مصاحبه
  • صفحه اصلی
  • مصاحبه
  • مصاحبه آیت الله هاشمی رفسنجانی با شبکه چهارم سیما

مصاحبه آیت الله هاشمی رفسنجانی با شبکه چهارم سیما

  • صدا و سیما
  • جمعه ۶ خرداد ۱۳۸۴

● بسم الله الرحمن الرحیم، خدمت شما، کارشناسان و بینندگان بزرگوار این برنامه سلام عرض می‌کنم. یکی از منفورترین مظاهر تاریخ در همه دوره‌ها همین نابرابریها و همین تفاوتهای فاحش بین طبقات مردم بوده است. معمولاً یکی از اهداف انبیاء و بزرگان اصلاح‌طلب دنیا کم کردن این نابرابریهاست که تحقق عدالت از آن طریق میسر می‌شود. این پدیده شوم، زائیده انحصارطلبی و خودخواهی انسانی‌است. کم اتفاق می‌افتد که انسانهای جامعه‌شناس، عدالت را در برنامه‌های اصلاحی خود نداشته باشند. مهمترین شعار اسلام و بیشتر از همه انقلاب اسلامی از اول عدالت اجتماعی و کم کردن تبعیض‌ها و جلوگیری از ضایع شدن حقوق انسانها و یا مبارزه با سهم‌خواهی بیشتر بعضی از انسانها بوده است. هیچ‌وقت نمی‌توانیم از این وظیفه مهم جدا شویم و هیچ دولتی هم نمی‌تواند چنین کند. حتی با عقیده و ایمان هم نمی‌توانیم از عدالت‌خواهی جدا شویم. بحث مهم این است که چگونه به این هدف دست پیدا کنیم که خود آن معمولاً مورد اختلاف است. بعضی‌ها فکر می‌کنند با گرفتن از اموال دیگران و بعضی‌ها فکر می‌کنند با بالا آوردن سهم طبقات پایین و متوسط اجتماع می‌توان این مسئله را حل کرد. حقیقتاً این است که ترکیبی بین دو تفکر باشد. یعنی باید در آنجایی که درآمدهای نامشروع، طبقاتی را مرفه می‌کند، با آنها برخورد کرد و گرفت. این حق مردم است که در دست عده‌ای سرمایه‌دار است که از طریق نامشروع کسب کرده‌اند. ولی آنجایی که کسانی از طریق قانونی و مشروع و با تلاش خودشان به جایی رسیده‌اند، حقوق شرعی و قانونی آنهاست و نباید از آنها گرفت. در مورد طبقات پایین و کم کردن این فاصله راههای مختلفی است. شاید بهترین راهش این است که جامعه به گونه‌ای اداره و رونق اقتصادی در کشور ایجاد شود که آنهایی که قادر به کار هستند، کار پیدا کنند. مزدها عادلانه شود، دیگران حقشان را استثمار نکنند. اگر فرصت شغلی و کاری به همه داده شود و برای همه تأمین شود، خوب است. البته بدون رونق اقتصادی نمی‌توان این کار را کرد. در یک محیط حقیر اصلاً نمی‌توان برای همه کار درست کرد. این یک کار بنیادی است که باید انجام شود که از طریق توسعه عمران و سرمایه‌گذاریها امکان‌پذیر است. ولی اگر در همین شرایط هم خوب اداره نشود، ممکن است تبعیضها وسیع‌تر شود. درآمدهای هنگفت یک طرف و حقوقهای ناچیز طرف دیگر قرار می‌گیرند.
