مصاحبه آیت الله هاشمی رفسنجانی با مجله پاسدار اسلام پیرامون حج
حج یکی از مظاهر تبلور ماهیت معارف و مقررات اسلام است که به تنهایی میتواند مشخص کننده ویژگیهای اسلام و معرف این مکتب انسان ساز باشد.
تمام ابعاد حج را نمیتوان در یک بحث گنجاند و تاکنون به طور مفصل روی آن کار نشده است. ما باید در کنار سایر اقداماتی که برای شناخت و معرفی اسلام میکنیم، در مورد حج هم - چه در میدان اندیشه و چه در میدان عمل - چنین کاری را انجام دهیم.
جنبه اجتماعی احکام اسلام
سخنی که به طور قاطع میتوان بیان داشت این است که جنبه اجتماعی دستورات اجرائی و عملی و تعلیمات و معارف اسلام نسبت به نیازهای فردی و تکامل شخصی افزونی دارد و در این مطلب هیچ اغراقی نیست اگر گفته شود که توجهات فردی که در معارف اسلام هست، ضمن اینکه خود اصالتی دارد، جنبه مهمتری برای تکامل جامعه دارد.
البته به نظر میرسد که دید قرآن و اسلام این است که جامعه را بدون اصلاح فرد نمیتوان اصلاح کرد و از این روی، یک سلسله برنامههایی برای اصلاح تک تک افراد تنظیم شده ولی هیچ وقت و در هیچ جا غفلت نشده که این فرد سازی و انسان سازی برای ایجاد جامعه بهتر است. و آنجا هم که نظر اسلام را درباره جامعه بررسی میکنیم، درمییابیم که خود جامعه نیز پلی است برای ساختن افراد یعنی اسلام از فرد شروع میکند و به جامعه میرسد و دوباره از
جامعه برای ساختن فرد استفاده مینماید.
از نظر تحلیل منطقی هم، مطلب کاملا صحیح است. پس اگر ما بخواهیم مجموعه سالمی داشته باشیم، هم باید مجموعه ترکیبی آن درست باشد و هم باید تک تک اجزاء آن مجموعه، صحیح و سالم باشد. اگر مثلا در ساختمانی، ابزار و مصالح آن ساختمان معیوب باشد، ممکن نیست آن ساختمان مفید و مؤثر قرار گیرد و اگر ابزار و وسائل خوبی باشد ولی ترکیب درستی نداشته باشد باز هم، لغو و بیهوده است.
به نظر من عبادات و اجتماعیات اسلام مانند چنین چیزی است؛ اصلا وقتی انسان فکر میکند؛ یک عبادت محضی که هیچ توجه به اجتماع در آن نباشد، در اسلام نمیتوان پیدا کرد. شاید فردیترین عبادتی که ما در معارف اسلامی داریم، نماز شب باشد که در دل شب، در تاریکی خانه و به تنهائی برگزار میشود. و با اینکه تمام معیارهای خلوت در این نماز مراعات شده و کاملا فردی به نظر میرسد، در همان حال میبینیم وقتی خداوند به پیامبرش دستور میدهد که باید شب را نماز بخوانی و پاسی از آن را به عبادت بگذرانی چنین میفرماید.
"قُمِ اللَّیâلَ اِلاّû قَلüیلاً. نِصâفَهُ اَوِانâقُضâ مِنُه قَلüیلاً. اَوâزدâ عَلَیâهِ وَرَتِّلِ اâلقُرâاûنَ تَرâتیüلاً. اِنّûا سَنُلâقüی عَلَیâکَ قَوâلاً ثَقüیلاً (سوره المزل / آیه 2 تا 5)" یعنی همان خلوتها و عبادتهای نیمه شب و همان نالههای عارفانه، مقدمه قول ثقیل است که همان پیام الهی و رسالت آسمانی میباشد و پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله آن را برای اصلاح و ساختن جامعه به عهده گرفته است. و این خصوصیترین و خلوتترین و فردیترین عبادتی است که میتوان روی آن تکیه کرد.
مقداری فراتر میرویم، ملاحظه میکنیم که هیچ یک از فقها منکر نیست که نماز جماعت بهتر و برتر از نماز فرادی است. با این فضیلتی که برای نماز در نظر گرفته شده، معلوم میشود، جنبه فردیت در آن مستهلک است.
