بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله والسلام علی رسول الله و آله
بنده برای بیان نظراتم در این برنامه صداوسیما شرکت کردم که مردم عزیزمان وقتی که بخواهند رأی بدهند، به افکار و نظرات من توجه داشته باشند. نظرات من همان نظرهایی است که جمهوری اسلامی برای آن شکل گرفت. جمهوری اسلامی هم حقیقتاً از زبان مردم مطرح شد و بعد همه پذیرفتند و گفتند: «استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی.» این شعار مردم در خیابانها و سراسر کشور بود که حرفی درست و واقعی بود.*
بنا شد که جمهوری اسلامی داشته باشیم و خواست مردم و رهبر آن زمان، حضرت امام (ره) به عنوان هدف اصلی این بوده که جمهوری اسلامی به وجود آید و آزادی و استقلال هم از شرایط تحقق این هدف است. با این شرایط، بعد از پیروزی انقلاب کارها آغاز شد تا جمهوری اسلامی رسمیت پیدا کند. برخلاف همه انقلابهای دنیا و برای اولین بار رهبر انقلاب ایران، امام خمینی (ره) دستور دادند که رفراندوم شود و نظر مردم را به طور رسمی بگیریم که با رفراندوم هم معلوم شد نزدیک به 99 درصد مردم همین هدف را قبول دارند و نظام شکل گرفت.
مراحل بعدی در جریان کارها کمکم پیش آمد و بر این اساس ما آنچه را که مردم خواستند و رهبرشان، امام (ره) خواستند، شکل دادیم که همه مردم ما هنوز در انتظار تکوین آن هستند و آن جمهوری اسلامی است. جمهوری اسلامی دو مقوّم دارد که یکی جمهوریت و دیگری اسلامیت است. جمهوریت با رأی مردم شکل میگیرد که همین انتخاباتهاست که ما برگزار میکنیم.
اسلامیت آن جایی است که جمهوری اسلامی باید در آن چارچوب عمل کند که چیزهای زیادی را باید مراعات کنیم و مهمترینش در اینجا مسئله ولایت فقیه است که مجلس خبرگان متکفّل این بخش است. راهکارهای ما در انتخابات است و بهتر از انتخابات تبلوری برای اراده و خواست مردم نداریم و جالب است و میبینید که همه امور کشور ما به انتخابها برمیگردد. انتخاب رهبری به دلیل خیلی تخصصی بودن مسئله و تشخیص شرایط رهبری به صورت دو مرحلهای شده است. بعد انتخابات مجلسهاست که نمایندگان مردم برای قانونگذاری و نظارت و کارهای دیگر میآیند. انتخابات رئیس جمهور است که از بین رئیس جمهوری منتخب مردم و مجلس منتخب مردم و تأیید رهبری که باز منتخب مردم هستند، دولت شکل میگیرد.
انتخابات شوراهاست که در سراسر کشور، روستاها، شهرها و استانها در جریان است. شما چیزی را پیدا نمیکنید که ناشی از انتخابات نباشد؛ بنابراین بُعد مردمی آن کاملاً مشخص است که این جمهوریت است و معمولاً جمهوریتها این گونه هستند. بعد اسلامی آن را ما در قانون اساسی تضمین کردیم و آن هم ولایت فقیه است که خبرگان به خاطر اینکه تخصص شناخت فقیه اصلح را دارند، متکفّل این هستند و آنها را هم مردم انتخاب میکنند. ما دو انتخاباتی را که در پیش داریم، هم انتخابات مجلس و هم انتخابات خبرگان، مقوّم جمهوری اسلامی است. انشاءالله ما به هدفمان که رسیدیم و باید در حال تکامل باشیم، باعث شود که بعد از این اگر نقصی داریم، آنها را جبران کنیم.