آقای هزار جریبی: چه برخوردی باید با فساد و تبعیض کرد؟ چون یک بخش از مؤلفه‌های واقعی جامعه است و باید بپذیریم. اگر مکانیزمی برای برخورد با فساد و تبعیض وجود نداشته باشد، قانوناً نمی‌توان مردم را به فرصتهای برابر دعوت کرد. شما مکانیزمی در نظر گرفته‌اید؟
● داشتم به همین جا می‌رسیدم. این هدف من است. یکی از کارهای ضروری در کنار توجه به امور زیربنایی به عنوان وظیفه حکومت و نظام این است که جلوی فساد و زورگویی و خوردن حق دیگران را در سهامی که برای سرمایه، کار و چیزهای دیگر قرار می‌دهد، بگیرد. مقررات عادلانه داشته باشد. در مسیر متضاد منافع طبقات محروم و آنهایی که نیاز بیشتری دارند، نباشد. ولی همه اینها کافی نیست. اگر آن طبیعت را به حال خود بگذاریم، باز هم عده زیادی همیشه از طبقه پایین خواهند بود. لذا وظیفه داریم کار بزرگی را انجام بدهیم که هدفش این باشد که درآمد طبقه پایین را بالا ببریم. البته نباید به صورت صدقه، اعانه و امداد باشد. باید با حمایت‌هایی که از آنها می‌کنیم، یعنی با وامهای مناسب، کارهای مناسب با آنها، حمایت از شغل و خرید محصولاتشان باشد. اینها می‌تواند اتفاق بیفتد. ولی آن چیزی که می‌تواند جامعه را راحت کند، بیمه اجتماعی کاملاً جامع است. کشورهایی که در این مسیر حرکت کردند و موفق بودند، اینجوری کردند که هر شهروندشان از زمان تولد تا آخر عمر تحت بیمه اجتماعی کامل است. یعنی از لحاظ غذا ، بهداشت و درمان، تحصیل، مسکن و وقتی بیکار شد، بیمه بیکاری، خیالش راحت است. یعنی اگر کسی در قسمتهای بعدی با تلاش خود در رقابتها زندگیش را بهتر کند که دست خودش و جامعه است که کمکش می‌کند. فکر می‌کنیم یک بیمه اجتماعی همه‌جانبه ودادن فرصت کاربه همه و حمایت‌از کسانی که نمی‌توانند در مقررات از خودشان دفاع کنند و باید از طرف دولت حمایت شوند، ما را به رفاه نسبی می‌رساند. اگر این‌گونه شود، دیگر این تفاوتها و نابرابریهای رنج دهنده نیست و باید از میدان دیگری وارد شویم.
آقای هزار جریبی: مشکلات معیشتی مردم را هم مطرح کنیم که شاید یک بخش آن به اقتصاد مربوط شود. من از جناب آقای دکتر خواهش می‌کنم که سوال اقتصادی را مطرح کنند.
○ اتفاقاً بنده هم می‌خواستم همین سؤال را ادامه بدهم. در واقع یکی از مظاهر عدالت این است که توزیع امکانات در سطح مناطق و استانها عادلانه باشد. تسویه‌ای موزون است که بتوانیم توزیع امکانات را در سطح استانها و مناطق مختلف کشور شاهد باشیم. در ادامه این بخش، می‌توانیم این را هم مد نظر قرار بگیرد که وضعیت فعلی ما چیست؟ چه برنامه‌هایی داریم تا بتوانیم توسعه موزونی را در سطح کشور شاهد باشیم و از مزیتهای نسبی آنها استفاده کنیم؟
● خوشبختانه این مسئله از اول بعد از انقلاب مورد نظر جمهوری اسلامی بود. اگر بخواهم از خودم بگویم، بعد از جنگ و شروع دوران سازندگی دفتری به نام «دفتر مناطق محروم» در ریاست جمهوری تأسیس کردم که هنوز هم دارد کار می‌کند. بودجه خوبی دارد. از جایی است که بودجه‌اش خیلی خوب جذب و مصرف می‌شود. بیشتر به روستاهای عقب‌افتاده و محروم و مناطق محروم می‌رسد. این کاری است که می‌خواهم بگویم جدید نیست که کسی بخواهد انجام دهد.
کار دیگری که جمهوری اسلامی کرده و بیشتر در دوران سازندگی اتفاق افتاده، توجه ویژه به روستاها و مناطق محروم بوده که همین توازنی که مورد نظرتان است، تا حدودی ایجاد شد. در اکثر روستاها نیازهای اولیه آب، برق، گاز، بهداشت، تلفن و راه وجود دارد. الان تنها مشکل آنها اشتغال است. بیشترین هدفی که ما از تأسیس دفتر مناطق محروم داشتیم و هنوز انجام نشده، حل مشکل اشتغال و جلوگیری از مهاجرت روستاییان بود. در جهاد سازندگی مناطق صنعتی را برای روستاها تعریف کرده بودیم. جهاد سازندگی هم از نظر تاریخی یکی از نهاهایی است که انصافاً در این جهت کار کرد و آثار خوبی از آن دوره ماند. ولی کافی نیست.، یعنی توازن وجود ندارد. در اصلاح اصل 44 که اخیراً ابلاغ شده، یک بخشی از درآمدهایی که از ناحیه واگذاریها به دست می‌آید، باید صرف ایجاد توازون و سرمایه‌گذاری در جاهایی شود که معمولاً بخش خصوصی رغبت نمی‌کند به آنجا برود.