از طرفی دیگر نماز جمعه را میبینیم که آن همه اهمیت برای آن قائل میشوند تا آنجا که به آن اطلاق نماز عبادی سیاسی میشود و تحقیقآ نماز جمعه، عبادی سیاسی است و با آن توصیفی که از نماز شب ذکر شد، آن هم عبادی سیاسی است ولی در نماز جمعه تجلی سیاست زیاد میشود.
فقه برای ساختن جامعه
به فقه اسلام نظری بیفکنید؛ این فقهی که الان در اختیار ما است، از اول تا آخرش، رنگ اجتماعیش خیلی فراوان است. چند کتاب عبادات را که گذر کنیم میبینیم نمازش آن گونه بود که توضیح دادم؛ زکاتش اصلا جنبه اجتماعی دارد؛ ماهیت خمسش اجتماعی است. دفاع و جهاد در عین حال که عبادت است، ماهیت اجتماعی دارد، و اما حج که بخصوص در آن باره میخواهیم بحث کنیم، وضعش روشن است. از این چند کتاب، قدری فراتر میرویم به کتاب قضاء میرسیم که ماهیتی کاملا اجتماعی دارد؛ متاجر و مکاسب با همه ابوابش اجتماعی است و و... و کتابهای دیگر باز جنبه خانوادگی دارد که از مسائل فردی مقداری بالاتر است و مسائل اجتماعی در آن نهفته است. کتابهای احیاء موات، اطمعه و اشربه، میراث، حدود، دیات و سایر کتابهایی که عناوین فقه است، همه اجتماعی میباشد.
و به طورکلی، فقه مجموعه سازندگی و اداره جامعه است که عبادات را در آن آمیختهاند با این واقع بینی که مصالح این جامعه و پیکره اجتماع که انسانها هستند قبلا خوب ساخته شوند و این یک واقعیت است زیرا انسانهای فاسق، فاجر، مادی، دنیاپرست، خودخواه، زورگو، متجاوز، متکبر انحصارطلب و شهوتران هیچ گاه نمیتوانند یک جامعه خوب و ایدهآل بسازند.
بنابراین، اگر عبادتها را که ساختن انسانها در ضمن ساختن جامعه میداند، از جامعه بگیریم، هرچه هم تربیت قوی و مؤثر باشد و هرچه معلمها و تربیت کنندگان خوب باشند و هرچه کارهای فرهنگی نیرومندی انجام پذیرد، گروهی پدید میآیند که مانند گروههای غربی هستند که باید اذعان کرد چنین افرادی جزء بدترین نوع از اجتماعات تاریخ بشریت به حساب میآیند.
حج، مظهر بارز جامعه صحیح
با این حساب، یک نقطه اساسی در این بحث هست که میتوان روح بحث به شمار آورد و آن عبارت است از اینکه پیام اساسی اسلام این است که جامعه صحیحی را از راههای صحیحی به وجود بیاورد و من حج را یکی از مظاهر بارز این مسأله میدانم. زیرا جلوه این مسأله در حج خیلی روشن است و جنبه جهانی و بینالمللی بودنش و تکیه روی شعائرش در هیچ یک از عبادتها مانند آن نیست.
مناسکی که برای عبادات وجود دارد، یک بخش آن میتواند فردی باشد ولی حج تعبیر «شعائر» بیشتر دارد. مسجد هم از شعائر خدا است برای اینکه جای اجتماع است و اینجا یکی از نقطههای بروز ماهیت اسلام است و یکی از مواردی است که ما با دنیای کفر و استکبار جهانی مواجه میشویم و از این نقطه بین ما و آنها برخورد پیش میآید. اینجا در درون جامعه اسلامی ما؛ نماز جماعتها، مساجد، راهپیمائیها حضور در مراسم اعیاد و وفیات و دیگر جلوههای وحدت، هر یک به نوعی برخورد با استکبار و کفر دارد ولی آن چنان مماس نیست. اما حج اولین نقطه برخورد جدی اسلام به معنای واقعی آن با آنچه که کفر در آن با اسلام مبارزه دارد، میباشد.