در این زمینه چون باید بیشتر از خبرگان حرف بزنم، اصلاً خُبرگان یا خِبرگان، هر دو درست است، به این دلیل پیش آمد که امام (ره) در سخنرانیهای اولیهشان فرموده بودند که من قانون اساسی را اصلاح میکنم و قانون اساسی جدید مینویسم، چون در گذشته قانون اساسی همیشه با تشکیل دو مجلس، (مجلس سنا و مجلس شورای ملی) تشکیل میشد، امام (ره) هم همان تعبیر را کردند. منتها ما در آن موقع نه مجلس شورای ملی و نه مجلس سنا داشتیم. در شورای انقلاب بحث شد که چه کار کنیم؟ پیشنهادهایی شد که خدمت امام رفتیم. ایشان آن موقع در قم بودند و شورای انقلاب به آنجا رفت که الان آنگونه نیست، چگونه باید قانون اساسی را از نو بنویسیم؟
نتیجه بحثها این شد که خبرگانی تشکیل شود، آن خبرگان با خبرگانی که ما الان داریم، تفاوت دارد. آن خبرگان برای تدوین قانون اساسی آمده و برای این مسئله بود. کلمه خُبرگان و خِبرگان هر دو نشان میدهد که شرط این کار خِبرگی، دانش و اطلاعات کافی است و این از آن جهت شد که ما قرار گذاشتیم در خِبرگان ولایت فقیه، مجلس خِبرگان شرط اجتهاد و عدالت را با هم داشته باشیم که هم بتوانند بفهمند و هم بتوانند به خاطر عدالتشان درست نظر بدهند.
به این علت خبرگان به این صورت شد و به این هدف رسیدیم که الان دیگر انجام شد. خوشبختانه انتخابات فراوانی انجام شده و در همه انتخاباتی که کردیم، هم بُعد اسلامی و هم بعد جمهوری و مردمی در نظر بوده و این دو مراعات شده است.
متأسفانه در سالهای اخیر هر دو بعد یک مقدار تضعیف شده که انشاءالله نتیجه این انتخابات این باشد که تقویت کنیم. در بعد مردمی اشکالاتی که در انتخاباتها گاهی از لحاظ تبلیغات، تأیید صلاحیتها، ردّ صلاحیتها، شمارش صندوقها و امثال اینها دیده میشود و در بعد اسلامی هم میبینیم در کشوری که بنا بوده همه چیز آن اسلامی باشد، متأسفانه الان فساد فراوانی را میبینیم، بداخلاقیهای فراوانی را میبینیم و خانواده را که بنا بوده، بنیان جامعه بشری و به خصوص اسلامی باشد تا حدودی متزلزل کردند. طلاقها زیاد و ازدواجها کم شده است. فسادهای اخلاقی از نوع تهمت زدن، نزاعها، درگیریها و دروغ گفتنها زیاد شده است؛ یعنی ما الان در بُعد اسلامی بودنمان در عمل این مشکلات را داریم و در بُعد مردمی بودنمان هم عرض کردم که در انتخاباتها آن نقاط ضعف هست که ما باید اینها را جبران کنیم.
بعد از این مرحله به این میرسیم که در کارهایی که باید انجام بدهیم، چه چیزهایی را مراعات کنیم؟ خیلی لازم نیست که داستان انتخابات مجلس را توضیح بدهم، چون همه مردم ما از بیش از یک قرن پیش این مسئله را همیشه داشتند و میدانند. در مورد خبرگان یک مقدار توضیح لازم است که خدمت شما عرض میکنم و آن، این است که ما وقتی مجلس خبرگان را در نهادهای اسلامی کشور آوردیم و وقتی که وارد شدیم، قانون اساسی آن زمان ما گفته بود که اگر کسی مثل امام (ره) که به طور طبیعی رهبر شدند و همه مردم ـ اکثریت قاطع مردم ـ ایشان را قبول داشتند، همین کافی است و رهبر میشود، ولی اگر این طور چیزی نبود، شورایی تشکیل شود و برای آن شورا باز مجلس خبرگان باید تشکیل شود و آن شورا را تشخیص بدهد، افرادی را که برای چنین شورایی لازم هستند، این هم در آن زمان اقدام شد. چون امام (ره) زنده بودند، رهبری ما همان وضع سابق را داشت. امام (ره) در اواخر عمرشان احساس کردند که تشکیل شورایی از مراجع (در آنجا شورای مراجع بود و نه مجتهدین. شرطش مرجعیت بود) در آینده مشکل میشود، علناً گفتند: من فکر میکنم که شورا آن هم از مراجع کار مشکلی است و باید قانون اساسی اصلاح شود. دستور دادند که قانون اساسی در چند زمینه اصلاح شود که یکی همین بود. ما در حال اصلاح و بازنگری بودیم که امام (ره) رحلت فرمودند. میبایست فوراً ولی فقیه را مشخص کنیم. چون مشروعیت نظام با ولایت و رأی مردم است، این دو رکن است. ولایت هم با رأی مردم است و همه اینها باید میشد و مشکل شد.