○ البته اینها قابل دفاع هستند که از این جهت کار عمده و شایسته‌ای صورت گرفته است. جدیداً می‌خواهیم کاری کنیم که کشاورز واقعاً بفهمد که بیشترین سهم محصولاتش به دست خودش می‌رسد. نمی‌توانیم سیبی را کیلویی 50 تومان بخریم و کیلویی 500 تومان در تهران بفروشیم. بهتر نیست که اقداماتی در این زمینه صورت بگیرد و کشاورز هم به درآمدش برسد و جلوی مهاجرت‌ها گرفته شود؟ یک جوری درآمدها در استانها پخش شود. لذا دولت باید توسعه روستایی را با توسعه مناطق ایجاد کند که برنامه‌ریزی دقیق‌تری داشته باشد.
● اگر یک مقدار صبر می‌کردید، ما هم می‌گفتیم. اما خوب شد که تعجیل کردید. یکی از این مشکلات همین است که در روستاها تولیدات مولدین با قیمت واقعی به دست آنها نمی‌رسد. یا سرخرها می‌خورند یا بعداً کسانی می‌خرند و انبار می‌کنند و در مواقعی که تقاضا بالا و عرضه کم است، سودش را می‌برند. قبلاً تدبیرهایی شده بود که مثلاً میدانهایی باشد که کشاورز مستقیم در میدان غرفه داشته باشد. از تولید به مصرف باشد. اینها جزو برنامه‌ها بود. ولی دقیقاً اجرا نشد و یکی از کارهای مهم همین است که از محصولات مناطق محروم – چه محصولات صنعتی و چه محصولات کشاورزی و دامداری – حمایت کنیم که ارزش واقعی آنها به دست مولدین بیاید و سهم واسطه‌ها خیلی زیادتر از سهم صاحبان نشود که الان گاهی چند برابر است. راههای مختلفی است. فکر می‌کنم یکی از کارهای درست این دوره براساس مصوبات مجمع باید توازن منطقه‌ای و توازن بین شهرها و روستاها باشد. الان می‌توانیم خیلی چیزها را به مناطق ببریم که در زندگی آنها تأثیرات بیشتری خواهد داشت.
○ در تخصیص بودجه هم فکرهایی کرده‌اید؟
● در بودجه الان وضع به گونه‌ای است که مجلسی‌ها چون نمایندگان نوعاً و اکثریت آنها از شهرستانها هستند، دفاع می‌کنند و برای مناطق برخوردار بودجه چندانی اختصاص نمی‌دهند. ولی مناطق برخوردار به خاطر بنیه قوی‌ای که دارند، خودشان ثروت می‌سازند و آنجا همه چیز در وضع بهتری است و مناطق ضعیف حمایت دولت را می‌خواهند. فکر نمی‌کنم در تخصیص بودجه از این جهت تبعیض پیش بیاید.
مثلاً در مجلس که بودم، برای تهران یا اصفهان به آسانی چیزی تصویب نمی‌شد که بدهند. ولی تهران و اصفهان خودشان غنی هستند و کار خودشان را پیش می‌برند. باید دست آنجاهایی را که عقب هستند، بگیریم تا جلو بیایند.
○ اجرای همه این برنامه‌ها مستلزم سیاست است. اجازه دهید وارد بحث سیاسی شویم. جناب آیت‌الله هاشمی رفنسجانی، با توجه به اینکه همبستگی ملی یکی از مهمترین اولویت‌های طلاقی کشور محسوب می‌شود و با توجه به اینکه کشور ما موزاییکی از اقوام و قومیتهای گوناگون است که گهگاه نارضایتی‌های قومی هم وجود دارد، این امر گاه منشاء برون‌زا داشته که به درگیریهای قومی دامن زده شده و گاه ناشی از نارسایی‌هایی بوده که در عرصه سیاست‌گذاری داخلی برای قومیت‌ها و اقلیت‌های دیگر وجود داشته است. حضرت‌عالی برای اهتمام به وضعیت قومیت‌ها چه دیدگاهی دارید؟ دومین موضوعی که درباره همبستگی ملی است، بحث منازعات جناحی و گروهی است که گهگاه این منازعات معضل ثبات سیاسی کشور است.