جامعه گرائی انقلاب اسلامی
جامعه گرایی یکی از ابعاد عظیم انقلاب اسلامی و رسالت آن است که در طول هزار و چهار صد سال، تمام تلاش دشمنان اسلام بر این متمرکز بوده که این بعد عظیم و این رسالت را از اسلام بگیرند و جای آن چیز دیگری بگذارند و به این نحو خاصیت اساسی اسلام را از بین ببرند. این توطئه متمرکز میشود در اینکه حالت فرد گرایی را در جامعه تزریق کنند و حالت جامعه گرائی و بهطورکلی به انسانیت اندیشیدن را از اسلام بگیرند. بقیه تحریفاتی که در اسلام شده نسبت به این تحریف مانند شاخ و برگها و فروع است. و مهمترین تحریفی که ما در تاریخ اسلام از آن رنج بردهایم همین تحریف معنوی بسیار خطرناک است که به مسلمانها القاء کنند: هر کس گلیم خودش را از آب بکشد! و هر انسانی رابطه خود و خدای خود را درست کند و با این القاء خطرناک، روح توجه به جامعه و دیدن صلاح فرد در صلاح جامعه را از ما بگیرند.
پرواضح است که هیچ کافر و هیچ جریان کفری آن قدر اهمیت نمیدهد به یک انسان عابد مقدسی که تصمیم گرفته، زندگی خود را در دیری یا خانهای یا مسجد و معبدی و یا زیارتخانهای بگذراند! و تنها موقعی ممکن است از او بترسند که با جامعه رابطه پیدا کند.
اگر تمام روحانیون و تمام مسلمانان ایران، هر یک برای خود معبد کوچکی بسازد و درودیوار آن معبد را پر از شعار علیه آمریکا، استکبار جهانی، کفر، سرمایهداری و و... بکند ولی از آنجا بیرون نیاید، نه تنها دنیای استکبار را عصبانی نمیکند بلکه حاضر است بودجه زندگی او را نیز بپردازد، فقط مشروع بر اینکه همان جا بماند و با بیرون ارتباطی نداشته باشد.
آنچه برای آنها سنگین و غیرقابل تحمل است، پلی است که بین انسانها و جامعه زده میشود و راه برگشتن است که از جامعه اصلاح شده به سوی انسانها باز میشود.
هم اکنون نیز شنیده میشود که بسیاری بر این باورند که: ما به مکه میرویم کنار ناودان طلا یا کنار مقام ابراهیم در مسجدالحرام یا کنار غار حرا و یا در جوار حضرت رسول صلی الله علیه و آله در مدینه، رابطهای را با خداوند و عالم وحی برقرار سازیم و دلمان را صاف کنیم! البته این خوب و ارزنده است ولی نباید تمام هدف از حج چنین چیزی باشد، اگر هدف فقط فردی باشد و دنبال آن هیچ انگیزه اجتماعی وجود نداشته باشد، بوی همان انحراف از آن میآید.
حج را باید دسته جمعی و در کنار جمع انجام داد. در قرآن میفرماید: "ثُمَّ اَفüیضُو امِنâ حَیâثُ اَفûاضَ النّûاسُ وَ اسâتَغâفِرُوا اللّûهَ اِنَّ اللّûهَ غَفُورٌ رَّحیüمٌ" (سوره البقره /آیه 199). پس از اینکه اعماتان را انجام دادید، از همان راهی که همه مسلمین میروند، شما هم بروید. برخی تمام عشقشان این است که عرفه را درک کنند و آنجا دعای عرفه را با خلوص نیّت بخوانند تا اینکه قلب خود را صاف کنند. ما با پاک کردن قلب موافقیم و فکر میکنیم بدون پاک کردن قلب نمیتوانیم به جائی برسیم و به شدت روی این مطلب تکیه میکنیم ولی کسی که تنها هدفش این باشد، دچار همان انحراف، که ذکر شد، شده است. قلب را باید پاک کرد برای اینکه در جامعه مؤثر باشد زیرا اگر یک رهبر یا یک مدیر یا حتی یک همسایه قلبش پاک نباشد، در همسایگان و زیردستان و پیروان خود نمیتواند تأثیر مثبت بگذارد، نه اینکه قلب پاک باشد برای اینها تنها گلیم خود را از آب بیرون بکشد و به فکر دیگران نباشد!
