عراق قرار میدهند. تا او را راحت بگذارند و در جاهای دیگر دستشان باز باشد تا هر بلایی که میخواهند سر مسلمانها بیاورند. چون اینجا دست مسلمانها در مسائل عراق و ایران بند خواهد بود و دوتا از قویترین کشورهای اسلامی همه امکاناتشان را صرف ارتششان بکنند و آنها را رویاروی یکدیگر نگه بدارند، به اصطلاح صلح مسلح و در نتیجه دشمنان ما برای این وضع شادی بکنند و نفس راحتی بکشند. این صلحی است که آنها برای ما میخواهند که از جنگ هم بدتر است و چون در چنین صلحی، هیچ امید پیروزی دیگر نیست و حالت خمودی به مردم دست میدهد و خطر جدی برای انقلاب دارد و آنچه که اینها را
وادار میکند که حالا دم از صلح میزنند، خطری است که در پیروزی ما برای خودشان میبینند. میخواهند با این عناوین جلوی پیروزی اسلام را بگیرند، نه اینکه صلح در منطقه باشد.
اگر میدانستند که عراق پیروز میشود یا حتی میدانستند که عراق میتواند مقاومت بکند در مقابل ما دم از صلح نمیزدند و اگر هم میزدند ریاکارانه بود. البته الان یک نوع آتشبسی را میخواهند. و اگر امید به مقاومت و پیروزی عراق داشتند آتشبس را هم نمیخواستند، الان آتشبس را میخواهند و این آتشبس به نفع آنها و به ضرر ما است. ما باید به طور مداوم فشار را روی جنگ بیاوریم و کار را یکسره بکنیم و انشاءاللّه به زودی هم این کار را خواهیم کرد.
س - دشمنان انقلاب میخواهند از لیبرالها به عنوان آلترناتیو جدید استفاده کنند، نظر شما در این مورد چیست؟
ج - البته خودشان هم میدانند که این مسأله جدی نیست. لیبرالها در ایران اعتباری ندارند که بتوانند رأی داشته باشند. اما ممکن است یک عده ولگردها، بیبندوبارها و غربزدههای خیلی منحرف و ضدانقلابها به طورکلی، محتکرین، جاسوسها، عوامل تصفیه شده ساواک و ... حاضرند بهآنها رأی بدهند و گرچه اقلیت ناچیزی را تشکیل میدهند و در گذشته هم ضدانقلاب بودند، اما این شهامت و این جسارت را هم ندارند و نمیتوانند داشته باشند که در رأیگیری بتوانند شرکت کنند و در تبلیغات انتخابات وارد شوند.
من خیال میکنم که اینها فقط هدفشان این است که این را مطرح کنند و بعد هم بهاین بهانه بگویند آزادی نبود تا انتخابات را مردود بکنند و اصولا در این چند ساله اخیر، شیوه نهضت آزادی و مخالفین این بوده که نزدیکیهای هر انتخاباتی خودشان را مطرح میکنند. بعد یک بهانههای بزرگی میگیرند، مثلا روزنامهای را که به جز اخلال، کاری ندارد آزاد کنید. گرچه تجربه نشان داده است که در حال جنگ هم از پشت به جبهه ما خنجر میزد، همان طور که خودشان هم این حرفها را میزنند، این حرفها را مطرح میکنند و میدانند که عملی نیست. بعد هم میگویند که آزادی نیست و ما در انتخابات شرکت نمیکنیم. در گذشته هم همین طور بودند و الان نیز همین طور هستند. ملت ما دیگر این مسائل را فهمیده است و این ترفندها در آنها تأثیر ندارد. و البته خوراکی برای ضدانقلاب و رادیوها و روزنامههای بیگانه که مزدبگیر هستند میشود. به هرحال اینها میخواهند که آب به آسیاب خود و دشمن بریزند.
س - بهنظر شما چرا ما در وضع فعلی میجنگیم؟
ج - این را من جواب دادم و گفتم که تنها راهی که ما داریم این است که بجنگیم چون صلح واقعی در منطقه غیرممکن است. چون عراق را نمیگذارند تسلیم حق بشود. بلکه میخواهند آن کشور را به صورت یک رقیبی در مقابل جمهوری اسلامی در منطقه نگه بدارند و اصولا هم مصلحت نیست که با این شرایط و با این مجرم و جنایتکار بزرگ صلح تحمیلی را بپذیریم وگرنه باید فاتحه انقلاب را بخوانیم و حداقل توقف حرکت انقلاب را بپذیریم و ما چنین کاری را نخواهیم کرد. ما باید خودمان را برای شرایط مناسبی آماده کنیم که همیشه ممکن است پیش بیاید و با یک حرکت صحیح، جنگ را تمام بکنیم.