شاید یکی از دلایلش این باشد که میدان سیاسی حزبی در کشور دقیقاً پا نگرفته است. حضرت‌عالی برای تحکیم روابط نخبگان و تحکیم نظام حزبی به منظور نخبه پروری چه تمهیداتی اندیشیدید؟
● در مورد اقوام ایرانی بالاخره قومیت، نژاد و مذهب آنها، یک مقدار بر سر زبانها افتاده است. فکر می‌کنم الان دو دیدگاه وجود دارد. دیدگاه اول این است که اینها می‌توانند نقطه قوت برای امنیت و حیثیت کشور باشند که آن در صورتی است که رفتار با آنها کاملاً عادلانه باشد. حق شهروندی آنها در هیچ شرایطی مخدوش نشود. دیدگاه دیگر فکر می‌کند که اقوام مایه تفرقه می‌شوند. آنها یک جور دیگر برخورد می‌کنند. ولی دیدگاه ما این است که اینها مایه قوت و استحکام کشور می‌شوند و اگر قوانین مربوط به قومیت‌ها درست اجرا شود، مایه اعتبار ما در دنیا می‌شود. همه اینها معمولاً در خارج از کشور وابستگی‌های عقیدتی دارند وقتی آنها ببینند با همفکران آنها خوب رفتار می‌شود، مودت، دوستی و احترامی در آنجا نسبت به کشور به وجود می‌آید.
از لحاظ انسانی هم موظف هستیم نسبت به همه همنوعان رفتار مساوی داشته باشیم. البته جمهوری اسلامی به این موارد توجه دارد و فقط در قوانین و مقررات یک نوع مشکلات است. اخیراً مسأله دیه اهل کتاب حل شد که اینها را زجر می‌داد. شورای نگهبان مصوبه مجلس را رد کرده بود. در مجمع بررسی کردیم و به اتفاق دیدیم که مصلحت نظام این است که این تبعیض برطرف شود. دیدگاه مسئولان و خود نظام این است که با اینها رفتار عادلانه‌ای شود که احساس تحقیر و تبعیض نکنند. در دین اسلام نیز ممکن است اکثریت شیعه نباشند که سنی‌ها هم با ما در موارد جزیی اختلاف دارند. در کل همه مسلمانیم، قرآن بین ما واحد است و اکثر احکام و منافع ما مشترک است. اقلیتهای دینی دیگری هم هستند که اهل کتاب می‌باشند. از نظر ما مقدس هستند و در اسلام پذیرفته شدند و حقوقی دارند که باید رعایت شود.
در مورد گروهها و احزاب هم اگر دموکراسی می‌خواهد در جایی باشد، قطعاً احتیاجی به احزاب نیرومند دارد که آنها مسئولیت پرورش و آموزش و آگاهی دادن و بالا بردن سطح افکار مردم را به عهده بگیرند و نقشی در تربیت انسانها، آن هم از بعد سیاسی ایفا کنند. آشنا کردن مردم با افکار سیاسی بیشتر باید توسط احزاب باشد. احزاب زیادی در ایران داریم، اما نوعاً ضعیف هستند و نمی‌توانند کارهای بزرگ بکنند.
می‌بینید که الان در انتخابات هم متفرق و مشتت هستند. لازمه دموکراسی وجود احزاب نیرومند است، احزابی که استراتژی و ایدئولوژی درستی داشته باشند و در بین آنها جهان‌بینی فلسفی باشد و در محدوده مقررات حرکت کنند. البته تنازعات سیاسی در کشور ما یک مقدار از سطح معقولش جلوتر رفته و گاهی به نزاع، کینه‌توزی، تهمت و طرد می‌رسد. اینها هم جزو اشکالات کار است. شاید مقرراتی لازم داشته باشد که فکر می‌کنم مقررات ما درباره احزاب کافی نیست.همکاری بین مجلس، دولت و خود گروهها می‌خواهد که به یک زمینه خوب حقوقی برسیم.
○ خواستیم مسائل فرهنگی و اجتماعی را مورد بحث قرار دهیم. از آقای دکتر هزارجریبی تقاضا می‌کنیم که در این بخش سؤال فرهنگی و اجتماعی را مطرح کنند.