برخورد جدی انقلاب اسلامی با دنیای استکباری در همین نقطه است و من فکر میکنم اختلاف عمده کشورهای ارتجاعی و سیاستهای ضداسلامی که حاکم بر منطقه است، در همین نقطه است. اگر توجه کرده باشید در برخی از این کشورهای عربی و اسلامی - نظیر عربستان سعودی - حفظ ظواهر اسلامی تا اندازهای میشود ولی این قشری و انحرافی است. البته اگر آنها را با جامعه زمان شاه مقایسه کنیم، خیلی از این کشورها از ایران بهتر بودند ولی اگر با دید اسلامی بنگریم، قابل قبول نیست. این اسلامی که آنها به رخ جامعه میکشند، نه اسلامی است که که ما از آن دم میزنیم چون روح اسلام در آن نیست و لذا دشمن هیچ گاه از اینها نمیترسد بلکه به عکس دنیای استکباری، جامعه سعودی را به عنوان اسلام کاملا میپذیرد و هیچ مخالفتی هم با آنها ندارد. گرچه قبل از انقلاب رسانههای جمعی دنیای غرب اسلام را مسخره میکردند و به اسلام سعودی - برای استهزاء کردن به قوانین اسلامی - مثال میزدند و این یکی از ترفندهای تبلیغاتی ضداسلامی بود که دنیای اسلام را به الحاد کامل بکشانند همان گونه که رژیم پهلوی با کمال آتاتورک در پی تحقق آن بودند.
ولی اکنون که به واقعیت اسلام در جمهوری اسلامی مواجه شدهاند و میبینند حرکت به سوی این اسلام واقعی در سراسر جهان آغاز شده است، اسلام عربستان یا جامعه شیوخ خلیج، برای آنها الگو و چیز دلچسبی شده است و به اصطلاح: مرگ برایشان آمده، به تب راضی شدهاند.
آری! گرچه استعمارگران از نام اسلام خوششان نمیآید ولی چون اکنون میخواهند اسلام واقعی را بکوبند، از این روی، حرفی ندارند که آن اسلام قشری را بپذیرند.
به هرحال، یکی از انحرافات اساسی که برای مسلمانان در این قرون متمادی پیش آمده این است که اسلام را به صورت یک مکتب فردساز و مناسک اسلامی را به عنوان مناسک فرد ساز و رابطه بین انسان و خدا معرفی کردهاند و خطر بزرگی را برای خنثی کردن کاربرد اسلام راستین، اسلام علی بن ابی طالب علیه السلام و اسلام ابوذرها و سلمانها به وجود آوردهاند.
بنابراین، یکی از وظایف بسیار مهم و حساس ما همین است که تلاش کنیم اسلام واقعی و روح اجتماعی اسلام را در دنیا زنده کنیم و در برابر آن توطئه خطرناک بایستیم و آن را خنثی کنیم. جزو تبلیغات عربستان این است که: ما اینجا محیطی درست کردهایم که مردم بیایند، عبادتشان را آرام انجام دهند و به کشورهای خود برگردند ولی ایرانیها میخواهند این محیط عبادت را بهم بزنند!
نتیجهگیری از مناسک حج
یکی از نتیجهگیریهایی که قرآن کریم از مناسک حج میگیرد این است: "لِیَشâهَدُو امَنûافِعَ لَهُمâ وَ یَذâکُرُوا اسâمَ اللّûهِ فüی ایّûامٍ مَّعâلُومûاتٍ عَلûی مûا رَزَقَهُمâ مِّنâ بَهüیَمهِ اâلاَنâغûامِ فَکُلُوا مِنâهûا وَ اَطâعِمُوا اâلبûائَسَ اâلفَقüیرَ" (سوره الحج / آیه 28).
آیات حج را با دقت مطالعه کنید، این دو نقطه زیاد به چشم میخورد و انسان فکر میکند که هدفگیری در این آیات شده :
1 - منافعی که خود مردم میبرند. 2 - چیزی که عاید خدا میشود. میفرماید:
"لَنâ یَّنûالَ اللّûهَ لُحُومُهûا وَ لاûدمûاؤُهûا وَ لûکِنâ یَّنûالُهُ التَّقâوûی مِنâکُمâ کَذûلِکَ سَخَّرَهûا لَکُمâ لِتُکَبِّرُوا اللّûهَ عَلûی مûا هَدûیکُمâ وَ بَشِّرِ اâلمُحâسنüینَ" (سوره الحج / آیه 34). آنچه خداوند در مراسم حج - پس از قربانی - به دست میآورد، نه آن گوشتها است و نه آن خونها بلکه آن چیزی که به خدا میرسد، همان تقوایی است که شما کسب میکنید. این تقوی در نتیجه همان ذکر خداوند در ایام تشویق به دست میآید. «ویذکروا اسم الله».
و اما منافعی که در آیه آمده است چیست؟
منافع دو نوع است: 1 - منافع شخصی 2 - منافع اجتماعی و هر یک دو بخش دارد: مادی و معنوی.