در اولین جلسهای که گرفتیم، در یک روز بایستی کار را تمام میکردیم. آن جلسهای که گرفتیم، از اول بحث و اختلاف نظری پیش آمد که آیا باید شورا را انتخاب کنیم که الان در قانون اساسی است و یا فرد.
بحث جدّی شد و بیشتر وقت جلسه را گرفت و رأی گرفتیم که 35 درصد به شورا رأی دادند و 45 درصد به فرد رأی دادند و این مسأله، تمام و بنا شد که فرد باشد. این تصمیم با خبرگان بود. وقتی که بنا شد فرد باشد، جمعی از علمای قم که در جلسه بودند، آیتالله گلپایگانی را پیشنهاد دادند. بحث زیادی شد و ایشان رأی نیاوردند. حدود 14 رأی آوردند که همان 14 نفری بودند که امضا کرده بودند. فرد دوم را ما اعلام کردیم که آیتالله خامنهای به عنوان رهبر فرد بودند. ایشان بلند شدند و گفتند: من طرفدار شورا هستم و نمیتوانم این مسؤولیت را بپذیرم. من که جلسه را اداره میکردم، گفتم: ببینید تا الان قانون نبود و با تصویب خبرگان قانون شد و دیگر شما نمیتوانید و بر فرض اگر شما نپذیرید، فرد دیگری خواهد بود؛ اما جلسه شما را تشخیص میدهد. ایشان عکسالعملی نشان ندادند و نشستند و جلسه ما هم این را حمل بر رضایت کردند و سکوت را علامت رضا میدانیم. برای ایشان رأیگیری کردیم. نزدیک به تمام حاضران رأی دادند. شخص قبلی 14 رأی داشت، اما ایندفعه نزدیک به اجماع بود. البته اجماع کامل نبود. حدود هفتاد و چند نفر رأی دادند و تمام شد. البته یک مسألهای پیش آمد، گفتیم که چون قانون اساسی هنوز در شوراست، صبر کنیم تا بازنگری تمام شود و بعد از اینکه بازنگری تمام شد، براساس قانون اساسی جدید که رفراندوم میکنیم، دوباره رأیگیری میکنیم که این کار هم تمام شد و در شورای بازنگری به فرد رأی دادیم و بعد هم در جلسه خبرگان آمدیم و رأیگیری کردیم و این بار آیتالله خامنهای به اجماع رأی آورد که دیگر مخالفی نبود. شاید فقط یک نفر رأی نداد، درست یادم نیست. اینها در کتابی نوشته شده که ایشان انتخاب شدند.
از آن گذشته تا به حال ما واقعاً راضی هستیم؛ یعنی آنچه را که انتخاب کردیم. من در مصاحبهها همیشه گفتم که ما تاکنون بهتر و مناسبتر از آیتالله خامنهای کسی را در فقهای موجود نمیبینیم که بتواند کشور را اداره کند. چون شرطهای بسیار مشکلی دارد. شرطهایش یکی این است که اَفقَه یا فقیهتر، عالمتر باشد و یا لااقل عالم و در حد مرجعیت باشد، در این حد که مردم بتوانند از ایشان تقلید کنند. دوم اینکه باید عدالت داشته باشد. سوم اینکه باید تقوا داشته باشد. چهارم اینکه باید مدیر باشد. پنجم اینکه باید بینش سیاسی و اجتماعی قوی داشته باشد و ششم اینکه باید مدیریت کافی داشته باشد. این شش شرط برای تشخیص فقیه مناسب مشکل است. لذا دو مرحلهای شد که مردم افرادی را معرفی کنند تا همانها که هم مجتهد و عادل هستند، بیایند و مناسبترین را انتخاب کنند.