آقای دکتر هزار جریبی: در حوزه آسیب‌های اجتماعی همیشه فاصله طبقاتی به لحاظ مادی و رفاهی نیست، بلکه این دفعه بحث ما این است که ترفند جدید تهاجم فرهنگی و ابزارهای رسانه‌ای دنیا، قاعدتاً جوانها و نسل جوان را هدف قرار دادند و هدف اصلی آنها بی‌هویت کردن نسل جوان است. جوانان جامعه که از آن صحبت شده، قشر عظیم جامعه ما هستند که باید از پتانسیل آنها برای جامعه استفاده شود. ولی امروز تحت شعاع خیلی از رسانه‌ها و ابر رسانه‌ای دنیا هستند که یکی از مشکلات آن شکافهای نسلی است که می‌تواند مشکلات اساسی برای اندیشه جوان ایجاد کند. باید ترکیب مبانی رفتاری داشت تا جوانان را با معیارهای دینی و ملی آشنا و به نحوی آنان را اغناپذیر کرد که بتوانند رفتارشان را با فرهنگ دینی و اسلامی خود منطق بدانند که اغنا شوند. به لحاظ رفتاری چه برنامه‌ها و امکاناتی را طراحی کرده‌اید؟
● ذات جوانهای خودمان را سالم می‌بینم. جوانهای ایرانی تحت تأثیر اسلام و فرهنگ شرقی و ایرانی فطرت سالمی دارند. این فطرت و فرهنگ را نمی‌توان به آسانی از انسان گرفت. در هر شرایطی ثابت هستند. تعبیراتی مثل غرب زده و وابسته که الان می‌شود، بعضی این تعبیرات انصافاً یک مقدار بی‌انصافی در مورد جوان‌های ماست. یک چیزهایی می‌بینند که جوان‌پسند است و تمایلاتی پیدا می‌کنند. اما در ذاتشان نیست و باید حفاظتی برای آنها انجام دهیم.
نکته‌ای که گفتید دشمنان و صاحبان مکتبهای دیگر جوانهای ما را هدف گرفتند که آنها را از نظر فرهنگی تخلیه کنند، یک واقعیت است. همه ابزار اطلاع‌رسانی و سیستم اطلاع‌رسانی دنیا در این‌جهت کار می‌کنند. حتی گاهی می‌بینیم اروپاییها از تهاجم فرهنگی آمریکایی‌ها می‌نالند. این واقعیتی در دنیاست. الان که دنیا بیشتر به هم نزدیک شده، این تهاجم هم جدّی‌تر شده است. راهکار درست این است که اینها را از درون حفاظت کنیم. حفاظت، سانسور و دیوار کشیدن نیست که قطعاً دیگر جواب نمی‌دهد. الان به مرحله‌ای رسیدیم که همه چیز روی بال امواج به سرعت نور در مدت کوتاهی در اختیار بچه‌ها قرار می‌گیرد. نباید خیال کنیم که بعضی چیزها را از آنها دریغ کنیم. چون خیلی بدتر آن را از جاهای دیگر می‌بینند.
انسان احساس می‌کند که اگر یک فضای منطقی بین جوانها، مربیان و مدیران جامعه حاکم باشد و پرسش‌هایشان را جواب بدهیم، جوانان جذب می‌شوند. معلمین و مربیان برای اینکار خیلی نقش دارند. به پرسش‌های آنها جواب بدهیم، قانعشان کنیم. بگذاریم ببینند و در عمل قانع شوند راهی که دارند پیش پایشان می‌گذارند، به بیراهه می‌رود. الان خیلی نمی‌توان تحمیل کرد. چون از جای دیگر سردر می‌آورد. الان می‌توانید خیلی جاها را ببینید. بعضی کارهاست که نمی‌توانیم جلویش را بگیریم.
در دولت من همان سالهای اول موقعی که شروع کردیم، بحث ویدئو مطرح بود. خرید ویدئو جرم بود، وارد کردنش جرم بود، ساختنش جرم بود. ولی قاچاقی می‌آورند. وقتی مطرح کردیم که ویدئو که وارد می‌شود، چرا خودمان نسازیم؟ چرا رسمی نکنیم؟ و با رادیو خیلی فرقی ندارد، مقاومت شد.
از طرف دولت مقاومت شد. الان از ویدئو گذشتیم و به کجا رسیدیم!! امروز هم اگر بخواهیم در مقابل ماهواره و اینترنت مقاومت کنیم، قطعاً نمی‌توان مقاومت کرد. ممکن است چند نفری نخرند، ولی راه درستش مصونیت از لحاظ تربیتی، جواب دادن به سوالات و توضیح‌خواهی و نشان دادن نتایج بی‌بندباری‌ها و فسادها و راههای کج است. اگر از این راه عمل کنیم، موفق می‌شویم. جوانهایمان ذاتاً و فطرتاً سالم هستند. خیلی از آدمها را می‌بینیم که سالها در خارج بودند، ولی وقتی می‌آیند از بچه‌های اینجا چیزی کم ندارند و در آنجا خودشان را حفاظت کرده‌اند.