انسانهایی که در این مسافرت، با یاد خدا، به تقوی دست مییابند، در حقیقت این افراد، جزء مصالح ساختمانی جامعه مورد نظر خداوند،یعنی راه رسیدن به اهداف الهی - از ارسال رسل و تشریع حج و تعیین مناسک - از این طریق باز میشود و جامعه در مسیر مطلوب خداوند قرار میگیرد. و لذا میبینیم به دست آوردن تقوی را خداوند به خودش نسبت میدهد، گویا هدفی که خداوند از این حج دارد، این است که مردم به این دژ الهی دست یابند و تقوی است که با آن میتوانند اهداف الهی را در زمین پیاده کنند. و دنیای استکبار با تحمیل جنگ محاصره اقتصادی و و... میخواهد ما را از دستیابی به اهداف واقعی حج باز دارد.
وظیفه ما در قبال تبلیغات دشمن
دشمنان با آن همه تبلیغات مسموم که در ایام حج علیه ما توسط رسانههای گروهی و امکانات بسیار زیادی که در دست دارند، منتشر میسازند و از طرف دیگر ما در قلوب مردم جهان جا داریم و از برکت قرآن و مایههای اصلی اسلام که انقلاب اسلامی ما از آن نشأت گرفته، باید کوشش کنیم، از این نقطه مثبت بالاترین استفاده را بکنیم تا آن توطئه تبلیغاتی پلید خنثی شود. آنها میخواهند ما را نژادپرست، دارای تعصب ایرانی و تعصب مذهبی و عدم تقیّد به اصولی که در جهان حاکم است، معرفی کنند و ما باید در سفر حج واقعیت اسلام را قولا و عملا ارائه دهیم تا آن تبلیغات غلط کار خود را نکند.
سخنی با راهیان خانه خدا
روحانیون ما وظیفه دارند در مکه و مدینه و در برخوردها روح فردگرایی را از مغز متحجر مبلغانی که خود را اسلامی میدانند، بیرون آورده و آنچه آنها سالها است رشتهاند پنبه نمایند. این کار گرچه مشکل است ولی باید انجام پذیرد. به مردم بگوئید: مغزهای خود را خالی کنید از این تفکر باطل که یک انسان خود ساخته، مجزای از جامعه و بدون هدف اجتماعی مورد نظر خدا است و میتواند انسان مطلوب خدا باشد!! آنگاه روشن کنید که جمهوری اسلامی نه تنها طمعی در جوامع اسلامی ندارد بلکه حاضر است برای سایر مسلمانان فداکاری کند.
ماهیت جنگ تحمیلی را روشن کنید و به آنها بفهمانید که ما تجاوز را شروع نکردیم و امروز از خودمان دفاع میکنیم و تا متجاوز محاکمه نشود به دفاع خود ادامه میدهیم. این ما نبودیم که اسلحه شیمیائی و سمی را به کار بردیم! این ما نبودیم که شهرها را در طول چند سال جنگ بی رحمانه کوبیدیم! این ما نبودیم که غیرنظامیها را اسیر کردیم! این ما نبودیم که در خلیجفارس آتش افروزی کردیم و محیط زیست را آلوده نمودیم و کشتیهای بی دفاع را مورد تجاوز قرار دادیم! این ما نبودیم که تروریست در دنیا پرورش نمودیم و دنیا را به ویرانی کشاندیم! اینها را دشمنان ما کردند... اینها را عراقیها کردند.
به هرحال در سفر حج باید فوق العاده هشیار و بیدار باشید که دشمنان ما نتوانند از کیفیت حرکت شما، حربه دروغینی که علیه ما تیز کردهاند، تیزتر کنند. تبلور واقعی اسلام را در حج نشان دهید.
ماهیت عبادی حج را خوب بروز دهید و واقعآ عابد باشید. ماهیت سیاسی حج را خوب نشان دهید و اهداف سیاسی جهانی اسلام را در شعارهای مشخص اعلام نمائید. حربههای بسیار ناجوانمردانهای که علیه این انقلاب مظلوم و امت مظلوم و کشور مظلوم ساختهاند؛ بشناسید و به دیگران بشناسانید. از ارتباطی که با میلیونها زائر بیتالله چه مستقیم و چه غیرمستقیم برقرار میکنید، استفاده کنید.