البته ما باید با بقیه همسایگان برخورد درستی داشته باشیم و آنها را مطمئن کنیم که این جنگ به نفع آنها نیست و پیروزی اسلام هم به ضرر آنها نیست. تا حمایتشان را از صدام کم بکنند و مطمئن باشند که میتوانند با ما در صلح و صفا زندگی بکنند و دست از تخریب برضد جمهوری اسلامی بردارند.
س- در حال حاضر چه مشکلاتی بر سر راه مجلس قرار دارد؟
ج - مشکل عمدهای مجلس ندارد. مجلس یک مرکز تصمیمگیری است و کسی نمیتواند مانع تصمیمگیری مجلس شود. وقتی که مصلحت دید، رأی میدهد و کارش تمام میشود. اگر محدودیتهایی در کشور باشد آن محدودیتها برای مجلس هم هست. نمایندهها به طورکلی در مناطق خودشان، نیازهای فراوانی را مخصوصآ از مناطق محروم میبینند و احساس وظیفه میکنند که برای رفع آنها اقدام بکنند. امکانات کشور به خاطر جنگ محدود است و به طورکلی امکانات، پاسخگوی نیاز ما نیست و نیازها خیلی زیاد است.
در گذشته رژیم پهلوی فقط بخشی از کشور و مراکز استانها و شهرهای مناطق معمور کشور را رسیدگی میکرده است. لذا اکثریت مردم مأیوس بودند و توقعی نداشتند و با همان شرایط بسیار سخت و ابتدایی زندگی میکردند و بدون امکانات رفاهی و بیمارستان و آب و برق وراه و وسایل زندگی و مواد غذایی و ... قانع بودند و توقعی هم از نظام نداشتند. حالا مردم از انقلاب، به حق توقع دارند و طرفدار عدالت اسلامی هستند و رفع تبعیض را میخواهند. نیازها خیلی فراوان است. ما سالها عقبیم. وابستگی بهخارج خیلی شدید است. هم اکنون ما با خارج و مراکز اقتصادی روابط خوبی نداریم. تأمین امکانات و نیازها بهدشواری امکانپذیر است. پول بهاندازه کافی برای این چیزها نیست. مشکلات کشور، مشکلات مجلس هم هست.
گاهی تصور میشود که مثلا بعضی از تصویبات مجلس در شورای نگهبان وتو میشود و یا برمیگردد و این از مشکلات مجلس است. من آن طور قبول ندارم که مشکل مجلس تلقی شود. ما باید با شورای نگهبان هماهنگ کنیم. نمایندهها باید با شورای نگهبان مراوده داشته باشند و بحث بکنند. در کل، وجود شورای نگهبان به نفع مجلس و کل نظام است، برای اینکه آنجا شش نفر فقیه جامعالشرایط که رهبر انتخاب میکند و طبعآ افراد صالح را همیشه انتخاب میکند و شش نفر قاضی که شورای عالی قضایی آنها را پیشنهاد میکند و شورای عالی قضایی با دو نفر فقیه عادل و سه تا قاضی مجتهد به انتخاب قضات میپردازد و طبعآ افراد صالحی را پیشنهاد میکنند و بعد هم مجلس آنها را باید تأیید بکند. پس اعضای شورای نگهبان طبق پیشبینیهایی که شده است معمولا انسانهای صالح و سالم و واردی هستند. محدوده کار آنها در محدوده قانون اساسی و شرع مقدس اسلام است و کارشناسی را آنها دخالت نمیکنند. ما هم میل نداریم که قانونی بگذرانیم که با شرع مقدس اسلام مخالف باشد، یعنی نمایندهها چنین چیزی را نمیخواهند که با قانون اساسی مخالف باشد، گرچه ممکن است که اختلاف نظر باشد، مشکل همین جا پیش میآید که گاهی اختلاف نظر پیش میآید. نمایندهها نظرشان این است که این خلاف شرع نیست و اکثریت شورای نگهبان نظرشان خلاف این است و این را ما نباید مشکل تلقی بکنیم، بلکه باید آن را وسیله استحکام بدانیم و این باعث اعتماد مردم به قوانین موجود میشود. چون اگر چنین نهادی نباشد و شبهه خلاف شرع بودن در مصوبات مجلس باشد، اعتبار مصوبات مجلس در جامعه دینی کم میشود. الان چیزی که از مجلس عبور کند و شورای نگهبان هم تصویب بکند، کسی جرأت نمیکند بگوید این خلاف شرع است. ممکن است طبق نظر بعضی از فقهای بیرون در جامعه قبول نباشد اما دیگر جرأت نمیکنند چیزی بگویند، برای اینکه حداقل سه یا چهار تا فقیه تصویب کردند. در مجلس هم فقهایی وجود دارد که رأی دادند و رهبر هم فرمودند که هیچ کس حق ندارد چیزی بگوید و این باعث اعتبار ما است.