○ شما می‌دانید این برنامه مستلزم داشتن برنامه اقتصادی برای اجراست. به بخش اقتصادی می‌رسیم و آقای دکتر ایرج‌لو این سوال را مطرح می‌کنند. ببینیم در مورد مسائل اقتصادی چه پرسشی دارند.
دکتر ایرج‌لو: سؤالی که برای من به صورت جدّی مطرح است، بحث بیکاری و اشتغال مولد و درست است که در برنامه چشم‌انداز به اینها پرداخته شده است. ولی اگر تغییرات وسیعی صورت نگیرد، دورنمای آن مثبت به نظر نمی‌رسد. بسیار نگران‌کننده است که روند موجود ادامه پیدا کند. بعضی‌ها شعارهایی مطرح می‌کنند که می‌تواند برنامه چشم‌انداز را هم زیر سؤال ببرد. با این بحثها که نمی‌توانیم بیکاری را از بین ببریم و اشتغال ایجاد کنیم. اشتغال راههای متفاوتی دارد و از این منظر نمی‌توان اشتغال ایجاد کرد. اقتصاد ما خیلی با این‌گونه حرفها موافقت ندارد. یعنی می‌گوید کار انسان می‌تواند با رشد جوانان و زنان همراه باشد. می‌خواستیم بدانیم که برنامه‌های حضرت‌عالی در این زمینه چیست؟ چه راهکارهای عملی برای این بحث دارید؟
● از جوانی برای این مسئله راهکار داشتم. می‌خواهم بگویم حتی پیش از انقلاب هم نقش بیکاری جدّی بود. منتهی خیلی مشخص نبود. چون بخش عمده‌ای از مردم در روستاها و شهرهای دور بودند و کسی حرف آنها را نمی‌شنید. بعد از انقلاب شرایطی پیش آمد که خواسته‌های مردم، به خصوص جوانان بیان شد. همیشه راه‌حل را در این می‌دیدم که از طریق توسعه و رونق اقتصادی و سرمایه‌گذاری در زیربناها و کارهای بنیادی کشور، کارهای مربوط به زندگی و روبناها را سر و سامان دهیم. غیر از این راهی وجود ندارد. نه می‌توانیم فرمان بدهیم و نه با استخدام زیاد، مسئله حل می‌شود. حتی اگر به یک کارگاه‌اقتصادی بگوییم مقدار بیشتری کارگر بگیرد تا امتیاز بگیرد، جواب نمی‌دهد، بخصوص الان که بیکاری ما از نوع تحصیلکرده‌هاست. اینها را دیگر با هیچ فرمانی نمی‌توان بکار گرفت. چون دانش و فنی دارند که می‌خواهند آن فن را عملی کنند. عشقشان به این است که بیشتر کار کنند. لذا راه درست همان است که بیاییم، اولاً خصوصی‌سازی کنیم که زمینه‌اش را درست کردیم. سرمایه‌های سرگردان مزاحم را به بخشهای مولد و کارآفرین بدهیم. خوشبختانه الان بورس ظرف خوبی است. بازار سرمایه الان قانوناً خوب است و دارد توسعه پیدا می‌کند. می‌توانیم از این ظرفیت خوب استفاده کنیم. سرمایه‌های ایرانیان خارج از کشور زیاد است و در ایران سود بیشتری می‌برند. اگر امنیت سرمایه را که رمز اصلی تشویق بخش خصوصی است، تأمین کنیم، جواب می‌دهد. نمی‌گوییم امنیت کامل، بلکه امنیت را تأمین کنیم و نگران نباشد که سرمایه‌اش را وارد میدان کند. بانک‌های ما در اینجا نقش اساسی دارند. اینها پلی بین خروج سرمایه‌هایی هستندکه در سراسر جامعه پخش هستند. اینها را باید جمع کنند و برای راههای درست جهت بدهند. بعلاوه خطوط اعتباری در دنیا خیلی ارزان است.
ایران هم یک کشور خوش‌حساب است. در بدترین شرایط هیچ‌وقت از تعهدات شانه خالی نکردیم. اگر مهلتی داشتیم، در موقع خودش پرداختیم. همه، ما را خوش حساب می‌شناسند. پس هم ایرانی‌های توانمند و هم ایرانیان خارج از کشور می‌توانند سرمایه بیاورند و یا خودشان بیایند و هم می‌توانیم سرمایه‌های دیگران را جذب کنیم که این همراه با تکنولوژی است.