مدیریت صحیح مکه
به مدیران عربستان سعودی بگوئید: همان گونه که شما تلاش میکنید برای مردم وسائل مادی را تأمین نمائید که ما از اینها نیز تشکر میکنیم، ولی هدف حج این مسائل نیست. اگر اینها هدف حج بود، خداوند کعبه را به جای اینکه در بیابانهای خشک بسازد، در منطقهای مانند شام یا درههای کشمیر یا شمیرانات تهران یا در تفریحگاههای مجهز اروپا میساخت! آنجایی میساخت که همه وسائل رفاهی آماده و فراهم باشد و نیازی نباشد که از سراسر دنیا به آنجا بیاورند.
خداوند کعبه خود را در آنجا ساخت که مردم را از زرق و برق مادیات بدور سازد. حال که شما امکانات را برای حاجیها فراهم ساختهاید، ما اعتراضی نمیکنیم ولی امکانات سیاسی را هم فراهم نمائید. وسائل بیداری مردم را تهیه کنید، وسائلی که به «یناله التقوی» برساند تهیه نمائید. وسایلی که "وَ لِکُلِّ اُمّهٍ جَعَلâنûا مَنâسَکًا لِّیَذâکُرُوا اسâمَ اللّûهِ عَلûی مûا رَزَقَهُمâ مِّنâ بَهüیمَهِ اâلاَنâعûامِ فَاِلûهُکُمâ اِلûهٌ وّûاحِدٌ فَلَهُ اَسâلِمُوا وَ بَشِّرِ اâلمُخâبتüینَ" (سوره الحج / آیه 34). باشد تهیه کنید. آنچه پیامبر «ص» در مکه انجام داد، انجام دهید.
پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله با آن زحمت و مشقت خود را به مکه رساند تا بتهایی که بالای سر مردم بوده، به پایین بریزد و بشکند و مردم را با شرک آشتیناپذیر سازد. شما هم اجازه ندهید که در محیط وحی، اراده خداهای بدتر از هبل و بتهای مکه بر مردم حاکم باشد. آمریکا امروز به مراتب بدتر و پلیدتر و خطرناکتر از بتهای طلائی یا سنگی آن روز مکه است. به مسلمانها اجازه دهید این بتها را بشکنند. اسرائیل به عنوان یک خنجر در قلب مردم مسلمان جهان - که همواره یک میلیارد مسلمان را آزار میدهد - تحقیقآ از بتکده آن روز مکه بدتر است، به مسلمانان اجازه دهید برای شکستن این بتها حرکت کنند.
ما این را مدیریت صحیح میدانیم. اگر شما میتوانید این چنین اداره کنید و اگر نمیتوانید، از متفکران دنیا دعوت به عمل آورید تا مکه و مدینه را برای شما اداره کنند. مکه خانه خدا است و حرم پیامبر از آن یک میلیارد مسلمان است، از مسلمانان بخواهید به اداره صحیح آنجا بپردازند.
مواظب رفتار و گفتارتان باشید
در خاتمه باز تکرار میکنم در عین حال که باید مسائل اساسی اسلام را در آنجا بازگو نمائید. و شعارهای ضداستکباری را سر دهید، کاملا باید مواظب گفتارها و رفتارهای خود باشید زیرا امروز دنیا به شما نظر دارد. اگر از سوی ما کارهای بی نظم و بی برنامهای رخ دهد، بهانهای به دست آنها میدهد که تبلیغات مسموم را گسترش دهند. آنها که از هیچ دارند حربه میسازند و ما را متهم به بر هم زدن امنیت میکنند، بنابراین اگر در منطق و رفتار شما اشتباهی رخ دهد از آن بمب خواهند ساخت.
همواره مراعات این معنی را بکنید که در سخنانتان و مصاحبههاتان متکی به آیات قرآن باشید و بیشتر روی آیات قرآن تکیه کنید و از کلمات پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله اگر خواستید استشهاد کنید از روایتهائی که در کتب صحاح و سنن برادران اهل سنت آمده و مورد اتفاق تمام مسلمانان است، استفاده نمائید تا اینکه اهداف این حرکت اسلامی به صورت روشن برای مردم شناخته شود.
البته من نمیتوانم مدعی باشم حجی که ما انجام میهیم، صد در صد حج مطلوب پیامبراکرم صلی الله علیه و آله است. ما هنوز محدودیتها در فهم و درک اهداف حج داریم و محدودیتها در امکانات داریم که بیشتر اینها در اثر موانعی است که بر سر راهمان ایجاد میکنند ولی میتوانیم ادعا کنیم که به عنوان یک نظام و یک حکومت، داریم راه را باز میکنیم.
والسّلام علیکم و رحمتالله و برکاته