اگر مقداری کندی پیش میآید یا بعضی از مصوباتمان برمیگردد، باید از این مسأله راضی باشیم و به طورکلی در جامعه اسلامی مهمترین مسأله این است که مردم بدانند مقرراتی که برآنها حاکم است، خلاف شرع نیست و چنین چیزی بدون نظارت فقهای شورای نگهبان عملی نیست، چون مجلس تابع اکثریت است و اکثریت هم میتوانند افرادی باشند که اطلاعاتشان از مسائل مذهبی بهاندازه مجتهدها نباشد. نهاد شورای نگهبان به عنوان کنترل مصوبات مجلس در جامعه اسلامی، یک ضرورت است و ما این ضرورت را باید حفظ کنیم یعنی این نهاد را ما باید حفظ کنیم تا معزز باشد.
تاریخ صدر مشروطه تکرار نشود که علمای طراز وقتی که عملا حذف شدند، مجلس هم از اعتبار افتاد و بعد کل نظام به طرفی رفت که پیشتازان مشروطه نمیخواستند. ولی ما قبول داریم مواردی پیش میآید که مصوبات مجلس رد میشود و علنآ جامعه از مصوبهای محروم میشود، ولی در مجموع که حساب کنیم سود با همین است، یعنی باید این طور موارد را بپذیریم. به خاطر استحکام مصوبات و استحکام نظام این پیشبینی بسیار صحیح است و ما خودمان به این مسأله زیاد اهمیت میدهیم و اصلا اختلافمان با جریانات اوایل انقلاب که بهنام اسلام بودند مثل منافقین و لیبرالها بر سر همین بود. آنها فکر میکردند که قوانین باید یک مقدار بازتر از دخالت فقها باشد. بیشتر به کارشناسی تکیه میکردند و حتی این فکر ما را ارتجاع میدانستند و ما سر همین با آنها دعوا داشتیم.
بنابراین ما خودمان پیشتاز بودیم که باید این طور نظارتی باشد و حالا هم اصرار داریم که نظارت باقی بماند و برخورد اندیشهها را هم در این مورد مشکل نمیدانیم. البته اگر قدری همکاری بیشتر باشد، مذاکرات بیشتر و نزدیکتر بشود، حدود و حقوق بهتر مشخص شود، این بهکارها کمک میکند و در همین شرایط هم باز ما راضی هستیم که در خود مجلس هم چنین چیزهایی هست و این برخورد اندیشهها است. با اینکه طرحی یا لایحهای را نمایندهای رد میکند یا مادهای را رد میکند، چیزی را حذف میکند یا اضافه میکند و اینهایی که نظرشان تأمین نشده، ممکن است خیال بکنند که جریان مخالفی بوده است که چنین مسألهای ایجاد کرده، اگر ما چنین چیزهایی را نپذیریم به طور قطع ضرر میکنیم و بنابراین اینها مشکلی نیست.
ما با دولت هم مشکلی نداریم. دولت مصوبات مجلس را اجرا میکند و با دستگاه قضایی ما اصولا برخوردی نداریم، چون خودش مستقل است. قوانین ما را به دستگاه قضایی میدهند و قضات دادگاهها اجرا میکنند و لوایح آنها را ما هم رسیدگی میکنیم و نظر خودمان را میدهیم و الحمداللّه کار ما روی روال است و مشکلی نیست.