الان واقعاً مجموعه مقررات زیربنایی ما، همه خوب است. همه مردمی است و به مردم بر میگردد و همه براساس شرعیت و اسلامی است و تا اینجا هم خیلی خوب است. حالا دیگر بستگی به عمل ما دارد که ببینیم چگونه بتوانیم اجرا کنیم و این بسیار مهم است. گاهی انسان چیزهایی را در انتخاباتها میبیند که با آن روح اسلامیت و مردمیت نمیسازد. نمیتوانیم بگوییم که صد در صد درست است. ولی نسبتاً در انتخاباتهای دنیا جزو انتخاباتهای خوب است. مشارکت ما همیشه زیاد بوده و تا این سالهای اخیر کمتر مشکل داشتیم، در سالهای اخیر مشکلاتی پیش آمد و انتظار ما از این دو انتخاباتی که در پیش داریم، این است که انشاءالله بتوانیم این وضع را تقویت کنیم؛ یعنی هم بعد اسلامی را تقویت کنیم و کاری کنیم که این مشکلاتی که عرض کردم از لحاظ اسلامی در کشور ما هست، اینها را برطرف کنیم و یک جامعه سالم داشته باشیم و هم از جهت مردمی انتخابات به گونهای باشد که واقعاً نظر مردم باشد.
در اینجا توصیهای که من به مردم دارم این است که سعی کنند که همه پای صندوق رأی بیایند. این انتخابات بسیار سرنوشت ساز است. شرایط منطقه را میبینید. شرایط منطقه در بدترین وضع است. در کشورهای اطراف ما جنگ و نا امنی است و واقعاً خطر جنگهای بزرگ منطقهای در پیش است. ابرقدرتها دارند دخالت میکنند. ما باید خودمان را از لحاظ ساختاری تقویت کنیم. ساختارمان خوب است و باید خوب عمل کنیم. با حضور مردم در انتخابات، من قول میدهم که چند پله وضع ما در دنیا بهتر میشود و واقعاً به عنوان یک کشور متمدن، مسلمان، مترقی و نمونه شناخته میشویم. مردم از این دریغ نکنند. به هر کسی میخواهند، رأی بدهند. بالاخره تبلیغات است. الان صداوسیما برای خبرگان به صورت عادلانه تبلیغاتی را طراحی کرده که تبلیغاتشان را از صداوسیما میگویند و بقیه نمایندگان هم باید ابزار تبلیغاتشان آزاد باشد، چون آزادی هم شرط است. در آن شرایط ما میتوانیم و تقریباً همه مردم کسانی را دارند که به او رأی بدهند.
من ممکن است اشکالاتی داشته باشم، این اشکالات قابل رفع باشد یا نباشد، بحث دیگری است. در همین شرایطی که من به شما عرض میکنم این است که مردم میتوانند رأی بدهند. خواهش میکنیم که خانمها، آقایان و جوانانی که میتوانند رأی بدهند، همه پای صندوقها بیایند و یک انتخابات پرشور و سالم داشته باشیم و از این به بعد هم همه سعی کنند که دست از اهانتها، تخریبها و دعواها بردارند. از اینجا دیگر رأی و انتخاب مردم است و بگذارند مردم هر چه را تشخیص دادند، رأیشان را بدهند. اگر این اتفاق بیفتد، خدمت بزرگی شده برای تکمیل هم اسلامیت و هم تکمیل مردمیّت، یعنی جمهوری اسلامی واقعی. در این صورت دو مقوّم جمهوری اسلامی تثبیت میشوند و انشاءالله برای همیشه و تا ظهور امام زمان (عج) این انقلاب برپا باشد و این مردم ما هم راضی باشند. انشاءالله
والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته
(این مصاحبه بدون خبرنگار و براساس زمانبندی صداوسیما برای تبلیغات نامزدهای انتخاباتی استان تهران بود که متأسفانه کاملاً سانسور شد، به گونهای که آقای سلیمانی، مدیرکل روابط عمومی مجمع که همراه آیتالله هاشمی رفسنجانی در مصاحبه حضور داشت و متوجه حذف قسمتهای مهم شده بود، مجبور شد طی مقالهای که در اکثر سایتهای خبری، خبرگزاریها، روزنامهها و کانالهای تلگرامی منتشر شد، در این خصوص روشنگری نماید.