○ خیلی از نگرانی‌ها از حقوق مالکیت است. واقعاً باید احترام به حقوق مالکیت نهادینه شود. آیا در برنامه امنیت سرمایه‌گذاری به این هم توجه می‌شود؟
● امنیتی که من عرض کردم، چیزهای زیادی دارد که یکی از آنها حقوق مالکیت و دیگری افتخار است. اگر در جامعه‌ای فرهنگ این باشد که آدمی که امکانات زیاد دارد، آن را ضدارزش ببینند و با نظر بد به آن نگاه کنند، هیچ وقت تشویق نمی‌شود که به میدان بیاید. معمولاً در حدی قناعت می‌کند. در مجمع اصلی به نام «خلق ثروت ارزش است» تصویب کردیم تا جامعه بداند کسی که ثروت ایجاد می‌کند، دارد این کشور را بزرگ می‌کند و افتخار به کشور می‌دهد. ممکن است حوادث دیگری پیش بیایند که مزاحم هستند و دولت و نظام باید مواظب باشند که عوارض نادرستی نداشته باشد.
پس این بیکاری که شما می‌گویید، راهی جز سرمایه‌گذاری خوب، امنیت سرمایه، رونق اقتصادی و گردش پول ندارد. این را بخش خصوصی بیشتر از دولت می‌تواند انجام دهد. مجموعه اینها باید به این طرف حرکت کنند.
ببینید! در دوران سازندگی ظرف چند سال نرخ بیکاری از حدود 16 درصد به 1/9 درصد رساندیم. کار کمی نبود که اتفاق افتاد. یعنی اگر بخواهیم بیکاری را یک رقمی کنیم، می‌توانیم ظرف یک برنامه چهار ساله انجام بدهیم. ظرفیت‌ها خیلی آماده‌تر هستند و شرایط بهتری برای این کار داریم. به خصوص الان می‌توان برای قشر تحصیل کرده انواع کارها ایجاد کرد که شما هم در کنار خودتان زیاد دارید.  
○ واقعاً یک تفاوت عمده، یعنی یک معضل اساسی، تفاوت قسمت‌های دولتی با قسمتهای استاندارد است. باید روی آن فکری کرد که بخش خصوصی بتواند حضور و اشتغال گسترش پیدا کند. چه برنامه‌ای دارید تا دولت بخش عظیمی از سرمایه‌های نفتی را آزاد کند که بخش خصوصی بتواند وارد شود؟
● رقابت بخش خصوصی با دولت  غیرممکن است، چون دولت متصل به کُر است. بنگاههای دولتی خیلی از ضرر نمی‌ترسند، اما بخش خصوصی حاضر نیست ضرر و زیان ببینید. قطعاً باید این رقابتها تبدیل به رقابت میان بخش خصوصی و دولت شود. اگر این کار را نکنیم، نباید توقع داشته باشیم که بیکاری را حل کنیم. اگر هم خیال می‌کنیم حل کردیم، فقط با کارهای ظاهری حل کردیم، نه واقعی.
○ اجازه بفرمایید بازهم به بخش مسایل سیاسی بپردازیم. این بار هم از جناب آقای دکتر دهشیری تقاضا می‌کنم که سؤالی را در این زمینه بفرمایند.
دکتر دهشیری: جناب آیت‌الله هاشمی رفسنجانی با توجه به اینکه یکی از مهمترین مسائل هسته‌ای ضرورت تأمین حق مشروع ایران برای بهره‌وری صلح‌آمیز از فناوری هسته‌ای هست و با توجه به اعمال فشارهایی که از سوی آمریکا و تهدیدهایی که در ارجاع پرونده ایران به شورای امنیت مطرح می‌شود و کارشکنی‌هایی که اروپایی‌ها در آژانس بین‌المللی اتمی ارائه کردند، حضرت‌عالی برای حل مسالمت‌آمیز این بحران و تأمین حق مشروع ملت ایران چه تمهیداتی اندیشیدید؟
● این مسئله الان آزمایشگاه خوبی هم برای دیپلماسی و مدیریت ما و هم برای انصاف جهانیان و مراکز تصمیم‌گیری جهانی است. خیلی روشن است و هیچ کسی هم نمی‌تواند منکر شود که ایران حق برخورداری از منافع صلح‌آمیز هسته‌ای را دارد. هیچ‌کس هم منکر نیست که سازمان بین‌المللی هسته‌ای موظف است که به ما کمک کند. جلوگیری نکند، بلکه کمک کند. آنهایی که با ما صحبت می‌کنند، تا اینجا را منکر نمی‌شوند. فقط بهانه‌ای مطرح کرده‌اند که معلوم است ریشه خصمانه دارد و ریشه مصلحت‌آمیز ندارد. چون نگران شده‌اند که ایران با تلاش دانشمندان و نیروهای خود و بدون کمک از جایی و در حال تحریم، به یکی از پیچیده‌ترین فن‌آوریهای دنیا دست پیدا کرد، می‌خواهند جلویش را بگیرند، به بهانه اینکه نگرانند به طرف صنایع نظامی برویم و از حد استفاده صلح‌آمیز بگذریم. تا به حال موضع خود را حفظ کرده‌ایم و هیچ کجا، دچار تزلزل نشدیم. فقط فرصتی به آنها دادیم که هرچه می‌خواهند، مطالعه، بررسی و نظارت کنند. اگر ادعایی دارند، برای ما ثابت کنند. تا به حال همه قبول کرده‌اند که چیزی که در آن جهت باشد، ندیده‌اند. من فکر می‌کنم در این دوره رفتار ایران خوب بوده و توانسته از یک شر جلوگیری کند، شاید بعضی‌هایشان دنبال این باشند که بهانه‌ای بگیرند و شرّی بپا کنند.