س - چه خاطراتی در طول این مدت دارید؟
ج - خاطرات من در مجلس، خاطراتی است که دیگران هم دارند، چون در مجلس شورای اسلامی چیز مخفی وجود ندارد. هر خاطرهای که برای من پیش بیاید، نوعآ برای اکثریت مردم همان خاطره است.
اصلا یکی از امتیازات مجلس شورای اسلامی این است که همه چیز آن علنی است. ما در طول 5 سالی که کار کردیم، دو سه جلسه غیرعلنی داشتیم که آنها هم چیز مهمی
نبوده که قابل توجه باشد.
یکی از مهمترین خاطرات، حادثه تلخ انفجار دفتر حزب جمهوری اسلامی است که در آنجا 3-72 نفر از بهترین دوستان و همکاران ما شهید شدند و عدهای هم مجروح شدند، بعد ما در خطر تعطیل شدن مجلس قرار گرفتیم، چون لیبرالها هم آن موقع بودند و از سال پیش بهمجلس نمیآمدند.
جریانی که بر سر بنیصدر آمده بود، خطر این بود که مجلس به کلی تعطیل شود و اگر آن روز مجلس تعطیل میشد و با توجه بهاینکه رئیس قوه قضائیه هم شهید شده بود و چندتن از وزراء هم شهید شده بودند، به طورکلی احتمال فلج شدن مملکت میرفت و دلهرهای آنجا من داشتم که در مقاله روایت هجران احساساتم را روی کاغذ آوردم و نوشتم.
خاطره باز بسیار مهم ما مسأله عزل بنیصدر که فتنهای شده بود. بنیصدر و لیبرالها و مجموعآ ضدانقلاب، تلاش میکردند که مجلس را از میدان کشور بیرون ببرند و مسأله «بنبست» و «که باید برود» را مطرح کردند و با مغالطهای که بنیصدر میکرد و میگفت که ده میلیون و خوردهای رأی داشته و نمایندگانی که رأی آورده بودند و به مجلس آمده بودند، تعداد آراء مجموعشان کمتر از او بوده و میگفت حالا که مجلس با رئیس جمهور سازگار نیست، باید برود و چنین خوابی را دیده بودند.
امام هم از مجلس حمایت کردند و نمایندگان هم خوب برخورد کردند. یکی از مواردی که چهره انقلابی مجلس را نشان داد، همان جریان بود. مجلس موفق شد دولت شهید رجایی را بر بنیصدر تحمیل نماید، زیرا بنیصدر خیلی از شهید رجایی بدش میآمد و لقب پشت سر ایشان داده بود و اهانتی کرده بود به ایشان و ... این یک خاطرهای بود که ما موفق شدیم شهید رجایی را به بنیصدر بقبولانیم. بعد درگیری که شدید شد، ما طرح عدم کفایت سیاسی بنیصدر را مطرح کردیم. از خاطراتی است که جالب و با هیجان در دنیا بود و چشمهای خیره همه دشمنان ما را متوجه ایران کرده بود و قلبشان میتپید که این قضیه چه میشود.
حضور مردم در آن موقع در جلوی مجلس و زمانی که انبوه جمعیت علیه بنیصدر شعار میداد، برای ما خیلی زیبا بود. من یکی از خاطرات بسیار شیرینم آن موقع بود که مجلس آن رأی عجیب را داد. حتی دوستان او نیز جرأت نکردند به نفع او رأی بدهند و نزدیک به اتفاق نمایندگان به عدم کفایت سیاسی او رأی دادند و رفتم از بالکن مجلس برای مردم این رأی مجلس را خواندم. موج دستهای اقشار مردم در فضا و امواج طنین فریادهای مردم که تظاهرات کرده بودند و مجلس را مورد حمایت قرار داده بودند و بعد تأیید امام و این خاطره خیلی شیرینی
برای من بود و جزو خاطرات جالب ما است. ما مسائل هیجانی در دوره اول مجلس زیاد داشتیم. در مجلس دوره دوم به خاطر اینکه وضع کشور مقداری آرام شده بود، دیگر این گونه مسائل را کمتر داریم. والسلام علیکم و رحمهالله و برکاته