مقاله ایشان با عنوان «حاشیههای حضور آیتالله هاشمی رفسنجانی در صداوسیما» بدین شرح میباشد:
پس از اعلام عدم احراز صلاحیت آیتالله هاشمی رفسنجانی در انتخابات ریاست جمهوری سال 92 و حمایت ایشان از دکتر روحانی که منجر به سونامی بزرگی در کشور در حمایت از دکتر روحانی شد و نهایتاً به پیروزی دولت تدبیر و امید انجامید، اعلام کاندیداتوری ایشان برای مجلس خبرگان رهبری نیز یکبار دیگر موجی از امید و شادی را در دل دوستان دلسوز واقعی انقلاب و نگرانی و اضطراب را در دلواپسان افراطی ایجاد کرد. آنان که با هر اشاره آیتالله هاشمی، دلشان به دلرزه و دلهره میافتد و با کوچکترین بهانه و حتی بدون بهانه از ترس محبوبیت و نفوذ کلامش، کمر به تخریب و توهین او میبندند. تا هم قدری از عقدههای درونی و عصبانیت خود بکاهند و هم شاید بتوانند نفوذ کلام و محبوبیتش را در نزد افکار عمومی کم کنند و مانع توفیقات این مرد بزرگ انقلابی و بصیر و یارانش در انتخابات هفتم اسفند ماه شوند.
به هر حال پس از طی دوره پر اضطراب و فراز نشیب رسیدگی به صلاحیتها، سرانجام در این دوره از انتخابات خبرگان، آیتالله هاشمی تأیید صلاحیت شد. شاید برای مجلس خبرگان ادعای کهولت سن با وجود افراد مسنتر!! نزد افکار عمومی دیگر به هیچوجه پسندیده و قابل قبول نبود.
در مراسم قرعهکشی که در صداوسیما انجام شد قرعه بر این قرار گرفت تا در روز سهشنبه بیستم بهمن ماه، آیتالله هاشمی ساعت 30/9 صبح در استودیو شهدای رادیو حاضر شود و پس از ده سال سانسور و انزوای خبری کامل در رسانه ملی!! رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام از دریچه دوربینهای تلویزیون، مستقیماً با مردم سخن بگویند. پس از هماهنگیهای لازم، روز بیستم بهمنماه رأس ساعت 30/9 آیتالله هاشمی در استودیو حاضر شد و پس از خوش و بش با دبیر ستاد انتخابات سازمان و نماینده دادگستری در این ستاد و عوامل اتاق فرمان و ضبط برنامه، روبروری دوربینها با مردم و طبق معمول برای مردم و درد و دل آنها و نقش بیبدیلشان در انقلاب سخن گفت.
براساس قرار قبلی قرار شد ایشان 18 دقیقه خطاب به مردم سخن بگوید و کارگردان تلویزیونی برنامه، ده دقیقه و پنج دقیقه پایانی را با اشاره به سخنران اطلاع دهد. ولی متأسفانه تا پایان اشارهای برای اعلام زمان وقت ایشان نشد، آیتالله هاشمی بیست و سه دقیقه و نیم سخنرانی کرد، جالب است در پایان برنامه وقتی به کارگردان گفتم چرا زمان را طبق معمول همهٔ کاندیداها و قرار قبلی اعلام نکردید، سکوت کرد شاید برای من جوابی نداشت و احتمالاً میخواستند ایشان بیشتر از حد معمول سخن بگوید تا دستشان برای حذف بخشی از سخنانش باز باشد.
به هر حال پس از اتمام ضبط برنامه، به اتاق تدوین رفتم و با همکاری تدوینگر و مدیر برنامهها 18 دقیقه از سخنان ایشان را با حفظ همه محورهای سخنرانی انتخاب و تحویل سازمان دادم. انشاءالله که در کمیسیون ممیزی این سخنرانی دچار تغییر نشود و بدون کم و کاست به طور کامل پخش شود.
متأسفانه در آخرین لحظاتی که این متن را مینوشتم، متوجه شدم که سخنان ایشان دچار سانسور شده و بخشهای از نطق ایشان را حذف کردند. خوشبختانه متن کامل و سانسور نشده این سخنان در روزنامهها و سایتها قابل دسترسی است.