من اولاً می‌خواهم به مردم اطمینان بدهم که بدانند مسؤولان نظامشان همه جهات را در نظر دارند. آن‌گونه نخواهند که کشور به بلیه دیگری مبتلا شود. ولی قطعاً از حق شما نخواهند گذشت. مطمئنم به فناوری هسته‌ای در حد صلح‌آمیز می‌رسیم. کسی هم نمی‌تواند جلوی ما را بگیرد، ولی باید با فرصت، تدبیر و تلاش دیپلماتیک و در عین حال، ارائه واقعیات ایران و استفاده از تریبون موثر خود سازمان ملل کار کرد تا حق خود را در دنیا تصویب کنیم. ولی یک چالش جدّی داریم. چون آنها نمی‌خواهند ما این را داشته باشیم و ما
می‌خواهیم داشته باشیم. حق با ماست. ولی گرفتن حق همیشه آسان نیست و یک مقدار تلاش می‌خواهد.
○ تشکر می‌کنم، پرسش دیگری نیست، اجازه بفرمایید آیت‌الله هاشمی رفسنجانی از صحبت‌های کارشناسان محترم در بخش‌های اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی جمع‌بندی داشته باشند. انشاءالله در یک بخش دیگر هم استفاده کنیم.
● به هر حال از لحاظ فرهنگی که بحثها شروع شد، دامنه مباحث فرهنگی حرکت ما گسترده و محور حرکت علم و دانایی است. پایه‌اش برانسانهای فرهیخته گذاشته شده که ما باید سعی کنیم فرهیختگان و نیروهای توسعه یافته انسانی خود را راضی نگه داریم و شاداب و امیدوار کنیم. معلمان باید در شادی بخشی به جامعه حضور داشته باشند که پایه خیلی چیزها در مدارس گذاشته می‌شود. باید معلمانمان راضی باشند که انشاءالله بتوانیم این کار را بکنیم. بعد هم کسانی که تحصیلاتشان را به جایی می‌رسانند و عاشق کار هستند، ادامه کار برای آنها مشکل نباشد. در بخش اقتصادی بحثهایی با هم کردیم که به نظر من به این نتیجه رسیدیم که راهی جز تقویت بخش خصوصی و کوچک کردن دولت و جذب سرمایه‌های خارج و درآوردن گردش سرمایه در چرخه اقتصاد و پرداختن به زیربناها و مسائل با اولویت کشور نداریم و اگر این کار را بکنیم، مشکل بیکاری نخواهیم داشت. شاید در ایران به جایی برسیم که نیاز به بعضی نیروهای کار داشته باشیم که از جاهای دیگر بیاوریم. باید ظرفیت اینها را نقد کنیم و همیشه به فکر خوردن از سرمایه نفت و منابع نباشیم. باید ارزش افزوده محور کارها باشد. میدان صادرات و بازار جهانی برای ما بسیار مهم است. نمی‌توانیم دور خودمان بگردیم. حتماً باید در اقتصاد جهانی حضور داشته باشیم. در مسایل سیاسی هم با عقلانیت و تدبیر از افراط و تفریط پرهیز کنیم و در حمایت از منافع ملی و قربانی نکردن منافع ملی به پای مسائل شعاری، بخصوص آرمانهایی که همسنگ منافع ملی نیستند، جدّی باشیم. اینهاچیزهایی است که باید روی آن حساب‌کنیم. انشاءالله